متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (۳۴۲)
بخش نخست: تفسیر آیه ۸۶ سوره بقره و تحلیل مفهوم اشتراء حیات دنیا
مقدمه
آیه ۸۶ سوره بقره، بهعنوان فرجام آیاتی که به نقض میثاق بنیاسرائیل پرداختهاند، تصویری جامع از رفتار کسانی ارائه میدهد که حیات دنیا را بر آخرت ترجیح دادهاند. این آیه، با بیانی موجز اما عمیق، انتخاب نادرست انسانها در معامله دنیا با آخرت را نقد کرده و پیامدهای این انتخاب را در قالب عذاب غیرتخفیفپذیر و فقدان نصرت الهی تبیین میکند. تفسیر این آیه، دریچهای است به سوی فهم ساختارهای اجتماعی، فلسفی، کلامی و روانشناختی که انتخابهای انسانی را در نظام خلقت شکل میدهند. در این بخش، با رویکردی علمی و نظاممند، به تحلیل این آیه پرداخته و با ادغام نکات کلیدی و تحلیلهای عمیق، ابعاد مختلف آن را در قالبی فاخر و متناسب با محیط آکادمیک کاوش میکنیم. هدف، نهتنها فهم معنای ظاهری آیه، بلکه کشف لایههای عمیقتر آن در چارچوب نظاممندی خلقت و تأثیرات آن بر حیات انسانی است.
درنگ: آیه ۸۶ سوره بقره، با تأکید بر مفهوم «اشتراء حیاة الدنیا بالآخرة»، به نقد انتخاب آگاهانه دنیا بر آخرت پرداخته و پیامدهای آن را در قالب عذاب غیرتخفیفپذیر و فقدان نصرت الهی بیان میکند. این آیه، هشداری است به انسانها برای بازنگری در اولویتهای وجودی خویش.
متن و ترجمه آیه
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ ۖ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ
ترجمه: اینان کسانیاند که حیات دنیا را به بهای آخرت خریدند؛ پس نه عذاب از آنان کاسته میشود و نه ایشان یاری میگردند.
جایگاه آیه در ساختار سوره
آیه ۸۶ سوره بقره، بهعنوان نتیجهگیری آیات پیشین که به نقض میثاق بنیاسرائیل و رفتارهای ظالمانه و ایمان گزینشی پرداختهاند، نقشی محوری در تکمیل بحث اجتماعی و اخلاقی این بخش ایفا میکند. این آیه، با جمعبندی پیامهای پیشین، رفتار گروهی خاص را که حیات دنیا را بر آخرت ترجیح دادهاند، مورد نقد قرار داده و پیامدهای این انتخاب را با بیانی روشن و قاطع تبیین میکند. از منظر کلامی، این آیه بر اهمیت پایبندی به میثاق الهی تأکید کرده و از منظر جامعهشناختی، به تأثیر نخبگان فکری و فرهنگی در هدایت یا انحراف جامعه اشاره دارد.
تحلیل ساختاری و اجتماعی
آیات پیشین سوره بقره، ساختاری اجتماعی را از دو منظر مثبت و منفی ترسیم کردهاند: منظر مثبت، رفتارهای حقطلبانه و پایبندی به میثاق الهی را نشان میدهد، در حالی که منظر منفی، به ستمگری خواص فکری، فرهنگی و اجتماعی پرداخته است. آیه ۸۶، با اشاره به گروهی خاص («أُولَٰئِكَ») که تعدادشان اندک نیست، به تحلیل رفتار کسانی میپردازد که با انتخاب آگاهانه دنیا، از آخرت غفلت ورزیدهاند. این گروه، به دلیل نفوذ اجتماعی و فکری خود، مسئولیت سنگینتری در برابر اعمالشان دارند.
درنگ: عبارت «أُولَٰئِكَ» به گروهی خاص با نفوذ اجتماعی و فکری اشاره دارد که با ترجیح حیات دنیا بر آخرت، مسئولیت سنگینتری در قبال انحرافات اجتماعی بر عهده دارند.
مفهوم اشتراء و ابعاد آن
عبارت «اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ» به انتخابی آگاهانه و اختیاری اشاره دارد که در آن، انسانها حیات دنیا را به بهای از دست دادن آخرت برمیگزینند. این معامله، از منظر فلسفی، به اولویتبندی ارزشهای مادی بر معنوی دلالت دارد و از منظر روانشناختی، نشاندهنده تأثیر نفسانیات و تعلقات مادی بر تصمیمگیریهای انسان است. این انتخاب، نهتنها یک عمل فردی، بلکه دارای پیامدهای اجتماعی و فرهنگی است که میتواند ساختارهای جامعه را به انحراف کشاند.
سه محور اصلی آیه
آیه ۸۶ سوره بقره، سه محور کلیدی را مطرح میکند: نخست، «اشتراء حیاة الدنیا بالآخرة» که به عمل اختیاری انسان اشاره دارد؛ دوم، «فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ» که اثر وضعی این انتخاب را نشان میدهد؛ و سوم، «وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ» که به فقدان نصرت الهی بهعنوان اثر فاعلی اشاره میکند. این سه محور، نظاممندی رابطه عمل و نتیجه را در خلقت الهی نشان میدهند و از منظر کلامی، به عدالت و حکمت الهی در پاداش و جزا تأکید دارند.
درنگ: سه محور آیه (اشتراء، عدم تخفیف عذاب، و فقدان نصرت) به ترتیب به عمل، اثر وضعی، و اثر فاعلی اشاره دارند و نظاممندی خلقت را در رابطه عمل و نتیجه نشان میدهند.
عمق معنایی آیات
کلمات این آیه، چون درّهای گرانبهای وحی، از معانی عمیق و بیکرانی برخوردارند که به دلیل استفاده روزمره و عادی، کمتر مورد تأمل قرار میگیرند. این عمق معنایی، انسان را به اندیشهای ژرف در آیات قرآن کریم دعوت میکند و از منظر روششناختی، ضرورت مطالعه علمی و دقیق این آیات را گوشزد مینماید. از منظر روانشناختی، عادت به استفاده سطحی از آیات، مانع از درک حقایق عمیق آنها شده و انسان را از تأمل در معانی الهی بازمیدارد.
نتیجهگیری بخش نخست
آیه ۸۶ سوره بقره، با بیانی فاخر و عمیق، به نقد انتخاب نادرست ترجیح دنیا بر آخرت پرداخته و با تبیین پیامدهای آن، انسان را به بازنگری در اولویتهای وجودی خویش فرا میخواند. این آیه، با تأکید بر ساختار اجتماعی و مسئولیت نخبگان، از منظر فلسفی، کلامی، و روانشناختی، لایههای عمیقی از معنا را آشکار میسازد. مفهوم اشتراء، بهعنوان انتخابی آگاهانه، و پیامدهای آن در قالب عذاب غیرتخفیفپذیر و فقدان نصرت الهی، هشداری است به انسانها برای بازنگری در رفتارها و ارزشهایشان.
بخش دوم: آثار وضعی و فاعلی اشتراء حیات دنیا
آثار وضعی اشتراء
انتخاب حیات دنیا به بهای آخرت، آثاری وضعی دارد که در عبارت «فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ» متجلی میشود. این اثر وضعی، به عذابی غیرتخفیفپذیر اشاره دارد که نتیجه مستقیم عمل انسان است. از منظر کلامی، این پیامد نشاندهنده نظاممندی خلقت است که در آن، هر عمل با نتیجهای متناسب همراه است. از منظر جامعهشناختی، این انتخاب نادرست میتواند ساختارهای اجتماعی را به انحراف کشانده و به ظلم و بیعدالتی منجر شود.
تمایز عذابهای تخفیفپذیر و غیرتخفیفپذیر
عذابها در نظام خلقت به دو دسته تقسیم میشوند: عذابهای تخفیفپذیر و غیرتخفیفپذیر. عذابهای تخفیفپذیر، مانند هیزمی هستند که با مصرف انرژی، حرارتشان کاهش مییابد. این عذابها، که اغلب با گناهان لازم (مانند شرابخواری) مرتبطاند، در دنیا و برزخ امکان تبدیل، تبادل یا پایان یافتن دارند. در مقابل، عذابهای غیرتخفیفپذیر، مانند المنتی با حرارت ثابت، به گناهان متعدّی، بهویژه ظلم اجتماعی و دینی، مرتبطاند که اثری پایدار و غیرقابل کاهش دارند.
درنگ: عذابهای تخفیفپذیر، مانند هیزم با حرارت کاهنده، در دنیا و برزخ امکان کاهش دارند، اما عذابهای غیرتخفیفپذیر، مانند المنت با حرارت ثابت، به گناهان متعدّی، بهویژه ظلم دینی، مرتبطاند.
تمثیل هیزم و المنت
برای تجسم این تمایز، عذاب تخفیفپذیر به هیزمی تشبیه شده که با سوختن، حرارتش کاهش مییابد، در حالی که عذاب غیرتخفیفپذیر به المنتی تشبیه شده که حرارتش ثابت باقی میماند. این تمثیل، از منظر بلاغی، به فهم بهتر تفاوت میان گناهان و پیامدهای آنها کمک میکند. از منظر روانشناختی، عذاب غیرتخفیفپذیر به احساس گناه پایدار ناشی از ظلم به دیگران اشاره دارد، در حالی که عذاب تخفیفپذیر با امکان اصلاح و کاهش همراه است.
عذابهای خلود و مخلد
حتی در عذابهای خلود و مخلد (جاودانه و پایدار)، مراتبی از تبادل، تبدیل، اوج و حضیض وجود دارد. با این حال، برخی عذابها به دلیل ماهیتشان، غیرتخفیفپذیر باقی میمانند. این تفاوت، از منظر الهیاتی، به تنوع در عذابها و عدالت الهی اشاره دارد و از منظر روانشناختی، به تأثیر شدت گناه بر تجربه روانی عذاب مرتبط است.
ظلم دینی و پیامدهای آن
ظلم متعدّی، بهویژه آنکه به نام دین انجام شود (مانند ایمان به برخی و کفر به برخی دیگر از آیات الهی)، عذابی غیرتخفیفپذیر را در پی دارد. این نوع ظلم، به دلیل سوءاستفاده از دین و تأثیرات گستردهاش بر جامعه، از گناهان سنگینتر محسوب میشود. از منظر حقوقی، این گناه نظم اجتماعی را به شدت تهدید میکند و از منظر روانشناختی، به تناقض میان باور و عمل و احساس گناه عمیق منجر میشود.
درنگ: ظلم متعدّی، بهویژه ظلم دینی، به دلیل تأثیرات گسترده اجتماعی و سوءاستفاده از دین، عذابی غیرتخفیفپذیر را در پی دارد که از گناهان فردی متمایز است.
آثار فاعلی: فقدان نصرت الهی
عبارت «وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ» به فقدان یاری الهی اشاره دارد که جنبهای فاعلی دارد. خداوند، بهعنوان فاعل این نصرت، به دلیل حکمت و عدالت خویش، ظالمان را یاری نمیکند. استفاده از فعل مجهول در این عبارت، به دلیل روشن بودن فاعل (خداوند) است که قطعیت این عدم نصرت را نشان میدهد. از منظر بلاغی، این ساختار بر نقش خداوند در نظام جزا و پاداش تأکید دارد و از منظر کلامی، به نظاممندی عدالت الهی اشاره میکند.
حکمت و عدالت الهی
خداوند، هرچند قادر مطلق است، بر اساس حکمت و عدالت عمل میکند. این محدودیت خودخواسته، به معنای پایبندی خداوند به نظام احسن خلقت است. از اینرو، نصرت ظالمان با حکمت و عدالت الهی سازگار نیست. از منظر فلسفی، این اصل به نظاممندی خلقت و رابطه علّی و معلولی میان عمل و نتیجه اشاره دارد. از منظر روانشناختی، فقدان نصرت الهی به احساس انزوا و درماندگی در برابر نتایج اعمال منجر میشود.
درنگ: فقدان نصرت الهی («وَلَا هُمْ يُنْصَرُونَ») نتیجه حکمت و عدالت الهی است که ظالمان را از یاری محروم میکند و به نظاممندی خلقت اشاره دارد.
نتیجهگیری بخش دوم
آثار وضعی و فاعلی اشتراء حیات دنیا، در قالب عذاب غیرتخفیفپذیر و فقدان نصرت الهی، نشاندهنده نظاممندی خلقت و عدالت الهی است. تمایز میان عذابهای تخفیفپذیر و غیرتخفیفپذیر، به تفاوت در ماهیت گناهان و تأثیرات آنها بر فرد و جامعه اشاره دارد. ظلم دینی، به دلیل سوءاستفاده از دین و تأثیرات گستردهاش، عذابی پایدار را در پی دارد که از منظر کلامی و روانشناختی، هشداری است به انسانها برای اجتناب از گناهان متعدّی.
بخش سوم: حیات دنیا و نقد دیدگاههای نادرست
مفهوم حیات دنیا در قرآن کریم
آیه ۸۶ سوره بقره، با تأکید بر «حیاة الدنیا» و عدم ذکر «حیاة الآخرة»، به تفاوت در ماهیت حیات در دنیا و آخرت اشاره دارد. حیات دنیا، وجودی و طبیعی است، در حالی که حیات آخرت، ایجادی و متعالی است. این تفاوت، به برتری آخرت بر دنیا در نظام خلقت اشاره دارد و از منظر فلسفی، به مراتب وجودی و نقش متفاوت این دو حوزه تأکید میکند.
تکرار دنیا و آخرت در قرآن کریم
کلمات «دنیا» و «آخرت» هر یک ۱۱۵ بار در قرآن کریم ذکر شدهاند، که نشاندهنده تعادل در توجه قرآن به این دو حوزه است. این تعادل، از منظر بلاغی، به اهمیت توازن میان دنیا و آخرت در نظام الهی اشاره دارد. با این حال، کلمه «حیات» ۷۱ بار در قرآن ذکر شده که عمدتاً با دنیا مرتبط است، در حالی که در آخرت کمتر بهکار رفته است. این تأکید، به نقش حیات دنیا بهعنوان بستر انتخاب و عمل اشاره دارد.
درنگ: تعادل در تکرار کلمات «دنیا» و «آخرت» (۱۱۵ بار) و تأکید بر «حیات» در دنیا (۷۱ بار) به اهمیت توازن میان این دو حوزه و نقش حیات دنیا بهعنوان بستر انتخاب اشاره دارد.
حیات دنیا بهعنوان موجود زنده
برخلاف دیدگاههای نادرست که دنیا را مادهای مرده یا نعش میدانند، قرآن کریم دنیا را موجودی زنده و پویا معرفی میکند. این حیات، از منظر فلسفی، به وجودی بودن همه پدیدههای خلقت اشاره دارد. از منظر روانشناختی، این دیدگاه به تغییر نگرش انسان نسبت به دنیا و ارزشگذاری مثبت آن کمک میکند، بهگونهای که دنیا نهتنها پست نیست، بلکه بستری برای تکامل و انتخاب صالح است.
نقد دیدگاههای منفی درباره دنیا
دیدگاههایی که دنیا را پست، هیچ، یا مرده میدانند، تحت تأثیر فرهنگ استعماری شکل گرفتهاند و به تضعیف جوامع آسیایی منجر شدهاند. این دیدگاهها، که در شعرها و عرفانهای ناآگاهانه ترویج شدهاند، به کاهش انگیزه و خودباوری در جوامع اسلامی کمک کردهاند. از منظر جامعهشناختی، این نگرش به انفعال و عقبماندگی جوامع منجر شده و از منظر روانشناختی، حس ناامیدی و انفعال را تقویت کرده است.
درنگ: دیدگاههای نادرست درباره دنیا بهعنوان موجودی پست یا مرده، تحت تأثیر فرهنگ استعماری، به تضعیف جوامع اسلامی و کاهش انگیزه پیشرفت منجر شده است.
نقش علما و عرفا در مشکلات اجتماعی
علما، عرفا، و شاعران ناآگاه، با ترویج دیدگاههای منفی درباره دنیا، به مشکلات اجتماعی و اقتصادی جوامع دامن زدهاند. این نقش، از منظر جامعهشناختی، به مسئولیت نخبگان در هدایت یا انحراف جامعه اشاره دارد و از منظر روانشناختی، به کاهش اعتماد به نفس جمعی و انگیزه پیشرفت منجر شده است.
دنیا بهعنوان فونداسیون خلقت
دنیا، مانند فونداسیونی برای بنای خلقت، پایین اما حیاتی است. هر پایینبودگی به معنای پستی نیست، بلکه دنیا بستری برای تکامل و انتخاب صالح است. این استعاره، از منظر فلسفی، به نقش بنیادین دنیا در سیر تکاملی انسان اشاره دارد و از منظر روانشناختی، به ارزشگذاری مثبت دنیا و افزایش انگیزه برای عمل صالح کمک میکند.
دنیا بهعنوان اسم اعظم الهی
در علوم غریبه، دنیا بهعنوان یکی از اسماء ابدی و ازلی الهی شناخته میشود که بدون آن، هیچ عملی نتیجه نمیدهد. این دیدگاه، از منظر عرفانی، به جایگاه متعالی دنیا در نظام خلقت اشاره دارد و از منظر روانشناختی، به تقویت نگرش مثبت نسبت به دنیا و کاهش وسواسهای منفی کمک میکند.
درنگ: دنیا، بهعنوان اسم اعظم الهی و بستری حیاتی، نهتنها پست نیست، بلکه جایگاه متعالی در نظام خلقت دارد و برای تکامل انسان ضروری است.
نقد دیدگاههای عرفانی نادرست
دیدگاههایی که دنیا را موقت و پایانپذیر میدانند، نادرستاند، زیرا دنیا ازلی و ابدی است و همواره در نظام الهی باقی میماند. این نقد، از منظر کلامی، به جاودانگی دنیا در نظام خلقت اشاره دارد و از منظر فلسفی، به پیوستگی مراتب وجود و نبود پایان برای دنیا تأکید میکند.
نتیجهگیری بخش سوم
حیات دنیا، بهعنوان موجودی زنده و اسم اعظم الهی، نقشی بنیادین در نظام خلقت ایفا میکند. نقد دیدگاههای نادرست که دنیا را پست یا مرده میدانند، به اصلاح نگرش انسان نسبت به دنیا و تقویت انگیزه برای عمل صالح کمک میکند. این بخش، با تأکید بر جایگاه متعالی دنیا، انسان را به بازنگری در ارزشگذاریهای خویش و بهرهگیری از دنیا بهعنوان بستری برای تکامل دعوت میکند.
بخش چهارم: ضرورت تولید علم و رفع فقر
مشکل نان و عزت نفس
مشکل تأمین معاش در میان اهل علم، به کاهش عزت نفس و آزادی منجر میشود، زیرا انسان محتاج نمیتواند آزاد و سربلند باشد. از منظر روانشناختی، این مشکل به کاهش سلامت روانی و انگیزه اشاره دارد و از منظر جامعهشناختی، به تضعیف جایگاه اهل علم در جامعه منجر میشود.
ضرورت تولید در حوزههای علمی
حوزههای علمی باید مولد علم، فلسفه، عرفان، و دانشهای اجتماعی باشند تا با عرضه آن به دنیا، فقر را ریشهکن کنند. این تولید، نهتنها به رفع نیازهای مادی اهل علم کمک میکند، بلکه با تقویت همبستگی اجتماعی، فقر دیگران (مسلمان و غیرمسلمان) را نیز برطرف میسازد. از منظر روششناختی، این ضرورت به نوآوری در تولید علم اشاره دارد و از منظر جامعهشناختی، به ارتقای جایگاه علمی و اقتصادی جوامع اسلامی کمک میکند.
درنگ: حوزههای علمی باید با تولید علم و ثروت، نهتنها خود را از فقر نجات دهند، بلکه فقر دیگران را نیز برطرف کنند و جایگاه عزتمندانهای در جامعه به دست آورند.
تولید معنادار علم
تولید علم نباید صرفاً کپیبرداری باشد، بلکه باید خلاقانه و کاربردی باشد تا دنیا از آن بهرهمند شود. این تولید، از منظر روششناختی، به ضرورت نوآوری و از منظر جامعهشناختی، به ارتقای جایگاه علمی و اقتصادی جوامع اسلامی اشاره دارد.
اخلاق قرآنی و شناخت جهان
آیه ۸۶ سوره بقره، با تأکید بر حیاة الدنیا، به شناخت صحیح جهان و انسان از منظر قرآن کریم دعوت میکند. این شناخت، از منظر اخلاقی، به اصلاح نگرشها و رفتارهای انسانی کمک میکند و از منظر روانشناختی، به تقویت سلامت روانی و انگیزه برای زندگی معنوی و مادی اشاره دارد.
نتیجهگیری بخش چهارم
تولید علم و ثروت در حوزههای علمی، نهتنها به رفع فقر و تقویت عزت نفس اهل علم کمک میکند، بلکه با عرضه دانش کاربردی به دنیا، به ارتقای جایگاه جوامع اسلامی و کاهش فقر جهانی منجر میشود. این بخش، با تأکید بر اخلاق قرآنی و شناخت صحیح جهان، انسان را به بهرهگیری از دنیا بهعنوان بستری برای تکامل و خدمت به دیگران دعوت میکند.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه ۸۶ سوره بقره، با تمرکز بر مفهوم «اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ»، به تحلیل انتخاب نادرست ترجیح دنیا بر آخرت و پیامدهای آن پرداخته است. این آیه، با تبیین آثار وضعی (عذاب غیرتخفیفپذیر) و فاعلی (فقدان نصرت الهی)، نظاممندی خلقت و عدالت الهی را نشان میدهد. تمایز میان عذابهای تخفیفپذیر و غیرتخفیفپذیر، به نقش گناهان متعدّی، بهویژه ظلم دینی، در شدت عذاب اشاره دارد. حیات دنیا، بهعنوان موجودی زنده و اسم اعظم الهی، بستری برای تکامل و انتخاب صالح است و دیدگاههای نادرست که آن را پست یا مرده میدانند، مورد نقد قرار گرفتهاند. ضرورت تولید علم و ثروت در حوزههای علمی، به رفع فقر و تقویت عزت نفس اهل علم کمک کرده و جایگاه جوامع اسلامی را در جهان ارتقا میبخشد. این تفسیر، با بیانی فاخر و علمی، انسان را به بازنگری در ارزشها و بهرهگیری از دنیا برای رسیدن به کمال دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی