در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 940

متن درس





کاوش در حدوث و قدم عالم: تأملاتی در حکمت متعالیه

کاوش در حدوث و قدم عالم: تأملاتی در حکمت متعالیه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۴۰)

دیباچه

در قلمرو حکمت متعالیه، پرسش از حدوث و قدم عالم، چونان دریچه‌ای به سوی فهم ژرف رابطه وجودی میان حق‌تعالی و عالم، از دیرباز ذهن فلاسفه و متألهان را به خود مشغول داشته است. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه نهصد و چهلم، به کاوشی عمیق در این موضوع می‌پردازد. هدف آن است که با نقدی دقیق بر آرای ملاصدرا، شیخ اشراق، و برخی متکلمان، و با تأکید بر وحدت وجود، تصویری روشن از ماهیت عالم، حدوث یا قدم آن، و نسبت آن با فیض دائمی الهی ارائه گردد. این اثر، با ساختاری علمی و منظم، تمامی جزئیات درس‌گفتار را با بیانی متین و فصیح به مخاطبان عرضه می‌دارد، تا چون آیینه‌ای، نور حکمت متعالی را در این موضوع بازتاب دهد.

بخش نخست: نقد مبانی پیشین در باب حدوث و قدم عالم

نقد وجاهت علمی دیدگاه‌های پیشین

استاد فرزانه قدس‌سره، در آغاز بحث، به نقد دیدگاه‌های برخی متکلمان، شیخ اشراق، و حتی ملاصدرا در باب حدوث و قدم عالم می‌پردازند. ایشان استدلال می‌کنند که این دیدگاه‌ها، به دلیل تمرکز بر مفاهیم محدود یا تخصیص‌های غیرمنسجم، از استحکام علمی لازم برخوردار نیستند. برای مثال، برخی متکلمان، عالم را به دلیل محدودیت قوه و بقا حادث می‌دانند، در حالی که ملاصدرا با تأکید بر افاضه دائمی الهی، این محدودیت را جبران‌شده می‌بیند. بااین‌حال، استاد این رویکردها را به دلیل عدم توجه کافی به وحدت وجود، ناکافی می‌دانند. این نقد، چونان چراغی در تاریکی، ضرورت بازنگری در مبانی فلسفی و کلامی را روشن می‌سازد و راه را برای تبیینی منسجم‌تر هموار می‌کند.

درنگ: دیدگاه‌های پیشین در باب حدوث و قدم عالم، به دلیل تمرکز بر مفاهیم محدود و تخصیص‌های غیرمنسجم، از وجاهت علمی لازم برخوردار نیستند و نیازمند بازنگری در پرتو وحدت وجودند.

نقد تخصیص مجردات از عالم

ملاصدرا معتقد است که مجردات، به دلیل غیرمتناهی بودن، از دایره عالم حادث خارج‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره این تخصیص را نادرست می‌دانند، زیرا عالم، به‌عنوان یک کل واحد، شامل تمامی موجودات، اعم از مادی و مجرد، است. جداسازی مجردات از عالم، به ایجاد دوگانگی در مفهوم عالم می‌انجامد که با اصل وحدت وجود در حکمت متعالیه ناسازگار است. این دیدگاه، عالم را چونان بستری یکپارچه می‌بیند که تمامی مراتب وجود، از ماده تا مجرد، در آن به هم پیوسته‌اند.

درنگ: عالم، به‌عنوان کلی واحد، شامل مادیات و مجردات است. تخصیص مجردات از عالم، با وحدت وجود ناسازگار است و دوگانگی در مفهوم عالم ایجاد می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با نقد دیدگاه‌های پیشین و تأکید بر وحدت وجود، نشان داد که رویکردهای سنتی در باب حدوث و قدم عالم، به دلیل محدودیت‌های مفهومی، ناکافی‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره، با رد تخصیص مجردات و تأکید بر یکپارچگی عالم، زمینه را برای کاوش عمیق‌تر در رابطه وجودی میان خدا و عالم فراهم می‌آورند. این بخش، چونان پایه‌ای استوار، راه را برای تبیین فیض دائمی الهی و نفی محدودیت‌های زمانی عالم هموار می‌سازد.

