در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1192

متن درس






کاوشی فلسفی در مفهوم نفس بر پایه آیات قرآنی

کاوشی فلسفی در مفهوم نفس بر پایه آیات قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۱۹۲)

مقدمه: جست‌وجوی حقیقت نفس در آیینه قرآن کریم

مفهوم نفس، چونان گوهری درخشان در نظام معرفتی اسلام، در کانون تأملات فلسفی و قرآنی جای دارد. این مفهوم، که مبنای حیات، موت، شعور و ادراک در موجودات است، در آیات قرآنی با ظرافتی بی‌نظیر تبیین شده است. پرسش بنیادین این است که آیا نفس بر همه موجودات، از انسان و حیوان گرفته تا جن، ملائکه و حتی جماداتی چون زمین، قابل اطلاق است؟ این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآنی و تأملات فلسفی استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق در این مفهوم می‌پردازد. هدف، نه‌تنها تبیین جایگاه نفس در مراتب وجود، بلکه روشن‌سازی پیوند آن با حیات، موت، بعث و رجوع به سوی حق تعالی است. این بررسی، با زبانی روشن و متین، در پی آن است که چونان چراغی، راه را برای جویندگان حقیقت روشن سازد.

بخش یکم: چیستی نفس و دامنه اطلاق آن

پرسش بنیادین: گستره نفس در موجودات

آیا نفس، این جوهر مجرد که مبنای حیات و شعور است، بر همه موجودات، از انسان و حیوان تا جن و ملائکه، اطلاق می‌یابد؟ این پرسش، چونان کلیدی، درهای معرفت را به سوی فهم نظام هستی‌شناختی اسلام می‌گشاید. در فلسفه اسلامی، به‌ویژه در مکتب ملاصدرا، نفس به‌عنوان جوهر مجردی تعریف می‌شود که مراتب وجودی مختلف را در موجودات زنده متجلی می‌سازد. قرآن کریم، این کتاب آسمانی، با آیاتی چون «وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا» (آل عمران: ۱۴۵؛ هر جانی جز به اذن خدا نمی‌میرد، نوشته‌ای مؤجل است)، بر جامعیت نفس در موجودات زنده تأکید دارد. این آیه، چونان آینه‌ای، گستردگی مفهوم نفس را در نظام آفرینش بازمی‌تاباند.

درنگ: مفهوم نفس، به‌عنوان جوهر حیات و شعور، در همه موجودات زنده، از انسان تا حیوان، جاری است و با حیات و موت پیوندی ناگسستنی دارد.

نفس در ذات حق تعالی

حق تعالی، چونان سرچشمه حیات و وجود، دارای نفس است، اما از موت منزه است. قرآن کریم در توصیف ذات الهی می‌فرماید: «هُوَ الْحَيُّ الَّذِي لَا يَمُوتُ» (حی و زنده‌ای که هرگز نمی‌میرد). این تعبیر، نشان‌دهنده تمایز ذات الهی از موجودات مخلوق است که موت را تجربه می‌کنند. در فلسفه اسلامی، نفس حق تعالی به معنای ذات حی و قیوم اوست که از هر نقص و محدودیتی مبراست. این دیدگاه، با اصل تنزیه در عرفان ابن‌عربی و فلسفه ملاصدرا همخوانی دارد و نفس الهی را چونان اقیانوسی بی‌کران می‌نمایاند که همه موجودات از آن بهره‌مندند.

