متن درس
هستیشناسی تعاملات وجودی در نظام قرآنی و نظام سلامت معنوی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۸۰)
دیباچه
جهان هستی، چونان تاروپودی درهمتنیده، موجوداتی را در بر گرفته که در قلمرویی یگانه، اما با مراتبی گوناگون، با یکدیگر همزیستی دارند. انسان، جن، شیاطین، و ملائکه، در این نظام مشاع وجودی، نه تنها در کنار هم زیست میکنند، بلکه کنشها و واکنشهایی متقابل را رقم میزنند که گاه به آسیبهای غیبی و معنوی منجر میشود. درسگفتار حاضر، با تکیه بر معارف قرآنی، به کاوش در این تعاملات وجودی میپردازد و با نگاهی نو به بُعد سوم سلامت، یعنی سلامت معنوی، پیشنهادی بدیع برای درمان بیماریهای غیبی ارائه میدهد.
بخش یکم: همزیستی موجودات در نظام هستی
مفهوم همزیستی در عالم ناسوت
نظام هستی، چنانکه قرآن کریم ترسیم میکند، قلمرویی یگانه است که انسان، جن، شیاطین، و ملائکه در آن بهصورت درهمتنیده همزیستی دارند. برخلاف تصورات رایج که ملائکه را در آسمانها، شیاطین را در قبرستانها، و جن را در عالم آتش میپندارند، این موجودات در یک سپهر وجودی مشترک سکنا گزیدهاند.
درنگ: همزیستی انسان، جن، شیاطین، و ملائکه در عالم ناسوت، بیانگر وحدت وجودی نظام هستی است که جدایی قلمروهای وجودی را نفی میکند.
این دیدگاه، با مفهوم وحدت وجودی در فلسفه اسلامی همراستاست که عالم را چونان پیکری واحد میبیند که اجزای آن در تعامل مداوماند. این درهمتنیدگی، فرضیه جدایی قلمروهای وجودی را باطل میسازد و بر یکپارچگی نظام هستی تأکید دارد، گویی که همه موجودات در تاروپودی مشترک، نغمهای واحد را مینوازند.
تأثیرگذاری متقابل موجودات
موجودات عالم ناسوت، نه تنها در کنار یکدیگر زیست میکنند، بلکه دارای فاعلیت دوسویهاند. انسان میتواند بر جن و شیاطین اثر بگذارد و به همان سان، شیاطین و جن قادرند به انسان آسیب رسانند. این تعامل متقابل، انسان را در برابر نفوذ غیبی آسیبپذیر میسازد.
درنگ: تأثیرگذاری متقابل انسان، جن، و شیاطین، نشاندهنده فاعلیت دوسویه در نظام هستی است که انسان را در برابر نفوذ غیبی آسیبپذیر میکند.
این اصل، با مفهوم فاعلیت در فلسفه اسلامی پیوند دارد که موجودات را دارای کنش و واکنش وجودی میداند. گویی انسان، چونان جنگجویی در میدان نبرد غیب، هم میتواند شمشیر برکشد و هم زخم بردارد.
حمایت الهی و نقش ملائکه
در برابر آسیبهای غیبی، عنایات ربوبی و ملائکه، چونان سپری الهی، انسان را حمایت میکنند. ملائکه، بهعنوان واسطههای فیض الهی، انسان را در برابر شیاطین و جن اسکورت میکنند.
درنگ: حمایت الهی و ملائکه، با مفهوم ولایت تکوینی در عرفان اسلامی، انسان را از آسیبهای غیبی مصون میدارد.
این حمایت، با مفهوم ولایت تکوینی در عرفان اسلامی همخوانی دارد که ملائکه را چونان حاملان نور الهی میداند که انسان را در مسیر رستگاری همراهی میکنند، مانند چشمهای که در بیابان تشنگی را فرومینشاند.
جمعبندی بخش یکم
نظام هستی، قلمرویی مشاع است که موجودات در آن، نه تنها همزیستی دارند، بلکه در تعاملاتی متقابل، بر یکدیگر اثر میگذارند. این تعاملات، گاه به آسیبهای غیبی منجر میشود، اما حمایت الهی و ملائکه، انسان را در این میدان پرمخاطره یاری میرساند. این اصول، بنیانی برای فهم نظام سلامت معنوی فراهم میآورد.
بخش دوم: آسیبپذیری انسان و بیماریهای غیبی
آسیبپذیری وجودی انسان
کاستیها، بیماریها، و آلودگیهای مادی و معنوی، انسان را در برابر نفوذ شیاطین و جن آسیبپذیر میسازد. این آسیبپذیری، ریشه در ضعف وجودی انسان دارد که نقصانهای مادی و معنوی را دروازهای برای نفوذ شر میگشاید.
درنگ: ضعف وجودی انسان، با نقصانهای مادی و معنوی، او را در برابر آسیبهای غیبی آسیبپذیر میسازد.
این مفهوم، با فلسفه نفس اسلامی همراستاست که ضعفهای جسمانی و روحانی را زمینهساز نفوذ شر میداند، گویی که روح انسان، چونان قلعهای است که با سستی دیوارهایش، به تسخیر دشمن درمیآید.
بیماریهای غیبی و بُعد سوم سلامت
بسیاری از بیماریها، نه به طب جسمانی مربوطاند و نه به روانشناسی، بلکه به بُعدی سوم وابستهاند که هنوز در جهان شناخته نشده است. این بیماریها، مانند مالیخولیا و جنون، ریشه در تأثیرات غیبی دارند.
درنگ: بیماریهای غیبی، نیازمند تأسیس نظام سلامت معنوی است که فراتر از طب و روانشناسی عمل میکند.
این بُعد سوم، چونان قلمرویی ناشناخته، نیازمند نظامی درمانی است که با معارف قرآنی همخوانی داشته باشد. این نظام، میتواند بیماریهای غیبی را درمان کند، مانند پزشکی که با نسخهای نو، دردی کهن را شفا میدهد.
کاستی نظامهای موجود
نظامهای طب و روانشناسی، در برابر بیماریهای غیبی ناتواناند، زیرا این بیماریها از جنس امور مادی یا روانی صرف نیستند.
درنگ: کاستی طب و روانشناسی در درمان بیماریهای غیبی، به محدودیت علوم تجربی در فهم امور غیبی بازمیگردد.
این کاستی، با مفهوم محدودیت علوم تجربی در فلسفه علم اسلامی پیوند دارد که علوم مادی را ناتوان از درک امور غیبی میداند، گویی که این علوم، چونان چراغی در روز، در برابر تاریکی غیب ناکارآمدند.
جمعبندی بخش دوم
انسان، به دلیل ضعفهای وجودی، در برابر بیماریهای غیبی آسیبپذیر است. این بیماریها، که از جنس طب و روانشناسی نیستند، نیازمند نظام سلامت معنویاند که با معارف قرآنی، راهی نو برای درمان ارائه میدهد.
بخش سوم: چالشهای اجتماعی و نظامسازی سلامت معنوی
سوءاستفاده از خلأ نظام سلامت معنوی
در غیاب نظام سلامت معنوی، رمالها و خشتمالها از بیماران سوءاستفاده میکنند، گویی که در تاریکی جهل، کاسهای شکسته را میلیسند.
درنگ: سوءاستفاده رمالها از بیماران، ریشه در جهل اجتماعی دارد که فقدان معرفت را زمینهساز فریب میسازد.
این سوءاستفاده، با مفهوم جهل اجتماعی در فلسفه اخلاق اسلامی مرتبط است که نادانی را بستری برای فریب و فساد میداند.
نقد برخوردهای ظالمانه
برخورد ظالمانه با رمالها و سدکنندگان معبر، نادرست است. به جای تنبیه، باید به آنها کمک کرد تا از این مسیر گمراهی خارج شوند.
درنگ: برخورد ظالمانه با ضعفا، با اصل عدالت اجتماعی در فلسفه اخلاق اسلامی مغایر است که حمایت از محرومان را وظیفه میداند.
این نقد، با مفهوم عدالت اجتماعی همراستاست که جامعه را موظف به حمایت از ضعفا میداند، مانند چشمهای که به تشنه آب میرساند.
لزوم نظامسازی سلامت معنوی
بیماریهای غیبی، نیازمند نظامی قانونمند با بیمارستانها و متخصصان ویژه است که بتواند این دردها را درمان کند.
درنگ: نظامسازی سلامت معنوی، با مفهوم نظم اجتماعی در فلسفه سیاسی اسلامی، سلامت جامعه را تضمین میکند.
این نظامسازی، با مفهوم نظم اجتماعی در فلسفه سیاسی اسلامی پیوند دارد که سلامت جامعه را در گرو ساختارهای منظم میداند، مانند بنایی که با معماری دقیق، استوار میماند.
جهانیسازی نظام سلامت معنوی
این نظام سلامت معنوی، میتواند بهعنوان راهحلی جهانی، به اروپا و دیگر نقاط جهان صادر شود تا خلأهای درمانی را پر کند.
