متن درس
فلسفه قدرت و نظامهای حکومتی در آیینه قرآن کریم و فلسفه اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۳۹۶)
دیباچه
قدرت، چونان جریانی خروشان در بستر تاریخ بشری، همواره محور تأملات فلسفی و دینی بوده است. این مفهوم، که در تاروپود حیات اجتماعی و سیاسی انسان تنیده شده، در فلسفه اسلامی و آیات نورانی قرآن کریم، از منظری باطنی و ظاهری مورد کاوش قرار گرفته است. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی تقسیمبندیهای قدرت، گونههای نظامهای حکومتی، و چالشهای پیش روی آنها در جهان معاصر پرداخته میشود. این اثر، با نگاهی عمیق به آیات سورههای نمل و قصص، و بهرهگیری از اصول فلسفه سیاسی اسلامی، میکوشد الگویی کارآمد برای حکومتی مبتنی بر عدالت، مشروعیت، مقبولیت و تخصص ارائه دهد.
بخش یکم: مفهوم قدرت و تقسیمبندیهای آن
ماهیت قدرت در فلسفه اسلامی
قدرت، چونان نیرویی پویا و بنیادین، در فلسفه اسلامی از دو منظر مورد تأمل قرار میگیرد: باطنی و ظاهری. قدرت باطنی، ریشه در ساحت معنوی و الهی دارد و در وجود انسان بهعنوان خلیفهالله متجلی میشود. این نوع قدرت، که از وحی و هدایت الهی سرچشمه میگیرد، در نظامهای حکومتی انبیا و معصومین نمود مییابد. در مقابل، قدرت ظاهری، در چارچوب ساختارهای اجتماعی و سیاسی، بهصورت نظامهای حکومتی صوری ظهور میکند. این تقسیمبندی، چونان دو بال، امکان تحلیل عمیق نظامهای حکومتی را در پرتو حکمت اسلامی فراهم میسازد.
گونهشناسی نظامهای حکومتی ظاهری
نظامهای حکومتی ظاهری، در طول تاریخ، تنوعی شگرف یافتهاند. از حکومتی که بر پایه شمشیر و زور استوار است تا نظامهایی که از پذیرش مردمی یا مشروعیت الهی برخوردارند، هر یک ویژگیها و چالشهای خاص خود را دارند. پرسش از بهترین نظام حکومتی، چونان معمایی پیچیده، ذهن فیلسوفان و اندیشمندان را به خود مشغول داشته است. آیا نظامهای دینی، که ریشه در وحی دارند، برتری دارند یا نظامهای مردمی، که بر اراده جمعی استوارند؟ این پرسش، محور اصلی تأملات این نوشتار است.
بخش دوم: نظام حکومتی انبیا و معصومین
ویژگیهای نظام حکومتی معصومین
نظام حکومتی انبیا و معصومین، چونان قلهای رفیع در میان نظامهای بشری، تمامی ویژگیهای کمال را در خود گرد آورده است. این نظام، از چهار رکن اساسی برخوردار است: مشروعیت الهی، مقبولیت مردمی، فقدان استقلال فردی، و تخصص ناشی از وحی. مشروعیت الهی، از طریق وحی و رسالت الهی تضمین میشود؛ مقبولیت مردمی، با پذیرش عمومی و اعجاز انبیا تحقق مییابد؛ فقدان استقلال فردی، مانع از سلطهگری و دیکتاتوری میشود؛ و تخصص، از طریق وحی الهی، حکومتی عاری از خطا را رقم میزند. این ویژگیها، نظام معصومین را به الگویی بیبدیل در تاریخ بشری تبدیل کرده است.
محدودیت زمانی نظام معصومین
با وجود برتری بیچونوچرای نظام معصومین، این الگو منحصر به دوران حضور انبیا و ائمه است. پس از ختم نبوت و غیبت امام معصوم، امکان تحقق این نظام بهصورت مستقیم وجود ندارد. این محدودیت، چونان سدی در برابر آرمان بشری، ضرورت جستوجوی الگوهای جایگزین را برجسته میسازد. در این میان، نظامهای حکومتی مبتنی بر عدالت و اجتهاد، بهعنوان جانشینانی شایسته، در فلسفه سیاسی شیعه مطرح شدهاند.
بخش سوم: نقد نظامهای حکومتی استبدادی و دموکراتیک
نظام استبدادی: سلطه زور و بیعدالتی
نظام استبدادی، که بر پایه زور و سلطه فردی استوار است، چونان تاریکی در برابر نور عدالت، فاقد هرگونه مشروعیت و مقبولیت است. این نظام، که در تاریخ با نمونههایی چون خلفا و شاهان ظالم نمود یافته، نه از رسالت الهی برخوردار است و نه تخصص لازم برای اداره جامعه را داراست. چنین حکومتی، چونان غولی سرکش، کرامت انسانی را پایمال کرده و بدترین نوع نظام حکومتی به شمار میرود.
کاستی دموکراسی مدرن
نظامهای دموکراتیک، که در قرون متأخر بهعنوان بدیلی برای نظامهای استبدادی و دینی مطرح شدهاند، در نظریه از مقبولیت مردمی برخوردارند، اما در عمل، تحت سلطه کارتلهای اقتصادی و قدرتهای سیاسی قرار گرفتهاند. این نظامها، که ادعای حاکمیت مردم بر مردم را دارند، در بسیاری موارد به ابزاری برای سرکوب و استثمار تبدیل شدهاند. فساد، فحشا، و تجارت اعضای بدن انسان در برخی از این جوامع، چونان آینهای، کاستی و انحراف این نظامها را به نمایش میگذارد.
بخش چهارم: نظام حکومتی دینی شیعی
ویژگیهای نظام شیعی در غیاب معصوم
در غیاب معصوم، نظام حکومتی شیعی، چونان ستارهای درخشان در آسمان فلسفه سیاسی، بر چهار رکن استوار است: مشروعیت مبتنی بر عدالت، مقبولیت مردمی، تخصص از طریق اجتهاد، و سلامت اخلاقی. این نظام، که ریشه در تعالیم اهل بیت علیهمالسلام دارد، با تکیه بر عدالت و اجتهاد، الگویی کارآمد برای اداره جامعه ارائه میدهد. مشروعیت این نظام، از احکام الهی و عدالت سرچشمه میگیرد، و مقبولیت آن، از پذیرش مردمی و انتخاب آزادانه مردم نشأت میگیرد.
ناکامی نظامهای دینی غیرشیعی
بسیاری از نظامهای دینی، چه شیعی فاقد شرایط لازم و چه غیرشیعی، به دلیل نبود عدالت، مقبولیت، تخصص یا سلامت، به ستم و ظلم گراییدهاند. این ناکامی، چونان زنگ خطری، اعتبار دین را در میان جوامع کاهش داده و گرایش به دین را به سوی توهم و کذب سوق داده است. تاریخ، گواه نظامهایی است که به نام دین، اما بدون پایبندی به اصول آن، به سرکوب و استثمار مردم پرداختهاند.
بخش پنجم: تحلیل نظامهای حکومتی در قرآن کریم
گونههای حکومتی در سورههای نمل و قصص
قرآن کریم، چونان گنجینهای بیپایان، در سورههای نمل و قصص، چهار گونه نظام حکومتی را به تصویر میکشد: نظام بلقیس، نظام سلیمان، نظام فرعون، و نظام مستضعفین. هر یک از این نظامها، چونان آیینهای، ویژگیها و چالشهای خاص خود را بازتاب میدهند. نظام بلقیس، با انصاف و مدیریت مشورتی، الگویی موفق ارائه میدهد. نظام سلیمان، با تکیه بر وحی و حکمت الهی، قله کمال حکومتی است. نظام فرعون، نمونهای از استبداد و ستم است، و نظام مستضعفین، با وجود اراده الهی برای توانمندسازی، با چالشهای ساختاری مواجه است.
ویژگیهای نظام بلقیس
نظام حکومتی بلقیس، چونان گلی شکوفا در میان نظامهای بشری، با انصاف، مشورت و مدیریت عقلانی، الگویی شایسته ارائه میدهد. این نظام، که در قرآن کریم با تحسین یاد شده، نشاندهنده امکان تحقق حکومتی عادلانه و پایدار در غیاب وحی مستقیم است.
چالشهای نظام مستضعفین
نظام مستضعفین، که در قرآن کریم با اراده الهی برای توانمندسازی آنها همراه است، با چالشهایی چون فقدان زیرساختهای مناسب و تجربه حکومتی مواجه است. این نظام، چونان نهالی نوپا، نیازمند مراقبت و هدایت الهی است تا به ثمر نشیند.
آیه ۵ سوره قصص: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ
ترجمه: و ما خواستیم بر کسانی که در زمین ناتوان ساخته شده بودند، منّت نهیم و آنها را پیشوایان و وارثان قرار دهیم.
تربیت موسی علیهالسلام در محیط غیرمستضعف
خداوند متعال، موسی علیهالسلام را از محیط مستضعفین جدا کرد و در قصر فرعون پروراند تا از تأثیرات منفی استضعاف مصون بماند. این جدایی، چونان کلیدی برای گشودن قفل تربیت، بر اهمیت محیط در شکلگیری شخصیت رهبران تأکید دارد.
آیه ۷ سوره قصص: وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ
ترجمه: و به مادر موسی وحی کردیم که او را شیر ده، و چون بر او ترسیدی، او را به دریا افکن و مترس و اندوهگین مباش، که ما او را به تو بازمیگردانیم و از پیامبرانش میکنیم.
بخش ششم: تأثیر محیط بر تربیت و رفتار
نقش محیط در پرورش انسان
محیط، چونان خاکی حاصلخیز یا بستری سنگلاخ، نقش بنیادین در تربیت انسان ایفا میکند. محیطهای بسته و محدود، مانند آپارتمانهای کوچک، چونان قفسی، رشد شخصیت را محدود میکنند، در حالی که محیطهای باز و گسترده، چونان دشتی وسیع، به پرورش عزت نفس و خودباوری یاری میرسانند. در روایات اسلامی، بر اهمیت خانههای بزرگ و فضاهای باز در تربیت انسان تأکید شده است.
تأثیر شیر مادر در محیط مستضعف
شیر مادر، بهویژه در محیطهای مستضعف، چونان بذری در خاک نامناسب، میتواند تأثیرات منفی بر شخصیت و رفتار فرزند داشته باشد. این نکته، بر نقش عوامل زیستی و محیطی در شکلگیری ویژگیهای روانی و اخلاقی تأکید دارد.
رفتار موسی علیهالسلام و تأثیر استضعاف
موسی علیهالسلام، به دلیل تأثیرات محیط مستضعفین، در مواجهه با درگیریها به عجله و خشونت گرایید. این رفتار، که ریشه در ترس و ناامنی محیطی دارد، نشاندهنده تأثیرات عمیق استضعاف بر روان و کنشهای انسانی است.
آیه ۱۵ سوره قصص: وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَٰذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ ۖ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ ۖ قَالَ هَٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ ۖ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ
ترجمه: و به شهر درآمد در حالی که مردمش غافل بودند، پس دو مرد را یافت که با هم میجنگیدند، این از پیروانش بود و آن از دشمنانش. آن که از پیروانش بود از او بر ضد آنکه از دشمنانش بود یاری خواست، پس موسی او را با مشت زد و کارش را ساخت. گفت: این از کار شیطان است، که او دشمنی گمراهکننده آشکار است.
آیه ۱۶ سوره قصص: قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
ترجمه: گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم، مرا بیامرز. پس خدا او را آمرزید، که او آمرزنده مهربان است.
آیه ۱۷ سوره قصص: قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ
ترجمه: گفت: پروردگارا، به پاس آنکه بر من نعمت دادی، هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود.
آیه ۱۸ سوره قصص: فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ فَإِذَا الَّذِي اسْتَنْصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ ۚ قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُبِينٌ
ترجمه: پس در شهر، ترسان و نگران صبح کرد، ناگاه همان که دیروز از او یاری خواسته بود، از او یاری خواست. موسی به او گفت: تو آشکارا گمراهی.
بخش هفتم: ضرورت رشد فهم بشری و گرایش به معنویت
رشد تاریخی فهم بشری
فهم جامعه بشری، چونان رودی خروشان، در مسیر تاریخ به سوی تعالی در حرکت است. این رشد، ضرورتی تاریخی و اجتماعی است که بازگشت به عقب را ناممکن میسازد. این پیشرفت، نظامهای حکومتی را به انطباق با نیازهای نوین بشری ملزم میکند.
گرایش کاذب به معنویت
گرایش کنونی جهان به معنویت، چونان سرابی در بیابان، به دلیل فقدان الگوهای معتبر دینی، به توهم و انحراف گراییده است. این گرایش، که در اروپا، آمریکا و جوامع اسلامی و غیراسلامی مشاهده میشود، از خستگی بشر از نظامهای دموکراتیک دروغین نشأت میگیرد، اما بدون الگویی کارآمد، به کذب میانجامد.
بخش هشتم: مسئولیت شیعه در ارائه الگوی حکومتی
پتانسیل نظام شیعی
نظام حکومتی شیعی، چونان گوهری درخشان، با تکیه بر چهار اصل مشروعیت، مقبولیت، تخصص و سلامت، پتانسیل ارائه الگویی جهانی را داراست. موفقیت این نظام، در گرو اثبات عملی این اصول است که میتواند گرایشهای کاذب به معنویت را به حقیقتی پایدار تبدیل کند.
ناکامی تاریخی نظامهای دینی
اکثر نظامهای دینی در تاریخ، به دلیل فقدان شرایط لازم، ناکام ماندهاند. تنها نظام شیعی، با تکیه بر اصول عدالت و اجتهاد، توانایی احیای جایگاه دین در جهان را دارد. این مسئولیت، چونان باری سنگین بر دوش شیعیان، ضرورت دقت و اهتمام را برجسته میسازد.
بخش نهم: پرسشهای بنیادین درباره مهدویت
چالشهای جامعهشناختی مهدویت
موضوع مهدویت، چونان معمایی عمیق، با چهار پرسش بنیادین مواجه است: وجود تاریخی امام زمان علیهالسلام، حیات کنونی ایشان، بازگشت، و زمان بازگشت. این پرسشها، که در گفتمانهای جهانی نیز مطرحاند، نیازمند پاسخهایی جامعهشناختی و دینی هستند تا ایمان به مهدویت را از توهم به حقیقت تبدیل کنند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در مفهوم قدرت و نظامهای حکومتی از منظر فلسفه اسلامی و آیات قرآن کریم، تصویری جامع از الگوهای حکومتی و چالشهای آنها ارائه داد. نظام معصومین، چونان قلهای دستنیافتنی، الگویی ایدهآل است که در غیاب آن، نظام شیعی با اصول عدالت، مقبولیت، تخصص و سلامت، بدیلی شایسته ارائه میدهد. ناکامی نظامهای دینی و دموکراتیک، ضرورت ارائه الگویی کارآمد را برجسته میسازد. آیات سورههای نمل و قصص، چونان چراغی، مسیر تحلیل این نظامها را روشن میکنند. گرایش کاذب به معنویت و پرسشهای مهدویت، چالشهایی هستند که شیعه با ارائه الگویی کارآمد میتواند به آنها پاسخ دهد. این اثر، چونان گنجینهای برای پژوهشگران، راه را برای تأملات عمیقتر در فلسفه سیاسی اسلامی هموار میسازد.