بخش دوم: مفهوم حدوث و افاضه دائمی الهی

مفهوم حدوث و مسبوقیت به عدم

حدوث، در تعریف سنتی، به معنای مسبوقیت به عدم زمانی است. متکلمان و برخی فلاسفه، عالم را به دلیل محدودیت قوه و بقا، حادث می‌دانند. بااین‌حال، ملاصدرا این محدودیت را با افاضه دائمی الهی جبران‌شده می‌بیند. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد می‌کنند و استدلال می‌ورزند که تمرکز بر مسبوقیت به عدم، مسئله منشأ عالم را حل نمی‌کند. به جای آن، ایشان عالم را به‌عنوان ظهور دائمی فیض الهی می‌بینند که از هرگونه محدودیت زمانی مبراست.

افاضه متمم و محدودیت عالم

برخی فلاسفه معتقدند که عالم، به دلیل محدودیت قوه، نیازمند افاضه‌های متمم الهی است که به‌صورت مستمر قوه جدیدی به آن تزریق می‌کند. ملاصدرا در این باره می‌فرماید:
وَثَانِیهِمَا أَنَّ وُجُودَهَا فِی کُلِّ وَقْتٍ وَإِنْ کَانَ مُتَنَاهِیَ الْقُوَّةِ إِلَّا أَنَّهُ یَفِیضُ مِنَ الْمَبْدَأِ فِی کُلِّ وَقْتٍ عَلَى مَادَّتِهَا قُوَّةٌ أُخْرَى.
این بیان، به افاضه مستمر قوه به ماده اشاره دارد که عالم را غیرمتناهی می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره این تبیین را ناکافی می‌دانند، زیرا صرفاً به استمرار وجود می‌پردازد و مسئله منشأ عالم را حل نمی‌کند.

درنگ: افاضه متمم الهی، محدودیت قوه عالم را جبران می‌کند، اما این تبیین، مسئله منشأ عالم را حل نمی‌کند و صرفاً به استمرار وجود می‌پردازد.

نقد تمرکز بر انتهای عالم

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که تمرکز بر استمرار افاضه، پرسش از منشأ عالم را پاسخ نمی‌دهد. پرسش بنیادین این است که آیا عالم مبدأ اولیه‌ای داشته یا خیر؟ ایشان با استناد به مأثورات، عالم را به‌عنوان ظهور دائمی حق‌تعالی می‌بینند که نه مبدأ زمانی دارد و نه منتهای زمانی: «اول بلا اول کَانَ قَبْلَهُ، آخر بلا آخر». این دیدگاه، عالم را چونان جویباری می‌داند که از سرچشمه فیض الهی جاری است، بدون آغاز و انجام.

درنگ: عالم، به‌عنوان ظهور دائمی فیض الهی، نه مبدأ زمانی دارد و نه منتهای زمانی، و از هرگونه محدودیت زمانی مبراست.

نقد دیدگاه متکلمان

متکلمان معتقدند که زمانی خدا تنها بوده و سپس خلقت آغاز شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را ساده‌انگارانه می‌دانند، زیرا عالم را مسبوق به عدم می‌بیند، که با فیض دائمی الهی ناسازگار است. ایشان استدلال می‌کنند که عالم، به‌عنوان فعل دائمی پروردگار، همواره وجود داشته و هر جزء آن مسبوق به جزء پیشین است، اما این زنجیره به عدم مطلق منتهی نمی‌شود.

درنگ: دیدگاه متکلمان مبنی بر مسبوقیت عالم به عدم، با فیض دائمی الهی ناسازگار است. عالم، به‌عنوان فعل دائمی پروردگار، همواره وجود داشته است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی مفهوم حدوث و افاضه دائمی الهی، نشان داد که عالم، به‌عنوان ظهور فیض الهی، از محدودیت‌های زمانی مبراست. نقد دیدگاه متکلمان و تبیین‌های ملاصدرا، راه را برای فهم عمیق‌تر وحدت وجود و رابطه وجودی میان خدا و عالم گشود. این بخش، چونان پلی استوار، مفاهیم حدوث و قدم را به مباحث عمیق‌تر در مراتب وجودی متصل می‌سازد.

بخش سوم: وحدت وجود و نفی محدودیت‌های عالم

نقد هیولای اولیه

ملاصدرا معتقد است که هیولای اولیه، به دلیل محدودیت قوه، تنها با امداد الهی آثار غیرمتناهی را می‌پذیرد:
لَا یَنْتَقِضُ مَا ذَکَرْنَاهُ بِالْهَیُولَی الْأُولَی التِی تَقْبَلُ آثَارًا غَیْرَ مُتَنَاهِیَةٍ.
استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را نقد می‌کنند، زیرا فرض هیولای اولیه به‌عنوان موجودی مستقل، با وحدت وجود ناسازگار است. ایشان استدلال می‌ورزند که هیولای اولیه وحدتی مبهم دارد و با تجدد صور، دائماً در حال تحول است. این تحول، چونان جویباری است که صورت‌ها و تعینات را در خود جای می‌دهد، اما استقلال وجودی ندارد.

درنگ: هیولای اولیه، به دلیل وحدت مبهم و تجدد دائمی صور، موجودی مستقل نیست و فرض آن با وحدت وجود ناسازگار است.

وحدت حقیقی عالم

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که وحدت عالم، وحدتی حقیقی است، نه مفهومی. ایشان با تمثیلی از ایران در گذر زمان، نشان می‌دهند که با وجود تغییرات ظاهری، وحدت حقیقی عالم حفظ می‌شود. این وحدت، چونان رشته‌ای نامرئی، تمامی تعینات و تجددات عالم را به هم پیوند می‌دهد و آن را به‌عنوان ظهور دائمی حق‌تعالی معرفی می‌کند.

درنگ: وحدت عالم، وحدتی حقیقی است که تغییرات ظاهری آن را مخدوش نمی‌کند. عالم، به‌عنوان ظهور دائمی حق، یکپارچه و متحد است.

نفی مبدأ و منتهای زمانی

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم:
هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ
(سوره حدید، آیه ۳: اوست اول و آخر و ظاهر و باطن)، استدلال می‌کنند که عالم نه مبدأ زمانی دارد و نه منتهای زمانی. این دیدگاه، عالم را چونان آیینه‌ای می‌داند که نور وجود الهی را بازمی‌تاباند، بدون آنکه به محدودیت‌های زمانی مقید باشد.

درنگ: عالم، به‌عنوان تجلی فیض الهی، نه مبدأ زمانی دارد و نه منتهای زمانی، و از هرگونه محدودیت زمانی مبراست.

نقد مفاهیم ماده و صورت

مفاهیم ماده و صورت، که ریشه در فلسفه ارسطویی دارند، مورد نقد استاد فرزانه قدس‌سره قرار می‌گیرند. ایشان استدلال می‌کنند که عالم، صرفاً مجموعه‌ای از تعینات وجودی و ظهورات الهی است، نه ترکیبی از ماده و صورت. این دیدگاه، چونان نسیمی که پرده‌های توهم را کنار می‌زند، عالم را به‌عنوان مظهر جمال الهی معرفی می‌کند.

درنگ: عالم، مجموعه‌ای از تعینات وجودی و ظهورات الهی است و مفاهیم ماده و صورت، به‌عنوان مفاهیم اعتباری، با حقیقت وجود ناسازگارند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تأکید بر وحدت وجود و نفی محدودیت‌های عالم، نشان داد که عالم، به‌عنوان ظهور دائمی حق‌تعالی، از مفاهیم ارسطویی مانند ماده و صورت و محدودیت‌های زمانی مبراست. نقد هیولای اولیه و تأکید بر وحدت حقیقی عالم، این بخش را به پایانی رساند که خواننده را به تأمل در حقیقت وجود دعوت می‌کند.

بخش چهارم: مراتب وجودی و تجدد دائمی عالم

تعینات، هویت، و حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره عالم را متشکل از سه مرتبه می‌دانند: حقیقت، هویت، و تعین. حقیقت الهی به هویت نزّل می‌یابد و هویت به تعینات، که این تعینات همان صورت‌ها و تجددات عالم‌اند. این سلسله مراتب، چونان نردبانی است که از حقیقت الهی به سوی تعینات عالم امتداد می‌یابد، و تمامی مراتب را به فیض دائمی الهی متصل می‌سازد.

درنگ: عالم از سه مرتبه حقیقت، هویت، و تعین تشکیل شده است که به‌عنوان ظهورات فیض الهی، در سلسله‌ای وجودی به هم پیوسته‌اند.

معیت قیومیه و هویت ساریه

مفاهیم معیت قیومیه (همراهی پایدار الهی) و هویت ساریه (هویت جاری در عالم) به‌عنوان دو رکن اصلی عالم معرفی شده‌اند. معیت قیومیه، به حضور دائمی حق در عالم اشاره دارد، و هویت ساریه، ظرف ظهورات الهی است. این دو رکن، چونان دو بال، عالم را در پرواز وجودی‌اش نگه می‌دارند و آن را به‌عنوان مظهر حق معرفی می‌کنند.

درنگ: معیت قیومیه و هویت ساریه، به‌عنوان ارکان اصلی عالم، حضور دائمی حق و ظرف ظهورات الهی را در عالم تضمین می‌کنند.

تبدیل دائمی عالم

عالم در حال تبدیل دائمی است، نه معدوم می‌شود و نه موجود جدیدی پدید می‌آید. تمامی تغییرات عالم، تبدیل صورت‌ها، هویت‌ها، و معیت‌هاست. استاد فرزانه قدس‌سره این تحول را به جویباری تشبیه می‌کنند که صورت‌ها و تعینات در آن جاری‌اند، بدون آنکه چیزی نابود شود یا از عدم پدید آید.

درنگ: عالم در حال تبدیل دائمی است و هیچ‌چیز در آن معدوم نمی‌شود یا از عدم پدید نمی‌آید. تغییرات عالم، تبدیل صورت‌ها و هویت‌هاست.

نفی معدومیت و محدودیت

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که هیچ‌چیز در عالم معدوم نمی‌شود، بلکه در حال تبدیل است. حتی در برزخ و قیامت، تمامی اعمال و تعینات انسان محفوظ است. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای، بقای وجود را در تمامی مراتب هستی نشان می‌دهد و هرگونه معدومیت را نفی می‌کند.

درنگ: هیچ‌چیز در عالم معدوم نمی‌شود و تمامی تعینات در مراتب وجود، از برزخ تا قیامت، محفوظ است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، با تبیین مراتب وجودی و تأکید بر تبدیل دائمی عالم، نشان داد که عالم، به‌عنوان ظهور فیض الهی، از معدومیت و محدودیت مبراست. مفاهیم معیت قیومیه و هویت ساریه، عالم را به‌عنوان مظهر دائمی حق معرفی کردند. این بخش، خواننده را به تأمل در سلسله مراتب وجودی و تجدد دائمی عالم دعوت می‌کند.

بخش پنجم: قرآن کریم و تأملات وجودی

آیه إِنَّا لَمُوسِعُونَ

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم:
إِنَّا لَمُوسِعُونَ
(سوره ذاریات، آیه ۴۷: و ما [آسمان را] با قدرت خود بسط دادیم و همانا ما گشایش‌دهنده‌ایم)، به گسترش دائمی عالم اشاره می‌کنند. این آیه، عالم را چونان بستری بی‌کران نشان می‌دهد که در پرتو فیض الهی، دائماً در حال تجدد و گسترش است.

درنگ: آیه إِنَّا لَمُوسِعُونَ به گسترش دائمی عالم به‌عنوان ظهور فیض الهی اشاره دارد.

آیه کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا آخَرِینَ

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیه شریفه:
کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا آخَرِینَ
(سوره نساء، آیه ۵۶: هرگاه پوست‌هایشان پخته شود، پوست‌های دیگری به‌جای آن قرار می‌دهیم)، به تجدد دائمی عالم اشاره می‌کنند. این آیه، چونان مشعلی فروزان، تحول و تجدد عالم را حتی در مراتب آخرت نشان می‌دهد.

درنگ: آیه کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا آخَرِینَ به تجدد دائمی عالم، حتی در مراتب آخرت، اشاره دارد.

نقد محدودیت ماده

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که ماده نمی‌تواند محدود باشد، زیرا عالم، به‌عنوان ظهور حق، غیرمتناهی است. فرض محدودیت ماده، با غیرمتناهی بودن تعینات عالم ناسازگار است. این دیدگاه، عالم را چونان دریای بی‌کرانی می‌داند که در آن، هر ذره‌ای مظهر جمال الهی است.

درنگ: ماده نمی‌تواند محدود باشد، زیرا عالم، به‌عنوان ظهور حق، غیرمتناهی است و هرگونه محدودیت ذاتی را نفی می‌کند.

حرکت دائمی عالم

عالم در حال حرکت دائمی است و ساکن نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزند که حتی مفهوم «ثابت» در عالم، به معنای حرکت است، زیرا ساکن مطلق وجود ندارد. این دیدگاه، عالم را چونان کاروانی در حرکت می‌بیند که هر لحظه در حال تجدد و تحول است.

درنگ: عالم در حال حرکت دائمی است و ساکن مطلق وجود ندارد. حتی مفهوم «ثابت» در عالم، به معنای حرکت است.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، با استناد به آیات قرآن کریم و نقد محدودیت ماده، عالم را به‌عنوان ظهور دائمی و غیرمتناهی حق معرفی کرد. تأکید بر حرکت دائمی و تجدد عالم، این بخش را به پایانی رساند که خواننده را به تأمل در حقیقت وجود و رابطه آن با فیض الهی دعوت می‌کند.

بخش ششم: تأملات عرفانی و فلسفی

نفی دوگانگی ظاهر و باطن

استاد فرزانه قدس‌سره استدلال می‌کنند که عالم دارای ظاهر و باطن است، اما هر دو ظهور حق‌اند. ظاهر اشیاء باطنی دارد و باطن اشیاء ظاهری، و همه به حق‌تعالی بازمی‌گردند. این دیدگاه، چونان آیینه‌ای، وحدت وجود را در تمامی مراتب هستی نشان می‌دهد.

درنگ: ظاهر و باطن عالم، هر دو ظهور حق‌اند و هیچ دوگانگی میان آن‌ها وجود ندارد. تمامی مراتب به حق‌تعالی بازمی‌گردند.

نقد هیولای اولیه ابن‌سینا

ابن‌سینا هیولای اولیه را به‌عنوان موجودی فاقد صورت و زشت تعریف می‌کند که قابل رؤیت نیست. استاد فرزانه قدس‌سره این تعریف را نقد می‌کنند، زیرا عالم، به‌عنوان ظهور جمال الهی، نمی‌تواند زشت یا محدود باشد. این نقد، چونان نسیمی که پرده‌های توهم را کنار می‌زند، عالم را مظهر زیبایی الهی معرفی می‌کند.

درنگ: هیولای اولیه، به‌عنوان موجودی زشت و فاقد صورت، با حقیقت عالم به‌عنوان ظهور جمال الهی ناسازگار است.

عالم به‌عنوان مزه حقیقت

استاد فرزانه قدس‌سره عالم را به غذایی تشبیه می‌کنند که با ذائقه روحانی قابل مزه کردن است. اولیای الهی، با شهود عرفانی، عالم را مزه می‌کنند و تعینات آن را درمی‌یابند. این تشبیه، چونان دعوتی است به سوی شهود حقیقت الهی در تمامی مراتب وجود.

درنگ: عالم، چونان غذایی است که با ذائقه روحانی اولیای الهی مزه می‌شود و تعینات آن با شهود عرفانی درک می‌گردد.

جمع‌بندی بخش ششم

این بخش، با تأملات عرفانی و فلسفی، عالم را به‌عنوان مظهر جمال الهی و ظهور دائمی حق معرفی کرد. نقد دوگانگی ظاهر و باطن و تأکید بر شهود عرفانی، این بخش را به پایانی رساند که خواننده را به سوی فهم عمیق‌تر حقیقت وجود هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین رابطه وجودی میان عالم و حق‌تعالی در چارچوب حکمت متعالیه پرداخت. عالم، به‌عنوان ظهور دائمی فیض الهی، نه دارای مبدأ و منتهای زمانی است و نه محدود به ماده و صورت. نقد دیدگاه‌های متکلمان، شیخ اشراق، و حتی ملاصدرا، نشان‌دهنده ضرورت بازتعریف مفاهیم حدوث و قدم در پرتو وحدت وجود است. عالم، مجموعه‌ای از تعینات، هویت‌ها، و ظهورات است که در سلسله مراتب وجودی، به حق‌تعالی متصل‌اند. مفاهیم معیت قیومیه و هویت ساریه، بر ارتباط دائمی میان خدا و مخلوقات تأکید دارند. این دیدگاه، با نفی هرگونه محدودیت ذاتی و مسبوقیت به عدم، عالم را به‌عنوان تجلی غیرمتناهی حق معرفی می‌کند. تأمل در این اصول، زمینه‌ای برای فهم عمیق‌تر حقیقت الهی و رابطه وجودی میان خدا و عالم فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی