در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 408

متن درس






تفسیر آیه 117 سوره بقره: تحلیل ربوبی و خلقی مقام کن

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (408)

مقدمه

تفسیر آیه 117 سوره بقره، با محوریت مفهوم «کُنْ فَیَکُونُ»، دریچه‌ای است به سوی فهم عمیق مقامات ربوبی و خلقی در نظام آفرینش الهی. این آیه، که به قدرت بی‌مانند خداوند در خلقت و تحقق امر اشاره دارد، دو جنبه بنیادین را در بر می‌گیرد: جنبه ربوبی، که به تدبیر و پرورش الهی مربوط است، و جنبه خلقی، که چیستی و چگونگی عالم مادی و جایگاه انسان در آن را بررسی می‌کند. مفهوم «کن» به عنوان خلعت الهی، نه تنها نشانه‌ای از اراده مطلق پروردگار است، بلکه در مراتب نازل‌تر، به اولیای الهی اعطا می‌شود تا اراده الهی را در عالم پیاده کنند. این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تحلیل این دو جنبه پرداخته و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات فاخر فارسی، تلاش دارد تا مفاهیم عمیق قرآنی را برای مخاطبان تحصیل‌کرده و پژوهشگران علوم دینی روشن سازد.

بخش اول: مفهوم «کُنْ فَیَکُونُ» و دو مسئله بنیادین

تحلیل محوری آیه 117 سوره بقره

وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

ترجمه: «و چون امری را اراده کند، تنها به آن می‌گوید: باش، پس می‌شود.»

این آیه، که در سوره بقره آمده است، به قدرت مطلق الهی در خلقت و تحقق امر اشاره دارد. «کُنْ فَیَکُونُ» تجلی اراده بی‌واسطه خداوند است که بدون نیاز به ابزار یا واسطه، موجودات را به وجود می‌آورد. این آیه دو مسئله کلیدی را مطرح می‌کند: مسئله ربوبی، که به مقام تدبیر و پرورش الهی مربوط است، و مسئله خلقی، که به چیستی عالم مادی و ساختار آن می‌پردازد. همان‌گونه که خورشید با یک اشعه، ظلمت را می‌شکافد، اراده الهی نیز با یک «کن»، وجود را از عدم می‌آفریند.

جنبه ربوبی، به مراتب عالی تدبیر الهی اشاره دارد که عالم را در نظمی حکیمانه هدایت می‌کند. جنبه خلقی، اما، به ظرف مادی خلقت می‌پردازد که شامل آسمان‌ها، زمین و نظام‌های حاکم بر آن‌هاست. این دو جنبه، مانند دو بال پرنده‌ای هستند که انسان را به سوی فهم حقیقت وجودی و الهی هدایت می‌کنند.

چیستی ظرف خلقی

ظرف خلقی، محیط مادی و فیزیکی است که انسان و سایر مخلوقات در آن جای گرفته‌اند. پرسش از چیستی آسمان‌ها، زمین و این «کاسه وجودی» که انسان در آن سکنی گزیده، دعوتی است به تأمل در نظام خلقت. در فلسفه اسلامی، عالم مادی به مثابه ظرفی است که تحت اراده الهی شکل گرفته و شامل مراتب وجودی، از جمادات تا انسان، می‌شود. این ظرف، نه تنها ابعاد فیزیکی، بلکه قوانین طبیعی مانند علیت و نظم را نیز در بر می‌گیرد. همان‌گونه که رودخانه‌ای در بستر خود جاری است، خلقت نیز در ظرف مادی خود جریان دارد و انسان، به عنوان موجودی ناطق، در مرکز این ظرف قرار گرفته است.

نتیجه‌گیری بخش اول

آیه 117 سوره بقره، با تأکید بر «کُنْ فَیَکُونُ»، قدرت بی‌مانند الهی را در خلقت و تدبیر عالم نشان می‌دهد. این آیه، با طرح دو مسئله ربوبی و خلقی، انسان را به تأمل در جایگاه خود در نظام آفرینش دعوت می‌کند. جنبه ربوبی، به تدبیر الهی و جنبه خلقی، به ساختار مادی عالم اشاره دارد که هر دو، در هماهنگی کامل، هدف خلقت را محقق می‌سازند.

بخش دوم: مراتب مقام کن و خلعت الهی

مفهوم ربوبی و مراتب کن

مفهوم کلیدی: مقام ربوبی در سه مرتبه متجلی می‌شود: کن حقی، کن خلقی محبوبی و کن خلقی محبی.

مقام ربوبی، به تدبیر و پرورش الهی اشاره دارد که در سه مرتبه ظهور می‌یابد:

  • کن حقی: این مرتبه، مختص ذات الهی است و به خلقت بی‌واسطه اشاره دارد. خداوند، با اراده خود و بدون نیاز به واسطه، موجودات را به وجود می‌آورد.
  • کن خلقی محبوبی: این مقام، به اولیای خاص الهی، مانند انبیا و ائمه، عطا می‌شود. این خلعت، از طریق نطفه و لقمه پاک به آن‌ها منتقل می‌گردد و نشانه‌ای از قرب ذاتی آن‌ها به خداوند است.
  • کن خلقی محبی: این مرتبه، برای محبین است که با ریاضت و مجاهدت معنوی به آن دست می‌یابند. این مقام، نیازمند تلاش و سلوک است و به مراتب نازل‌تر از کن محبوبی است.

این مراتب، مانند نردبانی است که انسان را از مرتبه خلقی به سوی مرتبه ربوبی هدایت می‌کند. کن حقی، قله این نردبان است که تنها خداوند بر آن ایستاده، در حالی که کن محبوبی و محبی، پله‌هایی هستند که اولیای الهی بر آن‌ها گام می‌نهند.

مقام کن به عنوان خلعت الهی

مقام کن، خلعتی است الهی که به اولیای خدا، از جمله انبیا، ائمه و مؤمنان عارف، در مراتب نازل اعطا می‌شود. این خلعت، اراده مؤمن عارف را در تحقق امور الهی متجلی می‌سازد. مانند کلیدی که قفل‌های عالم را می‌گشاید، مقام کن به اولیا امکان می‌دهد تا اراده الهی را در ظرف خلقت پیاده کنند.

این مقام، نه از طریق تلاش علمی یا اجتهاد، بلکه از طریق خلعت الهی و ریاضت معنوی حاصل می‌شود. کن، مانند جامه‌ای زربفت است که خداوند بر تن اولیای خود می‌پوشاند و آن‌ها را به واسطه آن، به مقام استجماع و اقتدار معنوی می‌رساند.

کاربرد مقام کن در ظرف ضرورت و خاص

مقام کن، در موقعیت‌های ضروری، مانند معجزات انبیا، یا در شرایط خاص، مانند تدبیر الهی در امور خلق، به کار گرفته می‌شود. این مقام، در ظرف تنزیل به اولیای کمل اعطا می‌شود تا به عنوان واسطه اراده الهی عمل کنند. مانند چشمه‌ای که در بیابان می‌جوشد، کن در لحظات بحرانی، راهگشای خلق است.

ظرف ضرورت، به شرایطی اشاره دارد که تحقق اراده الهی نیازمند دخالت مستقیم اولیای خداست. ظرف خاص نیز به موقعیت‌هایی مربوط است که اراده الهی از طریق اولیا در قالب خلعت کن متجلی می‌شود، مانند خلق امور خارق‌العاده یا هدایت معنوی خلق.

نتیجه‌گیری بخش دوم

مقام کن، به عنوان خلعت الهی، در مراتب مختلف (حقی، محبوبی و محبی) تجلی می‌یابد و اولیای خدا را به ابزار تحقق اراده الهی تبدیل می‌کند. این مقام، که فراتر از ظرفیت‌های عقلانی و علمی است، در ظرف ضرورت و خاص به کار گرفته می‌شود و انسان را به سوی کمالات وجودی هدایت می‌کند.

بخش سوم: مقام کن در قرآن کریم و نسبت آن با پروردگار و مخلوقات

کن در قرآن کریم: مفرد و جمع

قرآن کریم در موارد متعدد به مقام کن اشاره دارد. این مقام، در حدود یازده مورد به صورت مفرد («کُنْ فَیَکُونُ») و در حدود ده مورد به صورت جمع («کُونُوا») آمده است. تفاوت این دو، نشان‌دهنده تمایز بین کن حقی (الهی) و کن خلقی (مخلوقی) است.

مثال‌های قرآنی کن:

  • کن حقی: «وَإِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (سوره بقره، آیه 117) و «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (سوره یس، آیه 82).
  • کن خلقی: «فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ» (سوره بقره، آیه 65).

کن حقی، به خلقت بی‌واسطه الهی اشاره دارد، در حالی که کن خلقی، در اولیای خدا به صورت محدود و در ظرف تنزیل ظاهر می‌شود. این تفاوت، مانند تفاوت میان آفتاب و پرتوهای آن است که هر یک، به نسبتی، نور را به عالم می‌رسانند.

کن و خلقت انسان از خاک

خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

ترجمه: «او را از خاک آفرید، سپس به او گفت: باش، پس شد.»

خلقت انسان از خاک، به جنبه مادی خلقت اشاره دارد، اما «کن» در این آیه، به اعطای روح و حقیقت ربوبی مربوط است. این کن، به خلق آخر (روح) می‌خورد، نه به ماده (خاک). در فلسفه اسلامی، خلقت انسان شامل دو مرحله است: خلقت مادی (از خاک، نطفه، علقه) و خلقت معنوی (نفخ روح). کن، مانند نسیمی است که روح را در کالبد خاکی می‌دمد و انسان را به مقام ناطقیت ارتقا می‌دهد.

کن و تحول وجودی

فَقُلْنَا لَهُمْ کُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِینَ

ترجمه: «پس به آنان گفتیم: بوزینگان رانده‌شده باشید.»

کن جمعی در این آیه، به تحول وجودی قومی اشاره دارد که به دلیل نافرمانی، به صورت قردة (بوزینه) تبدیل شدند. این کن، نمونه‌ای از کن خلقی است که به اراده الهی تحقق می‌یابد و نشانه‌ای از قدرت خداوند در تغییر ماهیت وجودی مخلوقات است.

کن و دعوت به مقامات معنوی

وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ الْکِتَابَ

ترجمه: «بلکه به سبب آنچه از کتاب می‌آموختید، ربانی باشید.»

کن در این آیه، دعوتی است به وصول به مقام ربانی، یعنی تربیت نفوس بر اساس علم کتاب. این کن، انسان را به سوی کمال معنوی و تربیت نفوس بر اساس معارف الهی هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

مقام کن در قرآن کریم، در دو شکل مفرد و جمع، به جنبه‌های حقی و خلقی تقسیم می‌شود. کن حقی، مختص خداوند است، در حالی که کن خلقی، در اولیای خدا و در تحولات وجودی یا دعوت به مقامات معنوی ظاهر می‌شود. این مقام، انسان را به سوی کمالات وجودی و تحقق اراده الهی هدایت می‌کند.

بخش چهارم: عصمت، حکمت و تمایز انسان از حیوان

عصمت و مراتب آن

عصمت، مانند مقام کن، در مراتب مختلف وجود دارد. عصمت تامه، مختص خداوند است، در حالی که عصمت معصومان (انبیا و ائمه) عصمت تنزیلی است که از طریق نزول الهی به آن‌ها عطا می‌شود. این عصمت، مانند سپری است که اولیای خدا را از گناه و خطا حفظ می‌کند.

تفاوت مراتب عصمت، به تفاوت درجاتی در قرب الهی و ظرفیت اولیا بستگی دارد. عصمت تنزیلی، به معنای حفظ از خطا در ظرف خلقت و هدایت خلق است و مانند نوری است که از منبع الهی بر اولیا تابیده می‌شود.

مقایسه مقام کن و حکمت

مقام کن، به دلیل ارتباط مستقیم با اراده الهی، از مقام حکمت برتر است. حکمت، به قضاوت و تدبیر عقلانی مربوط است، اما کن، به تحقق بی‌واسطه اراده الهی اشاره دارد. مانند تفاوت میان نقشه‌کشیدن برای یک بنا و ساخت بی‌واسطه آن، کن فراتر از ظرفیت‌های عقلانی عمل می‌کند.

تفاوت انسان و حیوان در ظرف خلقت

انسان، به عنوان حیوان ناطق، از حیوانات نوعی (مانند بقر و غنم) متمایز است. حیوانیت انسان، حیوانیت جنسی است که به مراتب عظیم‌تر و شامل ظرفیت‌های روحی و عقلی است. انسان، مانند عالم کبیری است که روح الهی در او دمیده شده، در حالی که حیوانات نوعی، محدود به ویژگی‌های مادی خود هستند.

این تمایز، مانند تفاوت میان آهن جنسی در بدن انسان و تیرآهن نوعی است. انسان، به دلیل ظرفیت‌های وجودی‌اش، به عالم کبیر تبدیل می‌شود که روح او، عالم را به نظم می‌کشاند.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

عصمت، حکمت و تمایز انسان از حیوان، همگی در ارتباط با مقام کن، نشان‌دهنده مراتب وجودی انسان هستند. عصمت تنزیلی، حکمت عقلانی و ناطقیت انسان، او را به سوی کمالات الهی هدایت می‌کنند و مقام کن، به عنوان خلعت الهی، این کمالات را به اوج می‌رساند.

بخش پنجم: نقد نظام معرفتی و ضرورت بازنگری

نقد منطق سنتی

منطق ارسطویی، که در نظام آموزشی علم دینی تدریس می‌شود، به دلیل عدم تطابق با نیازهای معرفتی معاصر، ناکارآمد است. این منطق، که بر مفاهیم ماهیت و کلیات خمس استوار است، در برابر علوم تجربی و فلسفه‌های جدید، پاسخگوی چالش‌های معرفتی نیست. مانند بنایی که بر پایه‌ای سست بنا شده، این منطق نیازمند بازنگری و بازسازی است.

ضرورت کار علمی در علم دینی

علم دینی، به جای تمرکز بر امور غیرعلمی، باید به تولید علم و تحقیق در علوم قرآنی و معرفتی بپردازد. کم‌کاری در این زمینه، مانند از دست‌دادن گوهری گران‌بها، مانع از تحقق رسالت علمی و معنوی است.

عالمان دینی، به جای صرف وقت در امور غیرمرتبط، باید به تحقیق و تولید علم بپردازند تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشند. مانند کشاورزی که بذر را در خاک می‌کارد، عالم دینی نیز باید بذر علم را در جامعه بکارد.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

نقد نظام معرفتی و تأکید بر ضرورت کار علمی، دعوتی است به بازسازی علم دینی. منطق سنتی، به دلیل کاستی، نیازمند بازنگری است و عالمان دینی باید با تمرکز بر تولید علم، رسالت خود را به انجام رسانند.

بخش ششم: قرب قرآنی و فرهنگ استفاده از کمالات الهی

اهمیت قرائت قرآن کریم

فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ

ترجمه: «آنچه از قرآن کریم برایتان میسر است، بخوانید.»

قرائت مستمر قرآن کریم، به ایجاد قرب قرائتی، لفظی، معنوی و ربوبی منجر می‌شود. این قرب، مانند پلی است که انسان را به سوی معرفت و ربوبیت هدایت می‌کند. انس با قرآن، انسان را از موانع مادی و نفسانی پاک کرده و او را به مقامات عالی وجودی می‌رساند.

فرهنگ استفاده از کمالات الهی

بهره‌مندی از مقام کن و سایر کمالات الهی، نیازمند فرهنگ‌سازی و تربیت معنوی است. فقدان این فرهنگ، مانند خاکی است که بذر در آن نمی‌روید. علم دینی باید با جدیت به ترویج این فرهنگ بپردازد تا امت اسلامی به این مقامات دست یابند.

ضرورت ریاضت و شب‌زنده‌داری

وصول به مقام کن، نیازمند ابزارهایی مانند صدق، طهارت، ریاضت و شب‌زنده‌داری است. این مقام، مانند گوهری است که در دل شب و با تلاش معنوی به دست می‌آید. مانند عارفی که در خلوت شب به معرفت می‌رسد، انسان نیز با ریاضت و طهارت به مقام کن نزدیک می‌شود.

نتیجه‌گیری بخش ششم

قرائت قرآن کریم، فرهنگ‌سازی برای استفاده از کمالات الهی و ریاضت معنوی، راه‌های وصول به مقام کن هستند. این امور، انسان را از موانع مادی و نفسانی آزاد کرده و به سوی کمالات وجودی هدایت می‌کنند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 117 سوره بقره، با محوریت «کُنْ فَیَکُونُ»، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق مقام ربوبی و خلقی گشوده است. این آیه، نه تنها به قدرت مطلق الهی در خلقت اشاره دارد، بلکه مقام کن را به عنوان خلعت الهی معرفی می‌کند که در مراتب مختلف به اولیای خدا عطا می‌شود. تحلیل این آیه، نشان داد که کن، فراتر از ظرفیت‌های عقلانی، به اراده الهی و قرب معنوی وابسته است.

نقد نظام معرفتی و تأکید بر ضرورت کار علمی، دعوتی است به بازسازی علم دینی و تمرکز بر تولید علم. قرائت مستمر قرآن کریم، ریاضت و تربیت معنوی، انسان را به سوی کمالات وجودی هدایت می‌کند. این مقام، مانند قله‌ای است که تنها با صدق، طهارت و انس با قرآن کریم قابل فتح است. امید است که این تحلیل، گامی در جهت فهم عمیق‌تر حقایق قرآنی و تحقق رسالت علمی و معنوی در جامعه اسلامی باشد.

با نظارت صادق خادمی