در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 674

متن درس





تفسیر آیه 252 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (674)

مقدمه

این نوشتار به تبیین تفسیری عمیق و چندوجهی از آیه 252 سوره بقره می‌پردازد که با رویکردی فلسفی، الهیاتی و هرمنوتیکی، نظام هستی را در پرتو آیات الهی، تلاوت حق‌مدارانه و جایگاه پیامبر به‌عنوان یکی از مرسلین بررسی می‌کند. این تفسیر، با نگاهی به قوانین، قواعد و امثال به‌عنوان زیرساخت‌های وجود، به نقد محدودیت‌های تفاسیر سنتی پرداخته و بر ضرورت بهره‌گیری از ادبیات مدرن و علوم بین‌رشته‌ای در فهم قرآن کریم تأکید دارد. ساختار این اثر، با هدف ارائه متنی علمی و نظام‌مند برای مخاطبان متخصص، شامل بخش‌های اصلی با عناوین و زیرعناوین تخصصی، نتیجه‌گیری‌های بخشی و جمع‌بندی نهایی است. تمثیلات و استعارات فاخر پارسی در راستای غنای ادبی به‌کار رفته‌اند تا ضمن حفظ لحن آکادمیک، متنی جذاب و عمیق ارائه شود.

بخش نخست: تبیین آیه 252 سوره بقره و جایگاه آن در نظام هستی

متن و ترجمه آیه

تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ

این‌ها آیات خداوند است که آن‌ها را به‌حق بر تو تلاوت می‌کنیم، و تو بی‌تردید از فرستادگان هستی.

این آیه، به‌عنوان عصاره داستان طالوت، جالوت و داود، فراتر از روایت تاریخی، چارچوبی فلسفی برای فهم قوانین حاکم بر هستی ارائه می‌دهد. آیه، لسان قانون، قواعد و امثال است و با بیانی علمی و بلند، زیرساخت‌های وجود را در قالبی موجز ترسیم می‌کند.

درنگ: آیه 252 سوره بقره، نه‌تنها رویدادهای تاریخی را روایت می‌کند، بلکه به تبیین قوانین تجردی و قواعد اجرایی عالم پرداخته و جایگاه پیامبر را به‌عنوان دریافت‌کننده وحی الهی برجسته می‌سازد.

تعریف قانون، قواعد و امثال

قانون، به زیرساخت‌های اولیه و علمی هر جریان اشاره دارد، قواعد، کلیات آن قوانین را در بر می‌گیرد و امثال، مصادیق عینی این قواعد و قوانین‌اند. این تقسیم‌بندی، با منطق اسلامی، نظیر تمایز بین اصول و فروع در فقه، همخوانی دارد. قانون، مبانی نظری عالم را تشکیل می‌دهد، قواعد، ساختارهای اجرایی آن را تبیین می‌کند و امثال، نمودهای عملی این نظام را نشان می‌دهند. این تمایز، نشان‌دهنده نظمی است که در علوم اسلامی، از جمله فقه، میان قواعد فقهی (مانند قاعده لاضرر)، احکام، قوانین و موضوعات فقهی برقرار است.

درنگ: قانون، قواعد و امثال، سه‌گانه‌ای است که نظام هستی را از مبانی نظری تا مصادیق عملی تبیین می‌کند و آیه 252 سوره بقره، این سه‌گانه را در قالبی موجز و علمی ارائه می‌دهد.

پیچیدگی علمی آیه

آیه 252 سوره بقره، چنان بلند و علمی است که بیان از ترسیم کامل آن عاجز است. این آیه، قوانین تجردی طبیعت و عالم را در کوتاه‌ترین عبارت بیان می‌کند، گویی دریایی ژرف را در کوزه‌ای کوچک جای داده است. این پیچیدگی، فراتر از روایت طالوت و جالوت، به اصول جاودانه هستی اشاره دارد و ضرورت رویکردی علمی و مدرن در تفسیر آن را گوشزد می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش نخست

آیه 252 سوره بقره، با ارائه چارچوبی فلسفی، قوانین، قواعد و امثال حاکم بر هستی را تبیین می‌کند. این آیه، با بیانی موجز، زیرساخت‌های نظری و اجرایی عالم را به تصویر کشیده و جایگاه پیامبر را به‌عنوان دریافت‌کننده وحی الهی برجسته می‌سازد. این بخش، بر ضرورت فهم علمی و عمیق قرآن کریم تأکید دارد.

بخش دوم: اقتدار الهی و نظم کیهانی

دفع الله: اقتدار محیط بر هستی

دفع الله، اقتدار الهی است که محیط بر همه‌چیز (مُحِیطٌ بِکُلِّ شَیْءٍ) و در کمین (لَبِالْمِرْصَادِ) است. این اقتدار، در زمینه‌های گوناگون، از طبیعت و انسان تا فساد و اصلاح، عمل می‌کند و نظم کیهانی را حفظ می‌نماید. این مفهوم، با توحید افعالی همخوانی دارد و نشان‌دهنده سیطره الهی بر تمامی شئون هستی است.

درنگ: دفع الله، مکانیسمی الهی برای حفظ نظم کیهانی است که در تمامی ابعاد مادی و معنوی عالم جریان دارد.

تحقق در عالم ناسوت

عالم ناسوت، دارای طبیعت و اقتضای فعلی است که چرخش روزگار را رقم می‌زند. این تحقق، با حرکت جوهری عالم (به تعبیر ملاصدرا) همخوانی دارد و نشان‌دهنده تحول دائم در عالم مادی است. طبیعت، فعلی است و حرکت خود را مستقل از حضور انسان ادامه می‌دهد، اما انسان، به اقتضای اراده، می‌تواند مسیر خود را برگزیند یا از آن بازماند.

اقتضای انسانی و طبیعی

طبیعت، فعلی و جبلی است، اما انسان، اقتضایی و اختیاری است. خداوند، دارای اراده ذاتی است که سرچشمه تمامی فعل‌ها و اقتضاهاست. این تمایز، با آیاتی مانند «هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ» (انسان: 3) همخوانی دارد که اختیار انسانی را در برابر جبلت طبیعی عالم برجسته می‌کند.

درنگ: اختیار انسانی، انسان را از طبیعت متمایز می‌کند و او را در برابر انتخاب خیر یا شر قرار می‌دهد.

فسادپذیری و فسادگری

طبیعت و انسان، هر دو فسادپذیرند: طبیعت به‌صورت فیزیکی (مانند شکستن شیشه) و انسان به‌صورت اقتضایی (فسادگری ارادی). فسادگری انسان، نتیجه نفس اماره (یوسف: 53) و عوامل خارجی مانند شیاطین و جن است. این دوگانگی، به تقابل خیر و شر در نظام هستی اشاره دارد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

اقتدار الهی (دفع الله)، نظم کیهانی را در عالم ناسوت حفظ می‌کند. طبیعت، با فعلیت جبلی و انسان، با اختیار اقتضایی، در این نظام نقش‌آفرینی می‌کنند. فسادپذیری و فسادگری، چالش‌های این نظام‌اند که تحت نظارت الهی مهار می‌شوند.

بخش سوم: عوامل فساد و مدبرات خیر

عوامل فساد: نفس اماره، ابلیس، شیاطین و جن

عوامل فساد شامل نفس اماره (داخلی)، ابلیس (رأس)، شیاطین (متوسط) و جن (حاشیه) است. نفس اماره، عامل درونی فساد است (یوسف: 53)، ابلیس، سرچشمه وسوسه (بقره: 36)، شیاطین، عوامل میانی، و جن، موجوداتی با قدرت محدود هستند که تنها با مجوز الهی دخالت می‌کنند.

شرایط دخالت جن

جن، بدون مجوز الهی، نمی‌تواند در امور طبیعی دخالت کند. این مجوز، در شرایط به‌هم‌ریختگی، زیان یا آزار صادر می‌شود. قدرت جن، از انسان بیشتر، اما ادراک انسان، عمیق‌تر است. جن در معلومات ظاهری و باطنی قوی‌تر است، اما در عالم ناسوت، به دلیل محدودیت‌هایی مانند شهاب ثاقب (ملک: 5)، ضعیف می‌شود.

درنگ: جن، تنها با مجوز الهی و در شرایط خاص می‌تواند دخالت کند، اما ادراک انسانی، قابلیت فراتر رفتن از محدودیت‌های ناسوتی را دارد.

آینده روابط جن و انسان

در آینده، روابط جن و انسان، از جمله اختلاط و ازدواج، شکوفا خواهد شد. این پیش‌بینی، به تحولات آینده عالم اشاره دارد که ممکن است با آیات آخرت (زمر: 68) مرتبط باشد، هرچند در قرآن کریم صراحت ندارد.

نقد خرافات درباره جن

باورهای خرافی درباره جن، ناشی از جهل و سوءاستفاده (مانند رمل و دعانویسی) است. فردی با اقتدار معنوی، بی‌نیاز از تکدی است، زیرا صاحب قدرت، موکل و لشکر است، مشابه مقامات اولیا در قرآن کریم (سبأ: 12).

نتیجه‌گیری بخش سوم

عوامل فساد، از نفس اماره تا جن، تحت نظارت الهی عمل می‌کنند. در مقابل، مدبرات خیر، ملائکه و نفوس طیبه، نظم الهی را حفظ می‌کنند. نقد خرافات و تکدی، بر ضرورت عقلانیت در فهم موجودات غیبی تأکید دارد.

بخش چهارم: فضل الهی و حمایت از ضعیفان

فضل الهی و ضعیفان

فضل الهی، حامی ضعیفان (انسان‌ها، حیوانات، گیاهان) است. پشت هر موجود ضعیف، نیروهای غیبی (ملک، مدبر) ایستاده‌اند. آزار ضعیفان، عوارض بلندمدتی مانند بیماری یا مرگ به دنبال دارد، مشابه آیاتی که از حمایت الهی از مستضعفان سخن می‌گویند (قصص: 5).

درنگ: قدرت الهی، پشت ضعیفان ایستاده و آزار آن‌ها، پیامدهای سنگین کیهانی به دنبال دارد.

تمثیل گربه و عوارض آزار

تمثیلی از تلاش برای گرفتن گربه‌ای در محیطی بهداشتی نشان می‌دهد که آزار موجودات ضعیف، حتی با نیت خیر، عوارض بلندمدت (مانند بیماری یا مرگ در نسل) به دنبال دارد. این تمثیل، با اخلاق اسلامی و رحمت به مخلوقات همخوانی دارد (مائده: 32).

نتیجه‌گیری بخش چهارم

فضل الهی، ضعیفان را تحت حمایت قرار داده و آزار آن‌ها، نقض نظم کیهانی است. این بخش، بر ضرورت احترام به تمامی مخلوقات تأکید می‌کند.

بخش پنجم: قرآن کریم، کاتالوگ قوانین هستی

قرآن کریم به‌عنوان کاتالوگ عالم

قرآن کریم، کاتالوگ قوانین و قواعد عالم است که نظام هستی را با ظرافت و پیچیدگی تبیین می‌کند. این کتاب الهی، با ارائه آیات، احکام نهفته در اشیا را آشکار می‌سازد (هُدًى لِلنَّاسِ، بقره: 185).

نقد استفاده محدود از قرآن کریم

در طول سده‌ها، استفاده از قرآن کریم به صرف، نحو و ادبیات محدود شده و از ظرفیت‌های فلسفی و علمی آن غفلت شده است. این محدودیت، ضرورت بازنگری در روش‌های تفسیری و بهره‌گیری از علوم مدرن را نشان می‌دهد.

درنگ: قرآن کریم، فراتر از متنی ادبی، کاتالوگ قوانین هستی است که نیازمند فهم علمی و مدرن است.

تمثیل پاسور و شطرنج

با تمثیل پاسور و شطرنج، تأکید می‌شود که احکام (آیات) مهم‌تر از حرکات ظاهری‌اند. حکمی که در ورق‌بازی یا شطرنج نهفته است، مانند آیات الهی، جوهره معرفت است. این تمثیل، به اهمیت فهم باطنی در مقابل ظواهر اشاره دارد.

نقد انحرافات در علم دینی

ماجرای طلبه‌ای که طلاب را به قمار کشاند، نمونه‌ای از انحرافات در علم دینی است. این عمل، حرام بین دانسته شده و بر ضرورت تمرکز بر علوم قرآنی تأکید شده است.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

قرآن کریم، کاتالوگ قوانین هستی است که از محدودیت‌های تفسیری سنتی فراتر می‌رود. نقد انحرافات در علم دینی، بر ضرورت بازگشت به معارف قرآنی تأکید دارد.

بخش ششم: عرفان، حکمت و علوم اسلامی

حکم و معرفت

حکم، معرفت به احکام اشیا است، چنان‌که در دعای ابراهیم آمده:

رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ

پروردگارا، به من حکمت عطا کن و مرا به شایستگان ملحق فرما.

حکم، جوهره عرفان و فلسفه اسلامی است که شناخت عمیق احکام الهی را ممکن می‌سازد.

عرفان محبوبین

عرفان محبوبین (معصومین)، به‌جای عرفان صوفیانه (ابن‌عربی، مولانا)، پیشنهاد می‌شود. این عرفان، بر پایه معارف اهل بیت و به‌ویژه امیرالمؤمنین و امام زمان استوار است و از انحرافات صوفیانه پرهیز می‌کند.

روان‌شناسی و طب اسلامی

توسعه روان‌شناسی، طب و تغذیه با زیرساخت‌های اسلامی، ضرورتی برای احیای علوم اسلامی در دنیای مدرن است. این علوم، باید با دانش جهانی رقابت کنند و ظرفیت‌های نهفته در معارف اسلامی را شکوفا سازند.

درنگ: عرفان محبوبین و علوم اسلامی (روان‌شناسی، طب)، راهی برای احیای معارف قرآنی در دنیای مدرن هستند.

نتیجه‌گیری بخش ششم

عرفان محبوبین و توسعه علوم اسلامی، راهی برای بازسازی علم دینی و رقابت با دانش جهانی است. حکم، به‌عنوان معرفت به احکام الهی، جوهره این تحول است.

بخش هفتم: تلاوت الهی و جایگاه پیامبر

تلاوت الهی

تلاوت آیه (نَتْلُوهَا)، تلاوت الهی است که با تدبر معصوم همراه است. این تلاوت، گفت‌وگویی عاشقانه میان خدا و پیامبر است که ملائکه و هستی در آن مشارکت دارند. قرآن کریم، منخوت و به است (دریای عمیق) است که تنها اهلش آن را می‌فهمند، چنان‌که امیرالمؤمنین فرمود: «قرآن، بحر عمیق است.»

تفسیر در برابر تحریف

تفسیر، استخراج معنای قرآن کریم است، در حالی که تحریف، افزودن به آن است. این تمایز، به ضرورت روش‌شناسی صحیح در تفسیر تأکید دارد.

پیامبر در میان مرسلین

عبارت «وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» جایگاه پیامبر را در میان فرستادگان نشان می‌دهد، بدون تأکید بر خاتمیت. این دیدگاه، به تعدد مرسلین و پویایی نظام الهی اشاره دارد.

نقد خاتمیت مطلق

خاتمیت مطلق (پایان وحی، نبوت، شعر، بلوغ) رد شده و هیچ‌چیز در عالم تمام نمی‌شود. این دیدگاه، با آیه «کَلْ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ» (رحمن: 29) همخوانی دارد که پویایی خلقت را نشان می‌دهد.

درنگ: قرآن کریم، دریای عمیقی است که تلاوت آن، گفت‌وگویی الهی با پیامبر و مشارکت هستی است.

نتیجه‌گیری بخش هفتم

تلاوت الهی، جایگاه پیامبر و پویایی نظام وحی، قرآن کریم را به‌عنوان منبعی جاودانه معرفی می‌کند. تفسیر صحیح، راهی برای کشف این معارف است.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 252 سوره بقره، با تمرکز بر «تِلْکَ آیَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَیْکَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ»، نظام هستی را در پرتو قوانین، قواعد و امثال تبیین می‌کند. آیات الهی، احکام نهفته در اشیا هستند که با تلاوت حق‌مدارانه بر پیامبر نازل شده و او را در زمره مرسلین قرار می‌دهند. دفع الله، نظم کیهانی را حفظ کرده و فضل الهی، ضعیفان را حمایت می‌کند. نقد محدودیت‌های تفسیری و پیشنهاد احیای عرفان محبوبین و علوم اسلامی، راهنمایی برای بازسازی علم دینی است. قرآن کریم، به‌عنوان کاتالوگ قوانین هستی، در آینده‌ای دور به‌طور کامل فهمیده خواهد شد و این تفسیر، گامی در این مسیر است.

با نظارت صادق خادمی