متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (745)
مقدمه
این مجموعه، بازتابی از لحظههای عمیق و تأملبرانگیزی است که در درسگفتارهایم با شاگردان و همراهانم به اشتراک گذاشتهام. هر بخش از این گفتگوها، گویی تکهای از زندگی و تأملاتم در مسیر معرفت و سلوک معنوی است که با زبانی صمیمی و از دل برآمده، روایت میشود. در این خاطرات، تلاش کردهام تا با نگاهی عمیق به مفاهیم قرآنی، روانشناختی و عرفانی، راهی به سوی فهم حیات پویا و ارتباط زنده با خداوند بگشایم. این روایتها نه تنها شرح تجربیات شخصی من، بلکه دعوتی است به تأمل در حقیقت وجود و حرکت در مسیر الهی.
بخش اول: حرکت وجودی و پویایی در عبادت
در کودکی، بچهها با شوق و هیجان پشت ماشینها میدویدند و تلاش میکردند دستگیرهای را بگیرند و همراه شوند. گاه میافتادند و زخمی میشدند، اما باز برمیخاستند و ادامه میدادند. این صحنه، برایم تصویری از سلوک معنوی است. در مسیر معرفت، باید با شوق حرکت کرد، حتی اگر زمین بخوریم. قرآن کریم میفرماید: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (انفال: ۶۰)؛ یعنی هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید. این آیه، دعوتی است به تلاش بیوقفه در مسیر الهی، گویی باید با تمام وجود به سوی او شتابان شد.
اما خطر توقف همیشه در کمین است. همانطور که کودکی در پی ماشین میدود و گاه از سرعت بازمیماند، در سلوک معنوی نیز اگر با جریان حیات الهی همراه نشویم، به زمین میخوریم. قرآن کریم هشدار میدهد: وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا (آل عمران: ۱۳۹)؛ سست نشوید و اندوهگین نباشید. توقف در مسیر، انگیزه را میکشد و راه معرفت را میبندد.
اولیای خدا اما، راه دیگری دارند. آنها با حرکت مستمر و پویا، به معرفت الهی میرسند. گویی هر لحظه در عبادتشان، با خداوندی زنده و پویا گفتوگو میکنند. قرآن کریم میفرماید: سُبْحَانَ رَبِّكَ رَبِّ الْعِزَّةِ عَمَّا يَصِفُونَ (صافات: ۱۸۰)؛ منزه است پروردگارت از آنچه وصف میکنند. این پویایی، نشانهای از ارتباط زنده با ذات الهی است.
با این حال، عبادتهای تکراری و بیروح، راه به جایی نمیبرند. گاه دیدهام کسانی که نماز را چون عادتی روزانه میخوانند، بیآنکه حضور قلبی داشته باشند. این عبادت، گویی با مردهای طرف است، نه خدایی زنده. قرآن کریم تأکید میکند: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (عنکبوت: ۴۵)؛ نماز از زشتی و ناپسندی بازمیدارد. اگر عبادتمان ما را از زشتی دور نکند، باید در حضور قلبمان شک کنیم.
ارتباط با خداوند، باید زنده باشد، پویا و سرشار از حیات. گویی باید با خدایی طرف باشیم که هر لحظه در حال خلق و آفرینش است. قرآن کریم میفرماید: وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (شوری: ۵۳)؛ همه کارها به سوی خدا بازمیگردد. این ارتباط زنده، معنا و عمقی دیگر به عبادت میبخشد.
|
نکات کلیدی: – حرکت و پویایی در سلوک معنوی، نشانه حیات معنوی است. – توقف در مسیر معنوی، به انسداد معرفت میانجامد. – عبادت اولیای خدا، سرشار از حضور قلب و پویایی است. – عبادت تکراری و بیروح، از تأثیر معنوی تهی است. – ارتباط با خداوند باید زنده و پویا باشد. |
بخش دوم: سکونت و آرامش در پرتو قرآن
در درسگفتارهایم، از مفهوم سکونت در قرآن سخن گفتهام. قرآن کریم میفرماید: هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ (یونس: ۶۷)؛ او کسی است که شب را برای شما قرار داد تا در آن آرام گیرید. اما این سکونت، تنها به خواب نیست. سکونت، یعنی زندگی پویا، معاشرت و حرکت در بستر آرامش درونی. گویی خداوند، شب را برای استقرار روحی و آرامش ما آفریده است.
آرامش واقعی، نیازی به خواب ندارد. گاه با ریلکسیشن، با خلوت درونی، میتوان به استراحت حقیقی رسید. قرآن کریم میفرماید: أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: ۲۸)؛ آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد. این آرامش، از ذکر و حضور قلب سرچشمه میگیرد، نه از خواب سنگین.
افراد با روح سبک، این آرامش را آسانتر مییابند. آنها گاه با خلسه یا وجد، بدون نیاز به خواب، به آرامش میرسند. قرآن کریم میفرماید: قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا (شمس: ۹)؛ رستگار شد کسی که نفسش را پاک کرد. روح سبک، آماده دریافت معرفت و آرامش است، گویی بالهایش برای پرواز به سوی خدا آمادهتر است.
|
نکات کلیدی: – سکونت در قرآن، به معنای زندگی پویا و آرامش درونی است. – آرامش واقعی، از ذکر و حضور قلب حاصل میشود. – روحهای سبک، با خلسه و وجد به آرامش میرسند. |
بخش سوم: روانشناسی فقر و غنا
در درسگفتارهایم، بارها از مفهوم مسکین سخن گفتهام. قرآن کریم میفرماید: إِنْ يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ (شوری: ۳۳)؛ اگر بخواهد، باد را ساکن میگرداند. مسکین، کسی است که حیات و حرکت درونیاش ضعیف است، گویی باد وجودش آرام و بیرمق است. دست فقیر، سرد است، اما این سردی، از ضعف حیات درونی اوست، نه از مرگ.
مادیات، گاه بلای جان است. دیدهام کسانی که دستهچکهایشان، فشار خونشان را بالا میبرد، نه گوجهفرنگی یا فلفل. قرآن کریم میفرماید: وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا (اعراف: ۳۱)؛ بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید. وابستگی به مادیات، روح را سنگین و جسم را بیمار میکند.
اما فقرا، کمتر این دردها را دارند. فشار خون، بیماری اغنیاست، نه مساکین. قرآن کریم میفرماید: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا (طلاق: ۲)؛ هر کس از خدا پروا کند، برای او راه خروجی قرار میدهد. فقر، گاه راه نجاتی است که از بند مادیات رها میسازد.
فقر، درمانی معنوی است. قرآن کریم میفرماید: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ (بقره: ۱۵۵)؛ قطعاً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی میآزماییم. فقر، آزمایشی الهی است که نفس را تزکیه میکند و روح را به سوی تواضع میبرد.
فقر، انسان را متواضع میکند. دیدهام که فقیر با یک صندلی ساده، شکرگزار میشود، اما ثروتمند با دستهچکهایش، گاه حتی پدرش را نمیشناسد. قرآن کریم میفرماید: وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (شعراء: ۲۱۵)؛ بال خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی میکنند فرو نه. تواضع، میوه فقر است و تکبر، دام ثروت.
با این حال، دیدهام که برخی طلاب، زیر بار فشارهای مالی، تمرکز معنوی خود را از دست میدهند. بدهیها و قسطها، گاه روح را خسته میکند. قرآن کریم میفرماید: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا (آل عمران: ۱۶۹)؛ کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مرده مپندار. این آیه، یادآور میشود که تمرکز بر معنویت، راه نجات از فشارهای مادی است.
در قرآن، سکون، به معنای حرکت پویاست. قرآن کریم میفرماید: هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ (یونس: ۶۷). این سکون، ایستایی نیست، بلکه حرکتی است در مسیر حیات الهی.
|
نکات کلیدی: – مسکین، فردی با حیات و حرکت ضعیف درونی است. – مادیات، به بیماریهای روانی و جسمانی منجر میشود. – فقر، گاه به سلامت جسمانی و روانی کمک میکند. – فقر، درمانی معنوی و راهی به سوی تواضع است. – فشارهای مالی، تمرکز معنوی را کاهش میدهد. – در قرآن، سکون به معنای حرکت پویاست. |
بخش چهارم: عبادت پویا و ارتباط زنده با خداوند
یکی از عالمان دینی را که در درسگفتارهایم از او سخن گفتهام. او هنگام نماز، چنان با حضور قلب بود که گویی خداوند را در آغوش گرفته است. گاه خندهاش میگرفت و گاه حالش دگرگون میشد. این عبادت، زنده بود، پویا و سرشار از حیات. قرآن کریم میفرماید: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ (عنکبوت: ۴۵)؛ نماز از زشتی بازمیدارد. این تأثیر، تنها با حضور قلب ممکن است.
اما عبادت ایستا، گویی با سنگی طرف است. دیدهام کسانی که در نماز، چون چوب خشک میایستند، بیآنکه روحی در عبادتشان باشد. قرآن کریم میفرماید: وَاذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً (اعراف: ۲۰۵)؛ پروردگارت را در دل با تضرع و ترس یاد کن. عبادت باید با تضرع و حضور قلب باشد، نه ایستایی بیروح.
حضور قلب، عبادت را زنده میکند. گویی عارف در هر رکعت، با خدایی زنده گفتوگو میکند. قرآن کریم میفرماید: أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد: ۲۸)؛ با یاد خدا دلها آرام میگیرد. این آرامش، میوه عبادت پویاست.
|
نکات کلیدی: – عبادت عارفان، سرشار از حضور قلب و پویایی است. – عبادت ایستا، از تأثیر معنوی تهی است. – حضور قلب، آرامش روانی و رشد معنوی را به ارمغان میآورد. |
بخش پنجم: معرفت ذات الهی و حرکت وجودی
روزی که در درسگفتارهایم، از عظمت ذات الهی سخن گفتم. روایت است که: «لا تفکروا فی ذات الله»؛ در ذات خدا تفکر نکنید. این سخن، هشداری است به محدودیت عقل بشری در برابر عظمت الهی. قرآن کریم میفرماید: لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ (شوری: ۱۱)؛ هیچ چیز مانند او نیست. تفکر در ذات الهی، چون گام نهادن در کورهای عظیم است که عقل را ذوب میکند.
روزی را که در سرچشمه، کورههای عظیم مس را دیدم. تختههای مسی، به بلندای پنجاه متر، در لحظهای ذوب میشدند، گویی کوهی عظیم به آب تبدیل میشود. این صحنه، برایم تمثیلی از عظمت وجودی خداوند بود. قرآن کریم میفرماید: وَإِذَا الْجِبَالُ سُيِّرَتْ (تکویر: ۳)؛ آنگاه که کوهها به حرکت درآیند. در برابر عظمت الهی، همه چیز ناچیز است.
نزدیکی به خداوند، چون نزدیک شدن به آن کوره است. حرارت وجودی او، نیازمند تقوا و آمادگی است. قرآن کریم میفرماید: وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (بقره: ۲۸۱)؛ از خدا پروا کنید و بدانید که به سوی او بازمیگردید. این تقوا، ما را از آسیب حرارت الهی حفظ میکند.
|
نکات کلیدی: – تفکر در ذات الهی، به دلیل عظمت آن، خطرناک است. – عظمت وجودی خداوند، همه مظاهر مادی را ناچیز میکند. – نزدیکی به خداوند، نیازمند تقوا و آمادگی معنوی است. |
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، سفری است به عمق معرفت و سلوک معنوی. از پویایی در عبادت تا آرامش درونی در پرتو قرآن، از روانشناسی فقر و غنا تا عظمت ذات الهی، هر بخش از این خاطرات، دعوتی است به تأمل در حیات پویا و ارتباط زنده با خداوند. این روایتها، نه تنها شرح لحظههای زندگی من، بلکه راهنمایی است برای اصلاح سلوک و تقویت معرفت. امیدوارم این کلمات، چون نوری در مسیر خوانندگان بدرخشد و راه را به سوی حقیقت هموار کند.
| با نظارت صادق خادمی |