در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1628

متن درس





اقتدار وجودی انسان در پرتو قرآن کریم: تأملی بر سوره غافر

اقتدار وجودی انسان در پرتو قرآن کریم: تأملی بر سوره غافر

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۶۲۸)

دیباچه

انسان، به مثابه گوهر خلقت، دارای اقتداری وجودی است که در پرتو هدایت الهی و حرکت آگاهانه به سوی کمال، شکوفا می‌شود. این اقتدار، نه تنها در ظرفیت‌های بی‌کران وجودی او نهفته است، بلکه در مخاطرات مسیر و ضرورت هوشیاری در برابر غفلت نیز آشکار می‌گردد. قرآن کریم، به‌ویژه در سوره غافر، این مسیر دشوار اما متعالی را با بیانی ژرف و تمثیل‌هایی بصیرت‌بخش ترسیم می‌کند. این کتاب، با تأمل بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، در پی آن است که جایگاه انسان را در نظام هستی و راه دشوار وصول به کمال را با نگاهی فلسفی-عرفانی و در قالبی علمی کاوش کند. در این اثر، تمامی مفاهیم و جزئیات درس‌گفتار با دقتی موشکافانه و زبانی فاخر بازنمایی شده تا راهنمایی برای جویندگان حقیقت و طالبان معرفت باشد.

بخش یکم: پیچیدگی مسیر کمال و مخاطرات غفلت

ساختار وجودی انسان و دشواری‌های حرکت به سوی کمال

انسان، موجودی است که در ظرف علم و حرکت به سوی اهداف متعالی، چه در این جهان و چه در عوالم دیگر تا سرای آخرت، با ساختاری پیچیده و پرمخاطره روبه‌روست. این پیچیدگی، از ماهیت دوگانه وجودی او (نفس و روح) و ظرفیت‌های بی‌نهایت او سرچشمه می‌گیرد. قرآن کریم، در آیاتی چون إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (سوره عصر: ۲)، به خسران ذاتی انسان در صورت غفلت اشاره دارد. بدون دقت، آگاهی و مراقبت، انسان در معرض حرمان و تباهی قرار می‌گیرد. این مسیر، به مانند راه رفتن بر طنابی باریک یا تیغه‌ای تیز، نیازمند هوشیاری مدام است. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان، در صورت بی‌توجهی به این ظرافت‌ها، به سادگی از مقصد والای خویش بازمی‌ماند.

درنگ: ساختار وجودی انسان، به دلیل ظرفیت‌های بی‌کران و مخاطرات مسیر کمال، نیازمند دقت و آگاهی مستمر است. غفلت از این پیچیدگی، به حرمان و تباهی منجر می‌شود.

غفلت، مانع ادراک صراط مستقیم

انسان، به دلیل تصور ساده‌انگارانه از مسیر کمال، گمان می‌کند که دنیا مانند جاده‌ای صاف و بی‌مانع است. این پندار، او را به غفلت می‌کشاند و از مخاطرات مسیر بازمی‌دارد. استاد فرزانه، با تمثیلی بدیع، این مسیر را به حرکت بر طنابی نازک یا تیغه‌ای بران تشبیه می‌کنند. قرآن کریم، صراط مستقیم را از مو باریک‌تر و از تیغ تیزتر می‌داند: أَدَقُّ مِنَ الشَّعْرِ وَأَحَدُّ مِنَ السَّيْفِ. این تعبیر، که در روایات اسلامی آمده، به ظرافت و دشواری مسیر اشاره دارد. انسان، اگر بدون توجه و دقت حرکت کند، به گمراهی و حرمان گرفتار می‌شود. آیه وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ (غافر: ۱۳) بر ضرورت بازگشت و هوشیاری برای درک حقیقت تأکید می‌ورزد: «و جز کسی که بازگردد، پند نمی‌گیرد.»

