در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 919

متن درس





نقدی بر آرای میرداماد در باب دهر و سرمد: رویکردی لغوی، قرآنی و روایی

نقدی بر آرای میرداماد در باب دهر و سرمد: رویکردی لغوی، قرآنی و روایی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۱۹)

مقدمه: بازخوانی دهر و سرمد در پرتو معرفت دینی

مفاهیم دهر و سرمد، چونان دو گوهر ناپیدا در سپهر فلسفه اسلامی، از دیرباز ذهن فلاسفه را به خود مشغول داشته‌اند. این دو مفهوم، که در پیوند با هستی‌شناسی و رابطه میان خالق و مخلوق تعریف می‌شوند، در آثار فیلسوفان اسلامی، به‌ویژه میرداماد، جایگاهی ویژه یافته‌اند. با این حال، رویکردهای سنتی که دهر و سرمد را عوالم مستقل یا مراتب متعالی هستی می‌پندارند، از منظر منابع اصیل دینی و روش‌شناسی علمی، محل تأمل و نقد است. استاد فرزانه قدس‌سره در درس‌گفتار شماره ۹۱۹، به تاریخ ۱۷/۹/۱۳۸۶، با تکیه بر تحلیل لغوی، قرآنی و روایی، به نقد آرای میرداماد در کتاب قبسات پرداخته و با روشی دقیق و انتقادی، این مفاهیم را از منظری نو بازتعریف کرده‌اند. این نوشتار، با بازسازی محتوای درس‌گفتار، تلاش دارد تا با زبانی علمی و متین، دیدگاهی منسجم و عمیق ارائه دهد که هم به سنت فلسفی وفادار است و هم در گفتمان آکادمیک جهانی جای می‌گیرد. متن پیش‌رو، با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات ادبی، به کاوش در چیستی دهر و سرمد پرداخته و با ساختاری نظام‌مند، نقدهای استاد را برای مخاطبان متخصص تبیین می‌کند.

بخش نخست: چیستی دهر و سرمد در منابع دینی

تحلیل لغوی، قرآنی و روایی دهر و سرمد

مفاهیم دهر و سرمد، در منابع لغوی، قرآنی و روایی، نه به‌عنوان عوالم مستقل، بلکه به‌صورت اوصاف تعریف شده‌اند. دهر، در لغت، به معنای زمان طولانی و روزگار است، و سرمد، به معنای ثبات و پایداری یکنواخت، صفتی برای ذات باری‌تعالی است. در قرآن کریم، این مفاهیم به‌گونه‌ای به کار رفته‌اند که هیچ نشانی از عالم بودن آن‌ها ندارد. برای نمونه، در آیه شریفه: إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا * وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا (آن‌ها به حسابرسی امید نداشتند و آیات ما را به تمامی تکذیب کردند)، واژه «دهر» به معنای روزگار و زمان دراز به کار رفته است، نه عالمی متافیزیکی. روایات نیز، به‌صورت محدود، این مفاهیم را به‌عنوان اوصاف به کار برده‌اند، نه موجوداتی مستقل.

درنگ: دهر و سرمد، در منابع لغوی، قرآنی و روایی، اوصاف‌اند، نه عوالم مستقل، و هرگونه ادعای عالم بودن آن‌ها فاقد پشتوانه دینی است.

نفی عالم دهر و سرمد

استاد فرزانه قدس‌سره با قاطعیت تأکید دارند که عالم دهر یا سرمد وجود ندارد. هرگونه استفاده از این واژه‌ها به‌عنوان عوالم مستقل، از منظر علمی و دینی، بی‌اساس است. این نفی، ریشه در روش‌شناسی مبتنی بر منابع معتبر دینی دارد که مفاهیم را نه بر پایه گمانه‌زنی‌های متافیزیکی، بلکه بر اساس شواهد قرآنی و روایی تبیین می‌کند. دهر، چونان جامه‌ای است که بر قامت زمان طولانی دوخته شده، و سرمد، چونان نوری است که ثبات ذات الهی را می‌نمایاند، نه ظروفی که هستی را در خود جای دهند.

درنگ: عالم دهر و سرمد وجود ندارد، و ادعای عالم بودن این مفاهیم، غیرعلمی و فاقد پشتوانه دینی است.

بخش دوم: نقد آرای میرداماد در قبسات

جایگاه میرداماد در فلسفه اسلامی

میرداماد، به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین فلاسفه شیعه و استاد ملاصدرا، در کتاب قبسات به مفاهیم دهر و سرمد توجه ویژه‌ای نشان داده است. این اثر، که دربرگیرنده ۶۲ مورد اشاره به دهر و سرمد است، تلاشی است برای تبیین این مفاهیم در چارچوب فلسفه اسلامی. با این حال، استاد فرزانه قدس‌سره این عبارات را فاقد استدلال معتبر دانسته و بر ضعف‌های بنیادین آن‌ها تأکید دارند. میرداماد، با وجود عظمت علمی‌اش، در دام ادعاهای بی‌پشتوانه افتاده و از روشی غیرعلمی بهره برده است.

درنگ: میرداماد، هرچند از اعاظم فلاسفه شیعه است، در قبسات با عباراتی فاقد استدلال معتبر به دهر و سرمد پرداخته است.

بررسی عبارات قبسات

در صفحه پنجم قبسات، میرداماد می‌نویسد: وَلَيْسَ حُدُوثُهُ إِنَّمَا فِي آنٍ مِنَ الزَّمَانِ فَقَطْ بَلْ هُوَ مُحَدَّثٌ فِي جَمِيعِ الزَّمَانِ وَالدَّهْرِ (حدوث، تنها در لحظه‌ای از زمان نیست، بلکه در تمامی زمان و دهر حادث است). این عبارت، دهر را عالمی هم‌ردیف زمان معرفی می‌کند، که با تحلیل قرآنی و لغوی مغایر است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که دهر، صفت روزگار و زمان طولانی است، نه ظرفی مستقل.

درنگ: دهر، وصف زمان طولانی است، نه عالمی مستقل، و ادعای میرداماد در قبسات با منابع دینی مغایرت دارد.

نقل از ابن‌سینا و ضعف استدلالی

میرداماد در صفحه هفتم قبسات، با نقل از تعلیقات ابن‌سینا، عقل را دربرگیرنده سه عالم (زمان، دهر و سرمد) می‌داند: الْعَقْلُ يُدْرِكُ ثَلَاثَةَ أَكْوَانٍ (عقل، سه عالم را درمی‌یابد). او زمان را عالم متغیر، دهر را محیط بر زمان، و سرمد را محیط بر دهر معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را به دلیل فقدان پشتوانه استدلالی رد کرده و تأکید دارند که دهر و سرمد، اوصاف‌اند، نه عوالم مستقل.

درنگ: تقسیم‌بندی میرداماد از عوالم زمان، دهر و سرمد، به دلیل نبود استدلال معتبر، غیرعلمی است.

ادعای ظرف بودن دهر

در صفحه هشتم قبسات، میرداماد از ابن‌سینا نقل می‌کند: الدَّهْرُ وِعَاءُ الزَّمَانِ (دهر، ظرف زمان است)، زیرا زمان سیال و ضعیف است. استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را رد کرده و تأکید دارند که سیالیت زمان، دلیلی بر ظرف بودن دهر نیست، زیرا دهر خود وصفی زمانی است.

درنگ: دهر، وصف زمان است، نه ظرفی برای آن، و ادعای ظرف بودن دهر فاقد پشتوانه استدلالی است.

سلسله‌مراتب معلول در قبسات

میرداماد در صفحات نهم و یازدهم قبسات، زمان را معلول دهر و دهر را معلول سرمد می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این سلسله‌مراتب را بی‌معنا دانسته و تأکید دارند که زمان، دهر و سرمد، اوصاف‌اند و رابطه علّی میان آن‌ها بی‌اساس است.

درنگ: زمان، دهر و سرمد، اوصاف‌اند و رابطه علّی میان آن‌ها بی‌معناست.

موجودیت خدا در سرمد

در صفحه شانزدهم قبسات، میرداماد می‌نویسد: الْبَارِي الْحَقُّ الْوَاجِبُ الذَّاتِ سُبْحَانَهُ بِجَمِيعِ جِهَاتِهِ وَصِفَاتِهِ مَوْجُودٌ فِي السَّرْمَدِ (باری‌تعالی با همه جهات و صفاتش در سرمد موجود است). استاد فرزانه قدس‌سره این ادعا را مغایر با تعالی الهی دانسته و تأکید دارند که سرمد، صفت ثبات خداست، نه ظرفی که خدا در آن باشد.

درنگ: سرمد، صفت ثبات خداست، نه ظرفی برای او، و قرار دادن خدا در سرمد با تعالی الهی ناسازگار است.

نقل از امیرمؤمنان (ع)

استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به کلام امیرمؤمنان (ع): «داخل در اشیاء است، نه به‌گونه ممازجت، و خارج از اشیاء است، نه به‌گونه مفارقت»، تأکید دارند که خدا در زمان و دهر نیست، بلکه متعالی از آن‌هاست. این کلام، به تعالی الهی و نفی ظرف بودن دهر و سرمد اشاره دارد.

درنگ: خدا در زمان و دهر نیست، بلکه متعالی از آن‌هاست، و سرمد، صفت ثبات الهی است.

بخش سوم: نقد روش‌شناسی و اخلاق علمی میرداماد

خودستایی و ادعاهای گزاف

میرداماد در قبسات، با ادعاهایی نظیر شریک بودن ارسطو، پسرخاله بودن افلاطون، یا فرزند بودن ابن‌سینا، روشی غیرعلمی و غیراخلاقی اتخاذ کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره این روش را ناپسند دانسته و تأکید دارند که خودستایی، چونان سایه‌ای سنگین، جایگاه علمی فیلسوف را تیره می‌سازد. این ادعاها، که با تمثیل «من رستمم» به سخره گرفته شده‌اند، با اخلاق اسلامی و فروتنی علمی ناسازگارند.

درنگ: خودستایی و ادعاهای گزاف، با اخلاق علمی و اسلامی ناسازگار است و جایگاه فیلسوف را تضعیف می‌کند.

الگوی فروتنی در سنت اسلامی

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به الگوهای اسلامی، مانند کلام امام سجاد (ع) که خود را «اقل الاقلین» می‌دانست، بر ضرورت فروتنی در برابر علم و حقیقت تأکید دارند. همچنین، یکی از عالمان دینی، با وجود عظمت علمی، خود را خدمتگزار طلاب می‌دانست. این الگوها، چونان مشعل‌هایی در مسیر علم، راهنمای فیلسوفان در پرهیز از استکبار علمی‌اند.

درنگ: فروتنی، الگویی اسلامی برای دانش‌پژوهان است که از استکبار علمی و ادعاهای گزاف جلوگیری می‌کند.

تأثیر روش گفتاری بر جایگاه میرداماد

روش گفتاری میرداماد، که با خودستایی و گزافه‌گویی همراه است، جایگاه علمی وی را تضعیف کرده است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که فیلسوف باید با ادب و متانت سخن گوید و از ادعاهای بی‌پشتوانه پرهیز کند، تا چونان ستاره‌ای در آسمان معرفت بدرخشد، نه سایه‌ای که با خودبینی تیره شود.

درنگ: روش گفتاری غیرعلمی و خودستایانه، جایگاه علمی فیلسوف را تضعیف می‌کند.

بخش چهارم: نقد استدلالی و محتوایی آرای میرداماد

فقدان استدلال در عبارات قبسات

استاد فرزانه قدس‌سره، ۶۲ مورد از عبارات میرداماد در قبسات را بررسی کرده و آن‌ها را فاقد استدلال، بیان یا توجیه معتبر دانسته‌اند. این عبارات، چونان کتابی پر از «تلق تتلق»، خالی از محتوا و معنا هستند. استاد با تمثیلی طنزآمیز، این ادعاها را به نوشته‌های بی‌معنای دیوانه‌خانه تشبیه می‌کنند که هیچ پشتوانه استدلالی ندارند.

درنگ: عبارات میرداماد در قبسات، فاقد استدلال معتبر و صرفاً ادعاهایی بی‌پشتوانه‌اند.

نقد رابطه میرداماد و ملاصدرا

ملاصدرا، شاگرد میرداماد، ابتدا پیرو اصالت الماهیه وی بود، اما سپس به اصالت الوجود روی آورد. در اسفار، ملاصدرا با شکر الهی، خود را از ظالمین (میرداماد) جدا می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این تغییر را نشانه استقلال فکری ملاصدرا و نقد او به استادش می‌دانند.

درنگ: ملاصدرا با روی آوردن به اصالت الوجود، از آرای میرداماد فاصله گرفت و استقلال فکری خود را نشان داد.

نقد نقل‌های میرداماد از فلاسفه پیشین

میرداماد در قبسات، از فلاسفه‌ای چون ابن‌سینا، فارابی و افلاطون نقل می‌کند، اما این نقل‌ها فاقد استدلال مستقل‌اند. برای نمونه، در صفحه سی‌ودوم، وی دهر و سرمد را بدون دلیل معتبر بررسی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقلید را نشانه ضعف استدلالی میرداماد می‌دانند.

درنگ: نقل‌های میرداماد از فلاسفه پیشین، فاقد استدلال مستقل و نشانه تقلید بی‌پشتوانه است.

نقد سلسله‌مراتب و معیت

میرداماد در صفحات متعدد قبسات، معیت متغیرین را زمان، معیت متغیر و ثابت را دهر، و معیت ثابتین را سرمد می‌داند. استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را به دلیل وصف بودن این مفاهیم، بی‌معنا دانسته و تأکید دارند که دهر و سرمد، اوصاف‌اند، نه ظروفی برای معیت.

درنگ: تقسیم‌بندی معیت در قبسات، به دلیل وصف بودن زمان، دهر و سرمد، بی‌معناست.

بخش پنجم: ضرورت پالایش فلسفه اسلامی

نقد علم دینی و لزوم نوآوری

استاد فرزانه قدس‌سره با تأکید بر ضرورت پالایش علم دینی از مفاهیم بی‌اساس، بر نوآوری در روش‌شناسی فلسفی تأکید دارند. فلسفه اسلامی، که با خون شهدا و ارزش‌های دینی بنا شده، نباید با ادعاهای بی‌پشتوانه به جهان معرفی شود. انتشار آثار فاقد استدلال، چونان زخمی بر پیکر اعتبار علمی نظام اسلامی است.

درنگ: علم دینی نیازمند پالایش از مفاهیم بی‌اساس و نوآوری در روش‌شناسی است تا در گفتمان جهانی جایگاه یابد.

نقد ترجمه آثار غیرعلمی

استاد فرزانه قدس‌سره هشدار می‌دهند که ترجمه آثار فلسفی بی‌اساس، مانند قبسات، به اعتبار علمی نظام اسلامی آسیب می‌زند. این آثار، که فاقد استدلال‌اند، نمی‌توانند نماینده شایسته فلسفه اسلامی در جهان باشند.

درنگ: ترجمه آثار فلسفی بی‌اساس، به اعتبار علمی نظام اسلامی آسیب می‌زند.

نقد تعریف‌های بی‌پشتوانه

استاد با اشاره به نمونه‌هایی چون تعریف‌های هانری کربن از فلسفه اسلامی، بر ضرورت پرهیز از تمجیدهای بی‌اساس تأکید دارند. ادعای عالم دهر و سرمد، چونان ادعای مالکیت خانه بدون قباله، بی‌اعتبار است.

درنگ: ادعاهای بی‌پشتوانه در فلسفه اسلامی، مانند مالکیت بدون سند، بی‌اعتبارند.

نقش قرآن در پالایش علم

استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی از یکی از اساتید پیشین، قرآن کریم را آنتی‌بیوتیک عوارض علوم فلسفی می‌دانند. مطالعه آثار فلسفی بدون همراهی با قرآن، به اخلاق علمی آسیب می‌زند. قرآن، چونان چشمه‌ای زلال، سلامت اخلاقی و علمی را تضمین می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، چونان آنتی‌بیوتیک، از عوارض اخلاقی علوم فلسفی جلوگیری می‌کند.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۹۱۹، با نقدی عمیق و روش‌مند بر آرای میرداماد در قبسات، به بازتعریف مفاهیم دهر و سرمد پرداخته است. دهر، وصف زمان طولانی، و سرمد، صفت ثبات الهی است، نه عوالم مستقل یا ظروفی برای خدا و مخلوقات. عبارات میرداماد، که در ۶۲ مورد از قبسات به دهر و سرمد اشاره دارند، فاقد استدلال معتبرند و با تحلیل لغوی، قرآنی و روایی مغایرت دارند. روش گفتاری میرداماد، که با خودستایی و ادعاهای گزاف همراه است، جایگاه علمی وی را تضعیف کرده و با الگوهای اسلامی، مانند فروتنی امام سجاد (ع)، ناسازگار است. این درس‌گفتار، با تأکید بر ضرورت استدلال و سند در فلسفه، از علم دینی می‌خواهد تا با پالایش مفاهیم بی‌اساس و تقویت روش‌شناسی، در گفتمان جهانی جایگاه یابد. قرآن کریم، به‌عنوان محور معرفت دینی، سلامت اخلاقی و علمی را تضمین می‌کند و چونان مشعلی، راه پالایش فلسفه اسلامی را روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی