متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 969
مقدمه
در یکی از درسگفتارهایم، در جمع شاگردان و دوستداران معارف الهی، سخن از تفاوت فرهنگ علمی در جوامع اسلامی و غربی، ضرورت بهروز بودن علم دینی، و اهمیت انفاق در راه خدا به میان آمد. این گفتارها، که گاه بهصورت گذرا در جلساتم مطرح شدهاند، اکنون فرصتی یافتهاند تا با نگاهی عمیقتر و در قالب خاطرهای صمیمی بازگو شوند. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیدهام، میکوشم تأملاتم را درباره پویایی دین، عقلانیت در رفتارهای دینی، و نقش انفاق در نجات جامعه با شما در میان بگذارم. این خاطرات، بازتاب دغدغههایم برای احیای علوم دینی با رویکردی عقلانی و معرفتی است.
بخش اول: تفاوتهای فرهنگی و پویایی علم دینی
تفاوت فرهنگ علمی در غرب و جوامع اسلامی
روزی با شاگردانم از تفاوت فرهنگ علمی در غرب و جوامع اسلامی سخن گفتم. گفتم: «در کشورهای غربی، مردم نظریههای دانشمندانشان را میپذیرند و عمل میکنند، اما در جوامع ما، دستورات دینی گاه با مقاومت مواجه میشود.» با حسرتی افزودم: «چرا ما باید از روزگار عقب بمانیم؟» این تأمل، مرا به ضرورت پویایی علم دینی و همراهی با پیشرفتهای روز هدایت کرد.
ضرورت بهروز بودن علم دینی
با شوق گفتم: «چرا علما و طلاب ما نباید با فناوریهای روز مانند اینترنت و کامپیوتر آشنا باشند؟» با طنزی افزودم: «کسانی که نمیتوانند تایپ کنند، مانند دقیانوسیهای قدیماند!» تأکید کردم که علم دینی باید با ابزارهای مدرن همراه شود تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشد. این دیدگاه، مرا به دعوت برای بهروز شدن علوم دینی هدایت کرد.
نقد ضعف سواد نوشتاری در گذشته
از گذشتههای علم دینی گفتم: «برخی از علمای قدیم، مجتهد بودند اما نوشتن بلد نبودند.» با خنده گفتم: «خطشان چنان بد بود که گویی اصلاً نمینوشتند!» این ضعف، مرا به تأمل در ضرورت تقویت مهارتهای علمی و نوشتاری در علوم دینی واداشت.
بخش دوم: توصیفی بودن اسلام و پرهیز از اکراه
ماهیت توصیفی اسلام
با استناد به آیات قرآنی به شاگردانم گفتم:
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ
قرآن کریم: «در دین هیچ اکراهی نیست» (سوره بقره، آیه 256).
تأکید کردم که اسلام، توصیفی است و از اجبار پرهیز میکند. با تمثیلی گفتم: «مانند چشمهای است که دعوت به نوشیدن میکند، نه زور برای نوشاندن.» این آیه، مرا به اهمیت آزادی در پذیرش دین هدایت کرد.
همزیستی مسالمتآمیز
با استناد به آیهای دیگر گفتم:
لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ
قرآن کریم: «دین شما برای شما و دین من برای من» (سوره کافرون، آیه 6).
با شوق گفتم: «این آیه، دعوت به همزیستی مسالمتآمیز است.» تأکید کردم که اسلام، احترام به تفاوتهای دینی را ترویج میدهد. این باور، مرا به ضرورت ترویج فرهنگ صلح هدایت کرد.
قصاص عادلانه
با استناد به آیهای قرآنی گفتم:
فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ
قرآن کریم: «هر کس بر شما تعدی کرد، به مانند آن بر او تعدی کنید» (سوره بقره، آیه 194).
تأکید کردم که قصاص باید عادلانه و متناسب باشد. با تمثیلی گفتم: «مانند ترازویی است که باید تعادل را حفظ کند.» این آیه، مرا به اهمیت عدالت در اجرای قصاص هدایت کرد.
بخش سوم: انفاق و ایمان
دستدهنده محتاج نمیشود
با شاگردانم از اهمیت انفاق سخن گفتم. با استناد به روایتی گفتم:
روایت: «اگر فقرا نباشند، اغنیا هلاک میشوند.»
با شوق گفتم: «دستدهنده محتاج نمیشود، اما دست نگهدارنده میپوسد.» با تمثیلی افزودم: «مانند آبی است که اگر جریان یابد، زلال میماند، اما اگر بماند، کپک میزند.» این باور، مرا به اهمیت انفاق در راه خدا هدایت کرد.
انفاق و ایمان مؤمن
گفتم: «مؤمن وقتی انفاق میکند، نهتنها کم نمیشود، بلکه مالش افزون میگردد.» با تمثیلی گفتم: «مانند درختی است که هرچه بیشتر میوه دهد، پربارتر میشود.» این تأمل، مرا به پیوند عمیق انفاق و ایمان هدایت کرد.
بخش چهارم: عقلانیت در رفتارهای دینی و سیاسی
نقد روشهای غیرعقلانی در سیاست
با حسرتی از روشهای غیرعقلانی در سیاست گفتم: «مقاومت بدون تاکتیک، به هلاکت میانجامد.» با استناد به آیهای قرآنی گفتم:
لَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ
قرآن کریم: «خود را با دستان خود به هلاکت نیفکنید» (سوره بقره، آیه 195).
تأکید کردم که مقاومت باید عقلانی و با تاکتیک باشد. این دیدگاه، مرا به ضرورت سیاست هوشمندانه هدایت کرد.
تقوا در رفتار سیاسی
با استناد به آیهای دیگر گفتم:
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
قرآن کریم: «و از خدا بترسید و بدانید که خدا با پرهیزگاران است» (سوره بقره، آیه 194).
با جدیت گفتم: «تقوا در سیاست، مانع از افراط و تفریط است.» این آیه، مرا به اهمیت رعایت حدود الهی در رفتارهای سیاسی هدایت کرد.
نقد تفاسیر نادرست روایات
از تفاسیر نادرست برخی روایات انتقاد کردم. گفتم: «تفاسیری که منع مقاومت در برابر سلطان را ترویج میکنند، مانع قیام عادلانهاند.» این نقد، مرا به ضرورت اجتهاد پویا و بازنگری در تفاسیر هدایت کرد.
شهادت، هدف والا
با شوق گفتم: «شهادت در راه دین، هلاکت نیست، بلکه هدفی والاست.» با تمثیلی افزودم: «مانند ستارهای است که در آسمان دین میدرخشد.» این باور، مرا به اهمیت فداکاری در راه خدا هدایت کرد.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتاب دغدغههایم برای احیای علوم دینی با نگاهی عقلانی و معرفتی است. به شاگردانم گفتم: «ما باید علم دینی را با فناوریهای روز همراه کنیم، انفاق را در جامعه ترویج دهیم، و با تقوا و عقلانیت در سیاست عمل کنیم.» این مجموعه، دعوتی است به شما، خوانندگان گرامی، تا با تأمل در آیات قرآنی، تقویت پویایی علم دینی، و ترویج انفاق و عدالت، راه را برای فهمی عمیقتر از دین هموار کنیم. باشد که این تأملات، گامی در مسیر پاسخگویی به نیازهای معاصر و احیای علوم دینی باشد.