در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1296

متن درس





اسمای الهی و حکمت بلایا در نظام هستی‌شناختی اسلامی

اسمای الهی و حکمت بلایا در نظام هستی‌شناختی اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۲۹۶)

مقدمه: روش‌شناسی فلسفی در فهم اسمای الهی و حکمت خلقت

درس‌گفتار شماره ۱۲۹۶، با رویکردی فلسفی و کلامی، به کاوش در اسمای الهی، جایگاه رحمت در نظام خلقت، و حکمت بلایا و عذاب‌های نازل بر امت‌ها می‌پردازد. این بحث، با تأکید بر روش‌شناسی نظام‌مند از کلیات به جزئیات، به تحلیل اسمای جمالی و جلالی خداوند پرداخته و نقش آن‌ها را در فهم نظام هستی تبیین می‌کند. عالم ناسوت، به‌عنوان عالمی بی‌مانند با ویژگی‌های خاص، و انسان، به‌عنوان موجودی با ظرفیت‌های بی‌کران، در کانون این بررسی قرار دارند. این نوشتار، تمامی محتوای درس‌گفتار را با شرح و تفصیل کامل، به زبانی فاخر و متین بازنویسی کرده و با افزودن تمثیلات و استعارات، به تبیین عمیق‌تر مفاهیم می‌پردازد. آیات قرآن کریم با ترجمه دقیق و فونت مناسب ارائه شده و نکات کلیدی در کادرهای فیروزه‌ای برجسته گردیده‌اند تا برای مخاطبان آکادمیک، منبعی جامع و منسجم فراهم آید.

بخش یکم: روش‌شناسی شناخت و جایگاه اسمای الهی

روش‌شناسی اتخاذ عقیده: از کلیات به جزئیات

شناخت حقایق هستی و اتخاذ عقیده، نیازمند روشی نظام‌مند است که از کلیات آغاز شده و به جزئیات می‌رسد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که برای فهم هر موضوع، ابتدا باید اصول کلی آن را بررسی کرد و سپس مصادیق جزئی را با این اصول سنجید. این روش، مانند نقشه‌ای است که ابتدا افق‌های کلی را ترسیم می‌کند و سپس مسیرهای جزئی را در آن جای می‌دهد. این رویکرد، سازگاری مصادیق با اصول را تضمین کرده و از پراکندگی در تحلیل جلوگیری می‌کند. در فلسفه اسلامی، این روش با ترکیب استقرا و قیاس، مبنایی برای استنباط دقیق فراهم می‌آورد، مشابه آنچه در اصول فقه برای استخراج احکام دیده می‌شود.

درنگ: شناخت حقایق هستی نیازمند روشی نظام‌مند است که از کلیات به جزئیات حرکت می‌کند تا سازگاری مصادیق با اصول تضمین شود.

اسمای الهی: مبنای شناخت خداوند

اسمای الهی، آیینه‌ای هستند که ذات و صفات خداوند را به انسان می‌نمایانند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که شناخت خداوند، از طریق بررسی اسمای او در قرآن کریم ممکن است. این اسما، مانند دوستانی هستند که از خلق‌وخوی پروردگار خبر می‌دهند و انسان را به معرفت او هدایت می‌کنند. برای فهم ماهیت الهی، باید دید خداوند با چه کسانی معاشرت می‌کند، از چه کسانی دفاع می‌کند، و چه صفاتی را در خود متجلی می‌سازد. این رویکرد، انسان را به سوی درکی عمیق‌تر از رحمت و حکمت الهی رهنمون می‌شود.

علم اسمای الهی: ضرورتی فراموش‌شده

علم اسمای الهی، از علوم کلیدی در معرفت‌شناسی دینی است که در حوزه‌های علمی کم‌رنگ شده است. استاد فرزانه قدس‌سره این غفلت را نقد کرده و بر ضرورت احیای این علم تأکید می‌کنند. این علم، مانند گنجی است که در پستوی حوزه‌های علمی پنهان مانده و نیازمند کاوش است. آیه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (بقره: ۳۱؛ به معنای «و به آدم همه نام‌ها را آموخت») بر اهمیت این علم تأکید دارد. این آیه نشان می‌دهد که شناخت اسمای الهی، مبنای خلافت انسان در زمین است.

درنگ: علم اسمای الهی، گنجی فراموش‌شده در معرفت‌شناسی دینی است که نیازمند احیاست.

بخش دوم: اسمای جمالی و جلالی: رحمت مقدم بر جلال

اولویت اسمای جمالی بر جلالی

اسمای الهی به دو دسته جمالی و جلالی تقسیم می‌شوند. اسمای جمالی، مانند رحمن و رحیم، ذاتی و اولیه‌اند و بی‌نیاز از سبب در ذات الهی متجلی می‌شوند. در مقابل، اسمای جلالی، مانند قاسم الجبارین و مبیر الظالمین، ثانوی و مشروط به اعمال انسان‌اند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که رحمت الهی، مانند دریایی بی‌کران، مقدم بر جلال است. حدیث قدسی «رحمتم بر غضبم پیشی گرفته است» این اولویت را تأیید می‌کند. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی‌های جلال را در خود محو می‌سازد و رحمت را محور نظام خلقت قرار می‌دهد.

درنگ: اسمای جمالی، مانند رحمن و رحیم، ذاتی و اولیه‌اند و بر اسمای جلالی، که ثانوی و مشروط‌اند، مقدم‌اند.

نقد شعار «بسم الله القاسم الجبارین»

استفاده از عبارت «بسم الله القاسم الجبارین» به‌جای «بسم الله الرحمن الرحیم» نادرست است، زیرا رحمت الهی بر جلال مقدم است. استاد فرزانه قدس‌سره این شعار را نقد کرده و آن را تصویری نادرست از خداوند می‌دانند که جلال را بر جمال ترجیح می‌دهد. قرآن کریم با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز می‌شود، که نشان‌دهنده غلبه رحمت بر سایر صفات است. این نقد، مانند هشداری است که از تحریف معرفت الهی جلوگیری می‌کند و انسان را به سوی فهم صحیح از خداوند هدایت می‌نماید.

درنگ: عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» نشان‌دهنده اولویت رحمت الهی است و استفاده از «بسم الله القاسم الجبارین» تصویری نادرست از خداوند ارائه می‌دهد.

ذاتی بودن همه اسمای الهی

همه اسمای الهی ذاتی‌اند، اما به دو دسته ذاتی اولیه (جمالی) و ذاتی ثانویه (جلالی) تقسیم می‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره با نقد دیدگاه برخی از اعاظم، که اسمای جلالی را عرضی می‌دانستند، تأکید می‌کنند که هیچ اسمی عرضی نیست. اسمای جمالی، مانند رحمن، بی‌چون و چرا در ذات الهی متجلی‌اند، اما اسمای جلالی، مانند جبار، مشروط به شرایط و اعمال انسان‌اند. این تمایز، مانند تفکیک نور از سایه است که هر دو از یک منبع سرچشمه می‌گیرند، اما در مراتب مختلف ظاهر می‌شوند.

درنگ: همه اسمای الهی ذاتی‌اند، اما اسمای جمالی ذاتی اولیه و اسمای جلالی ذاتی ثانویه‌اند.

ساختار «بسم الله الرحمن الرحیم»

عبارت «بسم الله الرحمن الرحیم» شامل چهار اسم است: بس، الله، رحمان، و رحیم. استاد فرزانه قدس‌سره این اسما را دارای مراتب می‌دانند، به‌گونه‌ای که «بس» بزرگ‌ترین اسم و سپس الله، رحمان، و رحیم در مراتب پایین‌تر قرار دارند. این تحلیل، مانند سلسله‌مراتبی است که از اوج ذات الهی به سوی تجلیات آن نزول می‌کند. در عرفان اسلامی، اسمای ساده‌تر، مانند «هو» و «آه»، به دلیل خلوص و فقدان نقطه و الف‌لام، به اسم اعظم نزدیک‌ترند.

درنگ: «بسم الله الرحمن الرحیم» شامل چهار اسم با مراتب مختلف است که از «بس» به‌عنوان بزرگ‌ترین تا «رحیم» قرار دارند.

بخش سوم: رحمت الهی در قرآن کریم

رحمت فراگیر الهی

قرآن کریم، رحمت الهی را به‌عنوان صفت غالب خداوند معرفی می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که رحمت الهی، مانند جریانی بی‌انتها، همه موجودات را در بر می‌گیرد. آیه وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ (اعراف: ۱۵۶؛ به معنای «و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است») این فراگیری را نشان می‌دهد. حتی در قیامت، که سخت‌ترین شرایط است، رحمت الهی غالب است، چنان‌که آیه لَا عَاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلَّا مَنْ رَحِمَ (هود: ۴۳؛ به معنای «امروز هیچ نگهدارنده‌ای از فرمان خدا نیست مگر کسی که مورد رحمت قرار گیرد») بیان می‌کند.

درنگ: رحمت الهی، مانند جریانی بی‌انتها، همه موجودات را در بر می‌گیرد، حتی در سخت‌ترین شرایط قیامت.

کثرت اسمای رحمت در قرآن

تکرار واژه‌های رحمت، رحمن، و رحیم در قرآن کریم، بر غلبه رحمت الهی تأکید دارد. استاد فرزانه قدس‌سره اشاره می‌کنند که واژه «رحمت» ۷۹ بار و «رحیم» ۹۵ بار (غیر از بسم الله الرحمن الرحیم) در قرآن ذکر شده است. این کثرت، مانند بارانی است که زمین خشک وجود را سیراب می‌کند و حکمت الهی را در هدایت انسان نشان می‌دهد. آیه إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (یونس: ۱۰۷؛ به معنای «اوست آمرزنده مهربان») نمونه‌ای از این تأکید است.

درنگ: تکرار واژه‌های رحمت و رحیم در قرآن کریم، نشان‌دهنده غلبه رحمت الهی بر سایر صفات است.

رحمت بی‌قیدوشرط

رحمت الهی، بدون تمایز میان خوب و بد، همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا (نساء: ۱۵۲؛ به معنای «او به شما مهربان است») تأکید می‌کنند که این رحمت، ذاتی و غیرمشروط است. حتی در برابر تکذیب پیامبران، خداوند رحمت واسعه خود را معرفی می‌کند، چنان‌که آیه فَإِنْ كَذَّبُوكَ فَقُلْ رَبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ (انعام: ۱۴۷؛ به معنای «اگر تو را تکذیب کردند، بگو: پروردگارتان دارای رحمتی گسترده است») نشان می‌دهد. این رحمت، مانند مادری است که همه فرزندانش را، چه نیکوکار و چه گناهکار، در آغوش می‌کشد.

درنگ: رحمت الهی، بدون تمایز میان خوب و بد، همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد و ذاتی و غیرمشروط است.

غلبه اسمای جمالی بر جلالی

در میان اسمای الهی، اسمای جمالی غالب‌اند و اسمای جلالی، مانند عزیز، جبار، و متکبر، تعداد محدودی دارند. استاد فرزانه قدس‌سره با بررسی دعای جوشن کبیر، اشاره می‌کنند که از میان ۹۹ یا ۱۰۰ اسم، تنها هفت یا هشت اسم جلالی‌اند. این غلبه، مانند خورشیدی است که نورش بر تاریکی‌های جلال می‌تابد و رحمت را محور نظام خلقت قرار می‌دهد. آیه هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ (حشر: ۲۳؛ به معنای «او خداست که جز او معبودی نیست، پادشاه، پاک، ایمن، مؤمن، نگهبان، عزیز، جبار، متکبر») این اسما را در کنار جمالی قرار می‌دهد.

درنگ: اسمای جمالی بر اسمای جلالی غالب‌اند و تنها تعداد محدودی از اسما، مانند جبار و متکبر، جلالی‌اند.

بخش چهارم: حکمت بلایا در نظام خلقت

بلایا: نتیجه اعمال انسان

بلایا و عذاب‌های نازل بر امت‌ها، نتیجه اعمال انسان‌هاست، نه نقص در ذات الهی. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که خداوند، به‌عنوان خالق حکیم، مسئول خرابکاری‌های انسان نیست. آیه وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ (شوری: ۳۰؛ به معنای «و هر مصیبتی که به شما برسد به سبب آن چیزی است که دست‌هایتان کسب کرده است») این رابطه را تبیین می‌کند. این دیدگاه، مانند آینه‌ای است که اعمال انسان را به خود او بازمی‌گرداند و حکمت الهی را از اتهام بی‌عدالتی مبرا می‌سازد.

درنگ: بلایا نتیجه اعمال انسان‌هاست و خداوند، به‌عنوان خالق حکیم، مسئول خرابکاری‌های انسان نیست.

حکمت بلایا: مقدمه تکامل

بلایا، بخشی از حسن و حکمت عالم آفرینش‌اند که به تکامل و پیشرفت انسان کمک می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که اگر بلایا نبود، انسان به جایگاهی نمی‌رسید. این دیدگاه، مانند کوره‌ای است که آهن وجود انسان را صیقل می‌دهد و او را به سوی کمال می‌برد. در فلسفه اسلامی، شرور و بلایا به‌عنوان مقدمه خیر بزرگ‌تر تلقی می‌شوند، چنان‌که ملاصدرا در «اسفار اربعه» به این موضوع پرداخته است.

درنگ: بلایا، بخشی از حکمت عالم آفرینش‌اند که به تکامل و پیشرفت انسان کمک می‌کنند.

ضرورت ایستادگی در برابر فساد

ایستادگی در برابر فساد و هرج‌ومرج، برای حفظ نظم اجتماعی ضروری است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که اگر در برابر فساد ایستادگی نشود، نظم عالم به هم می‌ریزد، مانند رودی که بدون سد، همه‌چیز را با خود می‌برد. آیه وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ (بقره: ۲۵۱؛ به معنای «و اگر خدا برخی از مردم را به‌وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، زمین تباه می‌شد») این ضرورت را تأیید می‌کند.

درنگ: ایستادگی در برابر فساد، برای حفظ نظم اجتماعی و جلوگیری از فروپاشی عالم ضروری است.

پرهیز از جزئی‌نگری در تحلیل بلایا

تحلیل بلایا و عذاب‌ها باید از منظر کلی و حکمت الهی انجام شود، نه با تمرکز بر جزئیات که ممکن است به قضاوت نادرست منجر شود. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که بررسی جزئیات، مانند چرتکه‌اندازی است که باید پس از فهم کلیات انجام گیرد. این روش، مانند ترسیم نقشه‌ای کلی است که جزئیات را در جای خود قرار می‌دهد و از پراکندگی در تحلیل جلوگیری می‌کند.

درنگ: تحلیل بلایا باید از منظر کلی و حکمت الهی انجام شود تا از قضاوت‌های نادرست جلوگیری گردد.

بخش پنجم: عالم ناسوت و ویژگی‌های آن

عالم ناسوت: عالمی بی‌مانند

عالم ناسوت، به دلیل مادی بودن و ظرفیت‌های منحصربه‌فرد، عالمی بی‌نظیر است که با سایر عوالم، مانند ملکوت و جبروت، تفاوت دارد. استاد فرزانه قدس‌سره این عالم را به سوپرمارکتی تشبیه می‌کنند که همه‌چیز در آن یافت می‌شود، از خیر تا شر، برخلاف بقالی که تنها اقلام محدودی دارد. این جامعیت، مانند آیینه‌ای است که همه صفات الهی را در خود بازمی‌تاباند.

درنگ: عالم ناسوت، عالمی جامع و بی‌مانند است که همه امکانات و ظرفیت‌ها، از خیر تا شر، در آن وجود دارد.

ناپختگی عالم ناسوت

عالم ناسوت، به دلیل مادی بودن، ناپخته و دشوار است. استاد فرزانه قدس‌سره این ویژگی را به گوشتی نپخته تشبیه می‌کنند که به آسانی رام نمی‌شود. این ناپختگی، بستری برای آزمون و تکامل انسان فراهم می‌کند، چنان‌که آیه الَّذِي خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَيَاةَ لِيَبْلُوَكُمْ (ملک: ۲؛ به معنای «آن که مرگ و زندگی را آفرید تا شما را بیازماید») بیان می‌کند.

درنگ: ناپختگی عالم ناسوت، بستری برای آزمون و تکامل انسان فراهم می‌کند.

بلندای برد عالم ناسوت

عالم ناسوت، بلندترین قله هستی است که انسان را تا ذات الهی بالا می‌برد. استاد فرزانه قدس‌سره این ویژگی را به چاشنی‌ای تشبیه می‌کنند که موشک وجود انسان را به سوی خدا پرتاب می‌کند. آیه وَلَقَدْ رَآهُ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ (تکویر: ۲۳؛ به معنای «و به‌راستی او را در افق اعلی دید») این ظرفیت را نشان می‌دهد. این بلندا، مانند قله‌ای است که انسان را به اوج وجود می‌رساند.

درنگ: عالم ناسوت، بلندترین قله هستی است که انسان را تا ذات الهی بالا می‌برد.

بخش ششم: انسان، مخلوق ویژه با ظرفیت‌های بی‌کران

انسان: ویژه‌ترین مخلوق

انسان، ویژه‌ترین مخلوق الهی است که هیچ مشابهی ندارد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که انسان، مانند معجونی از صفات متضاد، جامع همه کمالات و نقص‌هاست. آیه لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (تین: ۴؛ به معنای «به‌راستی انسان را در نیکوترین صورت آفریدیم») این ویژگی را تأیید می‌کند. این جامعیت، مانند آشوبناکی است که از پیاز و سیب‌زمینی تا لنگه‌کفش را در خود جای می‌دهد.

درنگ: انسان، ویژه‌ترین مخلوق الهی است که جامع همه کمالات و نقص‌هاست.

ظرفیت‌های متناقض انسان

انسان، به دلیل ظرفیت‌های بی‌نهایت، می‌تواند به پست‌ترین مراتب، مانند شمر، یا عالی‌ترین مقامات، مانند امام حسین (ع)، برسد. استاد فرزانه قدس‌سره این دوگانگی را به معجونی تشبیه می‌کنند که هم خیر و هم شر را در خود دارد. آیه إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (انسان: ۳؛ به معنای «ما راه را به او نمایاندیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس») این دوگانگی را تبیین می‌کند.

درنگ: انسان می‌تواند به پست‌ترین یا عالی‌ترین مراتب برسد، مانند شمر یا امام حسین (ع).

ظرفیت الهی انسان

انسان، با ظرفیت الهی خود، قادر است به مراتبی برسد که حتی فرشتگان، مانند جبرئیل، از آن عاجزند. استاد فرزانه قدس‌سره با استناد به آیه دَنَا فَتَدَلَّىٰ فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ (نجم: ۸-۹؛ به معنای «نزدیک شد و آویخت، پس به اندازه دو کمان یا نزدیک‌تر بود») تأکید می‌کنند که انسان می‌تواند به ذات الهی نزدیک شود. این ظرفیت، مانند بال‌هایی است که انسان را به افق اعلی می‌رساند.

درنگ: انسان، با ظرفیت الهی خود، قادر است به مراتبی برسد که فرشتگان از آن عاجزند.

خطر تکبر انسان

انسان، به دلیل ظرفیت‌های الهی، ممکن است در صورت عدم هدایت، به تکبر و طغیان بیفتد. استاد فرزانه قدس‌سره این خطر را به رجزخوانی انسان تشبیه می‌کنند که گاه برای خدا و گاه برای خود می‌خواند. آیه أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَىٰ (نازعات: ۲۴؛ به معنای «من پروردگار برتر شما هستم») ادعای فرعون را نشان می‌دهد. این تکبر، مانند آتشی است که از قدرت ذاتی انسان شعله می‌کشد.

درنگ: تکبر انسان، نتیجه قدرت ذاتی و ظرفیت‌های الهی اوست که بدون هدایت به طغیان منجر می‌شود.

نقد قضاوت‌های کلی

قضاوت‌های کلی و منفی درباره انسان‌ها و جوامع، مانند این‌که همه بدبخت یا فقیرند، نادرست است. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که باید نسبت خیر و شر را با دقت سنجید، مانند ترازویی که سبک و سنگین را به درستی می‌سنجد. این نقد، انسان را از افتادن در دام تعمیم‌های نادرست بازمی‌دارد.

درنگ: قضاوت‌های کلی و منفی درباره انسان‌ها نادرست است و باید نسبت خیر و شر را با دقت سنجید.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

درس‌گفتار شماره ۱۲۹۶، با رویکردی فلسفی و کلامی، به تبیین اسمای الهی، حکمت بلایا، و ویژگی‌های عالم ناسوت و انسان پرداخته است. رحمت الهی، به‌عنوان صفت غالب، بر اسمای جلالی اولویت دارد و محور هدایت انسان در نظام خلقت است. عالم ناسوت، با جامعیت و ناپختگی خود، بستری برای آزمون و تکامل انسان فراهم می‌کند. انسان، به‌عنوان ویژه‌ترین مخلوق، با ظرفیت‌های بی‌کران خود می‌تواند به مراتب الهی یا پست‌ترین درجات برسد. بلایا، نتیجه اعمال انسان‌اند و در عین حال، بخشی از حکمت الهی برای تکامل او هستند. این نوشتار، با تأکید بر روش‌شناسی نظام‌مند و تبیین اسمای الهی، مبنایی برای فهم عمیق‌تر نظام هستی ارائه می‌دهد. دعای اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ (به معنای «خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست») این بحث را به پایان می‌رساند و انسان را به تأمل در حکمت الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی


s