در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 945

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 945

مقدمه

زمانی در محفل درس و بحث، با شاگردانم از هویت، خودشناسی و بنیادهای دینداری سخن می‌گفتم. این گفتگوها، که گاه در خلوت تأملاتم شکل می‌گرفت و گاه در جمع شاگردان به بار می‌نشست، بازتابی از دغدغه‌هایم برای هدایت انسان به سوی حقیقت و استحکام هویت معنوی بود. آنچه در این مجموعه می‌خوانید، شرح تفصیلی آن گفتارهای گذرا در درس‌گفتارهایم است که با نگاهی عمیق و صمیمی، به رشته تحریر درآمده تا خواننده را به تأمل در معنای اصیل هویت و نقش آن در دینداری دعوت کند.

بخش اول: خودشناسی و ضرورت هویت در شب

شبی به شاگردانم گفتم: انسان باید در خلوت شب، زمانی را به خودشناسی اختصاص دهد. همان‌گونه که مادران در گذشته، لباس‌های فرزندانشان را از شپش پاک می‌کردند، ما نیز باید در سکوت شب، هویت خود را بجوییم. باید بنشینیم و از خود بپرسیم: به چه اعتقاد داریم؟ برای چه حاضر به فداکاری هستیم؟ این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا

قرآن کریم: و کسانی که در راه ما جهاد کنند، به راه‌های خود هدایتشان می‌کنیم (عنکبوت: 69). این آیه، مرا به ضرورت خودسازی و خودشناسی برای یافتن هدایت واداشت.

درنگ: خودشناسی در خلوت شب، پایه‌ای برای استحکام هویت و هدایت معنوی است.

در همان جلسه، گفتم: کسی که هویت خود را نشناسد، مانند پر کاهی است که باد آن را به هر سو می‌برد. اگر اعتقاداتمان تقلیدی و بدون پشتوانه باشد، اعمالمان ارزشی ندارد. این سخن، مرا به یاد آیه‌ای دیگر انداخت:

وَقَدِمْنَا إِلَىٰ مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا

قرآن کریم: و به آنچه کرده‌اند رسیدیم و آن را غباری پراکنده ساختیم (فرقان: 23). این آیه، مرا به بی‌ارزشی اعمال بدون هویت و اخلاص واداشت.

درنگ: اعمال بدون هویت و اخلاص، مانند غباری پراکنده، بی‌ارزش است.

بخش دوم: نقد بی‌هویتی و تبعیت گله‌وار

روزی از خطر بی‌هویتی سخن گفتم. گفتم: بی‌هویتی، انسان را به تبعیت کورکورانه می‌کشاند، مانند گوسفندان که هر چوپانی آن‌ها را به سویی می‌برد. این استخفاف، همان سبکی و بی‌ارزشی است که قرآن از آن هشدار می‌دهد. این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ

قرآن کریم: پس قومش را سبک شمرد و آنان از او اطاعت کردند (زخرف: 54). این آیه، مرا به خطر بی‌هویتی و تبعیت گله‌وار واداشت.

درنگ: بی‌هویتی، انسان را به تبعیت کورکورانه و استخفاف می‌کشاند.

در همان روز، به شاگردانم گفتم: انسان باید هویت خود را چون فونداسیونی محکم بسازد، مانند خانه‌ای که با شفته و آهک استوار می‌شود. بدون این بنیاد، دینداری به لقلقه زبان بدل می‌شود. این سخن، مرا به یاد آیه‌ای دیگر انداخت:

وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ

قرآن کریم: و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز خودشان را از یادشان برد (حشر: 19). این آیه، مرا به ضرورت خودشناسی برای حفظ ارتباط با خدا واداشت.

درنگ: هویت، فونداسیون دینداری است و بدون آن، اعمال به سستی می‌گراید.

بخش سوم: استحکام اعتقادات و دینداری

لحظه‌ای را که از اهمیت استحکام اعتقادات سخن گفتم. گفتم: انسان باید بداند برای چه می‌ایستد و برای چه حاضر است جان خود را فدا کند. کسی که اعتقاداتش تقلیدی است، مانند کسی است که ذکر شب را بدون درک می‌گوید. این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ

قرآن کریم: ای کسانی که ایمان آورده‌اید، برای خدا استوار باشید (مائده: 8). این آیه، مرا به ضرورت استحکام اعتقادات و هویت دینی واداشت.

درنگ: استحکام اعتقادات، پایه‌ای برای دینداری اصیل و پایدار است.

در همان جلسه، گفتم: دینداری بدون هویت، مانند ساختمانی است که بدون پی فرومی‌ریزد. انسان باید پیش از وضو و نماز، هویت خود را بشناسد تا اعمالش ارزش یابد.

درنگ: دینداری بدون هویت، ارزش معنوی اعمال را کاهش می‌دهد.

بخش چهارم: نقد محدودیت‌های استجماع در علم دینی

روزی از محدودیت‌های علم دینی سخن گفتم. برخی عالمان برجسته، مانند شیخ صدوق، شیخ طوسی، شیخ انصاری، آخوند خراسانی، ملاصدرا و ابن‌سینا، به دلیل محدودیت در استجماع، گاه در فقه و اصول تناقض‌هایی داشتند. گفتم: استجماع، یعنی گردآوری همه علوم در یک موضوع، برای تحلیل جامع ضروری است. این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا

قرآن کریم: و هر که حکمت داده شود، خیری بسیار داده شده است (بقره: 269). این آیه، مرا به ارزش حکمت جامع و استجماع واداشت.

درنگ: استجماع، برای تحلیل جامع و نظام‌مند مسائل دینی ضروری است.

در همان روز، گفتم: اگر عالمی نتواند همه دانش خود را در یک موضوع گرد آورد، سخنش ناقص می‌ماند. این ضعف، گاه در آثار عالمان بزرگ نیز دیده می‌شود.

درنگ: محدودیت در استجماع، به تناقض در تحلیل‌های دینی منجر می‌شود.

بخش پنجم: برتری قرآن در استجماع و فهم

زمانی از برتری قرآن سخن گفتم. گفتم: قرآن، به دلیل مطالعه مکرر و عمیق، برایم مانند دو دو تا چهار تا واضح است. این وضوح، از اعجاز قرآن است که فهم آن را آسان می‌کند. این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ

قرآن کریم: و ما قرآن را برای پندآموزی آسان کردیم (قمر: 17). این آیه، مرا به سهولت فهم قرآن و اعجاز آن واداشت.

درنگ: قرآن، به دلیل اعجازش، برای فهم و استجماع آسان و نظام‌مند است.

در همان جلسه، گفتم: قرآن، برخلاف دیگر متون، به دلیل مطالعه عمیق و مکرر، برایم روشن‌تر است. این ویژگی، مرا به تحلیل‌های جامع‌تر هدایت می‌کند.

درنگ: مطالعه مکرر قرآن، به فهم نظام‌مند و استجماع کمک می‌کند.

بخش ششم: ضرورت استماع و نوآوری در علم دینی

روزی از اهمیت استماع سخن گفتم. گفتم: برخی، به دلیل گوش ندادن فعال، از درک مباحث عمیق دینی محروم می‌مانند. این مقاومت، مانع نوآوری در علم دینی است. این تأمل، مرا به یاد آیه‌ای انداخت:

فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

قرآن کریم: پس بشارت ده به بندگانم، کسانی که سخن را می‌شنوند و بهترین آن را پیروی می‌کنند (زمر: 17-18). این آیه، مرا به ضرورت استماع و پذیرش نوآوری واداشت.

درنگ: استماع فعال، برای فهم عمیق و نوآوری در علم دینی ضروری است.

در همان روز، گفتم: اگر شاگردی اعتراض کند یا گوش ندهد، مانند دِرِلی است که گمان می‌کند کار می‌کند، اما صدایی بی‌فایده تولید می‌کند. علم دینی نیازمند گوش‌های باز و ذهن‌های آماده است.

درنگ: مقاومت در برابر استماع، مانع نوآوری و پیشرفت در علم دینی است.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتاب دغدغه‌هایم برای استحکام هویت و اصلاح علم دینی است. از تأکید بر خودشناسی و هویت به‌عنوان فونداسیون دینداری تا نقد بی‌هویتی و تبعیت کورکورانه، از ضرورت استجماع و نوآوری در علم دینی تا برتری قرآن در فهم و تحلیل، همه در پی ساختن جامعه‌ای است که در آن، دین با هویت و عقل همراه شود. این خاطرات، دعوتی است به تأمل در معارف قرآنی و بازخوانی دین به شیوه‌ای عقلانی و عمیق. همیشه به شاگردانم می‌گفتم: هویت خود را بسازید و برای خدا حرکت کنید، که این، راه سعادت است.

با نظارت صادق خادمی