متن درس
فلسفه روش نبوی: درآمدی بر انسانشناسی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۳۶)
دیباچه: در جستوجوی کمال وجودی
انسان در مسیر سلوک خویش به سوی کمال، همواره در پی یافتن راهی است که او را به حقیقت وجود و قرب الهی رهنمون سازد. این نوشتار، با تأمل در روش انبیا و اولیای الهی، به تبیین مسیری میپردازد که انسان را از قید مفاهیم نظری رها ساخته و به سوی حقیقت مصداقی و وجودی هدایت میکند. استاد فرزانه قدسسره، در درسگفتار شماره ۱۲۳۶، با محوریت انسانشناسی قرآنی، روش نبوی را در مقابل روشهای مفهوممحور نظامهای آموزشی قرار داده و بر ضرورت بازگشت به رویکردی تأکید دارند که در آن علم با مصداق پیوند خورده و به تحول باطنی انسان منجر میشود.
بخش یکم: روش انبیا، راهی به سوی قرب الهی
روش مصداقی: پلی به سوی حقیقت
روش انبیا و اولیای الهی، مسیری است که انسان را به سوی قرب، محبت، و وصول به مقامات الهی رهنمون میسازد. این روش، برخلاف رویکردهای مفهوممحور که در چارچوب نظریهها و کاغذها محصور میمانند، بر حرکت مصداقی و وجودی استوار است. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این حرکت مصداقی، چه در قالب تبدیل مصداق به مصداق، چه مصداق به مفهوم، یا بالعکس، زمینهساز رشد، معرفت، و قرب الهی است. این مسیر، مانند رودی جاری است که از دل سنگهای سخت میگذرد و حیات را به خاکهای تشنه میرساند.
مقام أنی أنا الله: اوج قرب انسانی
در مراتب عالی سلوک، انسان به مقامی میرسد که خداوند گریبان او را گرفته و او را به خود متصل میسازد. این مقام، که استاد فرزانه قدسسره آن را با تعبیر أنی أنا الله (منم من خدا هستم) توصیف میکنند، اوج قرب و وحدت وجودی است. در این حالت، انسان از خود تهی شده و در نور الهی غرق میگردد، گویی آینهای است که تنها انعکاس نور حق را بازمیتاباند. این مقام، نه با انباشت مفاهیم نظری، بلکه با حرکت مصداقی و سلوک عملی به دست میآید.
نقد مفهومبازی: محدودیتهای نظام آموزشی
استاد فرزانه قدسسره با نقدی عمیق بر روشهای مفهوممحور نظامهای آموزشی، بهویژه در علوم دینی، تأکید دارند که تکیه بر مفاهیم و تبدیل مفهوم به مفهوم، تنها به تولید علم نظری منجر میشود و از ایجاد کمال وجودی عاجز است. این روش، مانند باغی است که در آن گلهای پلاستیکی به جای گلهای طبیعی کاشته شدهاند؛ ظاهری فریبنده دارند، اما از عطر و حیات بیبهرهاند. بیزاری برخی عرفا و شعرا از مدرسه، نه به معنای رد علم یا کمال، بلکه به دلیل کاستی این روشهای مفهومی در ایجاد تحول باطنی است.
نماز و قرب: معراج مؤمن
استاد فرزانه قدسسره با تأکید بر نیت قربة الی الله در نماز، آن را برای همه انسانها، اعم از انبیا و غیرانبیا، یکسان میدانند. حدیث شریف صلوا کما رأیتمونی أصلی (مانند من نماز بخوانید) نشاندهنده شمولیت این روش مصداقی است. نماز، به تعبیر ایشان، معراج مؤمن است، نه صرفاً انبیا. این معراج، مانند پلی است که انسان را از خاک به افلاک میرساند، مشروط بر آنکه با حضور قلب و حرکت مصداقی همراه باشد.
جمعبندی بخش یکم
روش انبیا، با تکیه بر مصادیق وجودی، انسان را به سوی قرب الهی و کمال باطنی هدایت میکند. این روش، در مقابل مفهومبازی نظامهای آموزشی، به تحول وجودی منجر میشود. مقام أنی أنا الله، اوج این سلوک است که تنها با حرکت مصداقی محقق میگردد. نماز، بهعنوان معراج مؤمن، نمونهای از این روش مصداقی است که برای همه انسانها در دسترس است.
بخش دوم: قرآن کریم و شمولیت روش نبوی
شمولیت روش قرآنی
قرآن کریم، با زبانی فراگیر، راه کمال را برای همه انسانها، اعم از انبیا و غیرانبیا، ترسیم کرده است. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ (تکاثر: ۵-۶، اگر به علم یقین میدانستید، هر آینه دوزخ را میدیدید)، تأکید دارند که این آیه، ادراک مصداقی را برای همه انسانها ممکن میداند. روش قرآنی، مانند خورشیدی است که بر همه یکسان میتابد و مراتب انبیا را شاخص میسازد، اما راه را برای همگان باز میگذارد.
مصادیق قرآنی: از پرندگان ابراهیم تا معراج پیامبر
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به مصادیق قرآنی مانند پرندگان ابراهیم، صاعقه موسی، احیای مردگان، و معراج پیامبر، روش انبیا را مصداقی و غیرمفهومی توصیف میکنند. این مصادیق، مانند آیینههایی هستند که حقیقت وجودی را بازمیتابانند و از محدودیتهای نظری فراتر میروند. این روش، برخلاف نظامهای آموزشی که در چارچوب دفتر و کاغذ محصورند، به تحول باطنی انسان منجر میشود.
نقد روش مفهومی علوم دینی
استاد فرزانه قدسسره روشهای مفهوممحور علوم دینی را به دلیل تکیه بر چیدمان نظری و فقدان پیوند با مصادیق وجودی، ناکارآمد میدانند. این روشها، مانند گلفروشیای هستند که گلهای پلاستیکی عرضه میکند؛ ظاهری زیبا دارند، اما از عطر و حیات تهیاند. این تشبیه، نشاندهنده فقدان اصالت در مفاهیم نظری است که با مواد مستعمل (مانند پلاستیکهای بازیافتی) ساخته شدهاند و نمیتوانند به کمال وجودی منجر شوند.
جمعبندی بخش دوم
قرآن کریم، با شمولیت روش خود، راه کمال را برای همه انسانها باز گذاشته و با مصادیق وجودی، از محدودیتهای مفهومی فراتر میرود. روش انبیا، با تکیه بر مصادیق قرآنی، به تحول باطنی منجر میشود، در حالی که روشهای مفهومی علوم دینی، به دلیل فقدان پیوند با وجود، ناکارآمدند. این بخش، بر ضرورت بازگشت به روش قرآنی و نبوی تأکید دارد.
بخش سوم: نقد وجودی و ضرورت اصلاح روش
نماز و اثر مصداقی آن
استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (عنکبوت: ۴۵، نماز از فحشا و منکر بازمیدارد)، تأکید دارند که اثر نماز، تنها در صورتی مصداقی است که با حضور قلب و تحول باطنی همراه باشد. در مقابل، نمازی که به مفهومبازی آلوده شود، نهتنها از فحشا و منکر بازنمیدارد، بلکه به قساوت قلب منجر میشود، چنانکه آیه وَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ (ماعون: ۴، وای بر نمازگزاران) به این حقیقت اشاره دارد. فحشا و منکر، مانند لقمه حرام یا غیبت، انسان را از حال نماز دور میسازد، گویی باری سنگین بر دوش او مینهد که اشتهای باطنیاش را سلب میکند.
نقد انتقال و تأکید بر تبدیلات مصداقی
استاد فرزانه قدسسره مفهوم انتقال را عرفی و غیرعلمی دانسته و تأکید دارند که همه عالم هستی، مبتنی بر تبدیلات مصداقی است. این تبدیلات، مانند دگرگونی بذر به نهال و سپس درخت، حقیقت وجودی را رقم میزنند. مفهومبازی، مانند تلاش برای جابهجایی بذر بدون کاشتن آن، به پسرفت وجودی منجر میشود. این نقد، نشاندهنده عمق فلسفی درسگفتار است که جهان را میدان تبدیلات وجودی میبیند.
نقد تقیه و دوری از اصالت
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به نمونهای از تقیه دائمی، آن را نشانه دوری از روش انبیا و فقدان اصالت وجودی میدانند. تقیهای که به عادت تبدیل شود، مانند نقابی است که انسان را از خود بیگانه میسازد. انبیا، با صداقت و اصالت، خود بودند و حرکتشان طبیعی و مصداقی بود. این نقد، بر ضرورت بازگشت به روشی تأکید دارد که انسان را به حقیقت وجودش بازمیگرداند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با تأکید بر اثر مصداقی نماز و نقد مفهومبازی، به ضرورت بازگشت به روش انبیا اشاره دارد. تبدیلات مصداقی، حقیقت عالم هستی را تشکیل میدهند و تکیه بر مفاهیم، انسان را از کمال دور میسازد. نقد تقیه و تأکید بر اصالت، نشاندهنده نیاز به رویکردی وجودی و طبیعی است که با روش انبیا همخوانی دارد.
بخش چهارم: ایثار و شهادت در روش انبیا
ایثار انبیا: کلیدهای بهشت
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به ایثار انبیا، مانند امام حسین علیهالسلام و اباالفضل العباس علیهالسلام، تأکید دارند که انبیا کلیدهای بهشت را به دیگران میدادند. این ایثار، مانند فانوسی است که در تاریکی راه دیگران را روشن میسازد، حتی اگر خود فدا شود. این روش، با مفهومبازی ناسازگار است و به حضور مصداقی در میدان عمل نیاز دارد.
نقد علوم دینی: فقدان حضور در میدان عمل
استاد فرزانه قدسسره با تأمل در تاریخ علوم دینی، به فقدان حضور عالمان برجسته در میدانهای عمل، مانند جبهههای جنگ، اشاره دارند. در حالی که فقرا و کاسبها با ایثار خود به شهادت میرسیدند، عالمان دینی کمتر در این میدان حضور داشتند. این نقد، نه به معنای نفی علوم دینی، بلکه دعوتی است به بازنگری در روشهای آموزشی که به جای مصادیق وجودی، بر مفاهیم نظری تکیه دارند.
نقد فرار از خطر
استاد فرزانه قدسسره با اشاره به نمونهای از فرار طلاب از خطر بمب، آن را نشانه ضعف معرفت و فقدان روش مصداقی میدانند. فرار، مانند پرندگانی است که با صدای کلوخ پراکنده میشوند، اما فیلسوف حقیقی، چون صخرهای استوار، از جای خود تکان نمیخورد. این نقد، بر ضرورت حضور وجودی و ایثار در راه دین تأکید دارد.
جمعبندی بخش چهارم
ایثار انبیا، نمونهای از روش مصداقی آنهاست که به حضور در میدان عمل و بخشش بیمنت منجر میشود. نقد علوم دینی و فرار از خطر، نشاندهنده نیاز به اصلاح روشهای آموزشی و بازگشت به رویکردی است که علم را با مصداق پیوند میدهد. این بخش، بر ضرورت ایثار و حضور وجودی در راه دین تأکید دارد.
بخش پنجم: اصلاح روش و سرمایهگذاری وجودی
اصلاح روش علوم دینی
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت اصلاح روش علوم دینی تأکید دارند. این اصلاح، مانند بازسازی باغی است که گلهای پلاستیکی آن با گلهای طبیعی جایگزین شوند. علم باید با مصادیق وجودی پیوند بخورد تا به تحول باطنی منجر شود. این پیوند، مانند ریشهای است که درخت معرفت را استوار میسازد.
سرمایهگذاری وجودی برای دین
استاد فرزانه قدسسره با تشبیه به بازار بورس، تأکید دارند که موفقیت دین، نیازمند سرمایهگذاری وجودی است، نه صرف سودجویی. این سرمایهگذاری، مانند کاشتن بذری است که میوههای ایمان و کمال را به بار میآورد. تکیه بر سود دین، بدون حضور وجودی، صفا و کمال به ارمغان نمیآورد.
نقد و خودسازی
استاد فرزانه قدسسره نقد خود را راهی برای اصلاح و خودسازی میدانند. این نقد، مانند آینهای است که عیوب را نشان میدهد تا انسان به سوی کمال حرکت کند. مقایسه با دشمنان، گمراهکننده است، اما مقایسه با انبیا، راه را روشن میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
اصلاح روش علوم دینی، با پیوند علم و مصداق، به تحول باطنی منجر میشود. سرمایهگذاری وجودی و نقد خود، راههایی برای بازگشت به روش انبیا و تحقق کمال هستند. این بخش، بر ضرورت حضور وجودی و اصلاح روشهای آموزشی تأکید دارد.
نتیجهگیری کل
این نوشتار، با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، روش انبیا را بهعنوان مسیری مصداقی و وجودی برای دستیابی به قرب و کمال الهی معرفی کرد. قرآن کریم، با شمولیت خود، راه را برای همه انسانها باز گذاشته و با مصادیق وجودی، از محدودیتهای مفهومی فراتر میرود. نقد روشهای مفهوممحور علوم دینی، دعوتی است به بازنگری و بازگشت به روشی که علم را با مصداق پیوند میدهد. ایثار انبیا، سرمایهگذاری وجودی، و نقد خود، راههایی برای تحقق این تحول باطنیاند. این نوشتار، مانند نقشهای است که راهنمای سلوک انسانی به سوی حقیقت را در خود جای داده است.
با نظارت صادق خادمی