در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 898

متن درس




نقد استنادات فلسفی در اثبات حرکت جوهری

نقد استنادات فلسفی در اثبات حرکت جوهری

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۸۹۸)

مقدمه: درآمدی بر نقد استنادات فلسفی در حرکت جوهری

فلسفه اسلامی، چونان درختی تناور در باغ معرفت، ریشه در تأملات عمیق عقلانی و الهی دارد. نظریه حرکت جوهری، یکی از برجسته‌ترین دستاوردهای فلسفی ملاصدرا، به مثابه شاخه‌ای پربار از این درخت، در پی تبیین پویایی ذاتی موجودات در سیر وجودی آن‌هاست. با این حال، استنادات ملاصدرا به آرای فلاسفه پیشین و عرفای برجسته، مانند زنون الاکبر و محیی‌الدین عربی، برای اثبات این نظریه، گاه با چالش‌هایی در روش‌شناسی و انسجام استدلالی مواجه است. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتار شماره ۸۹۸ استاد فرزانه قدس‌سره، به تاریخ ۱۴/۸/۱۳۸۶، با رویکردی انتقادی و تحلیلی، به بررسی دقیق این استنادات می‌پردازد. هدف این بررسی، نه تنها ارزیابی صحت و سقم این آراء، بلکه روشن‌سازی ارتباط آن‌ها با حرکت جوهری و تبیین جایگاه مفهوم کون بعد الکون در برابر کون و فساد است.

بخش اول: نقد استناد به آرای زنون الاکبر

زنون الاکبر و جایگاه او در فلسفه الهی

زنون الاکبر، که در زمره اعاظم فلاسفه الهیین شمرده شده، از منظر ملاصدرا به عنوان یکی از منابع مشروعیت‌بخش نظریه حرکت جوهری مورد استناد قرار گرفته است. با این حال، هویت تاریخی و آرای دقیق وی در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. استاد فرزانه قدس‌سره، در نقد این استناد، دو پرسش بنیادین مطرح می‌کنند: نخست، آیا سخنان منسوب به زنون از منظر فلسفی درست و معتبر است؟ دوم، آیا این سخنان اساساً با نظریه حرکت جوهری ارتباطی دارند؟ این پرسش‌ها، چونان دو بال اندیشه، ما را به سوی تحلیل عمیق‌تر آرای زنون هدایت می‌کنند.

نقل قول زنون: بقا و دسور موجودات

ملاصدرا از زنون نقل می‌کند: «إن الموجودات باقیة داسرة»، یعنی موجودات هم بقا دارند و هم دسور (فنا). بقای آن‌ها به تجدد صورت‌ها وابسته است، به‌گونه‌ای که با آمدن صورت جدید، موجود باقی می‌ماند، و فنای آن به زوال صورت پیشین بازمی‌گردد. این سخن، چونان آینه‌ای که هستی موجودات را در خود بازمی‌تاباند، ظاهراً به پویایی موجودات اشاره دارد، اما استاد فرزانه قدس‌سره این نقل را از منظر فلسفی مورد نقد قرار می‌دهند. آنان استدلال می‌کنند که این سخن، بیش از آنکه به حرکت جوهری دلالت کند، به مفهوم کون و فساد ارسطویی نزدیک است، که در آن بقا و فنا به تغییر صورت‌ها وابسته است.

درنگ: آرای منسوب به زنون الاکبر، که بقای موجودات را به تجدد صورت‌ها و فنای آن‌ها را به زوال صورت پیشین نسبت می‌دهد، به جای حرکت جوهری، به مفهوم کون و فساد ارسطویی اشاره دارد و از این‌رو، استناد ملاصدرا به آن برای اثبات حرکت جوهری نادرست است.

نقد ارتباط آرای زنون با حرکت جوهری

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که آرای زنون هیچ اشاره‌ای به حرکت جوهری ندارد. حرکت جوهری، به مثابه جریانی سیال در جوهر موجودات، به تحول ذاتی و پیوسته در ماهیت وجودی آن‌ها دلالت دارد، حال آنکه سخن زنون به تغییر صورت‌ها محدود است. این تغییر، چونان جابجایی نقوش بر بوم نقاش، تنها به سطح صورت‌ها مربوط می‌شود و به عمق جوهر نفوذ نمی‌کند. از این‌رو، استناد ملاصدرا به زنون، گویی تلاشی است برای پوشاندن جامه‌ای نامتناسب بر پیکر نظریه‌ای نوآفرین.

تمثیلی از حوزه‌های علمیه

برای روشن‌تر شدن این نقد، استاد فرزانه قدس‌سره تمثیلی از پویایی حوزه‌های علمیه ارائه می‌دهند. حوزه‌های علمیه، چونان رودی که از چشمه‌های روستاها و شهرها سیراب می‌شود، بقای خود را به ورود طلاب جدید مدیون است. این طلاب، چونان صورت‌های نوظهور، حیات علمی حوزه را تضمین می‌کنند، اما فرزندانشان، که گاه از مسیر علم دینی فاصله می‌گیرند، به مثابه صورت‌های پیشین هستند که زوال می‌یابند. این تمثیل، به روشنی نشان می‌دهد که بقا و فنا در نگاه زنون، به تغییر صورت‌ها وابسته است، نه به تحول جوهری.

نقد تناقض در استناد ملاصدرا

استاد فرزانه قدس‌سره به تناقضی در استدلال ملاصدرا اشاره می‌کنند: ملاصدرا خود کون و فساد را رد کرده و به مفهوم کون بعد الکون معتقد است، اما در استناد به زنون، به کون و فساد ارجاع می‌دهد. این تناقض، چونان نغمه‌ای ناساز در سمفونی فلسفی، روش‌شناسی ملاصدرا را تضعیف می‌کند. کون بعد الکون، که به تجدد پیوسته وجود دلالت دارد، با دیدگاه ارسطویی کون و فساد، که بر زوال و پیدایش صورت‌ها تأکید دارد، ناسازگار است.

رد فنا و بقای صورت‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که صورت‌ها فانی نمی‌شوند، بلکه در تعینات و احکام وجودی باقی می‌مانند. بقای موجودات، نه به تغییر صورت‌ها، بلکه به تجدد وجودی وابسته است. این دیدگاه، چونان نوری که تاریکی‌های مفهوم فنا را می‌زداید، بر پویایی ذاتی وجود تأکید دارد و هرگونه زوال مطلق را نفی می‌کند.

جمع‌بندی بخش اول

استناد ملاصدرا به آرای زنون الاکبر برای اثبات حرکت جوهری، از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، نادرست و غیرمرتبط است. این آراء، به جای دلالت بر حرکت جوهری، به مفهوم کون و فساد ارسطویی اشاره دارند که خود ملاصدرا آن را نقد کرده است. تمثیل حوزه‌های علمیه، به زیبایی این نکته را روشن می‌کند که بقا و فنا در نگاه زنون، به تغییر صورت‌ها محدود است و به عمق تحول جوهری نمی‌رسد. این نقد، بر ضرورت روش‌شناسی دقیق در استنادات فلسفی تأکید دارد و راه را برای بررسی استنادات عرفانی ملاصدرا هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد استناد به آرای محیی‌الدین عربی

محیی‌الدین عربی و دیدگاه عرفانی او

محیی‌الدین عربی، عارفی بزرگ در سنت اسلامی، با آثار عمیقی چون فصوص الحکم و فتوحات مکیه، تأثیر شگرفی بر فلسفه و عرفان اسلامی نهاده است. ملاصدرا، در پی اثبات حرکت جوهری، به نقل‌هایی از این عارف برجسته استناد می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی نقادانه، این استنادات را بررسی کرده و دلالت آن‌ها بر حرکت جوهری را مورد پرسش قرار می‌دهند.

نقل از فصوص الحکم: ترقی دائم انسان

ملاصدرا از فصوص الحکم محیی‌الدین نقل می‌کند: «إن الإنسان فی الترقی دائماً»، یعنی انسان همواره در حال ترقی است، اما به دلیل لطافت حجاب‌ها و تشابه صورت‌ها، از این ترقی آگاه نیست. این سخن، چونان نسیمی که بر شاخسار وجود می‌وزد، به پویایی انسان در سیر معنوی اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که این نقل، نه به حرکت جوهری، بلکه به تجدد وجودی انسان دلالت دارد. لطافت حجاب‌ها و تشابه صورت‌ها، که مانع ادراک این ترقی می‌شوند، به ظرافت و سرعت تحولات وجودی اشاره دارند، نه به تحول در مقوله جوهر.

درنگ: نقل محیی‌الدین عربی از فصوص الحکم، که بر ترقی دائم انسان تأکید دارد، به تجدد وجودی و پویایی معنوی اشاره می‌کند و هیچ ارتباط مستقیمی با نظریه حرکت جوهری ندارد.

نقد استناد به آیه «وَأُوتِيَ بِهِ مُتَشَابِهًا»

محیی‌الدین عربی در تبیین دیدگاه خود به آیه شریفه ﴿وَأُوتِيَ بِهِ مُتَشَابِهًا﴾ (بقره: ۲۵) استناد می‌کند، که به معنای «و به ایشان چیزی داده می‌شود که همانند آن است» می‌باشد. این آیه، به نعمت‌های بهشتی اشاره دارد که به ظاهر مشابه، اما در حقیقت متجدد و نو هستند. استاد فرزانه قدس‌سره این استناد را غیرمرتبط با حرکت جوهری می‌دانند، زیرا آیه به پویایی نعمت‌ها در آخرت اشاره دارد، نه به تحول جوهری در دنیا. این نقد، چونان آیینه‌ای روشن، نادرستی کاربرد آیات اخروی برای اثبات مسائل دنیوی را نشان می‌دهد.

نقل از فتوحات مکیه: حرکت دائم موجودات

ملاصدرا از فتوحات مکیه نقل می‌کند: «فالموجود کلّه متحرک علی الدوام دنیا و آخرتا»، یعنی کل موجودات، چه در دنیا و چه در آخرت، دائماً در حال حرکت‌اند. این سخن، به مثابه رودی خروشان که تمامی هستی را در بر می‌گیرد، به پویایی ذاتی کل موجودات اشاره دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این نقل را با مفهوم تجدد وجودی سازگارتر می‌دانند تا حرکت جوهری، زیرا هیچ اشاره‌ای به مقوله جوهر یا فنا ندارد. این حرکت، نتیجه توجهات دائمی الهی است که در آیه شریفه ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾ (الرحمن: ۲۹)، به معنای «هر روز او در کاری است»، متجلی است.

نقد مفهوم فنا در استنادات

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که محیی‌الدین عربی در نقل‌های خود از فنا یا هویلا سخنی نگفته و تنها بر ترقی و حرکت دائم تأکید کرده است. این دیدگاه، چونان ستاره‌ای در آسمان عرفان، بر تجدد و بقای وجودی موجودات نور می‌افکند و هرگونه زوال مطلق را نفی می‌کند. استناد ملاصدرا به فنا در تفسیر آرای محیی‌الدین، گویی افزودن رنگی غریب به تابلوی عرفانی اوست.

استناد به آیه «وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ»

ملاصدرا به آیه شریفه ﴿وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ﴾ (نحل: ۹۶)، به معنای «و آنچه نزد خداست باقی است»، استناد می‌کند و آن را به بقای کلمات الهی و فناپذیری اجسام تفسیر می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تفسیر را نادرست می‌دانند، زیرا هیچ چیز در عالم فانی نمی‌شود، بلکه در سیر تجدد وجودی به حیات خود ادامه می‌دهد. این نقد، چونان کلیدی که قفل‌های سوءتفاهم را می‌گشاید، بر پویایی ذاتی هستی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

استنادات ملاصدرا به آرای محیی‌الدین عربی، اگرچه سرشار از عمق عرفانی است، اما از منظر استاد فرزانه قدس‌سره، با نظریه حرکت جوهری هم‌خوانی ندارد. نقل‌های محیی‌الدین از فصوص الحکم و فتوحات مکیه، بر ترقی دائم انسان و حرکت پیوسته کل موجودات تأکید دارند، اما این پویایی، به تجدد وجودی مربوط است، نه به تحول در مقوله جوهر. آیات قرآنی مورد استناد، مانند ﴿وَأُوتِيَ بِهِ مُتَشَابِهًا﴾ و ﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾، به پویایی الهی و تجدد نعمت‌ها اشاره دارند و نه به حرکت جوهری. این نقد، بر ضرورت تمییز میان مفاهیم عرفانی و فلسفی تأکید می‌کند.

بخش سوم: نقد مفهوم کون و فساد در برابر کون بعد الکون

تمایز کون و فساد و کون بعد الکون

یکی از محورهای اصلی درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، نقد مفهوم کون و فساد ارسطویی در برابر کون بعد الکون ملاصدرایی است. کون و فساد، چونان دو روی یک سکه که پیدایش و زوال صورت‌ها را نشان می‌دهد، در فلسفه قدیم ریشه دارد. در مقابل، کون بعد الکون، به مثابه جریانی بی‌وقفه در رودخانه وجود، بر تجدد پیوسته و پویایی ذاتی هستی دلالت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که استناد ملاصدرا به زنون، که به کون و فساد اشاره دارد، با دیدگاه خود او در کون بعد الکون ناسازگار است.

درنگ: مفهوم کون بعد الکون، که بر تجدد پیوسته وجود تأکید دارد، با کون و فساد ارسطویی، که به زوال و پیدایش صورت‌ها محدود است، ناسازگار است و استناد ملاصدرا به زنون، تناقضی روش‌شناختی را آشکار می‌سازد.

نقد دیدگاه ارسطو درباره هویلا

استاد فرزانه قدس‌سره به نقل پیشین ملاصدرا از ارسطو اشاره دارند که فنا را به هویلا و بقا را به صورت نسبت می‌دهد. این دیدگاه، که هویلا را محل زوال و صورت را محل بقا می‌داند، از منظر آنان نادرست است. هویلا، چونان بستری که استعدادهای گوناگون را در خود می‌پروراند، ذاتاً فانی نیست، بلکه در سیر وجودی خود، با فعلیت یافتن، به حیات ادامه می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

نقد استاد فرزانه قدس‌سره بر مفهوم کون و فساد، نوری بر تمایز میان دیدگاه‌های ارسطویی و صدرایی می‌افکند. کون بعد الکون، به مثابه جریانی که تمامی هستی را در بر می‌گیرد، بر پویایی ذاتی و تجدد وجودی تأکید دارد، در حالی که کون و فساد، به تغییر صورت‌ها محدود است. این نقد، استنادات ملاصدرا به زنون را نادرست دانسته و بر ضرورت انسجام روش‌شناختی در فلسفه تأکید می‌کند.

بخش چهارم: معاد جسمانی و چالش‌های فلسفی

نقد دیدگاه ملاصدرا در معاد جسمانی

استاد فرزانه قدس‌سره به چالش‌های ملاصدرا در تبیین معاد جسمانی در دو جلد اسفار اشاره دارند. ملاصدرا، به رغم تلاش‌های گسترده، نتوانست معاد جسمانی را به‌طور کامل اثبات کند و به معاد مثالی روی آورد. این ناکامی، چونان سایه‌ای بر فلسفه صدرایی، محدودیت‌های آن را در برابر متون دینی نشان می‌دهد.

تأیید معاد جسمانی با آیات قرآنی

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیاتی مانند ﴿جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾ (بقره: ۲۵)، به معنای «باغ‌هایی که از زیر آنها جوی‌ها روان است»، بر وجود معاد جسمانی تأکید می‌کنند. این آیات، که به نعمت‌های مادی و ملموس بهشت اشاره دارند، معاد جسمانی را تأیید می‌کنند و دیدگاه‌های صرفاً مثالی را به چالش می‌کشند.

نقد دیدگاه فلاسفه درباره معاد

اکثر فلاسفه، از جمله ابن‌سینا، در تبیین معاد جسمانی با مشکل مواجه شده‌اند و آن را به معاد روحانی محدود کرده‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، صداقت ابن‌سینا را در اعتراف به نفهمیدن معاد جسمانی ستایش می‌کنند و آن را پخته‌تر از ادعاهای بی‌دلیل می‌دانند. این صداقت، چونان مشعلی در تاریکی، ارزش پذیرش محدودیت‌های معرفتی را نشان می‌دهد.

نقد ذاتی دانستن خصوصیات ماده

استاد فرزانه قدس‌سره مشکل ابن‌سینا را در ذاتی دانستن خصوصیاتی مانند دسور برای ماده می‌دانند. آنان با تمثیل‌هایی مانند ماست و گوشت در یخچال، استدلال می‌کنند که ماده تحت شرایط مختلف حالات متفاوتی می‌گیرد، اما ذاتاً فانی نیست. این تمثیلات، چونان پل‌هایی که مفاهیم پیچیده را به ذهن مخاطب نزدیک می‌کنند، پویایی ماده را به زیبایی نشان می‌دهند.

درنگ: ماده ذاتاً فانی نیست و خصوصیاتی مانند دسور، عرضی و وابسته به شرایط‌اند. حرکت، به عنوان صفت ذاتی ماده، می‌تواند ازلی و ابدی باشد و در معاد جسمانی تجلی یابد.

تجدد دائم در بهشت

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه ﴿وَأُوتِيَ بِهِ مُتَشَابِهًا﴾، بهشت را محل تجدد دائم و عدم تکرار می‌دانند. این تجدد، چونان جویباری که هر لحظه تازه می‌شود، مانع از کسالت و یکنواختی در بهشت می‌گردد و ادراک نعمت‌ها را تقویت می‌کند.

نقد ادراک تجدد در دنیا

در دنیا، به دلیل ضعف ادراک، تجدد وجودی احساس نمی‌شود، اما در بهشت، این ادراک به دلیل سرعت و ظرافت تحولات تقویت می‌شود. این تفاوت، چونان فاصله میان شب و روز، نشان‌دهنده محدودیت‌های ادراکی انسان در دنیاست.

نقد دغدغه‌های ناشی از رکود

استاد فرزانه قدس‌سره دغدغه‌ها و مشکلات روانی را به رکود و بیکاری نسبت می‌دهند و بیان می‌کنند که در بهشت، به دلیل تجدد دائم، هیچ دغدغه‌ای وجود ندارد. این دیدگاه، به مثابه نسیمی که غبار اندوه را می‌زداید، بر اهمیت پویایی و فعالیت تأکید دارد.

تأکید بر سیر با حق

با استناد به سیره امیرالمؤمنین علیه‌السلام، استاد فرزانه قدس‌سره حرکت با حق را عامل رفع دردها و مشکلات می‌دانند. این سیر، چونان همراهی با جریانی الهی، انسان را از محدودیت‌های مادی و معنوی رها می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، چالش‌های فلسفه صدرایی در تبیین معاد جسمانی را نقد کرده و با استناد به آیات قرآنی، بر وجود معاد جسمانی تأکید دارد. ماده، ذاتاً فانی نیست و حرکت، به عنوان صفت ذاتی آن، می‌تواند در بهشت به تجدد دائم منجر شود. این نقد، بر اهمیت صداقت علمی و روش‌شناسی دقیق در فلسفه تأکید می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با بررسی انتقادی استنادات ملاصدرا به آرای زنون الاکبر و محیی‌الدین عربی، نشان داد که این استنادات فاقد دلالت بر حرکت جوهری‌اند. آرای زنون، به مفهوم کون و فساد ارسطویی محدود است و نقل‌های محیی‌الدین، به تجدد وجودی و پویایی ذاتی هستی اشاره دارند. مفهوم کون بعد الکون، به مثابه جریانی سیال در بستر وجود، برتری خود را بر کون و فساد نشان می‌دهد. در بحث معاد، آیات قرآنی مانند ﴿جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ﴾، بر معاد جسمانی تأکید دارند و چالش‌های فلاسفه در این زمینه را به پرسش می‌کشند. این تحلیل، حوزه‌های علمی را به اتخاذ روش‌های عقلانی و ارائه استدلال‌های معتبر دعوت می‌کند تا فلسفه اسلامی، چونان مشعلی فروزان، در عرصه جهانی معرفت بدرخشد.

با نظارت صادق خادمی