در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 903

متن درس





کاوشی در ماهیت و گستره زمان در فلسفه اسلامی

کاوشی در ماهیت و گستره زمان در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۰۳)

مقدمه

زمان، به‌سان نخی ظریف که در سوزن ادراک انسانی به دشواری جای می‌گیرد، از دیرباز یکی از پیچیده‌ترین و ژرف‌ترین موضوعات فلسفی بوده است. این مفهوم، که در تلاطم حرکت و در پیوند با هستی متجلی می‌شود، در فلسفه اسلامی جایگاهی ویژه دارد. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۹۰۳، با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به کاوش در ماهیت و گستره زمان پرداخته و آن را موجودی ظریف و تلطیف‌شده معرفی می‌کنند که عارض بر حرکت است.

بخش اول: ظرافت و پیچیدگی فلسفی زمان

ماهیت ظریف زمان

زمان، به‌سان نخی باریک که در برابر باد ادراک می‌رقصد، موجودی است که نه به‌آسانی در چارچوب مفاهیم ذهنی جای می‌گیرد و نه به‌سادگی در عالم خارج قابل رؤیت است. استاد فرزانه قدس‌سره زمان را موجودی ظریف و تلطیف‌شده می‌دانند که به دلیل وابستگی‌اش به حرکت، از ماهیتی عرضی برخوردار است. این ظرافت، چالش‌هایی را در تحلیل و اثبات وجود زمان پدید می‌آورد، زیرا ذهن انسانی در فهم موجودات پویا و غیرملموس با محدودیت‌هایی مواجه است.

درنگ: زمان، به‌سان نخی نازک در برابر سوزن ادراک، از ظرافتی برخوردار است که تحلیل و اثبات آن را به چالشی فلسفی بدل می‌کند.

چالش‌های تحلیلی و اثباتی

تحلیل زمان، به دلیل ماهیت عرضی و وابسته‌اش به حرکت، نیازمند رویکردی تلطیف‌شده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که زمان، هم در تعریف (تحلیل مفهومی) و هم در اثبات وجود خارجی‌اش، دشواری‌هایی را پیش روی فیلسوف قرار می‌دهد. این دشواری، از غیرملموس بودن زمان و پیوند ناگسستنی‌اش با حرکت ناشی می‌شود. برای فهم زمان، باید میان موجودات ذهنی و خارجی تمایز قائل شد و از روش‌های ترکیبی تحلیلی-تجربی بهره گرفت.

تمثیل نخ و سوزن

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی بدیع، زمان را به نخی نازک تشبیه می‌کنند که قرار دادن آن در سوراخ سوزن ادراک، کاری بس دشوار است. این تمثیل، به دشواری تثبیت مفهوم زمان در ذهن و تحلیل فلسفی آن اشاره دارد. همان‌گونه که نخ نازک در برابر باد می‌لغزد و به‌سختی در سوزن جای می‌گیرد، زمان نیز به دلیل ظرافت وجودی‌اش، از چنگ مفاهیم صلب فلسفی می‌گریزد.

نیاز به رویکرد تجسمی

برای تحلیل زمان، استاد فرزانه قدس‌سره پیشنهاد می‌کنند که رویکردی تجسمی اتخاذ شود. این رویکرد، که ترکیبی از تحلیل عقلی و تجربه حسی است، به تمایز میان موجودات خارجی (مانند حرکت) و مفاهیم ذهنی (مانند قضاوت‌های ذهنی درباره سرعت) یاری می‌رساند. این روش، به فیلسوف امکان می‌دهد تا زمان را نه‌تنها به‌صورت مفهومی، بلکه در پیوند با واقعیت عینی بررسی کند.

جمع‌بندی بخش اول

بخش نخست، با تأکید بر ظرافت و پیچیدگی زمان، آن را موجودی تلطیف‌شده معرفی می‌کند که تحلیل و اثباتش نیازمند رویکردی دقیق و ترکیبی است. تمثیل نخ و سوزن، به‌زیبایی دشواری ادراک زمان را نشان می‌دهد و بر ضرورت روش‌شناسی تجسمی تأکید می‌ورزد. این بخش، بنیانی برای کاوش‌های بعدی در ماهیت زمان فراهم می‌آورد.

بخش دوم: حرکت و اوصاف آن در فلسفه اسلامی

وجود خارجی حرکت

استاد فرزانه قدس‌سره حرکت را واقعیتی خارجی می‌دانند که در ظرف متحرک جلوه می‌کند، اما به‌ماهو حرکت، قابل رؤیت نیست. حرکت، مانند باد که آثارش احساس می‌شود یا ماشینی که در جاده می‌تازد، در چهره متحرک دیده می‌شود، نه به ذات خود. این دیدگاه، ریشه در فلسفه مشایی دارد که میان جوهر حرکت و ظهور آن در متحرک تمایز قائل است.

عدم رؤیت‌پذیری حرکت به‌ماهو حرکت

حرکت، هرچند وجود خارجی دارد، به‌صورت مستقیم قابل رؤیت نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که ادراک حرکت، وابسته به آثار آن در متحرک است. برای مثال، نسیمی که برگ‌ها را به رقص درمی‌آورد یا ماشینی که در جاده حرکت می‌کند، حرکت را از طریق آثارش به نمایش می‌گذارد. این نکته، به ماهیت غیرملموس حرکت و وابستگی ادراک آن به حواس اشاره دارد.

مقایسه حرکت و جوهر

استاد فرزانه قدس‌سره حرکت را با جوهر مقایسه کرده و بیان می‌دارند که هر دو، هرچند وجود دارند، به‌صورت مستقیم رؤیت‌پذیر نیستند و عقل آن‌ها را اثبات می‌کند. جوهر، به‌عنوان موجودی که «لا فی موضوع» است، و حرکت، به‌عنوان وصفی ظریف که در ظرف متحرک متجلی می‌شود، هر دو از ادراک حسی فراتر می‌روند و نیازمند استدلال عقلی‌اند.

درنگ: حرکت و جوهر، هرچند وجود خارجی دارند، از ادراک حسی پنهان‌اند و عقل، وجود آن‌ها را اثبات می‌کند، مانند ستارگانی که در پس ابرهای ادراک می‌درخشند.

تعریف جوهر و عرض

در فلسفه مشایی، جوهر به موجودی اطلاق می‌شود که «لا فی موضوع» است، یعنی مستقل از موضوع وجود دارد، و عرض به موجودی که «فی موضوع» است، یعنی به موضوعی وابسته است. استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف سنتی را تأیید کرده و حرکت را عرضی می‌دانند که در ظرف متحرک ظهور می‌یابد.

ظرافت وجودی حرکت

حرکت، به‌سان جریانی لطیف در بستر هستی، موجودی وصفی است که در ظرف متحرک جلوه می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره حرکت را موجودی ظریف می‌دانند که به دلیل ماهیت پویا و غیرثابتش، از ادراک مستقیم می‌گریزد. این ظرافت، به پیوند ناگسستنی حرکت با متحرک و وابستگی آن به شرایط خارجی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با کاوش در ماهیت حرکت، آن را واقعیتی خارجی اما غیرملموس معرفی می‌کند که در ظرف متحرک متجلی می‌شود. مقایسه حرکت با جوهر، بر ضرورت استدلال عقلی در فهم این مفاهیم تأکید می‌ورزد. حرکت، به‌سان جریانی ظریف، بنیانی برای فهم زمان فراهم می‌آورد که در بخش‌های بعدی بررسی خواهد شد.

بخش سوم: اوصاف حرکت و پیوند آن با زمان

شدت و ضعف حرکت

حرکت، دارای اوصافی چون شدت و ضعف (سرعت و بطء) و طول و قصر است که به ظرف متحرک بستگی دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با مثال‌هایی مانند «از اینجا تا تهران یک ساعت یا دو ساعت»، طول حرکت را به زمان مرتبط می‌دانند. این اوصاف، به ویژگی‌های نسبی حرکت و وابستگی آن‌ها به شرایط خارجی اشاره دارند.

سرعت و بطء به‌عنوان اوصاف خارجی

استاد فرزانه قدس‌سره سرعت و بطء را اوصافی خارجی می‌دانند که به حرکت نسبت داده می‌شوند. برای مثال، تندی یا کندی یک وسیله نقلیه، واقعیتی عینی است که در خارج به آن وسیله اتصاف می‌یابد. این اوصاف، از ذهن سرچشمه نمی‌گیرند، بلکه در عالم خارج وجود دارند و ذهن تنها آن‌ها را ادراک می‌کند.

تمایز عروض ذهنی و اتصاف خارجی

استاد فرزانه قدس‌سره میان عروض ذهنی و اتصاف خارجی تمایز قائل می‌شوند. عروض، به قضاوت ذهنی درباره سرعت یا بطء اشاره دارد، مانند این‌که بگوییم «این وسیله تند حرکت می‌کند». اما اتصاف، به واقعیت عینی این اوصاف در خارج اشاره دارد، مانند تندی واقعی یک ماشین در جاده.

درنگ: سرعت و بطء، به‌سان رنگ‌هایی بر بوم حرکت، اوصافی خارجی‌اند که در عالم واقع متجلی می‌شوند، هرچند قضاوت درباره آن‌ها در ذهن شکل می‌گیرد.

مثال وسیله نقلیه

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال وسیله نقلیه، توضیح می‌دهند که تندی یا کندی در خارج به وسیله نسبت داده می‌شود، نه در ذهن. این مثال، روش تحلیل اوصاف خارجی در فلسفه و کاربرد آن در فهم زمان را روشن می‌سازد. برای نمونه، وقتی ماشینی با سرعت بالا حرکت می‌کند، این سرعت واقعیتی عینی است که در خارج وجود دارد.

سکون به‌عنوان وصف خارجی

سکون نیز، مانند سرعت و بطء، وصفی خارجی است که به وسیله‌ای نسبت داده می‌شود که در حرکت نقلی نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که سکون، به‌سان سایه‌ای آرام در برابر جریان حرکت، واقعیتی عینی است که در فلسفه مشایی به‌عنوان وصفی متضاد با حرکت تحلیل می‌شود.

روش‌های اثبات سرعت و بطء

استاد فرزانه قدس‌سره دو روش برای اثبات سرعت و بطء معرفی می‌کنند: روش حسی و روش معادله‌ای. در روش حسی، تندی حرکت از طریق حواس (مانند صدای باد یا احساس برخورد با هوا) ادراک می‌شود. در روش معادله‌ای، سرعت با مقایسه زمانی (مانند طی مسافت در ۴۰ یا ۵۰ دقیقه) اثبات می‌گردد.

نقش زمان در قضاوت سرعت

قضاوت درباره سرعت و بطء، تنها زمانی معتبر است که بر اساس مقیاس زمانی انجام شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که زمان، به‌سان ترازویی دقیق، معیاری عینی برای سنجش اوصاف حرکت فراهم می‌آورد. بدون این مقیاس، قضاوت درباره سرعت یا کندی، از اعتبار ساقط است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی اوصاف حرکت مانند سرعت، بطء و سکون، آن‌ها را واقعیاتی خارجی می‌داند که در ظرف متحرک متجلی می‌شوند. تمایز میان عروض ذهنی و اتصاف خارجی، به روشن شدن نقش ذهن و عالم خارج در تحلیل حرکت یاری می‌رساند. زمان، به‌عنوان مقیاس حرکت، در این بخش به‌عنوان مفهومی کلیدی برجسته می‌شود.

بخش چهارم: ماهیت زمان و وجود خارجی آن

پرسش از وجود خارجی یا ذهنی زمان

استاد فرزانه قدس‌سره پرسشی بنیادین مطرح می‌کنند: آیا زمان، به‌عنوان مقیاس سرعت و بطء، وجودی خارجی دارد یا صرفاً ذهنی است؟ این پرسش، به چالش تمایز میان واقعیت عینی و ادراک ذهنی در فلسفه اشاره دارد. اگر زمان ذهنی باشد، نمی‌تواند معیاری عینی برای سنجش حرکت باشد.

نقد دیدگاه زمان ذهنی

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که اگر زمان ذهنی باشد، نمی‌تواند مقیاس عینی برای سرعت و بطء باشد، زیرا ذهن ترازویی برای سنجش عالم خارج نیست. زمان، برای ایفای نقش معیار حرکت، باید وجودی خارجی داشته باشد، نه صرفاً مفهومی ذهنی.

درنگ: زمان، به‌سان جریانی که از سرچشمه عالم خارج به ذهن می‌رسد، موجودی انفعالی است که واقعیت عینی دارد و نمی‌تواند صرفاً ساخته ذهن باشد.

زمان به‌عنوان امر انفعالی

زمان، به دیدگاه استاد فرزانه قدس‌سره، امری انفعالی است که از عالم خارج به ذهن منتقل می‌شود، نه ساخته ذهن. این دیدگاه، به تمایز میان علم فعلی (خلاق) و انفعالی (انتقالی) در فلسفه اشاره دارد. زمان، مانند تصویری که از منظره‌ای واقعی در آینه ذهن نقش می‌بندد، از خارج به ذهن می‌آید.

مثال علم فعلی و انفعالی

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال نقشه‌کشی (علم فعلی) و مشاهده ساختمان (علم انفعالی)، این تمایز را توضیح می‌دهند. نقشه‌کشی، خلقی ذهنی است که در خارج پیاده می‌شود، اما مشاهده ساختمان، ادراکی است که از واقعیت خارجی به ذهن منتقل می‌گردد. زمان، مانند مشاهده ساختمان، امری انفعالی است.

منشأ خارجی زمان

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که زمان، مانند حرکت و سرعت، از عالم خارج به ذهن منتقل می‌شود. برای مثال، وقتی می‌گوییم «این وسیله ده کیلومتر را در یک ساعت طی کرد»، زمان به‌عنوان مقیاسی خارجی برای حرکت در نظر گرفته می‌شود، نه مفهومی ذهنی.

مثال مقیاس زمانی

با مثال طی مسافت در یک یا دو ساعت، استاد فرزانه قدس‌سره زمان را مقیاسی خارجی برای حرکت می‌دانند. این مثال، به کاربرد عملی زمان در تحلیل حرکت و واقعیت عینی آن اشاره دارد. زمان، به‌سان خط‌کشی که مسافت حرکت را می‌سنجد، در عالم خارج وجود دارد.

واقعیت عینی مکان

مکان، مانند زمان، واقعیتی خارجی است که نمی‌توان آن را ساخته ذهن دانست. استاد فرزانه قدس‌سره مکان را به‌عنوان مقیاسی عینی در عالم ناسوت معرفی می‌کنند که در کنار زمان، به تحلیل حرکت یاری می‌رساند. این دیدگاه، به پیوند ناگسستنی زمان و مکان در فلسفه اسلامی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تأکید بر وجود خارجی زمان، آن را امری انفعالی می‌داند که از عالم خارج به ذهن منتقل می‌شود. نقد دیدگاه زمان ذهنی و تبیین علم انفعالی، به روشن شدن ماهیت زمان یاری می‌رساند. زمان و مکان، به‌سان دو بال هستی، مقیاس‌هایی عینی برای تحلیل حرکت فراهم می‌آورند.

بخش پنجم: تعینات وجودی و گستره زمان

تعینات به‌هم‌پیوسته در هستی

استاد فرزانه قدس‌سره زمان را تعینی عارض بر حرکت می‌دانند که خود حرکت، تعینی بر متحرک و متحرک، تعینی در عالم هستی است. این تعینات، به‌سان حلقه‌های زنجیری به‌هم‌پیوسته، سلسله‌مراتب وجودی را شکل می‌دهند که زمان در رأس آن قرار دارد.

نفی ضرورت مقولات فلسفی

استاد فرزانه قدس‌سره بیان می‌کنند که زمان لازم نیست در چارچوب مقولات سنتی فلسفه (مانند جوهر، عرض یا مقدار متصل) جای گیرد. زمان، تعینی ظریف است که فراتر از این مقولات، به‌عنوان وصفی وجودی تحلیل می‌شود. این دیدگاه، به نگرش وجودی در فلسفه اسلامی اشاره دارد.

مفهوم و مصداق لحظه

مفهوم لحظه، ذهنی است، اما مصداق آن در عالم خارج وجود دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با مثال آب و مفهوم آب، این تمایز را توضیح می‌دهند: مفهوم آب، ذهنی است، اما مصداق آب، واقعیتی عینی است. لحظه نیز، به‌سان قطره‌ای از جریان زمان، در عالم خارج تحقق می‌یابد.

ظرافت زمان نسبت به حرکت

زمان، به دلیل عارض بودن بر حرکت، از آن تلطیف‌تر است. استاد فرزانه قدس‌سره زمان را موجودی ظریف‌تر از حرکت می‌دانند که در سلسله اوصاف وجودی، مرتبه‌ای بالاتر دارد. این ظرافت، به پیچیدگی تحلیل زمان و پیوند ناگسستنی‌اش با حرکت اشاره دارد.

درنگ: زمان، به‌سان نسیمی که بر فراز جریان حرکت می‌وزد، موجودی تلطیف‌شده است که در سلسله تعینات وجودی، مرتبه‌ای ظریف‌تر از حرکت دارد.

اوصاف نسبی و واقعیت خارجی آن‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره با مثال‌هایی مانند زیبایی، بلندی و خوبی، اوصاف نسبی را خارجی می‌دانند، هرچند مقایسه آن‌ها در ذهن انجام می‌شود. برای نمونه، زیبایی یک شیء، واقعیتی عینی است، اما قضاوت درباره آن در ذهن شکل می‌گیرد. این دیدگاه، به تمایز میان واقعیت عینی و قضاوت ذهنی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با کاوش در تعینات وجودی، زمان را وصفی ظریف و تلطیف‌شده معرفی می‌کند که در سلسله‌مراتب هستی، عارض بر حرکت است. نفی ضرورت مقولات سنتی و تأکید بر واقعیت عینی اوصاف نسبی، به غنای تحلیل فلسفی زمان می‌افزاید.

بخش ششم: وحدت یا کثرت زمان

پرسش از تعدد زمان‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره پرسشی بنیادین مطرح می‌کنند: آیا زمان واحدی در عالم وجود دارد یا به تعداد حرکات، زمان‌های متعددی داریم؟ این پرسش، به چالش وحدت یا کثرت زمان و ارتباط آن با حرکت اشاره دارد. هر موجود، به فراخور حرکتش، زمان خاص خود را دارد.

زمان خاص هر موجود

هر موجود، بسته به حرکتش، زمان ویژه‌ای دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را با مثال‌هایی مانند زمان افلاک یا اشیاء مادی تبیین می‌کنند. این تنوع زمانی، به وابستگی زمان به حرکت و تفاوت در مراتب وجودی اشاره دارد.

زمان افلاک

زمان افلاک، به‌عنوان زمان کلی، با مقیاس‌هایی مانند شب، روز و فصول مرتبط است. استاد فرزانه قدس‌سره این زمان را معیاری کلی می‌دانند که از حرکت فلکی ناشی می‌شود و بر تمام عالم ناسوت تأثیر می‌گذارد.

واقعیت همه زمان‌ها

استاد فرزانه قدس‌سره تأیید می‌کنند که همه زمان‌ها، اعم از خاص و کلی، واقعی‌اند. به تعداد حرکات در عالم، زمان‌های متعددی وجود دارد که هر یک، مقیاسی برای حرکت خاص خود هستند.

درنگ: زمان‌ها، به‌سان رودهایی که هر یک از سرچشمه حرکت خویش جاری می‌شوند، به تعداد حرکات عالم، متعدد و واقعی‌اند.

زمان در ورای ناسوت

استاد فرزانه قدس‌سره پرسش می‌کنند که آیا در ورای عالم ناسوت، مانند ایام‌الله یا بهشت، زمان وجود دارد؟ این پرسش، به گستره وجود زمان در مراتب متافیزیکی اشاره دارد و فیلسوف را به تأمل در ماهیت زمان در عوالم مجرد دعوت می‌کند.

نفی صبح و مساء در ورای ناسوت

در مراتبی که صبح و مساء وجود ندارد، ممکن است زمان نیز غایب باشد. استاد فرزانه قدس‌سره این احتمال را مطرح می‌کنند که در عوالم مجرد، زمان به‌گونه‌ای متفاوت یا حتی غایب باشد، زیرا مقیاس‌های ناسوتی مانند صبح و عصر در آن‌ها معنا ندارد.

زمان پیوسته در بهشت

استاد فرزانه قدس‌سره خلود در بهشت را به زمان پیوسته تفسیر می‌کنند و پرسش می‌کنند که آیا بهشت بی‌زمان است یا زمان‌مند؟ این تفسیر، به مفهوم خلود و ارتباط آن با زمان در فلسفه دینی اشاره دارد و زمان را جریانی پیوسته در مراتب متعالی می‌داند.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با کاوش در وحدت یا کثرت زمان، آن را به تعداد حرکات عالم، متعدد و واقعی می‌داند. زمان افلاک، به‌عنوان معیاری کلی، و زمان‌های خاص هر موجود، به تنوع زمانی در عالم ناسوت اشاره دارند. پرسش از زمان در ورای ناسوت، به ژرفای متافیزیکی این مفهوم می‌پردازد.

بخش هفتم: نقد دیدگاه‌های موهوم‌انگارانه و ضرورت روش‌شناسی علمی

نقد دیدگاه موهوم بودن زمان

استاد فرزانه قدس‌سره دیدگاه موهوم بودن زمان را رد کرده و آن را واقعیتی عینی می‌دانند. با این حال، از افراط در تعدد زمان پرهیز می‌کنند و بر تعادل در تبیین ماهیت زمان تأکید می‌ورزد. زمان، به‌سان جریانی که در بستر هستی جاری است، واقعیتی انکارناپذیر دارد.

ظرافت مادی زمان

زمان، موجودی غیرمادی و ظریف است که مانند اشیاء ملموس (بیل و کلنگ) نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این ظرافت را به ماهیت غیرجسمانی زمان و دشواری ادراک آن نسبت می‌دهند. زمان، به‌سان نسیمی که دیده نمی‌شود اما حضورش احساس می‌گردد، موجودی تلطیف‌شده است.

نیاز به تحلیل دقیق زمان

فهم تعداد و ماهیت زمان‌ها، نیازمند تحلیلی دقیق و عقلانی است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این تحلیل، باید از پیش‌فرض‌های غیرعلمی به دور باشد و با روش‌شناسی عقلانی پیش رود.

نقد روش‌های غیرعلمی در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره از روش‌های غیرعلمی در علم دینی انتقاد کرده و بر ضرورت رویکرد تجربی و عقلانی تأکید می‌ورزد. علم دینی، برای ایفای نقش در گفتمان جهانی، باید از روش‌های صرفاً کلامی فراتر رود و به تحلیل‌های تجربی و علمی مجهز شود.

دعوت به تحول علمی در علم دینی

استاد فرزانه قدس‌سره خواستار تحولی علمی در علم دینی شده و از تکیه بر گفتار صرف انتقاد می‌کنند. این دعوت، به ضرورت فعالیت عملی و تجربی در فلسفه اسلامی اشاره دارد و علم دینی را به سوی رویکردی پویا و علمی سوق می‌دهد.

نقد طنزی مقاومت در برابر نوآوری

استاد فرزانه قدس‌سره با طنزی فلسفی، به مقاومت در برابر نوآوری در علم دینی اشاره می‌کنند. این مقاومت، که گاه نوآوران را با اتهاماتی مانند جادوگری مواجه می‌کند، مانعی در برابر تحول علمی است. این نقد، به ضرورت پذیرش تحول در سنت‌های علمی اشاره دارد.

درنگ: علم دینی، برای شکوفایی، نیازمند تحولی علمی است که از گفتار صرف فراتر رود و به روش‌های تجربی و عقلانی مجهز شود.

جمع‌بندی بخش هفتم

این بخش، با رد دیدگاه موهوم بودن زمان، بر واقعیت عینی و ظرافت غیرمادی آن تأکید می‌کند. نقد روش‌های غیرعلمی و دعوت به تحول در علم دینی، به ضرورت رویکردی عقلانی و تجربی در فلسفه اسلامی اشاره دارد. این بخش، علم دینی را به سوی جایگاهی برجسته در گفتمان جهانی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

کاوش در ماهیت و گستره زمان، به‌سان سفری در ژرفای هستی، ما را به تأمل در یکی از ظریف‌ترین مفاهیم فلسفی دعوت می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۹۰۳، زمان را موجودی تلطیف‌شده می‌دانند که عارض بر حرکت است و به‌عنوان مقیاسی عینی برای سنجش سرعت و بطء عمل می‌کند. این نوشتار، با ساختاربندی علمی و زبانی فاخر، تمامی جزئیات درس‌گفتار را در قالب بخش‌هایی منسجم ارائه داد. از ظرافت وجودی زمان و پیوند آن با حرکت، تا پرسش از وحدت یا کثرت زمان و امکان وجود آن در ورای ناسوت، هر نکته با دقتی عقلانی و تمثیلاتی بدیع تبیین شد. نقد دیدگاه‌های موهوم‌انگارانه و تأکید بر روش‌شناسی علمی، فلسفه اسلامی را به سوی رویکردی پویا و جهانی سوق می‌دهد. زمان، به‌سان جریانی که هستی را در بر می‌گیرد، نه‌تنها مقیاسی برای حرکت، بلکه آیینه‌ای از سلسله‌مراتب وجودی است که فیلسوف را به تأمل در اسرار خلقت دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی