متن درس
عقل و انتظام وجودی: بازخوانی فلسفی علوم اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۵۵۵)
دیباچه
عقل، چونان گوهر تابناکی در سپهر وجود، از خداوند متعال تا فروترین مراتب هستی، حضوری متشخص و انتظامبخش دارد. این مفهوم، نه صرفاً مقولهای فلسفی، بلکه واقعیتی زنده و پویا در همه موجودات است که در آیات قرآن کریم و روایات معصومین علیهمالسلام به زیبایی تجلی یافته است. در این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، به بازخوانی عقل بهعنوان رأسالمال وجودی و لازمه خودشناسی و شناخت ربوبی پرداختهایم. هدف، تبیین عقل بهمثابه صفتی ذاتی در همه موجودات، از ذره تا خالق، و ارائه راهکارهایی برای تحول علوم اسلامی در راستای فهم عمیقتر هستی است.
بخش یکم: عقل، گوهر متشخص هستی
حضور عقل در همه موجودات
عقل، چونان جریانی پنهان در بطن هستی، از خداوند متعال تا سنگ و گیاه، در تمامی موجودات حضور دارد. این حضور، نه به معنای مفهومی صوری، بلکه بهصورت واقعیتی متشخص و متمایز است که هر موجود را در مرتبه وجودی خود تعریف میکند. قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ (سوره اسراء، آیه ۴۴)؛ «هیچ چیزی نیست مگر اینکه به ستایش او تسبیح میگوید.» این آیه، گواهی است بر شعور و عقلانیت همه موجودات، از ملائک و جن تا نباتات و جمادات، که همگی در تسبیح پروردگار شریکاند.
این دیدگاه، عقل را از تعاریف محدود فلسفی رها ساخته و آن را بهعنوان صفتی ذاتی معرفی میکند که در هر موجود، به فراخور مرتبهاش، جلوهای متفاوت دارد. از اینرو، خداوند، حیوانات، گیاهان و حتی سنگها، هر یک بهنحوی عاقلاند و این عقلانیت در تسبیح و تسجیدشان متجلی است.
تسبیح و نفی جهل
تسبیح موجودات، که در قرآن کریم به آن اشاره شده، با جهل سازگار نیست. تسبیح، نمود عقل و شعوری است که هر موجود را به ستایش پروردگار وامیدارد. این شعور، در مراتب مختلف، از تسبیح ملائک تا تسبیح سنگها، متفاوت است، اما همگی ریشه در عقل دارند. عقل، چونان نوری است که تاریکی جهل را میزداید و هر موجود را به سوی مقصود وجودیاش هدایت میکند.
جهات و مراتب عقل
عقل، چونان درختی تنومند با شاخههای متعدد، دارای جهات گوناگونی است که از آن جمله میتوان به عقل حرمتي، عفافي، معرفتي، علمي، مداراتي، حیایی، استیفایی و ایمانی اشاره کرد. هر یک از این جهات، مانند شاخهای از این درخت، کارکردی ویژه در وجود انسان دارد. برای نمونه، عقل معرفتي به شناخت حقایق هستی میپردازد، در حالی که عقل ایمانی، انسان را به سوی ایمان و تقرب الهی سوق میدهد.
هر جهت عقل، خود دارای مراتبی است: نازل، متوسط و عالی. این مراتب، مانند پلههای نردبانی هستند که انسان را به سوی کمال وجودی بالا میبرند. شناسایی این جهات و مراتب، وظیفهای است که انسان را از حیوانات بازاری، که تنها به خوردن و گشتن در بازارها مشغولاند، متمایز میسازد.
خودشناسی و عقل
خودشناسی، چونان آینهای است که انسان را با حقیقت وجودیاش روبهرو میکند. روایت مشهور «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ» (هر کس خود را بشناسد، پروردگارش را شناخته است) بر این حقیقت تأکید دارد که شناخت عقل و تعینات ربوبی، دروازهای به سوی معرفت الهی است. این خودشناسی، نه به معنای شناخت نفس اماره، بلکه به معنای کشف عقل و ویژگیهای وجودی است که انسان را به سوی کمال هدایت میکند.
انسان باید جهات عقل خود را شناسایی کند و مرتبه هر یک را بسنجد. آیا عقل او در مرتبه نازل است یا به سوی مراتب عالی سیر میکند؟ این پرسش، انسان را به تأمل در وجود خویش وامیدارد و او را از زندگی صرفاً مادی و حیوانی بازمیدارد.
جمعبندی بخش یکم
عقل، چونان گوهر وجودی، در همه موجودات حضور دارد و در تسبیح و شعور آنها متجلی است. این صفت، با جهات و مراتب گوناگون، انسان را به سوی خودشناسی و معرفت ربوبی رهنمون میشود. قرآن کریم و روایات معصومین، بر فراگیری عقل و ضرورت فعالسازی آن تأکید دارند. شناخت جهات و مراتب عقل، انسان را از حیوانات بازاری متمایز ساخته و او را به سوی کمال وجودی هدایت میکند.
بخش دوم: نقد علوم اسلامی و ضرورت تحول
نقد رویکردهای کنونی علم دینی
علم دینی، به دلیل تمرکز بر مفاهیم صوری و دوری از شناخت مصداقی عقل، از پویایی لازم برخوردار نیست. این علوم، بهجای پرورش عقل و روحالقدس، به تکرار صورتهای ظاهری مشغولاند. برای نمونه، تعاریف لغوی عقل، که آن را مقابل جهل قرار میدهند، نادرست است. عقل، مقابل حمق (بینظمی و آشفتگی) است، در حالی که علم، مقابل جهل قرار میگیرد.
روایت «حِمَارُكَ أَعْقَلُ مِنْكَ» (الاغت از تو عاقلتر است) به این حقیقت اشاره دارد که حتی حیوانات دارای عقلاند، اما عقل انسان، به دلیل بینظمی و عدم خودشناسی، گاه از عقل حیوانات فروتر میافتد. این نقد، به ضرورت بازنگری در روشهای علمی و تمرکز بر شناخت مصداقی عقل تأکید دارد.
علوم اسلامی حقیقی
علوم اسلامی حقیقی، بر اساس آیاتی چون إِذْنًا مِنَ اللَّهِ وَرُوحٌ مِنْهُ (سوره شوری، آیه ۵۲؛ «اذنی از جانب خدا و روحی از او») و فَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ (سوره جاثیه، آیه ۱۶؛ «آنها را بر جهانیان برتری دادیم»)، به شناسایی تعینات ربوبی و عقلانی در انسانها معطوف است. این علوم، بهجای تکرار مفاهیم ادبی یا فلسفی رایج، باید به پرورش عقل و روحالقدس در افراد بپردازند.
این دیدگاه، علوم اسلامی را از علوم رایج در دیگر فرهنگها متمایز میسازد. علوم اسلامی، چونان چشمهای زلال، از قرآن کریم و معارف وحیانی سرچشمه میگیرند و به انسان امکان میدهند تا تعینات الهی را در وجود خویش کشف کند.
نقد بینظمی در علم دینی
یکی از چالشهای علم دینی، بینظمی در برنامههای آموزشی است. برای نمونه، تعطیلی دروس به بهانه سفرهای مکرر یا امور روزمره، نشانهای از فقدان انتظام عقلانی است. عقل، چونان عقالی است که موجود را از پراکندگی و آشفتگی بازمیدارد. در فقه، عاقله با پرداخت دیه، نظم اجتماعی را حفظ میکند؛ به همین سان، عقل در زندگی فردی، نظم و انسجام میآفریند.
بینظمی در مطالعه، مانند مطالعه در محیطی شلوغ یا بدون برنامه، نشانهای از تعطیلی عقل است. قرآن کریم در این باره میفرماید: أَفَلَا تَعْقِلُونَ (سوره بقره، آیه ۴۴؛ «آیا تعقل نمیکنید؟»). این آیه، انسان را به فعالسازی عقل و اجتناب از تعطیلی آن دعوت میکند.
نقش علم دینی در پرورش عقل
علم دینی باید مانند باشگاهی باشد که عضلات عقل و روح انسان را پرورش میدهد. این پرورش، با شناسایی جهات و مراتب عقل و ایجاد نظم در زندگی، ممکن میشود. برای نمونه، انتخاب سنگها (مانند عقیق و فیروزه) باید با دقت و بر اساس عقل آنها انجام شود، زیرا هر سنگ دارای عقل خاص خود است که بر تعادل وجودی انسان اثر میگذارد.
جواهرشناسی، بهعنوان بخشی از فلسفه طبیعی، از اهمیت بسزایی برخوردار است. فیلسوفی که سنگها را نشناسد، در فهم هستی ناقص است. این دیدگاه، به ضرورت تلفیق علوم طبیعی و فلسفی در علوم اسلامی اشاره دارد.
جمعبندی بخش دوم
علم دینی کنونی، به دلیل تمرکز بر مفاهیم صوری و بینظمی، از پرورش عقل بازمانده است. علوم اسلامی حقیقی، با تکیه بر قرآن کریم و روایات، باید به شناسایی تعینات ربوبی و پرورش عقل بپردازند. عقل، چونان عقالی است که نظم را به زندگی و جامعه بازمیگرداند، و علم دینی باید با ایجاد نظم و پرورش عقل، انسان را به سوی کمال هدایت کند.
بخش سوم: عقل و نظم وجودی
عقل بهعنوان هبه الهی
عقل، چونان هدیهای الهی، رأسالمال همه موجودات است. این صفت، برخلاف علم که اکتسابی است، ذاتی بوده و از سوی خداوند به هر موجود به میزان و کیفیتی خاص عطا شده است. روایت «العقل هباء من الله» (عقل، هدیهای از جانب خداست) بر این حقیقت تأکید دارد. عقل در سنگ، گیاه، حیوان و انسان، متفاوت است، اما همگی در این صفت شریکاند.
برای نمونه، گاو به دلیل عقل کمتر، نیاز به عقال دارد تا از پرخوری و آسیب به خود جلوگیری کند، در حالی که الاغ از نظم بیشتری برخوردار است. این تفاوت، نشاندهنده تنوع عقل در موجودات است.
عقل و کنترل زندگی
عقل، مانند عقالی است که زندگی انسان را از آشفتگی و بینظمی بازمیدارد. انسان عاقل، در تمام شئون زندگی، از مطالعه تا عبادت و روابط خانوادگی، نظم را برقرار میکند. برای نمونه، انتخاب انگشتر یا ذکر باید با توجه به عقل و نیازهای وجودی انسان انجام شود، نه بهصورت غیرمنظم و بیبرنامه.
بینظمی در زندگی، مانند مطالعه غیرمنظم یا تعطیلی دروس به بهانههای روزمره، نشانهای از تعطیلی عقل است. انسان عاقل، چونان باغبانی است که باغ وجود خویش را با نظم و دقت میپرورد و از پراکندگی بازمیدارد.
نقد تعاریف نادرست
تعاریف نادرست، مانند قرار دادن عقل در مقابل جهل یا مَجاز در مقابل حقیقت (بهجای مُجاز)، در متون علمی رایج است. این تعاریف، به دلیل فقدان دقت، مانع فهم صحیح عقل میشوند. عقل، مقابل حمق (بینظمی و آشفتگی) است، و علم، مقابل جهل. این تمایز، به فهم دقیقتر عقل و نقش آن در انتظام وجودی کمک میکند.
برای نمونه، مناظره طلاب بر سر مَجاز و مُجاز، نشاندهنده ضعف در فهم اصطلاحات و ضرورت اصلاح روشهای آموزشی است. این نقد، به اهمیت آموزشهای دقیق و کاربردی در علم دینی اشاره دارد.
آینده عقلشناسی
در آینده، ابزارهایی برای شناسایی عقل در نطفه و موجودات ایجاد خواهد شد، مانند آزمایشهایی که امروزه جنسیت یا ویژگیهای جسمانی جنین را تشخیص میدهند. این پیشرفت، به فهم عمیقتر عقل و نقش آن در هستی کمک خواهد کرد. علوم اسلامی باید با ایجاد آزمایشگاههای عقلشناسی، به شناسایی این صفت در موجودات بپردازند.
جمعبندی بخش سوم
عقل، بهعنوان هبهای الهی، نظم و کنترل را به زندگی انسان و موجودات میآورد. این صفت، با جهات و مراتب گوناگون، در همه موجودات حضور دارد و شناسایی آن، کلید خودشناسی و معرفت ربوبی است. علم دینی باید با اصلاح تعاریف نادرست و ایجاد نظم در آموزشها، به پرورش عقل و توسعه عقلشناسی بپردازد.
نتیجهگیری کلی
عقل، چونان مشعلی فروزان، راه انسان را در مسیر خودشناسی و معرفت الهی روشن میسازد. این صفت، که در همه موجودات از خداوند تا جمادات حضور دارد، با جهات و مراتب گوناگون، نظم و انتظام را به هستی میبخشد. قرآن کریم با آیاتی چون إِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ و أَفَلَا تَعْقِلُونَ، بر فراگیری و ضرورت فعالسازی عقل تأکید دارد. روایاتی مانند «حِمَارُكَ أَعْقَلُ مِنْكَ» به وجود عقل در حیوانات و نقص عقل برخی انسانها اشاره میکنند.
علم دینی، برای دستیابی به جایگاه شایسته خود، باید از مفاهیم صوری به سوی شناخت مصداقی عقل حرکت کند. این تحول، با پرورش عقل، ایجاد نظم در آموزشها و توسعه ابزارهای عقلشناسی ممکن میشود. انسان عاقل، با شناسایی جهات و مراتب عقل خویش، از زندگی حیوانی فراتر رفته و به سوی کمال ربوبی گام برمیدارد. این اثر، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه، میکوشد این حقیقت را با زبانی روشن و متین به تصویر کشد و راه را برای بازخوانی فلسفی علوم اسلامی هموار سازد.
با نظارت صادق خادمی