درنگ: صراط مستقیم، به دلیل ظرافت و دشواری، نیازمند دقت و هوشیاری است. تصور ساده‌انگارانه از مسیر کمال، انسان را به غفلت و گمراهی سوق می‌دهد.

مخاطرات حرکت بی‌دقت و نتیجه آن

حرکت بدون دقت و توجه، انسان را به سوی گمراهی و تباهی می‌کشاند. استاد فرزانه، با تمثیلی از حرکت بر روی مو یا تیغ، بر دشواری این مسیر تأکید می‌کنند. انسان، اگر مسیر کمال را مانند زمینی مسطح و بی‌مانع فرض کند، چشم بر مخاطرات می‌بندد و به سادگی از مقصد بازمی‌ماند. این غفلت، به عداوت الهی منجر می‌شود، چنان‌که در سوره غافر آمده است: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِنْ مَقْتِكُمْ أَنْفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ (غافر: ۱۰)؛ «به کسانی که کفر ورزیدند ندا داده می‌شود که همانا خشم خدا از خشم شما نسبت به خودتان بزرگ‌تر است، آن‌گاه که به ایمان دعوت می‌شدید و کفر می‌ورزیدید.» این عداوت، نتیجه مستقیم غفلت و نافرمانی است که انسان را از قرب الهی دور می‌کند.

درنگ: غفلت و بی‌دقتی در مسیر کمال، به عداوت الهی و حرمان منجر می‌شود. انسان باید مسیر را با هوشیاری و تقوا بپیماید.

جمع‌بندی بخش یکم

مسیر کمال، به دلیل پیچیدگی ساختار وجودی انسان و مخاطرات فراوان آن، نیازمند هوشیاری، دقت و آگاهی است. صراط مستقیم، که از مو باریک‌تر و از تیغ تیزتر است، تنها با مراقبت و تقوا پیموده می‌شود. غفلت، به مثابه حجابی سنگین، انسان را از درک حقیقت و بهره‌مندی از هدایت الهی محروم می‌سازد و او را در معرض عداوت الهی قرار می‌دهد. این بخش، با تأکید بر آیات سوره غافر، ضرورت هوشیاری در برابر مخاطرات مسیر را به تصویر می‌کشد.

بخش دوم: عبادات، سوهان غفلت و راه وصول به کمال

نقش عبادات در تهذیب نفس

عبادات، مانند نماز، روزه و دعا، به مثابه سوهانی هستند که غفلت را از دل انسان می‌زدایند و او را برای پیمودن مسیر کمال آماده می‌سازند. استاد فرزانه، با تمثیلی زیبا، عبادات را به سوهانی تشبیه می‌کنند که چاقوی دل را تیز کرده و آن را برای درک حقایق الهی صیقل می‌دهد. این ابزارهای معنوی، انسان را از خواب غفلت بیدار کرده و به سوی قرب الهی رهنمون می‌سازند. قرآن کریم، در آیه قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس: ۹)، بر اهمیت تزکیه نفس برای فلاح و رستگاری تأکید می‌ورزد: «هر کس نفس خود را پاکیزه کرد، رستگار شد.»

درنگ: عبادات، به مثابه سوهانی برای غفلت، دل انسان را صیقل داده و او را برای وصول به کمال آماده می‌سازند.

اهمیت اخلاص و التزام در عبادات

عبادات، اگر بدون اخلاص و التزام انجام شوند، مانند آبی رقیق و بی‌اثر، هیچ خاصیتی برای انسان ندارند. استاد فرزانه، با تمثیلی طنزآمیز، این‌گونه عبادات را به «آب‌دوغ خیاری» یا «پشمک پلاستیکی» تشبیه می‌کنند که فاقد وزن و اثر معنوی است. عبادت صوری، که از سر اجبار یا بی‌توجهی انجام شود، نمی‌تواند انسان را به قرب الهی برساند. آیه فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (غافر: ۱۴) بر این حقیقت تأکید دارد: «پس خدا را در حالی که دین را برای او خالص کرده‌اید، بخوانید، هرچند کافران خوش نداشته باشند.» اخلاص و التزام، دو بال پرواز انسان به سوی کمال‌اند.

درنگ: عبادات بدون اخلاص و التزام، فاقد اثر معنوی بوده و انسان را به کمال نمی‌رسانند.

رزق الهی و شرط بهره‌مندی از آن

خداوند، آیات خویش را به انسان نشان می‌دهد و رزق مادی و معنوی را از آسمان نازل می‌کند: هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّمَاءِ رِزْقًا ۚ وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَنْ يُنِيبُ (غافر: ۱۳)؛ «او کسی است که آیات خود را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برایتان روزی فرو می‌فرستد، و جز کسی که بازگردد، پند نمی‌گیرد.» رزق الهی، شامل علم، معرفت، وحی و قرب است، اما تنها کسانی که با انابه و بازگشت به سوی خدا آماده‌اند، از آن بهره‌مند می‌شوند. استاد فرزانه تأکید دارند که انسان غافل، مانند کسی که زیر لحاف خفته و از باران رحمت الهی بی‌بهره است، نمی‌تواند از این رزق استفاده کند.

درنگ: رزق الهی، تنها برای کسانی که با انابه و اخلاص آماده‌اند، قابل بهره‌مندی است. غفلت، مانع درک این خیرات می‌شود.

جاخالی دادن در برابر آیات الهی

انسان، به دلیل غفلت، در برابر آیات الهی جاخالی می‌دهد و از خیرات آن محروم می‌ماند. قرآن کریم در آیه وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ (شعراء: ۱۹۸) به این حقیقت اشاره دارد: «و اگر آن را بر برخی از غیرعرب‌زبانان نازل می‌کردیم.» این جاخالی دادن، نتیجه عدم آمادگی وجودی است که انسان را از درک حقایق محروم می‌سازد. استاد فرزانه، این رفتار را به مثابه فرار از باران رحمت الهی توصیف می‌کنند که انسان را در تاریکی غفلت فرو می‌برد.

درنگ: غفلت، انسان را از بهره‌مندی از آیات و خیرات الهی محروم می‌کند، مانند کسی که از باران رحمت جاخالی می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

عبادات، به مثابه ابزارهایی برای تهذیب نفس و رفع غفلت، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند، اما این هدایت، مشروط به اخلاص و التزام است. رزق الهی، که شامل علم، معرفت و قرب است، تنها در دسترس کسانی قرار می‌گیرد که با انابه و بازگشت به خدا آماده دریافت آن باشند. غفلت و عبادات صوری، انسان را از این خیرات محروم ساخته و او را در تاریکی حرمان نگه می‌دارد. این بخش، با تأکید بر آیات سوره غافر، راه وصول به کمال را در پرتو عبادات خالصانه ترسیم می‌کند.

بخش سوم: اقتدار وجودی انسان و القاء روح الهی

اخلاص و التزام، کلید وصول به کمال

اخلاص و التزام، دو شرط اساسی برای وصول به کمال هستند. استاد فرزانه تأکید دارند که کارها باید با جدیت و برای خدا انجام شوند تا اثرگذار باشند. قرآن کریم در آیه فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (غافر: ۱۴) این حقیقت را بازگو می‌کند: «پس خدا را در حالی که دین را برای او خالص کرده‌اید، بخوانید، هرچند کافران خوش نداشته باشند.» کارهایی که برای غیر خدا انجام شوند، مانند غباری پراکنده، بی‌اثرند: وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا (فرقان: ۲۳)؛ «و به هر کاری که کرده بودند، نگریستیم و آن را غباری پراکنده ساختیم.» اخلاص، به مثابه نوری است که مسیر کمال را روشن می‌سازد.

درنگ: اخلاص و التزام، دو بال پرواز به سوی کمال‌اند. کارهای غیرخالص، مانند غباری پراکنده، بی‌اثرند.

القاء روح الهی و بصیرت

نتیجه اخلاص و التزام، القاء روح الهی است که انسان را به بصیرت و اقتدار می‌رساند: رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَىٰ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ (غافر: ۱۵)؛ «[او] بلندمرتبه و صاحب عرش است که روح را به فرمان خود بر هر کس از بندگانش که بخواهد فرو می‌فرستد.» این روح الهی، انسان را به نگریستن با نور الهی (ينظر بنور الله) قادر می‌سازد. استاد فرزانه، این حالت را به چراغی تشبیه می‌کنند که در تاریکی معدن، راه را روشن می‌کند. انسان با این روح، عوالم غیب را مشاهده کرده و به اقتداری بی‌مانند دست می‌یابد.

درنگ: القاء روح الهی، نتیجه اخلاص و التزام است که انسان را به بصیرت و اقتدار وجودی می‌رساند.

تفاوت روح ناسوتی و روح امری

روح ناسوتی، متعلق به عالم ماده است و همه انسان‌ها از آن برخوردارند، اما روح امری، که با مشیت الهی نازل می‌شود، انسان را به قدرت، روایت و همت والا می‌رساند. این روح، به مثابه نوری است که انسان را از محدودیت‌های مادی رها کرده و به سوی عوالم غیب هدایت می‌کند. استاد فرزانه تأکید دارند که این روح، تنها به کسانی عطا می‌شود که با اخلاص و التزام، خود را برای دریافت آن آماده کرده‌اند.

درنگ: روح امری، انسان را از محدودیت‌های ناسوتی رها کرده و به اقتدار و روایت الهی می‌رساند.

اقتدار انسان و مقام جمعی

انسان، به دلیل مقام جمعی‌اش، از ملائکه نیز برتر است و می‌تواند به اقتداری وجودی دست یابد که او را به خلافت الهی رهنمون سازد: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (بقره: ۳۰)؛ «و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین خلیفه‌ای قرار می‌دهم.» این اقتدار، در پرتو اخلاص و التزام، انسان را به مشاهده عوالم و درک حقایق الهی قادر می‌سازد.

درنگ: مقام جمعی انسان، او را به اقتداری وجودی می‌رساند که از ملائکه نیز برتر است.

جمع‌بندی بخش سوم

اخلاص و التزام، انسان را به القاء روح الهی و بصیرت رهنمون می‌سازند. این روح، انسان را از محدودیت‌های ناسوتی رها کرده و به اقتداری بی‌مانند می‌رساند که در پرتو آن، عوالم غیب را مشاهده می‌کند. مقام جمعی انسان، او را به خلافت الهی و برتری بر ملائکه قادر می‌سازد. این بخش، با تأکید بر آیات سوره غافر، راه وصول به این اقتدار را در اخلاص و التزام ترسیم می‌کند.

بخش چهارم: چالش‌های علم دینی و ضرورت تحول

ناکامی علم دینی در وصول به غایات

علم دینی، در صورتی که در مبادی اولیه متوقف شود و به غایات متعالی نپردازد، نمی‌تواند به مقامات عالی معنوی دست یابد. استاد فرزانه، با تمثیلی از ابزارسازی، تأکید دارند که علوم صوری، مانند تیغه‌ای بی‌مصرف، بدون هدف غایی فاقد اثرند. علم دینی باید به جای تمرکز بر مبادی، به سوی غایات حرکت کند: خذ الغايات و اترك المبادى؛ «غایات را برگیر و مبادی را رها کن.» این اصل، انسان را به سوی معرفت و روایت الهی سوق می‌دهد.

درنگ: علم دینی، در صورت توقف در مبادی، از وصول به غایات معنوی بازمی‌ماند.

تأثیر منفی دنیوی شدن علم دینی

ورود مسائل دنیوی به علم دینی، آن را از معنویات دور کرده و به سوی صوری شدن سوق داده است. استاد فرزانه، با اشاره به تاریخ علم دینی، تأکید دارند که تمرکز بر مسائل مادی، مانند سیاست یا امور روزمره، علم دینی را از رسالت اصلی‌اش، یعنی وصول به مقامات معنوی، بازمی‌دارد. زهد، به معنای دوری از دنیا، می‌تواند علم دینی را به سوی غایات هدایت کند.

درنگ: دنیوی شدن علم دینی، آن را از معنویات دور کرده و به سوی صوری شدن سوق می‌دهد.

نقش علمای ربانی در گذشته

در گذشته، علمای ربانی با اخلاص و التزام، به مقامات معنوی دست می‌یافتند و به آب حیات معرفت می‌رسیدند. این روند، در دوره‌های اخیر، به دلیل تمرکز بر مبادی و مسائل دنیوی، کاهش یافته است. استاد فرزانه، با حسرتی عمیق، از این دوری از معنویات سخن می‌گویند و بر ضرورت بازگشت به رسالت اصلی علم دینی تأکید می‌ورزند.

درنگ: علمای ربانی، با اخلاص و التزام، به مقامات معنوی دست می‌یافتند، اما این روند در دوره‌های اخیر کاهش یافته است.

ضرورت تحول در علم دینی

علم دینی نیازمند تحولی بنیادین است تا به جای تولید سرگردانی و مایوسی، به وصول به غایات منجر شود. این تحول، باید با تمرکز بر اخلاص، التزام و حرکت به سوی وراثت انبیا صورت گیرد. قرآن کریم، در آیه سَأَصْرِفُ عَنْ آيَاتِيَ الَّذِينَ يَتَكَبَّرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ (اعراف: ۱۴۶)، بر محرومیت متکبران از آیات الهی تأکید دارد: «به زودی کسانی را که به ناحق در زمین تکبر می‌ورزند، از آیاتم بازمی‌دارم.» خودشیفتگی و غرور، مانع وصول به غایات است.

درنگ: علم دینی نیازمند تحولی بنیادین است تا به سوی وراثت انبیا و غایات معنوی حرکت کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

علم دینی، در صورت توقف در مبادی و دنیوی شدن، از رسالت اصلی خود، یعنی وصول به غایات معنوی، بازمی‌ماند. علمای ربانی در گذشته، با اخلاص و التزام، به مقامات عالی دست می‌یافتند، اما این روند در دوره‌های اخیر کاهش یافته است. تحول در علم دینی، با تمرکز بر غایات و دوری از خودشیفتگی، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. این بخش، با تأکید بر آیات قرآن کریم، راه تحول علم دینی را در پرتو اخلاص و التزام ترسیم می‌کند.

نتیجه‌گیری کل

انسان، به مثابه خلیفه الهی، دارای اقتداری وجودی است که در پرتو اخلاص، التزام و هوشیاری در برابر غفلت شکوفا می‌شود. سوره غافر، با بیانی ژرف، این مسیر دشوار اما متعالی را ترسیم می‌کند. عبادات، به مثابه سوهانی برای غفلت، انسان را به سوی قرب الهی هدایت می‌کنند، اما این هدایت، مشروط به اخلاص و التزام است. القاء روح الهی، نتیجه این سلوک خالصانه است که انسان را به بصیرت، روایت و اقتدار می‌رساند. علم دینی، به‌عنوان ورثه انبیا، باید از توقف در مبادی و دنیوی شدن پرهیز کند و به سوی غایات متعالی حرکت نماید. این اثر، با تأمل بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، راه وصول به کمال را در پرتو قرآن کریم و با زبانی فاخر و علمی به تصویر می‌کشد. انسان، با رهایی از غفلت و تمرکز بر غایات، می‌تواند به مقام خلافت الهی دست یابد و از حرمان رهایی یابد.

با نظارت صادق خادمی