متن درس
اقتدار وجودی انسان در نظام هستیشناختی اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۲۸۹)
مقدمه
انسان در نظام هستیشناختی اسلامی، موجودی است برخوردار از ظرفیتهای متعالی که در قله آن، انبیاء و اولیای الهی با اقتداری نفسی و معنوی، رسالت هدایت خلق را بر دوش میکشند. این اقتدار، نه از جنس قدرتهای اعتباری و مادی چون سوار و سپاه، بلکه ریشه در وحی، عصمت و اعجاز دارد که چونان نوری درخشان، تاریکیهای جهل را میشکافد. درسگفتار حاضر، با تأمل در آیات قرآن کریم و نمونه برجسته حضرت موسی علیهالسلام در برابر فرعون، به تبیین این اقتدار پرداخته و با نگاهی نقادانه به وضعیت کنونی علم دینی، بر ضرورت احیای قدرت معنوی در مواجهه با چالشهای معاصر تأکید میورزد.
بخش اول: اقتدار وجودی انسان و جایگاه انبیاء
ماهیت اقتدار نفسی انبیاء
اقتدار وجودی انسان، بهویژه در انبیاء و اولیای الهی، چونان چشمهای زلال از حقیقت الهی سرچشمه میگیرد. این اقتدار، نه در ابزار مادی که در قدرت نفسی و باطنی متجلی است که برای هدایت خلق به سوی نور حق به کار میرود. انبیاء، به مدد عنایت الهی، از وحی، عصمت و اعجاز برخوردار بودند و این ویژگیها، آنها را از انسانهای عادی متمایز میساخت. تصور عادی بودن انبیاء، چونان فروکاستن خورشید به شمعی است که نورش تنها گوشهای را روشن میکند. این بزرگان، با اقتداری معنوی، در برابر سلاطین و پادشاهان ایستادند که قدرتشان در سوار، سپاه و زندان خلاصه میشد. قدرت انبیاء، چونان بادی است که ابرهای تیره را کنار میزند و آسمان حقیقت را نمایان میسازد.
| درنگ: اقتدار انبیاء، ریشه در قدرت نفسی و معنوی دارد که از وحی، عصمت و اعجاز سرچشمه میگیرد و برای هدایت خلق به سوی حقیقت به کار میرود. |
تفاوت قدرت معنوی و مادی
در نظام هستیشناختی اسلامی، قدرت انبیاء در برابر قدرت سلاطین، چونان تفاوت روح و جسم است. سلاطین با ابزار مادی چون سوار، سپاه، طلا و زندان، اقتداری اعتباری و ظاهری داشتند، اما انبیاء با تکیه بر وحی، عصمت و اعجاز، قدرتی باطنی و تحولآفرین به نمایش گذاشتند. این قدرت، نه تنها در برابر زور و زر پایدار ماند، بلکه دلهای خلق را به سوی حقیقت رهنمون شد. تمامی انبیاء، از حضرت ابراهیم علیهالسلام تا خاتمالنبیین صلیاللهعلیهوآله، با این اقتدار عمل کردند و هیچگاه در جایگاه پیادهنظام یا افراد عادی نبودند.
نمونه اعلای اقتدار: حضرت موسی علیهالسلام
در قرآن کریم، داستان حضرت موسی علیهالسلام بهعنوان سرفصلی برجسته در میان انبیاء مطرح شده است. خداوند متعال میفرماید:
ثُمَّ بَعَثْنَا مِنْ بَعْدِهِمْ مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا إِلَىٰ فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَظَلَمُوا بِهَا فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ
سپس بعد از آنان، موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران قومش فرستادیم، ولی به آنها ستم کردند. پس بنگر سرانجام مفسدان چگونه بود (اعراف: ۱۰۳). این آیه، موسی علیهالسلام را بهعنوان مظهر اقتدار نبوی در برابر قدرت مادی فرعون معرفی میکند. فرعون با ادعای «أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» (نازعات: ۲۴) خود را خدای برتر خواند، اما موسی با آیات الهی، این ادعای باطل را به چالش کشید.
تحلیل جایگاه موسی در نظام هستیشناختی
موسی علیهالسلام در زمانی به رسالت مبعوث شد که ادعای خدایی و خدايان مطرح بود. برخلاف قوم شعیب که به نبوت او شک داشتند، قوم فرعون با اصل الوهیت مشکل داشتند. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
إِنْ كُنْتَ جِئْتَ بِآيَةٍ فَأْتِ بِهَا إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
اگر نشانهای آوردهای، آن را بیاور، اگر از راستگویان هستی (اعراف: ۱۰۶). فرعون از موسی سند نبوت خواست، و موسی با معجزه عصا که به اژدهایی مبین تبدیل شد، اقتدار الهی را به نمایش گذاشت:
فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُبِينٌ
پس عصایش را افکند، ناگاه آن ماری آشکار شد (اعراف: ۱۰۷). این معجزه، چونان شعلهای در تاریکی، حقیقت الهی را آشکار ساخت و سحر ساحران را باطل کرد.
| درنگ: معجزه عصای موسی علیهالسلام، نماد اقتدار الهی در برابر سحر فرعونیان بود که حقیقت را بر باطل غالب ساخت. |
جمعبندی بخش اول
اقتدار وجودی انسان در نظام هستیشناختی اسلامی، در انبیاء به اوج خود میرسد. این اقتدار، ریشه در قدرت نفسی و معنوی دارد که از وحی، عصمت و اعجاز سرچشمه میگیرد. داستان موسی علیهالسلام و معجزه عصا، نمونهای برجسته از این اقتدار است که در برابر قدرت مادی فرعون، چونان نوری در برابر ظلمت ایستاد. این بخش، با تأکید بر تمایز قدرت معنوی و مادی، زمینه را برای بررسی نقش علم دینی در احیای این اقتدار در جهان معاصر فراهم میسازد.
بخش دوم: نقد علم دینی و ضرورت احیای اقتدار معنوی
معجزه در جامعه معاصر
در جامعه معاصر، هر فرد با مهارتی که دارد، چونان معجزهای کوچک در زندگی روزمره خلق میکند. آهنگری که آهن را به ابزار تبدیل میکند یا نجاری که چوب را به اثری هنری بدل میسازد، هر یک به نوعی معجزهگرند. اما علم دینی چه معجزهای برای عرضه به جامعه دارد؟ آیا فعالیتهایی چون اقامه نماز جماعت، اجرای عقد یا روضهخوانی میتوانند معجزهای در خور نیازهای زمانه باشند؟ این پرسش، چونان آینهای است که خلأهای علم دینی را در برابر دیدگان قرار میدهد و بر ضرورت بازتعریف اقتدار معنوی تأکید میورزد.
چالشهای علم دینی در مواجهه با جهان معاصر
در گذشته، جوامع غیرپیشرفته چون چین و هند به سحر، جادو و رمل متوسل میشدند، اما امروز کشورهای پیشرفته اروپایی، امور غیبی چون سحر، شعبده، برزخ و قیامت را به چالش کشیده و در اختیار گرفتهاند. این تحول، چونان موجی است که بنیانهای معنوی را متزلزل میسازد. علم دینی در برابر ادعاهای افرادی که بدون التزام به شریعت، مدعی نفوذ به عوالم غیبیاند، چه پاسخی دارد؟ این چالش، چونان زنگ خطری است که علم دینی را به بازاندیشی در اقتدار خود فرا میخواند.
| درنگ: علم دینی در جهان معاصر باید با احیای اقتدار معنوی، به چالشهای امور غیبی و ادعاهای کاذب پاسخ دهد. |
ضرورت مناظره و مسابقه علمی
علم دینی بدون مناظره و مسابقه علمی، چونان درختی است که میوهای به بار نمیآورد. حوزههای علمی باید با متخصصان جهانی در رشتههایی چون فلسفه، حقوق، فقه و عرفان به رقابت بپردازند. خداوند در قرآن کریم میفرماید:
وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ
و به سوی آمرزش پروردگارتان بشتابید (آلعمران: ۱۳۳). این آیه، به ضرورت تلاش رقابتی در راه خدا اشاره دارد. علم دینی باید با ایجاد فضاهایی چون مناظرههای جهانی و بهرهگیری از فناوری، اقتدار خود را به نمایش بگذارد. تبلیغ سنتی در مساجد و روستاها، اگرچه ارزشمند، اما در برابر نیازهای نسل جوان و تحصیلکرده کافی نیست.
نقد روشهای سنتی تبلیغ
تبلیغ سنتی، چونان قایقی است که در برابر طوفانهای زمانه ناتوان است. فعالیتهایی چون روضهخوانی و تمرکز بر روستاها، پاسخگوی نیازهای جامعهای نیست که میلیونها تحصیلکرده و محقق دارد. علم دینی باید با مخاطبان جدید، یعنی دانشجویان، اساتید و پژوهشگران، به گفتوگو بنشیند و با آنها در میدان علم و معرفت به رقابت بپردازد. این مواجهه، چونان کشتیگیری است که قدرت واقعی را به نمایش میگذارد.
جمعبندی بخش دوم
علم دینی در جهان معاصر با چالشهای عمیقی روبهروست که نیازمند احیای اقتدار معنوی است. مناظره و مسابقه علمی با متخصصان جهانی، جایگزینی برای روشهای سنتی تبلیغ است که نمیتوانند نیازهای نسل جدید را برآورده سازند. این بخش، با نقد فعالیتهای سنتی و تأکید بر ضرورت رقابت علمی، راه را برای تبیین نقش علم دینی در مواجهه با چالشهای معاصر هموار میسازد.
بخش سوم: مواجهه موسی با ساحران و درسهایی برای علم دینی
مسابقه سحر و پیروزی حقیقت
داستان مواجهه موسی علیهالسلام با ساحران فرعون، چونان نمایشی از تقابل حقیقت و باطل است. فرعون، ساحران را برای مقابله با موسی فراخواند:
أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَأَرْسِلْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ
او و برادرش را بازدار و در شهرها گردآورندگان بفرست (اعراف: ۱۱۱). ساحران با انگیزههای مادی وارد مسابقه شدند و گفتند:
إِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِنْ كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ
اگر ما پیروز شویم، برایمان پاداشی خواهد بود؟ (اعراف: ۱۱۳). اما موسی با وحی الهی، عصایش را انداخت:
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ
و به موسی وحی کردیم که عصایت را بیفکن. پس آن، آنچه را به دروغ میساختند، بلعید (اعراف: ۱۱۷). این معجزه، حقیقت را غالب ساخت:
فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس حق آشکار شد و آنچه میکردند باطل گردید (اعراف: ۱۱۸). ساحران، مغلوب و خوار شدند و به پروردگار موسی و هارون ایمان آوردند:
قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ رَبِّ مُوسَىٰ وَهَارُونَ
گفتند: به پروردگار جهانیان، پروردگار موسی و هارون ایمان آوردیم (اعراف: ۱۲۱-۱۲۲).
| درنگ: پیروزی موسی علیهالسلام در برابر ساحران، نمونهای از غلبة حقیقت الهی بر باطل است که علم دینی باید از آن الگو گیرد. |
نقش مشاوران و توطئههای داخلی
مشاوران فرعون، با پیشنهاد آوردن ساحران، ناخواسته زمینه شکست او را فراهم کردند. فرعون، ساحران را به توطئه با موسی متهم کرد:
إِنَّ هَٰذَا لَمَكْرٌ مَكَرْتُمُوهُ فِي الْمَدِينَةِ
این نیرنگی است که در این شهر به کار بردهاید (اعراف: ۱۲۳). اما توطئه واقعی از سوی مشاوران داخلی بود که به تضعیف فرعون انجامید. این درس، چونان آینهای است که نشان میدهد توطئههای داخلی، بیش از عوامل خارجی، نظامهای طاغوتی را سست میکنند.
درسهایی برای علم دینی
علم دینی باید از استراتژی موسی علیهالسلام الگو گیرد و با متخصصان رشتههای مختلف، نه با قدرتهای ظاهری، به رقابت بپردازد. مواجهه با ساحران، نه فرعون، نشان داد که پیروزی در میدان تخصص حاصل میشود. علم دینی نیز باید با فیلسوفان، حقوقدانان و عرفای جهانی به گفتوگو بنشیند و از تبلیغ سنتی که چونان آبی در شنزار فرو میرود، فاصله گیرد.
جمعبندی بخش سوم
داستان موسی و ساحران، الگویی برجسته برای علم دینی در مواجهه با چالشهای معاصر است. این بخش نشان داد که پیروزی حقیقت، در گرو رقابت با متخصصان و احیای اقتدار معنوی است. علم دینی باید با الهام از این داستان، به جای تمرکز بر روشهای سنتی، به مناظرههای علمی و جهانی روی آورد.
بخش چهارم: بازاندیشی در نقش علم دینی در فاطمیه و عزاداری
پرسش از جایگاه ائمه معصومین
در ایام فاطمیه، پرسشهایی عمیق در باب جایگاه ائمه معصومین علیهمالسلام مطرح میشود. آیا این بزرگان اکنون در بهشت، ملکوت یا جنات عدناند؟ آیا برای حال ما گریه میکنند یا ما برای گذشته آنها اشک میریزیم؟ این پرسشها، چونان کلیدی است که درهای معرفت را میگشاید و علم دینی را به پاسخگویی عمیق فرا میخواند. گریه در فاطمیه و عاشورا، گاهی سیاسی-عبادی است و به حفظ راه حق کمک میکند، اما بدون معرفت، چونان آوازی است که در باد گم میشود.
| درنگ: عزاداری برای ائمه معصومین علیهمالسلام باید با معرفت به جایگاه آنها در نظام هستیشناختی اسلامی همراه باشد. |
نقد عزاداری بدون معرفت
گریه بدون فهم جایگاه ائمه، کافی نیست. علم دینی باید به پرسشهایی چون «ائمه اکنون کجا هستند؟» و «آیا برای ما گریه میکنند؟» پاسخ دهد. این پاسخها، چونان چراغی در تاریکی، راه را برای جویندگان حقیقت روشن میسازند. عزاداری، اگرچه ارزشمند، اما بدون پشتوانه معرفتی، نمیتواند اقتدار دینی را در برابر چالشهای معاصر حفظ کند.
جمعبندی بخش چهارم
عزاداری برای ائمه معصومین علیهمالسلام، باید با معرفتی عمیق همراه باشد تا از سطح سیاسی-عبادی به مرتبهای متعالی ارتقا یابد. علم دینی، با پاسخ به پرسشهای معرفتی در باب جایگاه ائمه، میتواند نقش خود را در هدایت جامعه معاصر ایفا کند.
نتیجهگیری و جمعبندی
اقتدار وجودی انسان در نظام هستیشناختی اسلامی، در انبیاء به اوج خود میرسد و علم دینی بهعنوان وارث این اقتدار، موظف است با احیای قدرت معنوی، به چالشهای جهان معاصر پاسخ دهد. داستان موسی علیهالسلام و پیروزی او بر ساحران، الگویی است که علم دینی را به مناظره با متخصصان جهانی و دوری از روشهای سنتی تبلیغ فرا میخواند. عزاداری برای ائمه معصومین علیهمالسلام نیز باید با معرفت همراه باشد تا اثری ماندگار بگذارد. این نوشتار، با تأمل در آیات قرآن کریم و درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، افقهای جدیدی برای پژوهش در حوزه انسانشناسی و اقتدار معنوی میگشاید.
| با نظارت صادق خادمی |