در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1652

متن درس





اقتدار انسانی و موضوع‌شناسی وحی در قرآن کریم

اقتدار انسانی و موضوع‌شناسی وحی در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۶۵۲)

مقدمه

موضوع‌شناسی وحی در قرآن کریم، با محوریت سوره شوری، دریچه‌ای است به سوی فهم جایگاه والای انسان در نیل به کمالات معنوی و الهی. این بحث، که ریشه در تعالیم عمیق استاد فرزانه قدس‌سره دارد، بر اقتدار ذاتی انسان و نسبیت در کمالات تأکید می‌ورزد و شرایط و زمینه‌های لازم برای ظهور این کمالات را تبیین می‌کند. صفا و طهارت باطن به‌عنوان پیش‌نیاز دریافت وحی، و خلوت و تنهایی به‌عنوان ابزارهای عملی برای رفع موانع درونی معرفی شده‌اند. این نوشتار، با نگاهی نقادانه به وضعیت کنونی نهادهای علمی و دینی، بر ضرورت بازسازی این نهادها به‌عنوان بسترهای تربیت معنوی و علمی تأکید دارد.

بخش اول: اقتدار انسانی و ظرفیت‌های بی‌کران وجودی

ماهیت اقتدار انسانی

انسان، به‌مثابه آیینه‌ای از جمال و جلال الهی، برخوردار از ظرفیت‌های بی‌نهایت برای نیل به کمالات معنوی است. این کمالات، از علم و معرفت آغاز شده و به رویت، قدرت، کشف، کرامت، عصمت، و در نهایت وحی، که قله کمالات انسانی است، می‌رسد. وحی، به‌عنوان عالی‌ترین مرتبه کمال، جلوه‌ای از ارتباط مستقیم انسان با خداوند است که در سوره شوری، آیه ۵۱، چنین توصیف شده است:

وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِنْ وَرَائِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ

و هیچ بشری را نرسد که خدا با او سخن گوید، مگر از راه وحی یا از پشت پرده یا با فرستادن فرستاده‌ای که به اذن او آنچه بخواهد وحی کند، چرا که او بلندمرتبه و حکیم است.

این آیه، ظرفیت ذاتی انسان را برای دریافت وحی نشان می‌دهد و اقتدار او را در این مسیر متعالی آشکار می‌سازد. انسان، چونان درختی تناور، ریشه در خاک وجود دارد، اما شاخسارهایش به سوی آسمان کمال قد می‌افرازد.

نقش صفا و طهارت باطن

ظهور کمالات انسانی، به‌ویژه وحی، به صفا و طهارت باطن وابسته است. هرچه قلب انسان از آلودگی‌های نفسانی و مادی پاک‌تر باشد، دریچه‌های دریافت فیض الهی گشوده‌تر می‌گردد. غفلت و کثرت، چونان ابرهایی تیره، مانع تابش نور کمال بر آیینه قلب می‌شوند. این مفهوم در سوره شوری، آیه ۵۴، بازتاب یافته است:

إِنَّهُمْ لَهُمُ الْأَخِلَّاءُ الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ

بی‌گمان دوستان آنان کسانی‌اند که ایمان آورده و پرهیزگاری کرده‌اند.

تقوا، چونان جویی زلال، قلب را از زنگار گناه می‌شوید و زمینه‌ساز دریافت خیرات الهی می‌شود. صفا باطن، مانند آیینه‌ای صیقل‌یافته، نور الهی را بازمی‌تاباند و انسان را به سوی کمالات رهنمون می‌سازد.

درنگ: اقتدار انسانی و صفا باطن

اقتدار انسانی در گرو ظرفیت بی‌کران وجودی او برای نیل به کمالات است. وحی، به‌عنوان قله این کمالات، تنها در سایۀ صفا و طهارت باطن ظهور می‌یابد. غفلت و کثرت، چونان سدهایی استوار، مانع این ظهور می‌شوند و انسان را از دریافت فیض الهی بازمی‌دارند.

