در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1405

متن درس




ساختار سه‌گانه انسان در پرتو قرآن کریم: پیروزی، شکست و سلامت

ساختار سه‌گانه انسان در پرتو قرآن کریم: پیروزی، شکست و سلامت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۰۵)

مقدمه: تأمل در ساختار وجودی انسان

انسان، به مثابه آیینه‌ای از تجلیات الهی، موجودی است چندوجهی که در مراتب گوناگون وجودی تعریف می‌شود. این مراتب، که در سه ظرف شکست، پیروزی و سلامت تجلی می‌یابند، بیانگر ظرفیت‌های بی‌کران انسان در مسیر کمال و سعادت‌اند. درس‌گفتار حاضر، با محوریت آیات قرآن کریم و نگاهی عمیق به فلسفه اسلامی، به کاوش در این ساختار سه‌گانه می‌پردازد و با نقد رویکرد پیروزی‌محوری، سلامت را به‌عنوان غایت وجودی مؤمن معرفی می‌کند. این نوشتار، با بهره‌گیری از آیات سوره قصص و سیره انبیا و اولیای الهی، به تحلیل فلسفی و عرفانی این مراتب پرداخته و راهی نوین برای فهم جایگاه انسان در نظام هستی ارائه می‌دهد. هدف این اثر، تبیین علمی و دانشگاهی این ساختار در چارچوبی است که هم برای پژوهشگران فلسفه و عرفان اسلامی و هم برای جویندگان حقیقت، راهگشا باشد.

بخش اول: ساختار سه‌گانه وجودی انسان

مفهوم سه‌گانه شکست، پیروزی و سلامت

انسان، با عظمتی بی‌مانند، در سه ظرف وجودی تعریف می‌شود: شکست، که نمود ضعف و ناتوانی است؛ پیروزی، که تجلی قدرت و سلطه‌جویی است؛ و سلامت، که راه سعادت و کمال را می‌گشاید. این تقسیم‌بندی، به سان نردبانی است که انسان را از حضیض سجین به اوج علیین رهنمون می‌سازد. در فلسفه اسلامی، این مراتب با درجات وجود همخوانی دارند و انسان را موجودی چندبعدی معرفی می‌کنند که در هر مرتبه، جلوه‌ای از حقیقت الهی را بازمی‌تاباند.

شکست، به مثابه سایه‌ای بر وجود انسان، نمود محدودیت‌های جسمانی و نفسانی اوست. پیروزی، گرچه در نگاه نخست فریبنده می‌نماید، اغلب با ظلم و ناجوانمردی آمیخته است و به خسران معنوی می‌انجامد. اما سلامت، به سان چشمه‌ای زلال، انسان را به سوی سعادت و انجام وظیفه رهنمون می‌سازد. این سه‌گانه، به زیبایی در آیات قرآن کریم ترسیم شده و انسان را به تأمل در جایگاه خویش دعوت می‌کند.

درنگ: ساختار سه‌گانه وجودی انسان، شامل شکست، پیروزی و سلامت، بیانگر مراتب گوناگون وجودی اوست که از ضعف تا سعادت امتداد می‌یابد.

تفاوت روش پیروزی و سلامت

روش پیروزی، که در آن هدف به هر قیمتی، حتی با ظلم و گناه، دنبال می‌شود، با روش سلامت، که سعادت و انجام وظیفه را در اولویت قرار می‌دهد، تفاوت بنیادین دارد. پیروزی‌محوران، به سان شکارچیانی‌اند که در پی صید، هر وسیله‌ای را مباح می‌شمارند، حال آنکه سالم‌ها، چون باغبانانی‌اند که به پرورش گل‌های سعادت در خاک فطرت الهی می‌پردازند. این تمایز، با مفهوم تقوا در قرآن کریم همخوانی دارد، چنان‌که در آیه‌ای نورانی فرموده است:

فَانْظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ

«پس بنگر که سرانجام ستمگران چگونه بود» (سوره قصص، آیه ۴۲). این آیه، به سان هشداری است که پیروزی‌های آلوده به ظلم را به خسران و نابودی رهنمون می‌سازد.

درنگ: روش پیروزی، با تکیه بر ظلم و گناه، در برابر روش سلامت، که سعادت و تقوا را در اولویت قرار می‌دهد، به خسران معنوی می‌انجامد.

پیروزی و پیوند آن با ظلم

پیروزی‌محوران، که در پی موفقیت به هر قیمتی‌اند، با ظلم، ستم و ناجوانمردی به مقاصد خویش می‌رسند، غافل از آنکه این پیروزی، خود گونه‌ای شکست است. قرآن کریم، این حقیقت را در آیه‌ای روشن بیان می‌کند:

وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ

«و او و سپاهیانش در زمین به ناحق تکبر ورزیدند» (سوره قصص، آیه ۳۹). این آیه، به سان آیینه‌ای است که چهره زشت پیروزی‌های مبتنی بر استکبار و ظلم را نمایان می‌سازد. چنین پیروزی‌هایی، به مثابه بنایی است که بر شالوده‌ای سست استوار شده و به‌زودی فرو می‌ریزد.

درنگ: پیروزی‌های مبتنی بر ظلم و استکبار، به‌رغم ظاهر فریبنده، در باطن شکست و نابودی معنوی را در پی دارند.

بخش دوم: نظم مهندسی‌شده آیات قرآن کریم

شگفتی نظم قرآنی در تبیین ساختار سه‌گانه

آیات قرآن کریم، به سان نقشه‌ای مهندسی‌شده، با نظمی شگفت‌انگیز مراتب وجودی انسان را تبیین می‌کنند. این نظم، که در سوره قصص به زیبایی جلوه‌گر است، انسان را به تأمل در جایگاه خویش و مسیر سعادت دعوت می‌کند. آیات این سوره، به مثabe یک تابلوی نگارین، هر یک در جای خود قرار گرفته و با ترتیبی حکیمانه، ساختارهای سه‌گانه شکست، پیروزی و سلامت را ترسیم می‌کنند. این انسجام، گواهی است بر حکمت الهی در کلام وحی که به‌عنوان راهنمایی جامع برای بشر عرضه شده است.

درنگ: آیات قرآن کریم، با نظمی مهندسی‌شده، ساختارهای سه‌گانه وجودی انسان را تبیین می‌کنند و راه سعادت را روشن می‌سازند.

عاقبت پیروزی‌محوران در قرآن کریم

پیروزی‌محوران، که با ظلم و استکبار به دنبال مقاصد خویش‌اند، به عاقبتی شوم گرفتار می‌شوند. قرآن کریم، این حقیقت را در سرگذشت فرعون و سپاهیانش به تصویر می‌کشد:

فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ

«پس او و سپاهیانش را گرفتیم و در دریا افکندیم» (سوره قصص، آیه ۴۰). این آیه، به سان هشداری است که عاقبت پیروزی‌های مبتنی بر ظلم را به سوی حرمان و دوزخ رهنمون می‌سازد. در عرفان اسلامی، ظلم به‌عنوان مانعی اصلی در مسیر سعادت شناخته می‌شود و این آیه، این حقیقت را به روشنی بیان می‌کند.

درنگ: پیروزی‌محوران، به دلیل ظلم و استکبار، به عاقبتی شوم چون حرمان و دوزخ گرفتار می‌شوند.

بخش سوم: ویژگی‌های سالم‌ها در مسیر سعادت

سالم‌ها و هدف سعادت

سالم‌ها، که انبیا، اولیا و مؤمنان نمونه‌های بارز آن‌اند، به دنبال سلامت و سعادت‌اند، نه پیروزی یا شکست. آنان، به سان مسافرانی‌اند که در مسیر کمال، وظیفه را بر نتیجه مقدم می‌دارند و با توکل بر قضای الهی، به خیر و سعادت می‌رسند، حتی اگر شر ظاهری در پی داشته باشد. این اصل، در کلام قرآنی چنین تجلی یافته است:

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

«و به‌راستی برایشان سخن را پیوسته ساختیم، باشد که پند گیرند» (سوره قصص، آیه ۵۱). این آیه، به سان مشعلی است که راه سلامت را با اتصال به کلام الهی روشن می‌سازد.

درنگ: سالم‌ها، با هدف سعادت و انجام وظیفه، به کلام الهی متصل شده و راه کمال را می‌پیمایند.

ایمان پیشینی و فطرت پاک

سالم‌ها، کسانی‌اند که پیش از نزول وحی، به حقیقت ایمان داشتند و فطرت پاکشان آن‌ها را به سوی حق رهنمون ساخت. این ایمان پیشینی، به سان بذری است که در خاک فطرت الهی کاشته شده و با نزول وحی به بار می‌نشیند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ

«کسانی که پیش از آن به ایشان کتاب داده بودیم، به آن ایمان می‌آورند» (سوره قصص، آیه ۵۲). این آیه، به آمادگی وجودی سالم‌ها برای پذیرش حقیقت اشاره دارد که ریشه در فطرت الهی آن‌ها دارد.

نمونه بارز این ایمان پیشینی، ابوذر غفاری است که پیش از بعثت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به حقیقت ایمان داشت و با شنیدن پیام وحی، آن را با جان و دل پذیرفت. ابوذر، به سان ستاره‌ای در آسمان صدر اسلام، با فطرت پاک خویش، حقیقت را در آغوش کشید و نمونه‌ای از سالم‌ها شد.

درنگ: سالم‌ها، با ایمان پیشینی و فطرت پاک، پیش از نزول وحی به حقیقت گرایش دارند و با شنیدن آیات الهی، آن را می‌پذیرند.

پذیرش فطری حقیقت

مؤمنان، هنگامی که آیات الهی را می‌شنوند، به دلیل هماهنگی با فطرت پاکشان، آن را با جان و دل می‌پذیرند. این پذیرش، به سان موجی است که با دریا همنوا می‌شود و قلب مؤمن را سیراب می‌سازد. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

وَإِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ

«و چون بر ایشان خوانده شود، گویند: به آن ایمان آوردیم که آن حق است از جانب پروردگارمان، ما پیش از این نیز تسلیم بودیم» (سوره قصص، آیه ۵۳). این آیه، به زیبایی نشان می‌دهد که فطرت پاک مؤمنان، پیش از نزول آیات، با حقیقت همنوا بوده و با شنیدن کلام الهی، به آن ایمان می‌آورند.

درنگ: مؤمنان، به دلیل هماهنگی با فطرت پاکشان، آیات الهی را با جان و دل پذیرفته و پیش از نزول وحی، تسلیم حقیقت‌اند.

پاداش مضاعف سالم‌ها

سالم‌ها، به دلیل ایمان پیشینی و صبرشان در برابر سختی‌ها، پاداشی مضاعف دریافت می‌کنند. این پاداش، به سان میوه‌ای است که از درخت صبر و استقامت به بار می‌نشیند. قرآن کریم این حقیقت را چنین بیان می‌کند:

أُولَٰئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا

«آنانند که به پاس آنچه صبر کردند، پاداششان را دو بار می‌دهند» (سوره قصص، آیه ۵۴). این پاداش، نتیجه پایبندی به حقیقت و استقامت در مسیر سعادت است که در فلسفه اسلامی، صبر را از فضایل اصلی مؤمن می‌داند.

درنگ: سالم‌ها، به دلیل ایمان پیشینی و صبر در برابر سختی‌ها، پاداشی مضاعف دریافت می‌کنند.

خیر در برابر شر

سالم‌ها، در برابر بدی، خوبی می‌کنند و با این رفتار، به سان باغبانانی‌اند که خارهای بدی را با گل‌های خیر جایگزین می‌سازند. این اصل، در آیه‌ای نورانی چنین بیان شده است:

وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ

«و بدی را با نیکی دفع می‌کنند» (سوره قصص، آیه ۵۴). این رفتار، با سیره اهل بیت علیهم‌السلام همخوانی دارد و نشانه سلامت وجودی مؤمنان است.

درنگ: سالم‌ها، با دفع بدی به‌وسیله نیکی، سلامت وجودی و تعهد به اخلاق اسلامی را به نمایش می‌گذارند.

اعراض از لغو و متانت در برابر جاهلان

مؤمنان، در برابر سخنان بیهوده و لغو، اعراض می‌کنند و با متانت، از جاهلان دوری می‌گزینند. این رفتار، به سان نسیمی است که از میان خارستان عبور کرده و عطر گل‌ها را پراکنده می‌سازد. قرآن کریم این ویژگی را چنین توصیف می‌کند:

وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ

«و چون سخن بیهوده شنیدند، از آن روی برتافتند و گفتند: اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست، سلام بر شما، ما جاهلان را نمی‌جوییم» (سوره قصص، آیه ۵۵). این آیه، به زیبایی متانت مؤمنان را در برابر جاهلان و سخنان بیهوده ترسیم می‌کند و با سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، که به‌عنوان «اذن خیر» شناخته می‌شد، همخوانی دارد.

درنگ: مؤمنان، با اعراض از سخنان بیهوده و متانت در برابر جاهلان، سلامت روحی و تقرب به خدا را حفظ می‌کنند.

بخش چهارم: سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و ویژگی‌های سالم‌ها

متانت و نرمش پیامبر

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به‌عنوان نمونه اعلای سالم‌ها، با متانت، نرمش و صبر در برابر اذیت‌ها و سخنان بیهوده، راه سعادت را به امت نشان داد. این سیره، به سان مشعلی است که در تاریکی نادانی، راه هدایت را روشن می‌سازد. قرآن کریم، این ویژگی را در آیه‌ای دیگر تأیید می‌کند:

خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ

«گذشت پیشه کن و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی برتاب» (سوره اعراف، آیه ۱۹۹). این آیه، به زیبایی نرمش و متانت پیامبر را در برابر نادانان و مخالفان ترسیم می‌کند.

درنگ: پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با نرمش و متانت در برابر اذیت‌ها، الگویی بی‌نظیر از سلامت و سعادت ارائه داد.

مظلومیت پیامبر و صبر در برابر سختی‌ها

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با وجود جایگاه والای نبوت، در زندگی شخصی خویش مظلوم بود و با مشکلات خانوادگی و اجتماعی فراوانی روبه‌رو شد. این مظلومیت، به سان ابری است که باران رحمت را بر زمین تشنه امت فرو می‌ریزد. ایشان، با صبر و استقامت، وظیفه خویش را به انجام رساند و راه سعادت را به بشریت نشان داد. این صبر، نشانه‌ای از سلامت وجودی و تعهد به رسالت الهی است.

درنگ: مظلومیت پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و صبر ایشان در برابر سختی‌ها، نشانه سلامت وجودی و تعهد به رسالت الهی است.

محدودیت هدایت پیامبر

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، با وجود مقام والای نبوت، نمی‌توانست هر کس را که دوست دارد هدایت کند، بلکه هدایت به مشیت الهی وابسته است. این حقیقت، در آیه‌ای نورانی چنین بیان شده است:

إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ

«تو هر که را دوست داری نمی‌توانی هدایت کنی، لیکن خدا هر که را بخواهد هدایت می‌کند» (سوره قصص، آیه ۵۶). این آیه، به سان آیینه‌ای است که محدودیت اختیارات پیامبر و حاکمیت اراده الهی را نمایان می‌سازد.

درنگ: هدایت، به مشیت الهی وابسته است و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله، تنها رساننده پیام الهی است، نه تعیین‌کننده هدایت.

بخش پنجم: نقد پیروزی‌محوری و خشونت در جوامع اسلامی

خشونت و دوری از سیره پیامبر

خشونت در برخی جوامع اسلامی، نتیجه دوری از سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و گرایش به پیروزی‌محوری است. این خشونت، به سان طوفانی است که ریشه‌های سلامت و متانت را تهدید می‌کند. هنگامی که جوامع اسلامی از نرمش و سلام در برابر مخالفان فاصله می‌گیرند، به درگیری و آشوب گرفتار می‌شوند. این نقد، به انحراف از ارزش‌های اسلامی اشاره دارد که با سیره انبیا و اولیای الهی در تضاد است.

درنگ: خشونت در جوامع اسلامی، نتیجه دوری از سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و گرایش به پیروزی‌محوری است.

عاقبت ظلم در قالب دین

ظلم، حتی اگر در قالب دین ظاهر شود، به نابودی معنوی می‌انجامد. قرآن کریم، این حقیقت را در آیه‌ای روشن بیان می‌کند:

وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ

«و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به سوی آتش می‌خوانند» (سوره قصص، آیه ۴۱). این آیه، به سان هشداری است که ظلم، در هر شکل و قالبی، مانع سعادت و راهبر به سوی دوزخ است.

درنگ: ظلم، حتی در قالب دین، به نابودی معنوی منجر شده و مانع اصلی سعادت است.

قدرت و پیشگیری از جنگ

قدرت واقعی، نه در جنگ‌افروزی، بلکه در پیشگیری از جنگ نهفته است. قرآن کریم، این اصل را چنین بیان می‌کند:

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ

«و در برابرشان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید» (سوره انفال، آیه ۶۰). این آیه، به قدرت بازدارنده اشاره دارد که به سان سپری است که صلح و سلامت را حفظ می‌کند. در فلسفه اسلامی، قدرت در خدمت سلامت و صلح است، نه ظلم و ستیز.

درنگ: قدرت واقعی، در پیشگیری از جنگ و حفظ صلح و سلامت نهفته است، نه در ستیز و قلدری.

بخش ششم: تحریف روایات و نقد نسبت‌های ناروا

تحریف روایات درباره شجاعت

بسیاری از روایات که شجاعت و خشونت را به برخی اولیای الهی نسبت می‌دهند، تحریف‌شده و فاقد اصالت‌اند. این تحریفات، به سان غباری است که بر آیینه حقیقت نشسته و چهره واقعی اولیای الهی را مخدوش می‌سازد. این نسبت‌ها، یا از سر نادانی دوستان یا از اغراض دشمنان پدید آمده و با سیره رئوفانه اولیای الهی در تضاد است. نقد تاریخی و روایی، ضرورت بازنگری این روایات را آشکار می‌سازد تا حقیقت از تحریف جدا شود.

درنگ: بسیاری از روایات درباره شجاعت و خشونت اولیای الهی، تحریف‌شده و نتیجه نادانی یا اغراض دشمنان است.

نسبت‌های ناروا به امیرالمؤمنین علیه‌السلام

برخی روایات که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را با خشونت و قتال مرتبط می‌سازند، فاقد سند معتبر بوده و از حقیقت دورند. این نسبت‌ها، به سان سایه‌ای است که بر خورشید فضایل ایشان افتاده و چهره رئوفانه و حکیمانه آن حضرت را مخدوش می‌سازد. حقیقت آن است که امیرالمؤمنین، به‌عنوان نمونه‌ای از انسان کامل، با حلم و رأفت رفتار می‌کرد و شجاعتش در خدمت سلامت و صلح بود، نه قلدری و ستیز.

درنگ: نسبت‌های ناروا به امیرالمؤمنین علیه‌السلام، چهره رئوفانه و حکیمانه ایشان را مخدوش ساخته و با حقیقت سیره ایشان در تضاد است.

بخش هفتم: سلامت، محبت و عبادت عاشقانه

سلامت و سعادت در پرتو متانت

قدرت واقعی انسان، نه در قلدری و پیروزی‌محوری، بلکه در سلامت و متانت نهفته است که به سعادت می‌انجامد. سالم‌ها، با محبت، متانت و اعراض از لغو، به نجات و سعادت دست می‌یابند. این ویژگی‌ها، به سان گل‌هایی‌اند که در باغ وجود مؤمن شکوفا شده و عطر سعادت را پراکنده می‌سازند.

درنگ: قدرت واقعی انسان در سلامت، متانت و محبت است که به سعادت و نجات منجر می‌شود.

عشق در عبادت سالم‌ها

عبادت سالم‌ها، با عشق و صفا همراه است، نه با خشونت و قلدری. این عبادت، به سان رقصی عاشقانه است که روح مؤمن را با معبود پیوند می‌دهد. برخی عارفان، مانند مرحوم الهی، با عشق و صفا عبادت می‌کردند و نمازشان به مثابه گفت‌وگویی عاشقانه با معبود بود. این دیدگاه، با عرفان اسلامی همخوانی دارد که عبادت را راهی برای تقرب به خدا می‌داند.

درنگ: عبادت سالم‌ها، با عشق و صفا همراه است و روح مؤمن را به معبود پیوند می‌دهد.

بخش هشتم: نسبیت شقاوت و سعادت

نسبیت مراتب وجودی

شقاوت و سعادت، به سان دو سوی یک طیف، نسبی‌اند و هر مرتبه‌ای نسبت به مرتبه پایین‌تر، بهشتی محسوب می‌شود. این دیدگاه، با فلسفه اسلامی همخوانی دارد که مراتب وجود را از سجین تا علیین ترسیم می‌کند. حتی جهنم، در مقایسه با مراتب پایین‌تر، جلوه‌ای از رحمت الهی است، چنان‌که وسعت رحمت الهی همه چیز را در بر می‌گیرد.

درنگ: شقاوت و سعادت نسبی‌اند و هر مرتبه وجودی، نسبت به مرتبه پایین‌تر، متعالی‌تر است.

نقش دین در صیقل دادن وجود

دین، به سان کوره‌ای است که وجود انسان را صیقل می‌دهد و او را به سوی کمال یا سجین رهنمون می‌سازد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، به‌عنوان معلم بشریت، این کوره را برافروخت و انسان‌ها را به سوی سعادت یا شقاوت هدایت کرد. آنان که فطرت پاک داشتند، چون ابوذر و عمار، در این کوره جلا یافتند و آنان که ناپاک بودند، به سجین فرو رفتند. این تمثیل، به زیبایی نقش دین را در آماده‌سازی انسان برای نمایش حقیقت وجودی‌اش نشان می‌دهد.

درنگ: دین، به سان کوره‌ای است که وجود انسان را صیقل داده و او را به سوی سعادت یا شقاوت رهنمون می‌سازد.

جمع‌بندی: درآمدی بر سلامت و سعادت در پرتو قرآن کریم

این نوشتار، با کاوش در ساختار سه‌گانه وجودی انسان—شکست، پیروزی و سلامت—به تبیین جایگاه سلامت به‌عنوان غایت وجودی مؤمن پرداخت. سالم‌ها، که انبیا و اولیای الهی نمونه‌های بارز آن‌اند، با متانت، محبت و اعراض از لغو، به دنبال سعادت و انجام وظیفه‌اند. آیات سوره قصص، به‌ویژه آیات ۵۱ تا ۵۵، ویژگی‌های این گروه را به زیبایی ترسیم می‌کنند. در مقابل، پیروزی‌محوران، که با ظلم و استکبار به دنبال مقاصد خویش‌اند، به نابودی معنوی گرفتار می‌شوند. این تحلیل، انسان را به خودشناسی، دوری از ظلم و پیگیری سلامت و سعادت دعوت می‌کند و تأکید می‌ورزد که قدرت واقعی، نه در قلدری و پیروزی ظاهری، بلکه در متانت، محبت و ایمان نهفته است. دین، به سان کوره‌ای، وجود انسان را صیقل می‌دهد و او را به سوی کمال یا شقاوت رهنمون می‌سازد، و این راه، تنها با پیروی از سیره پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله و اولیای الهی پیموده می‌شود.

با نظارت صادق خادمی