متن درس
تحلیل و تبیین فلسفه اسلامی: نفی نوع ثابت و سیالیت خلقت
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۸۸۶)
دیباچه
جهان هستی، چونان دریایی بیکران، در سیر تحول و تکامل خویش، پیوسته مراتب نوینی از وجود را به نمایش میگذارد. فلسفه اسلامی، بهعنوان یکی از ژرفترین نظامهای فکری، در پی تبیین این سیالیت و پویایی عالم است. درسگفتار شماره ۸۸۶، ارائهشده در تاریخ هشتم خرداد ۱۳۸۶، با نگاهی نقادانه و تحلیلی، به بازخوانی مفاهیم خلقت، نوع، و مراتب وجود در پرتو آیات قرآن کریم و استدلالهای عقلی میپردازد. این اثر، با تمرکز بر نفی نوع ثابت، رد خلقت دفعی، و تأکید بر فرآیند تدریجی آفرینش، تلاش دارد تا خوانشهای سنتی و تقلیدی را به چالش کشیده و دیدگاهی پویا و هماهنگ با عقل و علم ارائه دهد.
بخش یکم: نقد مباحث انحرافی و اولویتبندی مسائل
نقد انحرافات فکری در علم دینی
استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، با نگاهی نقادانه، به برخی مباحث حاشیهای در علم دینی اشاره کرده و آنها را به دلیل انحراف از مسائل اصلی جامعه، مورد نکوهش قرار میدهند. به باور ایشان، پرداختن به موضوعاتی چون ازدواج آدم و حوا یا مسائل نظری مشابه، در حالی که جامعه با چالشهای اجتماعی و اقتصادی مانند اختلاسهای کلان مواجه است، نوعی انحراف فکری است. این دیدگاه، چونان آینهای روشن، ضرورت تمرکز بر مسائل روز و پرهیز از غرق شدن در مباحث غیرضروری را نشان میدهد.
یکی از نمونههای تاریخی این انحرافات، مباحث پیش از انقلاب درباره طهارت یا نجاست شخصیتهای دینی است. استاد با طنزی ظریف، اینگونه مباحث را به سخره گرفته و پیشنهاد میکنند که اگر کسی به زیارت شخصیتی والامقام نائل شد، بهجای پرداختن به پرسشهای غیرضروری، به مسائل واقعی توجه کند. این طنز، چونان چراغی در تاریکی، پوچی چنین مباحث را نمایان ساخته و بر لزوم تمرکز بر اولویتهای اجتماعی تأکید دارد.
نقد نجاست سیاسی و تأثیر استعمار
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تأثیرات منفی استعمار، نجاست سیاسی را بهعنوان مسئلهای اساسی مطرح میکنند. ایشان معتقدند که بهجای تمرکز بر موضوعات نظری بیفایده، باید به مسائل سیاسی و اجتماعی که جامعه را تحت تأثیر قرار دادهاند، توجه کرد. این دیدگاه، چونان بادی که پردههای غفلت را کنار میزند، ضرورت آگاهی سیاسی و اجتماعی را در برابر چالشهای جهانی گوشزد میکند.
نقد روشهای سنتی در علم دینی
استاد، روشهای سنتی در علم دینی را به دلیل تمرکز بر مسائل غیرضروری، کهنه و ناکارآمد میدانند. این نقد، دعوتی است به نوسازی روشهای علمی و همگامی با نیازهای روز، تا علم دینی بتواند پاسخگوی پرسشهای نوین باشد. این دیدگاه، مانند جویباری که خاک خشکیده را سیراب میکند، راه را برای بازنگری در روشهای سنتی هموار میسازد.
جمعبندی بخش یکم
این بخش از درسگفتار، با نقد مباحث انحرافی و تأکید بر اولویتبندی مسائل، ضرورت بازنگری در روشهای سنتی علم دینی را برجسته میکند. استاد فرزانه قدسسره، با زبانی نقادانه و طنزی هوشمندانه، مخاطب را به تأمل در مسائل واقعی و پرهیز از حاشیهسازی دعوت میکنند. این دیدگاه، راهنمایی است برای اندیشمندان تا با تمرکز بر مسائل روز، به سوی فهمی پویاتر از دین و فلسفه گام بردارند.
بخش دوم: بازخوانی خلقت در فلسفه اسلامی
نفی خلقت دفعی و سیالیت عالم
یکی از محورهای اصلی درسگفتار، نفی خلقت دفعی و تأکید بر فرآیند تدریجی آفرینش است. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم، عالم را مجموعهای از مراتب سیال و تحولپذیر معرفی میکنند. ایشان خلقت آدم را نه بهصورت دفعی و در جهانی خالی، بلکه در بستری از موجودات دیگر و در فرآیندی تدریجی میدانند. این دیدگاه، چونان رودی که در مسیر خویش سنگها را صیقل میدهد، مفهوم خلقت را از چارچوبهای سنتی خارج کرده و به سوی فهمی پویا هدایت میکند.
