در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1718

متن درس





اقتدار انسان در قرآن کریم: تحلیل جنون، قساوت و سفاهت

اقتدار انسان در قرآن کریم: تحلیل جنون، قساوت و سفاهت

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۱۸)

دیباچه

انسان، چونان موجودی پیچیده و چندساحتی، در مسیر دستیابی به کمال و اقتدار الهی، با موانعی روبروست که هر یک به‌گونه‌ای او را از این مقصود والا بازمی‌دارند. در میان این موانع، سه صفت جنون، قساوت و سفاهت، چونان سدهایی استوار، راه تعالی را مسدود می‌سازند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و با محوریت سوره دخان از قرآن کریم، به بررسی عمیق و جامع این سه صفت می‌پردازد. با رویکردی فلسفی، قرآنی و روان‌شناختی، این اثر می‌کوشد تا تأثیرات این صفات بر افول علم و کمال انسانی را تبیین کرده و راهکارهایی برای رهایی از این موانع و نیل به اقتدار انسانی ارائه دهد.

درنگ: جنون، قساوت و سفاهت، سه صفت متضاد با کمال انسانی‌اند که هر یک به‌گونه‌ای انسان را از علم و هدایت الهی محروم می‌سازند. شناخت و رفع این صفات، گامی بنیادین در مسیر اقتدار انسانی است.

بخش نخست: ماهیت جنون و تأثیر آن بر اقتدار انسانی

جنون و سقوط تکلیف

جنون، چونان طوفانی که عقل را در هم می‌شکند، انسان را از جایگاه خلیفه‌اللهی فرو می‌افکند. این صفت، که به اختلال کامل در قوه عاقله منجر می‌شود، انسان را در حکم میت قرار داده و تکلیف شرعی را از دوش او برمی‌دارد. این انعطال تکلیف، نه به واسطه حکم شرعی، بلکه به‌صورت خودکار و در لحظه وقوع جنون رخ می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره در این باره می‌فرمایند که جنون، انسان را از هرگونه مسئولیت شرعی معاف می‌سازد، چنان‌که مرده‌ای از تکلیف فارغ است. این دیدگاه با آیه شریفه ۱۴ سوره دخان همخوانی دارد:

ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَجْنُونٌ

(سپس از او روی گرداندند و گفتند: او معلمی دیوانه است).

این آیه، به اتهام جنون به پیامبران توسط سفیهان اشاره دارد و نشان‌دهنده سوءتفاهمی است که از ناحیه سستی عقل در برابر هدایت الهی پدید می‌آید.

جنون نسبی و صدارتی

جنون، به دو گونه نسبی و صدارتی تقسیم می‌شود. جنون نسبی، که در میان مردم عادی شایع است، در قالب ویژگی‌هایی چون عصبیت، بی‌صبری و عجله نمود می‌یابد. این نوع جنون، هرچند در درجات پایین در همه انسان‌ها دیده می‌شود، اما به‌تنهایی انسان را از تکلیف معاف نمی‌کند. در مقابل، جنون صدارتی، که در افراد دارای مسئولیت و صدارت بروز می‌کند، از فشارهای روانی و ترس از شکست نشأت می‌گیرد. این نوع جنون، چونان آتش زیر خاکستر، در اثر استرس‌های شدید و خوف از ناتوانی شعله‌ور می‌شود و می‌تواند به اختلالات جسمی و روانی، نظیر سرطان یا آشوب ذهنی، منجر گردد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که این نوع جنون، در جانیان تاریخی چون هیتلر، به دلیل فشارهای روانی و ترس از شکست، به قساوت و جنایت انجامیده است.

درنگ: جنون صدارتی، که از ترس و فشار روانی در افراد دارای مسئولیت پدید می‌آید، می‌تواند به پیامدهای ویرانگری چون قساوت و جنایت منجر شود.

نقش ترس در جنون

ترس، چونان سایه‌ای شوم، بر روان انسان چیره می‌شود و می‌تواند به جنون یا قساوت منجر گردد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به نمونه‌های تاریخی، می‌فرمایند که بسیاری از جانیان، نه از شجاعت، بلکه از ترس به جنایت روی آورده‌اند. ترس از شکست، ناتوانی یا از دست دادن قدرت، انسان را به سوی جنون سوق می‌دهد. این دیدگاه با آیه ۵۳ سوره حج همخوانی دارد:

فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ ۗ وَإِنَّ الظَّالِمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ

(در دل‌هایشان بیماری است و دل‌هایشان سخت است، و ستمگران در جدایی دوری هستند).

این آیه، به ارتباط میان بیماری روانی، قساوت و ظلم اشاره دارد و نشان می‌دهد که ترس و استرس می‌توانند انسان را از مسیر هدایت دور سازند.

جمع‌بندی بخش نخست

جنون، به‌عنوان مانعی بنیادین در مسیر اقتدار انسانی، عقل را مختل کرده و انسان را از تکلیف شرعی معاف می‌سازد. این صفت، در دو نوع نسبی و صدارتی، تأثیرات متفاوتی بر افراد عادی و دارای مسئولیت دارد. ترس، به‌ویژه در افراد با صدارت، عامل اصلی بروز جنون است و می‌تواند به پیامدهای ویرانگری منجر شود. قرآن کریم، با اشاره به اتهام جنون به پیامبران، بر ضرورت شناخت این صفت و تأثیرات آن تأکید می‌ورزد.

بخش دوم: قساوت و تأثیر آن بر قلب و روح

ماهیت قساوت و افول کمال

قساوت، چونان سنگی که بر قلب انسان نهاده شود، او را از لطافت و پذیرش هدایت الهی محروم می‌سازد. این صفت، که به سختی قلب و دوری از یاد خدا منجر می‌شود، انسان را در تاریکی گمراهی فرو می‌برد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که قساوت، مانند جنون، کمال انسانی را فرو می‌کاهد و انسان را از اقتدار الهی بازمی‌دارد. این دیدگاه با آیه ۲۲ سوره زمر همخوانی دارد:

وَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ

(وای بر کسانی که دل‌هایشان از یاد خدا سخت است، آنها در گمراهی آشکاری هستند).

این آیه، قساوت را مانعی در برابر یاد خدا و عاملی برای گمراهی معرفی می‌کند.

قساوت نسبی و صدارتی

مشابه جنون، قساوت نیز به دو نوع نسبی و صدارتی تقسیم می‌شود. قساوت نسبی، در میان مردم عادی و در اثر عوامل روزمره چون خشم و کینه پدید می‌آید. اما قساوت صدارتی، که در فرماندهان و افراد دارای مسئولیت بروز می‌کند، از فشارهای روانی و ترس از ناتوانی ناشی می‌شود. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به نمونه‌های تاریخی، می‌فرمایند که قساوت صدارتی، در جانیانی چون هیتلر، به دلیل استرس و ترس، به جنایت و ظلم منجر شده است. این دیدگاه با آیه ۱۳ سوره مائده مرتبط است:

فَبِمَا نَقْضِهِمْ مِيثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً

(به سبب پیمان‌شکنی‌شان لعنتشان کردیم و دل‌هایشان را سخت گردانیدیم).

این آیه، قساوت را نتیجه نقض میثاق الهی و عاملی برای دوری از هدایت معرفی می‌کند.

تأثیر قساوت بر جامعه

قساوت، چونان زهری که در رگ‌های جامعه جاری شود، روابط انسانی را مسموم کرده و مانع از همدلی و پذیرش حقیقت می‌گردد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که قساوت صدارتی، در فرماندهان و رهبران، می‌تواند به بی‌حسی در برابر رنج دیگران منجر شود، به‌ویژه هنگامی که ایمان الهی غایب باشد. این وضعیت، در تاریخ با نمونه‌هایی چون جنگ‌ها و جنایات گسترده نمود یافته است.

درنگ: قساوت صدارتی، که از فشارهای روانی و ترس در رهبران پدید می‌آید، می‌تواند به بی‌حسی و ظلم منجر شده و جامعه را در تاریکی گمراهی فرو برد.

جمع‌بندی بخش دوم

قساوت، به‌عنوان صفتی که قلب را از لطافت و پذیرش هدایت محروم می‌سازد، مانعی بزرگ در مسیر اقتدار انسانی است. این صفت، در دو نوع نسبی و صدارتی، تأثیرات متفاوتی بر افراد و جامعه دارد. قرآن کریم، با تأکید بر سختی قلب به‌عنوان نتیجه نقض میثاق الهی، بر ضرورت رهایی از قساوت و بازگشت به یاد خدا تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: سفاهت و ویرانگری آن در جامعه

ماهیت سفاهت و پوکی عقل

سفاهت، چونان پوکی استخوانی که ساختار وجود انسان را سست می‌کند، عقل را از استواری و قوام محروم می‌سازد. استاد فرزانه قدس‌سره سفاهت را به‌عنوان سستی و پوکی عقل توصیف می‌کنند که انسان را در برابر فریب و انحراف آسیب‌پذیر می‌سازد. برخلاف جنون که تکلیف را به‌صورت خودکار ساقط می‌کند، سفاهت نیازمند حکم شرعی برای مهجوریت است. این دیدگاه با آیه ۵ سوره نساء همخوانی دارد:

وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا

(و اموالتان را که خدا مایه قوام شما قرار داده به سفیهان ندهید).

این آیه، بر ضرورت محافظت از اموال در برابر سفیهان تأکید می‌ورزد.

سفاهت و مهجوریت

سفاهت، برخلاف جنون، نیازمند تشخیص و حکم شرعی است تا فرد را از تصرف در اموال و امور خود محروم سازد. استاد فرزانه قدس‌سره می‌فرمایند که سفیه، اگرچه از عقل سلیم برخوردار نیست، اما در حکم میت قرار نمی‌گیرد و نیاز به تأیید مراجع شرعی دارد تا مهجور شناخته شود. این تفاوت، نشان‌دهنده ظرافت در احکام شرعی مربوط به سفاهت است.

سفاهت و فریب‌پذیری

سفاهت، چونان خاکی سست که هر بادی آن را پراکنده می‌سازد، انسان را در برابر فریب‌های گوناگون آسیب‌پذیر می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به پدیده‌هایی چون جهاد نکاح، تأکید می‌کنند که سفیهان به دلیل سستی عقل، به‌راحتی فریب شعارهای مذهبی، سیاسی یا فرهنگی را می‌خورند. این دیدگاه با آیه ۷۲ سوره بقره مرتبط است:

وَإِذْ قُلْتُمْ يَا مُوسَىٰ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً

(و هنگامی که گفتید: ای موسی، تا خدا را آشکارا نبینیم به تو ایمان نمی‌آوریم).

این آیه، به فریب‌پذیری سفیهان در برابر حقیقت الهی اشاره دارد.

درنگ: سفاهت، با سست کردن عقل، انسان را در برابر فریب‌های مذهبی، سیاسی و فرهنگی آسیب‌پذیر ساخته و جامعه را به سوی انحطاط سوق می‌دهد.

سفاهت به‌مثابه سیل

استاد فرزانه قدس‌سره سفاهت را به سیلی تشبیه می‌کنند که همه‌چیز را در مسیر خود ویران می‌سازد. این صفت، حتی تلاش‌های معصومان را ناکام می‌گذارد، چنان‌که در تاریخ، سفاهت جامعه عامل ناکامی ائمه در برابر دشمنانشان بوده است. این دیدگاه با آیه ۲۹ سوره دخان همخوانی دارد:

فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ

(آسمان و زمین بر آنها نگریستند و به آنها مهلتی داده نشد).

این آیه، به ناکامی افراد در برابر حقیقت به دلیل سفاهت اشاره دارد.

سفاهت و ناکامی معصومان

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که سفاهت جامعه، نه قدرت دشمنان، عامل اصلی ناکامی ائمه معصومین علیهم‌السلام در برابر افرادی چون معاویه و یزید بوده است. این سفاهت، چونان سیلی بنیان‌کن، توانایی تخریب هر تلاشی برای هدایت را دارد. این دیدگاه با آیه ۱۳ سوره دخان مرتبط است:

كَيْفَ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ

(چگونه برایشان پندپذیری باشد در حالی که رسولی روشنگر به سویشان آمد).

این آیه، به عدم پذیرش هدایت به دلیل سفاهت جامعه اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

سفاهت، به‌عنوان صفتی که عقل را سست و پوچ می‌سازد، بیش از جنون و قساوت در جامعه شایع است و خسارات گسترده‌تری به بار می‌آورد. این صفت، با آسیب‌پذیر کردن جامعه در برابر فریب، حتی تلاش‌های معصومان را ناکام می‌گذارد. قرآن کریم، با تأکید بر محافظت از اموال و امور در برابر سفیهان، بر ضرورت تقویت عقلانیت و دوری از این صفت تأکید می‌ورزد.

بخش چهارم: پیامدهای اجتماعی و تاریخی جنون، قساوت و سفاهت

سفاهت و توزیع نادرست خمس

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد توزیع نادرست خمس، معتقدند که سفاهت جامعه و برخی رویکردهای ناصواب در علم دینی مانع از رساندن سهم سادات به نیازمندان واقعی می‌شود. ایشان تأکید می‌کنند که خمس، به‌ویژه سهم سادات، باید به نیازمندان واقعی برسد تا از محرومیت و انحراف فرزندان پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله جلوگیری شود. این دیدگاه با آیه ۴۱ سوره انفال همخوانی دارد:

وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ

(و بدانید که هر چه به غنیمت بردید، یک‌پنجم آن برای خدا و پیامبر و خویشاوندان او و یتیمان و مسکینان است).

این آیه، بر اهمیت توزیع عادلانه خمس تأکید می‌ورزد.

نقش مردم در شناخت نیازمندان

استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که مردم عادی، به دلیل حضور در بطن جامعه، بهتر از برخی عالمان دینی می‌توانند نیازمندان واقعی را شناسایی کنند. این دیدگاه، نقدی است بر رویکردهایی در علم دینی که شناخت موارد مصرف خمس را منحصر به عالمان می‌دانند. ایشان تأکید می‌کنند که مردم، با آگاهی از وضعیت جامعه، می‌توانند خمس را به‌درستی توزیع کنند.

درنگ: مردم عادی، به دلیل ارتباط مستقیم با جامعه، در شناخت نیازمندان واقعی از برخی عالمان دینی پیشی می‌گیرند و می‌توانند خمس را عادلانه توزیع کنند.

نقد احادیث مرتبط با سفاهت

استاد فرزانه قدس‌سره با نقد حدیث «اکثر اهل الجنة السفهاء» (بیشتر اهل بهشت سفیهان‌اند)، معتقدند که این روایت با عقلانیت و کمال انسانی سازگار نیست. ایشان تأکید می‌کنند که بهشتی که اکثریت آن را سفیهان تشکیل دهند، با هدف خلقت و اقتدار انسانی همخوانی ندارد. این دیدگاه با آیه ۱۳ سوره دخان مرتبط است:

كَيْفَ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ

(چگونه برایشان پندپذیری باشد در حالی که رسولی روشنگر به سویشان آمد).

این آیه، بر ضرورت عقلانیت برای پذیرش هدایت تأکید می‌ورزد.

تأثیر ترس در تاریخ

استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به انقلاب ۵۷، معتقدند که ترس برخی رجال سیاسی از شکست، مانع از اقدامات مخرب آنها شد و به پیروزی انقلاب یاری رساند. این ترس، که به قساوت و جنون منجر می‌شود، در تاریخ نمونه‌های بسیاری دارد و نشان‌دهنده تأثیرات منفی این صفات بر تصمیم‌گیری‌هاست. این دیدگاه با آیه ۲۹ سوره دخان همخوانی دارد:

فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ

(آسمان و زمین بر آنها نگریستند و به آنها مهلتی داده نشد).

این آیه، به ناکامی ظالمان در برابر اراده الهی اشاره دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

جنون، قساوت و سفاهت، هر یک به‌گونه‌ای در تاریخ و جامعه تأثیر گذاشته‌اند. سفاهت، با فریب‌پذیری و سستی عقل، جامعه را در برابر انحراف آسیب‌پذیر کرده و حتی تلاش‌های معصومان را ناکام گذاشته است. توزیع نادرست خمس و عدم توجه به نیازمندان واقعی، از نتایج سفاهت جامعه است. قرآن کریم، با تأکید بر عقلانیت و عدالت، راه رهایی از این صفات را نشان می‌دهد.

بخش پنجم: راهکارهای دستیابی به اقتدار انسانی

ضرورت عقلانیت و خودآگاهی

استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کنند که عقلانیت و خودآگاهی، کلید رهایی از سفاهت و نیل به اقتدار انسانی است. انسان باید با تأمل و تفکر، سفاهت خود را شناخته و با آموزش و تقویت عقل، از فریب و انحراف در امان بماند. این دیدگاه با آیه ۸۳ سوره بقره مرتبط است:

وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ

(و هنگامی که از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید).

این آیه، بر ضرورت عقلانیت در پذیرش میثاق الهی تأکید می‌ورزد.

آموزش هوش و دوری از فریب

استاد فرزانه قدس‌سره معتقدند که آموزش هوش و عقلانیت، جامعه را از سفاهت و فریب‌پذیری مصون می‌دارد. سردمداران جهان، به جای بهره‌برداری از سفاهت مردم، باید به آموزش عقل و هوش بپردازند تا جامعه‌ای هوشمند و مقاوم در برابر انحراف شکل گیرد. این دیدگاه با آیه ۱۳ سوره مائده همخوانی دارد:

وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِنْهُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ

(و پیوسته بر خیانتی از آنها آگاه می‌شوی، مگر اندکی از آنها).

این آیه، به سوءاستفاده از ضعف‌های مردم اشاره دارد.

درنگ: آموزش عقلانیت و هوش، جامعه را از سفاهت مصون داشته و راه را برای اقتدار انسانی هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش پنجم

برای دستیابی به اقتدار انسانی، عقلانیت، خودآگاهی و آموزش هوش ضروری است. قرآن کریم، با تأکید بر پذیرش هدایت با عقل و دوری از فریب، راه رهایی از جنون، قساوت و سفاهت را نشان می‌دهد. جامعه‌ای که به عقلانیت و هوش مجهز شود، در برابر انحرافات مصون مانده و به کمال انسانی نزدیک می‌گردد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره و با محوریت سوره دخان، به بررسی جامع جنون، قساوت و سفاهت به‌عنوان موانع اقتدار انسانی پرداخت. جنون، با سلب عقل، انسان را از تکلیف معاف می‌سازد؛ قساوت، با سختی قلب، او را از هدایت الهی محروم می‌کند؛ و سفاهت، با سستی عقل، جامعه را در برابر فریب و انحراف آسیب‌پذیر می‌سازد. سفاهت، به دلیل شیوع گسترده، خسارات بیشتری به بار می‌آورد و حتی تلاش‌های معصومان را ناکام گذاشته است. قرآن کریم، با تأکید بر عقلانیت، خودآگاهی و دوری از فریب، راهکارهایی برای رهایی از این صفات و نیل به اقتدار انسانی ارائه می‌دهد. حوزه‌های علمیه و جوامع اسلامی باید با تمرکز بر آموزش عقل و هوش، راه را برای کمال انسانی هموار سازند.

با نظارت صادق خادمی