در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1430

متن درس






اقتدار انسانی در پرتو رفع غفلت: تبیین فلسفی و عرفانی سوره لقمان

اقتدار انسانی در پرتو رفع غفلت: تبیین فلسفی و عرفانی سوره لقمان

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۴۳۰)

مقدمه: چارچوبی برای تبیین اقتدار انسانی

سوره لقمان، یکی از سور مکی قرآن کریم، با محوریت حکمت لقمان، چارچوبی عمیق و چندلایه برای فهم اقتدار انسانی ارائه می‌دهد. این سوره، با تأکید بر اقتدار الهی، عظمت عالم، و غفلت انسان، راهی به سوی کمال معنوی می‌گشاید. درس‌گفتار حاضر، با تکیه بر آیات این سوره و تحلیل‌های فلسفی و عرفانی، به تبیین اقتدار انسانی در پرتو رفع غفلت می‌پردازد.

بخش نخست: غفلت و موانع معرفت

معرفت، فراتر از نوشتار و آموزش صوری

معرفت حقیقی، که شامل کشف، شهود، رویت، و آگاهی از مغیبات است، در گرو آموزش‌های رسمی و نوشتار نیست. این حقیقت، چونان گوهری درخشان، فراتر از کاغذ و قلم و درس‌های کلاسیک قرار دارد. نظام‌های آموزشی، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه، اغلب در چارچوب‌های صوری محصور مانده‌اند و از هدایت انسان به سوی سلوک معنوی و تجربه‌های وجودی بازمانده‌اند. معرفت، چونان پرنده‌ای آزاد، نیازمند بال‌های سلوک و شهود است تا در آسمان‌های بی‌کران حقایق الهی پرواز کند.

درنگ: معرفت حقیقی، فراتر از نوشتار و آموزش‌های صوری، در سلوک معنوی و شهود حقایق الهی نهفته است.

غفلت ناشی از نظام آموزشی صوری

نظام آموزشی کنونی علم دینی، که درگیر مشق و نوشتار است، به غفلت منجر شده و انسان را از عوالم ربوبی، معنوی، و معرفتی دور کرده است. این نظام، چونان قفسی تنگ، طلاب را در چارچوب‌های صوری محصور ساخته و از ارتباط با حقایق الهی، اسماء و صفات پروردگار محروم کرده است. تمرکز بیش‌ازحد بر کاغذبازی، مانند فرو رفتن در باتلاقی از امور صوری، انسان را از صعود به سوی عوالم متعالی بازمی‌دارد.

غفلت، حرمان از حقایق الهی

غفلت، چونان حجابی سنگین، انسان را از ارتباط با عوالم ربوبی، معنوی، و حقایق الهی بیگانه می‌سازد. قرآن کریم در سوره اعراف، آیه ۱۷۹، این حقیقت را چنین بیان می‌کند: وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ ۖ لَهُمْ قُلُوبٌ لَا يَفْقَهُونَ بِهَا (ترجمه: و به‌راستی بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریده‌ایم، که دل‌هایی دارند که با آن نمی‌فهمند). این آیه، چونان آینه‌ای روشن، غفلت را به‌عنوان مانعی بنیادین در برابر فهم حقایق الهی نشان می‌دهد.

درنگ: غفلت، انسان را از شناخت عوالم ربوبی و حقایق الهی محروم می‌سازد و او را در تاریکی بیگانگی فرو می‌برد.

عدم مطالعه، بزرگ‌ترین غفلت

عدم مطالعه و تحقیق پس از حضور در درس‌ها، بزرگ‌ترین غفلت و حرمان برای اهل علم است. این غفلت، چونان اتلاف گوهری گران‌بها، عمر انسان را به هدر می‌دهد و او را از رشد معرفتی بازمی‌دارد. حضور منفعلانه در جلسات علمی، بدون پیگیری و تعمق، مانند کاشتن بذری در خاکی خشک است که هرگز به بار نمی‌نشیند.

حضور منفعلانه، معصیت کبیره

حضور منفعلانه در درس‌ها بدون تحقیق و پیگیری، عملی زیان‌بار و معادل معصیت کبیره است، زیرا عمر انسان را تلف می‌کند. این حضور، چونان سایه‌ای بی‌فایده، نه‌تنها به معرفت منجر نمی‌شود، بلکه خستگی و غفلت را به ارمغان می‌آورد. در مقابل، تفریح‌هایی مانند ورزش یا نشستن در طبیعت، چونان نسیمی ملایم، می‌توانند روح را تازه کنند و ارزشمندتر از حضور صوری در درس‌ها باشند.

درنگ: حضور منفعلانه در درس‌ها، بدون تحقیق و تعمق، عمر را تلف کرده و به غفلت منجر می‌شود، در حالی که تفریح‌های معنوی می‌توانند روح را تازه کنند.

کاغذبازی، مانع معرفت

تمرکز علم دینی بر کاغذبازی و نوشتار، طلاب را به غفلت کشانده و از معرفت حقیقی دور کرده است. این کاغذبازی، مانند بازی با اشیای بی‌جان، در برابر فعالیت‌هایی که با موجودات زنده سروکار دارند، چونان سایه‌ای در برابر نور است. تجربه تاریخی نشان می‌دهد که فعالیت‌هایی مانند کبوتربازی، به دلیل ارتباط با موجود زنده، از کاغذبازی ارزشمندتر تلقی شده‌اند، زیرا روح حیات را در خود دارند.

جمع‌بندی بخش نخست

غفلت، به‌عنوان مانعی بنیادین، انسان را از معرفت حقیقی و ارتباط با عوالم الهی محروم می‌سازد. نظام آموزشی صوری، با تمرکز بر کاغذبازی و درس‌های بدون تعمق، طلاب را در چارچوب‌های محدود نگه داشته و از سلوک معنوی بازمی‌دارد. رفع این غفلت، نیازمند تحولی عمیق در رویکرد آموزشی و توجه به تجربه‌های وجودی و سلوک معنوی است.

بخش دوم: مسیر صعود معنوی و نقش انبیا

تبعیت از تبار انبیا

علم دینی باید تبار انبیا را دنبال کند و از کاغذبازی به سوی معرفت و سلوک معنوی حرکت نماید. انبیا، چونان مشعل‌دارانی در مسیر حقیقت، به جای تمرکز بر امور صوری، به دنبال ارتباط با عوالم الهی بودند. این مسیر، مانند جاده‌ای آسمانی، انسان را از ناسوت به سوی ملکوت و عقول هدایت می‌کند.

درنگ: علم دینی باید با تبعیت از انبیا، از کاغذبازی به سوی معرفت و سلوک معنوی حرکت کند.

مراتب وجودی و صعود به برزخ

انسان برای صعود به برزخ، باید از دنیا به ناسوت، سپس به عالم مثال متصل، مثال منفصل، و نهایتاً برزخ صعودی حرکت کند. این سلسله‌مراتب، چونان پله‌هایی به سوی آسمان‌های بی‌کران، نیازمند رهایی از غفلت و تمرین‌های معنوی است. برزخ، دارای دو جنبه صعودی (منتهی به قیامت) و نزولی (حیاتی) است که انسان را به سوی عوالم بالاتر هدایت می‌کند.

شناخت طرق آسمانی

حضرت علی علیه‌السلام در روایت «إِنِّي بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْرَفُ» (ترجمه: من به راه‌های آسمانی آگاه‌ترم)، به شناخت مسیرهای معنوی و عرفانی اشاره دارند. این طرق، چونان شاهراه‌هایی به سوی ملکوت، فراتر از مسیرهای افقی و دنیوی هستند و انسان را به سوی حقایق الهی هدایت می‌کنند.

درنگ: طرق آسمانی، مسیرهای عرفانی و معنوی هستند که انسان را از ناسوت به سوی ملکوت هدایت می‌کنند.

تنوع عوالم و موجودات الهی

عوالم الهی، شامل موجودات متنوعی است که نه جن هستند، نه انس، و نه ملک. انسان، به دلیل غفلت، از شناخت این موجودات محروم مانده است. این عوالم، مانند شهری بی‌کران با خیابان‌ها و کوچه‌های بی‌شمار، نیازمند نقشه‌ای دقیق برای شناخت و سلوک است.

حرکت افقی و غفلت

حرکت افقی در درس‌ها و نوشتار، مانند چرخیدن در دایره‌ای بسته، به غفلت منجر شده و مانع از صعود به سوی عوالم بالاتر می‌شود. این حرکت، چونان راه رفتن در بیابانی بی‌انتها بدون مقصد، انسان را در ناسوت محصور می‌سازد.

آگاهی در لحظه احتضار

در لحظه احتضار، حس‌های انسان فعال شده و او از غفلت خود آگاه می‌شود، اما این آگاهی دیرهنگام است. قرآن کریم در سوره لقمان، آیه ۳۴، می‌فرماید: وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا ۖ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ (ترجمه: و هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ‌کس نمی‌داند در کدام سرزمین می‌میرد). این آیه، چونان تلنگری به قلب غافل، انسان را به ناپایداری دنیا و ضرورت بیداری معنوی هشدار می‌دهد.

درنگ: آگاهی در لحظه احتضار، هرچند دیرهنگام، انسان را از عمق غفلت خود آگاه می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

صعود معنوی، نیازمند رهایی از حرکت افقی و توجه به طرق آسمانی است که انبیا و اولیا پیموده‌اند. علم دینی باید با اتصال به تبار انبیا، انسان را به سوی شناخت عوالم الهی و موجودات متنوع آن هدایت کند. غفلت، مانعی است که تنها با سلوک و تمرین‌های معنوی می‌توان از آن عبور کرد.

بخش سوم: عظمت عالم و اقتدار الهی در سوره لقمان

عظمت عالم در آیات لقمان

سوره لقمان، با تأکید بر عظمت عالم، انسان را به تأمل در گستردگی خلقت دعوت می‌کند. عظمت خدا، فراتر از ادراک انسانی است، چنان‌که در روایت آمده است: «أَكْبَرُ مِنْ أَنْ يُوصَفَ» (ترجمه: خدا بزرگ‌تر از آن است که توصیف شود). این عظمت، مانند اقیانوسی بی‌کران، فراتر از کوزه‌های تنگ ذهن بشری است.

آیات ۲۷ و ۲۸ سوره لقمان

قرآن کریم در سوره لقمان، آیات ۲۷ و ۲۸، چارچوبی عمیق برای فهم اقتدار الهی و عظمت عالم ارائه می‌دهد: وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ (ترجمه: و اگر آنچه درخت در زمین است قلم شود و دریا [مرکب آن گردد] و هفت دریا به آن افزوده شود، کلمات خدا تمام نمی‌شود. به‌راستی خدا عزیز و حکیم است). مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ ۗ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ (ترجمه: آفرینش و برانگیختن شما جز مانند [آفرینش و برانگیختن] یک تن نیست. به‌راستی خدا شنوای بیناست). این آیات، مانند دو ستاره درخشان، بی‌نهایت بودن کلمات الهی و سهولت خلق و بعث را به نمایش می‌گذارند.

درنگ: آیات ۲۷ و ۲۸ سوره لقمان، با تبیین بی‌نهایت بودن کلمات الهی و سهولت خلق و بعث، عظمت الهی و کوچکی عالم در برابر خدا را نشان می‌دهند.

نقش علم دینی در شناخت عوالم

علم دینی باید به تبار انبیا متصل شود و به شناخت عوالم و موجودات الهی بپردازد. این وظیفه، مانند نقشه‌کشی شهری بی‌کران، نیازمند درک مسیرها و موجودات عوالم الهی است. علم دینی، با تمرکز بر امور صوری، از این رسالت بازمانده و نیازمند تحولی عمیق است.

محدودیت دانش بشری

دانش بشری، حتی با ابزارهای پیشرفته مانند تلسکوپ‌ها، نمی‌تواند تمامی عوالم الهی را درک کند. این محدودیت، مانند ناتوانی کودکی در فهم گستردگی اقیانوس، نشان‌دهنده نیاز به سلوک معنوی برای شناخت حقایق متعالی است.

جمع‌بندی بخش سوم

سوره لقمان، با تأکید بر عظمت عالم و اقتدار الهی، انسان را به تأمل در گستردگی خلقت و رهایی از غفلت دعوت می‌کند. علم دینی باید با اتصال به تبار انبیا، به شناخت عوالم الهی بپردازد و از محدودیت‌های دانش صوری فراتر رود.

بخش چهارم: عبادت و انشاء معنا

ضرورت انشاء در نماز

نماز باید با انشاء و احضار معنا همراه باشد، نه صرفاً قرائت صوری، تا به معرفت منجر شود. قرائت بدون فهم معنا، مانند خواندن شعری بدون درک روح آن، ارزش معنوی نماز را کاهش می‌دهد. حدیث «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي» (ترجمه: مانند من نماز بخوانید) بر ضرورت تقلید از پیامبر در فهم و انشاء معنای نماز تأکید دارد.

درنگ: نماز، با انشاء و احضار معنا، به معرفت و ارتباط با خدا منجر می‌شود، در حالی که قرائت صوری به غفلت می‌انجامد.

آموزش معنای عبادات

نظام‌های آموزشی باید معنای نماز و عبادات را به مردم آموزش دهند تا از قرائت صوری به سوی انشاء معنا حرکت کنند. این آموزش، مانند روشن کردن چراغی در تاریکی، انسان را از بی‌انگیزگی در عبادات نجات می‌دهد و به فهم عمیق‌تر هدایت می‌کند.

تمرین‌های معنوی و صعود

تمرین‌های معنوی، مانند عبادت، مناجات، و انس با قرآن، برای صعود به عوالم بالاتر ضروری است. این تمرین‌ها، مانند ورزش برای ورزشکار، انسان را برای مواجهه با عوالم متعالی آماده می‌کنند و از فروپاشی معنوی جلوگیری می‌نمایند.

تجربه‌های عملی در سلوک

تجربه‌های عملی، مانند ایستادن در بلندی‌ها یا مواجهه با چالش‌های جسمانی، به تقویت اراده و رهایی از غفلت کمک می‌کند. این تجربه‌ها، مانند تمرین‌های رزمی، اراده انسان را برای سلوک در عوالم الهی چفت و محکم می‌سازند.

درنگ: تمرین‌های معنوی و تجربه‌های عملی، اراده انسان را برای صعود به عوالم الهی تقویت می‌کنند.

محدودیت‌های تاریخی علم دینی

پس از ائمه معصومین علیهم‌السلام، علم دینی به دلیل محدودیت‌های سیاسی و تقیه، از مسیر معرفتی انبیا دور شد. این انحراف، مانند گم شدن راه در بیابانی بی‌انتها، علم دینی را به سوی امور صوری سوق داد و از معرفت حقیقی محروم ساخت.

دعا و مناجات، کلید رهایی

دعا، مناجات، طهارت، و انس با قرآن، مانند مفاتیحی طلایی، انسان را از غفلت رها کرده و به سوی عوالم الهی هدایت می‌کنند. این اعمال، چونان پلی به سوی ملکوت، انسان را از ناسوت به سوی حقایق متعالی می‌برند.

درنگ: دعا، مناجات، و انس با قرآن، کلیدهای رهایی از غفلت و صعود به عوالم الهی هستند.

جمع‌بندی بخش چهارم

عبادت، به‌ویژه نماز، باید با انشاء معنا و فهم عمیق همراه باشد تا به معرفت و ارتباط با خدا منجر شود. تمرین‌های معنوی و تجربه‌های عملی، انسان را برای صعود به عوالم بالاتر آماده می‌کنند. علم دینی باید با آموزش معنای عبادات و اتصال به تبار انبیا، از غفلت رهایی یابد و به سوی معرفت حقیقی حرکت کند.

نتیجه‌گیری

اقتدار انسانی، در پرتو رفع غفلت از اقتدار الهی و عظمت عالم، در سوره لقمان تبیین شده است. غفلت، چونان حجابی سنگین، انسان را از شناخت عوالم ربوبی و حقایق الهی محروم می‌سازد. نظام آموزشی علم دینی، با تمرکز بر کاغذبازی و درس‌های صوری، از مسیر انبیا دور شده و نیازمند تحولی عمیق است. سلوک معنوی، تمرین‌های معنوی، و انس با قرآن، انسان را به سوی شهود و معرفت هدایت می‌کنند. آیات ۲۷ و ۲۸ سوره لقمان، با تأکید بر بی‌نهایت بودن کلمات الهی و سهولت خلق و بعث، عظمت الهی و کوچکی عالم در برابر خدا را نشان می‌دهند. انسان برای دستیابی به اقتدار حقیقی، باید از حرکت افقی به سوی صعود عمقی حرکت کند و با دعا، مناجات، و عبادت، از غفلت رهایی یابد.

با نظارت صادق خادمی