متن درس
تحلیل فلسفی تکامل انسان و ناسوت در مسیر کمال
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۰۴)
دیباچه
در سپهر اندیشه اسلامی، انسان بهمثابه موجودی جامع و دارای مقام جمعی، در عالم ناسوت جایگاهی ویژه دارد. این عالم، که پایینترین مرتبه وجودی است، بستری برای سیر تکاملی انسان از حالت نقصان (نپز) به سوی کمال (پز) فراهم میآورد. درسگفتار شماره ۱۳۰۴ استاد فرزانه قدسسره، ارائهشده در حوزه فلسفه خارج، با نگاهی عمیق و قرآنی به تبیین این جایگاه و سیر تکاملی انسان میپردازد. این اثر به بررسی مراتب وجودی، تکثر عوالم، و نقش طهارت و معرفت در ارتقای انسان به سوی تمامیت کمال میپردازد.
بخش نخست: جایگاه انسان و ناسوت در نظام هستیشناختی
ویژگیهای عالم ناسوت و مقام جمعی انسان
عالم ناسوت، بهمثابه پایینترین مرتبه وجود، بستری است که انسان در آن بهعنوان موجودی جامع و دارای مقام جمعی ظهور مییابد. این مقام، که ریشه در توانایی انسان برای تجلی صفات الهی دارد، او را از سایر موجودات متمایز میسازد. با این حال، انسان در ناسوت کنونی در حالت نپز (نقصان وجودی) قرار دارد، حالتی که نشاندهنده فاصله او از کمال الهی است. استاد فرزانه قدسسره این ویژگی را چونان آیینهای میدانند که توانایی بازتاب نور الهی را دارد، اما غبار نقصان مانع از تجلی کامل آن میشود.
درنگ: عالم ناسوت، بستری برای تجلی انسان بهعنوان موجودی جامع است، اما نقصان وجودی (نپز بودن) او را از کمال الهی دور نگه میدارد.
تکثر و مراتب در عالم ناسوت
ناسوت، عالمی است با تکثر و مراتب وجودی، که از نسناسها (موجودات پیشاانسانی) تا ناس (انسان کنونی) و مراتب ناشناخته آینده را در بر میگیرد. این تکثر، چونان شاخههای درختی تناور، نمایانگر تنوع در مسیر تکامل است. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این مراتب، ناسوت را عالمی پویا معرفی میکنند که در آن، انسان از مراتب پایینتر به سوی مراتب بالاتر حرکت میکند. این دیدگاه با نظریه عوالم متعدد در عرفان ابنعربی همخوانی دارد، که هر عالم را مظهری از تجلیات الهی میداند.
درنگ: عالم ناسوت دارای تکثر و مراتب است که از نسناسها تا ناس و مراتب ناشناخته آینده را شامل میشود، و نمایانگر سیر تکاملی انسان است.
نقصان اکثریت و کمال اقلیت در ناسوت کنونی
در ناسوت کنونی، اکثریت انسانها در حالت نقصان (نپز) به سر میبرند، و تنها اقلیتی به کمال میرسند. این اقلیت، که شامل صالحان، اولیا، و انبیاء است، چونان ستارگانی در آسمان تاریک ناسوت میدرخشند. استاد فرزانه قدسسره این تمایز را با مفهوم خیر و شر در فلسفه اسلامی پیوند میزنند، جایی که خیر به کمال وجود و شر به نقصان آن تعبیر میشود. این دیدگاه، انسان را موجودی در حال گذار از نقصان به کمال معرفی میکند.
درنگ: در ناسوت کنونی، اکثریت انسانها در نقصاناند و تنها اقلیتی به کمال میرسند، که نمایانگر خیر و شر وجودی است.
جمعبندی بخش نخست
بخش نخست، با تبیین جایگاه انسان و ناسوت در نظام هستیشناختی، انسان را موجودی جامع معرفی کرد که در عالم ناسوت، با وجود مقام جمعی، در حالت نقصان به سر میبرد. تکثر مراتب ناسوت، از نسناسها تا ناس و مراتب آینده، نشاندهنده پویایی این عالم است. اکثریت انسانها در نقصاناند، اما اقلیت صالحان راه کمال را میپیمایند. این تحلیل، بنیادی برای فهم سیر تکاملی انسان در بخشهای بعدی فراهم میآورد.
بخش دوم: سیر تکاملی انسان در ناسوت
نقش حضرت آدم در ارتقای انسان
حضرت آدم، بهعنوان ابوالبشر، نقشی محوری در ارتقای انسان از مرتبه نسناسها به ناس ایفا کرده است. این ارتقا، چونان پلی است که انسان را از مراتب ابتدایی وجود به سوی مقام خلیفهالله رهنمون ساخت. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا – «و به آدم همه نامها را آموخت» – این تحول را به دریافت اسمای الهی نسبت میدهند، که انسان را از سایر موجودات متمایز کرد.
درنگ: حضرت آدم با دریافت اسمای الهی، انسان را از مرتبه نسناسها به ناس ارتقا داد و او را به مقام خلیفهالله رساند.
تکامل به سوی اکثریت و تمامیت کمال
در ناسوتهای آینده، انسان از اقلیت کمال به اکثریت کمال و نهایتاً تمامیت کمال خواهد رسید. این سیر تکاملی، چونان رودی است که از سرچشمه نقصان به سوی دریای کمال جاری میشود. استاد فرزانه قدسسره این تحول را با مفهوم ظهور جامعه کامل در کلام شیعی پیوند میزنند، که در آن اکثریت انسانها به کمال الهی دست مییابند. این دیدگاه، امیدی روشن به آینده بشریت ترسیم میکند.
درنگ: انسان در ناسوتهای آینده از اقلیت کمال به اکثریت و تمامیت کمال میرسد، که نقطه اوج سیر تکاملی اوست.
نپز بودن و پیامدهای آن
نقصان وجودی انسان در ناسوت کنونی، که استاد فرزانه قدسسره آن را نپز بودن مینامند، منشأ بلایا، مصائب، سیل، زلزله، و مرگ است. این بلایا، چونان آینهای، بازتاب نقصان انسان در برابر عدل الهیاند. در نظام هستیشناختی اسلامی، این مصائب بهعنوان ابزار تنبیه، تنبه، یا ترفیع عمل میکنند، که هر یک بسته به حال انسان به کار میروند.
درنگ: نپز بودن انسان در ناسوت کنونی، منشأ بلایا و مصائب است که در نظام عدل الهی بهعنوان تنبیه، تنبه، یا ترفیع عمل میکنند.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، سیر تکاملی انسان را از مرتبه نسناسها به ناس و سپس به مراتب ناشناخته آینده بررسی کرد. نقش حضرت آدم در این ارتقا، دریافت اسمای الهی و تبدیل انسان به خلیفهالله بود. نپز بودن انسان در ناسوت کنونی، منشأ بلایاست، اما امید به اکثریت و تمامیت کمال در ناسوتهای آینده، افقی روشن برای بشریت ترسیم میکند. این تحلیل، بنیادی برای بررسی نقش انبیاء و عوامل تکامل در بخش بعدی فراهم میآورد.
بخش سوم: نقش انبیاء و عوامل تکامل
هدایت انبیاء و روشهای آن
انبیاء، چونان مشعلدارانی در تاریکی، با موعظه، نصیحت، و در صورت لزوم تنبیه، انسانها را به سوی کمال هدایت میکردند. استاد فرزانه قدسسره این روشها را به طبیبانی حاذق تشبیه میکنند که بسته به نیاز بیمار، درمانهای متفاوتی به کار میبرند. این هدایت، که ریشه در حکمت و رحمت الهی دارد، گاه به ترفیع و گاه به تنبیه منجر میشود.
درنگ: انبیاء با روشهای متنوع موعظه، نصیحت، و تنبیه، انسانها را به سوی کمال هدایت میکردند، که در نظام الهی به ترفیع یا تنبیه منجر میشود.
طهارت، نان حلال، و معرفت
طهارت، نان حلال، و معرفت، چونان کلیدهایی برای گشودن درهای کمال معرفی شدهاند. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات قرآن کریم، طهارت را شرط لازم برای تقرب به خداوند میدانند. نان حلال و معرفت نیز، چونان خاکی حاصلخیز، زمینهساز رشد اکثریت کمال در انسانها هستند. این عوامل، انسان را از نقصان به سوی کمال رهنمون میسازند.
درنگ: طهارت، نان حلال، و معرفت، عوامل کلیدی در ایجاد اکثریت کمالاند که انسان را از نقصان به سوی کمال هدایت میکنند.
طبیعت انسان و اقتضای خیر و شر
طبیعت انسان، دارای اقتضایی دوگانه برای خیر و شر است، چنانکه در آیه شَاکِرًا وَکَفُورًا – «سپاسگزار یا ناسپاس» – آمده است. استاد فرزانه قدسسره این اقتضا را چونان دو بال میدانند که انسان را یا به سوی آسمان کمال میبرند یا به سوی پرتگاه نقصان میکشانند. اکثریت انسانها در حالت نپز باقی میمانند، اما اقلیت صالحان به کمال میرسند.
درنگ: طبیعت انسان دارای اقتضای خیر و شر است، اما اکثریت در حالت نپز باقی میمانند و اقلیت به کمال میرسند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، نقش انبیاء را بهعنوان هدایتگران انسان به سوی کمال تبیین کرد. روشهای متنوع انبیاء، از موعظه تا تنبیه، در خدمت ارتقای انسان است. طهارت، نان حلال، و معرفت، عوامل کلیدی در این سیر تکاملیاند، و طبیعت دوگانه انسان او را در برابر خیر و شر قرار میدهد. این تحلیل، به ضرورت صیانت و پرهیز از نقصان در بخش بعدی اشاره دارد.
بخش چهارم: نقد نظام احسن و تکثر عوالم
نقد دیدگاه نظام احسن
برخی فلاسفه، نظام کنونی را احسن میدانند، اما استاد فرزانه قدسسره این دیدگاه را به چالش میکشند و نپز بودن انسان را دلیل ناکافی بودن این نظریه معرفی میکنند. نظام احسن، که خیر غالب را فرض میگیرد، نمیتواند نقصان اکثریت انسانها را توجیه کند. این نقد، چونان نوری بر تاریکیهای نظریههای فلسفی، به ضرورت بازنگری در فهم نظام هستی اشاره دارد.
درنگ: نپز بودن انسان، نظریه نظام احسن را به چالش میکشد، زیرا نمیتواند نقصان اکثریت را در نظام هستی توجیه کند.
تکثر عوالم و جادههای وجودی
عوالم مختلف، از ناسوت تا برزخ، قیامت، لوح، و قلم، چونان جادههایی متفاوتاند که هر یک مسیر خاص خود را دارند. استاد فرزانه قدسسره این تکثر را با تمثیلی از رودهای جاری تبیین میکنند که هر یک به سوی مقصدی خاص جریان دارند. این دیدگاه، با نظریه عوالم متعدد در عرفان ابنعربی همخوانی دارد و پویایی نظام هستی را نشان میدهد.
درنگ: عوالم مختلف چون جادههایی متفاوتاند که هر یک مسیر خاص خود را دارند و پویایی نظام هستی را نشان میدهند.
نقد دیدگاه متکلمان درباره حدوث عالم
دیدگاه متکلمان مبنی بر حدوث عالم و تنهایی خداوند پیش از خلقت، از سوی استاد فرزانه قدسسره رد میشود. خلقت، چونان فیضی ازلی و دائمی، نتیجه علم، قدرت، و احسان الهی است. این دیدگاه، با فلسفه صدرایی همخوانی دارد که خلقت را جریانی ابدی از فیض الهی میداند، نه امری حادث و محدود.
درنگ: خلقت، فیضی ازلی و دائمی از علم، قدرت، و احسان الهی است، و دیدگاه حدوث عالم از سوی متکلمان مردود است.
نقد مصلحت در خلقت
مفهوم مصلحت در عدم خلقت، که برخی متکلمان مطرح کردهاند، از سوی استاد فرزانه قدسسره رد میشود. خلقت، نتیجه ذات الهی است و نیازی به مصلحت ندارد. این دیدگاه، چونان نسیمی که غبار تعصبات را میزداید، خلقت را تجلی ذات الهی میداند که از علم، قدرت، و احسان خداوند سرچشمه میگیرد.
درنگ: خلقت، تجلی ذات الهی است و نیازی به مصلحت ندارد، زیرا از علم، قدرت، و احسان خداوند سرچشمه میگیرد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با نقد نظریه نظام احسن و دیدگاه متکلمان درباره حدوث عالم، به پویایی و تکثر عوالم اشاره کرد. خلقت، فیضی ازلی و دائمی است که نیازی به مصلحت ندارد. این تحلیل، به ضرورت بازنگری در نظریههای فلسفی و کلامی تأکید دارد و زمینه را برای بررسی قیامت و بلایا در بخش بعدی فراهم میکند.
بخش پنجم: قیامت، بلایا، و صیانت انسان
وحی به زمین در قیامت
قرآن کریم در سوره زلزال، با آیات إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا * وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا * وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا * يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا – «آنگاه که زمین به لرزه درآید * و زمین بارهای سنگینش را بیرون افکند * و انسان گوید: آن را چه شده است؟ * در آن روز زمین خبرهایش را بازگوید» – به وحی زمین در قیامت اشاره دارد. استاد فرزانه قدسسره این آیه را نشانهای از شعور زمین میدانند که در قیامت، چونان شاهدی، اخبار خود را بازگو میکند.
درنگ: زمین در قیامت، با دریافت وحی، اخبار خود را بازگو میکند و بهعنوان موجودی زنده و دارای شعور معرفی میشود.
شعور بالای انسان در قیامت
در قیامت، شعور انسانها به مرتبهای فراتر از نبوت در دنیا میرسد. این ارتقا، چونان صعودی به قلههای وجود، انسان را به مراتب بالاتری از کمال میرساند. استاد فرزانه قدسسره این تحول را با مفهوم معاد در فلسفه اسلامی پیوند میزنند، که قیامت را مرحلهای از تکامل وجودی انسان میداند.
درنگ: در قیامت، شعور انسان به مرتبهای فراتر از نبوت در دنیا میرسد، که نشاندهنده تکامل وجودی اوست.
قیامت صغری و کبری
بلایا در دنیا، چونان قیامت صغری، پیشدرآمدی بر قیامت کبریاند. استاد فرزانه قدسسره این بلایا را نشانههایی از نقصان انسان میدانند که در نظام عدل الهی، بهعنوان تنبیه یا تنبه عمل میکنند. قیامت صغری، چونان آینهای، بازتاب اعمال انسان در دنیاست، و قیامت کبری، روز حسابرسی نهایی است.
درنگ: بلایا در دنیا بهعنوان قیامت صغری، پیشدرآمدی بر قیامت کبریاند و بازتاب نقصان انسان در نظام عدل الهیاند.
لزوم صیانت برای کاهش مخاطرات
هرچه صیانت انسان بیشتر باشد، مخاطرات و بلایا کمتر میشود. استاد فرزانه قدسسره این صیانت را با مفهوم تقوا در قرآن کریم پیوند میزنند، که چونان سپری، انسان را از مصائب حفظ میکند. این دیدگاه، انسان را به سوی پاکی و درستکرداری دعوت میکند تا از بلایا در امان ماند.
درنگ: صیانت و تقوا، چونان سپری، انسان را از مخاطرات و بلایا حفظ میکند و به سوی کمال هدایت مینماید.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با بررسی وحی به زمین و شعور بالای انسان در قیامت، به نقش بلایا بهعنوان قیامت صغری و لزوم صیانت برای کاهش مخاطرات پرداخت. قیامت، مرحلهای از تکامل وجودی انسان است که شعور او را به مراتب والا میرساند. صیانت و تقوا، کلیدهای حفظ انسان از بلایا و هدایت به سوی کمالاند.
بخش ششم: پویایی زبان، دین، و جامعه در تکامل
تکامل زبان و معانی آن
زبان، چونان موجودی زنده، در طول زمان تکامل مییابد و معانی آن تغییر میکند. استاد فرزانه قدسسره این پویایی را به رودی تشبیه میکنند که مسیر خود را در بستر زمان میسازد. این تحول، نهتنها در لغات، بلکه در مفاهیم و فرهنگ نیز رخ میدهد، که نشاندهنده حیات و رشد نظامهای فرهنگی است.
درنگ: زبان، چونان موجودی زنده، در طول زمان تکامل مییابد و معانی آن تغییر میکند، که نشاندهنده پویایی نظامهای فرهنگی است.
تکامل دین و جامعه
دین و جامعه نیز، چونان موجوداتی زنده، در حال تکاملاند. استاد فرزانه قدسسره این پویایی را با حیات نظام هستی پیوند میزنند، که در آن همه چیز در حال رشد و نموست. این دیدگاه، دین را نه امری ایستا، بلکه جریانی پویا میداند که در راستای کمال الهی حرکت میکند.
درنگ: دین و جامعه، چونان موجوداتی زنده، در حال تکاملاند و در راستای کمال الهی حرکت میکنند.
جمعبندی بخش ششم
این بخش، پویایی زبان، دین، و جامعه را بهعنوان موجوداتی زنده بررسی کرد. تکامل این نظامها، نشاندهنده حیات و رشد در نظام هستی است. این تحلیل، به ضرورت فهم پویای دین و فرهنگ در راستای تکامل انسان اشاره دارد و زمینه را برای جمعبندی نهایی فراهم میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با تبیین جایگاه انسان و ناسوت در نظام هستیشناختی، سیر تکاملی انسان را از حالت نپز به سوی پز بررسی کرد. انسان، بهعنوان موجودی جامع، در ناسوت کنونی در نقصان است، اما با هدایت انبیاء و عوامل طهارت، نان حلال، و معرفت، به سوی اکثریت و تمامیت کمال حرکت میکند. نقد نظریه نظام احسن و دیدگاه متکلمان درباره حدوث عالم، همراه با تأکید بر تکثر عوالم و پویایی زبان و دین، نشاندهنده عمق فلسفی این بحث است. قیامت، بهعنوان مرحلهای از تکامل، شعور انسان را به مراتب والا میرساند، و صیانت و تقوا، او را از بلایا حفظ میکند. این اثر، افقهای جدیدی برای پژوهش در حوزه انسانشناسی اسلامی، تکامل وجودی، و فلسفه دین میگشاید.
با نظارت صادق خادمی