در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 890

متن درس





وحدت و ارتباطات وجودی: بازخوانی فلسفه اسلامی در پرتو وجود

وحدت و ارتباطات وجودی: بازخوانی فلسفه اسلامی در پرتو وجود

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۹۰)

دیباچه

در سپهر اندیشه فلسفی، بازاندیشی در روابط میان موجودات و پیوندهای وجودی آن‌ها، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت هستی می‌گشاید. درس‌گفتار شماره ۸۹۰، ارائه‌شده توسط استاد فرزانه قدس‌سره، با رویکردی نوین به فلسفه وجودی، از انگاره‌های سنتی ماهیت‌محور فاصله گرفته و بر شبکه‌ای سیال از ارتباطات وجودی میان موجودات تأکید دارد. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی، می‌کوشد این دیدگاه را به‌صورت ساختاری علمی و دانشگاهی ارائه دهد. با نفی انفصال در عالم، تأکید بر تجانس وجودی، و اثبات بقای احکام در مراتب هستی، این کتاب افقی نو در فلسفه اسلامی می‌گشاید که نه‌تنها به تأملات نظری، بلکه به روش‌های تجربی و آزمایشگاهی نیز دعوت می‌کند. مانند نسیمی که شاخسارهای کهن را به جنبش درمی‌آورد، این دیدگاه محدودیت‌های فلسفه سنتی را درهم شکسته و هستی را به‌مثابه اقیانوسی بی‌کران از تعاملات وجودی بازنمایی می‌کند.

بخش نخست: نفی انفصال و تجانس وجودی

دقت علمی در بررسی ارتباطات وجودی

بررسی روابط میان موجودات، از منظر فلسفه وجودی، نیازمند دقتی علمی و ظرافتی فکری است که از کلی‌گویی‌های عامیانه فراتر رود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که بحث از سابقه، بقا، و همراهی موجودات، گفتمانی نیست که با انگاره‌های سطحی و سنتی بتوان آن را تبیین کرد. این دیدگاه، مانند چراغی که تاریکی‌های ابهام را می‌زداید، به روش‌شناسی علمی در فلسفه دعوت می‌کند و از ساده‌انگاری‌های رایج در کتب سنتی پرهیز دارد.

نقد رویکردهای عامیانه به بقای موجودات

در فلسفه سنتی، بقای موجودات اغلب به‌صورت عامیانه به حضور اصل در عالم بالا یا وابستگی جسم به روح تقلیل یافته است. این رویکرد، به دلیل فقدان عمق علمی، از فهم حقیقت وجودی ناتوان است. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد این انگاره‌ها، فلسفه را به سوی تحلیلی دقیق‌تر هدایت می‌کنند که در آن، بقای موجودات نه در قالب‌های مادی، بلکه در شبکه‌ای از مراتب وجودی فهم می‌شود.

درنگ: رویکردهای عامیانه به بقای موجودات، به دلیل فقدان دقت علمی، از تبیین حقیقت وجودی عاجزند و نیازمند بازنگری در پرتو فلسفه وجودی‌اند.

ضرورت ظرافت در فلسفه وجودی

فلسفه وجودی، برخلاف گفتمان‌های کلامی رایج، نیازمند ظرافتی است که بتواند پیچیدگی‌های هستی‌شناختی را به‌درستی بازتاب دهد. استاد فرزانه قدس‌سره این ظرافت را در تحلیل ارتباطات وجودی میان موجودات برجسته می‌سازند و بر لزوم فراتر رفتن از ساختارهای ذهنی صرف تأکید دارند. این رویکرد، مانند نغمه‌ای که در سکوت ژرف طنین می‌افکند، به بازسازی فلسفه بر پایه وجود دعوت می‌کند.

