در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 809

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (۸۰۹)

مقدمه

در درس‌گفتارهایم، همواره کوشیده‌ام تا با نگاهی عمیق و انتقادی، معارف الهی را با زندگی روزمره پیوند دهم. این گفتگوها، که گاه به‌صورت گذرا در جلساتم بیان شده‌اند، بازتابی از تأملاتم در باب علم دینی، نقش عبادات در ماه مبارک رمضان، و ضرورت تزکیه نفس برای رهایی از غفلت و دستیابی به هدایت الهی هستند. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیده‌ام، می‌کوشم با زبانی ساده اما ژرف، مخاطب را به دنیای معرفت، معنویت و مسئولیت اجتماعی دعوت کنم. آنچه در پی می‌آید، بازخوانی جلسه سی‌ویکم از درس‌گفتارهایم است که با محوریت ماه رمضان، نقش مساجد، و اهمیت رفتار محبت‌آمیز در هدایت انسان‌ها تنظیم شده است. این روایت، نه‌تنها تأملات علمی و عرفانی‌ام را بازتاب می‌دهد، بلکه بخشی از تجربه‌های زیسته‌ام را در کسوت یک عالم دینی به تصویر می‌کشد.

بخش اول: ماه رمضان، عزای حضرت علی (ع) و تأملات معنوی

شب‌های ماه مبارک رمضان را، که با ایام شهادت حضرت امیرمؤمنان (ع) پیوند خورده‌اند. این شب‌ها، فرصتی است برای فرو رفتن در اندوهی مقدس و تأمل در سیره آن حضرت. ماه رمضان، ماهی است که دست و بال آدمی از شادی‌های ظاهری بسته می‌شود و قلبش به سوی معانی عمیق‌تر هدایت می‌گردد. می‌گفتم: «این شب‌ها، شب‌های آقا امیرمؤمنان است. انسان در این ماه باید خنده را کم کند، شادی‌های دنیوی را کنار بگذارد و دل را به عزای حضرت علی (ع) بسپارد.» این سخن، نه‌تنها دعوتی به عزاداری است، بلکه یادآوری برای حفظ فضای معنوی و الگوگیری از سیره اهل بیت (ع) در زندگی است.

درنگ: ماه رمضان، زمانی برای کاهش شادی‌های ظاهری و تمرکز بر عزای حضرت علی (ع) است، که انسان را به تأمل در سیره اهل بیت (ع) و حفظ فضای معنوی دعوت می‌کند.

نقد برنامه‌های رسانه‌ای در ماه رمضان

در یکی از درس‌گفتارهایم، از برنامه‌های رسانه‌ای در ماه رمضان گلایه کردم. گویی برخی رسانه‌ها، به جای ترویج معنویت، به مسائل مادی و غیرمرتبط می‌پردازند. می‌گفتم: «دم افطار، که باید لحظه‌ای برای دعا و اتصال به خدا باشد، گاه با برنامه‌هایی پر می‌شود که از روح رمضان دور است.» این انتقاد، از دغدغه‌ام برای حفظ قداست این ماه سرچشمه می‌گرفت. رسانه‌ها باید بستری برای تعالی روحی باشند، نه عاملی برای غفلت.

درنگ: رسانه‌ها در ماه رمضان باید به ترویج معنویت اولویت دهند و از پرداختن به مسائل مادی و غیرمرتبط پرهیز کنند.

قداست مساجد و چالش‌های آن

در جلساتم، بارها از سوءاستفاده از مساجد سخن گفته‌ام. مسجد، خانه خداست و باید جایگاه عبادت و تزکیه باشد، اما گاه شاهد بودم که افرادی با نیات غیرمعنوی به این مکان مقدس وارد می‌شوند. می‌گفتم: «مسجد، جایی است که همه، از دانگسترها تا آدم‌های خوب، در آن جمع می‌شوند، اما باید مراقب بود که این مکان، از قداستش تهی نشود.» این سخن، از دغدغه‌ام برای حفظ حرمت مساجد و تبدیل آن‌ها به کانون‌های معنوی سرچشمه می‌گرفت.

درنگ: مساجد باید به‌عنوان مراکز عبادی و معنوی حفظ شوند و از سوءاستفاده برای نیات غیرالهی جلوگیری گردد.

بخش دوم: فناوری، محدودیت‌های مادی و معانی قرآنی

در یکی از درس‌گفتارهایم، از پیشرفت فناوری و محدودیت‌های آن سخن گفتم. مثالی آوردم از سی‌دی‌ها و قرقره‌ها، که چگونه حجم عظیمی از اطلاعات را در خود جای می‌دهند. می‌گفتم: «این سی‌دی‌ها، مثل قرقره‌ای هستند که هزاران داده را در خود نگه می‌دارند، اما هنوز نتوانسته‌اند مواد مخدر را این‌گونه منتقل کنند.» این تمثیل، نشان‌دهنده شگفتی‌های فناوری و در عین حال، محدودیت‌های آن در برابر مسائل مادی بود. در ادامه، کره زمین را به انگشتانه‌ای تشبیه کردم که ظرفیت محدودی برای انرژی دارد و بخش عمده آن خالی است. این سخن، مرا به تأمل در عظمت معنوی در برابر محدودیت‌های مادی جهان هدایت می‌کرد.

درنگ: فناوری، با وجود پیشرفت‌هایش، در برابر محدودیت‌های مادی و عظمت معنوی جهان ناتوان است.

تفسیر آیه «حمّالة الحطب»

در تفسیر آیه وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ ۝ فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِّن مَّسَدٍ (قرآن کریم، سوره تبت، آیات ۴ و ۵)، گفتم که این آیه، نمادی از حمل گناهان در طول حیات است. ترجمه آن چنین است: «و همسرش، آن هیزم‌کش، در گردنش ریسمانی از لیف خرماست.» این آیه، به من آموخت که گناهان، مانند هیزمی هستند که انسان بر دوش خود حمل می‌کند و در قیامت، بار آن‌ها را به‌چشم می‌بیند. همچنین، تفاوت بین حمل فرزند و حمل گناه را توضیح دادم و گفتم: «حمل گناه، مانند هیزمی است که کمر انسان را خم می‌کند، نه شکم او را.»

تجسم اعمال در قیامت

در شرح آیه فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ۝ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ (قرآن کریم، سوره زلزال، آیات ۷ و ۸)، گفتم: «هر کس به‌قدر ذره‌ای خیر کند، آن را ببیند، و هر کس به‌قدر ذره‌ای شر کند، آن را ببیند.» این آیه، مرا به تأمل در تجسم اعمال در قیامت واداشت. به شاگردانم می‌گفتم که در قیامت، هر فرد، خیر و شر خود را به‌صورت عینی خواهد دید، گویی سفره‌ای از اعمالش پیش روی او گشوده می‌شود.

درنگ: در قیامت، اعمال انسان، اعم از خیر و شر، به‌صورت عینی تجسم می‌یابند و هر فرد مسئول کردار خویش است.

دقت قرآن در سنجش اعمال

با استناد به کلام امام صادق (ع)، از دقت قرآن در سنجش اعمال سخن گفتم. می‌گفتم: «اگر قرآن چیزی کمتر از مثقال می‌شناخت، آن را مثال می‌زد.» این سخن، مرا به شگفتی از عظمت قرآن و توجه آن به جزئی‌ترین اعمال واداشت. قیامت را به سفره‌ای تشبیه کردم که هر فرد با اعمال و افکار خود در آن حاضر است، و این تصویر، مسئولیت سنگین انسان در برابر کردارش را به من یادآوری می‌کرد.

بخش سوم: غفلت، قساوت قلب و مسئولیت عالمان دینی

در درس‌گفتارهایم، غفلت را به رنگ سیاهی تشبیه کردم که حتی در مقدار اندک، تمام اعمال خیر را تحت تأثیر قرار می‌دهد. می‌گفتم: «یک نخود غفلت، از یک خروار علم و عبادت سنگین‌تر است.» این تمثیل، از دغدغه‌ام برای هشدار به شاگردانم در برابر غفلت سرچشمه می‌گرفت. گویی یک قطره رنگ سیاه، می‌تواند سطلی از رنگ سفید را تیره کند. همچنین، با اشاره به شعری گفتم: «بالاتر از سیاهی رنگ دگر نباشد، زیرا هیچ رنگی زورش به سیاه نمی‌رسد.» این سخن، مرا به تأمل در قدرت تخریبی غفلت واداشت.

درنگ: غفلت، حتی در مقدار اندک، مانند رنگ سیاهی است که اعمال خیر را تحت تأثیر قرار می‌دهد و از علم و عبادت سنگین‌تر است.

خطر منبر و مسئولیت عالمان

از مسئولیت سنگین سخن گفتن از منبر سخن گفتم. می‌گفتم: «منبر، جایگاهی خطرناک است، زیرا عالم دینی روبه‌روی مردم می‌ایستد و نمی‌تواند مسئولیت سخنانش را انکار کند.» این سخن، از تعهد عمیقم به صداقت و اخلاص در گفتار سرچشمه می‌گرفت. همچنین، از قساوت قلب ناشی از حضور ظاهری در مساجد انتقاد کردم و گفتم: «گاه حضور مداوم در مسجد، اگر با اخلاص همراه نباشد، به قساوت قلب می‌انجامد، اما حضور گاه‌به‌گاه با دل پاک، قلب را نرم‌تر نگه می‌دارد.»

درنگ: منبر، به دلیل مواجهه مستقیم با مردم و مسئولیت سنگین آن، جایگاهی خطرناک برای عالمان دینی است که نیازمند دقت و اخلاص است.

بخش چهارم: نرمش، محبت و اصلاح فرهنگ اجتماعی

در تفسیر آیه وَالَّذِي أَخْرَجَ الْمَرْعَىٰ (قرآن کریم، سوره اعلی، آیه ۴)، که می‌فرماید: «و آن که چراگاه را پدید آورد»، بر ضرورت نرمش و محبت در هدایت انسان‌ها تأکید کردم. می‌گفتم: «خداوند با لطافت و محبت، جهان را آفریده است، و ما نیز باید با نرمش و مهربانی با دیگران رفتار کنیم.» این سخن، مرا به نقد فرهنگ قلدری و خشونت سوق داد. می‌گفتم: «ما ایرانیان، به دلیل پیشینه تاریخی‌مان، گاه به قلدری و سلطه‌جویی گرایش داریم، اما اسلام ما را به نرمش و فروتنی دعوت می‌کند.»

درنگ: هدایت انسان‌ها باید با نرمش و محبت انجام شود، نه با خشونت و قلدری، همان‌گونه که خداوند با لطافت جهان را آفریده است.

مهربانی و فروتنی در خانواده

از رفتار برخی مردان در خانواده انتقاد کردم. می‌گفتم: «بعضی مردها در خانه مانند سلطان رفتار می‌کنند و دست به سیاه و سفید نمی‌زنند.» این سخن، از دغدغه‌ام برای ترویج مهربانی و همکاری در خانواده سرچشمه می‌گرفت. تأکید داشتم که فروتنی و مشارکت در امور خانه، نشانه‌ای از اخلاق اسلامی است. می‌گفتم: «مردی که در خانه جارو نمی‌کشد یا به همسر و فرزندانش کمک نمی‌کند، از گمراهی اخلاقی رنج می‌برد.»

درنگ: مهربانی، فروتنی و همکاری در خانواده، نشانه‌ای از اخلاق اسلامی است و از گمراهی اخلاقی جلوگیری می‌کند.

مدیریت زکات و حفظ کرامت انسانی

از توزیع نادرست زکات و ایجاد فرهنگ گدابازی گلایه کردم. می‌گفتم: «متأسفانه، برخی به جای کمک به آبرومندان، گدابازی را ترویج می‌کنند.» این سخن، از اعتقادم به ضرورت حفظ کرامت انسانی در پرداخت زکات سرچشمه می‌گرفت. تأکید داشتم که باید به افراد آبرومند کمک کرد تا از فقر و گدایی نجات یابند. همچنین، از ساخت‌وسازهای غیرضروری مانند مساجد و حسینیه‌ها به جای رسیدگی به نیازهای مردم انتقاد کردم و گفتم: «مردم دارند از بین می‌روند، اما ما به جای دریدن آدم‌ها، در و دیوار می‌سازیم.»

درنگ: زکات باید به‌گونه‌ای مدیریت شود که کرامت افراد آبرومند حفظ گردد و از ترویج فرهنگ گدابازی جلوگیری شود.

جمع‌بندی نهایی

در درس‌گفتارهایم، همواره کوشیده‌ام تا با زبانی صمیمی اما عمیق، شاگردانم را به تأمل در معارف قرآنی و عمل به آن‌ها دعوت کنم. این گفتگوها، که از دل تجربه‌های زیسته‌ام برآمده‌اند، بازتابی از تعهد من به علم دینی، معنویت و اصلاح اجتماعی هستند. در این جلسه، با تأمل در آیاتی از سوره‌های تبت، زلزال و اعلی، بر اهمیت تزکیه نفس، تأثیر مخرب غفلت، و نقش ولایت اهل بیت (ع) در حفظ معنویت تأکید کردم. از سوءاستفاده از مساجد، فرهنگ قلدری، و توزیع نادرست زکات انتقاد کردم و بر ضرورت مهربانی، فروتنی و کمک به آبرومندان پافشاری داشتم. این مجموعه، دعوتی است به فهم عمیق‌تر معارف الهی و عمل به آن‌ها، تا بتوانیم به تحول در ساختارهای فکری و اجتماعی دست یابیم.

با نظارت صادق خادمی