در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1710

متن درس





اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی فلسفی با تأکید بر سوره دخان

اقتدار انسان در قرآن کریم: تأملی فلسفی با تأکید بر سوره دخان

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۱۰)

دیباچه

انسان، این گوهر بی‌همتای آفرینش، در نگاه قرآن کریم جایگاهی بس والا دارد؛ جایگاهی که او را به‌عنوان خلیفه الهی و برترین مخلوق هستی متمایز می‌سازد. این عظمت ذاتی، که در آیات نورانی قرآن کریم، به‌ویژه سوره دخان، به زیبایی ترسیم شده، نه‌تنها بیانگر اقتدار بی‌مانند انسان است، بلکه بر ضرورت هدایت او از طریق مربیان صالح و نظام تربیتی سالم تأکید دارد. این نوشتار، با نگاهی فلسفی و عمیق به آیات سوره دخان، تلاش دارد تا سه رکن بنیادین رستگاری انسان و جامعه را تبیین نماید: عظمت ذاتی انسان، ضرورت مربی، و سلامت نظام تربیتی. با بهره‌گیری از تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، این متن می‌کوسد تا مفاهیم قرآنی را با زبانی متین و علمی برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد. تمامی نکات و جزئیات درس‌گفتار استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، به‌گونه‌ای کامل و با شرح و تفصیل در این اثر گنجانده شده است.

بخش نخست: عظمت ذاتی انسان در نظام آفرینش

انسان: خلیفه الهی و برترین مخلوق

انسان در قرآن کریم به‌عنوان موجودی معرفی شده که از کرامتی ذاتی برخوردار است. این کرامت، که در آیه شریفه وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء: ۷۰) (ترجمه: و به‌راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم) به صراحت بیان شده، او را از سایر مخلوقات، حتی ملائکه، متمایز می‌سازد. انسان، به‌سان گوهری درخشان در تاج آفرینش، از توانایی‌هایی چون عقل، اراده، و اختیار بهره‌مند است که او را قادر می‌سازد تا در مسیر کمال گام بردارد. این عظمت، که در سوره دخان نیز به‌صورت ضمنی در آیات هدایت الهی بازتاب یافته، مبنای اقتدار انسان در نظام هستی است.

درنگ: انسان، به‌عنوان بلندمرتبه‌ترین مخلوق الهی، از کرامتی ذاتی برخوردار است که او را از سایر موجودات متمایز می‌سازد. این کرامت، مبنای اقتدار او در نظام آفرینش است.

قدرت و محدودیت‌های انسانی

انسان، با وجود اقتدار بی‌مانندش، موجودی خودکفا نیست. او به‌سان نیرویی الکتریکی است که هرچند فازی قدرتمند دارد، بدون نول (هدایت الهی) ناکارآمد و حتی مخرب می‌شود. این تمثیل، که در درس‌گفتار استاد فرزانه به زیبایی به کار رفته، بیانگر آن است که انسان، هرچند از توانایی‌های والایی برخوردار است، بدون هدایت مربی نمی‌تواند به کمال برسد. این محدودیت، نه از ضعف انسان، بلکه از حکمت الهی در آفرینش او سرچشمه می‌گیرد، که او را نیازمند ارتباطی معنوی با خالق و مربیان الهی می‌سازد.

تمایز انسان با سایر موجودات

برخلاف حیوانات و گیاهان، که به‌صورت غریزی و خودکفا آفریده شده‌اند، انسان برای تحقق اقتدار خود به مربی نیاز دارد. حیوانات، به دلیل محدودیت‌های ذاتی، نیازی به هدایت بیرونی ندارند و با غرایز خود به حیات ادامه می‌دهند. اما انسان، که از ملائکه نیز برتر آفریده شده، به دلیل ظرفیت‌های والای عقلانی و معنوی‌اش، نیازمند نظامی تربیتی است که او را به سوی کمال هدایت کند. این تمایز، که در سوره دخان با تأکید بر نقش هدایت الهی برجسته شده، بیانگر جایگاه ویژه انسان در نظام خلقت است.

جمع‌بندی بخش نخست

انسان، به‌عنوان خلیفه الهی، از عظمتی ذاتی برخوردار است که او را از سایر مخلوقات متمایز می‌سازد. این عظمت، در توانایی‌های عقلانی، ارادی، و معنوی او نهفته است. بااین‌حال، انسان موجودی خودکفا نیست و برای تحقق اقتدار خود به هدایت مربی نیاز دارد. این وابستگی، نه نشانه ضعف، بلکه جلوه‌ای از حکمت الهی در آفرینش انسان است که او را به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

بخش دوم: ضرورت مربی در هدایت انسان

مربی: نول اقتدار انسانی

انسان، با وجود قدرت بی‌مانندش، بدون مربی نمی‌تواند به کمال دست یابد. این ضرورت، به‌سان نول در یک مدار الکتریکی، مکمل نیروی ذاتی انسان است. استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، با بهره‌گیری از تمثیل فاز و نول، به زیبایی بیان می‌دارند که انسان، هرچند از قدرتی بی‌همتا برخوردار است، بدون هدایت مربی به تباهی می‌افتد. این مربی، که می‌تواند انبیا، قرآن کریم، اولیای الهی، یا حتی محیط و جامعه باشد، وظیفه جهت‌دهی به توانایی‌های بالقوه انسان را بر عهده دارد.

درنگ: مربی، به‌سان نول در مدار الکتریکی، مکمل اقتدار ذاتی انسان است و بدون آن، توانایی‌های انسان به تباهی می‌انجامد.

نقش انبیا و قرآن کریم به‌عنوان مربیان الهی

قرآن کریم، به‌عنوان کلام الهی، و انبیا، به‌عنوان فرستادگان خداوند، مربیان اصلی انسان در مسیر کمال‌اند. در سوره دخان، آیه شریفه إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُبَارَكَةٍ ۚ إِنَّا كُنَّا مُنْذِرِينَ (دخان: ۳) (ترجمه: ما آن را در شبی مبارک فروفرستادیم، زیرا ما هشداردهنده بودیم) بر نقش هدایتی قرآن تأکید دارد. همچنین، آیه أَمْرًا مِنْ عِنْدِنَا ۚ إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ (دخان: ۵) (ترجمه: فرمانی از جانب ما، زیرا ما فرستنده بودیم) به اعزام انبیا به‌عنوان مربیان الهی اشاره می‌کند. این مربیان، انسان را از گمراهی به سوی سعادت رهنمون می‌سازند.

تفاوت معلم و معلّم

در درس‌گفتار استاد فرزانه، تمایزی ظریف میان «معلم» و «معلّم» ترسیم شده است. معلم، به کسی اطلاق می‌شود که خود در مسیر علم و کمال است و همراه شاگرد گام برمی‌دارد، اما معلّم، کسی است که به کمال علمی و معنوی دست یافته و می‌تواند شاگرد را به مقصد نهایی هدایت کند. این تمایز، که در آیه ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ (دخان: ۱۴) (ترجمه: سپس از او روی برتافتند و گفتند: تعلیم‌یافته‌ای دیوانه است) نیز بازتاب یافته، نشان‌دهنده اهمیت انتخاب مربی صالح و وارسته است.

جمع‌بندی بخش دوم

هدایت انسان، بدون وجود مربی صالح، ممکن نیست. انبیا، قرآن کریم، و اولیای الهی، به‌عنوان مربیان اصلی، وظیفه جهت‌دهی به توانایی‌های انسان را بر عهده دارند. تمایز میان معلم و معلّم، بر اهمیت انتخاب مربی‌ای تأکید دارد که خود به کمال رسیده و قادر است شاگرد را به سوی سعادت هدایت کند. این اصل، مبنای نظام تربیتی الهی در قرآن کریم است.

بخش سوم: سلامت نظام تربیتی و پیامدهای انکار هدایت

اهمیت سلامت مربی

مربی، برای آنکه بتواند انسان را به سوی کمال هدایت کند، باید از سلامت علمی، معنوی، و اخلاقی برخوردار باشد. مربی ناصالح، نه‌تنها انسان را هدایت نمی‌کند، بلکه ممکن است او را به گمراهی و تباهی بکشاند. استاد فرزانه، با استناد به ضرب‌المثل «هر کسی کو مرشدش گمره بود، کی مریدش سوی جنت ره برد»، بر این اصل تأکید دارند که مربی باید وارسته، صالح، و هدایت‌گر باشد.

درنگ: سلامت مربی، شرط لازم برای هدایت انسان است. مربی ناصالح، به جای رستگاری، به گمراهی و تباهی منجر می‌شود.

پیامدهای شك و بازیگری

شك در برابر هدایت الهی و بازیگری در برابر مربیان صالح، به نابسامانی‌های اجتماعی و عذاب الهی منجر می‌شود. در سوره دخان، آیه بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ (دخان: ۹) (ترجمه: بلکه آنها در شک‌اند و بازی می‌کنند) به این حقیقت اشاره دارد. شك، که ریشه در جهل و تکبر دارد، انسان را از پذیرش حقیقت بازمی‌دارد و به رفتارهای غیرمسئولانه می‌کشاند.

دود و آشوب: نماد گمراهی اجتماعی

انکار هدایت الهی، به دود و آشوبی منجر می‌شود که جامعه را در بر می‌گیرد. آیه فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ (دخان: ۱۰) (ترجمه: پس منتظر روزی باش که آسمان دودی آشکار آورد) این دود را نمادی از نابسامانی و تباهی اجتماعی معرفی می‌کند. استاد فرزانه، این دود را به آتش و آشوب کنونی جهان تشبیه می‌کنند، که نتیجه شك و انکار هدایت الهی است.

عذاب فراگیر و درخواست رهایی

شك و بازیگری، به عذابی فراگیر منجر می‌شود که همه جامعه را در بر می‌گیرد. آیه يَغْشَى النَّاسَ ۖ هَذَا عَذَابٌ أَلِيمٌ (دخان: ۱۱) (ترجمه: که مردم را فرو می‌گیرد، این عذابی دردناک است) به این حقیقت اشاره دارد. انسان‌ها، در مواجهه با این عذاب، از خداوند درخواست رهایی می‌کنند: رَبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ (دخان: ۱۲) (ترجمه: پروردگارا، این عذاب را از ما بردار که ما مؤمنیم). اما این درخواست، بدون التزام عملی به ایمان، بی‌ثمر است.

انکار رسولان و اتهام جنون

انسان‌های گمراه، با وجود آمدن رسولان الهی، به آنها پشت می‌کنند و آنها را به جنون متهم می‌سازند. آیه ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ (دخان: ۱۴) (ترجمه: سپس از او روی برتافتند و گفتند: تعلیم‌یافته‌ای دیوانه است) این انکار را به تصویر می‌کشد. این اتهام، ریشه در نادانی و تکبر دارد و به گمراهی بیشتر منجر می‌شود.

عذاب موقت و بازگشت به گمراهی

خداوند ممکن است عذاب را به‌صورت موقت بردارد، اما انسان‌های گمراه دوباره به رفتارهای نادرست خود بازمی‌گردند. آیه إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا ۚ إِنَّكُمْ عَائِدُونَ (دخان: ۱۵) (ترجمه: ما عذاب را اندکی برمی‌داریم، ولی شما بازمی‌گردید) به این حقیقت اشاره دارد. این بازگشت، نشان‌دهنده عدم پایداری در ایمان و عمل صالح است.

عذاب نهایی و انتقام الهی

انکار مداوم هدایت الهی، به عذاب نهایی و انتقام الهی منجر می‌شود. آیه يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَىٰ ۚ إِنَّا مُنْتَقِمُونَ (دخان: ۱۶) (ترجمه: روزی که به سختی فرو می‌گیریم، ما انتقام‌گیرنده‌ایم) این عذاب نهایی را ترسیم می‌کند.

جمع‌بندی بخش سوم

سلامت نظام تربیتی، شرط لازم برای هدایت انسان و جامعه است. مربیان صالح، با هدایت الهی، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازند. شك و انکار هدایت، به نابسامانی‌های اجتماعی و عذاب الهی منجر می‌شود. آیات سوره دخان، با ترسیم پیامدهای این انکار، بر ضرورت پذیرش هدایت و انتخاب مربی صالح تأکید دارند.

بخش چهارم: نقد نظام‌های تربیتی و راهکارهای اصلاحی

احترام به کرامت انسانی

کوچک شمردن انسان، به‌عنوان موجودی با کرامت الهی، گمراهی است. هر انسان، تجلی‌ای از عظمت الهی است و نباید تحقیر شود. استاد فرزانه تأکید دارند که کوچک شمردن انسان، به معنای نادیده گرفتن کرامت ذاتی اوست که به گمراهی منجر می‌شود.

درنگ: هر انسان، تجلی‌ای از عظمت الهی است و کوچک شمردن او، گمراهی و انحراف از حقیقت است.

نقد تربیت حیوانات در غرب

جهان غرب، با تمرکز بر تربیت حیوانات به جای انسان، از مسیر هدایت الهی منحرف شده است. استاد فرزانه، با اشاره به این انحراف، بیان می‌دارند که غرب، به جای پرورش انسان‌های متعالی، به تربیت حیوانات روی آورده و این امر به نابسامانی‌های اجتماعی منجر شده است. این نقد، با تأکید بر اولویت‌بندی نادرست ارزش‌های انسانی، همسو با آیات سوره دخان است که بر هدایت انسانی تأکید دارند.

ضرورت تأمین نیازهای معلمان

معلمان، به‌عنوان ارکان نظام تربیتی، باید از نظر مالی و اجتماعی تأمین شوند تا بتوانند با استقلال و اقتدار به هدایت بپردازند. استاد فرزانه، با استناد به فقه اسلامی، تأکید دارند که معلم نباید به سطح کارگر مزدور تنزل یابد. تأمین نیازهای معلم، به حفظ شأن او و اثرگذاری تربیتی‌اش کمک می‌کند.

نقد نظام پرداخت به معلمان

نظام پرداخت ناکافی به معلمان، به کاهش شأن آنها و گمراهی جامعه منجر می‌شود. استاد فرزانه، با انتقاد از شهريه‌های ناچیز عالمان دینی، تأکید دارند که این امر به کاهش اثرگذاری تربیتی و انحراف جامعه می‌انجامد. در فقه اسلامی، تأمین نیازهای عالمان و قضات، به‌عنوان رکنی از نظام اجتماعی، مورد تأکید قرار گرفته است.

وحدت در نظام تربیتی

وجود معلمان متعدد با رویکردهای متضاد، به سردرگمی و گمراهی منجر می‌شود. آیه لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا (انبیاء: ۲۲) (ترجمه: اگر در آنها جز خدا خدایانی بود، هرآینه تباه می‌شدند) به اهمیت وحدت در نظام هدایت اشاره دارد. نظام تربیتی باید یکپارچه و مبتنی بر هدایت الهی باشد.

انتخاب مربی صالح

انتخاب مربی صالح، شرط لازم برای هدایت است. مربی ناصالح، به جای هدایت، به گمراهی و تباهی منجر می‌شود. استاد فرزانه تأکید دارند که مربی باید دارای علم، تقوا، و اخلاص باشد.

نقش توفیق الهی در انتخاب مربی

انتخاب مربی صالح، نیازمند توفیق الهی، دعای مؤمنان، و عنایت خداوند است. بدون این توفیق، ممکن است انسان به مربی ناصالح گرفتار شود. این اصل، در فلسفه عرفان اسلامی، به‌عنوان عاملی برای هدایت انسان به سوی مربی صالح مطرح است.

جمع‌بندی بخش چهارم

نظام تربیتی سالم، مبتنی بر احترام به کرامت انسانی، تأمین نیازهای معلمان، وحدت در رویکردهای تربیتی، و انتخاب مربی صالح است. نقد استاد فرزانه بر انحرافات نظام‌های تربیتی، به‌ویژه در غرب، و تأکید بر اصلاح نظام پرداخت به معلمان، راهکارهایی برای ایجاد جامعه‌ای متعالی ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

اقتدار انسان در قرآن کریم، به‌ویژه در سوره دخان، در سه رکن اساسی خلاصه می‌شود: عظمت ذاتی انسان، ضرورت مربی، و سلامت نظام تربیتی. انسان، به‌عنوان خلیفه الهی، از کرامتی بی‌مانند برخوردار است، اما این اقتدار بدون هدایت مربیان صالح به فعلیت نمی‌رسد. انبیا، قرآن کریم، و اولیای الهی، به‌عنوان مربیان اصلی، انسان را به سوی کمال رهنمون می‌سازند. شك و انکار هدایت، به نابسامانی‌های اجتماعی و عذاب الهی منجر می‌شود. نظام تربیتی سالم، با تأکید بر احترام به انسان، تأمین نیازهای معلمان، و وحدت در رویکردهای تربیتی، می‌تواند جامعه‌ای متعالی و رستگار ایجاد کند. این نوشتار، با تکیه بر آیات نورانی سوره دخان و درس‌گفتارهای استاد فرزانه، آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، تلاش دارد تا این اصول را با زبانی متین و علمی تبیین نماید.

با نظارت صادق خادمی