بخش دوم: نسبیت و پویایی در کمالات وجودی

نسبیت در وجود و کمالات

تمام موجودات، از انسان گرفته تا حیوان و گیاه، در بستری از نسبیت حیات می‌یابند. هیچ پدیده‌ای به‌صورت دفعی و آنی تحقق نمی‌یابد، بلکه همه‌چیز به‌صورت تدریجی و در مراتب مختلف شکل می‌گیرد. این دیدگاه، چونان رودی جاری، بر پویایی و تحول دائمی وجود تأکید دارد. در سوره بقره، آیه ۲۵۳، این نسبیت در مراتب پیامبران آشکار است:

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ ۘ مِنْهُمْ مَنْ كَلَّمَ اللَّهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَاتٍ

این پیامبران‌اند که برخی را بر برخی برتری دادیم. از ایشان کسی بود که خدا با او سخن گفت و برخی را درجات برتر بخشید.

این آیه، تفاوت در مراتب پیامبران را نشان می‌دهد و بر امکان رشد تدریجی برای همه انسان‌ها تأکید می‌ورزد. نسبیت، چونان نردبانی است که هر پله‌اش انسان را به سوی قله کمال نزدیک‌تر می‌سازد.

نقد مطلق‌گرایی در فلسفه دینی

متون علمی دینی، گاه به مفاهیم مطلق و غیرواقعی آلوده شده‌اند که از حقیقت وجودی فاصله دارند و به توهمات ذهنی منجر می‌گردند. این نقد، چونان آتشی پاک‌کننده، بر ضرورت بازگشت به واقعیت‌های وجودی و دوری از خیالات تأکید دارد. در سوره آل‌عمران، آیه ۷، بر لزوم فهم دقیق و واقعی آیات تأکید شده است:

هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ

اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد. پاره‌ای از آن آیات محکم‌اند که آنها ام‌الکتاب‌اند، و برخی دیگر متشابهات‌اند.

این آیه، بر اهمیت فهم دقیق و واقعی آیات تأکید می‌کند و از غرق شدن در مفاهیم مطلق و غیرواقعی برحذر می‌دارد. علم دینی باید چونان پلی باشد که انسان را از توهم به سوی حقیقت رهنمون سازد.

پویایی و حرکت در وجود

تمام موجودات، حتی در حالت به‌ظاهر ساکن، در حال حرکت و تحول‌اند. سکون، در حقیقت، خود گونه‌ای از حرکت است. این مفهوم، چونان نسیمی که برگ‌های درخت را به رقص درمی‌آورد، پویایی ذاتی عالم را آشکار می‌سازد. در سوره نمل، آیه ۸۸، این حقیقت به زیبایی بیان شده است:

وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ ۚ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ

و کوه‌ها را می‌بینی و آنها را ساکن می‌پنداری، حال آنکه مانند ابرها در حرکت‌اند. این است صنعت خداوندی که همه‌چیز را استوار کرده است.

این آیه، به حرکت ظاهراً ساکن کوه‌ها اشاره دارد و تحول دائمی عالم را نشان می‌دهد. وجود، چونان رودی است که هرگز در یک جا متوقف نمی‌شود، بلکه پیوسته به سوی مقصد الهی جاری است.

درنگ: نسبیت و پویایی وجود

نسبیت، بنیان تحقق کمالات و پویایی وجود است. هیچ پدیده‌ای به‌صورت دفعی تحقق نمی‌یابد، بلکه در مراتب تدریجی شکل می‌گیرد. علم دینی باید از مطلق‌گرایی دوری گزیند و بر واقعیت‌های وجودی متمرکز شود تا انسان را به سوی حقیقت رهنمون سازد.

بخش سوم: بسترهای رشد معنوی و دریافت وحی

نهادهای معنوی و علمی

سه بستر اصلی برای رشد معنوی و دریافت وحی معرفی شده‌اند: مسجد، حوزه، و خانقاه. این نهادها، با وجود چالش‌های کنونی، می‌توانند چونان باغ‌هایی حاصلخیز، زمینه‌ساز پرورش انسان‌های مقتدر و صاحب معرفت باشند. در سوره نور، آیه ۳۶، به اهمیت این مراکز اشاره شده است:

فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ

در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که رفعت یابند و نام او در آنها یاد شود، در آنجا صبح و شام او را تسبیح می‌گویند.

