متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۸۸۵
مقدمه
سالها پیش، در خلال درسگفتارهایم، بارها از دغدغههایم درباره حرمت اماکن مقدس و جایگاه معنوی آنها سخن گفتهام. این سخنان، که گاه بهصورت گذرا در جلسات درس و بحث مطرح میشدند، ریشه در عمق وجودم دارند؛ جایی که ایمان به خدا و عشق به اهل بیت (ع) با مشاهده کاستیهای موجود در مدیریت اماکن مقدس درهمآمیخته بود. در این گفتگو، که بخشی از تأملاتم در جلسهای پرشور و صمیمی است، از دغدغههایم درباره حفظ حريم حرمها، طهارت بيوت الهی، و ضرورت بازسازی معنوی و معماری این اماکن سخن میگویم. این روایت، نهتنها بازتاب تأملات فقهی و عرفانیام، بلکه تصویری از تعهد قلبیام به حفظ ارزشهای دینی و معنوی است.
بخش اول: دغدغههای رهبری و مسئولیت در علم دینی
روزی در جمع شاگردانم، از مخاطرات پذیرش مسئولیتهای کلان سخن گفتم. ضربالمثلی قدیمی به ذهنم آمد: «کن ذنبا و لا تكن رأسا»؛ یعنی دم باش و سر مباش. این سخن حکیمانه به من آموخت که رهبری در علم دینی، اگر بدون آمادگی و حکمت باشد، میتواند انسان را در معرض آسیبهای بزرگ قرار دهد. به شاگردانم گفتم که اگر روزی در جایگاهی بودم که میتوانستم تأثیرگذار باشم، عالمان و مدیران دینی را به سفرهای جهانی میفرستادم تا از تجربههای موفق دیگر فرهنگها بیاموزند و علم دینی را با نگاهی بازتر مدیریت کنند.
بخش دوم: حريم اماکن مقدس و تأثیر آن بر معنویت
یادم میآید که در یکی از درسگفتارهایم، از حريم گسترده برخی اماکن مقدس در فرهنگهای دیگر سخن گفتم و آن را با وضعیت حرمهای اسلامی مقایسه کردم. گفتم: «حريم حرم را میدزدند، میبلعند!» این سخن از عمق قلبم برمیخاست، چرا که دیده بودم چگونه اطراف حرمهای مطهر، مانند حرم حضرت معصومه (س) یا امام رضا (ع)، پر از مغازه، بازار و حتی قبرستان شده است. این وضعیت، نهتنها حرمت این اماکن را خدشهدار میکند، بلکه زائران را از فضای معنوی و خلوت با خدا محروم میسازد.
وقتی از زیبایی و نظم حريم اماکن مقدس سخن میگفتم، به شاگردانم یادآوری کردم که این نظم و زیبایی میتواند حتی سادهترین انسانها را به سوی خدا سوق دهد. با حسرتی عمیق گفتم: «هر ننه قمری آنجا برود، مدهوش آن صفا میشود.» اما در حرمهای ما، بهجای فضای عبادت، گاه با توالت، کبابی و بازار روبهرو میشویم. این کاستیها، قلبم را به درد میآورد، چرا که حرم باید جای ركوع، سجود و طواف باشد، نه مکانی برای تجارت و مادیات.
بخش سوم: تحلیل آیه تطهیر و تکلیف الهی
در یکی از جلسات، به آیهای از قرآن کریم اشاره کردم که همواره در قلبم طنینانداز است:
وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
(قرآن کریم، بقره: ۱۲۵). این آیه به من و همه مسلمین یادآوری میکند که تطهیر بيتالله و اماکن مقدس، تکلیفی الهی است. به شاگردانم گفتم: «این آیه برای امروز ماست، نه فقط برای زمان ابراهیم و اسماعیل.» ما موظفیم که حرمها را از آلودگیهای مادی و دنیوی پاک کنیم تا زائران بتوانند طواف کنند، اعتکاف بجای آورند و در خلوت با خدا به ركوع و سجود بپردازند.
به شاگردی که پرسید آیا این تطهیر شامل افراد هم میشود، پاسخ دادم که خیر، اینجا سخن از تطهیر اماکن مقدس است؛ تطهیری که از نجاست، شرك و مادیات پاک باشد. این آیه، تکلیفی است بر دوش همه ما، که حرمها را برای عبادت و معنویت حفظ کنیم.
بخش چهارم: نقد مدیریت و معماری حرمها
روزی با شاگردانم از وضعیت نامناسب حرمهای اسلامی، مانند حرم امام رضا (ع) یا حضرت معصومه (س)، سخن گفتم. با حسرتی عمیق گفتم: «هى سوراخ سوراخ، آدم توش گم میشود.» این آشفتگی در معماری و مدیریت، زائران را از عبادت و خلوت با خدا محروم کرده است. با طنزی تلخ گفتم: «حالا باید با اتوبوس طواف کنیم!» این سخن، بازتاب درد دلم بود از اینکه طواف، این عمل مقدس، در بسیاری از حرمها به دلیل نبود فضا و تفکیک جنسیتی تعطیل شده است.
پیشنهادم به شاگردانم این بود که باید حرمها را بازسازی کنیم؛ گنبد و ضريح را بزرگتر کنیم، حريم را گسترش دهیم و از مهندسان برجسته بهره بگیریم. گفتم: «بروید بیست، پنجاه مهندس از دنیا بیاورید، ببینید این کارها درست است؟» مهندسی اسلامی، که ریشه در فلسفه و هندسه اسلامی دارد، باید در طراحی حرمها به کار گرفته شود تا فضایی برای عبادت و تأمل فراهم آید.
بخش پنجم: نقد مادیگرایی و پیشنهادهای عملی
یادم میآید که در یکی از جلسات، از آلودگی حرمها به مادیات گله کردم. گفتم: «زیرش قبرستان درست کردند، رویش کبابی و مغازه!» این وضعیت، قلبم را به درد میآورد، چرا که حرم باید مرکز عبادت باشد، نه بازار و تجارت. به شاگردانم گفتم که باید از «خرت و پرت دنیا» بگذریم و اطراف حرمها را خالی کنیم تا فضای عبادت و تأمل فراهم شود.
یکی از پیشنهادهایم این بود که برای احیای طواف، میتوان برنامهریزی زمانی کرد: یک هفته برای زنان، یک هفته برای مردان، یا صبح و عصر را تقسیم کرد. این راهکار، نهتنها طواف را احیا میکند، بلکه به حفظ حرمت و معنویت حرمها کمک میکند. با تأکید گفتم: «این تکلیف الهی است که حرمها را برای طواف، اعتکاف و عبادت پاک کنیم.»
بخش ششم: نقش علم دینی و جایگاه عالمان
در یکی از درسگفتارهایم، از کمکاری علم دینی در مدیریت اماکن مقدس سخن گفتم. با حسرتی عمیق گفتم: «حوزهها کمکاری کردهاند.» علم دینی باید نقش فعالتری در حفظ حرمت و طهارت حرمها ایفا کند. به شاگردانم یادآوری کردم که عالمانی مانند مرحوم فیض کاشانی، که هم عرفا و هم فقها او را قبول داشتند، الگویی برای ما هستند. او با تواضع و حکمت، حتی در واپسین لحظات زندگیاش، از هرگونه دنگ و فنگ دنیوی پرهیز کرد و خواست که در قبرستان عمومی دفن شود.
جمعبندی
این گفتگوها، از عمق قلبم برمیخاستند؛ از دغدغهای که برای حفظ حرمت و طهارت اماکن مقدس داشتم. این درسگفتارها، نهتنها نقدی بر وضعیت کنونی حرمهای اسلامی بودند، بلکه دعوتی به بازنگری در علم دینی، معماری اسلامی و مدیریت اماکن مقدس. من، با تمام وجود، باور داشتم که حرمها باید فضای عبادت، تأمل و خلوت با خدا باشند، نه بازار و مرکز تجارت. این تکلیف الهی ماست که بيوت الله را برای طواف، اعتکاف و عبادت پاک کنیم و حريم آنها را حفظ نماییم. امیدوارم این سخنان، تلنگری باشد برای همه ما، تا با نگاهی نو به حفظ معنویت و حرمت این اماکن مقدس بپردازیم.
با نظارت صادق خادمی