در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 702

متن درس






تفسیر آیه 259 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (702)

تفسیر آیه 259 سوره بقره: تأملی در موت، بعث و ناآگاهی بشری

مقدمه

آیه 259 سوره بقره، چونان آیینه‌ای شفاف، جلوه‌ای از اسرار حیات و مرگ را در برابر دیده‌گان حقیقت‌جویان می‌گشاید. این آیه، با روایت فردی که بر شهری فروپاشیده گذر کرد و از چگونگی احیای آن پرسید، به کاوش در مفهوم موت و بعث می‌پردازد. این نوشتار، با تأمل در این آیه و تحلیل محتوای درس‌گفتارهای مرتبط، به بررسی عمیق تنوع مرگ، کاستی دانش بشری در فهم آن، و ضرورت رویکردی علمی به قرآن کریم می‌نشیند. هدف، ارائه نگرشی نظام‌مند و دانشگاهی است که ضمن وفاداری به متن قرآن کریم، افق‌های نوینی را در برابر پژوهشگران و اندیشمندان بگشاید. این اثر، با زبانی فاخر و تمثیلاتی معنوی، به تبیین مفاهیم پیچیده مرگ و حیات پرداخته و دعوتی است به بازنگری در روش‌های تفسیری و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بی‌کران قرآن کریم.

بخش اول: متن و ترجمه آیه

متن آیه

أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا ۖ فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ ۖ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ ۖ قَالَ لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ ۖ قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ ۖ فَانْظُرْ إِلَىٰ طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ ۖ وَانْظُرْ إِلَىٰ حِمَارِكَ ۖ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ ۖ وَانْظُرْ إِلَى الْعِظَامِ كَيْفَ نُنْشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْمًا ۚ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

(البقرة: 259)

ترجمه: یا مانند کسی که بر شهری گذر کرد که دیوارهایش بر بام‌هایش فرو ریخته بود، گفت: چگونه خداوند این [شهر] را پس از مرگش زنده می‌کند؟ پس خداوند او را صد سال میراند، سپس او را برانگیخت. گفت: چه مدت درنگ کردی؟ گفت: یک روز یا بخشی از روز. گفت: نه، تو صد سال درنگ کردی. به خوراک و نوشیدنی‌ات بنگر که فاسد نشده است، و به درازگوشت بنگر، و [این] برای آن است که تو را نشانه‌ای برای مردم قرار دهیم، و به استخوان‌ها بنگر که چگونه آنها را برمی‌انگیزیم و سپس بر آنها گوشت می‌پوشانیم. پس چون [ماجرا] برایش آشکار شد، گفت: می‌دانم که خداوند بر هر چیز تواناست.

بخش دوم: تنوع و پیچیدگی موت در قرآن کریم

تنوع مفهوم موت

درنگ: قرآن کریم در حدود 165 مورد به مفهوم موت اشاره کرده که به دسته‌های مشابه و متمایز تقسیم می‌شوند. این تنوع، مرگ را پدیده‌ای چندوجهی و فراتر از تعریف‌های ساده‌انگارانه معرفی می‌کند.

قرآن کریم، مرگ را نه چونان رخدادی یکسان، بلکه چونان دریایی بی‌کران با امواجی متفاوت به تصویر می‌کشد. هر نوع موت، ویژگی‌ها و شرایط خاص خود را دارد و از منظر قرآن، مرگ هر فرد به سان امضای منحصربه‌فرد اوست. این تنوع، با استناد به حدیث شریف «الطرق إلى الله بعدد أنفاس الخلائق» (راه‌های به سوی خدا به تعداد نفوس خلایق است)، تأیید می‌شود که مرگ را به تعداد نفوس بشری متنوع می‌داند.

فردیت مرگ

درنگ: هر فرد به‌گونه‌ای منحصربه‌فرد می‌میرد، و مرگ‌ها مانند یکدیگر نیستند. این اصل، مرگ را پدیده‌ای فردی و غیرقابل تعمیم می‌داند.

مرگ، چونان ردپایی است که هر انسان بر ساحل وجود خویش بر جای می‌گذارد؛ هیچ دو مرگی یکسان نیست. این اصل قرآنی، هر نوع مرگ را به مثابه سفری یگانه در نظر می‌گیرد که تحت تأثیر شرایط زیستی، روانی و اجتماعی فرد شکل می‌گیرد.

دسته‌بندی انواع موت

درنگ: موت‌ها در قرآن کریم به انواع اختیاری، غیراختیاری، قصدی و نظری تقسیم می‌شوند که هرکدام ویژگی‌های متمایزی دارند.

قرآن کریم، مرگ را به انواعی چون اختیاری (ناشی از انتخاب فرد)، غیراختیاری (ناشی از عوامل خارجی)، قصدی (با نیت خاص) و نظری (مرتبط با دیدگاه‌های فلسفی یا الهیاتی) تقسیم می‌کند. این دسته‌بندی، دعوتی است به پژوهشگران برای کاوش در این تنوع و تبیین دقیق‌تر آن.

نتیجه‌گیری بخش دوم

تنوع موت در قرآن کریم، چونان شاخه‌های درختی تنومند، هر یک به سویی ریشه دوانده و نیازمند تأمل علمی است. این بخش نشان داد که مرگ، پدیده‌ای چندلایه و فردی است که فهم آن نیازمند رویکردی نظام‌مند و چندرشته‌ای است. قرآن کریم، با ارائه این تنوع، راهنمایی برای آینده پژوهشی بشر فراهم آورده است.

بخش سوم: کاستی دانش بشری در فهم مرگ

نقد علم معاصر

درنگ: جهان، حتی جوامع پیشرفته، هنوز انواع موت را شناسایی نکرده و در فهم مرگ ناکارآمد است.

جهان معاصر، با همه پیشرفت‌های علمی‌اش، همچنان در برابر اسرار مرگ چونان کودکی ناآگاه ایستاده است. دانش بشری، از اروپا تا آمریکا، در شناسایی انواع مرگ و معیارهای دقیق آن ناتوان مانده و این کاستی، ضرورت بازنگری در روش‌های علمی را گوشزد می‌کند.

تعریف نادرست مرگ

درنگ: ایست قلبی به‌عنوان معیار مرگ، نادرست است، زیرا برخی پس از آن احیا می‌شوند.

جهان پزشکی، مرگ را با ایست قلبی یکی می‌انگارد، حال آنکه این معیار، چونان کلیدی شکسته، در گشودن قفل حقیقت مرگ ناکام است. مواردی از احیای افراد پس از ایست قلبی، نشان‌دهنده غیرقطعی بودن این معیار است و ضرورت تعریف دقیق‌تری را مطرح می‌کند.

دفن زودهنگام

درنگ: دفن عجولانه افراد پس از ایست قلبی، ممکن است به مرگ نادرست منجر شود.

دفن زودهنگام، چونان بستن درِ باغی پیش از چیدن میوه‌هایش، ممکن است به محو حیاتی منجر شود که هنوز امکان احیا دارد. این نقد، با طنزی تلخ، به خطای بشری در تشخیص مرگ اشاره دارد و ضرورت بازنگری در این رویه را گوشزد می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

کاستی دانش بشری در فهم مرگ، چونان سایه‌ای سنگین بر سر علم معاصر افتاده است. این بخش، با نقد معیارهای نادرست مرگ و دعوت به رویکردی علمی‌تر، راه را برای بهره‌گیری از قرآن کریم در تبیین مرگ هموار می‌سازد.

بخش چهارم: قرآن کریم، منبعی بی‌کران برای فهم مرگ و حیات

عظمت قرآن کریم

درنگ: قرآن کریم، با اشاره به 165 نوع موت، منبعی بی‌نظیر برای فهم مرگ است که جهان هنوز عظمت آن را درک نکرده است.

قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌انتها، اسرار مرگ و حیات را در خود نهفته دارد. این کتاب آسمانی، با اشاره به 165 نوع موت، جهانیان را به تأمل در این پدیده دعوت می‌کند، اما بشر هنوز در برابر این عظمت چونان مسافری سرگشته است.

آینده قرآن کریم

درنگ: قرآن کریم برای ده هزار سال آینده کتاب آسمانی است و معانی آن در آینده روشن خواهد شد.

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، نه تنها امروز، بلکه برای هزاران سال آینده راهنمای بشر خواهد بود. معانی آن، چونان نهالی که در آینده به بار می‌نشیند، در گذر زمان آشکارتر خواهد شد.

ضرورت آزمایشگاه قرآنی

درنگ: فهم قرآن کریم بدون آزمایشگاه و تحقیق علمی برای جامعه مفید نیست.

قرآن کریم، چونان معدنی گران‌بها، نیازمند کاوش علمی است. بدون آزمایشگاه و روش‌های نظام‌مند، فهم آن به قصه‌گویی‌های قهوه‌خانه‌ای فروکاسته می‌شود که از حقیقت دور است.

نقد تفاسیر سنتی

درنگ: تفاسیر سنتی، با مقایسه‌های نادرست و قهوه‌خانه‌ای، فاقد اعتبار علمی هستند.

تفاسیر سنتی، چونان نقاشی‌هایی کم‌رنگ بر دیوارهای زمان، اغلب به مقایسه‌های نادرست و غیرعلمی فروکاسته شده‌اند. این رویکرد، قرآن کریم را از جایگاه علمی‌اش دور کرده و ضرورت بازنگری در روش‌های تفسیری را برجسته می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

قرآن کریم، چونان اقیانوسی بی‌کران، منبعی بی‌نظیر برای فهم مرگ و حیات است. این بخش نشان داد که بهره‌گیری از این گنجینه، نیازمند رویکردی علمی و آزمایشگاهی است تا از قهوه‌خانه‌ای شدن تفاسیر جلوگیری شود.

بخش پنجم: نقد پاسخ مؤمن و اهمیت اعتراف به ندانستن

ناآگاهی مؤمن

درنگ: مؤمن در آیه، نمی‌دانست چه مدت مرده بوده و به‌جای «لا أعلم»، پاسخ نادرست داد.

مؤمن در این آیه، چونان مسافری گم‌گشته در بیابان زمان، از مدت مرگ خویش ناآگاه بود. پاسخ او (﴿لَبِثْتُ يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ﴾) به‌جای اعتراف به ندانستن، خطایی بود که حکمت او را کم‌رنگ کرد.

عظمت «لا أعلم»

درنگ: اگر مؤمن می‌گفت «لا أعلم»، حکیم‌تر بود، زیرا اعتراف به ندانستن نشانه حکمت است.

اعتراف به ندانستن، چونان کلیدی طلایی، درهای حکمت را می‌گشاید. اگر مؤمن به‌جای پاسخ نادرست، «لا أعلم» می‌گفت، عظمت او در برابر حقیقت آشکارتر می‌شد.

نقد اعتقادات بی‌دلیل

درنگ: نود و نه درصد اعتقادات ما بدون دلیل و مبتنی بر ظن هستند.

اعتقادات بشری، چونان خانه‌ای بر شن‌های سست، اغلب بر پایه گمان بنا شده‌اند. قرآن کریم در آیه ﴿إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا﴾ (یونس: 36) ظن را نفی کرده و به علم دعوت می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

این بخش، با تأمل در پاسخ نادرست مؤمن، بر اهمیت اعتراف به ندانستن تأکید کرد. «لا أعلم»، چونان مشعلی فروزان، راه را برای فهم حقیقت هموار می‌سازد و از خطای اعتقادات بی‌دلیل جلوگیری می‌کند.

بخش ششم: ضرورت رویکرد علمی به قرآن کریم

فلسفه آزمایشگاهی

درنگ: فیلسوف باید آزمایشگاه داشته باشد تا مرگ و حیات را شناسایی کند.

فلسفه، بدون آزمایشگاه، چونان پرنده‌ای بی‌بال است. فیلسوفان اسلامی، از ابن‌سینا تا ملاصدرا، به توهمات فروکاستند، زیرا از روش‌های علمی بی‌بهره بودند. فهم مرگ و حیات، نیازمند ابزارهای دقیق و تحقیق نظام‌مند است.

نقد ساده‌انگاری

درنگ: ما و فلاسفه، مرگ را ساده فرض کردیم و از تحلیل عمیق آن غافل ماندیم.

مرگ، چونان اقیانوسی ژرف، در نگاه ساده‌انگارانه ما به برکه‌ای کم‌عمق فروکاسته شده است. این ساده‌انگاری، مانع از کشف اسرار آن شده و ضرورت بازنگری در رویکردهای فلسفی را گوشزد می‌کند.

آینده علمی قرآن

درنگ: در آینده، قرآن کریم و مردم تغییر کرده و به ناآگاهی گذشته خواهند خندید.

آینده، چونان صبحی روشن، حقایق قرآن کریم را آشکار خواهد ساخت. نسل‌های آتی، با نگاهی علمی‌تر، به ناآگاهی امروز خواهند نگریست و از آن درس خواهند گرفت.

نتیجه‌گیری بخش ششم

این بخش، با تأکید بر ضرورت رویکرد علمی به قرآن کریم، فلسفه را به آزمایشگاه پیوند زد. آینده پژوهشی بشر، با بهره‌گیری از قرآن کریم، می‌تواند اسرار مرگ و حیات را به‌گونه‌ای عمیق‌تر کشف کند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه 259 سوره بقره، چونان سفری در ژرفای حقیقت، ما را به تأمل در مرگ، حیات و کاستی دانش بشری دعوت می‌کند. این آیه، با روایت مؤمنی که ندانست چه مدت مرده بوده، ضرورت اعتراف به ندانستن و رویکرد علمی به قرآن کریم را گوشزد می‌کند. تنوع 165 نوع موت در قرآن، کاستی معیارهای کنونی مرگ، و انفعال علمی بشر، همگی دعوتی هستند به بازنگری در روش‌های تفسیری و بهره‌گیری از آزمایشگاه‌های قرآنی. این نوشتار، با تبیین 64 درنگ، قرآن کریم را منبعی بی‌کران برای فهم مرگ و حیات معرفی کرد و راه را برای پژوهش‌های آتی هموار ساخت.

با نظارت صادق خادمی