در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 344

متن درس





تفسیر آیه ۸۷ سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (۳۴۴)

مقدمه

تفسیر آیه ۸۷ سوره بقره، به مثابه دریچه‌ای به سوی فهم نظام‌مند وحی الهی و تعاملات اجتماعی جوامع با پیامبران، نگاهی ژرف به ساختار دوگانه هدایت و واکنش‌های بشری ارائه می‌دهد. این آیه، با تبیین سلسله انبیا، از اعطای کتاب به موسی علیه‌السلام تا تأیید عیسی بن مریم علیه‌السلام با روح‌القدس، و نقد رفتار استکباری مردم، به بررسی ابعاد کلامی، فلسفی، و جامعه‌شناختی می‌پردازد. نظام‌مندی وحی، رشد تدریجی جوامع، و تمایز بنیادین میان تبار انبیا و سلاطین، از محورهای کلیدی این تفسیر است. این نوشتار، با ادغام تحلیل‌های عمیق و استخراج نکات برجسته، در قالبی علمی و فاخر، به تبیین این مفاهیم پرداخته و برای مخاطبان تحصیل‌کرده در سطح آکادمیک ارائه می‌شود.

بخش اول: ساختار دوگانه آیه و نظام‌مندی وحی

ساختار دوگانه آیه

آیه ۸۷ سوره بقره، با ساختاری دوگانه، دو محور اساسی را در بر می‌گیرد: نخست، تبیین سلسله انبیا و رسالت الهی آن‌ها؛ دوم، تحلیل برخورد اجتماعی مردم با پیامبران. این دوگانگی، به مثابه دو بال هدایت، نشان‌دهنده جامعیت قرآن کریم در پوشش ابعاد معنوی و اجتماعی است. از منظر جامعه‌شناختی، این ساختار بر ضرورت بررسی رابطه میان هدایت‌گران و جامعه تأکید دارد، زیرا بدون تعامل با مردم، رسالت انبیا ناقص می‌ماند. از منظر کلامی، این پیوستگی به هدف اصلی وحی در اصلاح جامعه اشاره می‌کند، گویی قرآن کریم چون آیینه‌ای، هم نور هدایت الهی را بازمی‌تاباند و هم واکنش‌های بشری را منعکس می‌سازد.

نظام‌مندی وحی الهی

وحی الهی، برخلاف تصور بی‌نظمی، سیستمی مدرن و دقیق را به نمایش می‌گذارد. این نظام‌مندی، که در فصل‌بندی آیات قرآن کریم متجلی است، از روش‌های سنتی فصل و وصل متمایز بوده و نشان‌دهنده پیشگامی قرآن در هدایت فکری بشر است. این ساختار، به سان نقشه‌ای دقیق، مسیر رشد جوامع را ترسیم می‌کند و از منظر فلسفی، به جامعیت و حکمت الهی اشاره دارد. از منظر روش‌شناختی، این نظام‌مندی امکان تحلیل علمی آیات را فراهم می‌سازد، گویی قرآن کریم کتابی است که نه تنها برای زمان خود، بلکه برای آینده جهان نیز سخن می‌گوید.

درنگ: ساختار دوگانه آیه ۸۷ سوره بقره، با تبیین سلسله انبیا و برخورد اجتماعی، جامعیت قرآن کریم را در هدایت معنوی و اجتماعی نشان می‌دهد. نظام‌مندی وحی، به مثابه نقشه‌ای الهی، مسیر رشد فکری و اجتماعی بشر را ترسیم می‌کند.

بخش دوم: اعطای کتاب، رسل، و بینات

اعطای کتاب به موسی علیه‌السلام

وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ

ترجمه: و به‌راستی به موسی کتاب دادیم.

عبارت «وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ» به اعطای تورات، به‌عنوان قانونی مدون و بنیادین، اشاره دارد. این کتاب، چون ستونی استوار، نظم و هدایت را به جامعه بنی‌اسرائیل بخشید. از منظر کلامی، تورات نماد قانون‌مندی الهی است که بنیان جامعه‌ای عادلانه را پی‌ریزی می‌کند. از منظر جامعه‌شناختی، این اعطا به اهمیت قانون در ایجاد نظم اجتماعی تأکید دارد، گویی تورات چون چراغی در تاریکی جهل، راه را برای قوم موسی روشن ساخت.

ارسال پیاپی رسل

وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ

ترجمه: و پس از او پیامبرانی پیاپی فرستادیم.

عبارت «وَقَفَّيْنَا مِنْ بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ» به استمرار هدایت الهی از طریق ارسال رسولان پس از موسی علیه‌السلام اشاره دارد. واژه «قَفَّيْنَا» نشان‌دهنده پیوستگی و ترتیب در این ارسال است، گویی خداوند چون باغبانی حکیم، نهال‌های هدایت را یکی پس از دیگری در زمین جوامع کاشت. از منظر کلامی، این پیوستگی به حکمت الهی در حفظ نظام دینی اشاره دارد. از منظر تاریخی، این رسولان، مانند یسع، ذوالکفل، و سلیمان علیهم‌السلام، با تبعیت از تورات، انسجام دینی بنی‌اسرائیل را حفظ کردند.

تمایز رسول و نبی

رسول، پیامبری است که دارای مکتوب و رسالت مشخص است، در حالی که نبی صرفاً خبر می‌دهد و ممکن است رسالتش شفاهی باشد. این تمایز، به سان تفاوت میان قانون‌گذار و راهنما، نشان‌دهنده نقش‌های متفاوت انبیا در هدایت است. از منظر کلامی، رسولان، مانند موسی و عیسی علیهما‌السلام، با کتاب و رسالت، مسئولیت‌های سنگین‌تری داشتند، در حالی که انبیای غیررسول، در مناطق کوچک‌تر، هدایت را بر عهده می‌گرفتند. از منظر لغوی، دقت قرآن کریم در استفاده از این اصطلاحات، به نظام‌مندی وحی اشاره دارد.

اعطای بینات به عیسی علیه‌السلام

وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ

ترجمه: و به عیسی بن مریم دلایل روشن دادیم.

عبارت «وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ» به اعطای دلایل روشن و عینی، مانند شفای بیماران و احیای اموات، به عیسی علیه‌السلام اشاره دارد. بینات، به مثابه آیینه‌های نورانی، تجسم خارجی کتاب هستند که در جامعه‌ای پیشرفته‌تر، تأثیر عمیق‌تری داشتند. از منظر کلامی، این بینات به معجزات ملموس عیسی اشاره دارند که هدایت را به شکلی عینی‌تر به نمایش گذاشتند. از منظر جامعه‌شناختی، این دلایل روشن به آمادگی جامعه در زمان عیسی برای پذیرش معجزات عینی اشاره می‌کنند.

درنگ: اعطای کتاب به موسی، ارسال پیاپی رسل، و اعطای بینات به عیسی، نشان‌دهنده سیر تکاملی هدایت الهی است که با رشد جوامع، از قانون مدون به معجزات عینی تحول یافت.

بخش سوم: تأیید عیسی با روح‌القدس

معنای روح‌القدس

وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ

ترجمه: و او را با روح‌القدس تأیید کردیم.

عبارت «وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» به تأیید عیسی علیه‌السلام با موجودی مجرد، معنوی، و ربانی اشاره دارد. روح‌القدس، چون نسیمی الهی، مونس انبیا و اولیای خدا بوده و از ارواح طیبه عاليه است. از منظر عرفانی، این موجود به ارتباط متعالی انبیا با عالم غیب اشاره دارد. از منظر کلامی، تأیید با روح‌القدس به تقویت معنوی بندگان خاص خدا کمک می‌کند و نه تنها به عیسی، بلکه به دیگر انبیا و اولیا نیز اعطا می‌شود.

علم و قدرت در انبیا

انبیا، با دارا بودن علم (بینات) و قدرت (روح‌القدس)، هماهنگی بی‌نظیری را به نمایش گذاشتند. علم بدون قدرت، چون خیالی بی‌ثمر، و قدرت بدون علم، چون زورمداری است. از منظر فلسفی، این هماهنگی به جامعیت انبیا در هدایت اشاره دارد، گویی آن‌ها چون ستارگانی در آسمان معرفت، هم نور علم و هم نیروی هدایت را دارا بودند. از منظر روان‌شناختی، این تعادل به تأثیر عمیق انبیا بر روان جامعه کمک کرد.

درنگ: تأیید عیسی با روح‌القدس، به هماهنگی علم و قدرت در انبیا اشاره دارد که هدایت را از خیال یا زورمداری متمایز می‌سازد.

بخش چهارم: برخورد اجتماعی و استکبار در برابر انبیا

استکبار مردم

أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُولٌ بِمَا لَا تَهْوَىٰ أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ

ترجمه: آیا هرگاه پیامبری چیزی آورد که نفس شما آن را نخواست، تکبر ورزیدید؟ پس گروهی را دروغگو انگاشتید و گروهی را کشتید.

این بخش از آیه به تکبر مردم در برابر پیامبرانی که برخلاف خواسته‌های نفسانی آن‌ها سخن می‌گفتند اشاره دارد. این استکبار، به سان دیواری نفوذناپذیر، مانع پذیرش حقیقت شد و به تکذیب و قتل انبیا انجامید. از منظر کلامی، این رفتار به نافرمانی از هدایت الهی اشاره دارد. از منظر روان‌شناختی، نفسانیات و خودبرتربینی، چون سدی در برابر پذیرش حق، به مقاومت اجتماعی منجر شدند.

پیامدهای استکبار

مردم، به دلیل تکبر، برخی انبیا را تکذیب کردند و برخی را به قتل رساندند. این پیامدها، چون زخم‌هایی بر پیکر جامعه، نظم اجتماعی را مختل ساختند. از منظر جامعه‌شناختی، این رفتار به تأثیر منفی تکبر بر همبستگی اجتماعی اشاره دارد. از منظر کلامی، این نافرمانی به عدالت الهی در مجازات خاطیان تأکید می‌کند، گویی خداوند چون قاضی عادلی، سزای اعمال را مقرر می‌دارد.

درنگ: استکبار مردم در برابر انبیا، به تکذیب و قتل آن‌ها انجامید که نشان‌دهنده تأثیر نفسانیات بر مقاومت در برابر هدایت الهی است.

بخش پنجم: رشد تدریجی جوامع و تمایز تبار انبیا

رشد تدریجی جوامع

از زمان آدم علیه‌السلام تا ظهور اسلام، جوامع تحت هدایت انبیا به‌صورت تدریجی رشد کردند و از قهقرا و ارتجاع به دور بودند. این سیر تکاملی، چون رودی جاری، جوامع را به سوی پیشرفت فکری و اجتماعی هدایت کرد. از منظر جامعه‌شناختی، این رشد به تأثیر مثبت انبیا بر فرهنگ و تمدن اشاره دارد. از منظر کلامی، این پیشرفت به حکمت الهی در هدایت مستمر جوامع تأکید می‌کند.

تمایز تبار انبیا و سلاطین

تبار انبیا، با متانت، مظلومیت، و کرامت، از تبار سلاطین، که با زورمداری و استکبار شناخته می‌شدند، متمایز است. انبیا، چون چشمه‌های زلال، با فروتنی و مهربانی سخن می‌گفتند، در حالی که سلاطین، چون طوفان‌هایی ویرانگر، با چوب و چماق و خنجر قدرت خود را حفظ می‌کردند. از منظر جامعه‌شناختی، این تمایز به تأثیر متضاد این دو گروه بر جامعه اشاره دارد. از منظر اخلاقی، روش انبیا به برتری معنوی و هدایت پایدار تأکید می‌کند.

مظلومیت انبیا

همه انبیا، به‌ویژه پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، مورد آزار قرار گرفتند، اما هرگز از ابزار زور استفاده نکردند. این مظلومیت، چون گوهری درخشان، به تقویت همدلی و الگوسازی اخلاقی در جامعه کمک کرد. از منظر کلامی، این صبر و استقامت به حکمت الهی در هدایت اشاره دارد. از منظر روان‌شناختی، این رفتار به ایجاد اعتماد و تأثیر عمیق بر روان جامعه یاری رساند.

درنگ: رشد تدریجی جوامع تحت هدایت انبیا و تمایز تبار آن‌ها با سلاطین، نشان‌دهنده برتری روش معنوی و مظلومانه انبیا در اصلاح جامعه است.

بخش ششم: نقش علما و علم دینی در وراثت انبیا

وراثت انبیا توسط علما

علمای دینی، به‌ویژه در مکتب شیعه، وارثان انبیا هستند که با سادگی، کرامت، و طهارت، رسالت هدایت را ادامه می‌دهند. لباس علما، مانند عبا و نعلین بدون بند و بست، چون نشانه‌ای از فروتنی، از زورمداری دوری می‌جوید. از منظر کلامی، این پیوستگی به نقش علما به‌عنوان نگهبانان میراث انبیا اشاره دارد. از منظر جامعه‌شناختی، این روش به حفظ ارزش‌های معنوی در جامعه کمک می‌کند.

نقد روش‌های سنتی در علم دینی

روش‌های سنتی فصل و وصل در آموزش دینی، گاه به پیچیدگی و عقب‌ماندگی منجر شده‌اند. این روش‌ها، چون زنجیرهایی کهنه، خلاقیت و نوآوری را محدود می‌کنند. از منظر آموزشی، بازنگری در این روش‌ها برای پویایی علم دینی ضروری است. از منظر جامعه‌شناختی، این محدودیت‌ها به کاهش تأثیرگذاری علم دینی در جوامع مدرن منجر می‌شوند.

نقد تزئینات غیرمعنوی

تزئین اماکن مقدس، مانند حرم امام رضا علیه‌السلام، با خنجر و شمشیر، نشانه‌ای از زورمداری است که با بینات انبیا ناسازگار است. این تزئینات، چون سایه‌ای تاریک، چهره معنوی ائمه را مخدوش می‌کنند. پیشنهاد می‌شود حرم با قرآن کریم، احادیث، و نمادهای معنوی مانند شال سبز و آهو تزئین شود تا نورانیت و قداست آن حفظ گردد. از منظر فرهنگی، این بازنگری به تقویت هویت معنوی اماکن مقدس کمک می‌کند. از منظر روان‌شناختی، این نمادها به ایجاد آرامش در زائران یاری می‌رسانند.

درنگ: علمای دینی، با سادگی و کرامت، وارثان انبیا هستند و بازنگری در روش‌های سنتی و تزئینات غیرمعنوی، به حفظ میراث معنوی انبیا کمک می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه ۸۷ سوره بقره، چون چراغی روشنگر، نظام‌مندی وحی الهی، سیر تکاملی هدایت، و تعاملات اجتماعی جوامع با انبیا را تبیین می‌کند. این آیه، با تبیین اعطای کتاب به موسی، ارسال پیاپی رسل، اعطای بینات به عیسی، و تأیید او با روح‌القدس، به حکمت الهی در هدایت مستمر و رشد تدریجی جوامع اشاره دارد. تمایز میان تبار انبیا، با متانت و مظلومیت، و تبار سلاطین، با زورمداری و استکبار، نشان‌دهنده برتری روش انبیا در اصلاح جامعه است. علمای دینی، به‌عنوان وارثان انبیا، با کرامت و طهارت، این رسالت را ادامه می‌دهند. نقد روش‌های سنتی و تزئینات غیرمعنوی، به ضرورت بازنگری در علم دینی و فرهنگ‌سازی معنوی تأکید دارد. این تفسیر، چون گوهری درخشان، راه را برای فهم عمیق‌تر قرآن کریم و نقش آن در هدایت بشری هموار می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی