متن درس
تجرد نفس و عقل در حکمت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۱۶۲)
دیباچه
حکمت اسلامی، چونان گوهری تابناک در سپهر معرفت بشری، از دیرباز به کاوش در ژرفترین پرسشهای وجودی انسان پرداخته و نفس و عقل را چونان دو جوهر متعالی در کانون این تأملات قرار داده است. این نوشتار، با الهام از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی مفهوم تجرد نفس و عقل در فلسفه اسلامی میپردازد و با نگاهی نقادانه، ادله سنتی و چالشهای معاصر را در بوته تحلیل مینهد. نفس و عقل، که در حکمت اسلامی بهمنزله بنیانهای رشد انسانی در علم و قدرت شناخته میشوند، از منظر فلاسفه، متکلمان، و دانشمندان معاصر مورد کاوش قرار گرفتهاند.
بخش نخست: چیستی نفس و عقل در حکمت اسلامی
نفس و عقل: بنیان معرفت و قدرت انسانی
معرفت انسانی، چونان رودی خروشان، از سرچشمههای نفس و عقل سیراب میگردد. این دو جوهر، که در فلسفه اسلامی بهمنزله ناطقه و عاقله انسان شناخته میشوند، تواناییهای شناختی و عملی آدمی را در مسیر کمال هدایت میکنند. حکمای اسلامی، از جمله علامه طباطبایی، نفس و عقل را بهمثابه جوهرهایی مجرد از ماده توصیف کردهاند که با وجود همراهی با جسم، از قید ماده آزادند. این تجرد، به انسان امکان میدهد تا کلیات را ادراک کند و از محدودیتهای ابزارهای مادی فراتر رود.
درنگ: نفس و عقل، بهمثابه دو بال معرفت، انسان را از قید ماده رها ساخته و به سوی ادراک حقایق متعالی رهنمون میسازند.
رابطه نفس و بدن: همراهی یا استقلال؟
نفس، هرچند با بدن مادی همراه است، اما جوهر مستقلی است که از ماده بینیاز است. حکمت متعالیه، که در آثار ملاصدرا به اوج خود رسیده، انسان را ترکیبی از جسم و نفس میداند؛ جسم چونان ظرفی است که نفس در آن جلوه مییابد، اما حقیقت نفس، از ماده و محدودیتهای آن فراتر است. این استقلال، به نفس امکان میدهد تا بهعنوان ظرف استعداد، از قوه به فعل درآید و معلومات را در خود جای دهد.
مراتب عقل در حکمت اسلامی
نفس در مرتبه عقل هیولانی، چونان زمینی بکر است که بالقوه پذیرای صور معقوله است. این مرتبه، که در نظریه ملاصدرا به عقل هیولانی، بالملکه، بالفعل، و مستفاد تقسیم میشود، نشاندهنده حرکت نفس از قوه به سوی فعلیت است. عقل، بهمنزله جوهر مجرد، این فعلیت را به نفس افاضه میکند و آن را از حالت بالقوه به بالفعل میرساند. اما این ادعا، که عقل جوهر مجردی است، نیازمند دلیل است و بدون برهان، نمیتوان آن را پذیرفت.
جمعبندی بخش نخست
نفس و عقل، بهمنزله دو گوهر متعالی، در حکمت اسلامی جایگاه ویژهای دارند. این دو، که از ماده مستقلاند، بنیان معرفت و قدرت انسانی را تشکیل میدهند. بااینحال، ادعای تجرد آنها نیازمند ادلهای متقن است که در بخشهای آتی به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
بخش دوم: ادله تجرد نفس و عقل
برهانهای فلسفی برای تجرد
فلاسفه اسلامی، از جمله ابنسینا و ملاصدرا، برای اثبات تجرد نفس و عقل ادله متعددی ارائه کردهاند. از جمله این ادله، برهان ادراک کلیات است که بر توانایی نفس در ادراک مفاهیم کلی، بدون وابستگی به ابزار مادی، دلالت دارد. همچنین، برهان استقلال نفس از ماده، که در آثار حکمای متأخر دیده میشود، بر این نکته تأکید دارد که نفس، بهمنزله جوهر مستقل، از قید ماده رها است.
نقد برهان عندیت
یکی از ادله مطرحشده برای تجرد نفس، برهان عندیت است که علامه طباطبایی در آثار خود به آن اشاره کردهاند. این برهان، بر حضور اشیا نزد نفس دلالت دارد و مدعی است که این حضور، نشانه تجرد نفس است. اما این دلیل، در برابر نقدهای علمی معاصر، ناکافی به نظر میرسد. در دنیای امروز، ماده نیز توانایی ذخیره و پردازش اطلاعات را دارد، چنانکه در ابزارهای نوین فناوری، مانند حافظههای رایانهای، مشاهده میشود. این امر، استقلال نفس از ماده را به چالش میکشد.
درنگ: برهان عندیت، هرچند در فلسفه سنتی جایگاهی والا داشت، در برابر پیشرفتهای علمی معاصر، که ماده را قادر به ذخیره اطلاعات میداند، ناکافی است.
برهانهای تجرد عقل
حکما برای تجرد عقل نیز برهانهایی ارائه کردهاند، از جمله برهان وحدت و امکان اشرف. این ادله، عقل را بهمنزله جوهر روحانی معرفی میکنند که از ماده و قوه منزه است. بااینحال، این ادله نیز، به دلیل فقدان صراحت و جامعیت، در برابر نقدهای معاصر آسیبپذیرند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اثبات تجرد عقل نیازمند برهانی متقن است که دانشمندان امروزی را نیز قانع سازد.
جمعبندی بخش دوم
ادله سنتی تجرد نفس و عقل، هرچند در چارچوب فلسفه اسلامی از ارزش برخوردارند، اما در برابر نقدهای علمی معاصر نیازمند بازنگریاند. برهانهایی چون عندیت و ادراک کلیات، در دنیای مدرن که ماده نیز تواناییهای شگفتانگیزی یافته، به بازسازی علمی نیاز دارند تا بتوانند تجرد نفس و عقل را به اثبات رسانند.
بخش سوم: نقد مفاهیم ماهیت و جوهر در حکمت متعالیه
نفی ماهیت و اصالت وجود
حکمت متعالیه، با محوریت اصالت وجود، ماهیت را مفهومی اعتباری و غیرواقعی میداند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که ماهیت، که در فلسفه ارسطویی بهعنوان پایه تمایز موجودات مطرح بود، در حقیقت وجودی ندارد و تنها وجود است که حقیقت عالم را تشکیل میدهد. تفاوت میان موجودات، مانند انسان و حیوان یا صد تومان و هزار تومان، نه در ماهیت، بلکه در مراتب وجودی آنهاست.
نقد کلیات خمس
مفاهیم ارسطویی، مانند کلیات خمس (جنس، فصل، جوهر، عرض، نوع)، در حکمت متعالیه به چالش کشیده شدهاند. این مفاهیم، که زمانی بنیان فلسفه را تشکیل میدادند، بهمثابه خیالپردازیهایی دانسته شدهاند که از حقیقت وجود دورند. وجود، چونان نوری یگانه، در مراتب گوناگون خود متجلی میشود و نیازی به مفاهیم ماهوی ندارد.
درنگ: در حکمت متعالیه، وجود تنها حقیقت عالم است و ماهیت، چونان سایهای موهوم، از واقعیت بیبهره است.
امکان تحول موجودات
حکمت متعالیه، با تکیه بر حرکت جوهری، تحول موجودات را در مراتب وجودی ممکن میداند. حیوان، و حتی سنگ، میتواند در مرتبه وجودی به انسان تبدیل شود، چنانکه تأثیر همنشین یا تغذیه نشاندهنده این تحول است. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی بدیع، سنگ را به آردی تشبیه میکنند که در بدن انسان تحلیل میرود و به سلامت او کمک میکند.
جمعبندی بخش سوم
حکمت متعالیه، با نفی ماهیت و تأکید بر اصالت وجود، چارچوبی نوین برای فهم تفاوتها و تحولات موجودات ارائه میدهد. این دیدگاه، که وجود را تنها حقیقت عالم میداند، امکان تحول در مراتب وجودی را تأیید میکند و مفاهیم ارسطویی را به چالش میکشد.
بخش چهارم: آیات و روایات در تبیین تجرد نفس و عقل
آیه امام مبین
آیه وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ (یس: ۱۲) بهعنوان یکی از ادله تجرد نفس مطرح شده است. این آیه، که به معنای «و هر چیز را در پیشوایی آشکار برشمردیم» است، به مخزن علم الهی اشاره دارد. بااینحال، ارتباط آن با تجرد نفس نیازمند تفسیر و استدلال است، زیرا صراحت کافی برای اثبات این مدعا ندارد.
روایت خلقت عقل
روایت «إن الله خلق العقل من نور مخزون مكنون» عقل را مخلوقی روحانی و مجرد معرفی میکند که از نور الهی آفریده شده است. این روایت، عقل را بهمنزله عاملی برای عبادت و رسیدن به بهشت توصیف میکند، اما برای اثبات تجرد آن نیازمند تحلیل فلسفی است.
آیه عقل در قرآن کریم
آیاتی مانند أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ (عنکبوت: ۶۳)، که به معنای «بیشترشان تعقل نمیکنند» است، وجود عقل در انسانها را تأیید میکند. بااینحال، این آیه به کیفیت عقل اشاره دارد و تجرد آن را صراحتاً اثبات نمیکند.
درنگ: آیات و روایات، هرچند وجود عقل را تأیید میکنند، اما برای اثبات تجرد آن نیازمند استدلالهای فلسفی متقناند.
جمعبندی بخش چهارم
آیات و روایات، چونان چراغهایی در مسیر معرفت، وجود عقل و نفس را تأیید میکنند، اما اثبات تجرد آنها نیازمند استدلالهایی فراتر از نقل است. این منابع، در کنار ادله عقلی، باید با روشی علمی و برهانی تحلیل شوند تا بتوانند در برابر نقدهای معاصر ایستادگی کنند.
بخش پنجم: چالشهای معاصر و ضرورت بازنگری
چالشهای علم مدرن
علم مدرن، با پیشرفتهای شگفتانگیز در فناوری و ذخیرهسازی اطلاعات، مفهوم تجرد نفس و عقل را به چالش کشیده است. توانایی ماده در پردازش و ذخیره اطلاعات، ادعای استقلال نفس از ماده را زیر سؤال برده و نیازمند ادلهای است که بتواند دانشمندان معاصر را قانع سازد.
نقد وابستگی به ذوق و اشراق
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که اثبات تجرد نباید به ذوق و اشراق وابسته باشد، بلکه نیازمند برهانی علمی و شفاف است. فلسفه، چونان جراحی ظریف وجود، باید با تیغ دلیل پیش رود و از روشهای عرفانی که به صفا و اشراق وابستهاند، فاصله گیرد.
آزادی در علم دینی
علم دینی، برای پویایی و رشد، باید از قید وابستگیهای مادی آزاد باشد. استاد فرزانه قدسسره با تمثیلی زیبا، علم دینی را به پرندهای تشبیه میکنند که تنها در آسمان آزادی میتواند به اوج پرواز کند. وابستگی به امور مادی، چونان بندی است که این پرنده را از پرواز بازمیدارد.
درنگ: علم دینی، برای حفظ شرافت و استقلال، باید از قید وابستگیهای مادی رها گردد و با تکیه بر دلیل و برهان پیش رود.
جمعبندی بخش پنجم
چالشهای علم مدرن، فلسفه اسلامی را به بازنگری در ادله سنتی وامیدارد. اثبات تجرد نفس و عقل، نیازمند رویکردی علمی و برهانی است که بتواند در برابر نقدهای معاصر ایستادگی کند. علم دینی نیز، برای حفظ پویایی، باید از قید وابستگیهای مادی آزاد شود.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، با کاوش در مفهوم تجرد نفس و عقل در حکمت اسلامی، نشان داد که این دو جوهر، بنیان رشد انسانی در علم و قدرتاند. ادله سنتی، هرچند در چارچوب فلسفه اسلامی از ارزش برخوردارند، در برابر نقدهای علمی معاصر نیازمند بازسازیاند. حکمت متعالیه، با تأکید بر اصالت وجود و نفی ماهیت، چارچوبی نوین برای فهم این مفاهیم ارائه میدهد. آیات قرآن کریم و روایات، وجود عقل و نفس را تأیید میکنند، اما اثبات تجرد آنها نیازمند استدلالهای فلسفی متقن است. فلسفه اسلامی، برای پاسخگویی به چالشهای معاصر، باید با روشی شفاف و برهانی، از خود انسان آغاز کند و با تکیه بر دلیل، چیستی نفس و عقل را روشن سازد. این اثر، چونان آیینهای است که انعکاس حقیقت وجود را در مراتب گوناگون آن به نمایش میگذارد و خواننده را به تأمل در ژرفای هستی دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی