در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

فلسفه 1740

متن درس





اقتدار، سلامت و سعادت انسان در نظام معرفتی قرآنی

اقتدار، سلامت و سعادت انسان در نظام معرفتی قرآنی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۴۰)

مقدمه

نظام معرفتی قرآنی، به‌سان چراغی فروزان، راهنمای بشر به سوی اقتدار، سلامت و سعادت است. این نظام، با تکیه بر اصول عقلانی و قوانین طبیعی، انسان را به زیست موزون و شایسته دعوت می‌کند و او را از غفلت نسبت به فیزیک زندگی و اهمال در برابر محرومان برحذر می‌دارد. در این نوشتار، با رویکردی فلسفی و با الهام از آیات نورانی قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم‌السلام، به بررسی مفاهیم اقتدار، سلامت و سعادت پرداخته و ضرورت توجه به زیست عقلانی و عدالت اجتماعی را تبیین می‌کنیم.

بخش نخست: مبانی سلامت و سعادت در نظام معرفتی قرآنی

اصل سلامت در حیات انسانی

حیات انسانی، به‌سان نهالی است که در خاک طبیعت ریشه دوانده و رشد آن به رعایت نظم طبیعی وابسته است. سلامت، گوهر ذاتی این حیات است که با حرکت موزون در مسیر قوانین خلقت، شکوفا می‌شود. هرگاه انسان از این نظم عدول کند، سلامت جسم و روح او به مخاطره می‌افتد، چنان‌که درختی از آب محروم، پژمرده می‌گردد.

درنگ: سلامت، بنیان حیات انسانی است که در گرو هماهنگی با نظم طبیعی خلقت قرار دارد.

زیست موزون و سلامت

زیست موزون، هماهنگی میان نیازهای طبیعی و عقلانی انسان است که به‌سان سازی خوش‌آهنگ، سلامت جسم و روح را تضمین می‌کند. این هماهنگی، نه‌تنها به رفاه مادی منجر می‌شود، بلکه سعادت معنوی را نیز به ارمغان می‌آورد. نقض این نظم، مانند نواختن ناساز، به نقصان سلامت می‌انجامد.

درنگ: زیست موزون، کلید سلامت جسمی و روحی است که سعادت انسان را در پی دارد.

هدف اولیه انسان: زندگی شایسته

انسان، اعم از مؤمن یا کافر، در جست‌وجوی زندگی شایسته است. این زندگی، چونان باغی پرثمر، با کوشش عقلانی و رعایت اصول طبیعی به بار می‌نشیند. جدایی میان ایمان و زیست طبیعی، مانعی است که انسان را از این هدف بازمی‌دارد.

درنگ: زندگی شایسته، هدف مشترک همه انسان‌هاست که با عقلانیت و رعایت نظم طبیعی محقق می‌شود.

نقد اهمال نسبت به زیست طبیعی

تأکید بیش از حد بر ثواب و آخرت در برخی تعالیم دینی، به غفلت از زیست طبیعی انجامیده است. این رویکرد، چونان غفلت از بنیان‌های یک بنا، به محرومیت اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی منجر شده است. عالمان دینی باید به جای تمرکز صرف بر امور اخروی، به فیزیک زندگی و نیازهای مادی جامعه نیز توجه کنند.

درنگ: اهمال نسبت به زیست طبیعی، به محرومیت و کاهش کیفیت زندگی می‌انجامد.

استحکام بنیان‌های زندگی

استحکام بنیان‌های زندگی، چونان پایه‌های محکم یک عمارت، برای حفظ سلامت و دستیابی به زندگی شایسته ضروری است. مثال زلزله در ژاپن و طبس، تفاوت میان استحکام و سستی را نشان می‌دهد: در ژاپن، استحکام بنیان‌ها خسارت را به حداقل می‌رساند، اما در طبس، ضعف بنیان‌ها به ویرانی گسترده منجر می‌شود.

درنگ: استحکام بنیان‌های زندگی، ضامن سلامت و پایداری جامعه است.

جمع‌بندی بخش نخست

نظام معرفتی قرآنی، سلامت و سعادت انسان را در گرو زیست موزون و استحکام بنیان‌های زندگی می‌داند. این نظام، با تأکید بر عقلانیت و هماهنگی با قوانین طبیعی، انسان را به سوی زندگی شایسته هدایت می‌کند. غفلت از فیزیک زندگی و تمرکز صوری بر ثواب، به محرومیت و کاستی منجر شده است.

بخش دوم: پیوستگی اعمال و سلامت در نظام قرآنی

آثار اعمال و سلامت

اعمال درست، چونان بذرهای نیکو، آثار صحیح به بار می‌آورند و سلامت جسم و جامعه را تضمین می‌کنند. این پیوستگی، مانند جریانی زلال، از عقلانیت به سلامت و از سلامت به سعادت می‌رسد.

درنگ: اعمال عقلانی، منشأ سلامت جسم و جامعه و مقدمه سعادت است.

نقد نگاه صوری به دین

تأکید بیش از حد بر نیت قربت و آخرت، بدون توجه به فیزیک زندگی، مانند ساختن بنایی بدون پی است که به بدبختی و محرومیت منجر می‌شود. این رویکرد، به جای تبیین آثار واقعی اعمال، به شعارهای صوری بسنده کرده و جامعه را از سلامت محروم ساخته است.

درنگ: نگاه صوری به دین، بدون توجه به آثار واقعی، به کاستی و محرومیت می‌انجامد.

پیوستگی دنیا و آخرت

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا﴾ (اسراء: ۷۲). «هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراه‌تر است.» این آیه، چونان آیینه‌ای، پیوستگی دنیا و آخرت را نشان می‌دهد و هشدار می‌دهد که غفلت در دنیا، به محرومیت در آخرت منجر می‌شود.

درنگ: غفلت در دنیا، به کوری و گمراهی در آخرت می‌انجامد.

نقد شعارهای صوری

شعارهایی چون «همه چیز هیچ است» و تأکید بر صدق و محبت، بدون توجه به نیازهای مادی، مانند پرتوهای بی‌فروغ، جامعه را به سوی بدبختی سوق داده‌اند. این شعارها، انگیزه بهبود زندگی مادی را کاهش داده و به اهمال نسبت به دنیا منجر شده‌اند.

درنگ: شعارهای صوری، انگیزه بهبود زندگی مادی را کاهش داده و به محرومیت منجر شده‌اند.

تفاوت مؤمن و کافر

مؤمن و کافر هر دو در جست‌وجوی زندگی شایسته‌اند، اما مؤمن، مانند مسافری که به مقصدی والاتر می‌نگرد، انگیزه‌های اخروی را نیز در نظر دارد. این تفاوت، به بعد معنوی زندگی مؤمن و اهمیت نیت الهی در کنار زیست طبیعی اشاره دارد.

درنگ: مؤمن، علاوه بر زندگی شایسته، به انگیزه‌های اخروی نیز پایبند است.

سلامت، علت سعادت

سلامت، چونان ریشه‌ای است که درخت سعادت از آن تغذیه می‌کند. بدون سلامت جسم و روح، سعادت معنوی محقق نمی‌شود، مانند بنایی که بدون پی، فرو می‌ریزد.

درنگ: سلامت، پیش‌نیاز سعادت است و بدون آن، سعادت دست‌نیافتنی است.

جمع‌بندی بخش دوم

نظام قرآنی، با تأکید بر پیوستگی اعمال و سلامت، انسان را به انجام کارهای درست و عقلانی دعوت می‌کند. نگاه صوری به دین و غفلت از فیزیک زندگی، به محرومیت و گمراهی منجر شده است. آیات قرآن کریم، چون چراغی راهنما، پیوستگی دنیا و آخرت را نشان می‌دهند و بر ضرورت سلامت به‌عنوان مقدمه سعادت تأکید دارند.

بخش سوم: عدالت اجتماعی و رفع محرومیت

مدیریت سفیهان در قرآن کریم

قرآن کریم، مدیریت و حمایت از سفیهان را وظیفه‌ای الزامی می‌داند. این وظیفه، مانند نگهبانی از گوهری گران‌بها، سلامت و امنیت جامعه را تضمین می‌کند.

درنگ: مدیریت سفیهان، وظیفه‌ای الزامی برای حفظ سلامت جامعه است.

نقد فرهنگ ثواب‌محوری

فرهنگ ثواب‌محوری، که کمک به فقرا را مستحب می‌داند، مانند ریختن آب بر خاک خشک، به اهمال در وظایف واجب اجتماعی منجر شده است. این فرهنگ، به جای تأکید بر وجوب حمایت از محرومان، به صوری‌گری دامن زده است.

درنگ: ثواب‌محوری صوری، به اهمال در وظایف واجب اجتماعی منجر شده است.

الزام رسیدگی به محرومان

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ (نساء: ۵). «و در آن [اموال] به آن‌ها روزی دهید و لباسشان بپوشانید و با آن‌ها سخنی شایسته بگویید.» این آیه، مانند فرمانی الهی، بر ضرورت تأمین نیازهای مادی و معنوی محرومان تأکید دارد.

درنگ: تأمین نیازهای محرومان، وظیفه‌ای واجب برای حفظ سلامت جامعه است.

وجوب رفع نجاست و حمایت اجتماعی

رفع نجاست مسجد، اگر کسی نباشد، واجب عینی است و در حضور دیگران، واجب کفایی. این اصل، مانند نظافت خانه‌ای مقدس، به مسئولیت‌های اجتماعی در حفظ نظم و سلامت جامعه اشاره دارد. حمایت از فقرا و سفیهان نیز، واجبی است که سلامت جامعه را تضمین می‌کند.

درنگ: رفع نجاست و حمایت از محرومان، وظایف واجب اجتماعی‌اند.

نقد منت‌گذاری در کمک به فقرا

کمک به فقرا با منت و به نیت ثواب، مانند هدیه‌ای است که با تحقیر عرضه شود. این رویکرد، به جای اخلاص، به کاستی و بی‌احترامی منجر شده است.

درنگ: کمک به فقرا باید با اخلاص و بدون منت انجام شود.

پیامدهای اهمال نسبت به فقرا

اهمال نسبت به فقرا و سفیهان، مانند رها کردن آتش در جنگل، به فساد، دزدی و تخریب جامعه منجر می‌شود. این پیامد، نشان‌دهنده تأثیر فقر بر ناپایداری اجتماعی است.

درنگ: اهمال نسبت به فقرا، به فساد و تخریب جامعه می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش سوم

عدالت اجتماعی و رفع محرومیت، از ارکان نظام معرفتی قرآنی است. آیات قرآن کریم و سیره اهل بیت علیهم‌السلام، بر وجوب حمایت از محرومان و مدیریت سفیهان تأکید دارند. فرهنگ ثواب‌محوری و منت‌گذاری، به جای تقویت اخلاص، به کاستی و فساد اجتماعی منجر شده است.

بخش چهارم: نقد آموزش‌های دینی و آثار گناه

نقد آموزش‌های جهنم‌محور

آموزش‌های مبتنی بر جهنم و توبه، مانند راهنمایی بدون نقشه، ناکارآمد بوده‌اند. این آموزش‌ها، به جای تبیین آثار واقعی گناه، به صوری‌گری دامن زده‌اند.

درنگ: آموزش‌های جهنم‌محور، بدون تبیین آثار گناه، ناکارآمدند.

مثال زهر و گناه

انسان از زهر به دلیل آگاهی از آثار آن اجتناب می‌کند، اما گناه را به دلیل ناآگاهی مرتکب می‌شود. این تفاوت، مانند تمایز میان نور و ظلمت، به ضرورت آموزش آثار واقعی گناه اشاره دارد.

درنگ: آگاهی از آثار گناه، مانند زهر، از ارتکاب آن جلوگیری می‌کند.

نقد مهندسی نادرست دینی

مهندسی نادرست دینی، که گناه را مانند زهر تبیین نکرده، مانند نقشه‌ای غلط، جامعه را به گمراهی سوق داده است. این نقد، به ضرورت آموزش عقلانی آثار گناه تأکید دارد.

درنگ: مهندسی نادرست دینی، به گمراهی و فساد اجتماعی منجر شده است.

نقد خودبرتربینی دینی

خودبرتربینی برخی که کمک به فقرا را برای ثواب می‌دانند، مانند شاخه‌ای خشکیده، به گمراهی و کاستی منجر شده است. اخلاص و عقلانیت، کلید اصلاح این رویکرد است.

درنگ: خودبرتربینی دینی، مانع اخلاص در کمک به محرومان است.

پیامدهای فساد اجتماعی

فسادهای اجتماعی، مانند طوفانی ویرانگر، نتیجه اهمال نسبت به محرومان است. این فساد، به تخریب جامعه و افزایش جرایم منجر می‌شود.

درنگ: اهمال نسبت به محرومان، به فساد و ناپایداری اجتماعی می‌انجامد.

نقد جنگ‌های اجاره‌ای

جنگ‌های اجاره‌ای، مانند آتش‌افروزی در خرمن، نتیجه بی‌توجهی به فقرا و سفیهان است. فقر، محرومان را به ابزاری برای تخریب تبدیل می‌کند.

درنگ: فقر و محرومیت، محرومان را به ابزار جنگ و تخریب تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

آموزش‌های دینی غیرعقلانی، که آثار واقعی گناه را تبیین نکرده‌اند، به گمراهی و فساد اجتماعی منجر شده‌اند. اصلاح این آموزش‌ها، با تأکید بر عقلانیت و تبیین آثار گناه، ضروری است.

بخش پنجم: نقش عقلانیت و عمل در هدایت انسان

نقش دست در روان‌شناسی

در روان‌شناسی، دست، مانند راهنمایی در تاریکی، انسان را در شرایط حساس هدایت می‌کند. این ابزار، به عقلانیت و عمل در غلبه بر محدودیت‌ها اشاره دارد.

درنگ: دست، به‌عنوان ابزار عقلانی و عملی، انسان را در شرایط پیچیده هدایت می‌کند.

مثال کوران و نقش دست

کوران، مانند مسافرانی در شب، با تکیه بر دست مسیر خود را می‌یابند. این مثال، به اهمیت ابزارهای عقلانی در غلبه بر محدودیت‌ها اشاره دارد.

درنگ: ابزارهای عقلانی، مانند دست، در غلبه بر محدودیت‌ها نقش محوری دارند.

نقش دست در فعالیت مغزی

فعالیت مغزی با حرکت دست‌ها همراه است، مانند سازی که با نواختن به صدا درمی‌آید. این پیوستگی، به نقش ابزارهای فیزیکی در تفکر و عمل تأکید دارد.

درنگ: دست، به‌عنوان ابزار تفکر و عمل، با فعالیت مغزی پیوند دارد.

مثال خودکشی و عقلانیت

فردی که قصد خودکشی دارد، با مواجهه عقلانی و قاطع، مانند مسافری که از پرتگاه بازمی‌گردد، از تصمیم خود منصرف می‌شود. این مثال، به نقش عقلانیت در مدیریت بحران‌های روانی اشاره دارد.

درنگ: عقلانیت و قاطعیت، در مدیریت بحران‌های روانی نقش کلیدی دارند.

جمع‌بندی بخش پنجم

عقلانیت و عمل، مانند دو بال، انسان را در مسیر هدایت یاری می‌کنند. ابزارهای عقلانی، مانند دست، در غلبه بر محدودیت‌ها و مدیریت بحران‌ها نقش محوری دارند.

بخش ششم: عصمت و معصیت در نظام معرفتی قرآنی

عصمت نسبی انبیا

انبیا، مانند ستارگان در آسمان هدایت، دارای عصمت نسبی‌اند. معصیت آن‌ها، متناسب با مرتبه عصمتشان، مانند سایه‌ای در برابر نور است.

درنگ: عصمت انبیا نسبی است و معصیت آن‌ها متناسب با مرتبه‌شان است.

نقد صفات مخل سلامت

قساوت، جنون و سفاهت، مانند سموم مهلک، سلامت انسان و جامعه را مختل می‌کنند. این صفات، برخلاف معصیت، با کمال انسانی سازگار نیستند.

درنگ: قساوت، جنون و سفاهت، مانع کمال انسانی و سلامت جامعه‌اند.

فضیلت انبیا

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ﴾ (بقره: ۲۵۳). «برخی از آن‌ها را بر برخی دیگر برتری دادیم.» این آیه، مانند نوری که مراتب ستارگان را نشان می‌دهد، به تفاوت مراتب انبیا در عصمت و فضیلت اشاره دارد.

درنگ: انبیا در مراتب عصمت و فضیلت متفاوت‌اند.

نفس اماره و رحمت الهی

قرآن کریم می‌فرماید: ﴿إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي﴾ (یوسف: ۵۳). «بی‌تردید نفس [آدمی] بسیار به بدی فرمان می‌دهد، مگر آنچه را پروردگارم رحم کند.» این آیه، مانند آیینه‌ای، ضعف ذاتی نفس و نیاز به رحمت الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: نفس اماره، بدون رحمت الهی، به سوی بدی گرایش دارد.

جمع‌بندی بخش ششم

عصمت انبیا، نسبی و متناسب با مرتبه آن‌هاست. قساوت، جنون و سفاهت، مانع کمال انسانی‌اند، اما معصیت نسبی انبیا با عصمت آن‌ها سازگار است. آیات قرآن کریم، این تفاوت‌ها را روشن می‌سازند.

بخش هفتم: پیامدها و اصلاحات اجتماعی

واقعیت جهنم در دنیا

نیمی از جهان امروز، مانند جهنمی بالفعل، در آتش فساد و فقر می‌سوزد. این واقعیت، نتیجه اهمال اجتماعی و بی‌توجهی به محرومان است.

درنگ: فقر و فساد، جهان را به جهنمی بالفعل تبدیل کرده است.

نقد آموزش‌های غیرعقلانی

آموزش‌های دینی غیرعقلانی، که فیزیک جامعه را انکار می‌کنند، مانند راهنمایی بدون مقصد، به گمراهی منجر شده‌اند. اصلاح این آموزش‌ها، با تکیه بر عقلانیت، ضروری است.

درنگ: آموزش‌های غیرعقلانی، به گمراهی و کاستی جامعه منجر شده‌اند.

نقد گزینش‌های غیرعقلانی

گزینش‌های غیرعقلانی در نظام‌های آموزشی، مانند کاشتن بذر در خاک نامناسب، به کاستی منجر شده‌اند. شایستگی علمی باید معیار اصلی باشد.

درنگ: گزینش‌های غیرعقلانی، مانع پیشرفت علمی و اجتماعی‌اند.

تأکید حضرت زهرا (س) بر اولویت همسایه

حضرت زهرا علیه‌السلام فرمودند: «ابتدا همسایه، سپس خانه.» این حدیث، مانند نوری راهنما، بر اولویت رسیدگی به نیازهای اجتماعی تأکید دارد.

درنگ: اولویت همسایه بر خانه، بر مسئولیت‌پذیری اجتماعی تأکید دارد.

نقد ضرب‌المثل‌های نادرست

ضرب‌المثل «چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است»، مانند راهنمایی گمراه‌کننده، مسئولیت‌پذیری اجتماعی را کاهش داده است.

درنگ: ضرب‌المثل‌های نادرست، مانع مسئولیت‌پذیری اجتماعی‌اند.

پیامدهای ظلم به محرومان

ظلم به فقرا و سفیهان، مانند افروختن آتشی مهیب، به طغیان و تخریب جامعه منجر می‌شود. این پیامد، نتیجه بی‌عدالتی و اهمال است.

درنگ: ظلم به محرومان، به طغیان و تخریب جامعه می‌انجامد.

جمع‌بندی بخش هفتم

پیامدهای اهمال و ظلم به محرومان، مانند طوفانی ویرانگر، جامعه را به سوی فساد و ناپایداری سوق می‌دهد. اصلاح آموزش‌های دینی، گزینش‌های عقلانی و توجه به سیره اهل بیت علیهم‌السلام، راهکارهایی برای احیای عدالت و سلامت اجتماعی‌اند.

نتیجه‌گیری نهایی

نظام معرفتی قرآنی، مانند چشمه‌ای زلال، انسان را به سوی اقتدار، سلامت و سعادت هدایت می‌کند. این نظام، با تأکید بر زیست موزون، عقلانیت و عدالت اجتماعی، از انسان می‌خواهد که به فیزیک زندگی و نیازهای محرومان توجه کند. آیات نورانی قرآن کریم، مانند ﴿وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا﴾ (نساء: ۵) و ﴿مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى﴾ (اسراء: ۷۲)، بر وجوب حمایت از محرومان و پیوستگی دنیا و آخرت تأکید دارند. نقد رویکردهای صوری، اصلاح آموزش‌های دینی و توزیع عادلانه منابع، راهکارهایی برای احیای سلامت و سعادت اجتماعی‌اند. این مسیر، با تکیه بر اصول قرآنی و سیره اهل بیت علیهم‌السلام، به اقتدار انسانی و سعادت جامعه منجر می‌شود.

با نظارت صادق خادمی