متن درس
فلسفه عزت و معیشت در ساحت علم دینی: تأملاتی در تکالیف اهل علم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۵۵)
دیباچه
این اثر، بازتاب تأملات عمیق فلسفی و فقهی استاد فرزانه قدسسره در باب جایگاه و تکالیف اهل علم در قبال دین، جامعه و قرب الهی است. محور این گفتار، بازاندیشی در مفهوم ارتزاق عالمان دینی، نقد رویکردهای سنتی مبتنی بر فقر، و تبیین شأن عالم بهعنوان کارگزار دین در چارچوب «في سبيل الله» است. این نوشتار با نگاهی نقادانه به فقدان نظاممندی در تبیین وظایف اهل علم، بر ضرورت استقلال، عزت نفس و پرهیز از تکدی تأکید میورزد. با بهرهگیری از تمثیلات و استعارات فاخر، متن حاضر میکوشد تا مفاهیم پیچیده فقهی و فلسفی را با زبانی روشن و دانشگاهی برای مخاطبان متخصص تبیین کند. ساختار این کتاب، با عناوین و زیرعناوین تخصصی، به گونهای طراحی شده که هم چارچوبی علمی ارائه دهد و هم با تبیین تفصیلی، راه را برای فهم عمیقتر هموار سازد.
بخش نخست: بازاندیشی در تکالیف اهل علم و ضرورت نظاممندی
فقدان تدوین نظاممند وظایف عالمان
تکالیف اهل علم در قبال جامعه، زندگی شخصی و ساحت قرب الهی، بهصورت پراکنده و گاه نادرست در علوم فقهی، اخلاقی و کلامی مطرح شده و از تدوینی نظاممند و جامع محروم مانده است. این پراکندگی، به نارسایی در فهم جایگاه عالم دینی در جامعه انجامیده و ضرورت بازنگری علمی و دقیق را برجسته میسازد. استاد فرزانه قدسسره با نقدی صریح بر این وضعیت، بر لزوم تدوین ساختاری منسجم برای تبیین وظایف عالمان تأکید دارند. این ساختار، مانند نقشهای است که مسیر حرکت عالم را در جامعه روشن میسازد و از پراکندگی و سردرگمی میکاهد.
درنگ: فقدان تدوین نظاممند وظایف اهل علم، به پراکندگی و نارسایی در فهم جایگاه عالم دینی منجر شده و ضرورت بازنگری علمی را برجسته میسازد.
فلسفه در متن جامعه
فلسفه، برخلاف تصور رایج، نباید در قلمرو مفاهیم ذهنی و خیالی محصور بماند، بلکه باید چونان آینهای، مصادیق اجتماعی را بازتاب دهد و در متن زندگی جاری شود. فیلسوف دینی، مانند باغبانی است که نهالهای معرفت را در خاک جامعه میکارد و با تحلیل مصادیق واقعی، به رشد و شکوفایی اندیشه یاری میرساند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فلسفه اسلامی، بهعنوان علمی کاربردی، باید پاسخگوی مسائل ملموس جامعه باشد و از حصار ذهنیتهای انتزاعی رهایی یابد.
درنگ: فلسفه دینی باید در متن جامعه جاری شود و با تحلیل مصادیق اجتماعی، به حل مسائل واقعی یاری رساند.
جمعبندی بخش نخست
این بخش، با تأکید بر ضرورت تدوین نظاممند وظایف اهل علم و پیوند فلسفه با مسائل اجتماعی، چارچوبی برای بازاندیشی در جایگاه عالم دینی ترسیم کرد. فقدان نظاممندی، مانند خاکی بیحاصل است که مانع رشد نهال معرفت میشود، و فلسفه، چونان چراغی است که باید مسیر جامعه را روشن سازد. این تأملات، زمینهساز فهم عمیقتر از نقش عالم در خدمت به دین و جامعه است.
بخش دوم: نقد ارتزاق فقرمحور و تبیین ارتزاق در چارچوب في سبيل الله
نقد دیدگاه فقرمحور در ارتزاق
برخی فقها، مانند شیخ طوسی، ارتزاق عالم دینی را به فقر و تهیدستی مشروط کردهاند، بهگونهای که طلبه تا زمانی که دارای مال است، از مصرف وجوهات دینی منع شده و تنها در صورت فقر، مجاز به استفاده از آنهاست. این دیدگاه، مانند قفسی است که عزت نفس عالم را محبوس میسازد و او را به وابستگی مادی فرو میکاهد. استاد فرزانه قدسسره با نقدی صریح، این رویکرد را ناسازگار با شأن عالم دینی میدانند و بر استقلال و عزت نفس او تأکید میورزند.
درنگ: مشروط کردن ارتزاق عالم به فقر، با شأن عالم دینی و عزت نفس او منافات دارد.
نقد خودخواسته کردن فقر
خود را بهاختیار به فقر و تکدی انداختن برای بهرهمندی از وجوهات دینی، عملی غیرشرعی و ناپسند است. عالم دینی، مانند ستونی استوار، نباید خود را به خاک ذلت فرو کاهد تا از دین ارتزاق کند. استاد فرزانه قدسسره این عمل را مانند پرتاب خویشتن به پیش پای ماشینها برای اخاذی تشبیه میکنند که نهتنها شأن عالم را مخدوش میسازد، بلکه به اعتماد جامعه به او آسیب میرساند.
درنگ: خودخواسته کردن فقر برای ارتزاق از وجوهات دینی، عملی غیرشرعی است که شأن عالم را مخدوش میکند.
ارتزاق از باب في سبيل الله
ارتزاق اهل علم، نه از باب فقر، بلکه از باب «في سبيل الله» است. عالم، بهعنوان کارگزار دین، در راستای خدمت به دین از وجوهات بهرهمند میشود. این دیدگاه، با آیه شریفه إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ (توبه: ۶۰) همخوانی دارد که صدقات را برای فقرا، مسکینان، کارگزاران، کسانی که دلهایشان به دست آورده میشود، آزادسازی بردگان، بدهکاران و در راه خدا تخصیص داده است. عالم، بهعنوان عامل دین، در این چارچوب قرار میگیرد و مانند باغبانی است که در باغ دین خدمت میکند و از ثمرات آن بهره میبرد.
درنگ: ارتزاق عالم از باب «في سبيل الله» است، نه فقر، و او بهعنوان کارگزار دین، مستحق بهرهمندی از وجوهات دینی است.
مالکیت وجوهات و احکام خمس
عالم با دریافت وجوهات از مجتهد عادل، مالک آنها میشود و در صورت مازاد بر مؤونه، موظف به پرداخت خمس است. این مالکیت، مانند کلیدی است که درهای رزق حلال را به روی عالم میگشاید و او را از قید فقر رها میسازد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این مالکیت، برخلاف دیدگاه فقرمحور، عالم را در جایگاه کارمندی دین قرار میدهد که حقوق خود را بهحق دریافت میکند.
درنگ: عالم با دریافت وجوهات از مجتهد عادل، مالک آنها شده و در صورت مازاد بر مؤونه، موظف به پرداخت خمس است.
رد شرط فقر در ارتزاق
مشروط کردن ارتزاق عالم به فقر، نادرست است و با شأن او بهعنوان خدمتگزار دین منافات دارد. عالم، مانند کارمندی است که حقوق خود را بهسبب خدمت دریافت میکند، نه به دلیل نیاز. استاد فرزانه قدسسره با نقد این دیدگاه، بر استقلال مالی عالم تأکید میورزند و معتقدند که حتی در صورت تمکن مالی، عالم میتواند از وجوهات بهرهمند شود.
درنگ: شرط فقر برای ارتزاق عالم، نادرست است و عالم بهعنوان کارگزار دین، مستحق دریافت وجوهات است، حتی با تمکن مالی.
مصادیق في سبيل الله
مصادیق «في سبيل الله» گسترده است و شامل درس خواندن، درس دادن، اقامه نماز جماعت، قضاوت، تبلیغ و هر عملی است که به تقویت دین منجر شود. این فعالیتها، مانند شاخههای درختی هستند که هر یک به شکوفایی دین یاری میرسانند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این تنوع، نشاندهنده پویایی نقش عالم در خدمت به دین است.
درنگ: مصادیق «في سبيل الله» شامل هر فعالیتی است که به تقویت دین منجر شود، از درس خواندن تا تبلیغ و قضاوت.
رد محدودیتهای مکانی و زمانی
محدود کردن ارتزاق عالم به حضور در مکانهای خاص، مانند قم، یا شرکت در دروس معین، نادرست است. فعالیتهای دینی در هر مکان و زمان، مشمول «في سبيل الله» میشوند. استاد فرزانه قدسسره این محدودیتها را مانند زنجیرهایی میدانند که دستوپای عالم را در خدمت به دین میبندند و بر آزادی عمل او در راستای دین تأکید میورزند.
درنگ: ارتزاق عالم، محدود به مکان یا زمان خاص نیست و هر فعالیتی در راستای دین، مشمول «في سبيل الله» میشود.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با نقد دیدگاه فقرمحور و تبیین ارتزاق از باب «في سبيل الله»، جایگاه عالم را بهعنوان کارگزار دین بازتعریف کرد. عالم، مانند باغبانی است که در خدمت به دین، از ثمرات آن بهره میبرد، بیآنکه به فقر یا تکدی محتاج شود. مالکیت وجوهات، رد شرط فقر و تنوع مصادیق «في سبيل الله»، چارچوبی روشن برای فهم جایگاه عالم ارائه میدهد.
بخش سوم: عدالت، اجتهاد و پرهیز از سوءاستفاده در توزیع وجوهات
عدالت و اجتهاد در توزیع وجوهات
توزیع وجوهات دینی، نیازمند اجتهاد و عدالت مجتهد است و دریافتکننده نیز باید صلاحیت دینی داشته باشد تا مصرف وجوهات، شرعی و مشروع باشد. این اصل، مانند سپری است که امانت وجوهات را از سوءاستفاده حفظ میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که بدون این دو شرط، توزیع و مصرف وجوهات، به اکل مال به باطل میانجامد.
درنگ: توزیع وجوهات دینی، نیازمند اجتهاد و عدالت مجتهد است و دریافتکننده باید صلاحیت دینی داشته باشد.
نقد سوءاستفاده از وجوهات
سوءاستفاده از وجوهات دینی، مانند تقسیم غیرعادلانه یا مصرف در امور شخصی، عملی غیرشرعی است که به جایگاه عالم و اعتماد عمومی آسیب میرساند. استاد فرزانه قدسسره این عمل را مانند ریختن آب به پای علفهای هرز میدانند که به جای پرورش نهال دین، به تباهی آن میانجامد. تقسیم غیرعادلانه، مانند نصف یا یکسوم وجوهات به برخی افراد، بدون رعایت نیاز و صلاحیت، مصداق تلکه و سوءاستفاده است.
درنگ: سوءاستفاده از وجوهات دینی، مانند تقسیم غیرعادلانه یا مصرف در امور شخصی، جایگاه عالم را مخدوش میسازد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر ضرورت اجتهاد و عدالت در توزیع وجوهات و نقد سوءاستفاده از آنها، چارچوبی برای حفظ امانت دینی ارائه داد. عالم، مانند امانتداری است که باید وجوهات را با دقت و عدالت مصرف کند تا اعتماد جامعه به دین و عالمان حفظ شود.
بخش چهارم: پرهیز از تکدی و استکبار در ساحت عالم دینی
حرمت تکدی برای اهل علم
تکدی برای اهل علم، عملی حرام است، زیرا با شأن عالم بهعنوان مرشد و مربی جامعه منافات دارد. استاد فرزانه قدسسره با استناد به روایت «الإِسْلَامُ يَعْلُو وَلَا يُعْلَى عَلَيْهِ» (اسلام برتر است و چیزی بر آن برتری ندارد)، تکدی را مانند خاری میدانند که عزت نفس عالم را زخمی میکند. عالم باید مانند کوهی استوار، از وابستگی مادی پرهیز کند و با زحمت و تلاش، رزق خود را تأمین نماید.
درنگ: تکدی برای اهل علم حرام است، زیرا عزت نفس عالم را مخدوش میسازد و با شأن او بهعنوان مرشد جامعه منافات دارد.
مسئولیت نظاممند تأمین معیشت
جامعه و حوزههای علمیه، مسئول تأمین معیشت عالمان بهصورت عفیفانه و معقولاند تا از تکدی جلوگیری شود. این مسئولیت، مانند پلی است که عالم را از پرتگاه وابستگی به سوی استقلال هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حوزهها باید سیستمی منظم برای حمایت از عالمان ایجاد کنند تا آنها بتوانند با عزت نفس به خدمت دین بپردازند.
درنگ: حوزههای علمیه مسئول تأمین معیشت عالمان بهصورت عفیفانهاند تا از تکدی جلوگیری شود.
نقد تکدی در فرهنگ دینی
تکدی، حتی اگر به نام اهل بیت باشد، غیرشرعی است و عالم باید با زحمت و تلاش، رزق خود را تأمین کند. استاد فرزانه قدسسره این عمل را مانند نقابی میدانند که چهره عزت عالم را میپوشاند و او را به ذلت فرو میکاهد. عالم، بهعنوان نماینده دین، باید الگوی عزت و استقلال باشد.
درنگ: تکدی، حتی به نام اهل بیت، غیرشرعی است و عالم باید با تلاش، رزق خود را تأمین کند.
رد استکبار در اهل علم
استکبار و تجملگرایی بیش از حد، مانند تکدی، با شأن عالم منافات دارد. استاد فرزانه قدسسره با استناد به روایت «كُونُوا لَنَا زَيْنًا وَلَا تَكُونُوا عَلَيْنَا شَيْنًا» (برای ما زینت باشید و مایه ننگ ما نباشید)، عالم را به زندگی معقول و متعارف دعوت میکنند. عالم، مانند آینهای است که باید سادگی و اعتدال را بازتاب دهد، نه تجمل و خودبرتربینی.
درنگ: استکبار و تجملگرایی، مانند تکدی، با شأن عالم منافات دارد و او باید در حد معقول زندگی کند.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر حرمت تکدی و استکبار، عالم را به حفظ عزت نفس و زندگی متعارف دعوت کرد. تکدی، مانند خاری است که عزت عالم را زخمی میکند، و استکبار، مانند بادی است که او را از مسیر اعتدال دور میسازد. تأمین معیشت نظاممند، راهی برای حفظ شأن عالم و خدمت مؤثر او به دین است.
بخش پنجم: تبلیغ و تحقیق در ساحت علم دینی
تبلیغ بهعنوان اقتضای عالم
تبلیغ دین، اقتضای شأن عالم است، اما واجب نیست. این فعالیت، مانند شاخهای از درخت «في سبيل الله» است که میتواند مستحب یا در شرایط خاص واجب کفایی باشد. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه شریفه وَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ (توبه: ۱۲۲) که میفرماید: «چرا از هر گروهی از آنان دستهای کوچ نمیکنند تا در دین فقه بورزند»، بر استحباب تبلیغ تأکید دارند، اما وجوب آن را مشروط به ضرورت میدانند.
درنگ: تبلیغ دین، اقتضای شأن عالم است، اما واجب نیست و در شرایط خاص، واجب کفایی میشود.
تبلیغ واجب کفایی در شرایط خاص
در شرایطی که دین در معرض خطر است یا مردم به احکام دینی بیاطلاعاند، تبلیغ بهصورت واجب کفایی بر عالمان لازم میشود. این ضرورت، مانند فریاد خطری است که عالم را به میدان دفاع از دین فرا میخواند. استاد فرزانه قدسسره مثالهایی چون نجاست مسجد یا نیاز مردم به احکام را ذکر میکنند که تبلیغ را واجب میسازد.
درنگ: تبلیغ در شرایط اضطراری، مانند خطر به دین یا بیاطلاعی مردم، واجب کفایی است.
تحقیق بهعنوان مصداق في سبيل الله
تحقیق و پژوهش دینی، حتی بدون تبلیغ مستقیم، مصداق «في سبيل الله» است و عالم میتواند از وجوهات دینی برای آن استفاده کند. تحقیق، مانند ریشهای است که درخت معرفت دینی را تغذیه میکند و بدون آن، تبلیغ به شاخهای خشکیده میماند. استاد فرزانه قدسسره تحقیق را پایهای برای تبلیغ مؤثر میدانند.
درنگ: تحقیق دینی، مصداق «في سبيل الله» است و پایهای برای تبلیغ مؤثر به شمار میرود.
نقد تبلیغ بدون تحقیق
تبلیغ بدون پشتوانه تحقیق، غیرجایز است، زیرا عالم باید معارف دینی را با دقت و عمق منتقل کند، نه با تکرار مطالب کهنه. استاد فرزانه قدسسره این عمل را مانند ریختن آب در ظرف سوراخ میدانند که به هدر میرود و سودی به دین نمیرساند. تبلیغ مؤثر، نیازمند تحقیق عمیق و بهروز است.
درنگ: تبلیغ بدون تحقیق، غیرجایز است و عالم باید معارف دینی را با پشتوانه تحقیق عمیق منتقل کند.
تفاوت عالم با انبیا
انبیا به دلیل دریافت وحی، بدون نیاز به تحقیق، تبلیغ میکردند، اما عالمان باید با تحقیق و تدوین معارف، به تبلیغ بپردازند. این تفاوت، مانند فاصله میان آفتاب و آینه است؛ انبیا نور وحی را مستقیم میتابانند، اما عالمان باید با تلاش معرفتی، نور دین را بازتاب دهند.
درنگ: عالمان، برخلاف انبیا، نیازمند تحقیق برای تبلیغ هستند و بدون آن، تبلیغشان بیثمر است.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با تبیین تبلیغ و تحقیق بهعنوان دو بال عالم دینی، بر ضرورت توازن میان این دو تأکید کرد. تبلیغ، مانند شاخهای است که با ریشه تحقیق بارور میشود، و عالم باید با پشتوانه معرفتی، دین را به جامعه عرضه کند. تفاوت عالم با انبیا، بر اهمیت تلاش معرفتی او افزوده است.
بخش ششم: نقد احکام اقتصادی و جایگاه اجتماعی عالم
نقد دریافت پول برای واجبات عینی
دریافت پول برای انجام واجبات عینی، مانند نماز ظهر، غیرجایز است، اما برای واجبات کفایی، مانند قضاوت یا تبلیغ، جایز است. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را مانند خطی روشن میدانند که وظایف شخصی را از خدمات عمومی جدا میسازد.
درنگ: دریافت پول برای واجبات عینی غیرجایز است، اما برای واجبات کفایی، مانند قضاوت و تبلیغ، جایز است.
نقد نماز جماعت در ادارات
اقامه نماز جماعت در ادارات با دریافت پول، به دلیل فقدان ضرورت و احتمال سوءاستفاده، مورد نقد است. استاد فرزانه قدسسره این عمل را مانند نمایشی میدانند که به جای اخلاص، به انگیزههای مادی آلوده شده است. عالم باید از فعالیتهایی که شائبه منفعتطلبی ایجاد میکند، پرهیز کند.
درنگ: اقامه نماز جماعت در ادارات با دریافت پول، به دلیل احتمال سوءاستفاده، مورد نقد است.
مقایسه عالم با سایر مشاغل
عالم دینی، مانند طبیب، قاضی یا معلم، از نظر اجتماعی تفاوتی با سایر مشاغل ندارد و باید حقوق خود را بهصورت عادلانه دریافت کند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که عالم، مانند هر کارگزار دیگر، بخشی از نظام اجتماعی است و نباید بهگونهای متمایز دیده شود که از واقعیتهای اجتماعی جدا افتد.
درنگ: عالم دینی، مانند سایر مشاغل، بخشی از نظام اجتماعی است و باید حقوق خود را عادلانه دریافت کند.
نقد دیدگاههای اقتصادی سنتی
دیدگاه برخی فقها، مانند شهید در لمعه، که کاسب باید پس از تأمین مؤونه، سود اضافی را نگیرد، با واقعیتهای اقتصادی مدرن ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را مانند قانونی کهنه میدانند که با پویایی بازار همخوانی ندارد. کاسب، مانند باغبانی است که باید با نوسانات بازار هماهنگ شود تا رزق خود را تأمین کند.
درنگ: دیدگاههای اقتصادی سنتی، مانند منع سود اضافی پس از مؤونه، با واقعیتهای مدرن ناسازگار است.
تأثیر نوسانات بازار
نوسانات بازار، مانند افزایش یا کاهش قیمتها، باید در محاسبات اقتصادی کاسب لحاظ شود. استاد فرزانه قدسسره این واقعیت را مانند جزر و مد دریا میدانند که کاسب را ملزم به رعایت تعادل در سود و زیان میسازد. محدود کردن سود به مؤونه، مانند بستن بالهای کاسب است که او را از پویایی اقتصادی بازمیدارد.
درنگ: نوسانات بازار باید در محاسبات اقتصادی کاسب لحاظ شود تا تعادل در سود و زیان حفظ گردد.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با نقد احکام اقتصادی سنتی و تبیین جایگاه اجتماعی عالم، بر ضرورت هماهنگی با واقعیتهای اجتماعی و اقتصادی تأکید کرد. عالم، مانند سایر کارگزاران جامعه، باید حقوق خود را عادلانه دریافت کند و از احکام ناسازگار با پویایی اقتصادی پرهیز نماید.
نتیجهگیری کلی
این اثر، با تأملات فلسفی و فقهی استاد فرزانه قدسسره، جایگاه عالم دینی را در قبال جامعه و دین بازتعریف کرد. ارتزاق از باب «في سبيل الله»، نهتنها جایز، بلکه نشاندهنده نقش عالم بهعنوان کارگزار دین است. نقد تکدی، استکبار و سوءاستفاده از وجوهات، به همراه تأکید بر تحقیق و تبلیغ مؤثر، چارچوبی جامع برای فهم شأن عالم ارائه میدهد. این گفتار، مانند چراغی است که مسیر عزت، استقلال و خدمت عالمانه را روشن میسازد و دعوتی است به بازنگری در نظام معیشتی حوزههای علمیه برای حمایت از عالمان، تا ضمن حفظ عزت نفس، به شکوفایی دین و جامعه یاری رسانند.
با نظارت صادق خادمی