درنگ: جهانیسازی نظام سلامت معنوی، با مفهوم جهانشمولی معرفت اسلامی، راهحلی برای درمان بیماریهای غیبی ارائه میدهد.
این پیشنهاد، با مفهوم جهانشمولی معرفت اسلامی همخوانی دارد که معارف قرآنی را قابل تعمیم به همه انسانها میداند، مانند نوری که از شرق به غرب میتابد.
ناکامی غرب در درمان بیماریهای غیبی
غرب، با تکیه بر پارادایم مادی، در درمان بیماریهای غیبی ناکام مانده است و نیازمند نظام پیشنهادی است.
درنگ: ناکامی غرب در درمان بیماریهای غیبی، به محدودیت پارادایم مادی در فهم امور غیبی بازمیگردد.
این ناکامی، با مفهوم محدودیت پارادایم مادی در فلسفه علم غربی مرتبط است که امور غیبی را نادیده میگیرد، مانند کشتیای که در طوفان غیب، بیجهت میگردد.
جمعبندی بخش سوم
خلأ نظام سلامت معنوی، زمینهساز سوءاستفاده و فریب شده است. نظامسازی قانونمند و جهانیسازی این نظام، میتواند راهحلی برای درمان بیماریهای غیبی باشد که غرب در آن ناکام مانده است. این نظام، با تکیه بر معارف قرآنی، میتواند سلامت معنوی جامعه را تضمین کند.
بخش چهارم: نقش قرآن کریم در تبیین نظام هستی
هدایت قرآنی و تبیین اصول بنیادین
قرآن کریم، سه اصل بنیادین همزیستی، تأثیر متقابل، و آسیبپذیری را تبیین میکند و راهنمای نظام هستی است.
درنگ: قرآن کریم، با تبیین اصول همزیستی، تأثیر متقابل، و آسیبپذیری، هدایتگر نظام هستی است.
این تبیین، با مفهوم هدایت قرآنی در فلسفه قرآنی پیوند دارد که قرآن کریم را چونان چراغی میداند که راه را در تاریکی غیب روشن میکند.
نفوذ شیطان و غفلت انسان
قرآن کریم میفرماید: وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (هر کس از یاد خدای رحمان غافل شود، برای او شیطانی برمیانگیزیم که همدم او باشد). این آیه، غفلت را زمینهساز نفوذ شیطان میداند.
درنگ: غفلت از یاد الهی، با نفوذ شیطان و قرین شدن او تا قیامت، انسان را به انحطاط میکشاند.
این مفهوم، با وسوسه شیطانی در فلسفه قرآنی مرتبط است که غفلت را چونان دریچهای میبیند که شیطان از آن به جان انسان نفوذ میکند.
استحواء شیطان
قرآن کریم میفرماید: كَالَّذِي اسْتَحْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ فِي الْأَرْضِ حَيْرَانَ (مانند کسی که شیاطین او را در زمین سرگردان کردهاند). این آیه، استحواء شیطان را عامل حیرانی انسان میداند.
درنگ: استحواء شیطان، انسان را به حیرانی و سرگردانی میکشاند، مانند بیماری که روان را مختل میکند.
این مفهوم، با سلطه شیطانی در فلسفه قرآنی پیوند دارد که شیطان را چونان سایهای میبیند که بر روان انسان چیره میشود.
دشمنان انبیا
قرآن کریم میفرماید: وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم). این آیه، انبیا را در برابر چالشهای غیبی قرار میدهد.
درنگ: دشمنی شیاطین انس و جن با انبیا، بیانگر مخالفت غیبی در نظام نبوت است.
این مفهوم، با مخالفت غیبی در فلسفه نبوت مرتبط است که انبیا را چونان مشعلدارانی میبیند که در برابر تاریکی شیطان ایستادگی میکنند.
وحی شیاطین
قرآن کریم میفرماید: إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ (شیاطین به دوستانشان وحی میکنند تا با شما جدال کنند). این آیه، وحی شیطانی را عامل فریب و جدال میداند.
درنگ: وحی شیاطین به اولیای خود، با مفهوم وسوسه غیبی، فریب و جدال را در پی دارد.
این مفهوم، با وسوسه غیبی در فلسفه قرآنی پیوند دارد که شیاطین را چونان فریبکارانی میبیند که با اطلاعات کاذب، انسان را به گمراهی میکشانند.
جمعبندی بخش چهارم
قرآن کریم، با تبیین اصول همزیستی، تأثیر متقابل، و آسیبپذیری، راهنمایی برای فهم نظام هستی ارائه میدهد. آیات آن، غفلت را زمینهساز نفوذ شیطان، و استحواء را عامل حیرانی میدانند. انبیا، با تفرس و حمایت الهی، بر دشمنان غیبی غلبه میکنند.
بخش پنجم: عوامل جسمانی و معنوی در سلامت
نقش معده در سلامت روان
معده، بهعنوان مرکز حیات انسان، بر ذهن و دل اثر میگذارد. کرمهای معده، بهویژه در کودکی، میتوانند ذهن و حافظه را تخریب کنند.
درنگ: معده، با تأثیر بر ذهن و روان، در فلسفه نفس اسلامی، مرکز حیات انسان است.
این مفهوم، با ارتباط جسم و روان در فلسفه نفس اسلامی همراستاست که جسم را مؤثر بر روح میداند، مانند رودی که سرچشمهاش بر دریاچه اثر میگذارد.
تنوع غذایی و پیشگیری
تنوع غذایی، با ایجاد اعتدال زیستی، از بروز آثار کرمهای معده جلوگیری میکند و سلامت جسم و روان را تقویت میکند.
درنگ: تنوع غذایی، با مفهوم اعتدال زیستی، از آسیبهای جسمانی و روانی پیشگیری میکند.
این اصل، با اعتدال زیستی در فلسفه اخلاق اسلامی پیوند دارد که تعادل را شرط سلامت میداند، مانند باغبانی که با تنوع کشت، باغ را بارور میکند.
تشخیص بیماریهای غیبی
حضور شیطان، مانند بیماریهای جسمانی، قابل تشخیص است، اما ابزارهای آن هنوز توسعه نیافتهاند.
درنگ: تشخیص بیماریهای غیبی، با ابزارهای معنوی و علم غیب، ممکن است اما نیازمند توسعه است.
این مفهوم، با علم غیب در عرفان اسلامی مرتبط است که تشخیص امور غیبی را نیازمند ابزارهای معنوی میداند، مانند پزشکی که با ابزار دقیق، بیماری را میشناسد.
جمعبندی بخش پنجم
جسم و روان انسان، در تعاملی تنگاتنگ، بر یکدیگر اثر میگذارند. معده، بهعنوان مرکز حیات، نقش کلیدی در سلامت روان دارد. تنوع غذایی و تشخیص بیماریهای غیبی، راههایی برای پیشگیری و درمان ارائه میدهند.
بخش ششم: چالشهای اجتماعی و اخلاقی
دروغگویی و بیماری معنوی
دروغگویی، نشانهای از بیماری استحوایی و سادیسم معنوی است که از نفوذ شیطان ناشی میشود.
درنگ: دروغگویی، با بیماری استحوایی و سادیسم معنوی، نشانه انحراف اخلاقی است.
این مفهوم، با انحراف اخلاقی در فلسفه اخلاق اسلامی پیوند دارد که دروغ را نشانه فساد میداند، مانند درختی که ریشهاش در خاک فاسد است.
خطر علم بدون ظرفیت
علم بدون ظرفیت وجودی، مانند شمشیری بیدسته، به انسان آسیب میرساند.
درنگ: علم بدون ظرفیت، با مفهوم اعتدال معرفتی، مضر است و نیازمند ظرف وجودی است.
این اصل، با اعتدال معرفتی در عرفان اسلامی همراستاست که علم را مشروط به ظرفیت میداند، مانند کوزهای که بیش از گنجایشش، آب را نگه نمیدارد.
نقش انبیا در فهم غیب
انبیا، با تفرس و درایت، امور غیبی را درک میکردند، نه صرفاً با علم غیب.
درنگ: تفرس و درایت انبیا، با بصیرت غیبی، آنها را در فهم امور غیبی یاری میداد.
این مفهوم، با بصیرت غیبی در عرفان اسلامی پیوند دارد که انبیا را واجد ادراکی خاص میداند، مانند چشمی که در تاریکی میبیند.
جمعبندی بخش ششم
دروغگویی و علم بدون ظرفیت، از چالشهای اخلاقی و معنویاند که انسان را به گمراهی میکشانند. انبیا، با تفرس و درایت، راهنمایی برای فهم غیب ارائه میدهند.
بخش هفتم: فناوری، امنیت، و اخلاق
چالشهای فناوریهای نوین
فناوریهای پیشرفته، مانند موبایلهای تصویربرداری، حریم خصوصی را تهدید میکنند.
درنگ: فناوریهای نوین، با نقض حریم خصوصی، نیازمند اخلاق فناوری در فلسفه اخلاق اسلامیاند.
این تهدید، با مفهوم اخلاق فناوری در فلسفه اخلاق اسلامی مرتبط است که فناوری را نیازمند کنترل شرعی میداند، مانند اسبی که بیمهار، سوار را به پرتگاه میبرد.
نظارت و امنیت
دستگاههای نظارتی مدرن، مانند پارازیتهای الکترونیکی، گاه به مردم آسیب میرسانند.
درنگ: نظارتهای غیرقانونی، با تجاوز به حریم، با حدود شرعی در فلسفه فقه اسلامی مغایرند.
این مفهوم، با حدود شرعی در فلسفه فقه اسلامی پیوند دارد که حریم خصوصی را محترم میشمارد، مانند خانهای که درش به روی بیگانه بسته است.
ایثار سربازان گمنام
سربازان گمنام، با فداکاری برای امنیت، گاه ناشناخته میمانند و از سوی نهادهای رسمی به رسمیت شناخته نمیشوند.
درنگ: ایثار سربازان گمنام، با مفهوم جهاد فی سبیل الله، ارزشی والا در فلسفه اخلاق اسلامی دارد.
این ایثار، با جهاد فی سبیل الله در فلسفه اخلاق اسلامی همراستاست که فداکاری را ارزشی والا میداند، مانند سربازی که برای وطن جان میسپارد.
جمعبندی بخش هفتم
فناوریهای نوین و نظارتهای غیرقانونی، چالشهایی برای حریم خصوصی و امنیت ایجاد میکنند. ایثار سربازان گمنام، ارزشی والا دارد که باید به رسمیت شناخته شود.
بخش هشتم: پیشگیری و درمان در نظام سلامت معنوی
نقش ذکر و حرز در پیشگیری
نماز، ذکر، و حرز، انسان را از آسیبهای غیبی مصون میدارند، مانند سپری که در برابر تیرهای نامرئی دشمن محافظت میکند.
درنگ: ذکر، حرز، و تقوا، با مفهوم تقوای عملی، انسان را از آسیبهای غیبی محافظت میکنند.
این مفهوم، با تقوای عملی در عرفان اسلامی پیوند دارد که ذکر را چونان سپری در برابر شر میداند.
پیشگیری از بیماریهای غیبی
پیشگیری از بیماریهای غیبی، با ذکر و مراقبت، آسانتر از درمان آنهاست.
درنگ: پیشگیری از بیماریهای غیبی، با وقایه شرعی، مقدم بر درمان است.
این اصل، با وقایه شرعی در فلسفه فقه اسلامی همراستاست که پیشگیری را مقدم بر درمان میداند، مانند باغبانی که پیش از طوفان، درخت را استوار میکند.
فاعلیت انسانی در برابر شیاطین
انسان، با آگاهی و مراقبت، میتواند بر شیاطین اثر بگذارد و آسیب آنها را کاهش دهد.
درنگ: فاعلیت انسانی، با آگاهی و مراقبت، میتواند آسیبهای شیاطین را کاهش دهد.
این مفهوم، با فاعلیت انسانی در فلسفه اسلامی پیوند دارد که انسان را کنشگری فعال در برابر شر میداند، مانند جنگجویی که با هوشیاری، دشمن را عقب میراند.
جمعبندی بخش هشتم
ذکر، حرز، و تقوا، ابزارهایی برای پیشگیری از بیماریهای غیبیاند. انسان، با فاعلیت و آگاهی، میتواند در برابر شیاطین ایستادگی کند و به سلامت معنوی دست یابد.
نتیجهگیری و جمعبندی
نظام هستی، چونان تاروپودی درهمتنیده، موجودات را در قلمرویی یگانه گرد آورده که در آن، انسان، جن، شیاطین، و ملائکه در تعاملی متقابلاند. قرآن کریم، با آیاتی چون وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ و كَالَّذِي اسْتَحْوَتْهُ الشَّيَاطِينُ، غفلت را زمینهساز نفوذ شیطان و استحواء را عامل حیرانی میداند. بیماریهای غیبی، که از جنس طب و روانشناسی نیستند، نیازمند نظام سلامت معنویاند که میتواند خلأهای درمانی را پر کند. ذکر، حرز، و تقوا، انسان را از آسیبهای غیبی مصون میدارند، و انبیا، با تفرس و حمایت الهی، بر دشمنان غیبی غلبه کردند. انسان، با آگاهی و مراقبت، میتواند در این قلمرو مشاع، به کمال معنوی دست یابد و از آفات در امان بماند.
با نظارت صادق خادمی