این آیه، بر نقش مراکز عبادی و معنوی در رشد انسان تأکید دارد. اصلاح چالش‌های این نهادها، می‌تواند آنها را به کانون‌هایی برای تحقق کمالات تبدیل سازد.

خلوت‌گاه شخصی و تهذیب نفس

انسان، علاوه بر نهادهای عمومی، نیازمند خلوت‌گاهی شخصی است تا در آن، چونان پرنده‌ای آزاد، از کثرت‌های روزمره رها شود و به تهذیب نفس بپردازد. این خلوت‌گاه، فضایی است برای تمرکز و صیقل دادن آیینه قلب. در سوره مزمل، آیات ۱ و ۲، به اهمیت این خلوت اشاره شده است:

يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ ۝ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا

ای جامه به خود پیچیده، شب را جز اندکی به پا خیز.

این آیات، بر ارزش شب‌زنده‌داری و خلوت با خداوند تأکید دارند. خلوت، چونان کوره‌ای است که سنگ‌های وجودی را ذوب می‌کند و انسان را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد.

انواع معرفت و راه‌های دریافت آن

معرفت به سه شکل وارد انسان می‌شود: عرضى (از طریق آموزش و علم ظاهری)، حقی (از طریق عنایت الهی و وحی)، و لدنی (از طریق دل و باطن انسان). این تقسیم‌بندی، چونان شاخه‌های درختی تنومند، تنوع منابع معرفت را نشان می‌دهد. در سوره شوری، آیه ۵۲، به معرفت حقی اشاره شده است:

وَكَذَٰلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا ۚ مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَٰكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا

و بدین‌گونه روحی از امر خود به‌سویت وحی کردیم. تو نمی‌دانستی کتاب چیست و ایمان کدام است، لیکن آن را نوری ساختیم که هر که از بندگانمان بخواهیم بدان هدایت می‌کنیم.

این آیه، وحی را به‌عنوان نور هدایت معرفی می‌کند که از طریق عنایت الهی به انسان می‌رسد. معرفت لدنی، چونان چشمه‌ای جوشان در دل انسان، برای همه با ظرفیت‌های درونی قابل دسترسی است.

درنگ: بسترهای رشد معنوی

مسجد، حوزه، و خانقاه، چونان باغ‌هایی برای پرورش کمالات‌اند، اما خلوت‌گاه شخصی، کلیدی‌ترین ابزار برای تهذیب نفس و دریافت وحی است. معرفت، در اشکال عرضى، حقی، و لدنی، انسان را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد.

بخش چهارم: موانع درونی و راه‌های رفع آنها

تخته‌سنگ‌های وجودی و ضرورت تخلیه

هر انسانی دارای موانع درونی، یا به تعبیر استاد فرزانه قدس‌سره، «تخته‌سنگ‌های وجودی» است که باید شکسته و ذوب شوند تا زمینه دریافت وحی فراهم گردد. این تخته‌سنگ‌ها، استعاره‌ای از موانع نفسانی و مادی‌اند که صفا باطن را مختل می‌کنند. در سوره کهف، آیه ۴۵، به تحول و پویایی وجودی اشاره شده است:

وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَاءٍ أَنْزَلْنَاهُ مِنَ السَّمَاءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَبَاتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشِيمًا تَذْرُوهُ الرِّيَاحُ

و برایشان مثل زندگی دنیا را بزن که مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم، پس گیاه زمین با آن درآمیخت و سرانجام خشکیده شد و بادها آن را پراکنده کردند.

این آیه، به پویایی وجودی و ضرورت تحول اشاره دارد. تخلیه، چونان ذوب کردن یخ در کوره آگاهی، انسان را از موانع درونی آزاد می‌سازد.

خلوت و تنهایی: ابزارهای تهذیب نفس

خلوت، به معنای خالی شدن باطن از کثرت‌های ذهنی، و تنهایی، به معنای جدایی ظاهری از وابستگی‌های مادی و اجتماعی، دو ابزار اصلی برای شکستن موانع درونی‌اند. این دو، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که انسان را به سوی آسمان کمال پرواز می‌دهند. در سوره مزمل، آیه ۶، به ارزش خلوت شبانه تأکید شده است:

إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْئًا وَأَقْوَمُ قِيلًا

به‌راستی که برخاستن شب سخت‌تر و گفتار آن استوارتر است.

این آیه، بر اهمیت خلوت شبانه و تأثیر آن بر صیقل دادن قلب تأکید دارد. خلوت و تنهایی، انسان را از کثرت‌های مادی و معنوی آزاد می‌کنند و او را به سوی دریافت فیض الهی رهنمون می‌سازند.

خوددرمانی معنوی

خوددرمانی معنوی، به معنای تمرین آگاهانه برای رهایی از کثرت‌های ذهنی و نفسانی، انسان را به صفا باطن می‌رساند. این فرآیند، چونان باغبانی است که علف‌های هرز را از باغ دل می‌زداید. در سوره فتح، آیه ۲۹، به تلاش مؤمنان برای کسب فضل الهی اشاره شده است:

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ ۙ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا

محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند بر کافران سخت‌گیر و با یکدیگر مهربان‌اند. آنها را در حال رکوع و سجود می‌بینی که فضل و خشنودی خدا را می‌جویند.

این آیه، به تلاش مؤمنان برای کسب فضل الهی اشاره دارد که از طریق خوددرمانی معنوی و تهذیب نفس محقق می‌شود.

درنگ: تخلیه و تهذیب نفس

تخلیه، شرط اصلی اقتدار معنوی و دریافت وحی است. خلوت و تنهایی، چونان دو بال، انسان را از کثرت‌های ذهنی و مادی آزاد می‌کنند و خوددرمانی معنوی، قلب را برای دریافت فیض الهی آماده می‌سازد.

بخش پنجم: نقد وضعیت کنونی علم دینی و راه‌های اصلاح

چالش‌های علم دینی

علم دینی، گاه به آموزش‌های صوری و ظاهری محدود شده و از مباحثه و عمل فاصله گرفته است. این نقد، چونان زنگ بیداری، بر ضرورت بازگشت به کارکرد اصلی نهادهای علمی و دینی به‌عنوان مراکز تربیت معنوی و علمی تأکید دارد. در سوره توبه، آیه ۱۲۲، به اهمیت کسب معرفت دینی اشاره شده است:

وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً ۚ فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ

و شایسته نیست که مؤمنان همگی به سوی جهاد کوچ کنند. پس چرا از هر گروهی از ایشان دسته‌ای کوچ نکنند تا در دین آگاهی یابند.

این آیه، بر اهمیت کسب معرفت دینی و نقش نهادهای علمی در این مسیر تأکید دارد. علم دینی باید چونان مشعلی فروزان، راه انسان را به سوی کمال روشن سازد.

نقد کثرت در عبادت

عبادت‌های امروزی، گاه با کثرت ذهنی و حواس‌پرتی همراه است و از صفا و خلوص فاصله دارد. این نقد، چونان نسیمی که غبار از آیینه می‌زداید، بر اهمیت خلوص در عبادت تأکید دارد. در سوره انعام، آیه ۱۶۲، به اخلاص در عبادت اشاره شده است:

قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ

بگو: نماز و نیایشم و زندگی و مرگم برای خداوند، پروردگار جهانیان است.

این آیه، بر ضرورت اخلاص در عبادت تأکید دارد. عبادت باید از کثرت‌های ذهنی و ظاهری خالی باشد تا به کمال منجر شود.

تأثیر فناوری بر عبادت

فناوری‌های مدرن، مانند ابزارهای شمارش رکعات، گاه به جای کمک به تمرکز، به کثرت ذهنی در عبادت منجر می‌شوند. این نقد، چونان هشداری است که انسان را به سوی سادگی و خلوص در عبادت فرا می‌خواند. در سوره نور، آیه ۳۷، به دوری از عوامل حواس‌پرتی اشاره شده است:

رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ

مردانی که نه تجارت و نه خرید و فروش آنان را از یاد خدا غافل می‌کند.

این آیه، بر اهمیت دوری از عوامل حواس‌پرتی در عبادت تأکید دارد. فناوری باید در خدمت تعالی معنوی باشد، نه مانعی برای آن.

درنگ: اصلاح علم دینی

علم دینی باید از آموزش‌های صوری به سوی تربیت معنوی و علمی حرکت کند. عبادت، با دوری از کثرت‌های ذهنی و مادی، باید به خلوص و صفا منتهی شود تا انسان را به کمالات الهی نزدیک سازد.

بخش ششم: غربت و ارزش آن در مسیر کمال

غربت: فضیلتی الهی

غربت و تنهایی، چونان گوهری گران‌بها، زمینه‌ساز دریافت خیرات و کمالات است. در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله آمده است: «هر که غریبی را در غربتش اکرام کند، گویی هفتاد پیامبر مرسل را اکرام کرده است.» این حدیث، غربت را چونان پلی به سوی کمالات الهی معرفی می‌کند. در سوره عنکبوت، آیه ۶۹، به هدایت الهی برای مجاهدان اشاره شده است:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ

و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به‌یقین آنها را به راه‌های خویش هدایت می‌کنیم، و خدا با نیکوکاران است.

این آیه، بر هدایت الهی برای کسانی که در مسیر کمال گام برمی‌دارند تأکید دارد. غربت، انسان را از وابستگی‌های مادی رها کرده و به خداوند نزدیک می‌سازد.

طلبه‌ها: مظاهر غربت

طلبه‌ها، به دلیل دوری از وابستگی‌های خانوادگی و اجتماعی، مظاهر غربت‌اند و اکرام آنها ثوابی عظیم دارد. محبت و حمایت از طلبه‌ها، چونان کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، انسان را به کمالات معنوی نزدیک می‌سازد. در سوره مریم، آیه ۹۶، به محبت الهی برای عمل‌کنندگان به صالحات اشاره شده است:

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا

بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، خدای رحمان برایشان محبتی قرار خواهد داد.

این آیه، بر ارزش محبت و اکرام در مسیر الهی تأکید دارد. طلبه‌ها، چونان ستارگانی در آسمان غربت، شایسته محبت و حمایت‌اند.

خلوت و تنهایی: راه پیغمبری

خلوت و تنهایی، گام‌های اولیه در مسیر پیغمبری‌اند که انسان را به دریافت وحی و کمالات معنوی نزدیک می‌کنند. در سوره مزمل، آیه ۴، به اهمیت تلاوت قرآن و خلوت با خداوند اشاره شده است:

وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا

و قرآن را با ترتیل بخوان.

این آیه، بر ارزش خلوت و تلاوت قرآن در مسیر کمال تأکید دارد. خلوت و تنهایی، چونان مشعل‌هایی در تاریکی، راه انسان را به سوی کمالات روشن می‌سازند.

درنگ: غربت و کمال

غربت، فضیلتی الهی است که انسان را به سوی کمالات رهنمون می‌سازد. اکرام طلبه‌ها، به‌عنوان مظاهر غربت، و خلوت و تنهایی، چونان دو بال، انسان را به سوی دریافت وحی و کمالات معنوی پرواز می‌دهند.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با محوریت موضوع‌شناسی وحی در سوره شوری، اقتدار ذاتی انسان را در نیل به کمالات معنوی، به‌ویژه وحی، تبیین نمود. تأکید بر نسبیت در کمالات، نقد مطلق‌گرایی در علم دینی، و لزوم صفا و طهارت باطن، از محورهای اصلی این بحث بود. خلوت و تنهایی، به‌عنوان ابزارهای عملی برای شکستن موانع درونی، و اکرام طلبه‌ها، به‌عنوان مظاهر غربت، انسان را به سوی دریافت فیض الهی رهنمون می‌سازند. نقد چالش‌های علم دینی، بر ضرورت بازسازی نهادهای علمی و دینی برای تربیت انسان‌های مقتدر و صاحب معرفت تأکید دارد. این بحث، انسان را به تأمل در ظرفیت‌های وجودی خود و تلاش برای نیل به کمالات الهی دعوت می‌کند و راهکارهایی عملی برای ایجاد خلوت‌گاه شخصی و اصلاح رویکردهای آموزشی و معنوی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی