متن درس
درآمدی بر فلسفه وجودی حرکت و تسخیر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۰۰۰)
مقدمه: بازخوانی فلسفه حرکت و تسخیر در آیینه وجود
فلسفه اسلامی، بهویژه در آثار متفکران بزرگی چون ملاصدرا، حرکت را نهتنها پدیدهای فیزیکی، بلکه شأنی وجودی میداند که در تمامی مراتب هستی جاری است. مفهوم حرکت تسخیری، که در آن نفس و طبیعت در تعاملی پویا قرار میگیرند، از جمله موضوعات بنیادین این فلسفه است. درسگفتار حاضر، با نگاهی نقادانه به آرای سنتی، بهویژه دیدگاههای ملاصدرا، و با تأکید بر حرکت ذاتی موجودات، به بازتعریف این مفهوم در چارچوبی وجودی میپردازد.
بخش نخست: مفهوم حرکت تسخیری در فلسفه ملاصدرا
تعریف حرکت تسخیری
استاد فرزانه قدسسره در این درسگفتار، حرکت تسخیری را حرکتی میدانند که در آن نفس، قوا و طبیعت انسان را تحت سیطره خود قرار میدهد و از این رهگذر، پدیدههایی چون تنفس و نبض در انسان پدیدار میگردد. این تعریف، ریشه در آرای ملاصدرا دارد که حرکت تسخیری را حرکتی وابسته به مبدأ نفسانی میداند، بهگونهای که شیء نه بهخودیخود، بلکه بهواسطه نیروی نفس حرکت میکند.
تمایز تسخیر به ذاتیت یا فرعیت
تسخیر نفس، گاه بهصورت ذاتی و گاه بهصورت فرعی رخ مینماید. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را با پرسشی بنیادین مطرح میسازند: آیا این تسخیر به اصالت نفس است یا به غیریت، یعنی بهواسطه ارادهای افزون بر ذات نفس؟ این پرسش، به رابطه پیچیده میان نفس و طبیعت اشاره دارد که در آن، حرکت طبیعت میتواند یا از سر اصالت نفس باشد یا بهواسطه ارادهای زاید شکل گیرد.
بهبیان دیگر، تسخیر ذاتی، چونان خورشیدی است که نورش طبیعت را بهصورت خودجوش روشن میسازد، درحالیکه تسخیر فرعی، بهسان آینهای است که نور را از منبعی دیگر بازمیتاباند. این تمایز، زمینهساز نقدهای بعدی است که به سادهانگاریهای موجود در این تقسیمبندی میپردازد.
نقد مشکلات تحلیلهای سنتی
استاد فرزانه قدسسره، تحلیلهای سنتی حرکت تسخیری را به دلیل تکیه بر احکام پیشین، ناکافی و پرچالش میدانند. این احکام، که ریشه در تقسیمبندیهای مقولهای دارند، حرکت را در قالبی محدود و غیرپویا ترسیم میکنند. مشکلات این تحلیلها، چونان گرههایی در تار و پود فلسفه سنتی، با پیشروی در بحث حرکت، آشکارتر میگردد.
این نقد، بهسان چراغی است که تاریکیهای رویکردهای پیشین را روشن میسازد و دعوتی است به بازنگری در مفاهیم بنیادین فلسفه حرکت.
بخش دوم: بازتعریف حرکت و تسخیر در چارچوب وجودی
نقد مثال دوچرخه
استاد فرزانه قدسسره، برای روشن ساختن تفاوت میان حرکت تسخیری و حرکت مکانیکی، به مثال دوچرخه اشاره میکنند. در این تمثیل، حرکت دوچرخه وابسته به نیروی انسانی است که اگر متوقف شود، دوچرخه نیز از حرکت بازمیایستد. اما طبیعت، برخلاف دوچرخه، دارای حرکت ذاتی است و نفس تنها این حرکت را به شکلی متفاوت هدایت میکند.