آیه جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ (انبیاء: ۳۰، «هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم») بهعنوان شاهدی بر منشأ مشترک حیات و فرآیند تحول زیستی مطرح میشود. همچنین آیه وَاللَّهُ خَلَقَ كُلَّ دَابَّةٍ مِنْ مَاءٍ (نور: ۴۵، «و خدا هر جنبندهای را از آب آفرید») بر تنوع و تحول خلقت تأکید دارد.
نفی نوع ثابت و تحول مراتب وجود
استاد فرزانه قدسسره، با نفی مفهوم نوع ثابت و ذاتگرایی ارسطویی، عالم را مجموعهای از تعینات و مراتب میدانند که پیوسته در حال تحول است. این دیدگاه، چونان نسیمی که شاخسارهای کهن را به جنبش درمیآورد، چارچوبهای سنتی فلسفه را به چالش کشیده و بر سیالیت وجود تأکید میکند. ایشان با استناد به آیه لَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ (اعراف: ۱۱، «شما را آفریدیم، سپس شما را صورتبندی کردیم») مراحل تدریجی خلقت را تبیین میکنند.
آیه إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (عصر: ۲، «همانا انسان در زیان است») نیز بهعنوان نشانهای از وضعیت انسانی و ضرورت حفظ هویت او در برابر روایات غیرعقلانی مطرح میشود. این آیه، چونان آینهای که حقیقت وجود انسان را بازمیتاباند، بر پویایی و تحول مراتب وجودی دلالت دارد.
وجود انسانهای دیگر در زمان آدم
استاد با رد دیدگاه خلقت آدم در جهانی خالی، وجود انسانهای دیگر در زمان او را تأیید میکنند. ایشان با تمثیلی از پرفسور و کارگر، نشان میدهند که آدم، بهعنوان انسانی برگزیده، با انسانهای عادی دیگر همزیستی داشته و فرزندانش با آنها ازدواج کردهاند. این دیدگاه، مانند پلی که دو ساحل را به هم متصل میکند، مفهوم خلقت را از انزوا به سوی تعامل با دیگر موجودات هدایت میکند.
آیه أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ (بقره: ۳۰، «آیا در آن کسی را قرار میدهی که فساد کند و خونها بریزد؟») بهعنوان شاهدی بر وجود انسانهای پیشین مطرح میشود که تجربه فساد و خونریزی آنها برای ملائکه شناختهشده بود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با تأکید بر سیالیت عالم و نفی خلقت دفعی، دیدگاه نوینی از فلسفه اسلامی ارائه میدهد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم و تمثیلات روشن، مفهوم خلقت را از چارچوبهای سنتی خارج کرده و به سوی فهمی پویا و تحولپذیر هدایت میکنند. این دیدگاه، نهتنها در فلسفه نظری، بلکه در فهم جایگاه انسان در نظام هستی، پیامدهای عمیقی دارد.
بخش سوم: نقد روایات غیرعقلانی و بازخوانی ازدواج آدم
نفی ازدواج محارم و جن
استاد فرزانه قدسسره، با قاطعیت، روایات مربوط به ازدواج فرزندان آدم با محارم یا جن را رد میکنند. ایشان نكاح محارم را از نوامیس الهی دانسته که در هیچ قوم و ملتی استثنا ندارد. این دیدگاه، مانند شمشیری که پردههای توهم را میدرد، بر ضرورت عقلانیت در تفسیر روایات تأکید دارد.
ایشان همچنین داستان خلقت حوا از دنده آدم را غیرواقعی و خیالی میدانند. این نقد، چونان جریانی که خاکهای زائد را میشوید، روایات غیرعقلانی را کنار زده و بر طبیعی بودن فرآیند خلقت تأکید میکند.
برتری آدم و تعلیم اسما
استاد، آدم را به دلیل اجتبا، ارتضا، و تعلیم اسما، انسانی برتر میدانند، اما وجود انسانهای دیگر را نفی نمیکنند. تعلیم اسما، چونان نوری که تاریکی جهل را میزداید، آدم را از دیگران متمایز ساخته و جایگاه ویژهای به او بخشیده است. آیه لَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ (اعراف: ۱۱) با قید «لِآدَمَ»، بر این برتری و وجود دیگران دلالت دارد.
تمثیل موسی و شعیب
استاد با تمثیل ازدواج موسی با دختر شعیب، ازدواج فرزندان آدم با انسانهای عادی را طبیعی و منطقی میدانند. این تمثیل، مانند پلی که گذشته و حال را به هم متصل میکند، نشاندهنده عادی بودن فرآیند ازدواج در مراتب مختلف وجودی است.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با رد روایات غیرعقلانی و تأکید بر عقلانیت در تفسیر خلقت و ازدواج آدم، دعوتی است به بازنگری در خوانشهای سنتی. استاد فرزانه قدسسره، با استدلالهای قرآنی و تمثیلات روشن، بر طبیعی بودن خلقت و جایگاه ویژه آدم تأکید کرده و از پذیرش روایات خیالی برحذر میدارند.
بخش چهارم: تحول و تکامل در نظام هستی
قدمت عالم و تکامل موجودات
استاد فرزانه قدسسره، عالم را دارای قدمتی چندمیلیاردساله میدانند و خلقت آدم را دیرهنگام معرفی میکنند. ایشان تکامل موجودات از بیپا به دوپا و چهارپا را فرآیندی طبیعی دانسته و با استناد به آیه فَمِنْهُمْ مَنْ يَمْشِي عَلَى بَطْنِهِ (نور: ۴۵، «برخی از آنها بر شکم راه میروند»)، تنوع و تحول موجودات را تأیید میکنند. این دیدگاه، مانند درختی که شاخسارهایش به آسمان میرسد، بر پویایی و تکامل عالم دلالت دارد.
تحول ظاهری انسان
استاد، تحول ظاهری انسان در آینده را ممکن دانسته و ثبات شکل کنونی را رد میکنند. ایشان با تمثیل پالون و تابوت، به امکان تغییرات بنیادین در ظاهر انسان اشاره دارند. این تمثیل، چونان نقشی بر سنگ، آیندهای متفاوت را برای انسان ترسیم میکند.
ایشان همچنین انسانهای مدرن را به دلیل تأثیر لقمه حرام و سبک زندگی ناسالم، زشتتر از پیشینیان میدانند. این نقد، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، تأثیر رفتار و اخلاق بر ظاهر وجودی انسان را نشان میدهد.
نقد سادهانگاری قیامت
استاد، تصور قیامت در آیندهای نزدیک یا سادهانگاری آن را رد کرده و عالم را دارای افقی طولانی میدانند. آیه إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ (تکویر: ۱، «آنگاه که خورشید درهم پیچیده شود») نشانه تحولات عظیم عالم است، اما نباید آن را بهصورت سادهانگارانه تفسیر کرد. این دیدگاه، مانند ستارهای در شب، راه را برای تأمل عمیقتر در نظام الهی روشن میکند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر قدمت عالم، تکامل موجودات، و تحول ظاهری انسان، نظام هستی را بهصورت مجموعهای پویا و تحولپذیر معرفی میکند. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد سادهانگاری، خواننده را به سوی فهمی عمیقتر از خلقت و تکامل هدایت میکنند.
بخش پنجم: بازخوانی جایگاه اهل بیت در پرتو عقلانیت
نقد روایات غیرعقلانی درباره اهل بیت
استاد فرزانه قدسسره، با نقد روایاتی که شأن اهل بیت را پایین میآورند، بر ضرورت حفظ جایگاه والای ایشان تأکید میکنند. بهعنوان مثال، روایت خوابیدن حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) بر پوست حیوانات یا زندگی سادهانگارانه برخی عالمان دینی را رد کرده و آنها را غیرواقعی میدانند. این نقد، مانند جریانی که زنگار را از فلز میزداید، بر حفظ شأن اهل بیت و عقلانیت در تفسیر روایات تأکید دارد.
ایشان همچنین حضرت زهرا (س) را بهعنوان حوراء انسیه توصیف کرده و زیبایی معنوی و ظاهری ایشان را ستایش میکنند. این توصیف، چونان گلی که در باغ معرفت میشکفد، جایگاه والای اهل بیت را در نظام خلقت نشان میدهد.
عقلانیت در فقه و زندگی عالمان دینی
استاد، با اشاره به زندگی یکی از عالمان دینی، بر عقلانیت ایشان در اعتماد به متخصصان پزشکی تأکید میکنند. این دیدگاه، مانند چراغی که مسیر را روشن میکند، هماهنگی فقه با علم و عقل را نشان میدهد. نقد روایات غیرواقعی درباره سبک زندگی سادهانگارانه عالمان، بر ضرورت حفظ شأن ایشان و پرهیز از سالوس تأکید دارد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد روایات غیرعقلانی و تأکید بر جایگاه والای اهل بیت و عالمان دینی، بر ضرورت عقلانیت در تفسیر و زندگی دینی تأکید میکند. استاد فرزانه قدسسره، با زبانی فاخر و استدلالهای روشن، خواننده را به سوی فهمی عمیقتر از جایگاه اهل بیت و نقش عقل در دین هدایت میکنند.
نتیجهگیری نهایی
درسگفتار شماره ۸۸۶، چونان گوهری درخشان در گنجینه فلسفه اسلامی، مفاهیم خلقت، نوع، و مراتب وجود را با نگاهی نقادانه و تحلیلی بازخوانی میکند. نفی نوع ثابت، رد خلقت دفعی، و تأکید بر سیالیت و تحول عالم، از نوآوریهای این درسگفتار است. آیات قرآن کریم، مانند جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ و لَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ، بهعنوان شاهدان این دیدگاه، بر پویایی و تنوع خلقت دلالت دارند. نقد روایات غیرعقلانی، سادهانگاری قیامت، و تأکید بر جایگاه اهل بیت، دعوتی است به سوی عقلانیت و تأمل عمیق در فلسفه و دین. این درسگفتار، انسان را به هماهنگی با نظام تحولپذیر عالم دعوت کرده و راه را برای فهمی پویا و هماهنگ با عقل و علم هموار میسازد.