در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 753

متن درس





تفسیر آیات 273 و 274 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (753)

تفسیر علمی و جامع آیات 273 و 274 سوره بقره: معرفت‌شناسی انفاق و ظرایف بلاغی

مقدمه

آیات 273 و 274 سوره بقره از قرآن کریم، در ادامه مباحث مرتبط با انفاق، به تبیین ویژگی‌های انفاق خالص، آگاهی الهی به آن و پاداش اخروی انفاق‌کنندگان می‌پردازند. این آیات، با بیانی حکیمانه، بر اهمیت خیر در انفاق و لزوم خلوص نیت تأکید دارند و از سوءاستفاده‌های احتمالی در این حوزه هشدار می‌دهند. تفسیر حاضر، با رویکردی علمی و نظام‌مند، ابعاد فقهی، بلاغی، روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و معرفت‌شناختی این آیات را بررسی می‌کند. هدف این نوشتار، ارائه تحلیلی جامع و عمیق از مفهوم انفاق، نقد فرهنگ اجتماعی مرتبط با آن و تأکید بر ضرورت رعایت امانت در مصرف اموال دینی است. با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، این تفسیر می‌کوشد تا مفاهیم قرآنی را با زبانی متین و متناسب با فضای دانشگاهی برای مخاطبان متخصص ارائه دهد.

بخش اول: خیر، محور انفاق

مفهوم خیر در انفاق

درنگ: انفاق، عملی خیرمحور است که تنها با اموال حلال و نیات خالص تحقق می‌یابد. خیر، به‌عنوان جوهره انفاق، هر آنچه با طبیعت انسانی و الهی سازگار باشد را در بر می‌گیرد.


وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

ترجمه: و هر آنچه از خیر انفاق کنید، خداوند به آن داناست.

این آیه، محوریت خیر را در انفاق برجسته می‌سازد. خیر، به معنای هر آنچه ذاتاً مناسب و مفید است، جوهره انفاق را تشکیل می‌دهد. این مفهوم، انفاق را از اموری که فاقد خیر ذاتی‌اند، مانند ریا یا تظاهر، متمایز می‌کند. خیر، به‌سان نوری است که مسیر انفاق را روشن می‌کند و از انحراف آن به سوی نیات غیرالهی جلوگیری می‌کند.

تعریف فلسفی خیر

خیر، به‌مثابه هر آنچه با طبیعت انسانی و الهی سازگار باشد، تعریف می‌شود: «کل ما یناسب فهو خیرٌ». این تعریف، خیر را مفهومی جامع می‌داند که ارزش‌های مادی و معنوی را در بر می‌گیرد. خیر، مانند رودی زلال است که از سرچشمه فطرت الهی سرچشمه می‌گیرد و هر آنچه با این سرچشمه هم‌راستا باشد، در دایره خیر قرار می‌گیرد. این دیدگاه، انفاق را به عملی محدود می‌کند که نه‌تنها در ذات خود خیر است، بلکه در نیت، جهت‌گیری و نتایج آن نیز خیر باقی می‌ماند.

امور غیرخیر و انفاق

اموری مانند مواد مخدر یا شراب، به دلیل فقدان خیر ذاتی، قابلیت انفاق ندارند. به‌عنوان مثال، اگر فردی مواد مخدر را به قصد انفاق به دیگری بدهد، این عمل به دلیل فقدان خیر ذاتی، انفاق محسوب نمی‌شود. این دیدگاه، مانند سپری است که انفاق را از آلودگی به امور حرام محافظت می‌کند و بر لزوم دقت در انتخاب موضوع انفاق تأکید دارد.

مثال عملی خیر

در مثالی عملی، فردی مواد مخدر را از شخصی گرفت تا آن را به مصرف خیر برساند، اما به دلیل عدم یافتن گیرنده مناسب، ناچار آن را دور انداخت. این نمونه، دشواری یافتن مصداق خیر در برخی موارد را نشان می‌دهد و بر اهمیت دقت در انفاق تأکید دارد. این عمل، مانند تلاش باغبانی است که بذری نامناسب را از خاک جدا می‌کند تا باغ خیر را از آلودگی حفظ کند.

ضعف ارتباط اجتماعی

ناتوانی در یافتن گیرنده مناسب برای مواد مخدر، به ضعف ارتباط با نیازمندان نسبت داده شد. این نقد، مانند آینه‌ای است که کاستی‌های اجتماعی را در شناسایی نیازمندان واقعی نشان می‌دهد و بر ضرورت تقویت پیوندهای اجتماعی برای تحقق انفاق مؤثر تأکید می‌کند.

نتیجه‌گیری بخش اول

خیر، به‌عنوان محور انفاق، عملی را تعریف می‌کند که در ذات، نیت و نتایج خود با فطرت الهی هم‌راستا باشد. انفاق، تنها زمانی به حقیقت خود می‌رسد که از اموال حلال و با نیتی خالص انجام شود. این بخش، بر اهمیت خیر به‌عنوان معیار اصلی انفاق تأکید کرد و از آلودگی آن به امور غیرخیر هشدار داد.

بخش دوم: ابعاد چندگانه خیر در انفاق

خیر نفسی، فاعلی و جهتی

درنگ: انفاق خیر، علاوه بر خیر ذاتی (نفسی)، نیازمند خیر فاعلی (نیت خالص)، جهتی (هدف صحیح) و مفعولی (گیرنده مناسب) است.

انفاق خیر، عملی چندبعدی است که باید در تمامی جنبه‌های خود خیر باشد. خیر نفسی، به ذات مال انفاق‌شده اشاره دارد که باید حلال و مفید باشد. خیر فاعلی، به نیت خالص انفاق‌کننده وابسته است، و خیر جهتی، به هدف و جهت‌گیری انفاق مربوط می‌شود. این ابعاد، مانند ستون‌های بنایی عظیم‌اند که انفاق را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

ریا و انفاق

انفاق با نیت ریا، تظاهر یا خودنمایی، از دایره خیر خارج می‌شود و انفاق محسوب نمی‌گردد. ریا، مانند سایه‌ای تاریک است که نور خیر را در انفاق می‌پوشاند و آن را به عملی بی‌ارزش تبدیل می‌کند. این دیدگاه، بر لزوم خلوص نیت در انفاق تأکید دارد و از انفاق نمایشی به‌عنوان عملی غیرالهی هشدار می‌دهد.

تبلیغات و انفاق

بسیاری از هزینه‌های تبلیغاتی، به دلیل نیت غیرخالص، انفاق محسوب نمی‌شوند. این هزینه‌ها، که اغلب برای اهداف سیاسی یا شخصی انجام می‌شوند، مانند بادی‌اند که به‌جای زنده کردن، خاکستر پراکنده می‌کنند. این نقد، بر ضرورت پرهیز از سوءاستفاده از انفاق برای مقاصد غیرالهی تأکید دارد.

تشخیص خیر


فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

ترجمه: خداوند به آن (خیر انفاق) داناست.

علم الهی، معیار نهایی تشخیص خیر در انفاق است. خداوند، مانند دیده‌بانی حکیم، تمامی جنبه‌های انفاق را از خیر نفسی تا جهتی می‌بیند و از خطای انسانی در تشخیص خیر جلوگیری می‌کند. این آیه، مانند مشعلی است که مسیر انفاق را روشن می‌سازد و انفاق‌کننده را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

خودآگاهی در انفاق

انفاق‌کننده خود می‌داند که عملش خیر است یا خیر نیست. این خودآگاهی، مانند آینه‌ای است که نیت درونی انسان را بازتاب می‌دهد و او را به اصلاح نیت و عمل فرا می‌خواند. این دیدگاه، مسئولیت فردی در انفاق را برجسته می‌سازد و بر اهمیت خلوص در عمل تأکید دارد.

ریا در جامعه

انفاق‌های نمایشی در جامعه، به دلیل وضوح ریا، برای همگان قابل تشخیص‌اند. این انفاق‌ها، مانند نمایشی فریبنده‌اند که نقاب خیر بر چهره دارند، اما حقیقت آن‌ها برای مردم آشکار است. این نقد، بر آگاهی عمومی از انفاق غیرخالص و لزوم اصلاح فرهنگ انفاق تأکید دارد.

نتیجه‌گیری بخش دوم

انفاق خیر، عملی است که در تمامی ابعاد خود باید با خیر همراه باشد. نیت خالص، هدف صحیح و مال حلال، اجزای جدایی‌ناپذیر انفاق‌اند. علم الهی و خودآگاهی انفاق‌کننده، ضامن صحت این عمل‌اند و از انحراف آن به سوی ریا و تظاهر جلوگیری می‌کنند.

بخش سوم: اموال دینی و انفاق

سوءاستفاده از اموال دینی

درنگ: مصرف اموال دینی (خمس، زکات) با نیت ریا یا تبلیغات، حرام و موجب ضمان است و انفاق محسوب نمی‌شود.

اموال دینی، مانند خمس و زکات، باید در مسیرهای شرعی مصرف شوند. اگر این اموال با نیت ریا یا برای تبلیغات شخصی به طلبه یا فقیر داده شوند، ضمان آن‌ها باقی می‌ماند. این عمل، مانند آلوده کردن چشمه‌ای زلال است که به‌جای سیراب کردن، تشنگی را افزایش می‌دهد.

مثال سید احمد خوانساری

یکی از عالمان دینی، با چاپ کتاب خود با جلد ساده، از مصرف غیرضروری اموال دینی پرهیز کرد. این نمونه، مانند باغبانی است که با دقت، از منابع محدود به بهترین نحو استفاده می‌کند و از اسراف در اموال دینی جلوگیری می‌نماید.

نقد احتیاط بیش از حد

احتیاط بیش از حد در مصرف اموال دینی، مانند چاپ کتاب با جلد ساده، ممکن است نادرست باشد. این احتیاط، مانند محدود کردن جریان رودخانه‌ای است که می‌تواند زمین‌های بیشتری را سیراب کند. مصرف اموال دینی برای کارهای فرهنگی، مانند چاپ کتاب‌های علمی، نه‌تنها جایز بلکه مفید است.

اموال دینی و فرهنگ

مصرف اموال دینی برای ترویج فرهنگ و علم، مانند کاشت بذری است که درختان دانش را بارور می‌کند. این دیدگاه، بر اهمیت استفاده صحیح از اموال دینی برای تقویت فرهنگ اسلامی تأکید دارد و از محدودیت‌های غیرضروری انتقاد می‌کند.

مثال مرتضی حائری

یکی دیگر از عالمان دینی، با وجود تقوای بالا، در مصرف غذا به توصیه پزشک عمل نکرد و فکرش نادرست بود. این نمونه، مانند ستاره‌ای درخشان است که در عین نورانیت، گاه در مسیری نادرست گام برمی‌دارد. تقدس این عالم، او را از اساتیدش متمایز کرد، اما خطای فکری او نقد می‌شود.

سلامت و تقدس

سلامت و طهارت عالمان، مانند چشمه‌ای زلال است که از آن خیر و برکت جاری می‌شود. این ویژگی، آن‌ها را از دیگران متمایز می‌کند، حتی اگر در برخی تصمیمات دچار خطا شوند.

نقد انفاق غیرشخصی

انفاق باید از مال شخصی باشد، نه از اموال دینی که متصدی آن دولت یا مجتهد است. اموال دینی، مانند امانتی الهی‌اند که در حوزه فی سبیل الله قرار می‌گیرند و انفاق محسوب نمی‌شوند.

فی سبیل الله

مصرف اموال دینی توسط متصدی، مانند دولت یا مجتهد، در مسیر فی سبیل الله است، نه انفاق. این تمایز، مانند خط‌کشی دقیقی است که مرز میان انفاق شخصی و مصرف عمومی اموال دینی را مشخص می‌کند.

سوءاستفاده از اموال دینی

تبلیغ شخصی با اموال دینی، تصرف غیرمجاز است و مانند سوزاندن سرمایه‌ای گران‌بها، خسران دنیا و آخرت را به دنبال دارد.

مثال اموال زیر خاک

برخی عالمان، اموال دینی را زیر خاک مخفی می‌کردند، که عملی نادرست بود. این کار، مانند دفن گنجی است که می‌توانست نیازمندان را سیراب کند. این نقد، بر ضرورت مصرف صحیح اموال دینی تأکید دارد.

شروط تصرف در اموال دینی

تصرف در اموال دینی، مانند خمس و زکات، نیازمند اجتهاد و عدالت است. بدون این شروط، هرگونه تصرف، مانند غصب مال دیگران است و ضمان به دنبال دارد.

عدم تناسب در مصرف

اگر مجتهد عادل بدون تناسب اموال دینی را مصرف کند، از عدالت ساقط می‌شود. این حکم، مانند ترازویی دقیق است که مصرف اموال دینی را با معیار عدالت می‌سنجد.

نقد کم‌رنگ شدن تقدس

قداست عالمان گذشته در نسل جدید کم‌رنگ شده است. این نقد، مانند هشداری است که به ضرورت احیای تقوای مالی و معنوی در میان عالمان معاصر فرا می‌خواند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

اموال دینی، امانتی الهی‌اند که باید با دقت و عدالت در مسیر فی سبیل الله مصرف شوند. انفاق، عملی شخصی است که از مال حلال و با نیت خالص انجام می‌شود. سوءاستفاده از اموال دینی، مانند ریا یا تبلیغات، نه‌تنها انفاق نیست، بلکه خسران اخروی را به دنبال دارد.

بخش چهارم: انفاق در شب و روز

انفاق مداوم

درنگ: انفاق در شب و روز، نشان‌دهنده عملی مداوم و بدون محدودیت زمانی است که به نیازهای فوری فقرا پاسخ می‌دهد.


الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

ترجمه: کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آن‌هاست و نه اندوهگین می‌شوند.

این آیه، انفاق را عملی مداوم معرفی می‌کند که در هر زمان و مکان، چه پنهان و چه آشکار، انجام می‌شود. انفاق، مانند جریانی بی‌وقفه است که نیازمندان را در هر لحظه سیراب می‌کند.

شب‌های مدرن

در عصر حاضر، شب‌ها به دلیل فعالیت‌های اجتماعی و فشارهای روانی، دیگر زمان استراحت نیستند. این تحول، مانند تغییر فصل‌هاست که مفهوم سنتی شب و روز را دگرگون کرده و بر ضرورت انفاق شبانه تأکید دارد.

روان‌شناسی عصر مدرن

فشارهای روانی در عصر حاضر، که به گفته برخی آمارها هشتصد برابر گذشته است، مانع آرامش شبانه مردم شده است. این وضعیت، مانند طوفانی است که آرامش را از جامعه ربوده و نیاز به انفاق را افزایش داده است.

انفاق اورژانسی

انفاق در شب، مانند اورژانسی است که به نیازهای فوری فقرا پاسخ می‌دهد. این ویژگی، مانند پزشکی است که در نیمه‌شب به بالین بیمار می‌شتابد و از رنج او می‌کاهد.

فقرا در شب

فقرا در شب، به دلیل گرسنگی و بی‌خوابی، سختی بیشتری متحمل می‌شوند. این وضعیت، مانند تاریکی است که نیاز به نور انفاق را دوچندان می‌کند.

ائمه و انفاق شبانه

ائمه (ع)، شب‌ها برای انفاق به فقرا اقدام می‌کردند. این سنت، مانند مشعلی است که راه انفاق شبانه را روشن می‌کند و بر اهمیت آن تأکید دارد.

سرّاً و علانیة

انفاق پنهان و آشکار، نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری این عمل در شرایط مختلف است. این ویژگی، مانند رودی است که گاه در خفا و گاه در آشکار جریان می‌یابد، اما همواره به مقصد خیر می‌رسد.

اجر الهی

پاداش اخروی انفاق‌کنندگان، مانند گنجی است که در نزد پروردگار محفوظ است و هیچ نیرویی نمی‌تواند آن را از آن‌ها سلب کند.

خوف و حزن

انفاق‌کنندگان، از ترس آینده و اندوه گذشته در امان‌اند. این امنیت روانی، مانند سپری است که قلب مؤمن را از اضطراب محافظت می‌کند.

ترتیب خوف و حزن

تقدم «خوف» بر «حزن» در آیه، نشان‌دهنده اهمیت آینده بر گذشته است. این ترتیب، مانند نقشه‌ای است که مسیر زندگی مؤمن را به سوی آینده‌ای روشن هدایت می‌کند.

دزدی در گذشته و حال

در گذشته، دزدی در شب رایج بود، اما انفاق شبانه مجاز بود. در عصر حاضر، دزدی با روش‌های پیچیده در روز انجام می‌شود. این تمایز، مانند خطی است که انفاق را از جرایم جدا می‌کند.

درد شبانه فقرا

درد فقرا در شب، به دلیل شدت نیاز، بیشتر است. این وضعیت، مانند فریادی است که انفاق‌کننده را به یاری فرا می‌خواند.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

انفاق در شب و روز، عملی مداوم و اورژانسی است که به نیازهای فوری فقرا پاسخ می‌دهد. این عمل، با پنهان و آشکار بودن، انعطاف‌پذیری خود را نشان می‌دهد و پاداش الهی و امنیت روانی را برای انفاق‌کننده به ارمغان می‌آورد.

بخش پنجم: نقد عرف و علم در تفسیر

نقد تکیه بر عرف

درنگ: عرف، به دلیل فقدان مبنای علمی، نمی‌تواند معیار تفسیر قرآن کریم باشد. علم و قرآن باید مرجع اصلی باشند.

عرف، به دلیل فقدان مبنای علمی، گاه گمراه‌کننده است. قرآن کریم، مانند خورشیدی است که عرف را زیر نور خود قرار می‌دهد و از تکیه بر آن به‌عنوان معیار تفسیر نهی می‌کند.

اشتقاق علمی

اشتقاق علمی، روشی دقیق برای تشخیص مفاهیم فقهی مانند مال و ملک است. این روش، مانند کلیدی است که قفل‌های معرفتی را می‌گشاید و از ابهامات عرف می‌کاهد.

نقد علم دینی

علم دینی، گاه به دلیل رویکردهای غیرعلمی، از دقت لازم محروم است. این نقد، مانند هشداری است که به اصلاح نظام‌های آموزشی دینی فرا می‌خواند.

مال و ملک

مال، قابل توزیع است، اما ملک تا تبدیل به مال نشود، انفاق‌پذیر نیست. این تمایز، مانند خط‌کشی دقیقی است که انفاق را از اسراف جدا می‌کند.

مثال خمس و ملک

خانه تا فروخته نشود، معونه است و خمس ندارد، اما پس از فروش، سرمایه شده و خمس‌دار است. این حکم، مانند ترازویی است که تبدیل ملک به مال را با دقت می‌سنجد.

نقد تقلید از عرف

عالمان نباید از عرف تقلید کنند، بلکه عرف باید از علم آن‌ها تبعیت کند. این دیدگاه، مانند ستونی است که جایگاه عالم را بالاتر از عرف قرار می‌دهد.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

عرف، به دلیل محدودیت‌های علمی، نمی‌تواند معیار تفسیر قرآن کریم باشد. اشتقاق علمی و تکیه بر قرآن، راه را برای معرفت دقیق هموار می‌کند و از انحرافات عرف جلوگیری می‌نماید.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیات 273 و 274 سوره بقره، با تأکید بر خیر در انفاق، علم الهی به آن و پاداش اخروی، تصویری جامع از این عمل الهی ارائه می‌دهد. انفاق، به‌عنوان عملی خیرمحور، نیازمند مال شخصی، خلوص نیت و پرهیز از ریا و تبلیغات است. اموال دینی، در حوزه فی سبیل الله قرار دارند و تصرف در آن‌ها شروط اجتهاد و عدالت را می‌طلبد. انفاق شبانه، به‌عنوان عملی اورژانسی، نیاز فوری فقرا را برطرف می‌کند و با تقدم خوف بر حزن، آینده‌نگری قرآنی را نشان می‌دهد. نقد عرف غیرمعتبر و تأکید بر اشتقاق علمی، بر ضرورت اصلاح نظام‌های آموزشی دینی و احیای تقوای مالی و معنوی تأکید دارد. این تفسیر، مانند مشعلی است که راه انفاق خالص را روشن می‌کند و به سوی عدالت اسلامی هدایت می‌نماید.

با نظارت صادق خادمی