در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1551

متن درس





کتاب تأملات فلسفی در تشخص موجودات و عقل

تأملات فلسفی در تشخص موجودات و عقل: بازخوانی قرآن و روایات

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۵۱)

بخش اول: نفی کلیات و تأکید بر تشخص موجودات

مقدمه: بازاندیشی در مفاهیم فلسفی

در سپهر اندیشه فلسفی، یکی از بنیادی‌ترین پرسش‌ها، چیستی موجودات و نحوه وجود آن‌هاست. فلسفه سنتی، به‌ویژه در چارچوب ارسطویی، موجودات را در قالب کلیات و افراد تحلیل می‌کند و انسان را به‌عنوان «حیوان ناطق» و دارای ماهیت کلی می‌شناسد. اما استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۱۵۵۱، با نگاهی نقادانه به این دیدگاه، بر تشخص هر موجود به‌مثابه واقعیتی مستقل و کامل تأکید می‌ورزند. این بخش، با تکیه بر قرآن کریم و روایات، به بازخوانی مفهوم تشخص پرداخته و از مفاهیم کلی و صوری فلسفه سنتی فاصله می‌گیرد. تشخص، به‌سان نگینی در تاج هستی، هر موجود را به‌صورت یکتا و بی‌همتا در عالم وجود متمایز می‌سازد.

نفی انسان کلی و تأکید بر استقلال وجودی

استاد فرزانه، با رد مفهوم انسان کلی یا «حیوان ناطق» به‌عنوان موجودی که افراد آن اجزای یک کل‌اند، بر این نکته تأکید دارند که هر فرد انسانی، به تمامی، یک انسان کامل است. این دیدگاه، انسان را نه بخشی از یک کلی، بلکه موجودی مستقل و دارای هویت شخصی می‌داند. به‌سان ستارگانی که هر یک در آسمان هستی می‌درخشند، هر انسان با هویت منحصربه‌فرد خود، تجلی کاملی از انسانیت است.

درنگ: هر فرد انسانی، به تمامی، یک انسان کامل است و نه بخشی از یک کلی. این اصل، استقلال وجودی هر انسان را در برابر مفاهیم کلی فلسفه سنتی برجسته می‌سازد.

نقد فرهنگ منطقی سنتی

فرهنگ منطقی سنتی، به‌ویژه آنچه در آثار منطقیون چون حاشیه ملاعبدالله آمده، انسان را به‌عنوان کلی‌ای دارای افراد معرفی می‌کند. استاد فرزانه، این دیدگاه را نادرست خوانده و آن را میراثی از منطق ارسطویی می‌دانند که با واقعیت وجودی موجودات هم‌خوانی ندارد. کلی، به‌سان سایه‌ای ذهنی، تنها در ذهن آدمی شکل می‌گیرد و در خارج، هیچ واقعیتی ندارد. این نقد، به‌سان تیغی برنده، بنیادهای منطق سنتی را در برابر حقیقت تشخص موجودات به چالش می‌کشد.

تشخص ملائکه و موجودات غیرانسانی

ملائکه، مانند جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل، نیز قائم به شخص‌اند و نه کلی دارای افراد. هر یک از این موجودات، به‌سان گوهرهایی یکتا، دارای هویتی مستقل و تشخصی منحصربه‌فرد هستند. استاد فرزانه، این اصل را نه‌تنها به ملائکه، بلکه به تمامی موجودات عالم، از سنگ و گل تا انسان، تعمیم می‌دهند. هستی، به‌سان باغی پر از گل‌های متنوع، هر موجود را با تشخصی ویژه آراسته است.

درنگ: ملائکه، مانند جبرئیل و میکائیل، قائم به شخص‌اند و تشخص آن‌ها، گواهی بر استقلال وجودی هر موجود در عالم هستی است.

نفی وجود واقعی کلیات

مفهوم کلی، تنها در ذهن آدمی وجود دارد و در خارج، هیچ واقعیتی ندارد. استاد فرزانه، با تمایز میان وجود مفهومی و وجود مصداقی، تأکید می‌ورزند که موجودات خارجی، همگی مصداق‌هایی متشخص‌اند. مفهوم کلی، مانند سایه‌ای بر دیوار ذهن، تنها بازتابی از واقعیت‌های مصداقی است. حتی مفهوم وجود مفهومی، خود مصداقی از موجودات ذهنی است که در برابر موجودات خارجی قرار می‌گیرد.

تشخص در تمامی موجودات

تمامی موجودات عالم، از انسان تا سنگ و گل، دارای تشخص‌اند. این تشخص، به‌سان امضایی الهی بر هر موجود، آن را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد. استاد فرزانه، با رد هرگونه کلیت در عالم هستی، بر این نکته تأکید دارند که هیچ موجودی بخشی از یک کلی نیست، بلکه هر یک، هویتی مستقل و کامل دارد.

نقد مفاهیم جوهر و عرض

مفاهیم جوهر و عرض، که در فلسفه سنتی به‌عنوان پایه‌های تحلیل وجود به‌کار می‌روند، به دلیل فقدان ماهیت کلی، از نظر استاد فرزانه نادرست‌اند. جوهر، به‌عنوان ماهیت قائم به ذات، و عرض، به‌عنوان ماهیت قائم به غیر، در برابر واقعیت تشخص موجودات، مفاهیمی صوری و غیرواقعی‌اند. این نقد، به‌سان نسیمی که پرده‌های کهنه را کنار می‌زند، حقیقت تشخص را آشکار می‌سازد.

نفی تقسیم‌بندی کم متصل و منفصل

تقسیم‌بندی کم متصل (مانند خط) و کم منفصل (مانند عدد)، که در فلسفه سنتی رایج است، از دیدگاه استاد فرزانه خرافی و غیرواقعی است. این تقسیم‌بندی‌ها، که به‌سان خطوطی خیالی بر صفحه واقعیت کشیده شده‌اند، با حقیقت تشخص موجودات هم‌خوانی ندارند. اعداد، مانند سه و چهار، و خطوط، مانند نیم‌متر و یک‌متر، در واقع مصداق‌هایی متشخص‌اند که با نظمی الهی در عالم حرکت می‌کنند.

درنگ: تقسیم‌بندی کم متصل و منفصل، به دلیل نادیده گرفتن تشخص موجودات، غیرواقعی است و با حقیقت هستی سازگار نیست.

استقلال سلول‌های عالم

استاد فرزانه، با تشبیهی بدیع، موجودات عالم را به دانه‌های آردی تشبیه می‌کنند که هر یک مستقل و متشخص‌اند، اما با نظمی موزون در کنار یکدیگر حرکت می‌کنند. هیچ سلولی در عالم به سلول دیگر جوش‌خورده یا متصل نیست؛ بلکه، به‌سان پرندگانی که در آسمان با هماهنگی پرواز می‌کنند، هر یک استقلال خود را حفظ کرده و با نظمی الهی در نظام هستی جای گرفته‌اند.

تشبیه هواپیماها و هماهنگی بدون اتصال

برای تبیین این هماهنگی بدون اتصال، استاد فرزانه مثالی از هواپیماهای سوخت‌گیری‌کننده در آسمان می‌آورند. این هواپیماها، بدون اتصال فیزیکی، با سرعتی موزون و دقیق در کنار یکدیگر حرکت می‌کنند. این مثال، به‌سان آینه‌ای، هماهنگی و استقلال همزمان موجودات را در عالم هستی بازتاب می‌دهد.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با نفی مفاهیم کلی فلسفه سنتی و تأکید بر تشخص هر موجود، بنیان جدیدی برای فهم هستی ارائه می‌دهد. استاد فرزانه، با تکیه بر تشخص فردی انسان، ملائکه، و سایر موجودات، و با رد مفاهیمی چون جوهر، عرض، و کم متصل و منفصل، به بازسازی فلسفه‌ای مبتنی بر واقعیت‌های مصداقی می‌پردازند. این دیدگاه، که به‌سان چشمه‌ای زلال از قرآن کریم و روایات سرچشمه می‌گیرد، عالم را مجموعه‌ای از موجودات متشخص می‌داند که هر یک با هویتی یکتا در نظام الهی جای گرفته‌اند.

بخش دوم: عقل، واقعیتی متکثر و متشخص

مقدمه: بازتعریف عقل در پرتو قرآن و روایات

عقل، به‌سان گوهری گران‌بها در تاروپود وجود آدمی، از دیرباز موضوع تأملات فلسفی و دینی بوده است. فلسفه سنتی، عقل را به‌صورت مفهومی کلی و صوری تعریف کرده، اما استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۱۵۵۱، با تکیه بر قرآن کریم و روایات، عقل را واقعیتی متکثر، متشخص و پویا معرفی می‌کنند. این بخش، با بررسی اوصاف و مصادیق عقل، از تعریف صوری آن فاصله گرفته و آن را به‌سان چراغ‌هایی می‌داند که در مراتب مختلف، وجود آدمی را روشن می‌سازند.

تشخص عقل و نفی کلیت آن

عقل، مانند سایر موجودات، متشخص است و نه کلی. استاد فرزانه، با رد تعریف فلسفی عقل به‌عنوان «مایعرف به الفلان»، بر تنوع و تشخص عقل تأکید دارند. عقل، از عقل صوری و شیطانی معاویه تا عقل ربوبی خداوند، مراتب و انواع مختلفی دارد. این تنوع، به‌سان رنگین‌کمانی در آسمان وجود، هر فرد را با عقلی منحصربه‌فرد آراسته می‌سازد.

درنگ: عقل، واقعیتی متشخص و متکثر است که از صوری‌ترین مراتب تا ربوبی‌ترین درجات، در افراد مختلف متجلی می‌شود.

عقل الهی و مراتب آن

خداوند، به‌عنوان عاقل مطلق، دارای عقل حقیقی، ذاتی و ربوبی است. این عقل، به‌سان خورشیدی درخشان، تمامی مراتب عقل را در خود جای داده و مرجع همه عقل‌هاست. استاد فرزانه، با استناد به قرآن کریم و روایات، خداوند را شخصی حقیقی و نه موجودی کلی می‌دانند که عقل او، در مرتبه‌ای بی‌نهایت، تمامی عقل‌های دیگر را در بر می‌گیرد.

شگرد علمی قرآن و روایات در تبیین عقل

قرآن کریم و روایات، به‌جای ارائه تعریف کلی از عقل، آن را از طریق مصادیق و اوصاف معرفی می‌کنند. این شگرد، به‌سان کلیدی که قفل‌های معرفت را می‌گشاید، عقل را در قالب ویژگی‌هایی چون حیا، رشد، صیانت و کراهت از شر تبیین می‌کند. این رویکرد، با پرهیز از تعاریف صوری، به واقعیت‌های عملی و مصداقی عقل توجه دارد.

اوصاف عقل در روایات

روایات، عقل را با اوصافی چون حیا، رشد، صیانت و کراهت از شر معرفی می‌کنند. به‌عنوان مثال:

  • حیا: «عاقل، دارای حیاست.» این صفت، عقل را به‌سان سپری می‌داند که آدمی را از بی‌حیایی و زشتی حفظ می‌کند.
  • رشد: «عاقل، رشید است.» رشد، به‌سان درختی تناور، نشانه بلوغ و کمال عقلی است.
  • صیانت: «عاقل، صیانت دارد.» صیانت، به‌سان نگهبانی هوشیار، ارزش‌ها و کرامت آدمی را پاس می‌دارد.
  • کراهت از شر: «عاقل، از شر بیزار است.» این صفت، عقل را از شرارت و فساد دور می‌سازد.
درنگ: روایات، عقل را با اوصافی چون حیا، رشد، صیانت و کراهت از شر معرفی می‌کنند که نشان‌دهنده تنوع و تشخص عقل در افراد است.

تشخص عقلی در قیامت

در روز قیامت، هر فرد با تشخص عقلی خود محاسبه می‌شود. قرآن کریم می‌فرماید:

نَسُوِّي بَنَانَهُ

«ما نوک انگشتانش را بازسازی می‌کنیم.» (سوره قیامت، آیه ۴)

این آیه، به‌سان آینه‌ای، دقت الهی در شناسایی تشخصات فردی، حتی در جزئی‌ترین امور مانند نوک انگشتان، را نشان می‌دهد. تشخص عقلی، به‌سان پلاکی منحصربه‌فرد، هر فرد را در محضر الهی متمایز می‌سازد.

تفاوت بنان و انمله

استاد فرزانه، با اشاره به تمایز میان «بنان» (نوک انگشت) و «انمله» (بند انگشت)، بر دقت قرآن کریم در شناسایی تشخصات تأکید دارند. این تمایز، به‌سان خطوطی ظریف بر بوم خلقت، نشان‌دهنده توجه الهی به جزئی‌ترین تفاوت‌های موجودات است.

لامپ‌های عقل و بیداری در سکرات

استاد فرزانه، عقل را به لامپ‌هایی تشبیه می‌کنند که در سکرات مرگ روشن می‌شوند. هر فرد، به‌سان خانه‌ای با هزاران لامپ، دارای عقل‌هایی است که در لحظات بحرانی، مانند مرگ، به‌یک‌باره روشن می‌شوند و حقیقت زندگی او را آشکار می‌سازند. این تشبیه، به ضرورت بیداری عقل پیش از مرگ اشاره دارد.

موت اختیاری و احتضار

موت اختیاری، که نیازمند احتضار اختیاری و بیداری عقل است، به‌سان سفری معنوی، آدمی را به سوی کمال هدایت می‌کند. استاد فرزانه، با تأکید بر این اصل، از ضرورت فعال‌سازی عقل در زندگی پیش از مرگ سخن می‌گویند.

نقد تعریف صوری عقل

تعریف فلسفی عقل، مانند «مایعرف به الفلان»، به دلیل نادیده گرفتن تنوع و تشخص عقل، ناکافی است. استاد فرزانه، با رد این تعریف، بر ضرورت بررسی مصداقی عقل تأکید دارند. عقل، به‌سان رودی جاری، در هر فرد به شکلی متفاوت جریان می‌یابد.

تنوع و مراتب عقل

عقل‌ها، مانند عقل حیایی، ایمانی، صیانتی و زینتی، متکثر و متشخص‌اند. هر فرد، ممکن است برخی از این عقل‌ها را به‌صورت بالفعل داشته باشد و برخی دیگر را نه. این تنوع، به‌سان باغی پر از گل‌های گوناگون، هر فرد را با ترکیبی منحصربه‌فرد از عقل‌ها متمایز می‌سازد.

درنگ: عقل‌ها، از حیایی تا ایمانی و زینتی، متکثر و متشخص‌اند و هر فرد، ترکیبی منحصربه‌فرد از این عقل‌ها را داراست.

مثال پول و طلا

استاد فرزانه، عقل را به پول و طلا تشبیه می‌کنند که اگر حرکت نکنند، بی‌ارزش‌اند. پول، زمانی که در جریان باشد، ارزش می‌یابد؛ عقل نیز، زمانی که بالفعل شود، به کمال می‌رسد. این تشبیه، به‌سان آینه‌ای، ضرورت پویایی عقل را نشان می‌دهد.

تشخص در مثال طبیب

طبیب خوابیده، طبیب نیست؛ فعلیت تشخصی، هویت او را تعریف می‌کند. استاد فرزانه، با این مثال، بر اهمیت بالفعل شدن عقل تأکید دارند. عقل، به‌سان چراغی است که تنها در صورت روشن شدن، وجود خود را آشکار می‌سازد.

عقل زینتی و ایمانی

عقل زینتی، به زیبایی و نظافت ظاهری و باطنی اشاره دارد، در حالی که عقل ایمانی، به ایمان و ارتباط با خداوند مرتبط است. برخی افراد، مانند کافران، ممکن است عقل زینتی داشته باشند، اما از عقل ایمانی بی‌بهره باشند. این تمایز، به‌سان دو شاخه از یک درخت، تفاوت میان عقل‌های ظاهری و باطنی را نشان می‌دهد.

تشخیص عقل در کودکان

کودکان، به دلیل فقدان خودداری، برای شناخت انواع عقل مناسب‌اند. استاد فرزانه، با این دیدگاه، کودکان را به‌سان آینه‌هایی شفاف می‌دانند که عقل‌هایشان، بدون پرده‌پوشی، آشکار می‌شود.

مراتب عقل و مثال پیاز و سیب‌زمینی

عقل‌ها، مانند پیاز و سیب‌زمینی، انواع و مراتب متفاوتی دارند. عقل حیایی، با عقل ایمانی متفاوت است، و هر یک، مراتب مختلفی دارد. این تشبیه، به‌سان نقشی بر بوم، تنوع و تشخص عقل‌ها را به تصویر می‌کشد.

عقل الهی و تکثر عقل‌ها

خداوند، تمامی انواع عقل را در مرتبه کامل داراست. این عقل الهی، به‌سان اقیانوسی بی‌کران، همه عقل‌های دیگر را در بر می‌گیرد. از پیامبران و امامان تا مؤمنان و حتی کافران، هر یک به مرتبه‌ای از عقل دست یافته‌اند.

درنگ: خداوند، تمامی انواع عقل را در مرتبه کامل داراست، و عقل‌های انسانی، مراتبی از این عقل الهی‌اند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین عقل به‌عنوان واقعیتی متکثر و متشخص، از تعاریف صوری فلسفه سنتی فاصله گرفته و با تکیه بر قرآن کریم و روایات، عقل را از طریق اوصاف و مصادیق معرفی می‌کند. عقل، با مراتب و انواع مختلف، از حیایی تا ایمانی و زینتی، در هر فرد به شکلی منحصربه‌فرد متجلی می‌شود. این دیدگاه، که به‌سان نوری در تاریکی، حقیقت عقل را روشن می‌سازد، بر ضرورت فعال‌سازی عقل در زندگی تأکید دارد.

بخش سوم: روش قرآنی در تبیین وجود و عقل

مقدمه: شگرد علمی قرآن کریم

قرآن کریم، به‌سان گنجینه‌ای بی‌پایان، با شگردی علمی و دقیق، حقایق وجود و عقل را تبیین می‌کند. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در درس‌گفتار شماره ۱۵۵۱، با تأکید بر روش قرآنی، از ضرورت فاصله گرفتن از براهین صوری فلسفی سخن می‌گویند. این بخش، با بررسی آیات و روایات، روش قرآنی را در برابر فلسفه سنتی قرار داده و بر بداهت وجود خداوند و تشخص عقل تأکید می‌ورزد.

نفی اثبات وجود خدا

قرآن کریم، وجود خداوند را بدیهی دانسته و نیازی به اثبات ندارد. استاد فرزانه، با نقد براهین فلسفی مانند برهان نظم، بر این نکته تأکید دارند که قرآن کریم، به‌جای اثبات، از بداهت وجود خداوند سخن می‌گوید. این روش، به‌سان خورشیدی که نیازی به چراغ برای اثبات نورش ندارد، حقیقت الهی را آشکار می‌سازد.

فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ

«بدان که هیچ معبودی جز خدا نیست.» (سوره محمد، آیه ۱۹)

درنگ: قرآن کریم، وجود خداوند را بدیهی دانسته و نیازی به براهین صوری برای اثبات آن ندارد.

شخصیت خداوند در قرآن کریم

قرآن کریم، از خداوند به‌عنوان شخصی حقیقی سخن می‌گوید، نه موجودی کلی. این دیدگاه، به‌سان نسیمی که پرده‌های کلی‌نگری فلسفی را کنار می‌زند، خداوند را موجودی متشخص و قائم به ذات معرفی می‌کند.

نقد حاشیه ملاعبدالله

حاشیه ملاعبدالله، با تأکید بر مفهوم کلی منحصربه‌فرد، از دیدگاه استاد فرزانه نادرست است. کلی، به‌سان سرابی در بیابان ذهن، نمی‌تواند حقیقت تشخص را بازتاب دهد.

تشخص در علوم تجربی

تشخص موجودات، در علوم تجربی مانند فیزیک و شیمی نیز تأیید می‌شود. اشیا، بر اساس خصوصیاتشان، جذب زمین می‌شوند و این انتخابگری، به‌سان امضایی بر هویت هر شیء، تشخص آن را نشان می‌دهد.

تغذیه و تناسب با عقل

استاد فرزانه، با تشبیهی بدیع، غذاهای نامتناسب با بدن را به عقل غیرفعال تشبیه می‌کنند. همان‌گونه که غذای نامناسب، جسم را بیمار می‌کند، عقل غیرفعال نیز روح را از کمال بازمی‌دارد. این تشبیه، به ضرورت تناسب در تغذیه و عقلانیت اشاره دارد.

نقد مفهوم بالقوه و بالفعل

تقسیم‌بندی بالقوه و بالفعل در فلسفه سنتی، از دیدگاه استاد فرزانه نادرست است. عقل، زمانی ارزش می‌یابد که بالفعل شود، مانند پولی که در جریان است و نه در انبار. این نقد، به‌سان تیغی، مفاهیم صوری را از واقعیت تشخص جدا می‌سازد.

ضرورت آزمایشگاه عقلی

شناخت عقل، نیازمند تحقیق علمی و آزمایشگاهی است. استاد فرزانه، با تأکید بر این ضرورت، از علم دینی دعوت می‌کنند تا با روش‌های علمی، انواع و مراتب عقل را کاوش کند. این دیدگاه، به‌سان بذری در خاک دانش، نوید تحول در علوم دینی را می‌دهد.

درنگ: شناخت عقل، نیازمند تحقیق علمی و آزمایشگاهی است تا مراتب و انواع آن در افراد مختلف کشف شود.

نقد معجزات صوری

استاد فرزانه، با نقد تفاسیر صوری از معجزات، مانند کندن در خیبر، بر ضرورت فهم عمیق معجزات تأکید دارند. معجزات، به‌سان گوهرهایی در صدف روایات، نیازمند تأملی عمیق و علمی‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با تکیه بر روش قرآنی و روایی، از بداهت وجود خداوند و تشخص عقل سخن می‌گوید. قرآن کریم، با شگردی علمی، عقل را از طریق مصادیق و اوصاف معرفی کرده و از براهین صوری فلسفی فاصله می‌گیرد. نقد مفاهیم سنتی و تأکید بر ضرورت تحقیق علمی، علم دینی را به سوی نوآوری و تطبیق با نیازهای معاصر هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری کلی

این کتاب، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به تبیین فلسفه‌ای نوین مبتنی بر تشخص موجودات و عقل پرداخته است. با رد مفاهیم کلی فلسفه سنتی، مانند انسان کلی، جوهر و عرض، و کم متصل و منفصل، و با تأکید بر تشخص هر موجود، از انسان تا ملائکه و خداوند، این اثر بنیانی نو برای فهم هستی ارائه می‌دهد. عقل، به‌عنوان واقعیتی متکثر و متشخص، از طریق اوصاف و مصادیق در قرآن کریم و روایات تبیین شده و از تعاریف صوری فلسفی متمایز می‌گردد. آیاتی چون «فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللَّهُ» و «نَسُوِّي بَنَانَهُ» بر بداهت توحید و دقت در تشخص فردی تأکید دارند. علم دینی، با تکیه بر این دیدگاه، می‌تواند با نوآوری و کاوش علمی، به چشم و چراغ معرفت جهانی بدل شود و اقتدار معرفتی اسلام را در جهان معاصر به نمایش بگذارد.

با نظارت صادق خادمی