متن درس
نقش علم و خیررسانی در سیره انبیا و رسالت علما
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱۳۴۱)
مقدمه: احیای سیره انبیا در حوزههای علمی
جهان هستی، چون کتابی گشوده، درسهایی از حکمت و علم را در پیشگاه انسان نهاده است. انبیای الهی، چونان مشعلدارانی در این مسیر، نهتنها با کلام، بلکه با کردار خیرخواهانه و دانشآموزی، راه سعادت جامعه را هموار ساختهاند. استاد فرزانه قدسسره در درسگفتار شماره ۱۳۴۱، با استناد به آیات نورانی سوره انبیاء، به تبیین نقش علما بهعنوان وارثان انبیا پرداخته و بر ضرورت احیای بابالعلوم و بابالخیرات در حوزههای علمی تأکید ورزیدهاند..
بخش نخست: انبیا، سرمشق خیررسانی و علمآموزی
۱.۱. خیررسانی عملی، رسالت انبیا
انبیای الهی، چونان چشمههای جوشان خیر، نهتنها با کلام الهی، بلکه با اقدامات عملی، جامعه را به سوی سعادت رهنمون شدند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که پیامبران، با ایجاد بابالخیرات، از کمک به نیازمندان تا ارائه معجزات و نجاتبخشی، الگویی کامل از خیررسانی عملی ارائه دادهاند. این خیررسانی، نهتنها دلهای مردم را به دین الهی متمایل ساخت، بلکه پیوندی عمیق میان دین و زندگی اجتماعی ایجاد کرد. اگر انبیا صرفاً به گفتار بسنده میکردند و از معجزات، کمکهای اجتماعی و نجاتبخشی چشم میپوشیدند، رسالتشان به بار نمینشست. این حقیقت، چون آیینهای روشن، ضرورت فعالیت عملی علما را بهعنوان وارثان انبیا نشان میدهد.
۱.۲. وراثت انبیا و وظیفه علما
حدیث شریف «العلماء ورثة الأنبیاء» چونان مشعلی فروزان، رسالت علما را در ادامه راه انبیا تبیین میکند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علما، بهعنوان وارثان این رسالت، باید خیررسانی عملی و علمآموزی را سرلوحه کار خویش قرار دهند. این وراثت، نهتنها در ترویج معارف دینی، بلکه در ایجاد بابالخیرات و بابالعلوم تجلی مییابد. علما باید با فعالیتهای خیرخواهانه، از کمک به نیازمندان تا پیشبرد علوم، جامعه را به سوی دین جذب کنند و اشتیاق مردم را به معارف الهی برانگیزند.
۱.۳. خیررسانی، پلی به سوی پیوند مردم با دین
خیررسانی عملی، چونان کلیدی طلایی، درهای دل مردم را به سوی دین میگشاید. استاد فرزانه قدسسره با اشاره به این حقیقت، تأکید دارند که علما با فعالیتهای خیرخواهانه، از رفع نیازهای مادی تا ارائه خدمات اجتماعی، میتوانند پیوندی عمیق میان مردم و دین ایجاد کنند. این خیررسانی، اشتیاق مردم به دین را فزونی بخشیده و جایگاه علما را در قلب جامعه استوار میسازد. برای مثال، عالمی که با دانش دندانپزشکی به مردم خدمت میکند و در کنار آن، معارف دینی را با مهربانی ارائه میدهد، محبت و اعتماد مردم را جلب کرده و دین را در زندگی آنها زنده میسازد.
۱.۴. نقد انحصار علما به گفتار
استاد فرزانه قدسسره با نگاهی نقادانه، محدود شدن علما به گفتار را مانعی در برابر اثرگذاری اجتماعی آنها میدانند. اگر علما، چونان برخی که در گوشهای به ذکر و دعا مشغولند، از فعالیتهای عملی و علمی بازمانند، جایگاهشان در جامعه کمرنگ خواهد شد. این انحصار به گفتار، که گاه از تأثیرات تاریخی استعمار نشأت گرفته، علما را از خاصیت و اثرگذاری اجتماعی محروم ساخته است. برای نمونه، عالمی که در بانکی به ذکر گفتن مشغول است، اما از خدمت عملی به جامعه غافل میماند، نمیتواند نقش مؤثری در رفع نیازهای مردم ایفا کند.
بخش دوم: پیوند علم و حکمت در سیره انبیا
۲.۱. حکمت و علم در آیات قرآن کریم
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، از پیوند حکمت و علم در سیره انبیا سخن میگوید. استاد فرزانه قدسسره با استناد به آیات سوره انبیاء، این پیوند را تبیین میکنند:
فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ ۖ وَكُنَّا فَاعِلِينَ
ترجمه: و آن [داوری] را به سلیمان فهماندیم و به هر یک حکمت و دانش دادیم و کوهها و پرندگان را با داوود مسخر ساختیم که تسبیح میگفتند و ما این کار را انجام دادیم.
حکمت، چونان نوری ربوبی، معرفت، عصمت و ربوبیت را در بر میگیرد، در حالی که علم، شامل دانشهای اجتماعی، تجربی و انسانی است. این دو، چون دو بال پرندهای آسمانی، انبیا را در رسالتشان یاری دادهاند.
۲.۲. علم بهعنوان فناوری در سیره انبیا
انبیا، نهتنها در حکمت الهی، بلکه در علوم عملی و فناوری نیز سرآمد بودند. استاد فرزانه قدسسره به آیات زیر استناد میکنند:
وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ لِتُحْصِنَكُمْ مِنْ بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنْتُمْ شَاكِرُونَ
ترجمه: و به او [داوود] صنعت زرهسازی آموختیم تا شما را از [خطر] جنگهایتان محافظت کند. آیا شکرگزار هستید؟
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ طَيِّبَةً تَجْرِي بِأَمْرِهِ إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۚ وَكُنَّا بِكُلِّ شَيْءٍ عَالِمِينَ
ترجمه: و برای سلیمان باد را [رام کردیم] که به فرمان او به سوی سرزمینی که در آن برکت نهادیم روان میشد و ما به هر چیزی دانا بودیم.
این آیات، چونان آیینهای، تسلط انبیا بر فناوریهای پیشرفته، از زرهسازی تا تسخیر باد، را نشان میدهند. این علوم، نه برای خود انبیا، بلکه برای خیررسانی به جامعه به کار گرفته شد.
۲.۳. مدیریت سلیمان (ع) با علم و حکمت
سلیمان علیهالسلام، با تکیه بر علم و حکمت، حتی شیاطین را به خدمت جامعه درآورد. قرآن کریم میفرماید:
وَمِنَ الشَّيَاطِينِ مَنْ يَغُوصُونَ لَهُ وَيَعْمَلُونَ عَمَلًا دُونَ ذَٰلِكَ ۖ وَكُنَّا لَهُمْ حَافِظِينَ
ترجمه: و از شیاطین کسانی بودند که برای او غواصی میکردند و کارهایی جز این انجام میدادند و ما نگهبان آنها بودیم.
این آیه، چونان مشعلی، توانایی سلیمان علیهالسلام در مدیریت نیروهای مخالف با علم و حکمت را نشان میدهد. این مدیریت، الگویی برای علما در بهرهگیری از دانش برای خدمت به جامعه است.
بخش سوم: نقد جدایی علم و دین
۳.۱. نقد تقسیمبندی علوم به دینی و دنیوی
استاد فرزانه قدسسره، تقسیمبندی علوم به دینی (ادیان) و دنیوی (ابدان) را خطایی تاریخی میدانند که دین را از محتوای علمی تهی کرده است. این جدایی، که ریشه در تأثیرات استعماری و سیاستهای حکام گذشته دارد، سبب شده است تا علما از علوم تجربی، اجتماعی و فناوری دور افتاده و به گفتار محدود شوند. این انحصار، چونان زنجیری، حوزههای علمی را از اثرگذاری اجتماعی بازداشته است.
۳.۲. تأثیر استعمار بر انزوای علم دینی
استعمار، با محدود ساختن علم دینی به گفتار و محروم کردن آن از علوم تجربی و اجتماعی، جایگاه آن را در جامعه تضعیف کرد. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که حکام گذشته، از خلفای بنیامیه و بنیعباس تا شاهان عجم و عرب، با سیاستهای خود، علم دینی را از علوم عملی و فناوری دور ساختند. این انزوا، چونان سایهای سنگین، اثرگذاری اجتماعی علم دینی را کمرنگ کرده است.
۳.۳. ضرورت احیای بابالعلوم در حوزهها
برای رهایی از این انزوا، حوزههای علمی باید بابالعلوم را احیا کنند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم دینی، بدون تسلط بر علوم روز، از جمله علوم اجتماعی، تجربی و فناوری، نمیتواند پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. برای مثال، بناهایی چون منارجنبان و سیوسهپل، که نتیجه فعالیت علمی علمای گذشته در هندسه و صنعت است، نشاندهنده پیوند علم دینی با علوم عملی در تاریخ اسلام است.
بخش چهارم: ضرورت موضوعشناسی در فقه
۴.۱. اهمیت موضوعشناسی علمی
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که فقه بدون موضوعشناسی علمی، ناقص است. برای صدور فتوای دقیق در باب احکامی چون غنا، ربا یا نماز مسافر، تسلط بر علوم مرتبط مانند موسیقی، اقتصاد و جغرافیا ضروری است. برای نمونه، ناآگاهی از موسیقی سبب شده است که برخی فتاوا در باب غنا نادرست یا غیرعلمی باشند، زیرا غنا به وصف صدا و موسیقی به وصف آلات مربوط است، اما این تمایز به دلیل فقدان موضوعشناسی نادیده گرفته شده است.
۴.۲. نمونههایی از نقص موضوعشناسی
استاد فرزانه قدسسره به نمونههایی از نقص موضوعشناسی اشاره میکنند. برای مثال، در باب ربا، بدون تسلط بر اقتصاد، نمیتوان احکام دقیق صادر کرد. یا در باب نماز مسافر، ناآگاهی از جغرافیا و ریاضیات، به اختلافات فقهی منجر شده است. همچنین، در محاسبات کر (واحد شرعی آب)، فقدان دانش ریاضی سبب بروز اشکالات متعدد در فتاوا شده است.
۴.۳. نقد آموزشهای کهنه در حوزهها
آموزشهای کنونی حوزهها، که عمدتاً به صرف، نحو و فقه سنتی محدود شدهاند، پاسخگوی نیازهای روز جامعه نیستند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که این آموزشهای کهنه، علم دینی را از پویایی و اثرگذاری محروم کردهاند. برای نمونه، طلابی که با علوم مدرن آشنا هستند، ذهنیت بازتری نسبت به طلاب سنتی دارند و میتوانند با نیازهای جامعه همگام شوند.
بخش پنجم: ضرورت بازسازی نظام حوزههای علمی
۵.۱. ضرورت تغییر نظام آموزشی حوزهها
استاد فرزانه قدسسره نظام کنونی حوزهها را ناکارآمد دانسته و بر ضرورت بازسازی آن تأکید دارند. حوزهها باید با احیای بابالعلوم و بابالخیرات، به مرکزی برای رفع نیازهای معنوی، علمی و اجتماعی جامعه تبدیل شوند. این تغییر، چونان نسیمی حیاتبخش، علم دینی را از انزوا رهایی بخشیده و جایگاه آن را در جامعه استوار میسازد.
۵.۲. خودکفایی مالی و خیررسانی جهانی
حوزههای علمی باید با فعالیتهای علمی و خیرخواهانه، به خودکفایی مالی دست یابند و از وابستگی به شهریه رها شوند. استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم دینی باید خیررسانی را فراتر از مرزهای دینی برده و حتی به غیرمسلمانان خدمت کند. این خیررسانی جهانی، چونان دری گشوده، جایگاه علم دینی را در جهان ارتقا خواهد داد.
۵.۳. ابداع علوم جدید
استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت ابداع علوم جدید، مانند روانشناسی مبتنی بر قرآن کریم، تأکید دارند. این علوم، که نه در حوزه پزشکی و نه در روانشناسی غربی یافت میشوند، میتوانند پاسخگوی نیازهای معنوی و روانی انسان مدرن باشند. این ابداع، چونان گوهری نوظهور، جایگاه علم دینی را در جهان تثبیت خواهد کرد.
بخش ششم: الگوگیری از انبیا در سطح نازل
۶.۱. امکانپذیری الگوگیری از انبیا
استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علما، هرچند در حد انبیا نباشند، میتوانند در سطحی متناسب با توان خویش از سیره آنها الگو بگیرند. این الگوگیری، چونان راهی روشن، علم دینی را به سوی اثرگذاری اجتماعی هدایت میکند. برای نمونه، عالمی که با دانش دندانپزشکی به مردم خدمت میکند، در سطحی نازل، سیره خیرخواهانه انبیا را احیا میکند.
۶.۲. نمونههای تاریخی از علمای عالم
علمای گذشته، مانند خواجه نصیرالدین طوسی، که در ریاضیات و علوم دیگر سرآمد بودند، الگویی درخشان از پیوند علم و حکمت ارائه دادهاند. بناهایی چون منارجنبان و سیوسهپل، نتیجه فعالیت علمی این علما در هندسه و صنعت است. این نمونهها، چونان ستارگانی در آسمان تاریخ، راه احیای بابالعلوم را نشان میدهند.
نتیجهگیری
این نوشتار، با بازنویسی درسگفتار شماره ۱۳۴۱ استاد فرزانه قدسسره، به تبیین نقش علم و خیررسانی در سیره انبیا و رسالت علما پرداخته است. آیات سوره انبیاء، چونان مشعلهایی فروزان، جامعیت انبیا در حکمت و علم را نشان میدهند. نقد جدایی علوم از دین، انحصار علم دینی به گفتار و انفعال حوزهها، ضرورت بازسازی نظام آموزشی و عملیاتی آنها را برجسته میسازد. علم دینی باید با احیای بابالعلوم و بابالخیرات، به مرکزی برای رفع نیازهای معنوی، علمی و اجتماعی جامعه تبدیل شود. این تحول، چونان جریانی حیاتبخش، جایگاه علم دینی را در جامعه و جهان استوار خواهد ساخت.