متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (388)
مقدمه
تفسیر آیه 108 سوره بقره، دریچهای است به سوی فهم عمیق اقتدار الهی، انعطاف در احکام، و محدودیتهای پرسوجوهای نابجا. این آیه، در ادامه بحث نسخ در آیات پیشین، به شبهات پیرامون تغییر احکام و پرسشهای قوم بنیاسرائیل از حضرت موسی (ع) میپردازد. در این نوشتار، با نگاهی الهیاتی، روانشناختی، و جامعهشناختی، به تحلیل جامع این آیه پرداخته میشود. محتوا با زبانی فاخر و متناسب با فضای دانشگاهی، به گونهای نظاممند ارائه شده است تا برای مخاطبان متخصص، روشنگر و جذاب باشد. تمثیلات و استعارات فاخر، در کنار پیوندهای معنایی با آیات و روایات، به غنای متن افزودهاند.
بخش اول: اقتدار الهی و مفهوم نسخ
پیوند با آیات پیشین
آیه 108 سوره بقره، در ادامه آیات 106 و 107، به شبههای درباره چرایی نسخ احکام پاسخ میدهد. پرسشهای مقدر درباره تغییر احکام الهی، با تبیین اقتدار خداوند در تبدیل و تحول احکام حل میشود. این پیوند، ساختار منسجم سوره بقره را در بحث نسخ نشان میدهد و بر حکمت الهی در مدیریت احکام تأکید دارد.
نسخ به مثابه نشانه اقتدار
نسخ، که به معنای تبدیل احکام است، جلوهای از اقتدار الهی محسوب میشود. این اقتدار، نه در خشونت و اجبار، بلکه در انعطاف و توانمندی الهی در هدایت بشر به سوی خیر و صلاح متجلی است. برخلاف زور، که خشک و محدود است، قدرت الهی نرم، منعطف، و توانمند در تعامل و تبدل است. این ویژگی، امکان مانور در احکام را فراهم میکند، همانگونه که مفصلی انعطافپذیر در بدن انسان، از آسیب در امان میماند.
درنگ: نسخ، نشانهای از اقتدار الهی است که در انعطاف و تحول احکام به سوی خیر و صلاح بشر تجلی مییابد. این اقتدار، با زور خشک و شکننده متفاوت است.
تمثیل بدنی: سرمچ و زانو
برای فهم بهتر اقتدار، میتوان به بدن انسان نگریست. سرمچ، به دلیل انعطاف و قدرت مانور، کمتر آسیب میبیند، در حالی که زانو، با سفتی و محدودیت حرکتی، آسیبپذیرتر است. نسخ در احکام الهی، مانند سرمچ در بدن، نشانه انعطاف و اقتدار است. این تمثیل، با مباحث عرفانی درباره انعطاف در خلقت همخوانی دارد و اقتدار الهی را به زیبایی به تصویر میکشد.
تمایز قدرت و زور
قدرت الهی، برخلاف زور، نرم و انعطافپذیر است. زور، خشک و محدود است و تنها در یک مسیر حرکت میکند، اما قدرت، توانمندی در تعامل و تبدیل را به ارمغان میآورد. این تمایز، در حکمت اسلامی نیز مورد تأکید است، جایی که اقتدار به معنای توانمندی در مدیریت خیرخواهانه خلقت تعریف میشود.
جمعبندی بخش اول
نسخ، بهعنوان جلوهای از اقتدار الهی، از زور خشک متمایز است. این اقتدار، در انعطاف و تحول احکام به سوی خیر بشر متجلی میشود. تمثیلات بدنی، مانند سرمچ و زانو، این مفهوم را به شکلی ملموس تبیین میکنند.
بخش دوم: اقتدار در جامعه و خانواده
اقتدار در روابط خانوادگی
در خانواده و جامعه، اقتدار واقعی در انعطاف، پذیرش انتقاد، و تعامل سازنده نهفته است. خانوادههایی که با زور و خشونت اداره میشوند، فاقد اقتدار حقیقیاند. زور، جایگزین عشق، محبت، و عاطفه میشود و روابط را تخریب میکند. در مقابل، اقتدار، مانند نسخ در احکام الهی، امکان تعامل نرم و سازنده را فراهم میآورد.
نقد فرهنگ عذرخواهی
در برخی فرهنگها، پذیرش اشتباه و عذرخواهی به اشتباه نشانه ضعف تلقی میشود، در حالی که این انعطاف، نشانه اقتدار است. قرآن کریم، با نسخ، این انعطاف را در احکام الهی نشان میدهد و بر ارزش تواضع و اصلاح تأکید دارد. این دیدگاه، با مباحث روانشناسی اسلامی درباره تواضع همخوانی دارد.
درنگ: پذیرش اشتباه و عذرخواهی، نشانه اقتدار است، نه ضعف. این انعطاف، در نسخ احکام الهی نیز متجلی است.
خشونت خانوادگی و فقدان اقتدار
خانوادههایی که با خشونت و زور اداره میشوند، فاقد اقتدار واقعیاند. در چنین خانوادههایی، محبت و عاطفه جای خود را به زور میدهند و روابط به دروغ و ظاهرسازی آلوده میشود. این نقد، با مباحث روانشناسی خانواده در اسلام همخوانی دارد و بر ضرورت اقتدار نرم تأکید میکند.
شگرد زنان در روابط
در آیه 34 سوره نساء، خداوند به مردان دستور میدهد:
فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ
ترجمه: پس آنان را اندرز دهید و در بستر از ایشان دوری کنید و آنان را (بهآرامی) بزنید.
این دستور، برخلاف سوءتفاهمات، به معنای خشونت نیست، بلکه در چارچوب اصلاح روابط خانوادگی است. زنان، به دلیل شگردهای روانشناختی، نیازی به زور ندارند و با انعطاف و تدبیر، روابط را مدیریت میکنند. این دیدگاه، با تفاسیر قرآنی درباره روابط خانوادگی همخوانی دارد.
نقد ابزار خشونت
در گذشته، ابزارهایی مانند چوب و چماق در خانواده و مدرسه برای اعمال زور به کار میرفتند. این روشها، نشانه فقدان اقتدار واقعیاند و با تاریخ اجتماعی ایران همخوانی دارند. اقتدار حقیقی، در انعطاف و تعامل نهفته است، نه در خشونت.
جمعبندی بخش دوم
اقتدار در خانواده و جامعه، در انعطاف، پذیرش انتقاد، و تعامل سازنده متجلی است. زور و خشونت، نشانه فقدان اقتدار است و روابط را تخریب میکند. شگردهای روانشناختی زنان و نقد فرهنگ عذرخواهی، بر اهمیت اقتدار نرم تأکید دارند.
بخش سوم: پرسوجو و محدودیتهای آن
متن و ترجمه آیه 108 سوره بقره
أَمْ تُرِيدُونَ أَنْ تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَىٰ مِنْ قَبْلُ ۗ وَمَنْ يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ
ترجمه: آیا میخواهید از پیامبرتان چنان پرسوجو کنید که پیشتر از موسی پرسیده شد؟ و هر کس کفر را به جای ایمان برگزیند، بهراستی راه راست را گم کرده است.
نقد پرسوجوهای نابجا
آیه 108، پرسوجوهایی مانند درخواست قوم موسی برای دیدن خدا یا نزول مائده آسمانی را نقد میکند. این سؤالات، خارج از محدوده نیاز و ضرورت بودند و به گمراهی منجر شدند. پرسوجو، اگر در چارچوب نیاز باشد، ارزشمند است، اما اگر از حد فراتر رود، به ضلالت میانجامد.
درنگ: سؤال، اگر در محدوده نیاز باشد، طلب علم است، اما سؤالات نابجا، مانند پرسشهای قوم موسی، به گمراهی و ضلالت منجر میشوند.
ارزش و ضعف سؤال
سؤال، نشانه طلب علم است و ارزشمند محسوب میشود، اما ریشه در ضعف متکلم (در انتقال مطلب) یا سامع (در فهم) دارد. این ضعف، اگر مدیریت نشود، به گمراهی میانجامد. آیه 108، با نهی از سؤالات نابجا، بر این تعادل تأکید دارد.
علم محدود و تجسس
علم، تا حدی که به عمل منجر شود، ارزشمند است. دانستن بیش از نیاز، مانند تجسس در امور غیرضروری، به گمراهی و تخریب ذهن میانجامد. این مفهوم، با آیات قرآنی درباره علم نافع همخوانی دارد و بر ضرورت اعتدال در کسب دانش تأکید میکند.
جمعبندی بخش سوم
آیه 108 سوره بقره، با نقد پرسوجوهای نابجا، بر ارزش سؤال در محدوده نیاز و خطر تجسس بیضابطه تأکید دارد. علم و سؤال، تنها در صورتی ارزشمندند که به عمل و هدایت منجر شوند.
بخش چهارم: نقد نظام آموزشی و پویایی دینی
نقد علم دینی
نظامهای آموزشی دینی، به دلیل فقدان فرهنگ سؤال، به تقلید گرفتار شدهاند. این تقلید، مانع پویایی فکری و علمی است. تزریق فرهنگ سؤالمندی، برای خروج از این رکود ضروری است. این نقد، بر اصلاح نظام آموزشی دینی تأکید دارد.
نقد دانشگاهها
دانشگاهها، به دلیل مطالعه بیضابطه و تجسس در منابع غیرمعتبر، ذهن دانشجویان را آشوبزده و از دین دور کردهاند. این مشکل، نتیجه سؤالات نابجا و فقدان هدایت علمی است.
شبهات تاریخی و انحراف
شبهات تاریخی، مانند ادعاهای غیرمعتبر درباره تعداد همسران پیامبر (ص)، از منابع غیرموثق ناشی میشوند و به تضعیف ایمان منجر میشوند. این انحرافات، نتیجه تجسس بیضابطه و سؤالات نابجاست.
ستایش کوروش و تضعیف دین
تجسس در منابع غیرمعتبر، به ستایش شخصیتهای تاریخی مانند کوروش و تضعیف جایگاه پیامبر (ص) منجر شده است. این انحراف، نتیجه سؤالات نابجا و فقدان هدایت دینی است.
درنگ: تجسس در منابع غیرمعتبر، به انحرافات فکری و تضعیف ایمان منجر میشود. نظامهای آموزشی باید سؤالمندی هدایتشده را ترویج کنند.
پیشنهاد متون نورانی
متونی مانند توحید مفضل، نهجالبلاغه، و صحیفه سجادیه، به دلیل نورانیت و هدایت، باید در نظام آموزشی دینی تدریس شوند. این متون، پویایی فکری و علمی را تقویت میکنند و جایگزین کتب غیرکاربردیاند.
جمعبندی بخش چهارم
نظامهای آموزشی دینی و دانشگاهی، به دلیل تقلید یا تجسس بیضابطه، از پویایی دینی فاصله گرفتهاند. ترویج سؤالمندی هدایتشده و تدریس متون نورانی، راهکار اصلاح این نظامهاست.
بخش پنجم: زندگی دینی و شادمانی
نقد زندگی یکنواخت
زندگیهای یکنواخت، فاقد شادمانی، تنوع، و اقتدارند. این زندگیها، با اعمال عبادی محدود و بدون نشاط، از پویایی دینی فاصله دارند. قرآن کریم، با نسخ و تنوع در احکام، بر اهمیت پویایی تأکید دارد.
شادمانی و تنوع در زندگی
زندگی دینی باید با شادمانی، خنده، و تنوع همراه باشد. این تنوع، نشانه اقتدار و همسویی با خلقت الهی است. انسان، بهعنوان حیوان ناطق، باید ویژگیهای مثبت حیوانات (مانند نشاط الاغ یا شجاعت شیر) را در خود پرورش دهد.
نقد خندهستیزی
برخی احادیث درباره نهی از قهقهه، به اشتباه به ممنوعیت خنده تعمیم داده شدهاند. خنده، بخشی از طبیعت انسانی و نشانه نشاط است. این نقد، با مباحث فقهی درباره احادیث همخوانی دارد.
درنگ: زندگی دینی باید با شادمانی و تنوع همراه باشد. خنده و نشاط، بخشی از طبیعت انسانی و نشانه اقتدار است.
تعادل در زندگی
زندگی، مانند تغذیه، نیاز به تعادل دارد. همانگونه که نان بدون آب به یبوست میانجامد، سؤال، علم، و آزادی باید در حد نیاز باشند تا به گمراهی منجر نشوند. این تمثیل، با آیات قرآنی درباره اعتدال همخوانی دارد.
جمعبندی بخش پنجم
زندگی دینی باید با شادمانی، تنوع، و تعادل همراه باشد. نقد زندگیهای یکنواخت و خندهستیزی، بر ضرورت پویایی و اقتدار در حیات طیبه تأکید دارد.
بخش ششم: علم، عمل، و اعتدال
علم و عمل
طبق روایت امام صادق (ع):
عالم من صدق قوله فعله
ترجمه: عالم کسی است که عملش گفتارش را تصدیق کند.
علم، تنها در صورتی ارزشمند است که به عمل منجر شود. علم بدون عمل، به نادانی میانجامد. این مفهوم، با روایات درباره علم نافع همخوانی دارد.
نقد کاربرد نادرست متون
متونی مانند کتاب «زن»، برای ترسیم آرمانهای کلان نوشته شدهاند، نه برای کاربرد مستقیم در زندگی روزمره. سوءتفاهم از این متون، به اختلافات خانوادگی منجر میشود. این نقد، با روششناسی علوم انسانی اسلامی همخوانی دارد.
تجسس و گمراهی
تجسس در امور غیرضروری، به گمراهی و تضعیف ایمان منجر میشود. این نقد، با نهی آیه 108 از سؤالات نابجا همسوست و بر ضرورت اعتدال در کسب دانش تأکید دارد.
درنگ: علم، تنها در صورتی ارزشمند است که به عمل منجر شود. تجسس بیضابطه، به گمراهی و تضعیف ایمان میانجامد.
جمعبندی بخش ششم
علم، سؤال، و آزادی باید در حد نیاز و با هدف عمل باشند. تجسس بیضابطه و کاربرد نادرست متون، به گمراهی منجر میشود. اعتدال، کلید هدایت و اقتدار است.
جمعبندی نهایی
تفسیر آیه 108 سوره بقره، درسهای عمیقی در حوزه الهیات، روانشناسی، و جامعهشناسی اسلامی ارائه میدهد. نسخ، نشانه اقتدار الهی در انعطاف و تحول احکام است. سؤال، اگر در محدوده نیاز باشد، ارزشمند است، اما پرسوجوهای نابجا به گمراهی میانجامد. نظامهای آموزشی دینی و دانشگاهی، به دلیل تقلید یا تجسس بیضابطه، از پویایی دینی فاصله گرفتهاند. زندگی دینی باید با شادمانی، تنوع، و تعادل همراه باشد. متون نورانی مانند توحید مفضل، باید جایگزین کتب غیرکاربردی شوند تا پویایی فکری تقویت شود. این تحلیل، با زبانی فاخر و علمی، بر ضرورت اعتدال در سؤال، علم، و آزادی و اعتماد به اقتدار الهی تأکید دارد.
با نظارت صادق خادمی