در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1329

متن درس





احیای اقتدار قرآنی در حوزه‌های علمیه با تأکید بر سوره طه

احیای اقتدار قرآنی در حوزه‌های علمیه با تأکید بر سوره طه

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۳۲۹)

مقدمه: قرآن کریم، محور اقتدار معنوی

قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال و بی‌پایان، سرچشمه هدایت و اقتدار معنوی جوامع اسلامی است. این کتاب آسمانی، نه‌تنها مجموعه‌ای از آیات الهی، بلکه نقشه‌ای جامع برای سیر و سلوک انسان به سوی کمال و اقتدار وجودی است. بااین‌حال، جدایی تاریخی مسلمین از این منبع نورانی، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه، به انحطاط معنوی و ضعف هویت اسلامی انجامیده است. درس‌گفتار استاد فرزانه قدس‌سره، با تمرکز بر سوره طه، به تبیین ضرورت احیای اقتدار قرآنی در نظام‌های آموزشی و اجتماعی می‌پردازد.

بخش نخست: جدایی تاریخی قرآن کریم از مسلمین و حوزه‌ها

ریشه‌های تاریخی جدایی از قرآن کریم

قرآن کریم، که چونان گوهری تابناک در قلب تمدن اسلامی می‌درخشد، در طول تاریخ به دلایل گوناگون از دسترس مسلمین و حوزه‌های علمیه دور شده است. این جدایی، ریشه در عوامل تاریخی، سیاسی، و اجتماعی دارد که اقتدار معنوی جوامع اسلامی را تضعیف کرده است. از منظر فلسفه دین، این انفصال، نتیجه غفلت از نقش محوری قرآن کریم به‌عنوان محور هدایت و معرفت است. استبداد تاریخی و نفوذ فرهنگ‌های بیگانه، چون سایه‌ای سنگین، مانع از تابش نور قرآن بر دل‌ها و اذهان مسلمین شده است.

درنگ: جدایی قرآن کریم از مسلمین و حوزه‌های علمیه، نتیجه عوامل تاریخی و سیاسی است که به ضعف و سستی دین انجامیده است.

پیامدهای جدایی از قرآن کریم

دوری از قرآن کریم، چونان قطع ریشه‌های یک درخت تنومند، به ضعف و سستی دین و هویت اسلامی منجر شده است. این انحطاط معنوی، جوامع اسلامی را از تمایز فرهنگی و معنوی محروم کرده و آن‌ها را در برابر نفوذ خارجی آسیب‌پذیر ساخته است. از منظر فلسفه هویت، فقدان اقتدار قرآنی، کشورهای اسلامی را از ویژگی‌های ممتاز خود تهی کرده و آن‌ها را در سطح جوامع غیراسلامی تنزل داده است.

نقد محدودیت علم دینی به امور ظاهری

علم دینی، که باید چونان آزمایشگاهی برای استخراج معارف قرآنی و تربیت انسان‌های مقتدر عمل کند، گاه به امور صوری و ظاهری محدود شده است. این محدودیت، نتیجه غفلت از نقش قرآن کریم به‌عنوان محور هدایت و اقتدار است. علم دینی باید به مرکزی برای تفکیک موضوعی آیات و ترویج اقتدار معنوی تبدیل شود، نه اینکه صرفاً به قرائت و حفظ صوری قرآن بسنده کند.

درنگ: علم دینی باید از محدودیت به امور صوری رها شده و به مرکزی برای استخراج اقتدار قرآنی در همه حوزه‌ها تبدیل شود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین جدایی تاریخی قرآن کریم از مسلمین و حوزه‌های علمیه پرداخت. این جدایی، ریشه در عوامل تاریخی و سیاسی دارد و به انحطاط معنوی و ضعف هویت اسلامی منجر شده است. علم دینی، به‌جای بسنده کردن به امور ظاهری، باید به مرکزی برای احیای اقتدار قرآنی تبدیل شود تا جوامع اسلامی را از سایه انحطاط به سوی نور هدایت رهنمون سازد.

بخش دوم: ضرورت احیای اقتدار قرآنی در حوزه‌های علمیه

قرآن کریم، محور رونق جوامع اسلامی

احیای قرآن کریم در حوزه‌های علمیه و جوامع اسلامی، چونان آبیاری درختی تشنه، شرط رونق و شکوفایی مسلمین است. از منظر فلسفه آموزش، بازگرداندن قرآن به مرکز نظام‌های آموزشی، اقتدار معنوی و اجتماعی جوامع اسلامی را بازسازی می‌کند. حوزه‌های علمیه باید با طراحی نظام‌های آموزشی چندوجهی، قرآن کریم را در همه جنبه‌های زندگی، از فقه و حقوق تا هنر و فلسفه، جاری سازند.

درنگ: احیای قرآن کریم در حوزه‌های علمیه، شرط اساسی رونق معنوی و اجتماعی مسلمین است.

نقش حوزه‌ها در تولید اقتدار معنوی

حوزه‌های علمیه، چونان کارگاهی برای ساخت انسان‌های مقتدر، باید عالمان را با اقتدار قرآنی مجهز کنند. این اقتدار، نه‌تنها در حوزه‌های دینی، بلکه در رقابت با دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی جهانی نیز باید متجلی شود. از منظر فلسفه قدرت، تولید اقتدار در حوزه‌ها، جهان را به سوی معارف اسلامی جذب می‌کند و جایگاه واقعی جوامع اسلامی را در عرصه جهانی بازمی‌گرداند.

تفکیک موضوعی آیات قرآنی

قرآن کریم نباید به‌صورت جزء‌جزء یا صوری قرائت شود، بلکه باید به‌صورت موضوعی تفکیک گردد تا اقتدار آن در زمینه‌های مختلف، از جمله هنر، حقوق، اقتصاد، و مغیبات، آشکار شود. از منظر فلسفه معرفت، این تفکیک موضوعی، چونان کلیدی است که درهای معارف قرآنی را می‌گشاید و حوزه‌ها را به آزمایشگاهی برای استخراج این معارف تبدیل می‌کند.

درنگ: تفکیک موضوعی آیات قرآنی، اقتدار آن را در حوزه‌های مختلف آشکار می‌سازد و حوزه‌ها را به مراکز معرفت قرآنی تبدیل می‌کند.

نقد قرائت صوری و حفظ بدون اقتدار

قرائت صوری و حفظ قرآن کریم، بدون توجه به اقتدار آن، چونان پوسته‌ای توخالی است که فاقد حقیقت و اثرگذاری است. از منظر فلسفه عمل، قرائت صوری، به انحطاط معنوی منجر می‌شود و حوزه‌ها را به مراکز قراء محدود می‌کند. علم دینی باید قرائت را با استخراج اقتدار قرآنی پیوند دهد تا اثرگذاری واقعی آن آشکار شود.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، به ضرورت احیای اقتدار قرآنی در حوزه‌های علمیه پرداخت. قرآن کریم، محور رونق جوامع اسلامی است و حوزه‌ها باید با تفکیک موضوعی آیات و ترویج اقتدار معنوی، عالمان مقتدر تربیت کنند. نقد قرائت صوری و تأکید بر تولید اقتدار، راهی است برای بازسازی جایگاه حوزه‌ها در هدایت جامعه.

بخش سوم: اقتدار قرآنی و تمایز جوامع اسلامی

فقدان تمایز بدون اقتدار قرآنی

بدون احیای اقتدار قرآنی، هیچ تمایزی بین کشورهای اسلامی و غیراسلامی وجود ندارد. از منظر فلسفه هویت، فقدان این اقتدار، جوامع اسلامی را از ویژگی‌های ممتاز خود محروم کرده و آن‌ها را در سطح جوامع مادی تنزل داده است. حوزه‌های علمیه باید با ترویج اقتدار قرآنی، این تمایز را احیا کنند.

درنگ: اقتدار قرآنی، شرط تمایز جوامع اسلامی از جوامع غیراسلامی است.

امکانات مادی و فقدان حقیقت معنوی

امکانات مادی، بدون پشتوانه اقتدار معنوی، چونان بنایی بی‌ریشه است که به پوچی می‌انجامد. از منظر فلسفه قدرت، کشورهای اسلامی باید با تکیه بر اقتدار قرآنی، حقیقت را به امکانات مادی خود بازگردانند. علم دینی باید این اقتدار را در همه زمینه‌ها، از فقه و حقوق تا هنر و فلسفه، متجلی سازد.

نفوذ خارجی و آسیب‌پذیری جوامع اسلامی

بدون اقتدار قرآنی، کشورهای اسلامی در معرض نفوذ خارجی و از دست دادن حقیقت دینی قرار دارند. از منظر فلسفه سیاسی، این نفوذ، نتیجه ضعف معنوی و فقدان اقتدار است. حوزه‌های علمیه باید با احیای قرآن کریم، این آسیب‌پذیری را خنثی کنند و جوامع اسلامی را به سوی خودکفایی معنوی هدایت نمایند.

درنگ: اقتدار قرآنی، سپری در برابر نفوذ خارجی و حفظ حقیقت دینی جوامع اسلامی است.

رونق ایمانی در برابر رونق پادگانی

رونق ایمانی، که از اقتدار قرآنی نشأت می‌گیرد، تمایز اصلی کشورهای اسلامی از جوامع غیراسلامی است. از منظر فلسفه قدرت، رونق پادگانی، که در همه جوامع وجود دارد، نمی‌تواند جایگزین رونق ایمانی شود. حوزه‌های علمیه باید با ترویج اقتدار قرآنی، این رونق ایمانی را تقویت کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، به ضرورت احیای اقتدار قرآنی برای تمایز جوامع اسلامی پرداخت. فقدان این اقتدار، کشورهای اسلامی را از هویت معنوی محروم کرده و در معرض نفوذ خارجی قرار داده است. علم دینی باید با ترویج رونق ایمانی، این تمایز را بازسازی کند و جوامع اسلامی را به سوی حقیقت هدایت نماید.

بخش چهارم: الگوی پختگی و اقتدار در سوره طه

پختگی موسی در مدین

قرآن کریم در آیه 40 سوره طه می‌فرماید: فَلَبِثْتَ سِنِينَ فِي أَهْلِ مَدْيَنَ ثُمَّ جِئْتَ عَلَىٰ قَدَرٍ يَا مُوسَىٰ (پس سالیانی در میان اهل مدین درنگ کردی، سپس به‌موقع آمدی، ای موسی!). این آیه، به پختگی و اقتدار موسی در مدین اشاره دارد. از منظر فلسفه نبوت، این پختگی، نتیجه آماده‌سازی الهی برای رسالت اوست، چونان برنجی که با دقت و صبر دم می‌کشد تا به کمال برسد.

درنگ: پختگی موسی در مدین، نشانه آماده‌سازی الهی برای اقتدار او در رسالت است.

آماده‌سازی الهی انبیا

انبیا، چونان گوهری که در کوره الهی صیقل می‌یابد، با پختگی و اقتدار برای رسالت آماده می‌شدند. از منظر فلسفه الهیات، این آماده‌سازی، نشانه اقتدار الهی در پرورش انسان‌های مقتدر است. حوزه‌های علمیه باید این الگو را در تربیت عالمان به کار گیرند تا چونان انبیا، عالمانی مقتدر و پخته تربیت کنند.

نقد تصور ساده‌لوحی انبیا

تصور ساده‌لوحی انبیا، چونان چوپانانی بی‌آلایش، نادرست است. انبیا، انسان‌هایی بزرگ و آماده‌شده توسط خداوند بودند که با اقتدار و معرفت به رسالت خود مبعوث شدند. از منظر فلسفه نبوت، این دیدگاه باید در حوزه‌های علمیه تصحیح شود تا الگوی انبیا به‌درستی ترویج گردد.

درنگ: انبیا، انسان‌هایی بزرگ و پخته‌شده توسط خداوند بودند، نه چوپانانی ساده‌لوح.

اقتدار موسی در برابر فرعون

قرآن کریم در آیه 41 سوره طه می‌فرماید: وَاصْطَنَعْتُكَ لِنَفْسِي (و تو را برای خودم ساختم). این آیه، به آماده‌سازی موسی برای اقتدار در برابر فرعون اشاره دارد. از منظر فلسفه الهیات، این آماده‌سازی، چونان ساخت گوهری نفیس، موسی را به شخصیتی مقتدر برای مقابله با استکبار تبدیل کرد.

ترس موسی و اطمینان الهی

قرآن کریم در آیه 45 سوره طه می‌فرماید: قَالَا رَبَّنَا إِنَّنَا نَخَافُ أَنْ يَفْرُطَ عَلَيْنَا أَوْ أَنْ يَطْغَىٰ (گفتند: پروردگارا! می‌ترسیم که او بر ما پیشدستی کند یا سرکشی نماید). و در آیه 46 می‌فرماید: قَالَ لَا تَخَافَا ۖ إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَىٰ (گفت: نترسید، من با شما هستم، می‌شنوم و می‌بینم). این آیات، ترس موسی از استکبار فرعون و اطمینان الهی به او را نشان می‌دهند. از منظر فلسفه روان‌شناسی، این ترس، نشانه واقع‌بینی موسی و اطمینان الهی، نشانه اقتدار باطنی اوست.

درنگ: ترس موسی از استکبار فرعون، نشانه واقع‌بینی و اطمینان الهی، نشانه اقتدار باطنی اوست.

نرم‌خویی انبیا در برابر استکبار

قرآن کریم در آیه 44 سوره طه می‌فرماید: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَىٰ (با او به نرمی سخن گویید، شاید که پند گیرد یا بترسد). این آیه، به نرم‌خویی انبیا در برابر استکبار اشاره دارد. از منظر فلسفه اخلاق، این نرم‌خویی، نشانه اقتدار معنوی و روشی برای هدایت جامعه است.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، به الگوی پختگی و اقتدار انبیا در سوره طه پرداخت. پختگی موسی در مدین، آماده‌سازی الهی، و نرم‌خویی او در برابر فرعون، الگویی برای تربیت عالمان مقتدر است. حوزه‌های علمیه باید با الگوگیری از این روش، عالمانی پخته و مقتدر تربیت کنند.

بخش پنجم: نقد وضعیت کنونی و راهکارهای تحول

نقد اعتقاد بدون اقتدار عملی

اعتقاد بدون پشتوانه اقتدار عملی، چونان درختی بی‌ریشه است که نمی‌تواند میوه دهد. از منظر فلسفه عمل، اعتقاد خالی، فاقد اثرگذاری است و علم دینی باید عالمان را به اقتدار عملی مجهز کند تا در جامعه تأثیرگذار باشند.

درنگ: اعتقاد بدون اقتدار عملی، فاقد اثرگذاری است و علم دینی باید عالمان را به اقتدار مجهز کند.

نقد شتاب‌زدگی در تربیت

شتاب‌زدگی در تربیت، چونان پختن برنج بدون دم کشیدن، عالمان را از اقتدار و پختگی محروم می‌کند. از منظر فلسفه آموزش، حوزه‌های علمیه باید با صبر و دقت، عالمان را برای رسالت‌های بزرگ آماده سازند.

نقد خشونت در رفتار

خشونت در رفتار، نتیجه تأثیر طاغوت و انحراف از روش انبیاست. از منظر فلسفه اخلاق، علم دینی باید با ترویج نرم‌خویی، این انحراف را تصحیح کند و عالمان را به روش انبیا هدایت نماید.

الگوگیری از انبیا

قرآن کریم در آیه 21 سوره احزاب می‌فرماید: وَلَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (و برای شما در رسول خدا الگویی نیکوست). این آیه، انبیا را الگویی برای کسب اقتدار معنوی معرفی می‌کند. از منظر فلسفه اخلاق، الگوگیری از انبیا، راهی است برای تربیت عالمان مقتدر.

درنگ: الگوگیری از انبیا، راهی برای کسب اقتدار معنوی و تربیت عالمان مقتدر است.

نقد ضرب‌المثل‌های نادرست

ضرب‌المثل‌هایی چون «کار نیکان را قیاس از خود مگیر»، مانع الگوگیری از انبیا هستند. از منظر فلسفه حکمت، علم دینی باید با نقد این دیدگاه‌ها، الگوگیری از انبیا را ترویج کند تا عالمان به سوی اقتدار هدایت شوند.

صادرات عالمان مقتدر

حوزه‌های علمیه باید عالمان مقتدر را صادر کنند، نه اینکه طلاب را در انتظار و یأس نگه دارند. از منظر فلسفه آموزش، این صادرات، نشانه اقتدار حوزه‌هاست و جهان را به سوی معارف اسلامی جذب می‌کند.

درنگ: صادرات عالمان مقتدر، نشانه اقتدار حوزه‌ها و راهی برای جذب جهان به معارف اسلامی است.

رقابت جهانی در اقتدار نفسانی

جهان در حال توسعه اقتدار نفسانی است و حوزه‌های علمیه باید در این رقابت پیشرو باشند. از منظر فلسفه جهانی‌سازی، اقتدار معنوی، پیش‌نیاز رقابت با جوامع غیراسلامی است و علم دینی باید این اقتدار را در نظام‌های آموزشی تقویت کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

بخش پنجم، به نقد وضعیت کنونی علم دینی و ارائه راهکارهای تحول پرداخت. اعتقاد بدون اقتدار عملی، شتاب‌زدگی در تربیت، و خشونت در رفتار، موانعی در مسیر اقتدار هستند. الگوگیری از انبیا، صادرات عالمان مقتدر، و رقابت در اقتدار نفسانی، راهکارهایی برای تحول حوزه‌ها و احیای اقتدار قرآنی است.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین ضرورت احیای اقتدار قرآنی در حوزه‌های علمیه و جوامع اسلامی پرداخت. قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال، محور هدایت و اقتدار معنوی است. جدایی تاریخی مسلمین از این منبع نورانی، به انحطاط معنوی و ضعف هویت اسلامی منجر شده است. علم دینی باید با تفکیک موضوعی آیات، ترویج نرم‌خویی، و الگوگیری از روش تربیت انبیا، عالمان مقتدر تربیت کند. این تحول، با احیای اقتدار قرآنی، جوامع اسلامی را از جوامع غیراسلامی متمایز کرده و جایگاه واقعی آن‌ها را در جهان بازمی‌گرداند. سوره طه، با تبیین پختگی و اقتدار موسی، الگویی روشن برای این مسیر ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی