متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (338)
مقدمه
آیه ۸۵ سوره بقره، از آیات طوال این سوره مبارکه، دریچهای به سوی معارف عمیق قرآنی است که با نگاهی جامعهشناختی و روانشناختی، رفتارهای قدرتمندان و خواص جامعه را مورد نقد قرار میدهد. این آیه، در ادامه بحث میثاق بنیاسرائیل، به نقض پیمان از سوی گروهی خاص پرداخته و پیامدهای این نقض را در قالب خزی دنیا و عذاب آخرت تبیین میکند. محتوای این تفسیر، با تأکید بر تمایز میان عوام و خواص، رفتارهای اجتماعی و اخلاقی را در پرتو آیات قرآن کریم بررسی کرده و با بهرهگیری از تمثیلات فاخر و تحلیلهای علمی، به تبیین لایههای معنایی آیه میپردازد. این نوشتار، با ساختاری نظاممند و زبانی متین، برای مخاطبان تحصیلکرده و محیطهای آکادمیک تنظیم شده است و تمامی جزئیات درسگفتار را با دقت و امانت منتقل میکند.
بخش اول: تبیین آیه ۸۵ سوره بقره
متن و ترجمه آیه
ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنْفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِنْكُمْ مِنْ دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ
سپس شما همان کسانید که یکدیگر را میکشید و گروهی از خودتان را از دیارشان آواره میکنید و در گناه و تجاوز بر ضد آنان به یکدیگر یاری میرسانید.
مخاطب خاص آیه
آیه ۸۵ سوره بقره، برخلاف آیات پیشین که خطابی عام به بنیاسرائیل دارند، به گروهی خاص از قدرتمندان و خواص جامعه اشاره دارد. این گروه، به دلیل برخورداری از توانمندیهای اجتماعی، سیاسی یا اقتصادی، قادر به ارتکاب جرائمی سنگین مانند قتل و اخراج از دیار هستند. خطاب خاص این آیه، هشداری است به نخبگان جامعه که مسئولیتپذیری بیشتری در برابر اعمالشان داشته باشند.
درنگ: مخاطب آیه، خواص جامعهاند که به دلیل قدرت و نفوذ، تأثیر عمیقی بر نظم اجتماعی دارند. نقض میثاق توسط این گروه، به اختلال در انسجام جامعه منجر میشود.
از منظر جامعهشناختی، خواص به دلیل نفوذ و جایگاهشان، میتوانند مسیر جامعه را به سوی عدالت یا ظلم هدایت کنند. این آیه، با سرزنش خواص، بر ضرورت نظارت بر رفتارهای آنان تأکید دارد.
قدرتمندی و جرائم سنگین
ارتکاب جرائمی مانند قتل و اخراج از دیار، نیازمند توانمندی و قدرت است. افراد ضعیف یا عادی جامعه معمولاً از چنین اعمالی ناتواناند. به عنوان مثال، در یک خانواده، پدر یا برادر بزرگتر به دلیل جایگاه قدرت، قادر به اخراج دیگران از خانه هستند.
درنگ: قدرت، اگر با ایمان و اخلاق مهار نشود، به ظلم و تجاوز منجر میشود. این موضوع، ضرورت ایجاد مکانیزمهای کنترل اجتماعی را برجسته میکند.
از منظر روانشناختی، تمایل به سوءاستفاده از قدرت، ریشه در غرور یا طمع دارد. از منظر جامعهشناختی، فقدان نظارت بر قدرتمندان، به تشدید ظلم و بیعدالتی در جامعه میانجامد.
تفاوت تخاطب اثباتی و سلبی
تخاطب اثباتی در آیات پیشین، مانند احسان به والدین یا اقامه نماز، خطابی عام دارد و شامل عموم مردم میشود. اما تخاطب سلبی در آیه ۸۵، خاص است و به قدرتمندانی اشاره دارد که قادر به نقض میثاق از طریق قتل و اخراج هستند.
درنگ: تمایز میان تخاطب عام و خاص، نشاندهنده ساختار لایهای خطابهای قرآنی است که به مدیریت نقشهای مختلف اجتماعی کمک میکند.
این ساختار، از منظر جامعهشناختی، به انسجام اجتماعی و پیشگیری از انحرافات خواص معطوف است. تکالیف عام، پیوندهای انسانی را تقویت میکنند، در حالی که تکالیف خاص، از سوءاستفاده قدرتمندان جلوگیری میکنند.
بخش دوم: تحلیل جامعهشناختی و روانشناختی آیه
نقش قدرتمندان در جوامع غیرنظاممند
در جوامع غیرنظاممند، قدرتمندان، مانند افرادی با فرزندان متعدد در روستاهای گذشته، به دلیل توانمندیهای خانوادگی یا اجتماعی، قادر به اعمال سلطه از طریق قتل، اخراج یا دیگر جرائم بودند. این قدرتمندی، در غیاب نظامهای قانونی، به ظلم منجر میشد.
درنگ: فقدان نظامهای قانونی، قدرتمندان را به سوءاستفاده از موقعیت خود ترغیب میکند. قرآن با نهی از این اعمال، بر ضرورت نظاممندی و عدالت تأکید دارد.
از منظر جامعهشناختی، این نکته بر اهمیت قانونمداری در مهار قدرت تأکید دارد. در جوامع بدون ساختارهای قانونی، قدرتمندان به راحتی میتوانند حق را ناحق جلوه دهند.
تحول نقشهای جنسیتی در قدرت
در گذشته، قدرتمندی عمدتاً به مردان محدود بود، اما امروزه با تغییر ساختارهای اجتماعی، زنان نیز میتوانند در جایگاه قدرت قرار گیرند. معیار اصلی، نه جنسیت، بلکه توانمندی و نفوذ است.
درنگ: پویایی ساختارهای اجتماعی، معیارهای قدرت را از جنسیت به توانمندی تغییر داده است. قرآن این انعطاف را در خطاب به جوامع مختلف نشان میدهد.
از منظر جامعهشناختی، این تحول نشاندهنده انعطافپذیری قرآن در تبیین اصول اخلاقی برای جوامع مختلف است. قدرت، فارغ از جنسیت، باید با ایمان و عدالت همراه باشد.
نقض میثاق توسط خواص
عبارت «ثُمَّ أَنْتُمْ هَؤُلَاءِ» به نقض میثاق توسط خواص اشاره دارد که با وجود تعهد به پرهیز از قتل و اخراج، به این جرائم اقدام کردهاند. تأکید بر «هَؤُلَاءِ» نوعی سرزنش و تعجب از این نقض را نشان میدهد.
درنگ: سرزنش خواص در آیه، هشداری است به نخبگان که با وجود آگاهی از میثاق، نباید آن را نقض کنند. این نقض، ریشه در غرور یا طمع قدرت دارد.
از منظر بلاغی، این عبارت نوعی توبیخ است که خواص را به بازنگری در رفتارشان دعوت میکند. از منظر روانشناختی، نقض میثاق میتواند ناشی از تضاد میان باور ظاهری و عمل واقعی باشد.
تظاهرون بالإثم والعدوان
عبارت «تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِمْ بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ» به همکاری خواص در ارتکاب گناه (إثم) و تجاوز (عدوان) اشاره دارد. این همکاری، شامل حمایتهای کوچک و بزرگ است که به نهادینه شدن ظلم در جامعه منجر میشود.
درنگ: همدستی خواص در ظلم، شبکههای قدرت را تقویت کرده و حق را تضعیف میکند. این همکاری، نتیجه منافع مشترک یا ترس از قدرتمندان است.
از منظر جامعهشناختی، این همدستی نشاندهنده تشکیل شبکههای نفوذ است که ظلم را در جامعه گسترش میدهند. از منظر روانشناختی، منافع مشترک یا ترس، افراد را به مشارکت در ظلم ترغیب میکند.
بخش سوم: مصادیق تاریخی و اجتماعی
مثال تاریخی: سلطه ظالمانه با بهرهگیری از ثروت
متن به نمونهای تاریخی اشاره دارد که در آن، فردی با استفاده از ثروت و نفوذ، حق را ناحق جلوه داد و با همکاری دیگران، به تضعیف حقیقت پرداخت. این مصداق، نمونهای از تظاهرون بالإثم والعدوان است.
درنگ: ثروت و نفوذ، ابزارهایی برای تحریف حقیقتاند. هوشیاری جامعه در برابر سوءاستفاده خواص، برای حفظ عدالت ضروری است.
از منظر جامعهشناختی، این مثال نشاندهنده قدرت شبکههای اجتماعی در تحریف حقیقت است. خواص با بهرهگیری از منابع، میتوانند افکار عمومی را به نفع خود هدایت کنند.
ایمان گزینشی و نفاق
آیه به ایمان گزینشی خواص اشاره دارد که احکام الهی را بر اساس منافع خود انتخاب میکنند. پذیرش فدیه به دلیل منفعت و نادیده گرفتن نهی از قتل و اخراج، نشانه نفاق و فقدان ایمان واقعی است.
درنگ: ایمان گزینشی، به نفاق منجر شده و اعتماد اجتماعی را تضعیف میکند. قرآن این رفتار را بهشدت نکوهش میکند.
فَمَا جَزَاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذَٰلِكَ مِنْكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۖ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَىٰ أَشَدِّ الْعَذَابِ
پس کیفر کسی از شما که چنین کند، جز خواری در زندگی دنیا نیست، و در روز قیامت به سوی سختترین عذاب بازگردانده میشوند.
از منظر روانشناختی، ایمان گزینشی به تضاد میان باور و رفتار منجر میشود. از منظر جامعهشناختی، این نفاق به بیاعتمادی و تضعیف ارزشهای دینی در جامعه میانجامد.
بخش چهارم: نقد سیاست مدرن و الگوی رهبری دینی
سیاست بهعنوان دین جدید
سیاست مدرن، بهعنوان دینی مستقل معرفی شده که با همه ایدئولوژیها سازگار است و ایمان به خدا را تحتالشعاع منافع قرار میدهد. این دین، فاقد اصالت و ریشههای معنوی است.
درنگ: سیاستزدگی مدرن، ارزشهای دینی را به حاشیه رانده و به فقدان صداقت در رفتارهای اجتماعی منجر شده است.
از منظر جامعهشناختی، سلطه ایدئولوژیهای سکولار، جوامع را از معنویت دور کرده است. از منظر روانشناختی، این سیاستزدگی به کاهش اصالت و صداقت در افراد منجر میشود.
نقد سیاستمداران
سیاستمداران مدرن، برخلاف گذشته که به صداقت متمایل بودند، به دروغ و تناقضگویی گرایش دارند. این ویژگی، آنها را فاقد اصالت و صداقت نشان میدهد.
درنگ: فقدان صداقت در سیاستمداران، به کاهش اعتماد عمومی و بیثباتی اجتماعی منجر میشود. قرآن الگویی متعالی برای رهبری ارائه میدهد.
از منظر جامعهشناختی، این انحطاط اخلاقی به تضعیف انسجام اجتماعی میانجامد. قرآن با تأکید بر صداقت و ایمان، راهنمایی برای رهبری عادلانه ارائه میکند.
الگوی رهبری دینی
عالمان دینی، با پرهیز از سیاستزدگی و تمرکز بر عمل صالح، الگویی از صداقت و ایمان ارائه دادهاند. این الگو، بر اجتناب از دروغ و انحراف تأکید دارد.
درنگ: رهبری مومنانه، با تمرکز بر صداقت و عمل صالح، به انسجام اجتماعی و تقویت اعتماد عمومی کمک میکند.
از منظر روانشناختی، این الگو به کاهش تعارضات درونی و تقویت معنویت کمک میکند. از منظر جامعهشناختی، رهبری دینی میتواند به احیای ارزشهای اخلاقی در جامعه منجر شود.
بخش پنجم: هویت شیعه و آثار وضعی ظلم
تمایز شیعه با دیگران
پیروان اهلبیت (ع)، با تبعیت از انبیا و اولیای الهی، از سیاستزدگی و انحراف دوری میکنند. این تمایز، در سبک زندگی ساده و مومنانه آنها نمود مییابد.
درنگ: هویت شیعه، در تبعیت از انبیا و اولیا ریشه دارد و با سبک زندگی مومنانه، از سیاستزدگی متمایز میشود.
از منظر جامعهشناختی، این هویت به انسجام و تمایز فرهنگی شیعه کمک میکند. از منظر روانشناختی، سبک زندگی مومنانه به کاهش تعارضات درونی و تقویت معنویت منجر میشود.
آثار وضعی ظلم
ظلم به اهلبیت (ع)، آثار وضعی بلندمدتی داشته که تا امروز در جوامع اسلامی ادامه دارد. این آثار، بهصورت بلایا و گرفتاریهای اجتماعی نمود یافتهاند.
درنگ: ظلم به معصومین، آثار وضعی بلندمدتی دارد که به گرفتاریهای اجتماعی منجر شده است. توبه و اصلاح، راه جبران این آثار است.
از منظر جامعهشناختی، این آثار به کاهش انسجام و پیشرفت جوامع اسلامی منجر شده است. از منظر روانشناختی، احساس گناه جمعی میتواند به توبه و اصلاح رفتارها منجر شود.
ضرورت توبه و ایمان
توبه، صفا و ایمان، برای جبران ظلمها و پیشگیری از آثار وضعی آنها ضروری است. این توبه، باید با عمل صالح و خدمت به دین و جامعه همراه باشد.
درنگ: توبه و عمل صالح، به احیای ارزشهای دینی و انسجام اجتماعی کمک میکند. این فرآیند، نیازمند ایمان و صداقت است.
از منظر روانشناختی، توبه به بازسازی هویت معنوی افراد کمک میکند. از منظر جامعهشناختی، توبه جمعی میتواند به احیای ارزشهای دینی و تقویت پیوندهای اجتماعی منجر شود.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه ۸۵ سوره بقره، نظام اخلاقی و اجتماعی جامعی را ارائه میدهد که در آن مسئولیتپذیری خواص در برابر اعمالشان مورد توجه است. تمایز میان تخاطب عام و خاص، نشاندهنده دقت قرآن کریم در خطاب به گروههای مختلف اجتماعی است. مفاهیم تظاهرون بالإثم والعدوان و ایمان گزینشی، مکانیزمهای ظلم و نفاق را در جوامع تبیین میکنند. نقد سیاست مدرن و تأکید بر الگوی رهبری دینی، بر ضرورت بازگشت به ارزشهای اخلاقی و دینی تأکید دارد. آثار وضعی ظلم به اهلبیت (ع) و نیاز به توبه و اصلاح، هشداری برای جوامع اسلامی است تا با ایمان و عمل صالح، به احیای ارزشهای دینی بپردازند. این تفسیر، با زبانی فاخر و ساختاری نظاممند، تمامی لایههای معنایی آیه را برای مخاطبان تحصیلکرده تبیین کرده و بهعنوان راهنمایی برای زیست مومنانه و مسئولانه در جامعه ارائه میشود.
با نظارت صادق خادمی