نفس و موت در انسان

انسان، به‌عنوان اشرف مخلوقات، دارای نفسی ناطقه است که او را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. آیاتی چون «أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ» (آل عمران: ۱۴۴؛ اگر او بمیرد یا کشته شود، به سوی گذشته خود بازمی‌گردید؟) و «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ» (بقره: ۱۶۱؛ کسانی که کفر ورزیدند و در حال کفر مردند)، بر وجود نفس و موت در انسان تأکید دارند. این آیات، چونان ستارگانی در آسمان معرفت، جایگاه ویژه انسان را در نظام آفرینش روشن می‌کنند. در فلسفه ابن‌سینا، نفس انسانی به دلیل ناطقه بودن، مرتبه‌ای متعالی دارد که او را به سوی کمال و معرفت الهی رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: نفس در حیوانات و پیوند آن با حیات و موت

توفی نفس و شمول آن بر حیوانات

یکی از آیات کلیدی در بررسی نفس در حیوانات، آیه «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا» (زمر: ۴۲؛ خدا جان‌ها را به هنگام مرگشان به تمامی بازمی‌ستاند و جان آن کسانی را که نمرده‌اند، در خوابشان بازمی‌ستاند) است. این آیه، چونان پلی میان انسان و حیوان، نشان می‌دهد که توفی نفس در هنگام موت و خواب، شامل هر دو می‌شود. حیوانات، به دلیل داشتن خواب و موت، دارای نفس هستند، هرچند در مرتبه‌ای فروتر از انسان. این دیدگاه، با نظریه مراتب شعور ملاصدرا همخوانی دارد که هر موجود زنده را دارای مرتبه‌ای از ادراک می‌داند.

درنگ: حیوانات، به دلیل تجربه خواب و موت، دارای نفس هستند و در نظام هستی‌شناختی، مرتبه‌ای از شعور و ادراک دارند.

جامعیت موت در نفوس

آیه «وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا» (آل عمران: ۱۴۵) بر این نکته تأکید دارد که هیچ نفسی جز به اذن الهی نمی‌میرد. این آیه، چونان خورشیدی درخشان، جامعیت موت را در همه نفوس، از جمله حیوانات، روشن می‌سازد. اطلاق واژه «نفس» در این آیه، نشان‌دهنده وجود نفس در حیوانات است که موت و حیات آنها نیز تحت حاکمیت الهی قرار دارد.

حیات و موت در انسان و حیوان

قرآن کریم در آیه «قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ» (جاثیه: ۲۶؛ خدا شما را زنده می‌کند، سپس می‌میراند، آن‌گاه شما را در روز قیامت گرد می‌آورد) به حیات و موت انسان اشاره دارد. هرچند این آیه بر انسان متمرکز است، اما مانع اطلاق نفس بر حیوانات نیست. حیوانات نیز، به‌عنوان موجوداتی زنده، حیات و موت را تجربه می‌کنند و در مرتبه‌ای فروتر از انسان، دارای نفس هستند.

ذائقه موت و پاداش حیوانات

آیه «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» (آل عمران: ۱۸۵؛ هر جانی چشنده مرگ است) بر جامعیت موت در همه نفوس تأکید دارد. بااین‌حال، قرینه «وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» ممکن است این اطلاق را به انسان محدود کند. با این وجود، حیوانات نیز به دلیل خدمت به انسان و جایگاه تکوینی خود، دارای نوعی اجر و پاداش هستند. این پاداش، چونان نسیمی لطیف، متناسب با مرتبه وجودی آنها در نظام آفرینش است.

درنگ: حیوانات، به دلیل خدمت به انسان و جایگاه تکوینی خود، در قیامت از نوعی پاداش متناسب با مرتبه وجودی خود برخوردارند.

حشر و بعث حیوانات

آیه «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر: ۵؛ هنگامی که وحوش گردآورده شوند) بر حشر حیوانات وحشی تأکید دارد که به‌طور ضمنی شامل حیوانات اهلی نیز می‌شود. همچنین، آیه «وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ ثُمَّ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ» (انعام: ۳۶؛ مردگان را خدا برمی‌انگیزد، سپس به سوی او بازگردانده می‌شوند) نشان‌دهنده بعث و رجوع حیوانات به سوی حق است. این آیات، چونان چراغ‌هایی در مسیر حقیقت، بر وجود نفس و بازگشت حیوانات به سوی خدا گواهی می‌دهند.

بخش سوم: نفس در زمین و نباتات

نفس در زمین

آیاتی چون «وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (نحل: ۶۵؛ خدا از آسمان آبی فروفرستاد و با آن زمین را پس از مرگش زنده کرد) به حیات و موت زمین اشاره دارند. این تعابیر، زمین را چونان موجودی زنده می‌نمایانند که ممکن است دارای مرتبه‌ای نازل از نفس باشد. در فلسفه ملاصدرا، زمین به‌عنوان موجودی زنده و دارای شعور تلقی می‌شود که با تحولات طبیعی، حیات و موت را تجربه می‌کند.

درنگ: زمین، به‌عنوان موجودی زنده در نظام آفرینش، ممکن است دارای مرتبه‌ای نازل از نفس باشد که با حیات و موت آن در آیات قرآنی تأیید می‌شود.

دابه الارض و نفس زمین

آیه «فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ» (سبأ: ۱۴؛ چون مرگ را بر او مقرر داشتیم، جز جنبنده زمین چیزی مرگ او را به آنها نشان نداد) ممکن است زمین را به‌عنوان دابه‌ای زنده معرفی کند. این تعبیر، چونان رازی در دل قرآن کریم، به امکان وجود نفس در زمین اشاره دارد و با دیدگاه فلسفی ملاصدرا درباره شعور موجودات همخوانی دارد.

نفس در نباتات

آیه «يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ» (روم: ۱۹؛ زنده را از مرده بیرون می‌آورد و مرده را از زنده بیرون می‌آورد) به حیات و موت نباتات اشاره دارد. این آیه، چونان نسیمی که در باغ‌های معرفت می‌وزد، بر وجود نفس نباتی تأکید دارد که مبنای رشد و نمو گیاهان است.

بخش چهارم: استعدادها و تکلیف در حیوانات

استعدادهای حیوانات و نشانه‌های نفس

حیوانات، با رفتارهای هوشمندانه‌ای چون انتخاب چوب مناسب برای لانه‌سازی، نشان‌دهنده وجود شعور و نفس در خود هستند. این استعدادها، چونان آیینه‌ای، مرتبه‌ای از ادراک را در حیوانات بازمی‌تابانند. در فلسفه ملاصدرا، این رفتارها نشانه‌ای از وحدت شعور در نظام آفرینش است که هر موجود زنده را به سوی هدفی تکوینی هدایت می‌کند.

تکلیف ارادی در حیوانات

برخی حیوانات، به دلیل هوش و استعدادهای برتر، ممکن است دارای نوعی تکلیف ارادی متناسب با مرتبه وجودی خود باشند. این دیدگاه، با نظریه مراتب وجود ملاصدرا همخوانی دارد که هر موجودی را دارای مرتبه‌ای از شعور و اراده می‌داند. اگرچه این تکلیف با تکلیف شرعی انسان تفاوت دارد، اما نشان‌دهنده نظم و عدالت الهی در آفرینش است.

درنگ: حیوانات، به دلیل داشتن استعدادهای خاص و رفتارهای هدفمند، دارای مرتبه‌ای از شعور و اراده هستند که با نظم الهی در آفرینش سازگار است.

بخش پنجم: حکمت احکام شرعی و تأثیرات خوراک

حرمت برخی خوراک‌ها و حکمت آن

حرمت مصرف برخی مواد، مانند گوشت سگ، نه به دلیل بد بودن آنها، بلکه به سبب خصوصیاتی است که برای انسان مناسب نیست. این مواد ممکن است هوش و ادراک را به‌گونه‌ای غیرمتعادل افزایش دهند که به تعبیر استاد فرزانه قدس‌سره، انسان را به «عارف شرور» بدل سازد. این دیدگاه، چونان کلیدی، راز حکمت احکام شرعی را می‌گشاید که برای حفظ تعادل وجودی انسان وضع شده‌اند.

تأثیر خوراک بر هوش و رفتار

مصرف برخی خوراک‌ها، مانند گوشت سگ، ممکن است هوش انسان را به‌طور غیرمتعادل افزایش دهد که برای نظام اجتماعی زیان‌بار است. این دیدگاه، با حکمت الهی در تنظیم نظام خوراک همخوانی دارد و بر ضرورت تعادل در ادراک و رفتار تأکید می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره با تمثیلی زیبا، این افزایش غیرمتعادل را به دادن پول فراوان به فردی ناشایست تشبیه می‌کنند که به جای خیر، به شر می‌انجامد.

درنگ: احکام شرعی، مانند حرمت برخی خوراک‌ها، برای حفظ تعادل وجودی و اجتماعی انسان وضع شده‌اند و ممکن است خصوصیات مثبت برخی مواد برای انسان مضر باشد.

بخش ششم: نقد علم دینی و ضرورت بازنگری

چالش‌های علم دینی در پاسخ‌گویی به پرسش‌های معاصر

علم دینی، برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های معاصر، مانند تأثیرات مصرف برخی مواد، نیازمند بازنگری و تعامل با علوم تجربی است. استاد فرزانه قدس‌سره بر این نکته تأکید دارند که علم دینی باید چونان چشمه‌ای جوشان، پاسخ‌گوی نیازهای زمانه باشد. این دیدگاه، بر ضرورت پویایی و انعطاف در علوم دینی تأکید دارد تا در برابر چالش‌های علمی و فلسفی معاصر ایستادگی کند.

خودکفایی و استقلال در نظام اسلامی

اتکای بیش‌ازحد به واردات و فقدان خودکفایی، به دلیل تأثیرات اقتصادی و فرهنگی، برای جوامع اسلامی زیان‌بار است. استاد فرزانه قدس‌سره، با تمثیلی از بازار جهانی، این وابستگی را به قفسی تشبیه می‌کنند که استقلال و عزت جامعه را به بند می‌کشد. این دیدگاه، با اصول اقتصاد اسلامی همخوانی دارد که بر خودکفایی و حفظ عزت تأکید دارد.

بخش هفتم: بهشت و جهنم حیوانات

بهشت حیوانات در دنیا و آخرت

برخی مناطق طبیعی، مانند جنگل‌هایی که حیوانات در آنها بدون آزار و تجاوز زندگی می‌کنند، به‌عنوان بهشتی برای حیوانات تلقی می‌شوند. این مناطق، چونان باغ‌هایی از آرامش، عاری از خشونت و تعدی‌اند. پرسش این است که آیا در قیامت نیز بهشت و جهنمی برای حیوانات وجود دارد؟ استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به آیاتی چون «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر: ۵)، بر وجود حشر و پاداش برای حیوانات تأکید دارند. بااین‌حال، جهنم به دلیل فقدان تکلیف ارادی، بر حیوانات صادق نیست.

درنگ: حیوانات، در قیامت، ممکن است از بهشتی متناسب با مرتبه وجودی خود برخوردار شوند، اما جهنم به دلیل فقدان تکلیف ارادی بر آنها صادق نیست.

نتیجه‌گیری: نفس، آیینه نظام آفرینش

مفهوم نفس، چونان گوهری درخشان در نظام معرفتی اسلام، مبنای حیات، موت و شعور در موجودات است. آیات قرآنی، از جمله «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ» و «وَالْمَوْتَىٰ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ»، بر جامعیت نفس در انسان، حیوانات، زمین و نباتات گواهی می‌دهند. این بررسی، با تکیه بر فلسفه اسلامی و تأملات استاد فرزانه قدس‌سره، نشان داد که نفس، چونان نسیمی الهی، در همه موجودات زنده جاری است و مراتب وجودی آنها را متجلی می‌سازد. حیوانات، با استعدادهای خاص و رفتارهای هدفمند، دارای نفس و شعورند و در قیامت از پاداشی متناسب برخوردار می‌شوند. زمین و نباتات نیز، در مرتبه‌ای نازل، ممکن است دارای نفس باشند. این دیدگاه، بر ضرورت شناخت علمی و فلسفی موجودات برای فهم بهتر نظام آفرینش تأکید دارد و علم دینی را به پویایی و تعامل با علوم معاصر فرا می‌خواند.

با نظارت صادق خادمی