در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 697

متن درس






گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (697)

مقدمه

در درس‌گفتارهایم، همواره کوشیده‌ام تا از عمق جان سخن بگویم و آنچه را که در طی سال‌ها تجربه و تأمل آموخته‌ام، با صمیمیت با شما در میان بگذارم. این گفتگوها، که گاه به‌صورت گذرا در جلساتم ذکر شده‌اند، روایت‌هایی هستند از دغدغه‌هایم برای تحول در علم دینی، پویایی حوزه‌های علمیه، و پیوند میان دانش نظری و عملی. آنچه پیش‌رو دارید، بازتابی است از این تأملات که با زبانی صمیمی و در عین حال عمیق، برای مخاطبان فرهیخته و جویای حقیقت نگاشته شده است. در این مجموعه، می‌کوشم تا با نگاهی نقادانه و در عین حال امیدوار، راه‌هایی برای رشد علم دینی و رفع موانع آن پیشنهاد کنم، در حالی که روح معنوی و معرفتی این مسیر را حفظ می‌کنم.

بخش اول: ضرورت تحول عملی در علم دینی

در حوزه‌های علمیه، ساعت‌ها به بحث و گفت‌وگو می‌گذشت، اما گاه این گفت‌وگوها به جای آنکه ما را به حقیقت نزدیک‌تر کند، در دایره کلمات محصور می‌ماند. همیشه این پرسش در ذهنم بود که چرا علم دینی ما، با همه غنای تاریخی‌اش، گاه از پویایی بازمی‌ماند؟ به باور من، علم دینی نیازمند حرکتی عملی و تجربی است، چیزی که فراتر از بحث‌های لفظی و نظری باشد. ما باید به سوی روش‌های آزمایشگاهی و کاربردی گام برداریم، همان‌گونه که در علوم طبیعی، تجربه و آزمایش راهگشای حقیقت است.

درنگ: علم دینی بدون پشتوانه عملی و تجربی، نمی‌تواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد و در سطح نظری باقی می‌ماند.

قرآن کریم: وَٱلَّذِينَ جَاهَدُواْ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا ۚ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَمَعَ ٱلْمُحْسِنِينَ (سوره عنکبوت، آیه ۶۹)
ترجمه: و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، قطعاً به راه‌های خویش هدایتشان می‌کنیم، و خداوند با نیکوکاران است.

این آیه مرا به این باور رساند که تلاش عملی در راه خدا، راهگشای هدایت است. ما در حوزه‌های علمیه باید دست به کار شویم و به جای تکیه صرف بر کلام، دست‌هایمان را به سوی تجربه و عمل دراز کنیم.

بخش دوم: نیاز به انقلاب علمی

بارها در جلسات درس، از خود می‌پرسیدم: چرا حوزه‌های ما گاه در چرخه‌ای از گفت‌وگوهای تکراری گرفتار شده‌اند؟ شب و روز سخن می‌گوییم، اما این سخن‌ها گاه به جایی نمی‌رسد. آنچه ما نیاز داریم، انقلابی علمی است؛ حرکتی که علم دینی را از ایستایی به پویایی برساند. این انقلاب، نه تنها در محتوا، بلکه در روش و رویکرد ما به علم باید رخ دهد. باید از خود بپرسیم: آیا تنها با سخن گفتن می‌توان به حقیقت رسید؟ پاسخ من این است که خیر، باید دست به کار شد و تحولی عظیم ایجاد کرد.

درنگ: علم دینی نیازمند انقلابی است که از گفت‌وگوهای نظری به سوی اقدامات عملی و پویا حرکت کند.

بخش سوم: موانع فرهنگی در برابر نوآوری

در گذشته، هرگاه کسی در حوزه‌های علمی گامی نو برمی‌داشت یا به سوی تجربه‌ای جدید می‌رفت، گاه با برچسب‌هایی چون «جادوگر» یا «کاهن» روبه‌رو می‌شد. این مقاومت‌های فرهنگی، که ریشه در ترس از ناشناخته‌ها داشتند، مانع بزرگی در برابر پیشرفت علم دینی بودند. من همواره بر این باور بوده‌ام که باید این موانع را کنار زد و فضایی برای نوآوری و تجربه ایجاد کرد. اگر بخواهیم علم دینی ما رشد کند، باید از این اتهامات غیرمنطقی دست بکشیم و به سوی حقیقت گام برداریم.

درنگ: موانع فرهنگی و اجتماعی، مانند اتهامات غیرمنطقی، مانع از نوآوری و پیشرفت علم دینی شده‌اند.

بخش چهارم: آزادی گفت‌وگو و رشد علم دینی

در یکی از جلسات، سخن از تأثیر گفت‌وگوهای آزاد بر رشد علم دینی به میان آمد. زمانی که اجازه دهیم صداها و دیدگاه‌های مختلف شنیده شوند، حتی اگر مخالف باشند، علم دینی ما پویاتر می‌شود. استبداد علمی، که مانع از گفت‌وگوی آزاد می‌شود، به ضرر دین است. اگر فضایی باز برای نقد و بررسی ایجاد کنیم، دین نه تنها آسیب نمی‌بیند، بلکه رشد می‌کند. نمونه‌اش را در گفت‌وگوهای علمی گذشته دیده‌ام، جایی که عالمان دینی با پاسخ‌گویی به آرای مخالف، آثاری ماندگار خلق کردند.

درنگ: گفت‌وگوی آزاد و نقد سازنده، حتی از سوی مخالفان، به رشد و پویایی علم دینی کمک می‌کند.

بخش پنجم: تأثیر آرای مخالف بر تولید دانش

در گذشته، گفت‌وگو با افرادی که دیدگاه‌های متفاوتی داشتند، به خلق آثار علمی ارزشمندی منجر شد. برای مثال، پاسخ‌گویی به آرای یک استاد با دیدگاه‌های متفاوت، زمینه‌ساز نگارش اثری چون «روش رئالیسم» شد. این اثر، که حاصل گفت‌وگوی علمی و نقد بود، نشان داد که چگونه می‌توان از اختلاف‌نظرها برای تولید دانش بهره برد. من همواره بر این باور بوده‌ام که نقد و گفت‌وگو، حتی با مخالفان، می‌تواند به غنای علم دینی بیفزاید.

درنگ: گفت‌وگوهای بین‌رشته‌ای و نقد آرای مخالف، به تولید دانش اصیل و ماندگار منجر می‌شود.

بخش ششم: ارزش علمی روش رئالیسم

اثر «روش رئالیسم» را بارها در جلسات درس مرور کرده‌ام. این کتاب، که حاصل تلاش عالمان دینی برای پاسخ‌گویی به آرای مخالف بود، یکی از نمونه‌های برجسته تولید دانش در بستر گفت‌وگوست. گرچه شرح این اثر به اندازه متن اصلی آن عمق نداشت، اما همچنان یکی از بهترین نمونه‌های علم دینی است که با رویکردی منطقی و روشمند به مسائل فلسفی پرداخته است. این اثر مرا به این باور رساند که علم دینی، زمانی پویا می‌شود که با شجاعت به نقدها پاسخ دهد.

درنگ: آثار علمی مانند «روش رئالیسم» نشان‌دهنده ارزش پاسخ‌گویی علمی به آرای مخالف در علم دینی است.

بخش هفتم: ضعف در فعالیت‌های تجربی

بارها از خود پرسیده‌ام: چرا فلاسفه و عالمان دینی ما گاه از فعالیت‌های تجربی غفلت کرده‌اند؟ این ضعف، مانع از رشد علمی ما شده است. بسیاری از نوابغ ما، به دلیل عدم توجه به تجربه و عمل، نتوانستند به جایگاه واقعی خود برسند. اگر علم دینی بخواهد پیشرفت کند، باید با رویکردی تجربی و عملی به مسائل بنگریم، همان‌گونه که در علوم طبیعی، تجربه راهگشاست.

درنگ: فقدان رویکرد تجربی در علم دینی، مانع از رشد فلاسفه و دانشمندان دینی شده است.

بخش هشتم: توانمندی‌های عالمان گذشته

در درس‌گفتارهایم، از عالمان بزرگی چون شیخ بهایی سخن گفته‌ام. این عالمان، با وجود محدودیت امکانات، دستاوردهای شگفت‌انگیزی داشتند. آن‌ها با ذهن‌های خلاق و تلاش‌های عملی، آثاری خلق کردند که هنوز هم ما را به شگفتی وا می‌دارد. این نمونه‌ها به من آموخت که علم دینی، زمانی به اوج می‌رسد که با عمل و تجربه همراه شود.

درنگ: عالمان گذشته با تلاش‌های عملی و خلاقیت، دستاوردهای بزرگی در علم دینی خلق کردند.

بخش نهم: موانع تاریخی در برابر نوآوری

در گذشته، نوآوران علمی گاه با اتهامات سنگینی چون کیمیاگری روبه‌رو می‌شدند. این موانع، که ریشه در سوءتفاهمات و تعصبات داشتند، بسیاری از استعدادهای ما را نابود کردند. من همیشه بر این باور بوده‌ام که باید این موانع را کنار زد و فضایی برای نوآوری ایجاد کرد. اگر بخواهیم علم دینی ما رشد کند، باید از این پیش‌داوری‌ها دست بکشیم.

درنگ: اتهامات غیرمنطقی و موانع تاریخی، مانع از پیشرفت نوآوران علمی در حوزه‌های دینی شده است.

بخش دهم: فرهنگ تقلید و فقدان اصالت

بارها از فرهنگ تقلید در تولیدات علمی و فرهنگی انتقاد کرده‌ام. امروزه می‌بینیم که بسیاری از آثار ما، تنها کپی‌هایی از تولیدات دیگران هستند. این تقلید، مانع از خلق دانش اصیل می‌شود. من بر این باورم که علم دینی ما باید ریشه در خلاقیت و اصالت داشته باشد، نه اینکه به کپی‌برداری از دیگران بسنده کند.

درنگ: تقلید کورکورانه از آثار خارجی، مانع از تولید دانش اصیل و بومی در علم دینی است.

بخش یازدهم: ضرورت مستندسازی علمی

در یکی از جلسات، از اهمیت مستندسازی علمی سخن گفتم. علم دینی ما باید بر پایه اسناد و شواهد معتبر بنا شود، همان‌گونه که یک سند مالکیت، حقانیت ادعایی را ثابت می‌کند. بدون مستندسازی، علم ما فاقد اعتبار خواهد بود. من همیشه بر این باور بوده‌ام که حوزه‌های علمیه باید به سوی روش‌های علمی و مستند حرکت کنند.

درنگ: مستندسازی علمی، پایه‌ای برای اعتبار و پیشرفت علم دینی است.

بخش دوازدهم: قاعده‌مندسازی علوم دینی

سال‌ها پیش، تصمیم گرفتم علم استخاره را قاعده‌مند کنم. دیدم که بسیاری از افراد، بدون دانش کافی، به استخاره می‌پردازند و گاه نتایج نادرستی به بار می‌آورند. ما کوشیدیم تا با تدوین قواعد و اصولی دقیق، این علم را نظام‌مند کنیم. صدها ساعت بحث و بررسی، منجر به تدوین مجموعه‌ای شد که می‌تواند به‌عنوان پایه‌ای برای این علم مورد استفاده قرار گیرد. این تجربه به من آموخت که هر علمی، حتی علوم دینی مانند استخاره، نیازمند قواعد مشخص است.

درنگ: علوم دینی، مانند استخاره، نیازمند قاعده‌مندسازی و اصول مشخص هستند.

بخش سیزدهم: اصول‌مندسازی تعبیر و استخاره

در جلسات درس، از ضرورت قاعده‌مندسازی علوم دینی مانند تعبیر و استخاره سخن گفتم. همان‌گونه که در ادبیات، قواعد نحوی داریم، علوم دینی نیز باید قواعد مشخصی داشته باشند. بدون این قواعد، نمی‌توان به نتایج معتبر رسید. ما کوشیدیم تا با تدوین اصول، این علوم را از حالت شبهه‌ناک به علمی نظام‌مند تبدیل کنیم. این تلاش، بخشی از تعهد من به پویایی علم دینی بوده است.

درنگ: علوم دینی مانند تعبیر و استخاره، باید با قواعد مشخص و نظام‌مند دنبال شوند.

بخش چهاردهم: قاعده‌مندسازی شناخت خدا

همیشه این پرسش در ذهنم بود: چرا شناخت خدا را مانند علوم طبیعی قاعده‌مند نمی‌کنیم؟ همان‌گونه که فیزیک و شیمی قواعد خود را دارند، شناخت خدا نیز نیازمند اصول و قواعد است. ما باید به سوی کشف این قواعد گام برداریم، نه اینکه به کلیات بسنده کنیم. این باور مرا به این مسیر هدایت کرد که علم دینی ما باید با روش‌های علمی و نظام‌مند به خدا نزدیک شود.

قرآن کریم: سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِى ٱلْآفَاقِ وَفِىٓ أَنفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ ٱلْحَقُّ (سوره فصلت، آیه ۵۳)
ترجمه: به‌زودی آیات خود را در آفاق و در نفوسشان به آن‌ها نشان می‌دهیم تا برایشان روشن شود که آن حق است.

این آیه به من آموخت که خدا را باید در آیاتش جست‌وجو کرد، با قواعدی که ما را به حقیقت نزدیک‌تر کند. این مسیر، نیازمند تلاشی علمی و معرفتی است.

درنگ: شناخت خدا، مانند علوم طبیعی، نیازمند قواعد و اصول مشخص است.

بخش پانزدهم: ترتیب آموزش در حوزه‌های علمی

بارها از نادرستی ترتیب آموزش در حوزه‌های علمیه سخن گفته‌ام. طلاب ما گاه ذهنشان را با آموزش‌های نادرست پر می‌کنند و در پایان به فلسفه می‌رسند، در حالی که باید ابتدا ادبیات و فلسفه را بیاموزند. این ترتیب، ذهن را برای فهم عمیق آماده می‌کند. من بر این باورم که نظام آموزشی ما نیاز به بازسازی دارد تا طلاب را به سوی حقیقت هدایت کند.

درنگ: ترتیب آموزش در حوزه‌های علمیه باید با تأکید بر ادبیات و فلسفه بازسازی شود.

بخش شانزدهم: فلسفه، پایه علوم تجربی

در یکی از جلسات، از اهمیت فلسفه به‌عنوان پایه علوم تجربی سخن گفتم. بدون فلسفه، علوم مانند فیزیک و شیمی نمی‌توانند به رشد واقعی برسند. ما باید فلسفه را به‌عنوان بنیان علوم آموزش دهیم تا ذهن‌ها برای فهم عمیق آماده شوند. این باور مرا به این مسیر هدایت کرد که علم دینی و تجربی باید با پشتوانه فلسفی رشد کند.

درنگ: فلسفه، پایه‌ای ضروری برای رشد علوم تجربی و دینی است.

بخش هفدهم: عقب‌ماندگی علمی حوزه‌ها و دانشگاه‌ها

بارها از عقب‌ماندگی علمی حوزه‌ها و دانشگاه‌هایمان سخن گفته‌ام. فقدان دروس فلسفی در دانشگاه‌ها، مانع از رشد علوم تجربی شده است. ما هنوز در بسیاری از زمینه‌ها به دانش وارداتی وابسته‌ایم. من بر این باورم که باید با آموزش فلسفه و تولید دانش بومی، این عقب‌ماندگی را جبران کنیم.

درنگ: فقدان فلسفه در آموزش، مانع از رشد علوم تجربی و دینی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها شده است.

بخش هجدهم: تقلید و فقدان اصالت علمی

از فرهنگ تقلید در علوم انتقاد کرده‌ام. بسیاری از آثار ما، تنها کپی‌هایی از دانش دیگران هستند. این تقلید، ما را از خلق دانش اصیل بازمی‌دارد. من همیشه بر این باور بوده‌ام که علم دینی ما باید ریشه در خلاقیت و اصالت داشته باشد تا بتواند به نیازهای جامعه پاسخ دهد.

درنگ: تقلید از دانش خارجی، مانع از تولید علم اصیل و بومی در حوزه‌های دینی است.

جمع‌بندی نهایی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی از دغدغه‌هایم برای تحول در علم دینی است. من کوشیده‌ام تا با نگاهی نقادانه و در عین حال امیدوار، راه‌هایی برای پویایی حوزه‌های علمیه و رفع موانع فرهنگی و اجتماعی پیشنهاد کنم. از ضرورت رویکرد تجربی و عملی گرفته تا قاعده‌مندسازی علوم دینی و تقویت پایه‌های فلسفی، همه این‌ها بخشی از تعهد من به رشد علم دینی بوده است. امیدوارم این روایت‌ها، شما را به تأمل در این مسیر دعوت کند و الهام‌بخش نسلی باشد که برای حقیقت و پویایی علم دینی تلاش می‌کند.

با نظارت صادق خادمی