نیاز به آزمایشگاه فلسفی

یکی از نوآوری‌های درس‌گفتار، تأکید بر ضرورت آزمایشگاه برای آزمون فرضیه‌های فلسفی است. برخلاف سنت رایج در علم دینی که به کلام و گفتار محدود شده، استاد فرزانه قدس‌سره بر لزوم پیوند فلسفه با روش‌های تجربی تأکید دارند. این دیدگاه، مانند پلی که فلسفه را به علم مدرن متصل می‌کند، از علم دینی می‌خواهد تا با ابزارهای تجربی، حقایق وجودی را آزمون کند.

نقد ذهن‌محوری در فلسفه

فلسفه‌ای که صرفاً در ساختارهای پنداری ذهن محدود شود، از اثبات حقایق عینی ناتوان است. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد این ذهن‌محوری، بر لزوم آزمون عینی و پیوند فلسفه با تجربه تأکید دارند. این نقد، مانند نسیمی که غبار از آیینه حقیقت می‌زداید، فلسفه را به سوی روش‌های علمی و عینی هدایت می‌کند.

اتصال و تجانس موجودات

در عالم هستی، هیچ موجودی از دیگری منفصل نیست. استاد فرزانه قدس‌سره با نفی انفصال مکانیکی، بر تجانس وجودی میان موجودات تأکید دارند. این تجانس، مانند رشته‌هایی نامرئی که تار و پود هستی را به هم می‌بافد، موجودات را در شبکه‌ای وجودی متحد می‌سازد. برخلاف اتصال مکانیکی، مانند دوختن یا بستن، تجانس وجودی به معنای چینش و هم‌نشینی موجودات در مراتب هستی است.

مثال گردوها و نفی انفصال

برای تبیین نفی انفصال، استاد فرزانه قدس‌سره به مثال دو گردو اشاره می‌کنند که اگرچه از برخی نقاط ظاهراً منفصل‌اند، در شبکه وجودی با یکدیگر و با عالم متصل‌اند. این مثال، مانند آینه‌ای که وحدت هستی را بازتاب می‌دهد، نشان می‌دهد که هیچ خلأ یا جدایی در عالم وجود ندارد و همه موجودات در پیوندی وجودی قرار دارند.

درنگ: در عالم هستی، هیچ خلأ یا انفصالی وجود ندارد و موجودات از طریق تجانس وجودی در شبکه‌ای واحد قرار دارند.

تجانش به‌جای اتصال مکانیکی

استاد فرزانه قدس‌سره مفهوم اتصال مکانیکی را رد کرده و تجانس وجودی را به‌عنوان محور ارتباطات معرفی می‌کنند. این تجانس، مانند جریانی که در رودخانه هستی جاری است، موجودات را نه با دوختن، بلکه با هم‌نشینی و تعامل وجودی به هم پیوند می‌دهد. این دیدگاه، محدودیت‌های مفاهیم مادی را درهم شکسته و هستی را به‌مثابه شبکه‌ای سیال بازنمایی می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این نوشتار، با تأکید بر نفی انفصال و تجانس وجودی، عالم را شبکه‌ای واحد معرفی کرد که در آن، هیچ موجودی از دیگری جدا نیست. نقد رویکردهای عامیانه، تأکید بر ظرافت علمی، و دعوت به آزمایشگاه فلسفی، نشان‌دهنده ضرورت بازسازی فلسفه بر پایه وجود است. این دیدگاه، مانند چراغی که در تاریکی‌های سنت می‌درخشد، راه را برای فهمی نوین از ارتباطات وجودی هموار می‌سازد.

بخش دوم: پویایی وجود و تأثیر متقابل موجودات

تأثیر متقابل و رنگ‌گیری وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌کنند که همه موجودات عالم از یکدیگر رنگ وجودی می‌گیرند. این رنگ‌گیری، مانند نقاشی که هر رنگ بر بوم هستی می‌افزاید، به معنای تأثیر متقابل وجودی است. هیچ موجودی در عالم بی‌ارتباط با دیگری نیست؛ هر ذره در ظرف حیات و حرکت خود با تمام عالم ارتباط برقرار می‌کند.

شدت و ضعف ارتباطات وجودی

ارتباطات وجودی میان موجودات، دارای شدت و ضعف است. این شدت و ضعف، گاه به اعتبار قرب و نزدیکی، گاه به اعتبار تجرد، و گاه به دلیل مادیت و ثقالت موجودات پدید می‌آید. استاد فرزانه قدس‌سره این تفاوت‌ها را مانند امواجی توصیف می‌کنند که در اقیانوس هستی، گاه بلند و گاه آرام، جریان دارند.

نفی موجود منفصل و رهاشده

در عالم هستی، هیچ موجودی منفصل و رهاشده وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر این اصل، هر موجود را در شبکه‌ای از ارتباطات وجودی می‌دانند. این دیدگاه، مانند باغی که هر گل در آن با دیگر گل‌ها در پیوند است، انزوا و جدایی را در هستی نفی می‌کند.

درنگ: هیچ موجودی در عالم منفصل نیست و همه در شبکه‌ای از ارتباطات وجودی با یکدیگر متحدند.

ارتباطات درونی انسان

انسان، به‌عنوان موجودی مرکب، در درون خود نیز شبکه‌ای از ارتباطات وجودی دارد. روح و جسم انسان، مانند دو رود که در یک بستر به هم می‌پیوندند، با یکدیگر تعامل دارند و به هم رنگ می‌دهند. این تعامل، نشان‌دهنده وحدت وجودی انسان و نفی دوگانگی سنتی روح و جسم است.

همخوانی ظاهر و باطن

ظاهر و باطن انسان، از پوست و مو تا رنگ و چهره، با روح و وجود او همخوانی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هیچ علامتی در ظاهر بی‌ارتباط با باطن نیست. این همخوانی، مانند آینه‌ای که حقیقت وجود را بازتاب می‌دهد، وحدت میان مراتب وجودی انسان را نشان می‌دهد.

تأثیر متقابل انسان و عالم

انسان نه‌تنها در درون خود، بلکه با کل عالم در تعامل وجودی است. جسم و روح او، مانند برگ و شاخه‌ای که از درخت هستی تغذیه می‌کنند، از عالم رنگ می‌گیرند و به آن رنگ می‌دهند. این تعامل، انسان را در مرکز شبکه وجودی عالم قرار می‌دهد.

سؤالم از بقای جوانی و خصوصیات

استاد فرزانه قدس‌سره سؤالم از بقای جوانی، پوست، و قدرت را مطرح می‌کنند: هنگامی که انسان پیر می‌شود یا پوستش ریخته می‌شود، این خصوصیات کجا می‌روند؟ پاسخ این است که این خصوصیات، هرچند به‌ظاهر جدا می‌شوند، در وجود انسان حکمی به‌جا می‌گذارند و از او جدا نمی‌شوند.

جدایی فضولات و بقای احکام

فضولات، پوست، گوشت، و استخوان از انسان جدا می‌شوند، اما احکام وجودی آن‌ها در انسان باقی می‌ماند. استاد فرزانه قدس‌سره این بقا را مانند یادگاری می‌دانند که در کتاب وجود انسان ثبت می‌شود و هیچ‌گاه محو نمی‌گردد.

استناد به آیه اقرأ کتابک

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه قرآن کریم استناد می‌کنند:

ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ ۖ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا

کتابت را بخوان، کافی است که امروز خودت حسابگر خویش باشی (سوره اسراء: ۱۴).

این آیه، نشان‌دهنده ثبت احکام وجودی در کتاب وجود انسان است که در قیامت آشکار می‌شود. مانند کتابی که هر صفحه‌اش حکایت از تعاملات وجودی دارد، این آیه مسئولیت انسان را در برابر احکام وجودی‌اش برجسته می‌سازد.

لطافت در ذرات و بقای احکام

حتی در ذرات ثقیل و مادی، لطافتی وجودی نهفته است که احکام آن‌ها را در وجود انسان حفظ می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این لطافت را مانند جریانی می‌دانند که در سنگ و خاک نیز جاری است و هیچ‌گاه مضمحل نمی‌شود.

درنگ: احکام وجودی، حتی در ذرات مادی، در وجود انسان باقی می‌مانند و هیچ‌گاه مضمحل نمی‌شوند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تأکید بر پویایی وجود و تأثیر متقابل موجودات، عالم را شبکه‌ای سیال معرفی کرد که در آن، هیچ موجودی از تعامل با دیگری مستثنا نیست. همخوانی ظاهر و باطن، بقای احکام در وجود، و استناد به آیات قرآن کریم، این دیدگاه را تقویت کرد که هستی در جریانی بی‌وقفه از تعاملات وجودی به سر می‌برد.

بخش سوم: قیامت و شفافیت وجودی

تأثیر متقابل در قیامت

قیامت، صحنه‌ای است که همه موجودات احکام وجودی خود را با یکدیگر می‌بینند. استاد فرزانه قدس‌سره قیامت را مانند آینه‌ای توصیف می‌کنند که در آن، همه تعاملات وجودی شفاف می‌شود و هیچ موجودی از دیگری جدا نیست.

نفی اضمحلال احکام

احکام وجودی، هرگز مضمحل نمی‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر ذره‌ای که از انسان جدا می‌شود، حکمش در وجود او باقی می‌ماند و در قیامت آشکار می‌گردد. این بقا، مانند امضایی است که بر صفحه هستی نقش می‌بندد.

حکم‌برداری موجودات

هر موجودی حکمی از دیگری برمی‌دارد و آن را به موجود بعدی منتقل می‌کند. این انتقال، مانند جریانی است که در شبکه وجودی جاری است و هیچ موجودی را از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری مستثنا نمی‌کند.

ارواح و اجسام به‌مثابه جنود مجنده

استاد فرزانه قدس‌سره نه‌تنها ارواح، بلکه اجسام را نیز جنود مجنده می‌دانند که در شبکه وجودی با یکدیگر تعامل دارند. این دیدگاه، مانند نغمه‌ای که روح و جسم را در یک آهنگ متحد می‌کند، دوگانگی سنتی را نفی می‌کند.

عمر وجودی ذرات

عمر ذرات، فراتر از محاسبات مادی است. استاد فرزانه قدس‌سره عمر وجودی را در مقیاس میلیاردها سال می‌دانند که مانند رودی بی‌انتها در اقیانوس هستی جریان دارد.

سفر وجودی عالم

عالم، سفری وجودی است که در آن، هر موجودی حکم می‌دهد و حکم می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره این سفر را مانند کاروانی توصیف می‌کنند که هر مسافر در آن با دیگران در تعامل است و هیچ‌کس تنها نیست.

نفی دفع در آکل و ماکول

در رابطه آکل و ماکول، دفع احکام وجودی محال است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر آنچه خورده می‌شود، حکمش در وجود باقی می‌ماند و هیچ‌چیز مضمحل نمی‌شود.

استناد به آیه یعفوا عن کثیر

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه قرآن کریم استناد می‌کنند:

يَعْفُواْ عَن كَثِيرٍ

از بسیاری [گناهان] درمی‌گذرد (سوره شوری: ۳۴).

این آیه، رحمت الهی را نشان می‌دهد که احکام وجودی را حفظ می‌کند، اما آن‌ها را مضمحل نمی‌سازد.

نفی کیوم ولد در توبه

توبه، به معنای بازگشت به حالت اولیه (کیوم ولد) نیست، زیرا احکام وجودی همواره در انسان باقی می‌مانند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را مانند کتابی می‌دانند که هر صفحه‌اش، حکایت از گذشته وجودی انسان دارد.

مثال مسافرخانه و یادگاری‌نویسی

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال مسافرخانه، احکام وجودی را به یادگاری‌هایی تشبیه می‌کنند که هر موجود بر صفحه هستی می‌نویسد. این یادگاری‌ها، مانند نقش‌هایی که بر سنگ حک می‌شوند، هیچ‌گاه محو نمی‌گردند.

درنگ: هر موجود در عالم، مانند مسافری در کاروانسرای هستی، حکمی بر صفحه وجود می‌نویسد که تا ابد باقی می‌ماند.

شناخت متقابل در قیامت

در قیامت، همه موجودات یکدیگر را می‌شناسند و هیچ انزوایی وجود ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره قیامت را مانند محفلی توصیف می‌کنند که در آن، همه اعضای خانواده هستی یکدیگر را بازمی‌شناسند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تأکید بر شفافیت وجودی در قیامت، نشان داد که احکام وجودی هیچ‌گاه مضمحل نمی‌شوند و همه موجودات در شبکه‌ای از تعاملات با یکدیگر محشور می‌شوند. استناد به آیات قرآن کریم و نفی انزوا، این دیدگاه را تقویت کرد که هستی، مانند آینه‌ای است که در قیامت، حقیقت همه تعاملات را بازتاب می‌دهد.

بخش چهارم: وحدت وجودی و نفی محدودیت‌های مادی

غفلت از وحدت وجودی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به سخن ملاصدرا، غفلت خلق از وحدت وجودی را مطرح می‌کنند. انسان غافل است که همه هستی در او و او در همه هستی حضور دارد. این غفلت، مانند پرده‌ای است که حقیقت وحدت وجود را از دید پنهان می‌کند.

آزمایشگاه برای کشف وجود

کشف همه هستی در یک ذره، از طریق آزمایشگاه ممکن است. استاد فرزانه قدس‌سره بر این باورند که اگر علم دینی به ابزارهای تجربی مجهز شود، می‌تواند حقایق وجودی را آشکار سازد. این دیدگاه، مانند دریچه‌ای است که فلسفه را به علم مدرن پیوند می‌دهد.

حکم‌گیری ذرات

هر ذره، حتی کوچک‌تر از نوک سوزن، حکمی به کوه می‌دهد و از آن حکمی می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره این تعامل را مانند گفت‌وگویی می‌دانند که در شبکه وجودی میان همه موجودات جریان دارد.

وجود به‌جای ماده

دخول وجود در وجود، جایگزین دخول ماده در ماده است. استاد فرزانه قدس‌سره مفاهیم مادی مانند کوچک و بزرگ را نفی کرده و همه را در شبکه وجودی متحد می‌دانند. این دیدگاه، مانند نوری است که مرزهای مادی را درهم می‌شکند.

کتاب وجود در قیامت

کتاب وجود انسان، حامل همه هستی است. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه قرآن کریم:

ٱقْرَأْ كِتَٰبَكَ ۖ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ ٱلْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا

کتابت را بخوان، کافی است که امروز خودت حسابگر خویش باشی (سوره اسراء: ۱۴).

تأکید دارند که خواندن این کتاب، خواندن همه هستی است، زیرا هر موجود، کتاب دیگران را نیز در خود دارد.

نفی انزوا در قیامت

استاد فرزانه قدس‌سره انزوا در قیامت را نفی کرده و همه موجودات را در تعامل وجودی می‌دانند. این دیدگاه، مانند محفلی است که در آن، هیچ‌کس از جمع جدا نیست.

استناد به آیه لیرؤا اعمالهم

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه قرآن کریم استناد می‌کنند:

لِيَرَوْاْ أَعْمَٰلَهُمْ

تا کارهای خود را ببینند (سوره زلزال: ۶).

این آیه، قیامت را صحنه‌ای معرفی می‌کند که در آن، اعمال همه موجودات به‌صورت جمعی دیده می‌شود، نه انفرادی.

شبکه وجودی عالم

عالم، شبکه‌ای وجودی است که هر موجودی همه را می‌خواند و همه، او را می‌خوانند. استاد فرزانه قدس‌سره این شبکه را مانند تار و پودی می‌دانند که همه هستی را به هم می‌بافد.

درنگ: عالم، شبکه‌ای وجودی است که در آن، هر موجود کتاب همه هستی را در خود می‌خواند و همه، او را می‌خوانند.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با تأکید بر وحدت وجودی و نفی محدودیت‌های مادی، عالم را شبکه‌ای معرفی کرد که در آن، هیچ موجودی از تعامل با دیگری مستثنا نیست. استناد به آیات قرآن کریم و نقد مفاهیم سنتی، این دیدگاه را تقویت کرد که هستی، مانند اقیانوسی است که هر قطره‌اش، کل را در خود دارد.

بخش پنجم: نقد فلسفه سنتی و بازسازی وجودی

نقد ماده در فلسفه صدرایی

استاد فرزانه قدس‌سره ماده را در فلسفه ملاصدرا متلاشی دانسته و بقای آن را در روح ناکافی می‌دانند. این نقد، مانند نسیمی است که غبار از انگاره‌های سنتی می‌زداید و فلسفه را به سوی وجود هدایت می‌کند.

نفی جامد بودن روح

روح، برخلاف تصور سنتی، جامد و ساکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره روح را پویا و در تعامل با جسم و عالم می‌دانند. این دیدگاه، مانند جریانی است که مرزهای دوگانگی روح و جسم را درهم می‌شکند.

نقد فلسفه عامیانه

فلسفه سنتی، به دلیل کلی‌گویی و فقدان روش علمی، به گفت‌وگوهای قهوه‌خانه‌ای تشبیه شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این رویکرد را ناکارآمد دانسته و بر لزوم فلسفه علمی تأکید دارند.

مثال گفت‌وگو در قبرستان

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال گفت‌وگوی عامیانه در قبرستان، محدودیت‌های فلسفه غیرعلمی را نشان می‌دهند. این مثال، مانند آینه‌ای است که تفاوت میان گفتمان عامه و فلسفه علمی را بازتاب می‌دهد.

وحدت وجودی عالم

عالم، یک هستی واحد است که در آن، ذره و کل یکی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این وحدت را مانند نوری می‌دانند که همه مراتب هستی را روشن می‌سازد.

استناد به نهج‌البلاغه: داخل فی الاشیاء

استاد فرزانه قدس‌سره به کلام حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه استناد می‌کنند: «داخل در اشیاء است، نه به امتزاج». این کلام، مانند شعاعی است که حضور الهی را در همه چیز بدون اختلاط مادی نشان می‌دهد.

ترجمه: او در همه چیز داخل است، اما نه به‌گونه‌ای که با آن‌ها درآمیزد.

استناد به نهج‌البلاغه: خارج عن الاشیاء

همچنین، به کلام «خارج از اشیاء است، نه به جدایی» استناد می‌کنند. این کلام، مانند نسیمی است که تعالی الهی را فراتر از انفصال مادی نشان می‌دهد.

ترجمه: او از همه چیز خارج است، اما نه به‌گونه‌ای که از آن‌ها جدا باشد.

نقد شروح سنتی نهج‌البلاغه

شروح سنتی نهج‌البلاغه، به دلیل عامیانه بودن، از تبیین عمیق این مفاهیم ناتوان‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره بر تفسیر وجودی این متون تأکید دارند که مانند کلیدی است که قفل‌های معرفت را می‌گشاید.

بقای احکام ذرات

احکام ذرات جدا شده، مانند پوست و گوشت، در وجود باقی می‌مانند. استاد فرزانه قدس‌سره این بقا را مانند نقشی می‌دانند که بر لوح هستی حک می‌شود.

نفی کوچک و بزرگ در وجود

در وجود، کوچک و بزرگ معنایی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره همه موجودات را در شبکه وجودی متحد می‌دانند، مانند قطره‌هایی که در اقیانوس هستی یکی می‌شوند.

