متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (757)
مقدمه
این گفتگوها، روایتهایی صمیمی از تجربهها و تأملات من در مسیر علم، دین و اصلاح اجتماعی است که گاه در درسگفتارهایم بهصورت گذرا به آنها اشاره کردهام. آنچه در این مجموعه میخوانید، شرح تفصیلی این خاطرات است که با قلبی سرشار از دغدغه برای پالایش علم دینی، تقویت عقلانیت و اصلاح ساختارهای اجتماعی نگاشته شده است. با استناد به آیات قرآن کریم، مانند آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ» از سوره آلعمران، تلاش کردهام تا نگاهی عمیق و انتقادی به مسائل اعتقادی، اجتماعی و روانشناختی در حوزههای علمی و جوامع اسلامی داشته باشم. هدفم، دعوت به تأمل در باورها، پالایش خرافات و تقویت رویکردهای علمی در فهم دین است، تا سلامت روانی و اجتماعی جامعه اسلامی را ارتقا دهیم.
بخش اول: نقد و تأمل در علم دینی
وفاداری به ولایت و کرامت عالمان
سالهای پیش از انقلاب، عالمی وفادار به ولایت و سرشار از صفا را میشناختم که به رغم دانش و اخلاصش، بسیار آزار دید. این تجربه، مرا به تأمل در جایگاه عالمان دینی واداشت. آزار عالمان، نهتنها کرامت انسانی آنها را خدشهدار میکند، بلکه به تضعیف علم دینی در جامعه منجر میشود. عالمی که با صداقت و وفاداری به حقیقت خدمت میکند، شایسته احترام است و جامعه باید از او حمایت کند.
درنگ: حفظ کرامت عالمان دینی، بنیان اعتبار علم دینی است. آزار آنها به تضعیف جایگاه دین در جامعه میانجامد.
پراکندگی اعتقادی در حوزههای علمی
روزی در جمع طلاب، به شوخی گفتم: «به تعداد عمامهها در قم، اعتقادات متفاوت وجود دارد!» اما این طنز، حقیقتی تلخ را آشکار میکرد. پراکندگی فکری در حوزههای علمی، از نبود انسجام در باورها حکایت دارد. بسیاری از طلاب، به دلیل فقدان اقتدار یا ترس از طرد شدن، عقاید خود را ابراز نمیکنند. این پراکندگی، اعتبار علم دینی را کاهش میدهد و مانع از شکلگیری گفتمانی منسجم در جامعه اسلامی میشود.
درنگ: پراکندگی اعتقادی در حوزههای علمی، به کاهش اعتبار علم دینی و انسجام اجتماعی منجر میشود.
تأثیر مادیات بر رفتار دینی
بارها دیدهام که برخی طلاب، پس از بهبود وضعیت مالی، از دسترس خارج میشوند و گویی هویت پیشین خود را فراموش میکنند. این تغییر رفتار، نشانهای از ضعف اعتقادی است. مادیات، اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند اصالت دینی را تحتالشعاع قرار دهد و طلاب را از رسالت اصلیشان دور کند. این مشاهدات، مرا به تأمل در تأثیر مادیات بر روان و رفتار دینی واداشته است.
نقد اعتقادات غیرمستند
اعتقادات غیرمستند، مانند باورهایی که بدون پشتوانه علمی یا عقلانی شکل میگیرند، ارزشی ندارند. همواره بر ضرورت کار بر اساس تصورات علمی تأکید کردهام. دین باید با عقلانیت همراه باشد تا از خرافات پالایش شود. این دیدگاه، ریشه در فلسفه دین دارد که اعتقادات غیرمستند را مانعی برای اعتبار دین میداند.
درنگ: اعتقادات غیرمستند، اعتبار دین را کاهش میدهند و پالایش آنها با عقلانیت ضروری است.
فرقهگرایی و ضرورت وحدت
یکی از چالشهای جامعه اسلامی، فرقهگرایی است. در درسگفتارهایم، با اشاره به روایت «هفتاد و سه فرقه»، تعدد فرقهها در میان شیعیان را نقد کردهام. این پراکندگی، به تضعیف انسجام اجتماعی منجر میشود. وحدت در جامعه اسلامی، نهتنها یک ضرورت دینی، بلکه یک نیاز اجتماعی برای حفظ قدرت و همبستگی است.
واقعگرایی در ارزیابی عالمان
روزی در تاکسی، شنیدم که دو نفر درباره تواناییهای یک عالم دینی اغراق میکردند و او را به دانستن زبانهای متعدد نسبت میدادند. خندیدم و گفتم: «آن عالم، صفا و عشق داشت، اما نیازی به اغراق نیست!» صداقت در توصیف عالمان، اعتماد عمومی را تقویت میکند. اغراق، به کاهش اعتبار و اعتماد جامعه به عالمان منجر میشود.
مشیت الهی و فهم علمی
مشیت الهی را سیستمی قانونمند میدانم، مانند ساعتی که با نظم کار میکند. خدا را نباید با تصورات غیرعلمی محدود کرد. این دیدگاه، ریشه در فهم علمی و عقلانی از دین دارد که به درک دقیقتر از مشیت الهی کمک میکند. خدا، نظاممند و حکیم است، نه موجودی که بهصورت خودسرانه عمل میکند.
بخش دوم: تحلیل علمی سوره آلعمران
سوره آلعمران: نمایشگاهی از علم و معرفت
سوره آلعمران را نمایشگاهی از معارف علمی، اجتماعی و روانشناختی میدانم. این سوره، آزمایشگاهی است که آیاتش ظرفیت پژوهشهای میانرشتهای را دارند. متأسفانه، به دلیل نبود علوم پایه در حوزههای علمی، از این ظرفیت عظیم استفاده نشده است. تفاسیر سنتی، بیشتر بر جنبههای ادبی متمرکزند و از تحلیلهای علمی غافل ماندهاند.
درنگ: سوره آلعمران، منبعی برای پژوهشهای علمی و میانرشتهای است که از ظرفیتهای آن استفاده نشده است.
نقد عدم بهرهگیری از علوم پایه
عدم استفاده از علوم پایه در تفاسیر قرآنی، یکی از عوامل عقبماندگی علم دینی است. بارها بر ضرورت تلفیق علوم پایه با علم دینی تأکید کردهام. این تلفیق، نهتنها به رشد علم دینی کمک میکند، بلکه قرآن را بهعنوان منبعی پویا و کارآمد معرفی میکند.
تحلیل آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ»
قرآن کریم: زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ
برای مردم، محبت شهوات از زنان، پسران و گنجهای انباشته از طلا و نقره آراسته شده است.
این آیه، چالشبرانگیز و عمیق است. «زُيِّنَ» بهعنوان فعلی مجهول، نشاندهنده تأثیر عوامل خارجی، مانند شیطان یا مشیت الهی، بر آراستگی شهوات است. اما این آیه، تنها به مردم عادی («ناس») اشاره دارد، نه اولیا یا زنادقه. اولیا از حب شهوات مبرا هستند و زنادقه، که همهچیز را برای قدرت فدا میکنند، از دایره این آیه خارجند. این تمایز، به تفاوتهای نفسانی انسانها اشاره دارد.
درنگ: آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ» به مردم عادی محدود است و اولیا و زنادقه را شامل نمیشود.
نقد برداشتهای جنسیتی
برخی تفاسیر که زنان را آلت دست مردان میدانند، عقبمانده و نادرستاند. این برداشتها، نهتنها به تبعیض جنسیتی منجر میشوند، بلکه با روح قرآن سازگار نیستند. زنان، مخلوقات الهی و دارای ارزش ذاتیاند. حب شهوات، امری نفسانی است و ربطی به خود اشیا، مانند زنان یا طلا، ندارد.
تقدس مخلوقات الهی
زنان، فرزندان و طلا، مخلوقات الهی و مقدساند. آنچه مشکلساز است، حب نفسانی است که به انحراف میانجامد. این دیدگاه، ریشه در کلام اسلامی دارد که مخلوقات الهی را ارزشمند میداند، اما تعلق نفسانی را نقد میکند.
بخش سوم: نقد فرهنگ گدایی در علم دینی
تجربه شخصی و حفظ کرامت
روزی در فیضیه، طلبهای وجوهاتی به من عرضه کرد. آن را نپذیرفتم، چرا که حفظ کرامت برایم از هر چیزی مهمتر بود. گریه کردم و با خود گفتم: «من که خود را سلطان جن و انس میدانستم، چگونه به گدایی تن دهم؟» این تجربه، مرا به تأمل در تأثیر مادیات بر عزت نفس واداشت. وابستگی مالی، به کاهش اصالت اخلاقی منجر میشود.
درنگ: حفظ کرامت شخصی، به تقویت ایمان و اصالت اخلاقی کمک میکند.
نقد ساختار مالی علم دینی
توزیع وجوهات در حوزهها، گاه به معصیت کبیره تبدیل شده است. بارها این ساختار را نقد کردم و گفتم: «دریافت وجوهات غیرشایسته، مانند اکل میته است.» این وابستگی، طلاب را به تملق و سستی میکشاند و کرامت آنها را خدشهدار میکند. اصلاح این ساختار، برای حفظ جایگاه علم دینی ضروری است.
درنگ: اصلاح ساختار مالی علم دینی، برای حفظ کرامت طلاب و اعتبار دین ضروری است.
استقلال مالی و عزت نفس
استقلال مالی طلاب، کلیدی برای حفظ کرامت و اعتماد به نفس آنهاست. فرهنگ گدایی، به کاهش عزت نفس و حتی سادیسم در رفتار طلاب منجر میشود. بارها طلاب را به اعتراض علیه این فرهنگ دعوت کردم و گفتم: «باید طلسم گدایی را شکست!»
مسئولیت در برابر محرومان
محرومان، قربانی بیعدالتیاند و گناه محرومیت آنها بر دوش دیگران است. بارها تأکید کردم که مسئولیت اجتماعی ما، رفع بیعدالتی و حمایت از محرومان است. این دیدگاه، ریشه در اخلاق اسلامی دارد که عدالت را اساس سلامت اجتماعی میداند.
روایت و مسئولیت خانوادگی
روایت: يُعَلَّقُونَ عَلَيْهِ
به او آویزان میشوند.
این روایت، به مسئولیت اخلاقی در برابر خانواده اشاره دارد. دریافت رزق حرام، به آسیب خانواده منجر میشود. بارها طلاب را از پذیرش وجوهات غیرشایسته برحذر داشتم و گفتم: «این وجوهات، آینده فرزندانتان را تباه میکند.»
بخش چهارم: اصلاح اجتماعی و برابری جنسیتی
شکستن طلسمهای جنسیتی
سوءاستفاده از زنان در تاریخ، یکی از ناهنجاریهایی است که همواره نقد کردهام. زنان، برابر با مردان، حق انتخاب و مشارکت دارند. گفتم: «خواستگاری زنان از مردان، نشانه رشد اجتماعی است.» این دیدگاه، به برابری جنسیتی و عدالت اجتماعی کمک میکند.
درنگ: برابری جنسیتی در ازدواج، نشانه رشد اجتماعی و عدالت دینی است.
مشاهدات علمی و تحول اجتماعی
سالها پیش، آزمایشهایی با مورچهها انجام دادم. در گذشته، مورچه با یک لمس میایستاد، اما پس از انقلاب، حتی مورچهها تغییر کردند و با لمس، به راه خود ادامه میدادند! این مشاهدات، مرا به تأمل در تحولات اجتماعی واداشت. جامعه، مانند موجودات زنده، در حال رشد و تغییر است.
تلاش شبانهروزی برای اصلاح
خود را کارگر مردم میدانم و شبانهروز برای اصلاح جامعه تلاش کردهام. بارها طلاب را به اعتراض علیه فرهنگ گدایی دعوت کردم و گفتم: «باید با صدای بلند، حرمت این ناهنجاری را بشکنیم.» این تلاش، نهتنها برای حفظ مقدسات، بلکه برای اصلاح ساختارهای اجتماعی ضروری است.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتاب تأملات من در مسیر علم، دین و اصلاح اجتماعی است. با استناد به آیه «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ»، بر تمایز میان حب نفسانی و تقدس مخلوقات الهی تأکید کردهام. نقد فرهنگ گدایی، پالایش تفاسیر غیرعلمی و ترویج برابری جنسیتی، از دغدغههای اصلیام بوده است. این خاطرات، دعوتی است به تأمل در چالشهای معاصر جامعه اسلامی و تلاش برای اصلاح آن با تکیه بر عقلانیت و علم. امیدوارم این روایتها، راهگشای پژوهشگران و دغدغهمندان در مسیر اعتلای علم دینی و عدالت اجتماعی باشد.
با نظارت صادق خادمی