متن درس
اقتدار انسانی در پرتو وحی: تبیین عرفانی و فلسفی بر اساس سوره شوری
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۶۵۹)
دیباچه
کتاب پیشرو، با تکیه بر درسگفتار شماره ۱۶۵۹ از سلسله مباحث عرفانی و فلسفی استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، به تبیین مفهوم اقتدار انسانی در پرتو آیات قرآن کریم، بهویژه سوره شوری، و موضوعشناسی وحی میپردازد. این اثر، با رویکردی عمیق به ساحت عرفان اسلامی، انسان را در مقام سالکی مینگرد که در «باشگاه خصوصی» وجود خویش، با نظم، انضباط، و ارادهای استوار، در پی ارتقا و تعالی است. همانگونه که باغبانی ماهر، نهال وجود را با آبیاری معرفت و هرس پراکندگیها میپروراند، این نوشتار نیز میکوشد با نظاممندی و ژرفنگری، مسیر سلوک را برای سالک روشن سازد. محورهای اصلی این اثر شامل نقش خستگی و خلسه بهعنوان زمینههای مادی برای اتصال به غیب، اهمیت سن و سال در رشد علمی و عرفانی، ضرورت تربیت نسل آینده، و تأثیر وحدت وجودی میان خواب و بیداری بر سلوک معنوی است.
بخش یکم: اقتدار انسانی و اصول سلوک در پرتو وحی
الف. ضرورت نظاممندی در سلوک معنوی
انسان، در مسیر تعالی و ارتقای وجودی خویش، نیازمند پایبندی به اصول و قواعدی است که با منطق، تجربه، و توکل بر ذات اقدس الهی همسو باشد. همانگونه که معماری باشکوه، بدون نقشهای دقیق و مصالحی استوار برپا نمیگردد، سالک نیز باید در «باشگاه خصوصی» وجود خویش، با نظمی منطقی و توأم با عنایت الهی، گام به گام به سوی پرش و تعالی حرکت کند. این نظاممندی، که ریشه در استقامت بر مسیر حق دارد، در قرآن کریم چنین تصویر شده است:
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ
پس همانگونه که فرمان یافتهای استوار باش و هر که با تو توبه کرد [نیز چنین باشد]. (هود: ۱۱۲)
این آیه، استقامت در مسیر الهی را بهعنوان بنیان سلوک معرفی میکند. سالک باید با تمسک به منطق و تجربه، و با توکل بر خداوند، زمینههای رشد وجودی را در خود فراهم سازد.
ب. خستگی و خلسه: دروازههای مادی اتصال به غیب
خستگی و خلسه، بهمنزله پلی مادی برای گذر از حس ظاهری به سوی دریافت معارف غیبی، نقشی بنیادین در سلوک ایفا میکنند. این حالات، هرچند مادیاند، زمینهساز تلطیف نفس و آمادگی برای اتصال به غیباند. همانگونه که نسیمی خنک، پس از گرمایی طاقتفرسا، جان را تازه میکند، خستگی و خلسه نیز نفس را برای دریافت نور معرفت آماده میسازند. قرآن کریم، صبر و نماز را بهعنوان ابزارهای آمادهسازی برای سلوک معرفی میکند:
وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ
و از شکیبایی و نماز یاری جویید. (بقره: ۴۵)
صبر و عبادت، بهمنزله خستگی و خلسهای معنوی، نفس را از قید ماده آزاد کرده و برای دریافت وحی آماده میسازند.
ج. نتیجهگیری بخش یکم
این بخش، با تأکید بر ضرورت نظاممندی و بهرهگیری از خستگی و خلسه بهعنوان زمینههای مادی سلوک، نشان داد که اقتدار انسانی در گرو نظم و آمادگی وجودی است. آیات قرآن کریم، با دعوت به استقامت و صبر، سالک را به سوی مسیری روشن و استوار هدایت میکنند. این اصول، بهمنزله ستونهای بنای سلوک، سالک را از پراکندگی و تشتت دور نگه میدارند.
بخش دوم: سن و سال و نقش آن در رشد علمی و عرفانی
الف. تأثیر سن بر ظرفیت یادگیری و سلوک
سن و سال، نقشی کلیدی در ظرفیت رشد علمی و عرفانی انسان ایفا میکند. کودکی و جوانی، بهسان سنگنوشتهای پاک، آماده پذیرش نقش معرفتاند، اما با افزایش سن، این ظرفیت کاهش مییابد. حدیث شریف «العلم في الصغر كالنقش على الحجر» (دانش در کودکی مانند نقش بر سنگ است) بر این حقیقت تأکید دارد. قرآن کریم نیز گناهان را عاملی برای کاهش ظرفیت قلب میداند:
إِنَّ هَذِهِ قُلُوبُهُمْ لَيْسَتْ بِأَعْمَىٰ وَلَٰكِنْ أَعْمَتْهَا الذُّنُوبُ
این دلهایشان کور نیست، بلکه گناهان آنها را کور کرده است. (حج: ۴۶)
این آیه، گناه را مانعی برای دریافت معرفت معرفی میکند، که با افزایش سن و انباشت خطاها، شدت مییابد.
ب. کودکی: کرامت و کمال انسانی
کودکی، نهتنها مرحلهای از زندگی، بلکه کرامت و کمال انسانی است. همانگونه که نهالی نورس، آماده پذیرش نور و آب است، کودک نیز با قلبی پاک، پذیرای معرفت و تربیت است. قرآن کریم، تربیت فرزندان را وظیفهای الهی میداند:
وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ
و هنگامی که لقمان به فرزندش، در حالی که او را اندرز میداد، گفت. (لقمان: ۱۳)
این آیه، بر اهمیت تربیت بهموقع فرزندان تأکید دارد، که زمینهساز کمال آنهاست.
ج. کاهش ظرفیت رشد پس از سیسالگی
اگر انسان تا سیسالگی به کمال علمی یا عرفانی نرسد، رشد چشمگیری پس از آن دشوار خواهد بود. همانگونه که جویباری در بهار، پرآب و زلال است، اما در پاییز کمآب میشود، جوانی نیز فرصتی طلایی برای رشد است. قرآن کریم، والدین را به تربیت بهموقع فرزندان دعوت میکند:
وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا
و انسان را به نیکی کردن به پدر و مادرش سفارش کردیم. (احقاف: ۱۵)
این آیه، مسئولیت والدین در بهرهبرداری از دوران طلایی جوانی فرزندان را گوشزد میکند.
د. تمرکز بر تربیت فرزندان
انسان باید بیش از تمرکز بر خود، به تربیت فرزندانش اهتمام ورزد، زیرا ظرفیت رشد آنها به دلیل سن کمتر، بیشتر است. همانگونه که باغبانی، نهالهای نورس را بیش از درختان کهنسال میپروراند، والدین نیز باید فرزندان را سرمایههای آینده بدانند. قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید، خود و خانوادهتان را از آتش [دوزخ] حفظ کنید. (تحریم: ۶)
این آیه، تربیت خانواده را وظیفهای الهی میداند که زمینهساز اقتدار معنوی است.
ه. کودکان: مربیان والدین
والدین باید به کودکان بهعنوان مربیانی نگاه کنند که با ظرفیت بالای یادگیری، آنها را به سوی تعالی هدایت میکنند. همانگونه که آینهای صاف، نور را بیغبار منعکس میکند، قلب پاک کودکان نیز والدین را به بازاندیشی در سلوک خویش دعوت میکند. قرآن کریم میفرماید:
وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ
و کسانی که میگویند: پروردگارا، از همسران و فرزندانمان به ما روشنی چشم عطا کن. (فرقان: ۷۴)
فرزندان صالح، نهتنها مایه آرامشاند، بلکه مربیانیاند که والدین را به سوی کمال هدایت میکنند.
و. نتیجهگیری بخش دوم
این بخش، با تأکید بر نقش سن و سال در رشد علمی و عرفانی، کودکی و جوانی را بهمنزله فرصتهای طلایی برای یادگیری و سلوک معرفی کرد. تربیت فرزندان، بهعنوان سرمایهگذاری در آینده معنوی، و نگاه به کودکان بهعنوان مربیان والدین، از محورهای کلیدی این بخش بود. آیات قرآن کریم، با دعوت به تربیت بهموقع و حفظ قلب از گناه، مسیر روشنی برای اقتدار انسانی ترسیم میکنند.
بخش سوم: وحدت خواب و بیداری در سلوک معنوی
الف. خواب و بیداری: دو روی یک سکه
خواب و بیداری، مانند دو روی یک سکه، در وجود سالک منعکس میشوند. همانگونه که دو برادر از یک شیر مادر تغذیه میکنند، خواب و بیداری نیز از یک منبع وجودی سیراب میشوند: «يَرْتَضِعَانِ مِنْ لَبَنٍ وَاحِدٍ». قرآن کریم، نشانههای الهی را در پدیدههای وجودی انسان برجسته میسازد:
وَفِي الْأَرْضِ آيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ
و در زمین نشانههایی برای اهل یقین است. (زمر: ۶۰)
این وحدت وجودی، سالک را به هماهنگی میان خواب و بیداری دعوت میکند.
ب. نقش خلسه در تلطیف نفس
نفس وحشی، بدون تلطیف از طریق خلسه، قادر به دریافت کشفیات نیست. خلسه، مانند نسیمی که غبار از آینه دل میزداید، نفس را برای اتصال به غیب آماده میکند. قرآن کریم، سلوک شبانه را زمینهساز تلطیف نفس میداند:
يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ
ای جامه به خود پیچیده! (مزمل: ۱)
این آیه، به سلوک شبانه و آمادگی نفس برای دریافت معارف الهی اشاره دارد.
ج. نقد خوابهای پریشان و بینظمی در بیداری
خوابهای پریشان (اضغاث و احلام)، که بیش از نود درصد خوابهای مردم را تشکیل میدهند، نتیجه تشتت و بینظمی در بیداریاند. همانگونه که زمینی پراکنده، محصولی یکپارچه به بار نمیآورد، بیداری آشوبناک نیز به خوابهای بیتعبیر منجر میشود. قرآن کریم میفرماید:
قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ وَمَا نَحْنُ بِتَأْوِيلِ الْأَحْلَامِ بِعَالِمِينَ
گفتند: خوابهایی پریشان است و ما به تعبیر خوابهای پریشان دانا نیستیم. (یوسف: ۴۴)
این آیه، به ماهیت خوابهای پریشان و عدم تعبیرپذیری آنها اشاره دارد.
د. روانشناسی خواب و بیماریهای روانی
خوابهای اضغاث و احلام، نشانه بیماریهای روحی و روانیاند که باید با تزکیه نفس درمان شوند. همانگونه که پزشکی، بیماری جسم را درمان میکند، روانشناسی اسلامی نیز با تحلیل خواب، به رفع بیماریهای روحی میپردازد. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ فِي هَٰذَا لَبَلَاغًا لِقَوْمٍ يَعْبُدُونَ
بیگمان در این [پیام] برای مردمی که میپرستند، رسانندهای است. (انبیاء: ۴۹)
این آیه، به ضرورت فهم عمیق پدیدههای وجودی، از جمله خواب، اشاره دارد.
ه. سالک سالم و رفع بیماریها
سالک بیمار، مانند ماشینی پنچر، قادر به حرکت در مسیر سلوک نیست. تزکیه نفس، پیشنیاز سلوک است، همانگونه که زمینی پاک، آماده کشت است. قرآن کریم میفرماید:
وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْنًا
و هنگامی که خانه [کعبه] را برای مردم جای بازگشت و ایمنی قرار دادیم. (بقره: ۱۲۵)
تزکیه نفس، امنیت روانی را به سالک بازمیگرداند.
و. هدفگذاری در خواب
سالک باید در خواب، با ارادهای استوار، به دنبال دیدار انبیا یا حضور در عوالم غیبی باشد. همانگونه که کمانداری ماهر، تیر را به سوی هدف نشانه میرود، سالک نیز باید خواب خود را به سوی معرفت هدایت کند. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ
بیگمان کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس پایداری ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند. (فصلت: ۳۰)
این آیه، نزول ملائکه بر سالکان منظم را نوید میدهد.
ز. نتیجهگیری بخش سوم
این بخش، با تأکید بر وحدت خواب و بیداری، نشان داد که هماهنگی میان این دو، زمینهساز سلوک معنوی است. خلسه، تزکیه نفس، و هدفگذاری در خواب، سالک را به سوی دریافت کشفیات هدایت میکنند. نقد خوابهای پریشان و بیماریهای روانی، بر ضرورت انضباط در بیداری تأکید دارد. آیات قرآن کریم، با دعوت به استقامت و تزکیه، مسیر روشنی برای این وحدت وجودی ترسیم میکنند.
بخش چهارم: نقد بینظمی و ضرورت انضباط در سلوک
الف. هردمبیل بودن: پراکندگی و تشتت
بینظمی و پراکندگی در بیداری، که از آن به «هردمبیل بودن» تعبیر شده، به خوابهای آشوبناک و بیتعبیر منجر میشود. هردمبیل بودن، مانند بیل زدن پراکنده در زمینی سفت، بیثمر و بینتیجه است. قرآن کریم، استقامت را راه رهایی از تشتت میداند:
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ
پس همانگونه که فرمان یافتهای استوار باش. (هود: ۱۱۲)
این آیه، بر ضرورت انضباط و استقامت در سلوک تأکید دارد.
ب. نقد پرخوری و بینظمی در تغذیه
پرخوری و تغذیه بینظم، مانند پر کردن ظرفی با مواد ناسازگار، به تشتت نفس و خوابهای پریشان منجر میشود. همانگونه که باغبانی، گیاه را با آبی پاک میپروراند، سالک نیز باید با رزق طیب، نفس خود را تقویت کند. قرآن کریم میفرماید:
كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَاعْمَلُوا صَالِحًا
از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته کنید. (مؤمنون: ۵۱)
رزق طیب، به سلامت روحی و آمادگی برای سلوک کمک میکند.
ج. نقد پراکندگی در علم دینی
علم دینی، گاه از انضباط لازم برخوردار نیست و به پراکندگی و تشتت گرفتار شده است. همانگونه که کاروانی بینقشه، در بیابان گم میشود، علم دینی نیز بدون نظم، از مسیر اصلی منحرف میگردد. قرآن کریم، عالمان را به فهم عمیق دعوت میکند:
وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ
و این مثلها را برای مردم میزنیم و جز دانایان آنها را درنیابند. (عنکبوت: ۴۳)
این آیه، بر ضرورت انضباط و فهم عمیق در علم دینی تأکید دارد.
د. لزوم حصار ذهنی و رفتاری
مؤمن باید در بیداری، حصاری ذهنی و رفتاری برای خود ایجاد کند تا از فضولی و پراکندگی در امان بماند. همانگونه که خانهای با دیوارهای استوار، از گزند محفوظ است، نفس نیز با انضباط، از تشتت حفظ میشود. قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ
ای کسانی که ایمان آوردهاید، به خودتان بپردازید. (مائده: ۱۰۵)
این آیه، مسئولیت فردی در حفظ نفس از پراکندگی را گوشزد میکند.
ه. نقد چشمچرانی و پرحرفی
چشمچرانی و پرحرفی، حتی نسبت به محارم، به تشتت نفس و خوابهای پریشان منجر میشود. همانگونه که جویباری آلوده، به مردابی راکد میانجامد، حواس کنترلنشده نیز نفس را آشوبناک میکنند. قرآن کریم میفرماید:
قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ
به مؤمنان بگو دیدگان خود را فرو نهند. (نور: ۳۰)
غض بصر، به کنترل حواس و حفظ انضباط نفس کمک میکند.
و. لزوم آمادگی جسمانی در سلوک
سالک باید با ورزش و مصرف کالری، جسم خود را برای سلوک آماده کند، همانگونه که کشتیگیری با تمرین، به میدان میرود. قرآن کریم، آراستگی جسمانی را توصیه میکند:
خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ
زینت خود را به هنگام هر عبادت برگیرید. (اعراف: ۳۱)
سلامت جسمانی، زمینهساز سلوک معنوی است.
ز. نقد خوابهای توالتی و افکار نجس
افزایش خوابهای توالتی، نتیجه افکار نجس و بینظمی در بیداری است. همانگونه که ظرفی آلوده، غذای پاک را فاسد میکند، افکار ناپاک نیز خواب را آشوبناک میسازند. قرآن کریم، رزق طیب را توصیه میکند:
كُلُوا مِنَ الطَّيِّبَاتِ
از چیزهای پاکیزه بخورید. (مؤمنون: ۵۱)
رزق طیب، به پاکی نفس و خواب کمک میکند.
ح. لزوم اراده منضبط
اراده منضبط، مانند قطاری بر ریل، سالک را به مقصد میرساند. بینظمی، مانند پوست هندوانهای در آب، انسان را بیهدف میگرداند. قرآن کریم میفرماید:
فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ
پس همانگونه که فرمان یافتهای استوار باش. (هود: ۱۱۲)
استقامت و انضباط، سالک را از تشتت نجات میدهد.
ط. نیت قربت در رفتار روزمره
سالک باید با نیت قربت، حتی در کمک به دیگران، از فضولی پرهیز کند. اخلاص در عمل، مانند کلیدی است که قفلهای نفس را میگشاید. قرآن کریم میفرماید:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
بگو: همانا نماز من و آیین من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است. (انعام: ۱۶۲)
اخلاص در همه امور، سالک را به خلسه و کشف هدایت میکند.
ی. نتیجهگیری بخش چهارم
این بخش، با نقد بینظمی و هردمبیل بودن، بر ضرورت انضباط در بیداری تأکید کرد. پرخوری، پرحرفی، چشمچرانی، و افکار نجس، به تشتت نفس و خوابهای پریشان منجر میشوند. انضباط، حصار ذهنی، و نیت قربت، سالک را به سوی وحدت وجودی و دریافت کشفیات هدایت میکنند. آیات قرآن کریم، با دعوت به استقامت، غض بصر، و اخلاص، مسیر روشنی برای این انضباط ترسیم میکنند.
بخش پنجم: کشف اولیا و نقش شب در سلوک
الف. کشف اولیا در خواب
اولیای الهی، در خواب، وقایع آینده را میبینند، مانند آنچه برای برخی عالمان دینی رخ داده است. این کشف، مانند نوری که در تاریکی شب میدرخشد، مسیر آینده را روشن میکند. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ
بیگمان کسانی که گفتند پروردگار ما الله است، سپس پایداری ورزیدند، فرشتگان بر آنها نازل میشوند. (فصلت: ۳۰)
نزول ملائکه، به کشف و معرفت اولیا در خواب منجر میشود.
ب. شب و روز: وحدت وجودی
شب و روز سالک، مانند دو بال پرندهای هستند که او را به سوی معراج معنوی میبرند. روز منظم، به شب معنوی و شب معنوی به روز منظم منجر میشود. قرآن کریم میفرماید:
قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
بگو: همانا نماز من و آیین من و زندگی من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است. (انعام: ۱۶۲)
اخلاص و وحدت در شب و روز، سالک را به سوی معراج هدایت میکند.
ج. نتیجهگیری بخش پنجم
این بخش، با تأکید بر کشف اولیا در خواب و وحدت شب و روز، نشان داد که انضباط در بیداری، زمینهساز دریافت معارف غیبی در خواب است. آیات قرآن کریم، با دعوت به استقامت و اخلاص، سالک را به سوی وحدت وجودی و معراج معنوی هدایت میکنند.
جمعبندی نهایی
این کتاب، با تکیه بر درسگفتار شماره ۱۶۵۹ استاد فرزانه آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، اقتدار انسانی را در پرتو آیات قرآن کریم و موضوعشناسی وحی تبیین کرد. خستگی و خلسه، بهعنوان زمینههای مادی اتصال به غیب، و سن و سال، بهمنزله فرصتی طلایی برای رشد، از محورهای اصلی این اثر بودند. تربیت فرزندان، وحدت خواب و بیداری، و نقد بینظمی در علم دینی، بهعنوان راهکارهایی برای سلوک معنوی معرفی شدند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر استقامت، اخلاص، و تزکیه نفس، مسیر روشنی برای سالک ترسیم کردند. این اثر، سالکان را به سوی انضباط، نیت قربت، و وحدت وجودی دعوت میکند تا در «باشگاه خصوصی» وجود خویش، به اقتدار و تعالی دست یابند.