در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1490

متن درس




تحلیل فلسفی تفاوت‌های وجودی انسان و نقش خشیت در معرفت الهی

تحلیل فلسفی تفاوت‌های وجودی انسان و نقش خشیت در وصول به معرفت الهی با تأکید بر سوره فاطر

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۴۹۰)

دیباچه

انسان، چون گوهری بی‌همتا در عالم خلقت، موجودی است پیچیده، ژرف و گسترده که در مراتب وجودی خویش، از خاک تا افلاک، سفری شگرف را تجربه می‌کند. این نوشتار، برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق و فلسفی در تفاوت‌های وجودی انسان و نقش محوری خشیت در نیل به معرفت الهی می‌پردازد. با تکیه بر آیات سوره فاطر از قرآن کریم، این تحلیل به بررسی مراتب سه‌گانه انسان (وازره، مؤمن، آزاده)، ویژگی‌های ممتاز این سوره، و اهمیت خشیت به‌عنوان صفت عالمان بنده در برابر علوم صوری می‌نشیند. این پژوهش، با نقدی بر نظام‌های آموزشی معاصر و تأکید بر ضرورت تربیت عملی و تهذیب نفس، راهی به سوی علوم نورانی و معرفت الهی می‌گشاید.

بخش نخست: انسان و تفاوت‌های وجودی

پیچیدگی وجودی انسان

انسان، چون دریایی بی‌کران، دارای لایه‌های عمیق و ظریفی است که هر یک بُعدی از وجود او را آشکار می‌سازد. این پیچیدگی، ظرفیت بی‌نهایت انسان برای سلوک معنوی و دستیابی به معرفت الهی را نشان می‌دهد. انسان نه تنها موجودی جسمانی است، بلکه روحی متعالی دارد که در مسیر تربیت و تهذیب، به سوی کمال رهنمون می‌شود.

مراتب سه‌گانه انسان: وازره، مؤمن، آزاده

انسان‌ها، در سیر وجودی خویش، در سه مرتبه جای می‌گیرند: وازره، مؤمن و آزاده. مرتبه وازره، نمایانگر انسان در ابتدایی‌ترین حالت وجودی است که هنوز از قید نفسانیات رها نشده است. مؤمن، گامی فراتر نهاده و با ایمان به حق، در مسیر تقرب گام برمی‌دارد. آزاده اما، چون عقابی که از بند خاک رسته، به قله‌های کمال رسیده و در آزادی معنوی، با معرفت الهی یکی شده است. این تقسیم‌بندی، سیر تکاملی انسان را از خاک تا افلاک ترسیم می‌کند.

ویژگی‌های ممتاز سوره فاطر

سوره فاطر، چون نگینی درخشان در قرآن کریم، دارای خصایصی است که آن را از دیگر سور متمایز می‌سازد. این سوره، با رویکردی سه‌ضلعی، به بررسی تفاوت‌های وجودی انسان، پیامبران و کتاب‌های آسمانی می‌پردازد و نقشه‌ای جامع برای سلوک معنوی ارائه می‌دهد.

درنگ: سوره فاطر، با تبیین تفاوت‌های ذاتی در خلقت، انسان را به تأمل در مراتب وجودی و نقش خشیت در نیل به معرفت الهی دعوت می‌کند.

رویکرد سه‌ضلعی سوره فاطر

سوره فاطر، با ساختاری سه‌ضلعی، انسان، پیامبران و کتاب‌های آسمانی را در کانون تحلیل خویش قرار می‌دهد. این رویکرد، تفاوت‌های ذاتی میان موجودات و نقش آن‌ها در نظام خلقت را به روشنی تبیین می‌کند. هر ضلع، بُعدی از حقیقت را آشکار می‌سازد و انسان را به سوی فهم عمیق‌تر از جایگاه خویش در هستی هدایت می‌کند.

اسفار اربعه و زمینه‌های وجودی

اسفار اربعه، چون چهار منزل در سفری عرفانی، زمینه‌های وجودی انسان را با تربیت و هدایت مربی استخراج می‌کند. این اسفار، مراحل سلوک انسان از مبدأ خلقت تا مقصد الهی را ترسیم می‌کنند. تربیت عملی، چون کلیدی است که قفل‌های وجودی انسان را می‌گشاید و او را به سوی کمال رهنمون می‌شود.

نقشه سلوک و نقش مربی

سلوک معنوی، چون سفری در بی‌کران معرفت، نیازمند نقشه‌ای دقیق و مربیانی در دو ساحت ناسوتی و ملکوتی است. مربی ناسوتی، انسان را در امور ظاهری هدایت می‌کند، در حالی که مربی ملکوتی، روح او را به سوی حقایق متعالی سوق می‌دهد. این نقشه، با تمرین و ممارست، میوه‌های معرفت را به بار می‌آورد.

درنگ: سلوک معنوی، با هدایت مربیان ناسوتی و ملکوتی و تمرین مداوم، انسان را به قله‌های معرفت الهی می‌رساند.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست، به تبیین پیچیدگی وجودی انسان، مراتب سه‌گانه او، و ویژگی‌های ممتاز سوره فاطر پرداخت. این سوره، با رویکردی سه‌ضلعی، تفاوت‌های ذاتی میان انسان‌ها، پیامبران و کتاب‌های آسمانی را آشکار می‌سازد. اسفار اربعه و نقش مربیان، نقشه‌ای عملی برای سلوک معنوی ارائه می‌دهند که انسان را از مرتبه وازره به آزاده رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: تحلیل آیات سوره فاطر و تفاوت‌های خلقت

آیه 18: مسئولیت فردی

قرآن کریم در سوره فاطر، آیه 18 می‌فرماید: وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ (هیچ گناه‌کاری بار گناه دیگری را بر دوش نمی‌کشد). این آیه، بر مسئولیت فردی انسان تأکید دارد و نشان می‌دهد که هر فرد، مسئول اعمال خویش است و این مسئولیت، مبنای تفاوت‌های فردی در سلوک معنوی را تشکیل می‌دهد.

آیات 19 تا 22: اصل تفاوت در خلقت

قرآن کریم در آیات 19 تا 22 سوره فاطر می‌فرماید: وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ * وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ * وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ * وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ (نابینا و بینا یکسان نیستند * و نه تاریکی‌ها و نه نور * و نه سایه و نه گرما * و زندگان و مردگان یکسان نیستند). این آیات، اصل تفاوت را در همه موجودات، از انسان تا طبیعت، تثبیت می‌کنند. تفاوت، چون نخ تسبیح، همه اجزای خلقت را به هم پیوند می‌دهد و هیچ دو موجودی کاملاً شبیه یا متضاد نیستند.

قدرت الهی و محدودیت پیامبر

در ادامه، آیه 22 می‌فرماید: إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ (خدا هر که را بخواهد شنوا می‌گرداند * و تو نمی‌توانی کسانی را که در گورهایند شنوا کنی). این آیه، بر قدرت مطلق الهی در اعطای معرفت و محدودیت پیامبر در این امر تأکید دارد. خداوند، چون باغبانی حکیم، به هر که بخواهد بذر معرفت می‌افشاند، اما پیامبر، تنها ناقل این فیض است.

درنگ: تفاوت‌های ذاتی در خلقت، از انسان تا طبیعت، اصل فراگیری است که سوره فاطر با آیات 19 تا 22 تبیین می‌کند.

تفاوت در انسان‌ها، پیامبران و کتاب‌ها

سوره فاطر، تفاوت را نه تنها در انسان‌ها، بلکه در پیامبران و کتاب‌های آسمانی نیز برجسته می‌سازد. هر پیامبر و هر کتاب، چون ستاره‌ای در آسمان هدایت، دارای درخششی خاص است. این تنوع، نظام خلقت را غنی‌تر کرده و انسان را به تأمل در این تفاوت‌ها دعوت می‌کند.

آیات 27 و 28: تنوع در طبیعت و موجودات

قرآن کریم در آیه 27 می‌فرماید: أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهَا ۚ وَمِنَ الْجِبَالِ جُدَدٌ بِيضٌ وَحُمْرٌ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهَا وَغَرَابِيبُ سُودٌ (آیا ندیدی که خدا از آسمان آبی نازل کرد و به آن میوه‌هایی به رنگ‌های گوناگون پدید آوردیم؟ و از کوه‌ها راه‌هایی سفید و سرخ به رنگ‌های مختلف و کلاغ‌گونه سیاه). همچنین در آیه 28 می‌فرماید: وَمِنَ النَّاسِ وَالدَّوَابِّ وَالْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ (و از مردمان و جنبندگان و چهارپایان به رنگ‌های گوناگون). این آیات، تنوع را چون تابلویی رنگارنگ در طبیعت و موجودات به تصویر می‌کشند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با تکیه بر آیات سوره فاطر، تفاوت‌های ذاتی در خلقت را بررسی کرد. از مسئولیت فردی در آیه 18 تا تنوع در انسان، طبیعت، پیامبران و کتاب‌ها، این آیات نقشه‌ای جامع از نظام خلقت ارائه می‌دهند. تفاوت، چون اصلی فراگیر، همه موجودات را در بر می‌گیرد و مقدمه‌ای است برای تبیین خشیت عالمان در آیه پایانی این بخش.

بخش سوم: خشیت و معرفت الهی

خشیت عالمان بنده

قرآن کریم در آیه 28 سوره فاطر می‌فرماید: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ (از بندگان خدا تنها دانشمندان‌اند که از او می‌ترسند). این آیه، خشیت را صفتی انحصاری برای عالمان بنده می‌داند. خشیت، چون نوری ظریف در قلب عالم بنده، او را از تکبر و خودخواهی مصون می‌دارد و به سوی تواضع و تقوا رهنمون می‌سازد.

درنگ: خشیت، صفتی متعالی است که تنها در عالمان بنده متجلی می‌شود و علم را از حجاب اکبر به نوری الهی بدل می‌کند.

قرائت منصوب و نقد قرائت مرفوع

قرائت منصوب يَخْشَى اللَّهَ (عالمان از خدا می‌ترسند) قرائت غالب و صحیح است، در حالی که قرائت مرفوع يَخْشَى اللَّهُ (خدا از عالمان می‌ترسد) نادرست بوده و نظام معنایی آیه را مختل می‌کند. این قرائت منصوب، بر فاعلیت عالمان در خشیت و مفعولیت خدا تأکید دارد.

عبد عالم و تقدم بندگى بر علم

خشیت، مختص «عبد عالم» است، نه عالمی که از بندگى بی‌بهره است. در تشهد، عبارت «عبده و رسوله» نشان‌دهنده تقدم بندگى بر رسالت است. بندگى، چون ریشه‌ای است که درخت رسالت و علم را بارور می‌سازد. علم بدون بندگى، به تکبر و تفاخر می‌انجامد، اما علم در سایه بندگى، زینتی است که به طمأنینه و تواضع منجر می‌شود.

علم نورانی در برابر علم صوری

علم نورانی، چون نوری که خداوند در قلب بنده می‌افشاند، با صفا، محبت و ایثار همراه است. در مقابل، علم صوری، چون تفاله‌ای بی‌ارزش، به تکبر و ناکامی معنوی می‌انجامد. عالم بنده، با خشیت و تواضع، از این حجاب اکبر رهایی می‌یابد.

درنگ: علم نورانی، که با بندگى و خشیت همراه است، انسان را به سوی کمال و تقرب الهی رهنمون می‌سازد.

تواضع عالمان گذشته

عالمان گذشته، چون خواجه نصیر و حاجی سبزواری، با تواضع و فروتنی، خود را «عبد احقر» و «عبد فقیر» می‌خواندند. خواجه نصیر، در پاسخ به مقایسه ریش خود با دم سگ، با تواضع گفت: «اگر از صراط گذشتم، ریش من برتر است.» این فروتنی، جلوه‌ای از خشیت عالمان بنده است.

نقد تشریفات و تکبر

تشریفات و خودنمایی عالمان، چون غباری بر آینه دل، مانع خشیت و بندگى است. عالم بنده، با سادگی و صفا، از این آفات دوری می‌جوید و با خلق خدا با محبت و گذشت رفتار می‌کند.

خشیت در رفتار با خلقت

خشیت عالم بنده، او را از آزار حتی یک مورچه یا گیاه بازمی‌دارد. عالمان دینی، چون باغبانانی مهربان، با همه موجودات با لطف و احترام رفتار می‌کنند. نمونه‌ای از این رفتار، در داستان راننده‌ای است که با سنگ و درخت با احترام سخن می‌گفت و برای درختان آب می‌ریخت.

درنگ: خشیت، عالم بنده را به محبت و احترام به همه مخلوقات وامی‌دارد و تکلیف شرعی اوست.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تمرکز بر آیه إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ، خشیت را صفتی انحصاری برای عالمان بنده دانست. این صفت، با بندگى و علم نورانی پیوند خورده و عالم را از تکبر مصون می‌دارد. تواضع عالمان گذشته و رفتار محبت‌آمیز با خلقت، جلوه‌های عملی خشیت هستند که عالم بنده را به سوی کمال رهنمون می‌سازند.

بخش چهارم: نقد علوم صوری و باورهای نادرست

نقد علم بدون بندگى

علم بدون بندگى، چون میوه‌ای بی‌جان، به تکبر و ناکامی معنوی منجر می‌شود. این علم، حجاب اکبر است که انسان را از معرفت الهی محروم می‌سازد. در مقابل، علم نورانی، که با خشیت و بندگى همراه است، انسان را به سوی تقرب الهی هدایت می‌کند.

نقد روایات غیرمعتبر

برخی روایات که به معصومین رفتارهای ناسازگار نسبت می‌دهند، فاقد اعتبارند. این روایات، با شأن والای معصومین ناسازگار بوده و نیازمند پالایش و بازنگری هستند. معصومین، چون ستارگان هدایت، از خطا مصون‌اند و پیش از تولد دارای معرفت و کمال بوده‌اند.

شأن معصومین و عزت الهی

عزت الهی پیامبران و اولیا، چون یوسف، سلیمان و داوود، با بلا و سختی همراه بوده است. این عزت، چون گوهری در کوره بلا صیقل یافته و درخشش آن، در تحمل مصائب آشکار می‌شود.

درنگ: معصومین، با عصمت و کمال ذاتی، از هر خطا مصون‌اند و عزتشان در تحمل بلا متجلی می‌شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با نقد علوم صوری و روایات غیرمعتبر، بر ضرورت پالایش باورها و بازگشت به علم نورانی تأکید کرد. شأن معصومین و عزت الهی آن‌ها، انسان را به تأمل در کمال و تقرب الهی دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به کاوشی عمیق در تفاوت‌های وجودی انسان و نقش خشیت در نیل به معرفت الهی پرداخت. سوره فاطر، چون چراغی راهنما، با تبیین مراتب سه‌گانه انسان، تفاوت‌های خلقت و اهمیت خشیت، نقشه‌ای جامع برای سلوک معنوی ارائه می‌دهد. خشیت، صفتی متعالی است که عالم بنده را از حجاب اکبر علم صوری رهایی بخشیده و به سوی علم نورانی و تقرب الهی هدایت می‌کند. تواضع عالمان گذشته و رفتار محبت‌آمیز با خلقت، جلوه‌های عملی این صفت‌اند. نقد علوم صوری و باورهای نادرست، انسان را به سوی تهذیب نفس و تربیت عملی دعوت می‌کند تا در سایه خشیت، به قله‌های معرفت الهی دست یابد.

با نظارت صادق خادمی