متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 706
مقدمه
این مجموعه، روایتهایی است از تجربههای شخصی و تأملات عمیق من در مسیر علم و معرفت. آنچه در این گفتوگوها میخوانید، نهتنها شرح درسگفتارهای پیشین من است که گاه بهصورت گذرا در جلسات مطرح شده، بلکه بازتابی است از زیستن در جهانی سرشار از پرسشها و چالشهای معرفتی. هر بخش از این روایتها، تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن دغدغههایم درباره علم دینی، جایگاه آن در جهان امروز، و ضرورت تحول در روشهای آن برای پاسخگویی به نیازهای زمانه. این گفتوگوها را با قلبی صمیمی و زبانی ساده اما عمیق با شما در میان میگذارم، گویی در محضر شما نشستهام و از دل سخن میگویم.
بخش اول: ضرورت تحول در علم دینی
چالشهای جهانی و کاستی روشهای کنونی
با شوق و اشتیاق، پای درسهای حوزوی مینشستم و از عمق معارف دینی بهره میبردم. اما امروز، وقتی به جهان اطرافم نگاه میکنم، میبینم که علم دینی ما در برابر چالشهای جهانی کمتوان است. روشهای کنونی ما، با همه غنای تاریخیشان، نمیتوانند در مجامع بینالمللی پاسخگوی پرسشهای زمانه باشند. گویی زبان ما برای گفتوگو با دنیا کافی نیست. این کاستی، نه از ضعف ایمان، بلکه از نبود روشهای منسجم و علمی برای دفاع از معارف اسلامی سرچشمه میگیرد. باید بپذیریم که جهان امروز، زبانی علمی و استدلالی میطلبد، و ما هنوز در این میدان گامهای استواری برنداشتهایم.
شجاعت گمشده در مباحثات جهانی
با عالمی بزرگ درباره شبهات دینی گفتوگو میکردم. او از شبههای سخن گفت که ذهنش را مشغول کرده بود، اما جرأت بیانش را نداشت. به او گفتم: «چرا از شبهه میترسیم؟ مگر نه اینکه حقیقت، خود زبان دارد؟» این ترس، گاه در میان عالمان ما دیده میشود؛ ترس از ورود به میدان مباحثه جهانی. عالمان ما، با همه دانش و تقوایشان، گاه از حضور در این میدان خودداری میکنند. این خودداری، نه از ناتوانی، بلکه از نبود اعتماد به نفس علمی و زیرساختهای لازم است. باید جرأت کنیم، خیمهای در وسط جهان برپا کنیم و بگوییم: «بیایید، من آمادهام برای مباحثه!»
چالشهای فضای مجازی و پاسخگویی
جهان امروز، جهانی است که در آن صداها از هر سو بلند است. در فضای مجازی، افرادی با تسلط بر منابع دینی و تاریخی، چالشهایی علیه معارف اسلامی مطرح میکنند. آنها با اطمینان سخن میگویند، با سند و آدرس، و ما گاه خاموش میمانیم. روزی که شنیدم گروهی با امکانات اندک، شبکههایی در سطح جهانی ساختهاند و با پررویی، عالمان دینی را به چالش میکشند. میگویند: «بیا بحث کن، اگر راست میگویی!» و چون پاسخی نمیشنوند، ادعا میکنند حق با آنهاست. این سکوت، به اعتبار معارف ما آسیب میزند. باید عالمانی توانمند تربیت کنیم که با شجاعت و دانش، به این چالشها پاسخ دهند.
نقش رسانه در دفاع از معارف دینی
رادیو و تلویزیون، تنها ابزارهای ارتباطی ما بودند. امروز، این ابزارها میتوانند بستری باشند برای دفاع از معارف دینی. چرا نباید برنامهای داشته باشیم که عالمان ما در آن با مخالفان گفتوگو کنند؟ میتوان صداها و تصاویر این مباحثات را ضبط کرد و به جهانیان نشان داد که ما آمادهایم. این کار، نهتنها اعتبار ما را بالا میبرد، بلکه به جوانانمان نشان میدهد که دین ما، دینی است پویا و پاسخگو.
الگوبرداری از نظاممندی ورزش
جهان امروز، حتی در ورزش، نظاممندی را آموخته است. در فوتبال، قوانین روشنی وجود دارد که از بیاحترامی و هرجومرج جلوگیری میکند. چرا ما در مباحثات دینی چنین نظامی نداشته باشیم؟ میتوانیم چارچوبهایی منظم برای گفتوگوهای علمی تعریف کنیم، تا از پراکندهگویی و جدالهای بیثمر پرهیز شود. این نظاممندی، به ما کمک میکند تا با اطمینان و احترام، در میدان جهانی حاضر شویم.
پرورش عالمان توانمند
در حوزه، بحث از امکانات و ساختمانها بود. اما من همیشه باور داشتم که پول و امکانات، بدون انسانهای کارآمد، بیفایده است. باید عالمانی تربیت کنیم که با دانش و شجاعت، در برابر چالشهای جهانی بایستند. این عالمان، باید با پشتوانه علمی قوی، آماده مباحثه و دفاع از حقیقت باشند. این سرمایهگذاری، از هر بنایی ارزشمندتر است.
نقد فعالیتهای کنونی حوزهها
گاه در سایتهای حوزوی، تصاویری از مراسمها و فعالیتهای حاشیهای میبینم. اینها، گرچه ارزشمندند، اما مشکلی از ما حل نمیکنند. علم دینی ما، باید به مسائل اساسی بپردازد، نه به امور ظاهری. باید دانشمندانی از حوزه برخیزند که با شجاعت و دانش، به پرسشهای جهانی پاسخ دهند، نه اینکه درگیر حاشیهها شوند.
شجاعت در تاریخ اسلام
داستان جنگ خندق و خیبر را، که شجاعت و ایمان رزمندگان، پیروزی را رقم زد. در آن روزها، امکانات مادی نبود که تعیینکننده بود، بلکه ایمان و شجاعت بود. امروز هم، علم دینی ما به چنین روحیهای نیاز دارد. باید با ایمان و شجاعت، در برابر چالشهای جهانی بایستیم و از حقیقت دفاع کنیم.
قدرت شبکههای کوچک
شگفتآور است که گروههایی با امکانات اندک، در اتاقهایی کوچک، توانستهاند در سطح جهانی تأثیر بگذارند. آنها با سازماندهی و استفاده از فناوری، چالشهایی بزرگ ایجاد کردهاند. چرا ما از این الگو استفاده نکنیم؟ یک اتاق کوچک در حوزه، اگر درست مدیریت شود، میتواند جهانی را به گفتوگو دعوت کند.
تصورات صحیح در علم دینی
علم دینی ما، به تصورات صحیح نیاز دارد. نباید به تصدیقات غیرمستدل وابسته باشیم. حقیقت، خود زبان دارد و ما باید آن را با روشهای علمی و استدلالی بیان کنیم. این تصورات صحیح، پایهای است برای تولید علمی معتبر که بتواند در جهان امروز سخن بگوید.
بخش دوم: مواجهه با شبهات و پالایش علم دینی
گفتوگو با عالم بزرگ
روزی با عالمی بزرگ، نشسته بودیم و از شبهات دینی سخن میگفتیم. او از شبههای در آیهای قرآنی گفت که ذهنش را مشغول کرده بود. به او گفتم: «چرا از شبهه میترسی؟ بگذار من هم شبههای بگویم!» و آنقدر گفتوگو کردیم که ظهر شد. ناهار سادهای خوردیم، نانی که از یخچال آورد و با محبت با من تقسیم کرد. در آن لحظه، احساس کردم که حقیقت، خود زبان دارد. گفتم: «قرآن کریم خود پاسخگوست، اگر با دقت بخوانیم.» این گفتوگو، به من آموخت که شبهات را باید با منطق و استدلال پاسخ داد، نه با ترس و اجتناب.
قرآن کریم: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (سوره احزاب، آیه 33)
خدا فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
نقد تفاسیر غیرمرتبط
سالها پیش، وقتی تفسیر ملاصدرا را خواندم، شگفتزده شدم. نه از عمق آن، بلکه از پراکندگیاش. مطالب بسیاری در آن بود که به قرآن ربطی نداشت. همین مشکل را در شرح اصول کافی و آثار برخی عالمان دیگر دیدم. این پراکندهگویی، به اعتبار علمی ما آسیب میزند. باید تفاسیرمان را پالایش کنیم، آنچه به قرآن ربط ندارد، کنار بگذاریم و بر حقیقت متمرکز شویم.
محدودیتهای علمی پیشینیان
آثار عالمانی چون حاجی سبزواری را مطالعه میکردم. با همه احترامی که برایشان قائلم، مبادی علمی آنها محدود بود. روشهایشان، پاسخگوی نیازهای امروز نیست. اگر بخواهیم درجا بزنیم، به دوران دقیانوسی بازمیگردیم. علم دینی باید با روشهای مدرن همگام شود تا پویا بماند.
پشتوانه معرفتی نظام
نظام اسلامی ما، به پشتوانه معرفتی نیاز دارد. این وظیفه حوزههاست که مغز متفکر نظام باشند. نهادهای حکومتی، نقش اجرایی دارند، اما تولید معرفت، بر عهده عالمان دینی است. باید با تولید علم کارآمد، نظام را در برابر چالشهای آینده نگه داریم.
تلاش برای حفظ متون دینی
روزی کتابهایم در آب افتاد. با سختی یکی را نجات دادم، روی چراغ گرفتم تا خشک شود، رنگش حنایی شد. آن کتاب، یادگار عمری تلاش بود. این تجربه به من آموخت که حفظ متون دینی، حتی در سختیها، ارزشمند است. اما باید این متون را با روشهای علمی بازسازی کنیم تا برای نسل امروز سخن بگویند.
جمعبندی
این گفتوگوها، بازتاب دغدغههای من برای تحول در علم دینی است. از تجربههای شخصیام، از گفتوگو با عالمان بزرگ، تا تأمل در تاریخ و قرآن، همه نشان از یک نیاز دارند: علم دینی باید پویا، شجاع و پاسخگو باشد. باید عالمانی تربیت کنیم که با شجاعت و دانش، در برابر چالشهای جهانی بایستند. باید متونمان را پالایش کنیم، روشهایمان را بازسازی کنیم، و با بهرهگیری از فناوری و نظاممندی، در جهان امروز سخن بگوییم. این راه، دشوار اما ممکن است، و من امیدوارم که این گفتوگوها، گامی باشد برای بیداری و تحول.