در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 862

متن درس





کاوشی در فلسفه وجودی: بازخوانی حرکت و نفی مقوله‌بندی سنتی

کاوشی در فلسفه وجودی: بازخوانی حرکت و نفی مقوله‌بندی سنتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۶۲)

مقدمه: بازاندیشی در فلسفه مقولات و حرکت وجودی

فلسفه اسلامی، در مسیر تکامل خود، همواره با پرسش‌های بنیادین هستی‌شناختی مواجه بوده و در این میان، مفهوم حرکت و جایگاه آن در مقولات عشر ارسطویی، از جمله مباحث محوری و چالش‌برانگیز بوده است. درس‌گفتار شماره ۸۶۲ (مورخ ۳/۲/۱۳۸۶) استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی نقادانه و وجودمحور، به بازخوانی و بازسازی این چارچوب سنتی می‌پردازد. این اثر، با تمرکز بر نفی مقوله‌بندی سنتی و بازتعریف حرکت به‌عنوان صفتی ذاتی و بنیادین وجود، تلاش دارد تا با زبانی علمی و متین، دیدگاه‌های سنتی در باب مقولات، جوهر، عرض و حرکت را مورد نقد قرار داده و فلسفه‌ای پویا و همخوان با حقیقت وجود ارائه نماید. در این راستا، مقولات عشر، که به‌عنوان بنیان فلسفه ارسطویی شناخته می‌شوند، به مثابه مفاهیمی انتزاعی نفی شده و حرکت به‌عنوان جریانی سیال و همزاد با وجود در ظرف خارجی معرفی می‌گردد. این کتاب، با ساختاربندی علمی و بهره‌گیری از تمثیلات ادبی، خواننده را به سفری عمیق در ژرفای فلسفه وجودی دعوت می‌کند، سفری که در آن، سکون عالم به چالش کشیده شده و پویایی وجود به مثابه رودی جاری و بی‌وقفه ترسیم می‌شود.

بخش اول: نفی مقوله‌بندی سنتی و بازتعریف حرکت

نفی مقولات ماهیت، جوهر و عرض

در فلسفه سنتی، مقولات عشر ارسطویی به‌عنوان بنیانی برای دسته‌بندی موجودات و تحلیل ویژگی‌های آن‌ها مطرح شده‌اند. این مقولات، شامل جوهر، کم، کیف، اضافه، متى، فعل، انفعال، وضع، جده و این، به‌عنوان چارچوبی ذهنی برای فهم عالم به کار می‌رفتند. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۸۶۲، با رویکردی نقادانه، این مقوله‌بندی را فاقد وجود عینی دانسته و تأکید می‌کنند که فرهنگ فلسفی حقیقی، نه در مقولات ذهنی، بلکه در ظرف وجود خارجی است که موجودات در آن ظهور می‌یابند. مقولات، مانند سایه‌هایی بر دیوار غار افلاطونی، تنها بازتابی از حقیقت وجودند و نمی‌توانند واقعیت پویای عالم را به‌درستی بازتاب دهند. این نفی، چارچوب فلسفه مشاء را که بر مقوله‌بندی استوار است، به چالش کشیده و وجود را به‌عنوان تنها واقعیت عینی معرفی می‌کند.

درنگ: مقولات عشر، به‌عنوان مفاهیمی انتزاعی، از واقعیت خارجی وجود جدا بوده و نمی‌توانند حقیقت پویای عالم را بازتاب دهند. ظرف حقیقی فلسفه، وجود خارجی است.

حرکت در وجود به جای مقوله

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حرکت، نه در مقولات یا ماهیات، بلکه در ظرف وجود رخ می‌دهد. این دیدگاه، حرکت را از چارچوب‌های انتزاعی مقولات آزاد کرده و آن را به‌عنوان صفتی ذاتی و بنیادین وجود معرفی می‌کند. برخلاف فلسفه سنتی که حرکت را به برخی مقولات مانند کم و کیف محدود می‌کرد، این رویکرد، حرکت را جریانی سیال می‌داند که در همه مراتب هستی، اعم از ماده یا تجرد، جاری است. این بازتعریف، مانند کلیدی است که قفل‌های چارچوب‌های ذهنی را گشوده و حقیقت پویای وجود را آشکار می‌سازد.

تمثیل تسبیح: وحدت وجود و ک کثرت ماهیت

برای تبیین تفاوت وجود و ماهیت، استاد فرزانه قدس‌سره به تمثیل تسبیح اشاره می‌کنند. در این تمثیل، وجود مانند نخ تسبیح است که وحدتی اتصالی دارد و دانه‌های تسبیح، که نمایانگر ماهیات‌اند، کثرتی متمایز را نشان می‌دهند. وجود، به دلیل سیالیت و وحدت خویش، بستر حرکت است، در حالی که ماهیت، به‌عنوان مفهومی ذهنی، ساکن و مانع پویایی است. این تمثیل، مانند آیینه‌ای است که وحدت وجودی و کثرت ماهیتی را در برابر چشمان خواننده قرار می‌دهد و نشان می‌دهد که حرکت، ذاتی ظرف وجود است، نه ماهیات.

درنگ: وجود، مانند نخ تسبیح، وحدتی اتصالی دارد که بستر حرکت است، در حالی که ماهیت، مانند دانه‌های تسبیح، کثرتی ذهنی و ساکن است.

نفی کلیات خمس و مفاهیم ذهنی

درس‌گفتار، کلیات خمس (جنس، فصل، نوع، عرض عام و خاص) را مفاهیمی ذهنی می‌داند که وجود عینی ندارند و باید از فلسفه کنار گذاشته شوند. این مفاهیم، مانند غبارهایی هستند که بر آینه حقیقت وجود نشسته و مانع از دیدن واقعیت عینی عالم می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که فلسفه، برای تحقق علمی و عینی، باید از این مفاهیم انتزاعی رهایی یابد و وجود را به‌عنوان تنها واقعیت پذیرفته و حرکت را در آن جست‌وجو کند.

نفی ماهیت: تشبیه به غول و ته‌دیگ

در ادامه نقد مفاهیم ذهنی، استاد فرزانه قدس‌سره ماهیت را به غول یا ته‌دیگ تشبیه می‌کنند، مفهومی که وجود عینی ندارد و صرفاً اعتباری ذهنی است. این تشبیه، مانند شعله‌ای است که تاریکی‌های مفاهیم انتزاعی را می‌زداید و نشان می‌دهد که ماهیت، مانند سایه‌ای است که در برابر نور وجود محو می‌شود. این دیدگاه، فلسفه را از قیدوبندهای ذهنی آزاد کرده و به سوی تبیینی عینی و وجودی سوق می‌دهد.

بخش دوم: اختلاف ملاصدرا و ابن‌سینا در موضوع حرکت

دیدگاه ابن‌سینا: وابستگی حرکت به موضوع

ابن‌سینا، در چارچوب فلسفه مشاء، حرکت را به موضوعی وابسته می‌داند که در آن تحقق یابد. از این‌رو، حرکت در عرض را به دلیل وجود موضوع (ماده) ممکن می‌داند، اما حرکت در جوهر را به دلیل فقدان موضوع (لا فی موضوع) محال می‌شمارد. این دیدگاه، مانند بنایی است که بر پایه پیش‌فرض‌های مقوله‌بندی ارسطویی استوار شده و حرکت را در چارچوب‌های ذهنی محدود می‌سازد.

تلاش ملاصدرا برای پاسخ به ابن‌سینا

ملاصدرا، با تأکید بر اصالت وجود، تلاش می‌کند اشکال ابن‌سینا را پاسخ دهد. او موضوع حرکت را به ظرف وجود منتقل کرده و استدلال می‌کند که حرکت در «نحو وجود الشیء» یا «نحو وجوده» رخ می‌دهد. با این حال، این پاسخ، به دلیل پایبندی به مقوله‌بندی سنتی، ناکامل باقی می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره این تلاش را مانند پلی نیمه‌تمام می‌دانند که گرچه به سوی حقیقت وجود گام برمی‌دارد، اما به دلیل وابستگی به مفاهیم مقوله‌ای، به مقصد نمی‌رسد.

نقد ابن‌سینا: حرکت در جوهر و انواع غیرمتناهی

ابن‌سینا استدلال می‌کند که حرکت در جوهر، به دلیل منجر شدن به انواع غیرمتناهی بالفعل، محال است. ملاصدرا این اشکال را با تأکید بر بالقوه بودن انواع رد می‌کند، اما این پاسخ، به دلیل وابستگی به چارچوب مقوله‌بندی، به‌طور کامل اشکال ابن‌سینا را برطرف نمی‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این نقد را مانند شمشیری دو لبه می‌دانند که گرچه به سوی حقیقت وجود نشانه می‌رود، اما به دلیل گرفتاری در مفاهیم سنتی، از هدف بازمی‌ماند.

نقل قول ملاصدرا: وحدت استکمال تدریجی

ملاصدرا در اسفار اربعه (جلد سوم، صفحه ۸۶) می‌فرماید: «لا فرق بین حصول الاشتداد الکیفی کالمسمى بالاستحالة و الکمی کالمسمى بالنمو و بین الحصول الاشتداد الجوهری کالمسمى بالتکون». او معتقد است که بین حرکت کیفی، کمی و جوهری تفاوتی نیست، زیرا همه استکمالات تدریجی‌اند. این دیدگاه، مانند جریانی است که همه مقولات را در بر می‌گیرد، اما به دلیل وابستگی به مقوله‌بندی، از سیالیت وجودی بازمی‌ماند.

درنگ: ملاصدرا حرکت را استکمال تدریجی می‌داند که در همه مقولات جاری است، اما وابستگی به مقوله‌بندی، این دیدگاه را ناکامل می‌سازد.

مثال حرکت پا: ضرورت موضوع

استاد فرزانه قدس‌سره، برای تبیین اشکال ابن‌سینا، به مثال حرکت پا اشاره می‌کنند. همان‌گونه که پا برای حرکت نیازمند موضوعی مانند زمین است تا در آن استقرار یابد، حرکت در عرض نیز به موضوعی (ماده) وابسته است. اما جوهر، به دلیل فقدان موضوع، نمی‌تواند حامل حرکت باشد. این مثال، مانند آیینه‌ای است که وابستگی حرکت به موضوع را به‌صورت عینی نشان می‌دهد و اشکال ابن‌سینا را تقویت می‌کند.

تشخص موضوع جسمانی در ماده

ملاصدرا معتقد است که موضوع جسمانی با ماده، وجود، کیفیت و کمیت متشخص می‌شود و حرکت در این خصوصیات ممکن است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد می‌کنند، زیرا استفاده از مقوله‌های کیفیت و کمیت، به جای وجود، پاسخ ملاصدرا را ناکامل می‌سازد. این نقد، مانند نوری است که تناقضات درونی نظام فلسفی ملاصدرا را آشکار می‌سازد.

بخش سوم: نقد رویکرد کلامی و ضرورت اخلاق فلسفی

نقد رویکرد کلامی ملاصدرا

استاد فرزانه قدس‌سره رویکرد کلامی ملاصدرا را، که در پاسخ به ابن‌سینا به تحکم و رد بی‌دلیل متوسل می‌شود، نقد می‌کنند. ملاصدرا استدلال ابن‌سینا را «تحکم محض بلا حجة» می‌خواند، اما این پاسخ، به جای استدلال فلسفی، به جدل کلامی گرایش دارد. این رویکرد، مانند بادی است که به جای روشن ساختن حقیقت، غبار جدل را برمی‌انگیزد و مانع گفت‌وگوی سازنده می‌شود.

اخلاق فلسفی در برابر اخلاق کلامی

درس‌گفتار تأکید دارد که در مباحث فلسفی، باید از اخلاق کلامی (جدل، تهمت و هیاهو) پرهیز کرد و به اخلاق فلسفی (گفت‌وگو، استدلال و سعه‌صدر) پایبند بود. این دیدگاه، مانند مشعلی است که راه گفت‌وگوی علمی را روشن می‌سازد و فلسفه را از گرفتاری در جدل‌های بی‌ثمر رهایی می‌بخشد.

درنگ: اخلاق فلسفی، مبتنی بر گفت‌وگو و استدلال، راه را برای پیشرفت علمی هموار می‌سازد، در حالی که اخلاق کلامی، با جدل و هیاهو، مانع گفت‌وگوی سازنده است.

مثال علامه طباطبایی: الگوی اخلاق فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره از علامه طباطبایی به‌عنوان نمونه‌ای برجسته از اخلاق فلسفی یاد می‌کنند. ایشان با سعه‌صدر و ادب به اشکالات پاسخ می‌دادند و از جدل و هیاهو پرهیز می‌کردند. این رویکرد، مانند جویباری است که با آرامش و متانت، زمین علم را سیراب می‌سازد و به پیشرفت گفت‌وگوی فلسفی کمک می‌کند.

نقد رویکرد کلامی در علم دینی

درس‌گفتار، رویکرد کلامی در علم دینی را نقد می‌کند و آن را مانعی برای پیشرفت علمی می‌داند. این نقد، مانند هشداری است که علم دینی را به بازنگری در روش‌های خود دعوت می‌کند تا از جدل و هیاهو به سوی استدلال و گفت‌وگوی علمی حرکت کند.

نقد عتیقه‌سازی متون فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره نقد می‌کنند که متون فلسفی نباید مانند عتیقه حفظ شوند. باید از عبارات غیرعلمی و جدلی آن‌ها انتقاد کرد تا فلسفه پیشرفت کند. این دیدگاه، مانند دعوتی است به بازسازی بنای کهن فلسفه با مصالح نوین علمی، تا با نیازهای معاصر همخوانی یابد.

نقد روش‌های کلامی در تربیت

درس‌گفتار، استفاده از روش‌های کلامی، مانند کلک و فریب در تربیت، را نقد می‌کند. به‌عنوان مثال، مالیدن آشغال بر سینه مادر برای گرفتن کودک از شیر، روشی کلامی است که با حکمت و تدبیر ناسازگار است. این نقد، مانند نوری است که ضرورت روش‌های حکیمانه و مدبرانه را در تربیت و فلسفه روشن می‌سازد.

بخش چهارم: حرکت در ماده و وجود خارجی

حرکت در ماده به‌عنوان موضوع خارجی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که حرکت، نه در مقوله یا ماهیت، بلکه در ماده یا وجود خارجی رخ می‌دهد. ماده، به‌عنوان موضوع خارجی، بستر حرکت است و نیازی به مقوله‌بندی سنتی ندارد. این دیدگاه، مانند جریانی است که حرکت را از چارچوب‌های ذهنی آزاد کرده و در ظرف وجود خارجی جاری می‌سازد.

درنگ: حرکت در ماده یا وجود خارجی تحقق می‌یابد، نه در مقولات یا ماهیات ذهنی.

نفی موضوع در حرکت جوهری

برخلاف دیدگاه ابن‌سینا که حرکت را به موضوع وابسته می‌داند، استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که حرکت در وجود، نیازی به موضوع ندارد. وجود، مانند رودی جاری است که در همه مراتب هستی، اعم از ماده یا تجرد، جریان دارد و نیازی به چارچوب‌های مقوله‌ای ندارد.

وحدت وجود و حرکت در حرکت

درس‌گفتار، عالم را مجموعه‌ای از مراتب وجود می‌داند که در آن، همه‌چیز در حرکت است. این دیدگاه، مانند قافله‌ای است که پیوسته در حرکت است و هیچ موجودی نمی‌تواند از این جریان پویا بازبماند. حرکت در حرکت، مانند امواجی است که در دل اقیانوس وجود به هم می‌پیوندند و عالم را به پویایی مداوم سوق می‌دهند.

استناد به قرآن کریم

استاد فرزانه قدس‌سره، برای تأیید پویایی عالم، به آیه‌ای از قرآن کریم استناد می‌کنند:

خُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِيفًا

انسان ناتوان آفریده شده است.

این آیه، مانند مشعلی است که ضعف انسانی را در برابر حقیقت پویای وجود نشان می‌دهد و ضرورت پذیرش وحدت وجودی را برای جبران این ضعف گوشزد می‌کند.

بخش پنجم: ضرورت فلسفه علمی و عینی

فلسفه علمی: رهایی از مفاهیم انتزاعی

برای تحقق فلسفه علمی، استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که باید ماهیت، مقوله و مفاهیم انتزاعی کنار گذاشته شوند و وجود به‌عنوان تنها واقعیت پذیرفته شود. این دیدگاه، مانند بازسازی بنایی کهن است که باید با مصالح نوین وجودی استوار گردد تا آثار عملی و عینی در زندگی داشته باشد.

درنگ: فلسفه علمی و عینی، با نفی مفاهیم انتزاعی و پذیرش وجود به‌عنوان تنها واقعیت، تحقق می‌یابد.

نقد شلوغ‌بازی در مباحث علمی

درس‌گفتار، شلوغ‌بازی و جدل در مباحث علمی را نقد کرده و بر ضرورت استدلال آرام و منطقی تأکید دارد. این دیدگاه، مانند دعوتی است به گفت‌وگوی علمی که با آرامش و متانت، راه را برای پیشرفت علم هموار می‌سازد.

مثال شیخ انصاری: تواضع علمی

استاد فرزانه قدس‌سره به نمونه‌ای از تواضع علمی شیخ انصاری اشاره می‌کنند که در برابر نیاز انسانی، با متانت و بدون جدل عمل می‌کرد. این مثال، مانند آیینه‌ای است که ضرورت تواضع و ادب در علم را نشان می‌دهد و از فیلسوفان دعوت می‌کند تا با حکمت و تدبیر به گفت‌وگو بپردازند.

جمع‌بندی

این کتاب، با بازخوانی درس‌گفتار شماره ۸۶۲ استاد فرزانه قدس‌سره، به نقد و بازسازی فلسفه مقولات عشر ارسطویی و مفهوم حرکت پرداخته و فلسفه‌ای وجودمحور را ارائه کرده است که در آن، حرکت به‌عنوان صفتی ذاتی و بنیادین وجود در همه مراتب هستی جاری است. نفی مقولات ماهیت، جوهر و عرض، انتقال حرکت به ظرف وجود خارجی، و تأکید بر وحدت اتصالی وجود، از نوآوری‌های این تحلیل است. نقد رویکرد کلامی و تأکید بر اخلاق فلسفی، دعوتی است به بازاندیشی در روش‌های گفت‌وگوی علمی و پرهیز از جدل. مثال‌های عینی مانند تسبیح و آیات قرآن کریم، این وحدت وجودی را تبیین کرده و فلسفه را به سوی نظامی علمی و عینی سوق می‌دهند که آثار عملی در درک هستی و زندگی انسان دارد. عالم، مانند قافله‌ای است که در حرکت مداوم خویش، هیچ موجودی را از همراهی بازنمی‌دارد و این کتاب، خواننده را به پیوستن به این قافله پویا دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی