در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1527

متن درس





تحلیل فلسفی و عرفانی خلقت انسان و ضرورت تحول در علم دینی

تحلیل فلسفی و عرفانی خلقت انسان و ضرورت تحول در علم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۵۲۷)

مقدمه: انسان، خلقت و علم دینی در پرتو آیات قرآنی

انسان، به‌عنوان خلیفه الهی و موجودی برخوردار از توانمندی‌های بی‌کران، در نظام آفرینش جایگاهی بی‌همتا دارد. این جایگاه، که در آیات قرآن کریم به زیبایی ترسیم شده، نه‌تنها بر خلاقیت و کنشگری انسان تأکید دارد، بلکه او را به تأمل در خلقت و مشارکت در فرآیند آفرینش فرا می‌خواند. درس‌گفتار شماره ۱۵۲۷ استاد فرزانه قدس‌سره، با محوریت تحلیل جایگاه انسان در فرآیند خلقت و ضرورت تحول در علم دینی، به بررسی عمیق این موضوع پرداخته است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآنی، تأملات فلسفی و عرفانی، و نقد رویکردهای کنونی علم دینی، می‌کوشد دیدگاهی جامع و علمی ارائه دهد که هم پاسخگوی نیازهای معاصر باشد و هم ریشه در معارف اصیل الهی داشته باشد.

بخش نخست: جایگاه انسان در نظام خلقت

انسان مومن و توانمندی‌های وجودی

انسان مومن، عالم و عارف، به مثابه گوهری درخشان در نظام هستی، از توانمندی‌هایی برخوردار است که او را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. این توانمندی‌ها، که ریشه در ایمان، علم و معرفت عرفانی دارند، انسان را به موجودی خلاق و فعال بدل می‌کنند که قادر است در عالم تصرف کند و در فرآیند خلقت مشارکت جوید. مفهوم خلافت الهی، که در قرآن کریم به‌عنوان رسالت انسان معرفی شده، بر این نکته تأکید دارد که انسان، مسئول و توانمند در اداره و تحول هستی است. این دیدگاه، انسان را نه‌تنها ناظری منفعل، بلکه کنشگری فعال در برابر عالم می‌داند.

درنگ: انسان مومن، به‌سان باغبانی در گلستان خلقت، با ابزار ایمان و معرفت، قادر است در هستی تصرف کند و به آفرینش الهی یاری رساند.

نقش آیات قرآنی در هدایت به سوی حقایق

آیات قرآن کریم، چونان آدرس‌هایی دقیق و نورانی، انسان را به سوی واقعیات هستی و حقایق عینی هدایت می‌کنند. این آیات، که حاکی از محکی‌اند، نه‌تنها کلماتی بر کاغذ، بلکه نشانه‌هایی از حقایق الهی‌اند که انسان را به تأمل در خلقت و تعامل با موجودات دعوت می‌کنند. به‌عنوان مثال، آیه فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ به معنای «انسان باید به خوراکش بنگرد»، بر ضرورت مطالعه دقیق و علمی مواد خلقت تأکید دارد. این دعوت، انسان را به کنشگری فعال در عالم و تولید دانش تجربی تشویق می‌کند.

تمثیل آدرس و پلاک: نشانه‌شناسی قرآنی

آیات قرآنی، به‌سان آدرس و پلاک خانه‌ای در کوچه‌های هستی، تنها نشانه‌هایی‌اند که به واقعیات خارجی اشاره دارند. این تمثیل، که از منظر فلسفه زبان تبیین می‌شود، رابطه بین دال (آیات) و مدلول (حقایق خارجی) را نشان می‌دهد. آیات، انسان را به سوی شناخت و تعامل با موجودات هدایت می‌کنند، نه آن‌که در سطح الفاظ و ظواهر متوقف شوند. این دیدگاه، بر ضرورت گذر از الفاظ به سوی حقایق تأکید دارد و علوم دینی را به تحقیق و تجربه در عالم واقعی سوق می‌دهد.

درنگ: آیات قرآن کریم، چونان نقشه‌ای گنج‌گونه، انسان را به سوی کشف حقایق هستی هدایت می‌کنند و او را از توقف در ظواهر الفاظ برحذر می‌دارند.

حقیقت در برابر الفاظ: گذر از حاکی به محکی

حقیقت، در موجودیت‌ها و واقعیات خارجی نهفته است، نه در الفاظ و نوشته‌ها. این دیدگاه، که از منظر فلسفه وجود تبیین می‌شود، بر تفاوت میان حاکی (نقشه) و محکی (واقعیت خارجی) تأکید دارد. بسنده کردن به الفاظ، مانع دسترسی به علوم، فنون و حقایق است. این نقد، رویکردهای سنتی علم دینی را به چالش می‌کشد که به حفظ متون و مباحث نظری اکتفا کرده‌اند و از تولید دانش کاربردی بازمانده‌اند.

دعوت قرآن کریم به تأمل در خلقت

قرآن کریم، با ۲۵۹ آیه درباره خلقت، انسان را به مطالعه و تصرف در عالم دعوت می‌کند. آیه إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ به معنای «ما انسان را از نطفه‌ای آمیخته آفریدیم»، بر ضرورت مطالعه علمی فرآیند خلقت تأکید دارد. این آیات، انسان را به کنشگری فعال در عالم و تولید دانش تجربی تشویق می‌کنند.

شرح فرآیند خلقت انسان

قرآن کریم، فرآیند خلقت انسان را از نطفه، علقه، مضغه و عظام تا خلق آخر توصیف می‌کند. آیه ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ به معنای «سپس او را به‌صورت خلقی دیگر پدید آوردیم»، به مراحل پیچیده خلقت اشاره دارد. این فرآیند، نشان‌دهنده نظم و حکمت الهی است که انسان را به مطالعه علمی این مراحل و مشارکت در خلقت دعوت می‌کند.

مهندسی الهی در هماهنگی خلقت

خلقت انسان از دو سرعت متفاوت، یعنی حرکت مادی نطفه و حرکت معنوی روح، تشکیل شده است که با مهندسی دقیق الهی هماهنگ می‌شوند. این تمثیل، که از منظر فلسفه متافیزیک تبیین می‌شود، به هماهنگی میان دو جنبه مادی و معنوی انسان اشاره دارد. نطفه، چونان پیاده‌نظامی در جاده خلقت، و روح، مانند هواپیمایی تیزپرواز، با سرعتی متفاوت حرکت می‌کنند، اما در نهایت با مهندسی الهی به هماهنگی می‌رسند.

درنگ: خلقت انسان، چونان رقصی هماهنگ میان نطفه و روح، نمایانگر مهندسی بی‌نقص الهی است که انسان را به تأمل در این نظم و مشارکت در آن دعوت می‌کند.

بخش دوم: نقد انفعال در علم دینی و ضرورت تحول

نقد سطحی‌نگری در علوم حکمت

علوم حکمت، فراتر از مباحث کلامی و لفظی، باید به تولید دانش عملی و کاربردی منجر شوند. این دیدگاه، که از منظر فلسفه علم تبیین می‌شود، بر ضرورت بازنگری در رویکردهای سنتی علم دینی تأکید دارد که اغلب به مباحث نظری محدود شده‌اند. حکمت، به‌عنوان علمی جامع، باید به واقعیات خارجی و نیازهای اجتماعی گرایش یابد.

علم به‌عنوان نقشه‌ای برای واقعیت

علم، چونان نقشه‌ای است که باید به واقعیات عینی و ساختارهای حقیقی منجر شود. از منظر معرفت‌شناسی، علم نباید در الفاظ و نوشته‌ها متوقف شود، بلکه باید به‌عنوان ابزاری برای کشف و تصرف در واقعیت‌های عینی به کار رود. این دیدگاه، علم را پلی بین ذهن و عین معرفی می‌کند که باید از مرحله حاکی به محکی گذر کند.

نقد انفعال در برابر الفاظ و کاغذ

بسنده کردن به الفاظ و نوشته‌ها، مانع از دسترسی به علوم و فنون حقیقی است. این نقد، که از منظر جامعه‌شناختی تبیین می‌شود، به فرهنگ انفعال علمی در برخی رویکردهای علم دینی اشاره دارد که به جای تعامل با واقعیات عالم، به حفظ و تکرار متون اکتفا کرده‌اند. این انفعال، مانع از پیشرفت علمی و پاسخگویی به نیازهای معاصر شده است.

درنگ: علم دینی، اگر در الفاظ و کاغذها محصور شود، چونان پرنده‌ای در قفس است که از پرواز در آسمان حقیقت بازمی‌ماند.

دعوت قرآن کریم به خلق و تصرف

قرآن کریم، انسان را به خلق و تصرف در عالم دعوت می‌کند. آیه إِنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ به معنای «من از گِل برای شما چیزی به شکل پرنده می‌سازم»، بر توانایی انسان در خلق با اذن الهی تأکید دارد. این دعوت، انسان را به تولید دانش و فناوری تشویق می‌کند.

نقد تغذیه ناسالم و غذاهای مصنوعی

غذاهای امروزی، به دلیل استفاده از مواد شیمیایی، فاقد روح و انرژی‌اند. آیه فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ انسان را به تأمل در خوراک خود دعوت می‌کند. از منظر فلسفه سلامت، این نقد به تأثیر تغذیه ناسالم بر جسم و روح انسان اشاره دارد و بر ضرورت انتخاب غذاهای طبیعی و سالم تأکید می‌کند. غذاهای مصنوعی، مانند سیب‌های پلاستیکی، فاقد ارزش غذایی و روح‌اند و انسان را از نشاط و انرژی محروم می‌کنند.

دعوت به تأمل در تاریخ و خلقت

قرآن کریم، با آیاتی چون أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ به معنای «آیا در زمین سیر نکردند تا بنگرند سرانجام پیشینیانشان چگونه بود»، انسان را به تأمل در تاریخ و خلقت دعوت می‌کند. این آیات، از منظر فلسفه تاریخ، انسان را به مطالعه عبرت‌آموز گذشته و خلقت برای ساخت آینده‌ای بهتر تشویق می‌کنند.

بخش سوم: تأمل و نظر در قرآن کریم

تأمل قرآنی و دعوت به نظر

قرآن کریم، با ۱۳۸ بار تکرار واژه «نظر»، انسان را به تأمل و دقت در عالم دعوت می‌کند. این تأکید، که از منظر هرمنوتیک قرآنی تبیین می‌شود، انسان را به مطالعه دقیق و تجربی عالم سوق می‌دهد. تأمل، به معنای ورود به ذات و هویت موجودات، انسان را به تولید دانش و فناوری هدایت می‌کند.

درنگ: تأمل قرآنی، چونان کلیدی است که قفل‌های معرفت را می‌گشاید و انسان را به سوی شناخت و تصرف در خلقت رهنمون می‌شود.

نقد تفسیر توريه در آیه ابراهیم

تفسیر آیه فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ * فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ به معنای «نگاهی به ستاره‌ها کرد و گفت: من بیمارم»، به‌عنوان توريه، نادرست است. این آیه، از منظر هرمنوتیک قرآنی، به تأمل حضرت ابراهیم (ع) در عالم و تعیین زمان مناسب برای اقدام اشاره دارد. این دیدگاه، بر ضرورت تأمل عمیق در آیات و اجتناب از تفاسیر سطحی تأکید دارد.

عطش موسی (ع) برای شهود الهی

آیه قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ به معنای «گفت: پروردگارا، خود را به من بنمای تا به تو بنگرم»، عطش حضرت موسی (ع) برای شهود حقیقت الهی را نشان می‌دهد. از منظر عرفان نظری، این عطش به اشتیاق انسان برای درک حقایق الهی اشاره دارد و او را به تأمل عمیق در هستی دعوت می‌کند.

تأمل در اعمال و نتایج آن

آیه وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ به معنای «هر کس باید بنگرد که برای فردا چه پیش فرستاده است»، انسان را به تأمل در اعمال خود و نتایج آن‌ها دعوت می‌کند. از منظر فلسفه اخلاق، این آیه بر مسئولیت انسان در قبال اعمالش و ضرورت تأمل در نتایج آن‌ها تأکید دارد.

بخش چهارم: نقد مفاهیم فلسفی سنتی و خلاقیت نفس انسانی

نقد مفهوم وجود ذهنی

مفهوم وجود ذهنی در فلسفه سنتی، که نفس را منفعل می‌داند، نادرست است. از منظر فلسفه صدرایی، نفس انسانی خلاق است و تعینات هستی را ایجاد می‌کند. این دیدگاه، انسان را به‌عنوان موجودی فعال و آفرینشگر معرفی می‌کند که قادر به تولید علم و عمل در عالم است.

خلاقیت نفس انسانی

نفس انسانی، چونان چشمه‌ای جوشان، موجودی خلاق است که تعینات هستی را ایجاد می‌کند. این خلاقیت، که با اصل خلافت الهی سازگار است، انسان را به تولید دانش و فناوری دعوت می‌کند.

درنگ: نفس انسانی، چونان نقاشی که بر بوم هستی نقش می‌زند، با خلاقیت خود تعینات عالم را پدید می‌آورد.

نقد مفاهیم فلسفی سنتی

مفاهیمی مانند ماهیت، کلیات خمس، جوهر و عرض در فلسفه سنتی، به دلیل انفعال در برابر واقعیات عینی، مانع از تولید دانش کاربردی شده‌اند. این نقد، بر ضرورت بازنگری در مفاهیم فلسفی و گرایش به سوی تولید دانش تجربی تأکید دارد.

بخش پنجم: مرگ، بیداری و تأمل در آخرت

مرگ و بیداری چشم‌ها

مرگ، لحظه بیداری چشم‌های انسان است که حقایق را مشاهده می‌کند. آیه فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ * وَأَنْتُمْ حِينَئِذٍ تَنْظُرُونَ به معنای «پس چرا هنگامی که جان به گلوگاه می‌رسد * و شما در آن هنگام می‌نگرید»، بر تفاوت ادراک در دنیا و آخرت تأکید دارد. این دیدگاه، انسان را به تأمل در زندگی دنیوی و آمادگی برای برزخ دعوت می‌کند.

مرگ‌های متعدد در فرآیند احتضار

انسان در فرآیند احتضار تا برزخ، مرگ‌های متعددی را تجربه می‌کند. از منظر عرفان اسلامی، این مرگ‌ها به مراحل گذر از دنیا به برزخ اشاره دارند که هر مرحله انسان را به درک عمیق‌تر حقایق هدایت می‌کند.

نقد عجله در دفن

عجله در دفن مرده، فرآیند طبیعی مرگ را مختل می‌کند. از منظر فلسفه مرگ، آرامش در دفن به انسان امکان می‌دهد مراحل گذر به برزخ را با طمأنینه طی کند.

بخش ششم: ضرورت تحول در علم دینی

نقد انفعال علم دینی

علم دینی، که گاه به ظواهر و الفاظ محدود شده، از محتوای واقعی فاصله گرفته است. این نقد، بر ضرورت تحول از رویکردهای نظری به سوی تولید دانش کاربردی تأکید دارد. علم دینی باید به واقعیات عینی و نیازهای اجتماعی پاسخ دهد.

ضرورت آزمایشگاه در علم دینی

علم دینی باید به مراکز تحقیقاتی و آزمایشگاهی مجهز شود تا به تولید دانش تجربی و فناوری بپردازد. آزمایشگاه‌ها، به‌عنوان ابزار تولید دانش، برای احیای اقتدار علمی این نهادها ضروری‌اند.

درنگ: علم دینی، اگر به آزمایشگاه‌های علمی مجهز شود، چونان باغی بارور، میوه‌های دانش و فناوری را به جامعه عرضه خواهد کرد.

تعامل با مردم و شناخت موجودات

علمای دین باید با مردم همراه شوند و زبان آن‌ها را بفهمند. شناخت موجودات، از جمله حیوانات و گیاهان، وظیفه‌ای است که به تولید دانش تجربی و هدایت معنوی منجر می‌شود. به‌عنوان مثال، شناخت ویژگی‌های حیوانات می‌تواند به هدایت مردم به سوی حقیقت الهی یاری رساند.

نقد جدایی علم دینی و دانشگاه

جدایی علم دینی و دانشگاه، مانعی در برابر تولید دانش جامع است. این دو نهاد باید در تولید دانش همکاری کنند تا با هم‌افزایی، دانشی پاسخگو به نیازهای جامعه تولید شود.

تجربه عدالت اجتماعی

تجربه توزیع عادلانه منابع در برخی جوامع، نشان‌دهنده امکان ایجاد عدالت اجتماعی با تکیه بر اصول دینی است. این تجربه، علم دینی را به تولید دانش اجتماعی و حل مشکلات جامعه دعوت می‌کند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

این نوشتار، با تحلیل درس‌گفتار شماره ۱۵۲۷ استاد فرزانه قدس‌سره، جایگاه انسان در فرآیند خلقت و ضرورت تحول در علم دینی را بررسی کرد. آیات قرآن کریم، انسان را به تأمل در خلقت، تولید دانش تجربی و تصرف در عالم دعوت می‌کنند. انسان، به‌عنوان موجودی خلاق و فعال، قادر است در چارچوب اراده الهی، در نظام هستی مشارکت کند. علم دینی، برای پاسخگویی به نیازهای معاصر، باید از انفعال نظری خارج شده و به مراکز علمی و صنعتی تبدیل شود. این تحول، با تکیه بر آیات قرآنی و تأمل در خلقت، به احیای اقتدار علمی و معنوی و تحقق عدالت اجتماعی منجر خواهد شد.

با نظارت صادق خادمی