این نقد، چونان نسیمی است که غبار از چهره حقیقت میزداید و نشان میدهد که حرکت طبیعت، نه از سر وابستگی به نفس، بلکه از شأن ذاتی آن سرچشمه میگیرد.
حرکت ذاتی طبیعت
طبیعت، بهمثابه جریانی خروشان، خود دارای حرکتی ذاتی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که نفس، این حرکت ذاتی را به شکلی نوین تبدیل میکند، نه آنکه آن را از عدم به وجود آورد. این دیدگاه، با نفی وابستگی کامل طبیعت به نفس، حرکت را شأنی وجودی میداند که در تمامی مراتب هستی جاری است.
تسخیر حرکت در حرکت
استاد فرزانه قدسسره، با طرح این پرسش که آیا تسخیر، حرکتی را در حرکت دیگر ایجاد میکند یا به سکون میانجامد، به پیچیدگی رابطه نفس و طبیعت میپردازند. این پرسش، بهسان کلیدی است که درهای جدیدی به سوی فهم تسخیر میگشاید و نشان میدهد که تسخیر، تعاملی است میان دو حرکت پویا، نه تقابلی میان حرکت و سکون.
حرکت اتوماتیک نفس
نفس، بهگونهای خودکار و بدون نیاز به ارادهای افزون، طبیعت را تسخیر میکند. استاد فرزانه قدسسره این فرآیند را به عملکردی ذاتی تشبیه میکنند که در آن نفس، چونان قلبی که بیوقفه میتپد، طبیعت را به حرکت درمیآورد. این دیدگاه، اراده زاید را از فرآیند تسخیر حذف کرده و آن را شأنی ذاتی از نفس میداند.
نفی تقسیمبندیهای سنتی
تقسیمبندی طبیعت یا نفس به دو قسم (بالذات یا بالاراده زایده)، از نظر استاد فرزانه قدسسره، غیرضروری است. این تقسیمبندیها، چونان قفسهایی تنگ، حقیقت پویای حرکت را محدود میکنند. در عوض، ایشان حرکت را ذاتی همه موجودات دانسته و تسخیر را بهمثابه تعاملی وجودی میان موجودات بازتعریف میکنند.
بخش سوم: نفی سکون و پویایی عالم هستی
نفی سکون در عالم
استاد فرزانه قدسسره، با نفی سکون در عالم هستی، آن را مجموعهای از حرکات متعدد و متفاوت معرفی میکنند. این دیدگاه، بهسان شعلهای است که تاریکیهای مفاهیم سنتی را میسوزاند و عالم را چونان اقیانوسی خروشان ترسیم میکند که در آن، هر ذره در حرکتی بیوقفه به سر میبرد.
حرکت واحد و متعدد
حرکت در عالم، گاه بهصورت واحد و گاه بهصورت متعدد ظاهر میشود. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر جهتها و جهات مختلف حرکت، عالم را مجموعهای از حرکات متنوع میدانند که در هماهنگی با یکدیگر، نظم هستی را پدید میآورند.
تسخیرات متقابل
تسخیر، در دیدگاه استاد فرزانه قدسسره، رابطهای متقابل میان موجودات است. هر موجودی، دیگری را تسخیر میکند و این فرآیند، چونان رقصی هماهنگ، نظم عالم را حفظ میکند. این تعاملات، بهسان رشتههایی نامرئی، موجودات را به یکدیگر پیوند میدهد، بیآنکه وابستگیای مطلق ایجاد شود.
بخش چهارم: تبیین قرآنی و عرفانی حرکت و تسخیر
تفسیر آیه قرآنی
استاد فرزانه قدسسره، با استناد به آیه ۱۷۹ سوره اعراف، به تبیین تنوع در قوای نفسانی میپردازند:
ترجمه: «آنان را دلهایی است که با آن نمیفهمند و گوشهایی است که با آن نمیشنوند و چشمهایی است که با آن نمیبینند.»
این آیه، به تنوع در فعلیت و کمون قوای نفس اشاره دارد. هر فرد، دارای قوای متعددی است که برخی در حالت فعلیت و برخی در حالت کمون باقی میمانند، و این تنوع، به تفاوت در حرکت و تسخیر منجر میشود.
تنوع در فعلیت و کمون نفس
نفس انسانی، چونان باغی است که در آن، برخی درختان به بار نشسته و برخی در انتظار شکوفاییاند. استاد فرزانه قدسسره، نفس را مجموعهای از قوای متعدد میدانند که برخی فعال و برخی غیرفعالاند. این تنوع، بهسان رنگهای مختلف در یک تابلوی نقاشی، به غنای وجودی انسان میافزاید.
تسخیر متقابل نفس و بدن
رابطه نفس و بدن، رابطهای دوسویه است. گاه نفس، بدن را تسخیر میکند و گاه بدن، بر نفس اثر میگذارد. استاد فرزانه قدسسره، این تعامل را به رقصی ظریف میان روح و جسم تشبیه میکنند که در آن، هر یک بر دیگری تأثیر نهاده و گاه آن را تضعیف یا تقویت میکند.
بخش پنجم: علم الهی و وحدت وجودی
علم لایتناهی الهی
استاد فرزانه قدسسره، علم الهی را لایتناهی و یکپارچه میدانند که به تمامی ذرات هستی و از همه جهات تعلق دارد. این علم، چونان اقیانوسی بیکران، همه موجودات را در بر میگیرد و از طریق اسما و صفات الهی، بهصورت متفاوت ظهور مییابد.
نقد تحلیلهای سنتی علم الهی
تحلیلهای سنتی، که علم الهی را به کلی یا جزئی تقسیم میکنند، از نظر استاد فرزانه قدسسره، ناکافیاند. ایشان، با رد این تقسیمبندیها، علم الهی را لایتناهی و فراگیر میدانند که از محدودیتهای مقولهای فراتر میرود.
تمثیل زلیخا و یوسف
استاد فرزانه قدسسره، با بهرهگیری از تمثیل زلیخا و یوسف، عالم هستی را به آیینهای تشبیه میکنند که در آن، حقیقت الهی در همه موجودات منعکس میشود. این تمثیل، به وحدت وجودی اشاره دارد که در آن، هر موجود، جلوهای از حق است.
بااینحال، ایشان به تحریفات موجود در روایتهای عامه از این داستان انتقاد کرده و بر ضرورت ارائه روایتهای معتبر تأکید دارند.
بخش ششم: اخلاق و خودسازی در پرتو تسخیر
انصاف بهعنوان مبنای دین
استاد فرزانه قدسسره، انصاف را بنیاد دین میدانند و تأکید دارند که: «کسی که انصاف ندارد، دین ندارد.» این اصل، چونان ستونی است که بنای اخلاق و دین بر آن استوار میگردد.
نقد روشهای سنتی اخلاق
روشهای سنتی اخلاق، که بر محاسبه عیوب تمرکز دارند، از نظر استاد فرزانه قدسسره، به یأس و ناامیدی منجر میشوند. ایشان، بهجای تمرکز بر کاستیها، بر شناخت سرمایههای وجودی تأکید دارند و این رویکرد را بهسان باغبانی میدانند که پیش از هرس شاخههای خشک، به پرورش گلهای باغ میپردازد.
اولویت شناخت سرمایههای وجودی
شناخت سرمایههای وجودی، مقدم بر شناسایی عیوب است. استاد فرزانه قدسسره، این شناخت را بهسان نقشهای میدانند که راه را برای غلبه بر کاستیها هموار میسازد. انسان، چونان قهرمانی است که با آگاهی از توانمندیهای خویش، به نبرد با نقصانها میرود.
بخش هفتم: تسخیر در افلاک و نظم هستی
حرکت تسخیری افلاک
استاد فرزانه قدسسره، حرکت افلاک را نیز تسخیری میدانند و آن را به نفس ناطقه نسبت میدهند. این حرکت، بهسان چرخش بیوقفه آسیابهای آسمانی، نظم عالم را حفظ میکند.
نقد حرکت دوری افلاک
بااینحال، ایشان دیدگاه سنتی که حرکت دوری افلاک را صرفاً به نفس ناطقه وابسته میداند، نقد کرده و آن را سادهانگارانه میخوانند. این نقد، بهسان نسیمی است که غبار از چهره حقیقت میزداید و حرکت را شأنی ذاتی از هستی میداند.
قلب عالم امکان
کره زمین و انسان کامل، بهمثابه قلب عالم امکان، در مرکز تسخیرات و حرکات عالم قرار دارند. این دیدگاه، بهسان ستارهای درخشان، نقش محوری انسان و زمین را در نظام وجودی روشن میسازد.
تسخیرات الهی و ملائکه
تسخیرات، به ملائکه و اسمای الهی نیز نسبت داده میشود. عالم هستی، تحت امر الهی و بهواسطه این تسخیرات، نظم و هماهنگی خود را حفظ میکند. این فرآیند، چونان نغمهای الهی، در تمامی مراتب هستی طنینانداز است.
بخش هشتم: توازن و انعکاس در عالم
توازن و نظم در حرکت
استاد فرزانه قدسسره، نظم و توازن را ویژگی بنیادین عالم میدانند. حرکتها، چونان نتهای یک سمفونی عظیم، در هماهنگی با یکدیگر نظم هستی را پدید میآورند، بیآنکه به یکدیگر وابسته باشند.
انعکاسات در عالم
موجودات عالم، در یکدیگر انعکاس دارند و این انعکاسات، به هماهنگی و نظم منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره، این انعکاسات را به آیینههایی تشبیه میکنند که چهره حقیقت را در یکدیگر بازمیتابانند.
تأثیر محیط بر انسان
محیط، چونان نقاشی است که رنگهای آن بر وجود انسان اثر میگذارد. استاد فرزانه قدسسره، با استناد به تعالیم شرع، بر تأثیر نگاه به مومن، آب، یا قبرستان تأکید دارند و این انتخابها را انعکاساتی میدانند که وجود انسان را شکل میدهند.
بخش نهم: خودسازی و تسویه وجودی
تسویه وجودی
استاد فرزانه قدسسره، خودسازی را به تسویه وجودی تشبیه میکنند که در آن، انسان کاستیها و فضولات وجودی خود را حذف کرده و به سوی کمال گام برمیدارد. این فرآیند، چونان پالایش آبی زلال از ناخالصیها، انسان را به حقیقت خویش نزدیک میسازد.
جمعبندی بخشها
هر یک از بخشهای این نوشتار، بهسان شاخهای از درخت معرفت، به تبیین جنبهای از فلسفه حرکت و تسخیر پرداخته است. از نقد دیدگاههای سنتی تا بازتعریف حرکت بهمثابه شأنی ذاتی، و از تبیین قرآنی تا تأکید بر خودسازی، این درسگفتار راهی نوین در فهم فلسفه وجودی گشوده است.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با بازخوانی درسگفتار استاد فرزانه قدسسره، به تبیین مفاهیم حرکت و تسخیر در چارچوبی وجودی پرداخت. با نفی سکون، تأکید بر حرکت ذاتی، و بازتعریف تسخیر بهمثابه تعاملی متقابل، این دیدگاه به سوی پارادایمی نوین در فلسفه اسلامی گام برمیدارد. بهرهگیری از آیات قرآن کریم، تمثیلات ادبی، و نقد روشهای سنتی، این نوشتار را به منبعی غنی برای پژوهشگران و طالبان معرفت تبدیل کرده است. عالم، چونان اقیانوسی است که امواج آن، در رقصی موزون، نظم و هماهنگی را به ارمغان میآورد، و انسان، در این میان، چونان قایقی است که با تسویه وجودی، به سوی ساحل کمال ره میسپارد.