عیار وجودی و معرفت اولیاء

وجود، مانند طلا، دارای عیار است و اولیاء خدا قادر به سنجش آن‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این معرفت را مانند چشمی می‌دانند که حقیقت وجود را می‌بیند.

درنگ: اولیاء خدا، با معرفت وجودی، عیار وجود را می‌سنجند و همه هستی را در ذره‌ای می‌بینند.

محدودیت محاسبات مادی

محاسبات مادی، مانند سن و عمر، ناکافی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره عمر وجودی را در مقیاس میلیاردها سال می‌دانند که مانند افقی بی‌کران، محدودیت‌های مادی را درهم می‌شکند.

استناد به آیه لا تعد و لا تحصی

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه قرآن کریم استناد می‌کنند:

لَا تُعَدُّ وَلَا تُحْصَىٰ

شمرده و برآورد نمی‌شود (سوره نحل: ۱۸).

این آیه، بی‌نهایت بودن احکام وجودی و محدودیت ادراک بشری را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، با نقد فلسفه سنتی و بازسازی وجودی، عالم را یکپارچه و متحد معرفی کرد. استناد به نهج‌البلاغه و آیات قرآن کریم، این دیدگاه را تقویت کرد که هستی، مانند کتابی است که هر صفحه‌اش، حکایت از وحدت و تعاملات وجودی دارد.

بخش ششم: عبادت و وحدت وجودی

سلام در نماز و وحدت هستی

سلام در نماز، به همه هستی خطاب دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این سلام را مانند نغمه‌ای می‌دانند که انسان را با کل هستی متحد می‌سازد. ضمیر تخاطب در «السلام علیکم» نشان‌دهنده تعامل وجودی با همه مراتب هستی است.

ضمیر تخاطب در سلام

استفاده از ضمیر تخاطب در سلام، نشانه‌ای از نبود غیبت در عبادت است. استاد فرزانه قدس‌سره این ضمیر را مانند پلی می‌دانند که انسان را به همه هستی پیوند می‌دهد.

نفی شبهه آکل و ماکول

شبهه آکل و ماکول، با وحدت وجودی نفی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که احکام وجودی، مانند جریانی که در هستی جاری است، دائمی و غیرقابل حذف‌اند.

مثال شعر عامیانه

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال شعر عامیانه (موش و گربه)، محدودیت‌های گفتمان عامه را نشان می‌دهند. این مثال، مانند آینه‌ای است که کاستی شبهات سنتی را بازتاب می‌دهد.

محشوریت وجودی

محشوریت در قیامت، انفرادی نیست، بلکه در شبکه وجودی با همه موجودات است. استاد فرزانه قدس‌سره این محشوریت را مانند محفلی می‌دانند که همه در آن با یکدیگر متحدند.

تأثیر سلام بر حیات و شادی

سلام به همه هستی در نماز، حیات، شادی، و عشق را در انسان می‌آفریند. استاد فرزانه قدس‌سره این تأثیر را مانند نسیمی می‌دانند که روح انسان را تازه می‌کند.

درنگ: سلام در نماز، انسان را با همه هستی متحد می‌سازد و حیات، شادی، و عشق را در او می‌آفریند.

نفی انزوای وجودی

انزوا در وجود، محال است. استاد فرزانه قدس‌سره انسان را در شبکه وجودی با همه هستی می‌دانند، مانند گلی که در باغ هستی با دیگر گل‌ها در پیوند است.

شعر هر ذره و وحدت وجود

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به شعر «هر ذره را که بشگافی»، همه هستی را در ذره می‌بینند. این شعر، مانند آینه‌ای است که وحدت وجود را بازتاب می‌دهد.

نفی پاک‌سازی وجودی

پاک‌سازی احکام وجودی محال است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر آنچه در وجود ثبت می‌شود، مانند نقشی بر سنگ، دائمی است.

اصل کل شیء فی کل شیء

اصل «کل شیء فی کل شیء» نشان‌دهنده وحدت وجودی است. استاد فرزانه قدس‌سره این اصل را مانند اقیانوسی می‌دانند که هر قطره‌اش، کل را در خود دارد.

نفی نجاست وجود

نجاست، به ماده محدود است و وجود، غیرقابل نجس شدن است. استاد فرزانه قدس‌سره وجود را مانند نوری می‌دانند که هیچ‌گاه آلوده نمی‌شود.

بنی‌وقت به جای بنی‌آدم

استاد فرزانه قدس‌سره وحدت را به بنی‌وقت تعمیم داده و بنی‌آدم را محدود می‌دانند. این تعمیم، مانند دری است که به سوی وحدت کل هستی گشوده می‌شود.

حب و بغض در وجود

حب و بغض، دائمی در وجودند و پاک‌سازی آن‌ها محال است. استاد فرزانه قدس‌سره این دائمی بودن را مانند اثری می‌دانند که در دل انسان حک می‌شود.

ستار العیوب و نفی پاک‌سازی

ستار العیوب، به معنای پنهان کردن عیوب است، اما نه اضمحلال آن‌ها. استاد فرزانه قدس‌سره این مفهوم را مانند پرده‌ای می‌دانند که عیوب را می‌پوشاند، اما محو نمی‌کند.

استناد به آیه لا یعذب عن علمه

استاد فرزانه قدس‌سره به آیه قرآن کریم استناد می‌کنند:

لَا يُعَذِّبُ عَنْ عِلْمِهِ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ

به اندازه ذره‌ای از علم خود عذاب نمی‌کند (سوره نساء: ۴۰).

این آیه، علم جامع الهی و ثبت همه احکام را نشان می‌دهد.

تنش ستار و لا یعذب

استاد فرزانه قدس‌سره به تنش میان ستار العیوب و لا یعذب مثقال ذره اشاره دارند. این تنش، مانند معادله‌ای است که محدودیت پنهان‌سازی و بقای احکام را نشان می‌دهد.

دیدن اولیاء در وجود

اولیاء خدا، با معرفت وجودی، همه هستی را در ذره می‌بینند. استاد فرزانه قدس‌سره این معرفت را مانند چشمی می‌دانند که هیچ مانعی در برابر آن نیست.

نقد مثل افلاطونی

مثل افلاطونی، به دلیل عامیانه بودن، ناکارآمد است. استاد فرزانه قدس‌سره بر وجود به‌جای مثل تأکید دارند، مانند نوری که محدودیت‌های فلسفه سنتی را درهم می‌شکند.

جمع‌بندی بخش ششم

بخش ششم، با تأکید بر عبادت و وحدت وجودی، نشان داد که سلام در نماز، انسان را با همه هستی متحد می‌سازد. نفی پاک‌سازی، نجاست ماده، و استناد به آیات قرآن کریم و نهج‌البلاغه، این دیدگاه را تقویت کرد که هستی، مانند اقیانوسی است که هر ذره‌اش، کل را در خود دارد.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتار شماره ۸۹۰، عالم را شبکه‌ای وجودی معرفی کرد که در آن، هیچ موجودی از تعامل با دیگری مستثنا نیست. نفی انفصال، اضمحلال، و دوگانگی روح و ماده، همراه با تأکید بر بقای احکام در وجود، افقی نوین در فلسفه اسلامی گشود. استناد به آیات قرآن کریم و نهج‌البلاغه، این دیدگاه را ریشه‌دار و مستحکم ساخت. دعوت به آزمایشگاه فلسفی، پیوند فلسفه با علم مدرن را برجسته کرد و عبادت را به‌عنوان پلی به سوی وحدت وجودی معرفی نمود. این فلسفه، مانند پرنده‌ای که از قفس سنت رها می‌شود، ذهن را به سوی بی‌کرانگی حقیقت وجود پرواز می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی