متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۱۰۰۷
مقدمه
این مجموعه، بازتابی از خاطراتی است که در درسگفتارهایم بهصورت گذرا بیان شدهاند و اکنون با نگاهی عمیقتر و صمیمیتر، برای شما روایت میشوند. این خاطرات، نهتنها شرح زندگی و تجربیات شخصی من هستند، بلکه تلاشی برای پیوند مفاهیم قرآنی و سیره معصومین علیهمالسلام با مسائل اجتماعی و انسانی امروز به شمار میروند. در این گفتگوها، میکوشم با زبانی ساده اما عمیق، شما را به تأمل در مفاهیم اخوت، همزیستی، و حمایت از محرومان دعوت کنم، در حالی که نقدهایی سازنده به برخی رویههای اجتماعی و دینی ارائه میدهم.
بخش اول: اخوت قرآنی و همزیستی انسانی
خاطرهای از شاگردم در آمریکا
، سالها پیش، شاگردی داشتم که فلسفه میخواند و عالمی برجسته بود. او به آمریکا مهاجرت کرد و من در نامهای به او نوشتم: «انشاءالله غربت آنجا تو را آزار ندهد.» پاسخش مرا به شگفتی واداشت. گفت: «حاجآقا، غربت چیست؟ من اینجا سفره اجاره کردهام، نه خانه. عضو خانوادهای شدهام. کنار پدر و مادر و دخترشان مینشینم، حتی سگشان هم کنار ماست. با هم غذا میخوریم و من بخشی از این خانوادهام.» این سخن مرا به آیه شریفه إِخْوَانَكُمْ (قرآن کریم: «برادران شما») برد. او با این همزیستی، غربت را از خود دور کرده بود و نشان داد که طبع سالم انسانی، به سوی پیوند و همراهی با دیگران گرایش دارد.
این خاطره، مرا به تأمل در فطرت اجتماعی انسان واداشت. انسان سالم، از انزوا گریزان است و به سوی زندگی جمعی کشیده میشود. این اصل، ریشه در تعالیم قرآنی دارد که ما را به معاشرت برادرانه با دیگران، حتی در شرایط غربت، دعوت میکند.
یتیم و ضرورت همزیستی
قرآن کریم درباره یتیمان سخن بسیار گفته است. همیشه تأکید داشتم یتیم نباید منزوی یا خوار شود. او باید در خانوادهای محترم زندگی کند، چنانکه آیه وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَيْرٌ (البقرة: ۲۲۰، قرآن کریم: «و از تو درباره یتیمان میپرسند؛ بگو اصلاح امور آنها بهتر است») بر این مهم تأکید دارد. یتیم باید در بطن جامعه، با عزت و احترام، رشد کند، نه اینکه به حاشیه رانده شود.
این نگاه، ریشه در سیره معصومین علیهمالسلام دارد که همواره یتیمان را در کانون توجه قرار میدادند و با آنها چون فرزندان خود رفتار میکردند.
بخش دوم: نقد انزوای اجتماعی و فرهنگ استکباری
انزوای اجتماعی در جامعه اسلامی
یکی از دغدغههای همیشگیام، انزوای اجتماعی در میان برخی از جوامع اسلامی بوده است. قرآن کریم میفرماید: تَخَالَطُوهُمْ إِخْوَانَكُمْ (قرآن کریم: «با آنها به عنوان برادران معاشرت کنید»). اما گاه میبینیم که برخی از ما، حتی با نزدیکان خود، چون مادرشوهر یا خواهرشوهر، به انزوا روی میآوریم. خانههایمان چون واتیکانهای کوچک شدهاند، جدا از یکدیگر و بیارتباط با هم. این انزوا، با روح اخوت اسلامی سازگار نیست.
نقد فرهنگ استکباری
در گذشته، برخی خانوادههای اشرافی، خدمتکاران خود را با چادرهای سفید متمایز میکردند تا نشان دهند که آنها «کلفت» هستند. این رفتار، نشانهای از غرور و فرهنگ استکباری بود که با عدالت اجتماعی اسلامی در تضاد است. در مقابل، میبینیم که در برخی فرهنگهای غربی، حتی برای حیوانات خانگی احترام قائلاند و آنها را در کنار خود جای میدهند. این تفاوت، مرا به تأمل در ضرورت احترام به همه انسانها، بهویژه یتیمان، واداشته است.
این نقد، ریشه در آیات قرآنی دارد که ما را به احترام به همه مخلوقات، بهویژه انسانهای محروم، دعوت میکند.
نقد جنگافروزی و دروغ
یکی دیگر از مسائل مورد انتقادم، جنگافروزی و دروغ در ارائه آمار کشتههاست. قرآن کریم میفرماید: وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ (البقرة: ۱۵۴، قرآن کریم: «و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند مرده نگویید»). این آیه، ما را از تحریف حقیقت و بزرگنمایی یا کوچکنمایی در مسائل اخلاقی بازمیدارد. صداقت و پرهیز از خشونت، اصول بنیادین اسلامی هستند.
بخش سوم: سیره معصومین و خدمت به مردم
سیره پیامبر (ص) و درهای باز
در درسگفتارهایم، به سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله اشاره میکردم. قرآن کریم میفرماید: مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ (الأحزاب: ۵۳، قرآن کریم: «از پشت پرده»). خانه پیامبر، باز و در دسترس بود، نه چون اندرونیهای اشرافی که مردم را از خود دور میکردند. این سیره، نشاندهنده سادگی و دسترسیپذیری ایشان بود که با عزت و احترام با همه برخورد میکردند.
خاطرهای از خدمترسانی
روزگاری در خانهای بزرگ زندگی میکردم، با دو در بزرگ و فضایی وسیع. در ماه رمضان، گرما شدید بود، اما من پشت درها مینشستم و به مردم خدمت میکردم. میگفتم: «خدایا، این مردم پشت در منتظرند، در را باز کنم تا در گرما معطل نمانند.» گاه از این در به آن در میدویدم تا به همه رسیدگی کنم. این عمل، مرا به آیه وَبَسَطَ إِلَيْهِمْ جَنَاحَهُ (الإسراء: ۲۴، قرآن کریم: «و بال خویش برای آنها بگستران») نزدیک میکرد. خدمت به مردم، نهتنها وظیفهای دینی، بلکه لذتی معنوی بود.
نقد انزوای علما
یکی از انتقاداتم، انزوای برخی علما در اندرونیها و قطع ارتباط با مردم بود. این رفتار، با سیره معصومین علیهمالسلام که در میان مردم بودند و با آنها همنشین میشدند، سازگار نیست. علما باید در دسترس باشند، نه اینکه خود را در برجهای عاجین محصور کنند.
بخش چهارم: یتیمان و چالشهای اجتماعی
نقد رفتارهای خوارکننده با یتیمان
قرآن کریم میفرماید: يَعْلَمُونَ مُفْسِدًا (البقرة: ۲۲۰، قرآن کریم: «آنها فساد را میشناسند»). خوار کردن یتیمان، عملی فسادآمیز است. باید با آنها با احترام و عزت برخورد کرد، نه اینکه به بهانه یتیمی، آنها را کوچک و خوار کنیم.
نقد نگاه منفی به طلاب
گاه دیدهام که برخی در جامعه به طلاب با دیده تحقیر مینگرند، از معامله با آنها پرهیز میکنند یا آنها را به حاشیه میرانند. این نگاه، به انزوای اجتماعی طلاب منجر میشود و با روحیه اسلامی که به احترام به علم و عالمان دعوت میکند، سازگار نیست.
تفاوت یتیم امروز و صدر اسلام
یتیم امروز، با یتیم صدر اسلام تفاوت دارد. در گذشته، یتیم از نظر باطنی و ظاهری محروم بود، اما امروز، یتیمان از دانش و حمایت برخوردارند. آنها میتوانند درس بخوانند، کار کنند و روی پای خود بایستند. این تحول، نیازمند بازنگری در مفهوم یتیمی و نحوه حمایت از آنهاست.
پیشرفت علمی کودکان
کودکان امروز، از نظر علمی از بسیاری از علمای گذشته پیشی گرفتهاند. آنها با دانش ریاضی، علوم و فناوری آشنا هستند و میتوانند مسائل پیچیده را حل کنند. این پیشرفت، باید در رفتار با یتیمان و کودکان لحاظ شود تا توانمندیهایشان به رسمیت شناخته شود.
نقد سوءاستفاده از یتیمان
یکی از مسائل تأسفبار، سوءاستفاده از یتیمان برای کسب منافع مالی یا خودنمایی است. این رفتار، فسادی آشکار است و با آیه وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ (الإسراء: ۳۴، قرآن کریم: «و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک نشوید») در تضاد است.
خاطرهای از فقدان مادر
پس از درگذشت مادرم، که در نود و پنج سالگی بود، هنوز نتوانستهام به مزارش بروم. ترس از باور این فقدان، قلبم را میفشارد. شبها پشت در مینشستم و زمزمههای او را میشنیدم، صدایی که مرا به آسمانها میبرد. حالا که آن صدا خاموش شده، یتیمی را با تمام وجود حس میکنم. یتیمی، ربطی به سن ندارد؛ فقدان والدین، زخمی عمیق بر جان میگذارد.
نقد قوانین دستوپاگیر
از قوانین دستوپاگیر که گاه یتیمان را حتی در سنین بالا ملزم به اجازه قیم میکنند، انتقاد دارم. این قوانین، غیرمنطقیاند و با اصول حقوقی اسلامی که به عزت و استقلال انسانها تأکید دارند، سازگار نیستند.
بخش پنجم: شیخ انصاری و بازنگری در علم دینی
خاطرهای از شیخ انصاری
از شیخ انصاری، این قديس و انیشتین شیعه، نقل میکردم که او به طلبهای یتیم درس میداد و این عمل را مصداق آیه أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَىٰ (الضحى: ۶، قرآن کریم: «آیا تو را یتیم نیافت و پناه داد؟») میدانست. او پیش از درس خارج، به این یتیم صرف و نحو میآموخت، چون معتقد بود که خدمت به یتیم، وظیفهای الهی است.
نقد کهنگی کتب درسی علم دینی
یکی از انتقاداتم به علم دینی، کهنگی برخی کتب درسی، مانند مکاسب شیخ انصاری، است. این کتب، با وجود ارزش تاریخی، با نیازهای امروز جامعه سازگار نیستند. علم دینی باید پویا باشد و با زمانه هماهنگ شود، بدون اینکه از ارزش علمایی چون شیخ انصاری کاسته شود.
قداست شیخ انصاری
شیخ انصاری را قديس و انیشتین شیعه میدانم. کهنگی کتب او، از عظمتش نمیکاهد. او با فقه و اصولی بینظیر، فرهنگی ماندگار در علم دینی خلق کرد، اما باید به فکر نگارش متون جدید باشیم که پاسخگوی نیازهای امروز باشند.
جمعبندی نهایی
این گفتگوهای صمیمی، تلاشی است برای بازتاب عمق تعالیم قرآنی و سیره معصومین علیهمالسلام در زندگی روزمره. از خاطره شاگردم در آمریکا تا نقد انزوای اجتماعی و فرهنگ استکباری، از سیره پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله تا خدمترسانی در خانهای بزرگ، همگی نشاندهنده این باورند که اسلام، دینی است برای همزیستی، عدالت و خدمت به مردم. نقدهایم به برخی رویههای اجتماعی و علم دینی، نه از سر انکار، بلکه از سر دغدغه برای اصلاح و پویایی است. یتیمان، طلاب، و همه انسانها شایسته عزت و احتراماند، و این عزت، در گرو عمل به آیات قرآنی و سیره معصومین علیهمالسلام است. امیدوارم این خاطرات، شما را به تأمل در این مفاهیم و عمل به آنها دعوت کند.