در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1032

متن درس





بازاندیشی در مفهوم تشخص و شخصیت در فلسفه اسلامی

بازاندیشی در مفهوم تشخص و شخصیت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۰۳۲)

دیباچه

فلسفه اسلامی، چونان دریایی ژرف، در طول سده‌ها کوشیده است تا حقیقت هستی را در آینه مفاهیم و تصورات بشری بازتاب دهد. با این حال، گاه این مفاهیم در تاروپود ذهن‌گرایی و کلی‌بافتن گرفتار آمده و از حقیقت عینی و زنده هستی فاصله گرفته‌اند. درس‌گفتار شماره ۱۰۳۲، که از محضر استاد فرزانه قدس‌سره به یادگار مانده، دعوتی است به بازاندیشی در یکی از بنیادین‌ترین مفاهیم فلسفی: تشخص و شخصیت. این گفتار، با نگاهی نقادانه به سنت‌های فلسفی پیشین، می‌کوشد تا مفهوم شخصیت را از قید و بندهای جزئیت مادی و محدودیت‌های ذهنی رها سازد و آن را در افقی متعالی، هم در ساحت الهی و هم در مراتب وجودی، بازتعریف نماید.

بخش یکم: نقد مفهوم سنتی تشخص و شخصیت

محدودیت مفهوم شخصیت در فلسفه سنتی

در فلسفه اسلامی سنتی، مفهوم شخصیت اغلب به امور جزئي و مادی فروکاسته شده است. این رویکرد، که ریشه در برداشت‌های محدود از جزئیت و محدودیت دارد، شخصیت را به اشیاء ملموس و امور ناسوتی منحصر کرده و از بسط آن به عوالم متعالی بازمانده است. استاد فرزانه قدس‌سره این فروکاست را نقد کرده و بر این باورند که شخصیت، فراتر از قلمرو مادی، می‌تواند در ساحت‌های متعالی وجود نیز معنا یابد. این دیدگاه، با حکمت متعالیه و عرفان نظری هم‌خوانی دارد، که مفاهیم را نه در تنگنای ماده، بلکه در مراتب گوناگون وجود تحلیل می‌کنند.

نفی شخصیت از خداوند در سنت فلسفی

فلاسفه سنتی، به دلیل نفی محدودیت از ذات باری‌تعالی، شخصیت را از خداوند سلب کرده و او را صرفاً حقیقتی کلی و معقول معرفی کرده‌اند. این رویکرد، که ریشه در ملازمه نادرست میان شخصیت و جزئیت دارد، خداوند را از تشخص عینی محروم ساخته است. استاد فرزانه قدس‌سره این دیدگاه را به چالش کشیده و تأکید دارند که خداوند، با وجود نامحدود بودن، دارای شخصیتی متعالی و عینی است که فراتر از تصورات کلی و ذهنی قرار می‌گیرد. این نقد، با بازخوانی توحید در فلسفه اسلامی و عرفان ابن‌عربی هم‌سو است و راه را برای درکی نوین از ذات الهی می‌گشاید.

درنگ: خداوند شخصیتی متعالی و غیرمحدود دارد که از قید جزئیت مادی آزاد است و در عین حال، عینیتی تام و تمام دارد.

بازتعریف شخصیت الهی

استاد فرزانه قدس‌سره، خداوند را شخصیتی متعالی معرفی می‌کنند که نه محدود است و نه جزئي، بلکه در ساحت وجودی خویش، تشخصی بی‌کران دارد. این بازتعریف، چونان نسیمی که پرده‌های غبارآلود ذهن را کنار می‌زند، خداوند را از قلمرو مفاهیم کلی و ذهنی به ساحت حقیقت عینی می‌کشاند. این مفهوم، با توحید ذاتی و تحلیل صفات الهی در حکمت متعالیه هم‌خوانی دارد و بر این اصل استوار است که ذات باری‌تعالی، با همه عظمتش، از تشخص و عینیت برخوردار است.

تمایز میان شخص و جزئیت

یکی از کلیدی‌ترین نکات این درس‌گفتار، نفی ملازمه میان شخص و جزئیت است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که هر شخص لزوماً جزئي نیست و هر جزئي نیز لزوماً شخص نیست. این تمایز، چونان خطی که مرزهای نادرست را فرو می‌ریزد، مفهوم شخصیت را از تنگنای جزئیت مادی رها ساخته و آن را به افقی گسترده‌تر می‌برد. این دیدگاه، با منطق صوری و تحلیل مفاهیم فلسفی هم‌سو است و راه را برای فهمی نوین از تشخص هموار می‌سازد.

بخش دوم: آیات قرآنی و بازنمایی شخصیت الهی

شواهد قرآنی بر شخصیت عینی خداوند

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، بر شخصیت عینی و متعالی خداوند تأکید دارند. این آیات، چونان آیینه‌هایی که حقیقت را بازتاب می‌دهند، خداوند را موجودی متشخص و نه مفهومی کلی معرفی می‌کنند:

إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ

تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم. (سوره فاتحه، آیه ۵)

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ

بگو اوست خدای یگانه. (سوره اخلاص، آیه ۱)

این آیات، به روشنی بر تشخص خداوند دلالت دارند و او را نه مفهومی کلی، بلکه موجودی عینی و متعالی معرفی می‌کنند. عبارت «إِيَّاكَ» در سوره فاتحه، خطابی مستقیم به ذات الهی است که بر شخصیت عینی او تأکید دارد، و «هُوَ» در سوره اخلاص، از یگانگی و تشخص ذات باری‌تعالی سخن می‌گوید.

درنگ: آیات قرآن کریم، مانند «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» و «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»، بر شخصیت عینی و متعالی خداوند دلالت دارند و او را از قلمرو مفاهیم کلی و ذهنی خارج می‌سازند.

نقد کلی‌بافتن در تفسیر آیات

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد رویکرد سنتی که آیات قرآنی را به مفاهیم کلی فرومی‌کاهد، تأکید دارند که این آیات، از تشخص و عینیت خداوند سخن می‌گویند. این دیدگاه، فلسفه را به سوی درکی عینی از آیات قرآن کریم سوق می‌دهد و از تفسیرهای ذهنی و انتزاعی فاصله می‌گیرد.

بخش سوم: نقد و بازخوانی حکمت متعالیه

نقد نظریه حرکت جوهری صدرا

استاد فرزانه قدس‌سره، نظریه حرکت جوهری ملاصدرا را نقد کرده و بر این باورند که حرکت، نه در جوهر یا مقوله، بلکه صرفاً در وجود جریان دارد. این نقد، چونان تیغی تیز، مفاهیم سنتی جوهر و مقوله را کنار زده و وجود را به‌عنوان حقیقت یگانه معرفی می‌کند. این دیدگاه، با اصل اصالت وجود در حکمت متعالیه هم‌خوانی دارد و بر این اصل استوار است که تمامی تحولات هستی در ساحت وجود رخ می‌دهند.

نفی ماهیت و مقوله

در ادامه این نقد، استاد فرزانه قدس‌سره مفاهیم جوهر، مقوله، و ماهیت را نفی کرده و تأکید دارند که حقیقت هستی، تنها در وجود خلاصه می‌شود. این دیدگاه، ماهیت را چونان سایه‌ای می‌داند که در برابر نور وجود رنگ می‌بازد. با این رویکرد، فلسفه از قید مفاهیم انتزاعی رها شده و به سوی حقیقت عینی هدایت می‌شود.

درنگ: حقیقت هستی در وجود خلاصه می‌شود و مفاهیم جوهر، مقوله، و ماهیت، در برابر نور وجود رنگ می‌بازند.

تشخص در عوالم تجردی

استاد فرزانه قدس‌سره، با انتقاد از محدود کردن تشخص به عالم مادی، این مفهوم را به عوالم تجردی و اسما و صفات الهی گسترش می‌دهند. این دیدگاه، چونان پلی که زمین را به آسمان پیوند می‌دهد، تشخص را در همه مراتب وجود جاری می‌داند و از انحصار آن در قلمرو ناسوتی جلوگیری می‌کند.

بخش چهارم: نفی کلیت ذهنی و تأکید بر عینیت

نقل از اسفار اربعه

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به اسفار اربعه ملاصدرا (جلد اول، صفحات ۲۸۳-۲۸۴)، به تقسیم‌بندی شیئیت به کلیت و جزئیت اشاره کرده و آن را ناکافی می‌دانند. صدرا در این اثر، کلیت را معقول و جزئیت را متشخص و خارجی می‌شمارد، اما استاد فرزانه قدس‌سره این تقسیم‌بندی را به چالش کشیده و تأکید دارند که کلیت، مفهومی ذهنی و غیرواقعی است و همه‌چیز در ساحت وجود، متشخص است.

نفی کلیت ذهنی

استاد فرزانه قدس‌سره، کلیت را مفهومی ذهنی و غیرواقعی دانسته و تأکید دارند که همه عالم هستی، از ذره تا ذات الهی، متشخص و شخص است. این دیدگاه، چونان جریانی که سنگ‌ریزه‌های ذهن‌گرایی را شست‌وشو می‌دهد، فلسفه را به سوی عینیت و واقعیت هدایت می‌کند.

وجود و تشخص

در این گفتار، وجود خارج از ذهن با تشخص مساوق دانسته شده و هرگونه مفهوم غیرخارجی نفی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که مقابل خارجی، عدم است و ذهن نیز خود بخشی از وجود خارجی و متشخص است. این دیدگاه، فلسفه را از دام ذهن‌گرایی رها ساخته و به سوی رئالیسمی عینی هدایت می‌کند.

درنگ: همه عالم هستی متشخص است و هیچ‌چیز غیرخارجی در عالم وجود ندارد؛ ذهن نیز خود شخصیتی متشخص و خارجی است.

بخش پنجم: فلسفه و پیوند با زندگی

فلسفه به‌مثابه معماری اجتماعی

استاد فرزانه قدس‌سره، فلسفه را نه علمی انتزاعی، بلکه دانشی معمارانه و اجتماعی می‌دانند که باید در خدمت سامان‌دهی زندگی و فرهنگ جامعه باشد. فیلسوف، چونان مهندسی که نقشه‌ای برای بنای تمدن ترسیم می‌کند، باید با حقیقت عینی و نیازهای جامعه درآمیزد. این دیدگاه، فلسفه را از انزوای ذهن‌گرایانه به سوی میدان عمل و زندگی هدایت می‌کند.

نقد ایده‌آلیسم فلسفی

فلسفه اسلامی، در گذر سده‌ها، گاه در دام ایده‌آلیسم ذهنی و کلی‌بافتن گرفتار آمده است. استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد این رویکرد، بر ضرورت بازگشت فلسفه به حقیقت عینی تأکید دارند. این نقد، که ریشه در بازخوانی آرای افلاطون و ارسطو دارد، فلسفه را به سوی رئالیسمی اجتماعی و کاربردی سوق می‌دهد.

نقد دیدگاه‌های علامه طباطبایی

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به دیدگاه علامه طباطبایی که فلسفه اسلامی را رئالیسم می‌خواند، تأکید دارند که این ادعا بدون تغییر مباحث فلسفی، به نتیجه‌ای کامل نرسیده است. مباحث فلسفی همچنان در قلمرو ذهن‌گرایی باقی مانده‌اند و نیاز به بازنگری عمیق دارند. این نقد، راه را برای بازاندیشی در فلسفه معاصر اسلامی هموار می‌سازد.

بخش ششم: عقل، عشق، و حقیقت عینی

پیوند عقل و عشق

استاد فرزانه قدس‌سره، با نفی تضاد میان عقل و عشق، عشق را شکوفه عقل و ظهور آن می‌دانند. این دیدگاه، که عقل و عشق را دو شخصیت متشخص و خارجی معرفی می‌کند، از دعوای بی‌معنای میان این دو مفهوم جلوگیری کرده و آن‌ها را در ساحت وجود متحد می‌سازد. این مفهوم، با عرفان نظری و تحلیل رابطه عقل و قلب هم‌خوانی دارد.

درنگ: عشق شکوفه عقل است و هر دو در ساحت وجود، شخصیت‌هایی متشخص و عینی‌اند.

قرآن کریم و دعوت به عینیت

استاد فرزانه قدس‌سره، با استناد به آیات قرآن کریم، فلسفه را به سوی عینیت و تجربه دعوت می‌کنند:

سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُتَقِينَ

در زمین سیر کنید و بنگرید عاقبت متقین چگونه بوده است. (سوره روم، آیه ۴۲)

أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ

آیا به شتر ننگریستند که چگونه آفریده شده است؟ (سوره غاشیه، آیه ۱۷)

این آیات، چونان فراخوانی به مشاهده و تجربه، فلسفه را از قلمرو ذهن به سوی واقعیت عینی هدایت می‌کنند. قرآن کریم، با تأکید بر سیر در زمین و نظر به آفرینش، فیلسوف را به تأمل در حقیقت هستی دعوت می‌کند.

بخش هفتم: نقدهای اجتماعی و پیشنهادات کاربردی

نقد ذهن‌گرایی عرفانی

استاد فرزانه قدس‌سره، عرفان ذهن‌گرا را به دلیل انزوا و دوری از واقعیت اجتماعی نقد کرده و به عرفانی عینی و اجتماعی دعوت می‌کنند. این دیدگاه، عرفان را از خلوت ذهن به سوی میدان عمل و خدمت به جامعه می‌کشاند و بر ضرورت پیوند عرفان با زندگی تأکید دارد.

فلسفه و علوم تجربی

فیلسوف، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، باید عینی‌تر از فیزیکدان و شیمی‌دان باشد و با حقیقت اشیاء درآمیزد. این دیدگاه، فلسفه را علمی جامع می‌داند که باید از علوم تجربی پیشی گرفته و به سوی تجسمات عینی هدایت شود.

نقد مفاهیم ماهیت و عدم

استاد فرزانه قدس‌سره، ماهیت و عدم را مفاهیمی غیرواقعی دانسته و حتی در صورت فرض وجود، آن‌ها را متشخص معرفی می‌کنند. این دیدگاه، با اصالت وجود و نقد ماهیت‌گرایی هم‌خوانی دارد و فلسفه را به سوی حقیقت عینی سوق می‌دهد.

پیشنهاد دستگاه غسل میت

در پیشنهادی کاربردی، استاد فرزانه قدس‌سره به ضرورت جایگزینی غسالان با دستگاه غسل میت تأکید دارند تا کرامت انسانی حفظ شود و مشاغل سخت حذف گردد. این پیشنهاد، چونان گامی در راستای اخلاق اسلامی، فناوری را در خدمت انسان قرار می‌دهد.

درنگ: فلسفه باید در خدمت زندگی باشد و با پیشنهادات کاربردی، مانند دستگاه غسل میت، کرامت انسانی را حفظ کند.

نقد سنت‌های زیارتی

استاد فرزانه قدس‌سره، با نقد زیارت‌های مکانیکی، بر ضرورت تفکر و حضور قلب در عبادات تأکید دارند. این دیدگاه، زیارت را از آیینی صوری به تجربه‌ای معنوی و عمیق تبدیل می‌کند.

نقد فقدان ایدئولوگ

استاد فرزانه قدس‌سره، فقدان فیلسوفان طراح و ایدئولوگ را دلیل انحرافات اجتماعی دانسته و بر نقش فیلسوف در معماری نظام اجتماعی تأکید دارند. این دیدگاه، فلسفه را به‌عنوان دانشی معمارانه و هدایتگر معرفی می‌کند.

بخش هشتم: معرفت شهودی و بازاندیشی فلسفی

معرفت شهودی خداوند

استاد فرزانه قدس‌سره، معرفت الهی را نه استدلالی، بلکه شهودی می‌دانند که نیازمند تجربه و باور است. این دیدگاه، چونان کلیدی که قفل‌های ذهن را می‌گشاید، معرفت را به سوی شهود و یقین هدایت می‌کند.

مشکلات تصوری در فلسفه

مشکلات فلسفه اسلامی، به باور استاد فرزانه قدس‌سره، در تصورات نادرست ریشه دارد. اصلاح این تصورات، گامی اساسی در راستای فهمی صحیح از حقیقت هستی است.

نقد فلسفه غربی

استاد فرزانه قدس‌سره، فلسفه غربی را نیز به دلیل ذهن‌گرایی و کلی‌بافتن نقد کرده و به فلسفه‌ای عینی و کاربردی دعوت می‌کنند. این نقد، با تحلیل تطبیقی فلسفه شرق و غرب هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۱۰۳۲، چونان مشعلی فروزان، فلسفه اسلامی را به سوی حقیقت عینی و زندگی‌محور هدایت می‌کند. این گفتار، با نقد سنت‌های ذهن‌گرایانه و کلی‌باف، مفهوم تشخص و شخصیت را بازتعریف کرده و آن را از قلمرو مادی به ساحت‌های متعالی وجود گسترش می‌دهد. تأکید بر عینیت، پیوند فلسفه با زندگی، و نقش فیلسوف به‌عنوان معمار جامعه، این گفتار را به منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و جویندگان حقیقت تبدیل کرده است. آیات قرآن کریم و روایات، چونان ستارگانی در آسمان این گفتار، راه را برای فهمی عمیق‌تر از حقیقت روشن می‌سازند.

با نظارت صادق خادمی