در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1575

متن درس





تأملاتی در چیستی علم و معرفت در فلسفه اسلامی

تأملاتی در چیستی علم و معرفت در فلسفه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵۷۵)

بخش نخست: بازتعریف علم در پرتو فلسفه اسلامی

مقدمه: در جست‌وجوی حقیقت علم

علم، چونان نوری الهی که در قلب آدمی تجلی می‌یابد، در فلسفه اسلامی جایگاهی والا دارد. این کتاب، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در چیستی علم و معرفت می‌پردازد و با نگاهی نقادانه، وضعیت کنونی دانش در جامعه را بررسی می‌کند. در این تأملات، علم نه‌تنها به‌عنوان مجموعه‌ای از معلومات، بلکه به‌مثابه جریانی خلاق، پویا و ابداعی بازتعریف می‌شود که ریشه در خلوص باطنی و ارتباط با مبدأ هستی دارد. این بخش، با تکیه بر تمایز میان علوم حقیقی و ساختارهای تعلیمی متعارف، به نقد فقدان نوآوری در جامعه علمی پرداخته و راهکارهایی برای احیای علم خلاق ارائه می‌دهد.

تمایز علوم حقیقی و معلومات مفهومی

استاد فرزانه، علم حقیقی را از معلومات مفهومی متمایز می‌سازند. علوم حقیقی، دانشی است که از دل خلاقیت و الهام سرچشمه می‌گیرد؛ چونان نهالی که هر صبح با طراوتی نو در خاک جان آدمی می‌روید. در مقابل، معلومات مفهومی، دانشی است که در بند تاریخ و کهنگی گرفتار آمده و فاقد روح نوآوری است. این معلومات، چونان کتاب‌هایی خاک‌خورده در قفسه‌های ذهن، تنها بازگوکننده دانسته‌های پیشینیان‌اند، بی‌آنکه به افق‌های نوین معرفت راهی گشایند.

در فلسفه اسلامی، علم به‌عنوان معرفتی تعریف می‌شود که حقیقت اشیاء را در پرتو نور الهی آشکار می‌سازد. فیلسوفانی چون فارابی و ابن‌سینا، علم را به دو گونه حضوری و حصولی تقسیم کرده‌اند. علم حضوری، معرفتی است که از طریق شهود باطنی و ارتباط مستقیم با حقیقت به‌دست می‌آید، در حالی که علم حصولی، دانشی است اکتسابی و مبتنی بر مفاهیم ذهنی. استاد فرزانه با تأکید بر این تمایز، از جامعه علمی دعوت می‌کنند تا از بند معلومات حصولی رها شده و به سوی علم حضوری گام بردارند.

درنگ: علم حقیقی، جریانی است خلاق و پویا که در لحظه ظهور می‌یابد و از کهنگی و تکرار به دور است. این علم، ریشه در الهام الهی و خلوص باطنی دارد و با معلومات مفهومی، که تنها بازگوکننده گذشته‌هاست، تفاوت بنیادین دارد.

فقدان علم حقیقی در جامعه معاصر

استاد فرزانه با نگاهی نقادانه، فقدان علم حقیقی در جامعه کنونی را مورد توجه قرار می‌دهند. به باور ایشان، آنچه در جامعه رواج دارد، غالباً معلومات مفهومی است که در چارچوب‌های تاریخی محصور مانده و از پویایی و نوآوری بی‌بهره است. این معلومات، اگرچه در گستره‌ای وسیع و با پویایی ظاهری ارائه می‌شوند، اما فاقد روح خلاقیت و اصالت‌اند.

این نقد، ریشه در نگرش فلسفه اسلامی به علم دارد که آن را نوری الهی می‌داند که در قلب عالم ظهور می‌یابد. در این دیدگاه، علم حقیقی، دانشی است که با کشف و شهود همراه بوده و از تکرار و تقلید به دور است. استاد فرزانه، جامعه را به تأمل در این فقدان دعوت می‌کنند و بر ضرورت احیای روح خلاقیت در نظام‌های علمی تأکید می‌ورزند.

ویژگی‌های علم حقیقی

علم حقیقی، به تعبیر استاد فرزانه، چونان چشمه‌ای زلال است که از دل هستی جوشیده و در هر لحظه با تازگی و طراوت ظهور می‌یابد. این علم، ابداعی، نو، به‌روز و ظهوری است. برخلاف معلومات مفهومی که در قفس تاریخ گرفتار آمده، علم حقیقی نقد است و در لحظه خلق می‌شود. این علم، چونان گوهری است که در سینه عالم می‌درخشد و از دل خلوص و توکل به مبدأ هستی سرچشمه می‌گیرد.

در عرفان اسلامی، علم لدنی به‌عنوان دانشی الهی که از جانب خداوند به عالم عطا می‌شود، مورد توجه قرار گرفته است. استاد فرزانه با اشاره به این مفهوم، بر ضرورت احیای چنین علمی در جامعه تأکید می‌کنند. این علم، نه‌تنها در حوزه‌های معنوی، بلکه در تمامی شئون زندگی، از فلسفه و فرهنگ تا صنعت و سیاست، باید جاری و ساری شود.

جمع‌بندی بخش نخست

بخش نخست این کتاب، با بازتعریف علم در پرتو فلسفه اسلامی، به تمایز میان علوم حقیقی و معلومات مفهومی پرداخت. علم حقیقی، به‌عنوان جریانی خلاق و پویا، از معلومات مفهومی که در بند تاریخ و تکرار گرفتارند، متمایز است. استاد فرزانه با نقد فقدان علم حقیقی در جامعه معاصر، بر ضرورت احیای خلاقیت و نوآوری در نظام‌های علمی تأکید ورزیده‌اند. این بخش، چونان مشعلی فروزان، راه را برای تأملات بعدی در چیستی علم و معرفت هموار می‌سازد.

بخش دوم: نقد وضعیت علمی و ضرورت نوآوری

وضعیت علوم در نظام‌های آموزشی

استاد فرزانه، علوم موجود در نظام‌های آموزشی، به‌ویژه در حوزه‌های علمی دینی، را عمدتاً معلوماتی و مبادی می‌دانند. این علوم، به جای آنکه خلاق و ابداعی باشند، در چارچوب مفاهیم تاریخی محصور مانده‌اند. در دانشگاه‌ها، اگرچه گام‌هایی به سوی تولید علم برداشته شده، اما همچنان ضعف‌های جدی در این مسیر مشاهده می‌شود.

این نقد، به شکاف میان نظام‌های آموزشی سنتی و مدرن اشاره دارد. در نظام‌های سنتی، تمرکز بر حفظ و انتقال معلومات گذشته است، در حالی که در نظام‌های مدرن، گرایش به علوم وارداتی و منتاژی غالب است. استاد فرزانه، با این تحلیل، جامعه علمی را به بازنگری در این نظام‌ها دعوت می‌کنند تا به جای بازتولید دانش کهن، به خلق دانش نو روی آورند.

وارداتی و منتاژی بودن علوم و صنایع

بخش عمده‌ای از علوم و صنایع در جامعه معاصر، به تعبیر استاد فرزانه، وارداتی یا منتاژی است. این علوم و صنایع، چونان لباسی بی‌قواره بر تن جامعه پوشانده شده‌اند که نه با فرهنگ و هویت بومی سازگارند و نه از اصالت و نوآوری برخوردارند. از فناوری‌های صنعتی گرفته تا برنامه‌های فرهنگی و هنری، کپی‌کاری و تقلید از نمونه‌های خارجی، روح خلاقیت را در جامعه تضعیف کرده است.

در فلسفه اسلامی، خودکفایی و استقلال در تولید علم، نشانه‌ای از کمال عقلانی و معنوی است. استاد فرزانه با این نقد، به لزوم احیای روحیه خودباوری و خلاقیت در جامعه تأکید می‌کنند. این دیدگاه، چونان بادی خنک، ذهن‌های خسته از تقلید را به سوی اصالت و نوآوری فرامی‌خواند.

درنگ: علوم و صنایع منتاژی و وارداتی، به دلیل فقدان اصالت و نوآوری، نمی‌توانند نیازهای حقیقی جامعه را برآورده سازند. احیای روحیه خودباوری و خلاقیت، ضرورتی است برای دستیابی به علم حقیقی و توسعه پایدار.

نقد کپی‌کاری در فرهنگ و هنر

استاد فرزانه، با نگاهی تیزبین، به کپی‌کاری در حوزه‌های فرهنگی و هنری، از جمله در موسیقی و مداحی دینی، اشاره می‌کنند. این کپی‌کاری، نشانه‌ای از فقدان خلاقیت و اصالت است که هنر و فرهنگ جامعه را به سوی سطحی‌نگری سوق داده است. مداحان و هنرمندان، به جای خلق آثار نو، به تقلید از یکدیگر یا از نمونه‌های خارجی روی آورده‌اند.

این نقد، ریشه در باور اسلامی به خلاقیت به‌عنوان تجلی صفات الهی در انسان دارد. در نگرش اسلامی، هنر و فرهنگ باید آیینه‌ای از روح خلاق آدمی و بازتاب‌دهنده حقیقت الهی باشند. استاد فرزانه، با این تأکید، جامعه را به بازگشت به اصالت و نوآوری در تولیدات فرهنگی فرامی‌خوانند.

جمع‌بندی بخش دوم

بخش دوم، با نقد وضعیت علمی و فرهنگی جامعه، به ضرورت خروج از چرخه تقلید و کپی‌کاری تأکید کرد. علوم و صنایع منتاژی، به دلیل فقدان اصالت، نمی‌توانند نیازهای جامعه را برآورده سازند. استاد فرزانه، با دعوت به احیای خلاقیت و خودباوری، راه را برای تولید علم و فرهنگ بومی و پویا هموار می‌سازند. این بخش، چونان آینه‌ای، ضعف‌های کنونی جامعه را نمایان ساخته و به سوی آینده‌ای روشن رهنمون می‌شود.

بخش سوم: علم انبیا و اولیا، الگویی برای معرفت خلاق

علم انبیا و اولیا: خلاقیت و الهام

استاد فرزانه، علم انبیا و اولیا را به‌عنوان الگویی برای علم حقیقی معرفی می‌کنند. این علم، برخلاف معلومات رایج، خلاق، ابداعی و مبتنی بر کشف و الهام است. انبیا و اولیا، چونان چشمه‌های جوشان معرفت، در هر لحظه با دریافت الهام الهی، دانشی نو و پویا خلق می‌کردند. این علم، نه در بند تکرار گذشته بود و نه در قفس مفاهیم کهنه محصور.

در معرفت‌شناسی اسلامی، علم انبیا نتیجه ارتباط مستقیم با خداوند و دریافت وحی یا الهام است. استاد فرزانه با این مقایسه، جامعه علمی را به احیای چنین رویکردی فرامی‌خوانند. این علم، چونان پرتویی از نور الهی، در قلب عالم می‌درخشد و با خلوص و توکل به مبدأ هستی ظهور می‌یابد.

استخاره و علم حضوری

استاد فرزانه، به موضوع استخاره به‌عنوان نمونه‌ای از علم حضوری و الهامی پرداخته و آن را روشی برای دریافت هدایت الهی معرفی می‌کنند. استخاره، در صورتی که با خلوص و پختگی باطنی عالم همراه باشد، می‌تواند به کشف حقیقت منجر شود. در مقابل، استخاره مکانیکی، که فاقد این خلوص است، از ارزش معرفتی برخوردار نیست.

در سنت اسلامی، به‌ویژه در میان عالمان شیعه، استخاره به‌عنوان راهی برای دریافت هدایت الهی شناخته می‌شود. استاد فرزانه، با تمایز میان استخاره مبتنی بر خلوص و استخاره مکانیکی، بر اهمیت آمادگی معنوی در دستیابی به معرفت تأکید می‌کنند. این دیدگاه، چونان کلیدی، درهای معرفت باطنی را به روی جویندگان حقیقت می‌گشاید.

درنگ: استخاره، در صورت همراهی با خلوص و آمادگی باطنی، می‌تواند به‌عنوان ابزاری برای دریافت علم حضوری و هدایت الهی عمل کند. این علم، با تقلید و تکرار مکانیکی فاصله‌ای عمیق دارد.

ادامه‌دار بودن وحی، کشف و کرامت

استاد فرزانه تأکید می‌کنند که وحی، کشف، کرامت و علم ابداعی هیچ‌گاه در عالم تعطیل نشده‌اند. این ویژگی‌ها، صفت ذاتی انسان‌اند و با خلوص و توکل، در هر زمان و مکان قابل دستیابی‌اند. این دیدگاه، با اعتقاد به استمرار هدایت الهی در عالم، به‌ویژه از طریق امامت در تشیع، همخوانی دارد.

استاد فرزانه، با رد ادعای پایان‌یافتن وحی و کشف، بر پویایی معرفت دینی و انسانی تأکید می‌ورزند. انسان، چونان موجودی بی‌نهایت در ظرفیت معرفتی، می‌تواند با رهایی از بند معلومات کهنه، به افق‌های نوین علم دست یابد. این دیدگاه، چونان نسیمی روح‌بخش، امید به احیای معرفت خلاق را در دل‌ها زنده می‌کند.

آیات قرآنی و پویایی علم الهی

استاد فرزانه، با استناد به آیات قرآن کریم، بر گستردگی علم الهی و امکان دسترسی به آن از طریق توکل و خلوص تأکید می‌کنند. آیات زیر، که در درس‌گفتار مورد اشاره قرار گرفته‌اند، این حقیقت را روشن می‌سازند:

وَعِنْدَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُوَ ۚ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ ۚ وَمَا تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إِلَّا يَعْلَمُهَا وَلَا حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ وَلَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ

و کلیدهای غیب نزد اوست و جز او کسی آن را نمی‌داند و آنچه در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر آنکه آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است. (سوره انعام، آیه ۵۹)

فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ ۗ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضَىٰ إِلَيْكَ وَحْيُهُ ۖ وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا

پس بلندمرتبه است خدای پادشاه حق و به قرآن شتاب مکن پیش از آنکه وحی آن به تو تمام شود و بگو پروردگارا بر دانشم بیفزای. (سوره طه، آیه ۱۱۴)

وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ

و به چیزی از علم او احاطه ندارند مگر به آنچه او بخواهد. (سوره بقره، آیه ۲۵۵)

این آیات، گستردگی علم الهی و امکان دستیابی به آن از طریق اراده و مشیت الهی را نشان می‌دهند. استاد فرزانه، با استناد به این آیات، علم را پدیده‌ای پویا و الهی معرفی می‌کنند که با خلوص و توکل در دسترس قرار می‌گیرد.

جمع‌بندی بخش سوم

بخش سوم، با تکیه بر علم انبیا و اولیا به‌عنوان الگویی برای معرفت خلاق، بر ضرورت احیای رویکردی الهامی و پویا در تولید علم تأکید کرد. استخاره، به‌عنوان نمونه‌ای از علم حضوری، و آیات قرآن کریم، به‌عنوان منبعی بی‌پایان از معرفت الهی، راه را برای دستیابی به علم حقیقی هموار می‌سازند. استاد فرزانه، با دعوت به خلوص و توکل، جامعه را به سوی احیای معرفتی پویا و خلاق هدایت می‌کنند.

بخش چهارم: راهکارهای احیای علم حقیقی در جامعه

نقد محدودیت‌های خودساخته در علم و معرفت

استاد فرزانه، محدودیت‌های علمی و معرفتی را نتیجه انباشت معلومات و دوری از خلاقیت می‌دانند. انسان، به‌عنوان موجودی برخوردار از نفس ناطقه، دارای ظرفیتی بی‌نهایت برای دریافت معرفت است. این ظرفیت، چونان دریایی بی‌کران، با خلوص و توکل به مبدأ هستی شکوفا می‌شود.

در فلسفه اسلامی، نفس ناطقه انسان را به دلیل ارتباط با روح الهی، قادر به دستیابی به معارف بی‌نهایت می‌داند. استاد فرزانه، با این دیدگاه، جامعه را از بند محدودیت‌های خودساخته رها ساخته و به سوی افق‌های نوین معرفت هدایت می‌کنند.

نقش صفا و خلوص در دریافت علم

علم حقیقی، به باور استاد فرزانه، نیازمند صفا و خلوص باطنی است. بدون این آمادگی، حتی سال‌ها تحصیل و حفظ معلومات به تولید علم منجر نمی‌شود. خلوص، چونان کلیدی است که درهای معرفت الهی را می‌گشاید و عالم را به سوی خلاقیت و نوآوری رهنمون می‌سازد.

در عرفان اسلامی، تزکیه نفس پیش‌نیاز دریافت معرفت الهی است. استاد فرزانه، با تأکید بر این اصل، جامعه علمی را به پرورش باطن و آمادگی برای دریافت علم لدنی دعوت می‌کنند.

نقد نظام‌های آموزشی و دعوت به نوآوری

نظام‌های آموزشی، چه در حوزه‌های علمی دینی و چه در دانشگاه‌ها، به دلیل تمرکز بر معلومات و فقدان نوآوری، از تولید علم حقیقی بازمانده‌اند. استاد فرزانه، با نقد این نظام‌ها، بر ضرورت بازسازی آنها تأکید می‌کنند. آموزش باید به پرورش عقل و خلاقیت منجر شود، نه صرفاً انتقال دانش کهن.

این نقد، به ضرورت بازنگری در نظام‌های آموزشی اشاره دارد. در فلسفه اسلامی، آموزش به‌عنوان ابزاری برای ارتقای عقل و تحقق کمال انسانی تلقی می‌شود. استاد فرزانه، با این دیدگاه، جامعه علمی را به سوی تولید دانشی پویا و بومی فرامی‌خوانند.

درنگ: نظام‌های آموزشی، برای دستیابی به علم حقیقی، باید از تمرکز بر معلومات کهن به سوی پرورش خلاقیت و نوآوری حرکت کنند. این تحول، کلید احیای علم در جامعه است.

پویایی قرآن کریم و علم الهی

استاد فرزانه، قرآن کریم را کتابی پویا و استمراری معرفی می‌کنند که لحظه به لحظه نو می‌شود و معانی جدیدی از آن ظهور می‌یابد. این پویایی، ریشه در بطون قرآن دارد که لایه‌های متعدد معرفتی آن را در دسترس جویندگان حقیقت قرار می‌دهد.

در تفسیر شیعی، قرآن کریم دارای بطون متعدد است که با توجه به زمان و مکان، قابل استخراج‌اند. استاد فرزانه، با تأکید بر این ویژگی، جامعه را به دریافت معارف نوین از قرآن کریم دعوت می‌کنند. این دیدگاه، چونان نوری فروزان، راه را برای احیای معرفت دینی هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش چهارم

بخش چهارم، با ارائه راهکارهایی برای احیای علم حقیقی، بر نقش خلوص، توکل و بازسازی نظام‌های آموزشی تأکید کرد. پویایی قرآن کریم، به‌عنوان منبعی بی‌پایان از معرفت الهی، راه را برای تولید دانش خلاق و بومی گشوده است. استاد فرزانه، با این تأملات، جامعه را به سوی آینده‌ای روشن و معرفتی هدایت می‌کنند.

نتیجه‌گیری: دعوت به سوی علم خلاق و پویا

این کتاب، با الهام از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به کاوش در چیستی علم و معرفت در پرتو فلسفه اسلامی پرداخت. علم حقیقی، به‌عنوان جریانی خلاق، پویا و ابداعی، از معلومات مفهومی و کهنه متمایز است. استاد فرزانه، با نقد وضعیت علمی جامعه معاصر، از فقدان نوآوری و وابستگی به علوم وارداتی و منتاژی سخن گفتند و راهکارهایی برای احیای علم خلاق ارائه کردند.

تأکید بر خلوص باطنی، توکل به مبدأ هستی، و پویایی قرآن کریم، از محورهای اصلی این تأملات بود. جامعه علمی، برای دستیابی به کمال معرفتی، باید از بند معلومات کهن رها شده و به سوی خلق دانش نو گام بردارد. این دعوت، چونان مشعلی فروزان، راه را برای آینده‌ای روشن در عرصه علم و معرفت هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی